پیشینه
بهترین درمان ترومبوفلبیت سطحی (ST) پاها هنوز نامشخص باقی مانده است. همراه با بهبود یا تسکین علائم دردناک موضعی، درمان باید با هدف پیشگیری از وقوع ترومبوآمبولی وریدی (VTE) باشد، که ممکن است شکل طبیعی ST را پیچیده کند. این سومین بهروزرسانی یک بررسی است که اولین بار در سال 2007 منتشر شد.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و ایمنی درمانهای موضعی، دارویی و جراحی برای ST پا در بهبود علائم موضعی و کاهش عوارض ترومبوآمبولیک.
روش های جستجو
برای این بهروزرسانی، متخصص اطلاعات عروقی در کاکرین، پایگاه ثبت تخصصی عروق در کاکرین (مارچ 2017)، CENTRAL، (2017، شماره2) و پایگاه ثبت کارآزماییها (مارچ 2017) را جستوجو کرد. ما بهصورت دستی فهرست منابع مقالات مرتبط و مقالات کنفرانس را جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT) که درمانهای موضعی، درمانی و جراحی را برای ST پاها ارزیابی کرده و شامل افرادی با تشخیص بالینی ST پاها یا با هدف تشخیص ترومبوز در یک ورید سطحی بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
دو نفر از نویسندگان، کارآزماییها را برای شمول در بررسی ارزیابی، دادهها را استخراج و کیفیت مطالعات را ارزیابی کردند. دادهها بهطور مستقل از مطالعات گنجانده شده استخراج شدند و هر گونه اختلاف نظر با اجماع نظرات حل شد. ما کیفیت شواهد را با استفاده از روش GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی
ما سه کارآزمایی دیگر (613 شرکتکننده) را شناسایی کردیم، بنابراین این بهروزرسانی اکنون شامل 33 مطالعه و 7296 بیمار مبتلا به ST پا است. درمان شامل فونداپارینوکس (fondaparinux)، ریوارکسابان (rivaroxaban)، هپارین با وزن مولکولی کم (LMWH)، هپارین غیر فراکشنه (UFH)، داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (NSAID)، جورابهای فشاری، و مداخلات جراحی موضعی، عضلانی یا داخل وریدی مانند ترومبکتومی یا لیگاسیون بود. فقط اقلیتی از کارآزماییها درمان را با دارونما به جای درمان جایگزین مقایسه کرده بودند و بسیاری از مطالعات کوچک و با کیفیت پائین بودند. تجمیع دادهها برای معدودی از پیامدها امکانپذیر بود، که هیچکدام شامل بخشی از کارآزماییهای کنترلشده با دارونما نمیشدند. در یک مطالعه بزرگ کنترل شده با دارونما با 3002 شرکتکننده، فونداپارینوکس زیرجلدی با کاهش قابل توجه در VTE علامتدار (خطر نسبی (RR): 0.15؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.04 تا 0.50؛ شواهد با کیفیت متوسط)، گسترش ST (RR: 0.08؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.03 تا 0.22؛ شواهد با کیفیت متوسط) و عود مجدد ST (RR: 0.21؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.08 تا 0.54؛ کیفیت شواهد متوسط) نسبت به دارونما، همراه بودند. خونریزی شدید در هر دو گروه ناشایع و با CI بسیار گسترده در حدود خطر تخمینی همراه بود (RR: 0.99؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.06 تا 15.86؛ کیفیت شواهد متوسط). در یک RCT با حضور 472 شرکتکننده در معرض خطر بالای ST، فونداپارینوکس در مقایسه با rivaroxaban ده میلیگرمی، با کاهش قابل توجه VTE علامتدار همراه بود (RR: 0.33؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.03 تا 3.18؛ کیفیت شواهد پائین). در هر دو گروه هیچ حادثه خونریزی دهنده عمده وجود نداشت (شواهد با کیفیت پائین). در یک کارآزمایی بالینی کنترلشده دیگر با دارونما، هر دو دوز پیشگیری کننده و درمانی LMWH (پیشگیرانه: RR: 0.44؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.26 تا 0.74؛ درمانی: RR: 0.46؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.27 تا 0.77) و NSAIDها (RR: 0.46؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.27 تا 0.78) با کاهش گسترش (کیفیت شواهد پائین) و کاهش عود ST (شواهد با کیفیت پائین)، در مقایسه با دارونما، همراه بودند، همراه با عدم تاثیر قابل توجه بر VTE علامتدار (شواهد با کیفیت پائین) یا خونریزی عمده (شواهد با کیفیت پائین). در مجموع، درمانهای موضعی در مقایسه با دارونما علائم موضعی را بهبود دادند، اما هیچ دادهای برای تاثیرات روی VTE و ST وجود نداشت. درمان جراحی همراه با جورابهای الاستیک با کاهش VTE و پیشرفت ST در مقایسه با جورابهای الاستیک بهتنهایی همراه بود. با این حال، اکثریت مطالعاتی که درمانهای خوراکی مختلف، درمانهای موضعی یا جراحی را مقایسه کرده بودند، VTE، پیشرفت ST، عوارض جانبی یا عوارض جانبی درمان را گزارش نکرده بودند.
