پیشینه
تا 75% از افراد مبتلا به بیماریهای روانی جدی (SMI) مانند اسکیزوفرنی و اختلال دوقطبی، همزمان اختلال سوء مصرف مواد مخدر (تشخیص دوگانه) هم دارند. تشخیص دوگانه میتواند اثرات نامطلوبی بر درمان و پیشآگهی SMI داشته باشد.
اهداف
ارزیابی تاثیرات ریسپریدون در مقایسه با درمان با سایر داروهای آنتیسایکوتیک (داروهای نسل اول و دیگر داروهای نسل دوم آنتیسایکوتیک) در افراد مبتلا به بیماریهای روانی جدی و سوء مصرف همزمان مواد مخدر.
روش های جستجو
ما در 6 ژانویه 2016 و 9 اکتبر 2017 پایگاه ثبت کارآزماییهای مبتنی بر مطالعه گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (Cochrane Schizophrenia Group's Study-Based Register of Trials) مشتمل بر پایگاههای ثبت کارآزماییها را جستوجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزماییهای تصادفیسازی شده را در مورد ریسپریدون در مقایسه با هرگونه آنتیسایکوتیک دیگر در افراد مبتلا به SMI و سوء مصرف مواد (تشخیص دوگانه) انتخاب کردیم. ما کارآزماییهایی را گنجاندیم که معیارهای ورود ما را داشتند و دادههای قابل استفاده را گزارش کرده بودند. ما کارآزماییهایی را حذف کردیم که یا معیارهای گنجاندن ما را نداشتند یا معیارهای گنجاندن ما را داشتند، اما دادههای قابل استفاده گزارش نکرده بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
ما بهطور مستقل ارجاعات را بازرسی و مطالعات را انتخاب کردیم. برای مطالعات گنجانده شده، ما بهطور مستقل دادهها را استخراج و کیفیت مطالعه را ارزیابی کردیم. برای پیامدهای دوگانه، نسبت خطر (RR) و 95% فاصله اطمینان آنها را محاسبه کردیم. برای نتایج پیوسته، میانگین تفاوتها (MD) و 95% فاصله اطمینان آنها را محاسبه کردیم. ما دادهها را با استفاده از متاآنالیزهای تاثیرات تصادفی تجمیع و کیفیت شواهد را ارزیابی کردیم، و یک جدول «خلاصه یافتهها» با استفاده از روش GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) تشکیل دادیم.
نتایج اصلی
ما هشت کارآزمایی تصادفیسازی شده را شناسایی کردیم که مجموعا شامل1073 شرکت کننده مبتلا به SMI و سوء مصرف مواد مخدر همزمان بودند. هفت مورد از این کارآزماییها دادههای قابل استفاده برای بررسی ارائه کرده بودند. ناهمگونی در طراحی کارآزمایی و اندازهگیری وجود داشت. ریسپریدون با کلوزاپین، الانزاپین، پرفنازین، کوتیاپین و زیپرازیدون مقایسه شده بود. معدودی از کارآزماییها، ریسپریدون را با داروهای نسل اول مقایسه کرده بودند. تعداد کمی از کارآزماییها شرکتکنندگان را با تشخیص دوگانه از ابتدا مورد بررسی قرار داده بودند و بیشتر کارآزماییها فقط شامل تجزیهوتحلیلهای جداگانهای از زیرگروهها با تشخیص دوگانه یا تجزیهوتحلیل دادههای ثانویه از زیرگروههای افراد با تشخیص دوگانه از کارآزماییهای بزرگتر موجود بودند.
