افراد مبتلا به بیماریهای روانی جدی، نه تنها در یک دوره طولانی، دچار زوال کارکرد و عملکرد روز به روز خود میشوند، بلکه هم چنین شواهد حکایت از این دارد که این افراد در معرض خطر بیشتر ابتلا به بیماریهای دهانی و درمانهای دهانی نسبت به جمعیت عمومی هستند. بهداشت بد و ضعیف دهان و دندان، با بیماریهای قلبی کرونری، دیابت و بیماریهای تنفسی ارتباط دارد. همچنین بهداشت بد و ضعیف دهان، بر کیفیت زندگی تاثیر دارد و کارکرد روزمره زندگی را مانند خوردن، استراحت، ظاهر فرد، پذیرش اجتماعی و اعتماد به نفس او تحت تاثیر قرار میدهد. سلامت دهان و دندان، معمولا در افراد مبتلا به بیماریهای روانی جدی، مهم تلقی نمیشود و اولویتی برای آن قائل نمیشوند.
مطالعه مروری اثرات آموزش سلامت دهان و دندان (توصیهها و آموزشهای عملی) با یا بدون پایش (مونیتورینگ) در افراد مبتلا به بیماریهای روانی جدی.
ما مرکز ثبت کارآزماییهای گروه اسکیزوفرنی در کاکرین (Cochrane Schizophrenia Group) را جستوجو کردیم. دادههای این مرکز مبتنی بر جستوجوی منظم از این پایگاهها است: MEDLINE؛ EMBASE؛ CINAHL؛ BIOSIS؛ AMED؛ PubMed؛ PsycINFO و clinical trials registries. هیچ محدودیت زبانی، تاریخی، محدودیت درباره وضعیت انتشار و نوع مدارک برای انتخاب سوابق و مقالات در این بررسی قائل نشدیم.
معیار انتخاب ما همه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای بود که در آنها آموزش سلامت دهان و دندان (توصیهها و آموزش عملی) با یا بدون پایش در افراد مبتلا به بیماریهای روانی جدی بررسی شده بود.
ما دادهها را بهطور مستقل استخراج کردیم. برای پیامدهای دوتایی، خطر نسبی (RR) و 95% فاصله اطمینان (CI) آن را براساس قصد درمان محاسبه کردیم. برای دادههای پیوسته، میانگین تفاوت (MD) بین گروهها و 95% فاصله اطمینان (CI) آن را برآورد کردیم. ما مدل اثر ثابت را برای تجزیه و تحلیل به کار گرفتیم. ما خطر سوگیری (Bias) را برای مطالعات انتخاب شده ارزیابی و جداول «خلاصه یافتهها» را با استفاده از GRADE تنظیم و ایجاد کردیم.
ما سه کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده با 1358 شرکتکننده را انتخاب کردیم. هیچ یک از مطالعات دادههای قابل استفاده برای پیامدهای کلیدی فراهم نکرده بودند، یعنی یک دندانپزشک در سال گذشته شرکتکنندگان را ویزیت نکرده بود، همچنین شرکتکنندگان دو بار در روز مسواک نزده بودند و گزارشی از عوارض جانبی مهم به لحاظ کلینیکی و درد مزمن و استفاده از خدمات وجود نداشت. البته دادهها درباره ترک زودرس مطالعه و تغییر در نمرات شاخص پلاک (plaque index scores) موجود بود.
آموزش سلامت دهان در مقایسه با مراقیتهای استاندارد و معمول
وقتی آموزش سلامت دهان با مراقبتهای استاندارد مقایسه شد، تفاوت آشکاری میان گروهها از نظر تعداد افرادی که مطالعه را ترک کردند، وجود نداشت: (1 RCT؛ n = 50؛ RR: 1.67؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.45 تا 6.24؛ شواهد با کیفیت متوسط). درحالیکه تغییر کلینیکی مهمی در وضعیت دندانها از نظر شاخص پلاک وجود نداشت، با این حال تاثیری دیده شد. اگرچه این تاثیر به لحاظ آماری معنادار و به نفع گروه مداخله بود، با این حال مشخص نبود که این تاثیر به لحاظ کلینیکی مهم است یا نه (1 RCT؛ n = 40؛ MD: 0.50 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.62 - تا 0.38 - ؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). این دادههای محدود ممکن است دلالتهایی برای بهبود بهداشت دهان و دندان داشته باشند.
مصاحبه انگیزشی+ آموزش سلامت دهان در مقایسه با آموزش سلامت دهان
به نحو مشابهی، وقتی که مصاحبه انگیزشی+ آموزش سلامت دهان با آموزش سلامت دهان به تنهایی مقایسه شد، تفاوت آشکاری برای پیامدهای ترک مطالعه وجود نداشت (1 RCT؛ n = 60؛ MD: 3.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.33 تا 27.23؛ شواهد با کیفیت متوسط). درحالیکه تغییر کلینیکی مهمی در وضعیت دندانها از نظر شاخص پلاک وجود نداشت، با این حال تاثیری به نفع گروه مداخله دیده شد (1 RCT؛ n = 56؛ MD: 0.60 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.02 - تا 0.18 - ؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). این دادههای محدود و به لحاظ بالینی مبهم و غیرشفاف ممکن است دلالتهایی برای بهبود در بهداشت دهان و دندان داشته باشند و ممکن است نداشته باشند.
پایش (مونیتورینگ) در مقایسه با عدم پایش (مونیتورینگ)
برای بررسی این مقایسه، فقط دادههای ترک زودرس مطالعه موجود بود. ما تفاوتی در تعداد افرادی که خیلی زود مطالعه را ترک کردند، پیدا کردیم و این به نفع گروه «عدم پایش» بود (1 RCT؛ n = 1682؛ RR: 1.07؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.00 تا 1.14؛ شواهد با کیفیت متوسط). با این حال، این دادهها مشکلسازند. دادهها و وقایع درباره جمعیت کنترل (The control denominator) ضمنی و نامشخص بود. پیگیری فقط به تکتک شرکتگنندگان وابسته نبود بلکه به مراقبتکنندگان حرفهای و سازمانها نیز مربوط میشد، به نحوی که تغییر در این افراد و سازمانها باعث میشد، پیگیریها بد و ضعیف باشد و این بازتاب خوبی برای مقبولیت پایش برای بیماران نداشت. برای این مقایسه (مقایسه پایش با عدم پایش) هیچ دادهای برای «تغییر کلینیکی مهم در شاخص پلاک» وجود نداشت.
ما شواهدی از این کارآزماییها نیافتیم که برمبنای آنها آموزش و توصیه درباره سلامت دهان و دندان از نظر پیامدهای معنادار به لحاظ بالینی به افراد مبتلا به بیماریهای روانی جدی کمک کند. پیگیری گایدلاینها و توصیههایی مانند توصیههای انجمن بریتانیایی کارگروه ناتوانی و سلامت دهان نیاز است تا شواهد بهتری بهدست آید. آزمونگران پیشگام و خلاق نشان دادهاند که انجام مطالعات ارزیابیکننده درباره توصیههای سلامت دهان برای افراد مبتلا به بیماریهای روانی جدی امکانپذیر است.