پیشینه
به خوبی ثابت شده که سوءتغذیه یک عارضه شایع بدخیمی کودکان و درمان آن است. سوءتغذیه میتواند پیامد خود سرطان یا نتیجه کموتراپی باشد. حمایت تغذیهای کمک میکند تا سوءتغذیه دیده شده هنگام تشخیص بازگردد، از سوءتغذیه مرتبط با درمان پیشگیری کند و وزن گرفتن و رشد را تقویت کند. موثرترین و ایمنترین فرمهای حمایت تغذیهای در کودکان و افراد جوان مبتلا به سرطان نامشخص است.
اهداف
تعیین اثرات هر فرمی از حمایت تغذیهای تزریقی (parenteral یا PN) یا رودهای (enteral یا EN)، به جز مکملهای ویتامینی و ریزمغذیها، در کودکان و افراد جوان مبتلا به سرطان که تحت شیمیدرمانی قرار میگیرند و تعیین اثر محتوای تغذیهای فرمهای تزریقی یا رودهای. این مطالعه، یک بهروزرسانی از مطالعه پیشین کاکرین است.
روش های جستجو
پایگاههای اطلاعاتی زیر را برای این مطالعه مروری اولیه جستوجو کردیم: CENTRAL (کتابخانه کاکرین (The Cochrane Library)) (شماره 2، 2009)، MEDLINE (از 1950 تا 2006)، EMBASE (از 1974 تا 2006)، CINAHL (از 1982 تا 2006)، مرکز ثبت تحقیقات ملی (2007)، و پایاننامهها و تزها (Dissertations & Theses) (در 2007). ما با متخصصان در این زمینه تماس گرفتیم تا اطلاعات کارآزماییهای مرتبط را دریافت کنیم. برای این بهروزرسانی، ما همان پایگاههای اطلاعاتی الکترونیکی را از 2006 تا سپتامبر 2013 جستوجو کردیم. ما همچنین فهرست منابع مطالعات مورد نظر را برای یافتن کارآزماییهای اضافی به دقت بررسی کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده یا نیمهتصادفیسازی که به مقایسه هر فرمی از حمایتهای تغذیهای با دیگری، یا با گروه کنترل، در کودکان یا افراد جوان مبتلا به سرطان که تحت شیمیدرمانی قرار داشتند، پرداخته بودند.
گردآوری و تحلیل دادهها
2 نویسنده بهطور مستقل از هم کارآزماییها را انتخاب کردند. حداقل 2 نویسنده جداگانه کیفیت مطالعات را بررسی و دادهها را استخراج کردند. ما با نویسندگان مسئول کارآزماییها برای دادههای از دست رفته تماس گرفتیم.
نتایج اصلی
مطالعه مروری حاضر دربرگیرنده 8 کارآزمایی از مرور اولیه و 6 کارآزمایی جدید است که 595 شرکتکننده (کمتر از 21 سال سن) مبتلا به لوکمی یا تومورهای توپر (Solid) را که تحت شیمیدرمانی قرار داشتند، تصادفی سازی کردند. همه کارآزماییها کیفیت پائینی داشتند، به جز دو کارآزمایی که به مکملهای گلوتامین پرداخته بودند. یک مطالعه کوچک دریافت که در مقایسه با EN، روش PN بهطور قابلتوجهی باعث افزایش وزن (میانگین تفاوت (MD): 4.12؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.91 تا 6.33)، سطح آلبومین سرم (MD: 0.70؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.14 تا 1.26)، دریافت کالری (MD: 22.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 5.12 تا 38.88) و دریافت پروتئین (MD: 0.8؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.45 تا 1.15) میشود. یک مطالعه با مقایسه PN محیطی و EN با PN مرکزی، دریافت میانگین افزایش وزن روزانه (MD: 27.00 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 43.32 - تا 10.68 - ) و دریافت انرژی (MD: 15.00 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 26.81 - تا 3.19 - ) در گروه PN محیطی و EN بهطور قابل توجهی کمتر است، در حالی که میانگین تغییرات در آلبومین سرم از گروه دیگر بهطور معنیداری بیشتر است (MD: 0.47؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.13 تا 0.81؛0.008 = P). کارآزمایی دیگری با تعداد شرکتکنندگان کم حاکی از افزایش در میانگین دریافت انرژی (درصد میزان توصیه شده روزانه) در کودکان تغذیه شده با غذایی مملو از انرژی، در مقایسه با غذایی با کالری استاندارد (MD: 28 + ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 17% تا 39%). سه مطالعه به مکملهای گلوتامین پرداخته است. شواهدی که پیشنهاد میکنند گلوتامین شدت موکوزیت را کاهش میدهد، در 2 مطالعه از نظر آماری معنیدار نبودند (RR: 0.64؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.19 تا 2.2 و RR: 0.85؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.66 تا 1.1) و تفاوتها در کاهش میزان عفونت نیز در 2 مطالعه قابلتوجه نبود (RR: 1.0؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.72 تا 1.4 و RR: 0.98؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.63 تا 1.51). فقط یک مطالعه PN برپایه روغن زیتون را با PN برپایه روغن استاندارد مقایسه کرده بود. علیرغم محتوای مشابه کالری در هر دو، فرمولای استاندارد چربی منجر به وزنگیری بیشتر (MD: 0.34 - امیتاز Z؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.68 - تا 0.00). یک مطالعه تکی EN استاندارد را با EN حاوی فروکتواولیگوساکارید مقایسه کرده بود. تفاوتی در وزنگیری شرکتکنندگان میان دو گروه دیده نشد (MD: 0.12 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.57 - تا 0.33)، با عوارض جانبی (تهوع) که بهطور مساوی میان دو گروه دیده شد (RR: 0.92؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48 تا 1.74).
