جلد 2015 -                   جلد 2015 - صفحات 0-0 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Deirdre Hahn, Elisabeth M Hodson, Jonathan C Craig. Interventions for metabolic bone disease in children with chronic kidney disease. 3 2015; 2015
URL: http://cochrane.ir/article-1-120-fa.html
پیشینه
بیماری‌های استخوان در کودکان مبتلا به بیماری مزمن کلیه (chronic kidney disease) شایع است و چنانچه درمان نشود، ممکن است سبب ایجاد تغییر شکل استخوان‌ها، درد استخوان، شکستگی و کاهش میزان رشد کودک شود. این مطالعه به‌روزرسانی یک مطالعه‌ای است که برای اولین‌بار در سال 2010 منتشر شده است.
اهداف
این مطالعه با هدف بررسی منفعت‌ها (بهبود میزان رشد، کاهش خطر ابتلا به شکستگی و تغییر شکل استخوان، کاهش در سطح PTH) و ضررهای (هیپرکلسمی (hypercalcaemia)، کلسیفیکاسیون یا (calcification) عروق خونی، زوال در عملکرد کلیه) مداخلات (از جمله فراورده‌های ویتامین D و متصل‌شونده‌های فسفات (phosphate binders)) برای پیشگیری و درمان بیماری متابولیک استخوان (metabolic bone disease) در کودکان مبتلا به بیماری مزمن کلیه انجام شده است.
روش های جستجو
جست‌وجو در پایگاه‌های اطلاعاتی مرکز ثبت تخصصی کلیه و پیوند در کاکرین (Cochrane Kidney and Transplant Specialised Register) تا تاریخ 8 سپتامبر 2015 از طریق تماس با هماهنگ کننده جست‌وجوی کارآزمایی‌ها و با استفاده از عبارات جست‌وجوی مرتبط با این مطالعه انجام شد.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCT) که در آن‌ها مداخلات مختلف استفاده شده برای پیشگیری یا درمان بیماری‌های استخوان در کودکان مبتلا به بیماری مزمن کلیه در مراحل 2 تا 5D با یکدیگر مقایسه شده‌اند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
داده‌ها به طور مستقل از هم توسط دو نویسنده این مطالعه مروری، از نظر مناسب بودن برای ورود به مطالعه و وجود خطر سوگیری (bias)، ارزیابی و استخراج شد. نتایج به صورت خطر نسبی (RR) یا تفاوت خطر (RD) با 95% فاصله اطمینان (CI) برای پیامد دو حالتی، گزارش شد. برای پیامد با پاسخ پیوسته، میانگین تفاوت (MD) یا میانگین تفاوت استاندارد شده (SMD) با 95% فاصله اطمینان (CI) استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از مدل اثر تصادفی انجام شد.
نتایج اصلی
در این مطالعه، تعداد 18 کارآزمایی (شامل 576 کودک) وارد مطالعه شدند. سه مطالعه جدید در به‌روزرسانی حاضر به نتایج قبلی اضافه شد. تولید توالی‌های مناسب و پنهان‌سازی تخصیص به ترتیب در 12 و 11 مطالعه گزارش شده است. تنها در 4 مطالعه، کورسازی (عدم اطلاع از روش درمانی) کودکان، محققان و ارزیاب‌های پیامد گزارش شده است. تعداد 9 مطالعه در معرض خطر کم سوگیری فرسایشی (attrition bias) و 12 مطالعه در معرض خطر سوگیری گزارش انتخابی (selective reporting bias) بودند.
هشت مداخله مختلف با یکدیگر مقایسه شدند. در دو مطالعه، کلسی‌تریول (calcitriol) داخل صفاقی (اینتراپریتونیال) (IP؛ intraperitoneal) با کلسی‌تریول خوراکی مقایسه شده بود. سطوح هورمون پاراتیروئید (PTH) در درمان با استفاده از کلسی‌تریول داخل صفاقی (اینتراپریتونیال) در مقایسه با کلسی‌تریول خوراکی به طور قابل‌توجهی پایین‌تر بود (MD: 501.00pg/mL؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 721.54 - تا 280.46 - ؛1 مطالعه). اما در تعدادی از کودکان با بافت غیرطبیعی استخوان، تفاوتی بین درمان‌های مختلف مشاهده نشد. در سه مطالعه، مصرف متناوب کلسی‌تریول خوراکی با مصرف روزانه آن مقایسه شده بود. میزان تغییر در میانگین ارتفاع SDS (یک مطالعه؛ MD: 0.13؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.22 - تا 0.48) و درصد کاهش در سطوح هورمون پاراتیروئید (PTH) در هشت هفته (MD: 5.50 - %؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 32.37 - تا 21.37؛ 1 مطالعه) و 12 ماه (MD: 6.00 - %؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 25.27 - تا 13.27؛ 1 مطالعه) بین دو روش درمانی تفاوت معنی‌داری نداشت.
