این مرور 35 مطالعه مرتبط را وارد کرد: 34 مطالعه که در کل شامل 1924 شرکتکننده بوده و تاثیر تجویز مکمل n‐3PUFA را در مقایسه با دارونما بررسی کردند، و یک مطالعه شامل 40 شرکتکننده که به ارزیابی تاثیر تجویز مکمل n‐3PUFA در مقایسه با درمان ضد‐افسردگی پرداخت.
مکمل n‐3PUFA در مقایسه با دارونما، منفعت اندک تا متوسطی را برای بهبود نشانههای افسردگی نشان داد (تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD) (مدل اثرات‐تصادفی): 0.40‐؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.64‐ تا 0.16‐؛ 33 مطالعه؛ 1848 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین)، اما این تاثیر درمانی بعید است از نظر بالینی مهم و معنیدار باشد. SMD برابر با 0.40 نشان دهنده تفاوت بین گروهها در نمرات HDRS (17‐آیتم) معادل حدود 2.5 امتیاز (95% CI؛ 1.0 تا 4.0) است، که در این مقیاس، حداقل امتیاز برای تغییرات مهم بالینی 3.0 امتیاز در نظر گرفته میشود. فواصل اطمینان هم شامل اثرات مهم بالینی احتمالی و هم اثرات قابل اغماض احتمالی است، و ناهمگونی قابل توجهی بین مطالعات دیده میشود. همچنین آنالیزهای حساسیت، بررسی نمودار قیفی (funnel plot) و مقایسه نتایج ما با نتایج کارآزماییهای بزرگ که به خوبی انجام شدهاند، نشان میدهند که این تخمین اثرگذاری مداخله ممکن است به سمت یک یافته مثبت برای n‐3PUFA دچار سوگیری (bias) شده باشد. هر چند تعداد افرادی که در دو گروه مداخله و دارونما دچار عوارض جانبی شدند، مشابه بود (نسبت شانس (OR): 1.27؛ 95% CI؛ 0.99 تا 1.64؛ 24 مطالعه؛ 1503 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین)، فواصل اطمینان، کاهشی اندک تا افزایشی متوسط را در عوارض جانبی با مصرف n‐3PUFA نشان دادند. هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت بین گروههای n‐3PUFA و دارونما در میزان بهبودی (OR: 1.13؛ 95% CI؛ 0.74 تا 1.72؛ 8 مطالعه، 609 شرکتکننده، شواهد با قطعیت پائین)، نرخ پاسخ به درمان (OR: 1.20؛ 95% CI؛ 0.80 تا 1.79؛ 17 مطالعه، 794 شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت پائین)، کیفیت زندگی (SMD: ‐0.38؛ 95% CI؛ 0.82‐ تا 0.06، 12 مطالعه، 476 شرکتکننده، شواهد با قطعیت بسیار پائین)، یا عدم تکمیل کارآزمایی (OR: 0.92؛ 95% CI؛ 0.70 تا 1.22؛ 29 مطالعه، 1777 شرکتکننده، شواهد با قطعیت بسیار پائین) به دست نیامد. شواهدی که این نتایج بر آن استوار است نیز بسیار محدود، بسیار ناهمگون، و بالقوه دارای سوگیری بود.
فقط یک مطالعه، شامل 40 شرکتکننده، برای مقایسه داروهای ضد‐افسردگی در دسترس بود. این مطالعه تفاوتی را بین درمان با n‐3PUFA و داروهای ضد‐افسردگی در نشانههای افسردگی (تفاوت میانگین (MD): 0.70‐؛ 95% CI؛ 5.88‐ تا 4.48)، نرخ پاسخ به درمان (OR: 1.23؛ 95% CI؛ 0.35 تا 4.31)، یا عدم تکمیل مطالعه (OR: 1.00؛ 95% CI؛0.21 تا 4.71)، نشان نداد. با این حال، فواصل اطمینان در همه آنالیزها بسیار گسترده بوده، و اثرات مفید یا مضر مهم n‐3PUFAs را در مقایسه با داروهای ضد‐افسردگی رد نمیکنند. عوارض جانبی به شیوهای مناسب برای تحلیل گزارش نشدند، و به نرخ بهبودی افسردگی و کیفیت زندگی اشارهای نشد.