نتیجهگیریهای نویسندگان
شواهد محدودی از کارآزماییهای جداگانه وجود دارد که پیشنهاد میکنند PN موثرتر از EN در کودکان و افراد جوان خوب تغذیه شده مبتلا به سرطان است که تحت کموتراپی قرار میگیرند. شواهد برای دیگر روشهای حمایتهای تغذیهای نامشخص هستند. شواهد محدودی پیشنهاد میکنند که مواد غذایی غنی از انرژی دریافت میانگین انرژی روزانه را افزایش میدهد و تاثیر مثبتی بر وزنگیری دارد. شواهد دربرگیرنده مکملهای گلوتامین بروز و شدت موکوزیت، میزان عفونت و طول مدت بستری را در بیمارستان بهطور معنیداری کاهش نمیدهند. تحقیقات بیشتر، با حجم نمونههای بزرگتر و متودولوژی دقیق، با استفاده از مقیاسهای دقیق و قابلاعتماد مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده
حمایت تغذیهای در کودکان و افراد جوان مبتلا به سرطان که تحت کموتراپی قرار دارند
تهیه و تدارک حمایت تغذیهای ایمن، مناسب و موثر برای کودکان و افراد جوان که تحت درمان سرطان قرار دارند، بهخوبی شناخته شده و قسمت مهمی را از مراقبت از آنها تشکیل میدهند. این ممکن است منجر به بازگشت سوءتغذیه دیده شده در زمان تشخیص، پیشگیری از سوءتغذیه مرتبط با سرطان، و تقویت وزنگیری و رشد و بهبود کیفیت زندگی بیماران شود. حمایت تغذیهای ممکن است با یکی از دو روش زیر انجام شود: مایعات تغذیهای داخل وریدی که از طریق یک ورید مرکزی یا محیطی وارد بدن شده و روده را بایپس میکند (تغذیه تزریقی) یا مایعات یا جامدات تغذیهای که از هر قسمتی از روده میگذرند، صرفنظر از روش ارایه (مثلا از راه دهان یا یک لوله، تغذیه رودهای).
ما شواهدی را از یک کارآزمایی کوچک به دست آوردیم که پیشنهاد میکند تغذیه وریدی در مقایسه با تغذیه رودهای (دریافت معمول غذا)، ممکن است منجر به افزایش وزن، آلبومین سرم، و کالری و پروتئین شود. به هرحال، تاثیر دیگر روشهای ارایه حمایت تغذیهای نامشخص باقی مانده است. نتایج به دست آمده از دیگر مطالعه کوچک پیشنهاد میکنند که استفاده از مواد غذایی مملو از انرژی که به صورت EN مصرف میشوند، منجر به افزایش متوسط دریافت انرژی روزانه میشود و متعاقبا، وزنگیری بیماران بیشتر میشود. 3 مطالعه به بررسی مکملهای گلوتامین پرداخته و هیچ مزیتی را در استفاده از آنها نیافت. یک مطالعه به بررسی تاثیر استفاده از روغن زیتون به جای مواد حاوی چربیهای استاندارد در مواد غذایی تزریقی پرداخته و در نهایت دریافته که منجر به افزایش وزن کمتر میشوند. یک مطالعه تاثیر افزودن فروکتوالیگوساکارید را به مواد غذایی رودهای بررسی کرد و دریافت که تاثیری بر میزان افزایش وزن یا احساس حالت تهوع شرکتکنندگان نداشته است. هیچ مطالعهای محتویات مواد غذایی گروههای EN یا PN را با هم مقایسه نکرده است. کارآزماییها همگی کیفیت پائینی داشته و مقیاسهای مختلفی را برای اندازهگیری پیامدها به کار برده بودند. در آینده، انجام کارآزماییهای بزرگتر و دقیقتر به منظور پاسخ دادن به این سوال مهم مورد نیاز است.