در مورد ریسپریدون در مقایسه با کلوزاپین، ما تفاوت معنیداری را بین این دو آنتیسایکوتیک در کاهش علائم مثبت سایکوز (1 RCT؛ 36 = n؛ میانگین تفاوت (MD): 0.90؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.21 - تا 4.01؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) یا کاهش استفاده از حشیش (1 RCT؛ 14 = n؛ خطر نسبی (RR): 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.30 تا 3.35؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، بهبود در احساس خوب بودن ذهنی (1 RCT؛ n = 36؛ MD: 6.00 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 14.82 - تا 2.82؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، تعداد افرادی که مصرف دارو را قطع کرده بودند (1 RCT؛ n = 36؛ RR: 4.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.21 تا 78.76؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، عوارض جانبی اکستراپیرامیدال (2 RCT؛ n = 50؛ RR: 2.71؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.30 تا 24.08؛ I² = 0%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، یا ترک زودهنگام مطالعه (2 RCT؛ n = 45؛ RR: 0.49؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.10 تا 2.51؛ I² = 34%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) نیافتیم. کلوزاپین با سطوح پائینتر تمایل برای حشیش همراه بود (1 RCT؛ n = 28؛ MD: 7.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.37 تا 11.63؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
برای ریسپریدون در مقایسه با اولانزاپین، ما اختلاف واضحی را در کاهش علائم مثبت سایکوز (1 RCT؛ n = 37؛ MD: 1.50 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.82 - تا 0.82؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، کاهش مصرف حشیش (1 RCT؛ n = 41؛ MD: 0.40؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.72 - تا 5.52؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، اشتیاق برای حشیش (1 RCT؛ n = 41؛ MD: 5.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 4.86 - تا 14.86؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، پارکینسونیسم (RCT 1؛ n = 16؛ MD: 0.08 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.21 - تا 1.05؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) یا ترک زودهنگام مطالعه (2 RCT؛ n = 77؛ RR: 0.68؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.34 تا 1.35؛ I² = 0%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) نیافتیم.
برای ریسپریدون در مقایسه با پرفنازین، ما هیچ تفاوت واضحی را در تعداد شرکتکنندگان که زودهنگام از مطالعه کنار کشیده بودند، نیافتیم (1 RCT؛ n = 281 ؛RR: 1.05؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.92 تا 1.20؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
برای ریسپریدون در مقایسه با کوتیاپین، ما هیچ تفاوت واضحی را در تعداد شرکتکنندگان که زودهنگام از مطالعه کنار کشیده بودند، نیافتیم (1 RCT؛ n = 294؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.86 تا 1.07؛ شواهد با کیفیت پائین).
برای ریسپریدون در مقایسه با زیپرازیدون، ما هیچ تفاوت واضحی را در تعداد شرکتکنندگان که زودهنگام از مطالعه کنار کشیده بودند، نیافتیم (1 RCT؛ n = 240؛ RR: 0.96؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.85 تا 1.10؛ شواهد با کیفیت پائین).
برای بسیاری از مقایسهها، پیامدهای مهم گم شده بودند؛ و هیچ اطلاعاتی در هیچ مطالعهای برای اختلالات متابولیک، تصور گلوبال از وخامت بیماری، کیفیت زندگی یا مرگومیر گزارش نشده بود.
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد کافی با کیفیت مناسب در مورد تاثیرات ریسپریدون در مقایسه با سایر داروهای آنتیسایکوتیک در افراد با تشخیص دوگانه، در دسترس نیست. در چند کارآزمایی معدود، ریسپریدون با داروهای نسل اول مقایسه شده، که منجر به محدودیت در تنظیمات مطالعات شده است، دسترسی به عوامل نسل دوم هم محدود است، مثلا در کشورهای کمدرآمد یا با درآمد متوسط. علاوه بر این، ناهمگونی در طراحی کارآزمایی و اندازهگیری پیآمدها مانع استفاده از بسیاری از کارآزماییها در تجزیهوتحلیلهای ما شد. کارآزماییهای آینده در این حوزه باید قدرت کافی داشته باشند، اما در عین حال باید روشهای سازگار در انتخاب جمعیت، استفاده از مقیاسهای اندازهگیری مناسب، تعریف پیآمدها و اقدامات لازم برای اندازهگیری احتمال سوگیری را داشته باشند. پژوهشگران باید به دستورالعملهای CONSORT در گزارش نتایج وفادار باشند.
خلاصه به زبان ساده
ریسپریدون در مقایسه با سایر داروهای آنتیسایکوتیک در درمان افرادی که دارای تشخیص دوگانه اختلال روانپزشکی و با اختلال مصرف الکل یا مواد مخدر هستند.