در 4 مطالعه، فرآورده‌های فعال ویتامین D (کلسی‌ترول؛ پاری‌کلسیتول (paricalcitol)؛ 1α-هیدروکسی (1α-hydroxyvitamin D)) با دارونما یا گروهی که هیچ درمان خاصی دریافت نمی‌کردند، مقایسه شده بودند. در یک مطالعه گزارش شده بود که فرآورده‌های ویتامین D، به‌طور قابل‌توجهی سطح هورمون پاراتیروئید را کاهش می‌دهد (MD: pmol/L 55.00 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 83.03 - تا 26.97 - ؛ 1مطالعه). تفاوت معنی‌دار آماری از نظر خطر هیپرکلسمی در گروه فرآورده‌های ویتامین D در مقایسه با دارونما یا گروهی که هیچ درمان خاصی را دریافت نمی‌کردند، وجود نداشت (RD: mg/dL 0.08؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.08 - تا 0.24؛ 4 مطالعه؛ 103 کودک). با این حال، ناهمگونی (55% = I2) با یک مطالعه وجود داشت که نشان می‌داد خطر هیپرکلسمی در روش استفاده وریدی (IV) کلسی‌تریول، به طور معنی‌داری بیشتر است. در دو مطالعه نیز (شامل 97 کودک) کلسی‌تریول با سایر فرآورده‌های ویتامین D مقایسه شده بود که در هیچ یک از دو مطالعه، تفاوت معنی‌داری از نظر میزان رشد بین فرآورده‌ها وجود ندارد.
در دو مطالعه، ارگوکلسیفرل (ergocalciferol) در بیماران مبتلا به بیماری مزمن کلیه و کمبود ویتامین D مقایسه شده بود. سطوح هورمون پاراتیروئید بالا (Elevated PTH levels)، به طور قابل توجهی بعدا در کودکانی که با ارگوکلسیفرل درمان شده بودند، افزایش یافته بود (نسبت خطر (HR): 0.30؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.09 تا 0.93؛ 1 مطالعه). اگرچه تعداد افراد با سطوح هورمون پاراتیروئید افزایش‌یافته در دو گروه، اختلاف معنی‌داری نداشتند (RR: 0.33؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.11 تا 1.05؛ 1 مطالعه؛ 40 کودک).
در دو مطالعه، کربنات کلسیم (calcium carbonate) با هیدروکسید آلومینیوم (aluminium hydroxide) به عنوان متصل شونده به فسفات مقایسه شده بود. در یک مطالعه نیز گزارش شده بود که بین روش‌های درمانی تفاوت معنی‌دار آماری از نظر میانگین ارتفاع نهایی SDS وجود ندارد (MD: SDS 0.86 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.24 - تا 0.52؛ 17 کودک). سه مطالعه داروی sevelamer را با متصل شونده‌های فسفات حاوی کلسیم مقایسه کرده بودند. تفاوت معنی‌داری در سطوح نهایی کلسیم، فسفر یا هورمون پاراتیروئید نهایی بین متصل شونده‌ها وجود نداشت. بخش اعظم هیپرکلسمی با متصل شونده‌های حاوی کلسیم رخ داده است. در یک مطالعه گزارش شده بود که تفاوت معنی‌داری بین کلسی‌تریول و دوکسرکلسیفرول (doxercalciferol) در بافت‌شناسی استخوان یا پارامترهای بیوشیمیایی مشاهده نشده است.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
بیماری‌های استخوان که توسط تغییرات در سطوح هورمون پاراتیروئید ارزیابی می‌شود، با استفاده از همه انواع فراورده‌های ویتامین D بهبود می‌یابد. با این حال، تفاوت‌های سازگار بین روش‌های تجویز، میزان دوز مصرفی یا فراورده‌های ویتامین D نشان داده نشده است. اگرچه بخش‌های کمتری از سطوح بالای کلسیم با متصل شونده‌های فسفات حاوی غیر کلسیم یعنی sevelamer در مقایسه با متصل‌شونده‌های فسفات حاوی کلسیم رخ داده است، هیچ تفاوتی در فسفر سرم مشاهده نشد و مقادیر کلسیم کلی و فسفر به یک اندازه کاهش یافتند. تمام مطالعات، کوچک بودند و داده‌های کمی درباره پیامدهای بیمارمحور (رشد، ناهنجاری‌های استخوانی) وجود داشت و علاوه بر این، داده‌های محدود درباره پارامترهای بیوشیمیایی یا بافت‌شناسی استخوان وجود داشت که سبب ایجاد عدم دقت قابل‌توجهی در نتایج به دست آمده شد. این عدم دقت، کاربرد نتایج را برای مراقبت از کودکان مبتلا به مزمن کلیه محدود می‌سازد.
