پیشینه
تجویز هالوپریدول (Haloperidol)، بهتنهایی بهعنوان یک داروی آرامبخش، در شرایطی توصیه میشود که بیماران مبتلا به سایکوز رفتار تهاجمی دارند یا تحریکپذیر هستند. این دارو قویا پذیرفته شده و احتمالا تنها آنتیسایکوتیکی است که در نواحی با منابع محدود دردسترس قرار دارد.
اهداف
بررسی اینکه آیا هالوپریدول بهتنهایی یک درمان مؤثر برای تهاجم یا تحریکپذیری ناشی از سایکوز، وضعیتی که برای جلوگیری از آسیبزساندن به خود و دیگران، است؛ یا نیاز به مداخله پزشکان دارد.
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی کاکرین جستوجو کردیم (در 26 می 2016). این پایگاه ثبت بر اساس جستوجوهای منظم در منابع اصلی (شامل AMED، BIOSS CINAHL، MEDLINE، Embase، PsychINFO و PubMed و پایگاه ثبت کارآزماییهای بالینی) و بهروزرسانیهای ماهانه آنها، جستوجوهای دستی، مطالعات منتشرنشده و مجموعه مقالات کنفرانسها بدون اعمال هیچ محدودیتی از نظر زبان، تاریخ، نوع مقاله یا وضعیت انتشار، برای ثبت دادههای واردشده، شکل گرفته است.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (RCT) که شامل افرادی میشدند که سابقه بروز تهاجم یا تحریکپذیری ناشی از ابتلا به سایکوز را داشتند، و به سرعت تحت درمان هالوپریدول (به هر طریقی) قرار گرفته بودند، در مقایسه با افرادی که تحت سایر درمانها قرار داده شدهبودند. پیامدهای مورد بررسی آرام شدن بیمار یا خوابیدن به مدت 30 دقیقه، نیاز مکرر به آرامکردن سریع در عرض 24 ساعت، رفتارهای خاص (تهدید یا آسیب به دیگران / خود)، و عوارض جانبی بود. ما کارآزماییهایی را وارد کردیم که معیارهای انتخاب مطرح شده را برآورده و دادههای قابل استفاده را مهیا کردند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما بهطور مستقل تمامی استنادات به دست آمده از جستوجوها را بررسی و خلاصههای مربوطه را شناسایی کردیم و بهطور مستقل دادهها را از همه مطالعات گنجانده شده استخراج کردیم. برای دادههای دوتایی ما نسبت خطر (RR) و برای دادههای پیوسته، میانگین تفاوت (MD) و برای پیامدهای پیوسته ما میانگین تفاوت استانداردشده (SMD) و 95% فاصله اطمینان (CI) آنها را محاسبه و برای تحلیل از مدل اثر ثابت (fixed-effect) استفاده کردیم. ما خطر سوگیری را برای مطالعات وارد شده سنجیدیم و یک جدول «خلاصه یافتهها» با استفاده از GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) برای پیامدهای موردنظرمان تهیه کردیم.
نتایج اصلی
ما 9 RCT جدید را از جستوجوی بهروزرسانی شده در 2016 پیدا کردیم که مجموعا شامل 41 مطالعه و 24 مقایسه میشد. مطالعات اندکی در شرایطی انجام شده بود که مطابق آنچه در دنیای واقعی اتفاق میافتد، باشد و بدون استثنای قابل توجه، بیشتر آنها کوچک بودند و خطر قابل توجهی از نظر سوگیری داشتند. با توجه به تعداد زیاد مقایسهها، ما فقط میتوانیم خلاصهای را از نتایج اصلی ارائه دهیم.
در مقایسه با دارونما، بیماران بیشتری در گروه هالوپریدول طی دو ساعت بعد از تجویز دارو بهخواب رفتند (2 RCT؛ 220 نفر؛ RR: 0.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.82 تا 0.95؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) و دچار دیستونی (2 RCT؛ 207 نفر؛ RR: 7.49؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.93 تا 60.21؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) شدند.
در مقایسه با آریپیپرازول (Aripiprazole)، افراد در گروه هالوپریدول کمتر نیاز به تزریق پیداکردند (2 RCT؛ 473 نفر؛ RR: 0.78؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 تا 0.99؛ کیفیت شواهد پائین). در گروه هالوپریدول افراد بیشتری دچار دیستونی شدند (2 RCT؛ 477 نفر؛ RR: 6.63؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.52 تا 28.86؛ کیفیت شواهد بسیار پائین).
چهار کارآزمایی(تعداد = 207) هالوپریدول را با لورازپام (lorazepam) مقایسه کرده بودند که تفاوت معناداری در زمینه خوابیدن در یک ساعت (1 RCT؛ 60 نفر؛RR: 1.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.76 تا 1.44؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) یا نیاز به تزریقهای اضافی (1 RCT؛ 66 نفر؛ RR: 1.14؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.91 تا 1.43؛ کیفیت شواهد بسیار پائین) وجود نداشت.
عوارض جانبی هالوپریدول با افزودن لورازپام از بین نرفت (مثلا دیستونی 1 RCT؛ 67 نفر؛ RR: 8.25؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.46 تا 147.45؛ کیفیت شواهد بسیار پائین).
