ما هشت کارآزمایی را وارد کردیم که 365 شرکتکننده داشتند. این کارآزماییها همگی از طراحی split‐mouth استفاده کرده بودند، بعضی نیز با بیش از یک جفت ضایعه درمان شده درون همان شرکتکننده. این مطالعات در کلینیکهای دانشگاهی یا کلینیکهای سلامت عمومی دندان در برزیل، کلمبیا، دانمارک، آلمان، تایلند، گرینلند و شیلی انجام شدند. شش مطالعه تاثیرات درمانهای میکرو‐تهاجمی را در دندانهای دائمی و دو مطالعه روی دندانهای شیری انجام داده بودند و خطر پوسیدگی از کم تا زیاد متغیر بود. محققان خطر پوسیدگی را در مطالعات مختلف، یا به وسیله احساس آنها به تنهایی یا با استفاده از برنامه Cariogram، که هشت فاکتور دخیل را با هم ترکیب میکند، از جمله احساس پوسیدگی، تغذیه، بزاق و دیگر فاکتورهای مرتبط با پوسیدگی، اندازهگیری کردند. دوره پیگیری در این کارآزماییها از یک تا سه سال متغیر بود. همه مطالعات از پیشرفت ضایعات به عنوان پیامد اولیه استفاده کردند که با روشهای مختلف خواندن رادیوگرافها ارزیابی میشدند. چهار مطالعه از حمایت صنعت برای انجام پژوهش بهره بردند، که یکی از آنها به وسیله ابداع کنندگان مداخله انجام شده بود.
ما هفت مطالعه را در معرض خطر بالای سوگیری طبقهبندی کردیم که دلیل آن هم، عدم کورسازی شرکتکنندگان و پرسنل بوده است. ما تاثیرات مداخلات را برای همه درمانهای میکرو‐تهاجمی ارزیابی کرده و زیر‐گروهها را بر اساس روشهای مختلف درمانی گزارش شده در مطالعات وارد شده تجزیهوتحلیل کردند.
متاآنالیز ما، که تجمیعی است از گروهی از حساسترین دادهها (از نظر روش اندازهگیری) و برگرفته از مطالعاتی که دادههای خود را به فرمت مناسب برای متاآنالیز ارائه کردهاند، نشان داد درمان میکرو‐تهاجمی شانس پیشرفت ضایعه را در مقایسه با درمانهای غیر‐تهاجمی (مثلا وارنیش فلوراید) یا ابزار سلامت دهان (مثلا نخ دندان) به طور قابل توجهی کاهش میدهد (OR: 0.24؛ 95% CI؛ 0.14 تا 0.41؛ 602 ضایعه؛ هفت مطالعه؛ I2 = 32%). شواهدی از تفاوتهای زیر‐گروهها دیده نشد (P = 0.36).
چهار مطالعه که حوادث جانبی را اندازهگیری کرده بودند، هیچ حادثه جانبی را پس از درمان میکرو‐تهاجمی گزارش نکردند. اغلب مطالعات هیچ دادهای را از پیامدهای بیشتر گزارش نکردند.
ما کیفیت شواهد موجود را برای درمانهای میکرو‐تهاجمی در حد متوسط ارزیابی کردیم. مشخص نیست کدام یک از درمانهای میکرو‐تهاجمی سودمندی بیشتری دارند یا کدام شرایط بالینی خاص یا ویژگیهای بیمار در مقایسه با دیگری، آن را برای درمانهای میکرو‐تهاجمی مناسبتر میکند.
سوال مطالعه مروری
هدف این مرور، ارزیابی تاثیرات درمانهای میکرو‐تهاجمی در مدیریت پوسیدگی دندان روی دندانهای مجاور (پروگزیمال) در کودکان و بزرگسالان (دندانهای شیری و دائمی) است.
پیشینه
پوسیدگی روی سطوح دندانی که در نزدیکی یکدیگر قرار دارند (سطوح پروگزیمال)، شایع هستند. اغلب این وضعیت به سوی مراحل دیررس پوسیدگی پیشرفت نمیکند و در سطح دندان، حفره ایجاد نمیکند.