تشخیص دوگانه چیست؟
تشخیص دوگانه اصطلاحی است برای توصیف افرادی که هم اختلالات روانپزشکی و هم اختلال مصرف الکل یا مصرف مواد مخدر دارند. تا 75% از بیماران مبتلا به اختلالات روانی جدی (SMI) دارای تشخیص دوگانه هستند. پیشنهاد شده که یکی از دلایل بالابودن مصرف مواد مخدر در افراد مبتلا به SMI به علت «خوددرمانی» است، که در آن بیماران از داروهای اضافی برای مقابله با علائم ناراحتی خود استفاده میکنند. نشان داده شده افرادی که دارای تشخیص دوگانه هستند، در درمان خود دچار عوارض بیشتری میشوند، از جمله میزان بالای عود و بستری مجدد، تماس بیشتر با ادارات خدمات حقوقی و قانونی، نشانههای روانپریشی بیشتر، رفتار خطرناک بیشتر، سطح بالاتری از عوارض جانبی اثرات آنتیسایکوتیکها و پایبندی پائینتر به داروها. داروهای آنتیسایکوتیک درمان اصلی SMI هستند. پیشنهاد شده که داروهای آنتیسایکوتیک نسل دوم مانند ریسپریدون ممکن است در مقایسه با داروهای قدیمیتر، آنتیسایکوتیکهای نسل اول (FGAs)، در بهبود علائم منفی، کاهش تمایل به مواد مخدر، بهبود تصور شخصی خوب بودن، موفقتر باشند و ممکن است باعث کاهش عوارض جانبی و در نتیجه پایبندی بیشتر به داروها شوند. چنین پیشرفتهایی در علائم ممکن است منجر به کاهش مصرف الکل و مواد مخدر و بهبود وضعیت ذهنی کلی شود. با این وجود هنوز مشخص نیست که آیا ریسپریدون، یکی از اولین داروهای آتیپیکال آنتیسایکوتیک تولید شده، بر سایر داروهای آنتیسایکوتیکها برای تشخیص دوگانه برتری داشته باشد.
چه کسی ممکن است به این مرور علاقهمند باشد؟
پزشکان حوزه سلامت روان که افراد مبتلا به SMI و تشخیص دوگانه را درمان میکنند، و کسانی که داروهای آنتیسایکوتیک برای این حالات تجویز می کنند. افرادی که از خدمات بهداشت روانی استفاده میکنند و خانوادههایشان که ممکن است در درمان و مراقبت خود مشارکت داشته باشند.
این مطالعه مروری قصد پاسخ را به چه سوالی دارد؟
اثربخشی و ایمنی ریسپریدون در مقایسه با سایر داروهای آنتیسایکوتیک دیگر برای درمان افراد مبتلا به تشخیص دوگانه.
کدام مطالعات در مرور گنجانده شدند؟
ما در ژانویه 2016 و اکتبر 2017 جستوجو را برای مطالعات تصادفی شده مرتبط انجام دادیم. ما هشت کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده با1073 شرکتکننده یافتیم که تشخیص دوگانه داشتند. اکثر شرکتکنندگان بالغ بالای 18 سال بودند (4 شرکتکننده 17 سال داشتند). ریسپریدون با کلوزاپین، الانزاپین، پرفنازین، کوتیاپین و زیپرازیدون مقایسه شده بود.
شواهد این مطالعه مروری به ما چه میگوید؟
ما هیچ تاثیری به نفع ریسپریدون در مقایسه با سایر داروها نیافتیم. اطلاعات بسیار محدود برای عوارض جانبی وجود داشت؛ و مجددا، ما تفاوت واقعی بین ریسپریدون و سایر آنتیسایکوتیکها نیافتیم. بهطور کلی کیفیت شواهد در دسترس پائین تا بسیار پائین ارزیابی شد، و در حال حاضر شواهد کافی برای ارجحیت یا بدتر بودن ریسپریدون نسبت به سایر داروهای آنتیسایکوتیک در درمان افراد مبتلا به بیماری روانی وخیم و سوء مصرف مواد وجود ندارد.
اتفاق بعدی چه باید باشد؟
تحقیقات با کیفیت بالا بیشتری مورد نیاز است. پژوهشهای آینده باید شامل حجم نمونههایی به اندازه کافی بزرگ باشند تا تفاوتهای بالینی معنیدار را در پیامدها تشخیص دهند.