, Vassilis Athanassoglou
, Stephen Mellon
, Louise H Strickland
, Marialena Trivella
, David Murray
, Hemant G Pandit
ما نه مطالعه (10 گزارش، 1377 شرکتکننده) را شناسایی کردیم که معیارهای ورود را به مطالعه داشتند. چهار کارآزمایی فاز II افزایش/کاهش دوز دارو، که برای ارزیابی و نشان دادن اثربخشی و بیخطری (safety) مداخله طراحی شدند، دادههای ترکیب شدهای را ارائه کردند که نتوانستیم از آنها استفاده کنیم. از پنج مطالعه باقیمانده که بازو‐موازی بودند (965 شرکتکننده)، دو مطالعه با دارونما (placebo) کنترل شده و سه مطالعه از انفیلتراسیون بیحسی موضعی بوپیواکائین هیدروکلراید به عنوان کنترل استفاده کردند. با استفاده از ابزار کاکرین، بیشتر مطالعات را کلا در معرض خطر نامشخص سوگیری (bias) قضاوت کردیم؛ با این حال، دو مطالعه در معرض خطر بالای سوگیری گزارشدهی انتخابی و چهار مطالعه به دلیل حجم نمونه (کمتر از 50 شرکتکننده در هر بازوی درمان) در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشتند.
سه مطالعه (551 شرکتکننده)، پیامد اولیه شدت تجمعی درد را در طول 72 ساعت پس از جراحی گزارش کردند. بوپیواکائین لیپوزومی در مقایسه با دارونما، از زمان پایان جراحی (0 ساعت) تا 72 ساعت پس از آن، با نمره پائینتر تجمعی درد همراه بود (یک مطالعه، کیفیت بسیار پائین). در مقایسه با بوپیواکائین هیدروکلراید، دو مطالعه تفاوتی را برای این پیامد نشان ندادند (شواهد با کیفیت بسیار پائین)، با این حال به دلیل تفاوتهای موجود در افراد تحت جراحی و نوع پروسیجر جراحی (افزایش حجم پستان در مقابل آرتروپلاستی زانو)، متاآنالیز را انجام ندادیم.
هیچ موردی از عارضه جانبی جدی مرتبط با استفاده از بوپیواکائین لیپوزومی گزارش نشد و هیچ یک از پنج مطالعه، خروج بیماران را از مطالعه به دلیل عوارض جانبی مرتبط با دارو گزارش نکردند (شواهد با کیفیت متوسط).
یک مطالعه، میانگین نمره درد مرتبط با بوپیواکائین لیپوزومی را در مقایسه با بوپیواکائین هیدروکلراید در 12 ساعت، کمتر گزارش کرد، اما در 24، 48 یا 72 ساعت پس از جراحی گزارشی را ارائه نداد (شواهد با کیفیت بسیار پائین).
دو مطالعه (382 شرکتکننده) زمان طولانیتری را تا نیاز به تزریق اولین دوز از داروهای اوپیوئیدی پس از جراحی در مقایسه با دارونما گزارش کردند (شواهد با کیفیت پائین).
دو مطالعه (325 شرکتکننده)، کل مصرف داروهای اوپیوئیدی را در 72 ساعت نخست پس از جراحی گزارش دادند: یک مطالعه مصرف کمتری را از کل داروهای اوپیوئیدی برای بوپیواکائین لیپوزومی در مقایسه با دارونما گزارش کرد (شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ یک مطالعه تفاوتی را در مقایسه با بوپیواکائین هیدروکلراید نشان نداد (شواهد با کیفیت بسیار پائین).
سه مطالعه (492 شرکتکننده) درصد شرکتکنندگانی را که در 72 ساعت نخست پس از جراحی به تجویز داروهای اوپیوئیدی نیاز نداشتند، گزارش کردند. یکی از دو مطالعه با مقایسه بوپیواکائین لیپوزومی و دارونما، تعداد بیشتری را از شرکتکنندگان دریافت کننده بوپیواکائین لیپوزومی نشان داد که پس از جراحی نیازی به دریافت داروهای اوپیوئیدی نداشتند (شواهد با کیفیت بسیار پائین). دو مطالعه دیگر، یکی در مقابل دارونما و دیگری در مقابل بوپیواکائین هیدروکلراید، تفاوتی را در نیاز به تجویز داروهای اوپیوئیدی نشان ندادند (شواهد با کیفیت بسیار پائین). با توجه به وجود ناهمگونی قابل توجه بین مطالعات (I2 = 92%)، نتایج را تجمیع نکردیم.