نتیجهگیریهای نویسندگان
بهنظر میرسد دوز پروفیلاکتیک فونداپارینوکس تجویز شده برای 45 روز، گزینهای مناسب برای درمان ST پا برای اغلب افراد مبتلا باشد. شواهد در مورد درمان موضعی یا جراحی بسیار محدود است و به تحقیقات بالینی در مورد اثرات این درمانها بر VTE اطلاعات زیادی ارائه نمیدهد. تحقیقات بیشتری برای ارزیابی نقش ریواراکسابان و دیگر بازدارندههای خوراکی مستقیم فاکتور X یا ترومبین، LMWH و NSAIDها، مورد نیاز است. دوزهای مطلوب و طول مدت درمان در افراد با احتمالهای گوناگون عود، و اینکه آیا درمان ترکیبی ممکن است از یک درمان تنها مؤثرتر باشد، باید بررسی شوند. مطالعات مناسب در طراحی و اجرا برای مشخص شدن نقش درمانهای موضعی و جراحی، مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
درمان ترومبوفلبیت سطحی پا
پیشینه
ترومبوفلبیت سطحی (ST) یک روند التهابی نسبتا شایع است که همراه با لخته شدن خون (ترومبوز) بوده و بر رگهای سطحی (رگهایی که نزدیک به سطح بدن قرار دارند) تاثیر میگذارد. علائم و نشانهها شامل درد موضعی، خارش، حساسیت، قرمزی پوست و سخت شدن بافت اطراف است. شواهدی وجود دارد که نشاندهنده ارتباط بین ST و ترومبوآمبولی وریدی (VTE، حالتی که در آن لختههای خون (در اغلب موارد) در رگهای عمقی پا تشکیل میشوند و میتوانند در داخل گردش خون حرکت کنند و در ریهها جای بگیرند) است. درمان با هدف تسکین علائم موضعی و جلوگیری از گسترش لخته به داخل رگهای عمقی، عود مجدد ST یا پیشرفت بیماریهای جدی ناشی از VTE است. این سومین بهروزرسانی یک بررسی است که برای اولین بار در سال 2007 منتشر شد. شواهد موجود تا ماه مارچ 2017 بهروز است.
ویژگیهای مطالعه و نتایج اصلی
این بهروزرسانی شامل 33 کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده (کارآزماییهای بالینی که افراد بهطور تصادفی به یکی از دو یا چند گروه درمان اختصاص داده شدند) شامل 7296 شرکتکننده بودند. درمان شامل ریواراکسابان (دارویی که مهارکننده مستقیم خوراکی فاکتور X فعال نامیده میشود)، تزریق داروها زیر پوست برای جلوگیری از لخته شدن خون (مانند فونداپارینوکس، هپارین با وزن مولکولی پائین یا هپارین فراکشن نشده)، جورابهای فشاری الاستیک، داروهای خوراکی غیر استروئیدی ضد التهاب (NSAID)، درمان موضعی (داروهای تجویزشده در پوست) و جراحی، است.
یک مطالعه بزرگ، با حدود نیمی از شرکتکنندگان مشمول در این بررسی، نشان داد که درمان با فونداپارینوکس برای 45 روز با کاهش قابل توجه در VTE علامتدار (که در آن علائم نشان دهنده وجود VTE است)، گسترش ST (زمانی که لخته به جایی بیشتر از پا حرکت میکند) و عود ST (زمانی که لخته برمیگردد) در مقایسه با دارونما همراه بود. خونریزی عمده در هر دو گروه نادر بود. در یک مطالعه در افراد مبتلا به ST که در معرض خطر بالای ترومبوآمبولی مجدد قرار دارند، فونداپارینوکس با کاهش غیر معنیدار VTE علامتدار در مقایسه با ریوروکسابن همراه بود. در هر دو گروه، خونریزی عمده وجود نداشت. هم هپارین با وزن مولکولی پائین و هم NSAIDها موجب کاهش بروز گسترش یا عود ST میشوند و هیچ تأثیری بر VTE علامتدار یا خونریزی عمده ندارند. درمان موضعی علائم موضعی را تسکین داد، اما کارآزماییها در مورد پیشرفت VTE گزارش نکرده بودند. درمان جراحی و پوشیدن جورابهای الاستیکی با میزان کمتر VTE و پیشرفت ST در مقایسه با جورابهای الاستیکی به تنهایی بود.
کیفیت شواهد
بهطور کلی، کیفیت شواهد برای اغلب درمانها، به دلیل طراحی ضعیف مطالعه، عدم دقت نتایج، عدم وجود یک گروه دارونما (دارونما) و فقط یک مطالعه برای اغلب مقایسهها، بسیار پائین بود. کیفیت شواهد در دو کارآزمایی کنترل شده با دارونما کم تا متوسط بود.
برای نتیجهگیری، بهنظر میرسد فونداپارینوکس درمان مناسب برای اغلب افراد مبتلا به ST است. دوز مطلوب و طول مدت درمان باید در افرادی که در معرض خطر بالا قرار دارند و همچنین افرادی که در معرض خطر پائین برای عود وقایع ترومبوزی هستند، مشخص شود. تحقیقات بیشتر برای ارزیابی نقش ریواراکسابان و سایر داروهای مشابه، یا ترومبین، هپارین یا وزن مولکولی یا NSAIDها و برای نشان دادن اثربخشی، در صورت وجود، درمان موضعی یا جراحی، از نظر VTE، مورد نیاز است.