روشهای مختلفی برای مدیریت پوسیدگی پروگزیمال دندان استفاده میشود. یک روش شایع، دریل کردن بافت دندانی آسیب دیده و قرار دادن فیلینگ پلاستیکی یا فلزی است. به هرحال، مقدار زیادی از بافت اطراف در این روند برداشته میشود و تکنیکی تهاجمی محسوب میشود. دیگر روشهای غیر‐تهاجمی که به کار میروند، استفاده از وارنیش فلوراید توسط دندانپزشک یا توصیه به استفاده از نخ دندان به طور منظم است. روشهای غیر‐تهاجمی نیازی به برداشت هیچ بافت دندانی ندارند.
رویکردهایی که اخیرا استفاده میشوند (درمانهای میکرو‐تهاجمی) شامل آمادهسازی (صاف کردن) سطح دندان با یک اسید و سپس قرار دادن یک پوشش روی سطح یا انفیلتراسیون بافت معدنیسازی شده نرمتر با رزینها است. این روشهای جدیدتر، مانعی را روی سطح دندان یا درون بافت معدنیسازی شده قرار میدهند تا از مواجهه آنها با اسید محافظت کند و باعث پیشگیری از دست دادن بیشتر مینرالها در درون دندان شود. بنابراین، از لحاظ یک فرضیه، این کار پوسیدگی را متوقف میکند. این رویکرد میتواند به وسیله یک دندانپزشک یا دیگر افرادی که در این زمینه کار میکنند، انجام شده و شامل از دست رفتن میکرومترهایاندکی از بافت دندانی میشوند، زیرا سطح دندان با اسید آمادهسازی میشود.
هنوز در مورد اینکه درمانهای میکرو‐تهاجمی در مدیریت پوسیدگیهای پروگزیمال تا چه اندازه اثربخش هستند، عدم‐قطعیت وجود دارد. همچنین، معلوم نیست کدام یک از روشها بر دیگری برتری دارند. برای مثال، زمانی که سطح دندان به سادگی پوشیده میشود، اسید قویتری برای بافت اینفیلتره پوروس (porous) با رزین مورد نیاز است. در حالی که انفیلتراسیون بافت در مقایسه با سیلینگ آن، ممکن است روش اثربخشتری برای حفاظت بافت باشد، استفاده از اسید قویتر میتواند به معنای از دست رفتن بافت بیشتر باشد. هدف از این مرور، ارزیابی بهترین رویکرد برای مدیریت این پوسیدگیها در بزرگسالان و کودکان است.
ویژگیهای مطالعه
این مرورشواهدی را در نظر گرفته که تا 31 دسامبر 2014 بهروز بود. ما هشت کارآزمایی مرتبط را شناسایی کردیم که 365 شرکتکننده داشتند. این کارآزماییها شامل کودکان و بزرگسالانی میشود که ضایعات پوسیدگی (پوسیدگی دندان) آنها به طور تصادفی در گروههای درمانی میکرو‐تهاجمی و غیر‐تهاجمی قرار گرفتند. هیچ مطالعهای یافت نشد که مداخلات میکرو‐تهاجمی را با درمانهای تهاجمی (پرشدگی) مقایسه کرده باشند. چهار مطالعه برای انجام این پژوهش، حمایت مالی خود را از ابداع کنندگان مداخلات یا سازندگان دریافت کرده بودند.
نتایج کلیدی
شواهد کنونی نشان میدهند که درمانهای میکرو‐تهاجمی میتوانند به طور قابل توجهی احتمال پیشرفت پوسیدگی دندانی را در مقایسه با روشهای غیر‐تهاجمی کاهش دهند. مطالعات بسیار اندکی هستند که نشان دادهاند کدام روش درمانی بهترین است یا تاثیر ملاحظات مختلف بالینی و بیمار را بررسی کردهاند. هیچ عوارض جانبی منفی گزارش نشد؛ به هر حال، فقط نیمی از مطالعات این پیامد را اندازهگیری کردند و دوره پیگیری بعضی از مطالعات نسبتا کوتاه بودند.
کیفیت شواهد
هرچند انجام پژوهش بیشتر ممکن است یافتهها را تغییر دهند، شواهد موجود اطمینان متوسطی به ما میدهند که درمانهای میکرو‐تهاجمی در مقایسه با درمانهای غیر‐تهاجمی برای توقف پوسیدگی دندانی اثربخشتر هستند.