تمامی مطالعات وارد شده بروز عوارض جانبی را طی 30 روز پس از جراحی گزارش کردند، تهوع، یبوست و استفراغ شایعترین آنها بودند. از پنج مطالعه با طراحی بازو‐موازی، هیچکدام به غیر از درد، پیامدهای ارزیابیهای اقتصاد سلامت یا موارد گزارش شده را توسط بیمار، انجام نداده یا گزارش نکردند.
با استفاده از رویکرد GRADE، سطح کیفیت شواهد از متوسط تا بسیار پائین رتبهبندی شد. محدودیت اصلی، پراکندگی دادهها برای پیامدهای مورد نظر بود. علاوه بر این، تعدادی از مطالعات در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشتند که منجر به کاهش بیشتر سطح کیفیت شواهد شدند.
حرف آخر
به نظر میرسد بوپیواکائین لیپوزومی (liposomal bupivacaine) مورد استفاده در محل انجام جراحی، در مقایسه با دارونما (placebo) (آب نمک)، منجر به کاهش درد پس از جراحی میشود. در حال حاضر شواهد محدودی در مورد میزان اثربخشی آن در مقایسه با دیگر داروهای مسکّن، مانند بوپیواکائین هیدروکلراید (bupivacaine hydrochloride)، وجود دارد. انجام مطالعات بزرگ بیشتری مورد نیاز است تا بدانیم که بوپیواکائین لیپوزومی در این زمینه نقشی دارد یا خیر.
پیشینه
علیرغم تجویز مسکّنها، سه نفر از هر چهار فرد، دچار درد پس از جراحی میشوند. یک روش برای درمان درد این است که جراح داروی مسکّن را در محل جراحی تزریق کند تا اعصاب انتقال دهنده سیگنالهای درد را به مغز مسدود کنند. داروی جدیدی به نام بوپیواکائین لیپوزومی توسعه یافته که طراحی آن به گونهای است که داروی مسکّن را برای مدت زمان بسیار طولانیتر آزاد کرده و تسکین درد را در طولانی‐مدت فراهم میآورد. این مطالعه مروری طراحی شد تا بررسی کند تزریق بوپیواکائین لیپوزومی در محل جراحی تا چه اندازه در درمان درد موثر است و همچنین بررسی اینکه خطراتی در ارتباط با استفاده از آن وجود دارد یا خیر.
ویژگیهای مطالعه و نتایج کلیدی
در ژانویه 2016، نه مطالعه (10 گزارش) را شامل 1377 نفر پیدا کردیم که به ارزیابی تزریق بوپیواکائین لیپوزومی پس از پنج نوع مختلف از جراحی پرداختند: تعویض کل مفصل زانو (total knee replacement)، هموروئیدکتومی (hemorrhoidectomy)، ترمیم فتق کشاله ران (inguinal hernia repair)، بونیونکتومی (bunionectomy) و افزایش حجم پستان (breast augmentation). نتایج نشان دادند که بوپیواکائین لیپوزومی در مقایسه با دارونما (آب نمک) هنگام تزریق در محل جراحی برای کاهش درد بهتر بود و هم نیاز کلی به آن، و هم مدت زمان قبل از نیاز به مصرف مسکّنهایی را با پایه مخدر (قوی) کاهش داد. با این حال، شواهد محدود نشان نداد که بوپیواکائین لیپوزومی بهتر از داروی مسکّن بوپیواکائین هیدروکلراید است که در حال حاضر تجویز میشود. بهطور کلی در تمام مطالعات وارد شده هیچ فردی به علت عوارض جانبی مرتبط با دارو از مطالعه خارج نشد.
کیفیت شواهد
به دلیل تعداد اندک مطالعات و برخی محدودیتها در کیفیت این کارآزماییها، کیفیت شواهد را از متوسط تا بسیار پائین رتبهبندی کردیم. برای ارزیابی نقش انفیلتراسیون (نفوذ) لیپوزومی بوپیواکائین در محل جراحی به منظور درمان درد پس از جراحی، انجام تحقیقات بیشتری لازم است.