افزودن پرومتازین (Promethazine) در دو آزمایش مورد بررسی قرارگرفت (تعداد = 376). در گروه هالوپریدول افراد بیشتری آرام نشدند و یا در مدت 20 دقیقه به خواب نرفتند (1 RCT؛ 316 نفر؛ RR: 1.60؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.18 تا 2.16؛ کیفیت شواهد متوسط). دیستونی حاد در گروهی که فقط هالوپریدول گرفته بودند، در آزمایشی که برای فرایند ادامه تحلیل موقت انجام شد، بسیار رایج بود (1 RCT؛ 316 نفر؛ RR: 19.48؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.14 تا 331.92؛ کیفیت شواهد پائین).
نتیجهگیریهای نویسندگان
دادههای اضافهشده از مطالعات جدید نتایج قبلی این مرور را تغییر نمیدهند. اگر هیچ جایگزین دیگری وجود نداشته باشد، فقط استفاده از هالوپریدول عضلانی میتواند نجاتبخش باشد. اگر داروهای اضافی دردسترس باشند، استفاده تنها از هالوپریدول برای موارد شدیدا اضطراری میتواند غیر اخلاقی باشد. افزودن پرومتازین بهعنوان آرامبخش در کارآزماییهای تصادفیسازی شده توسط شواهد بهتری پشتیبانی میشود. استفاده از یک داروی آنتیسایکوتیک جایگزین تنها به میزان ناچیز، با شواهدی ضعیف و شکننده حمایت شده است. شواهد تاییدکننده قوی، در مورد سودمندی افزودن بنزودیازپین به هالوپریدول وجود ندارد و خطر آسیب بیشتر را به همراه دارد.
پس از شصت سال استفاده بهعنوان آرامبخش سریع در مواقع اورژانس، هنوز این حیطه نیاز به انجام کارآزماییهای مستقل در رابطه با کارکرد واقعی دارد.
خلاصه به زبان ساده
هالوپریدول بهعنوان آرامبخش در درمان افرادی که به علت ابتلا به سایکوز تهاجمی یا تحریکپذیر شدهاند.
سوال مطالعه مروری
این مرور به دنبال آن بود که آیا هالوپریدول برای درمان افرادی که بهعلت ابتلا به سایکوز تهاجمی یا تحریکپذیر هستند، موثر است یا خیر.
پیشینه
افراد مبتلا به سایکوز ممکن است دچار شنیدن صداها (توهم) یا افکار غیر معمول (هذیان) شوند که آنها را وحشتزده، مضطرب و تحریکپذیر میکند (بیقرار، برانگیخته یا زودرنج) و گاهی دستور به انجام رفتارهای خشونتبار میدهد. این یک چالش جدی برای متخصصان بهداشت روانی است که باید سریعترین روش در دسترس را برای جلوگیری از خطر آسیب به بیمار و / یا دیگران انتخاب کنند.
هالوپریدول دارویی است که برای درمان افراد مبتلا به سایکوز استفاده میشود و میتواند خوراکی یا تزریقی مصرف شود. همانطور که بهعنوان یک آنتیسایکوتیک (برای جلوگیری از سایکوز) کاربرد دارد، آن را بهعنوان آرامبخش یا دارویی برای کمک به خوابیدن نیز مصرف میکنند.
جستوجوها
در 2011 و 2016، متخصص اطلاعات کاکرین در گروه اسکیزوفرنی، پایگاههای ثبت تخصصی را برای کارآزماییهای تصادفیسازی شده برای بررسی اثرات مصرف هالوپریدول در مقایسه با دارونما یا سایر درمانها، در افرادی که بهعلت سایکوز تهاجمی یا تحریکپذیر شدهبودند، انجام دادند.
نتایج
41 مطالعه به این مرور وارد شدند اما اطلاعات استخراج شده از آنها کیفیت پائینی داشتند. نتایج اصلی نشان دادند که در مقایسه با دارونما یا عدمدرمان، در گروه هالوپریدول افراد بیشتری بعد از 2 ساعت میخوابند، اگرچه شواهد قوی نیستند. نتایج به علت متفاوت بودن روشهای درمان در دسترس (24 مقایسه) پیچیدهتر میشوند. نویسندگان مرور به این نتیجه رسیدند که برای گفتن اینکه هالوپریدول مردم را آرام میکند و به مدیریت شرایط دشوار کمک میکند، شواهد ضعیفی وجود دارد. با اینحال، این نتیجهگیری براساس مطالعاتی با کیفیت خوب نبوده، بنابراین متخصصان بهداشت و افراد با مشکلات روانی بدون گایدلاینی که مبتنی بر شواهد باشد، باقی میمانند. در بعضی شرایط، هالوپریدول ممکن است تنها انتخاب باشد، اما این ایدهآل ما نیست؛ زیرا هالوپریدول اگرچه آرامبخش موثری برای افراد است، عوارض جانبی دارد (مانند بیقراری، تکان دادن سر، دست و بدن، مشکلات قلبی). این عوارض جانبی میتواند به همان اندازه سایکوز آزاردهنده باشد و بهعنوان یک مانع عمل کند که ادامه درمان را در آینده متوقف کند. انجام تحقیقات بیشتر برای کمک به افراد در درک بهتر بیماری و شناختن اینکه کدام داروها برای آرامکردن افراد بهتر هستند، عوارض کمتری دارند، سریع عمل میکنند و میتوانند با دوز کمتری استفاده شوند، (یا با فرکانس کمتر تزریق شوند) مورد نیاز است. این خلاصه به زبان ساده، بر اساس خلاصه نوشتهشده توسط یک مصرفکننده بنام بن گری از Rethink نگاشته شده است.