چرا این مرور مهم است؟
اختلال افسردگی اساسی (major depressive disorder; MDD) با خلقوخوی افسرده یا کاهش قابل توجه در احساس لذت یا علاقه در همه فعالیتها، یا هر دو، مشخص میشود. این وضعیت در طولانی‐مدت اثرات منفی بر فرد و بر جامعه بر جای میگذارد. یک درمان احتمالی برای MDD مصرف اسیدهای چرب چند‐ اشباع نشده n‐3؛ (n‐3PUFAs) است، که تحت عنوان روغن امگا‐3 نیز شناخته میشود، و بهطور طبیعی در ماهیهای چرب، برخی دیگر از غذاهای دریایی و برخی از آجیل و دانهها وجود دارد. شواهد به دست آمده از منابع مختلف نشان میدهد که n‐3PUFA ممکن است بر نشانههای افسردگی تاثیرگذار باشد، اما بسیاری از مطالعات یافتههای متفاوتی دارند، که نتیجهگیری را درباره این موضوع دشوار میسازد.
چه کسانی به این مرور علاقهمند خواهند بود؟
متخصصین سلامت، از جمله پزشکان عمومی، متخصصان سلامت روان و روانپزشکان، افراد مبتلا به MDD، و اطرافیان آنها.
این مرور قصد دارد به چه سوالاتی پاسخ دهد؟
آیا n‐3PUFA، در مقایسه با یک جایگزین، موثر بر نشانههای افسردگی، عوارض جانبی منفی، نرخهای بهبود، کیفیت زندگی، و نرخ انصراف از مطالعات، در افراد با تشخیص MDD است؟
چه مطالعاتی در این مرور وارد شدند؟
این مرور بهروزرسانی کار قبلی (Appleton 2015)، با استفاده از همان روشها، است. بانکهای اطلاعاتی علمی را برای یافتن همه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده در بزرگسالان با تشخیص MDD جستوجو کردیم که در آنها بیماران تحت درمان با n‐3PUFA یا یک جایگزین قرار گرفته و تا ژانویه 2021 کامل شدند.
35 مطالعه مرتبط را وارد کردیم: 34 مطالعه با 1924 شرکتکننده، تاثیرات n‐3PUFA را با دارونما مقایسه کرده، و یک مطالعه شامل 40 شرکتکننده به مقایسه تاثیر n‐3PUFA با داروهای ضد‐افسردگی پرداخت. تمام مطالعات ارتباط مستقیمی با مرور ما داشتند، اما کیفیت شواهد را پائین تا بسیار پائین ارزیابی کردیم.
شواهد حاصل از این مرور به ما چه میگوید؟
در حال حاضر، به منظور تعیین اثرات n‐3PUFA به عنوان یک درمان برای MDD، به اندازه کافی شواهد با کیفیت بالا وجود ندارد. یک تاثیر مثبت کوچک تا متوسط را از n‐3PUFA در مقایسه با دارونما یافتیم، اما اندازه این اثر احتمالا در افراد مبتلا به MDD معنیدار نیست، و با تفاوتهای بسیاری که بین مطالعات دیده شد، قطعیت شواهد را نیز پائین یا بسیار پائین ارزیابی کردیم. همچنین به منظور تعیین اثرات n‐3PUFA بر عوارض جانبی منفی یا تعداد افرادی که از کارآزمایی خارج شدند، شواهد کافی با کیفیت بالا وجود نداشت.
در گام بعدی بهتر است چه اقدامی صورت گیرد؟
نیاز به شواهد بیشتری داریم، بهخصوص برای توجیه تفاوت بین یافتههای مطالعه، به عنوان مثال با بررسی افرادی که ممکن است از n‐3PUFA سود ببرند یا نبرند. مطالعات آینده نیز باید n‐3PUFA را با درمان ضد‐افسردگی معمول مقایسه کرده، و روشهای درمانی را که ممکن است مفید باشند، بررسی کنند.