خلاصه به زبان ساده
مداخلات برای بیماری متابولیک استخوان در کودکان مبتلا به بیماری مزمن کلیه
بیماری مزمن کلیوی، سبب کاهش عملکرد کلیه و نیاز به انجام دیالیز می‌شود و پیوند کلیه با ناهنجاری ایجاد شده در سطوح کلسیم و فسفر سرم مرتبط است که با سطوح بالای هورمون پاراتیروئید و بیماری‌های استخوان همراه است. این موضوع ممکن است سبب تغییر شکل نامطلوب استخوانی، درد استخوان، شکستگی و کاهش میزان رشد شود. درمان‌های رایج (ترکیبات ویتامین D و متصل شونده‌های فسفات) با هدف جلوگیری یا اصلاح این پیامدها استفاده می‌شوند. با این حال، این درمان‌ها ممکن است سطح کلسیم خون را بالا برده و امکان رسوب کلسیم و فسفر را در رگ‌های خونی فراهم ساخته و منجر به بیماری‌های قلبی و عروقی زودرس شود که به عنوان یک مشکل شایع در بزرگسالان مبتلا به بیماری‌ مزمن کلیه مشخص شده است.
در این مطالعه مروری تعداد 18 مطالعه تصادفی‌سازی شده کوچک شناسایی شد که شامل 576 کودک بودند و در آن‌ها ترکیبات مختلف ویتامین D از طریق تجویزها و مقادیر مختلف و متصل شونده‌های مختلف فسفات مقایسه شده بود. فقط 5 مطالعه، میزان رشد را گزارش داده بودند و در آنها هیچ تفاوتی بین درمان‌های مختلف تشخیص داده نشد. بیماری‌های استخوان که با استفاده از تغییرات در سطح هورمون پاراتیروئید ارزیابی می‌شوند، با استفاده از همه فرآورده‌های ویتامین D و صرف‌نظر از فرآورده یا تجویز یا مقدار و دفعات تجویز شده بهبود یافته است. در مقایسه با متصل‌شونده‌های حاوی کلسیم، بخش‌های کمتری از سطح بالای کلسیم خون در متصل‌شونده‌های حاوی غیر کلسیم یعنی sevelamer رخ داده است. از آنجایی که درمان‌های جدیدتری برای بیماری‌های استخوانی مرتبط با کلیه توسعه یافته، مقایسه این درمان‌ها با درمان‌های استاندارد فعلی در مطالعات تصادفی‌سازی شده با طراحی مناسب در کودکان، با استفاده از معیارهای پیامد از جمله آنهایی که ارتباط بالینی مستقیم با کودکان و خانواده آن‌ها دارند (از قبیل میزان رشد، کاهش در شکستگی استخوان، شکستگی و استخوان درد و کاهش کلسیفیکاسیون (تجمع کلسیم) در رگ‌های خونی)، ضروری است.

(1639 مشاهده)
متن کامل [PDF 4 kb]   (155 دریافت)    

پذیرش: 1394/6/17 | انتشار: 1394/8/21