این مطالعه مروری نسخهای از یک مطالعه مروری جدید است که به ارزیابی پرگابالین در درمان درد حاد و مزمن در بزرگسالان پرداخته بود (Moore 2009) و در این مطالعه مروری فقط درد در فیبرومیالژیا بررسی میشود.
ضد صرعها برای مدیریت درد از سالهای 1960 توصیه میشوند. پرگابالین یک داروی ضدصرع است که برای مدیریت درد مزمن که فیبرومیالژیا را نیز دربر میگیرد، بهکار میرود. پاسخ پرگابالین در کاهش درد مزایای عمدهای برای سایر علائم همراه دارد و کیفیت زندگی و عملکرد را در موقعیتهای دردناک بهبود میبخشد.
هدف این مطالعه، بررسی خاصیت ضد دردی و عوارض جانبی پرگابالین برای درد فیبرومیالژیا در بزرگسالان درمقایسه با پلاسبو یا هر درمان فعال قابل مقایسهای است.
ما در پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ MEDLINE؛ Embase برای کارآزماییهای کنترل شده از ابتدا تا می 2009 برای مطالعه مروری اصلی و تا 16 مارچ 2016 برای این بهروزرسانی جستوجو کردیم. ما همچنین در منابع مطالعات و مطالعات مروری و ثبت آنلاین کارآزماییهای بالینی نیز جستوجو کردیم.
ما مطالعات دوسوکور تصادفیسازی را ارزیابی کردیم که 8 هفته یا بیشتر بهطول انجامیده بودند و فیبرومیالژیا را در بزرگسالان درمان کرده بودند و پرگابالین را با پلاسبو یا یک درمان فعال دیگر برای رهایی از درد مقایسه کرده بودند.
دو نویسنده مطالعه مروری بهطور جداگانه به استخراج دادهها و ارزیابی کیفیت مطالعات پرداختند و پتانسیل خطر را ارزیابی کردند. پیامدهای اولیه شامل کاهش درد متوسط (حداقل 30% از خط پایه یا بهبود بیشتر یا خیلی بیشتر در احساس کلی بیمار در تغییر مقیاس (PGIC)) یا رهایی از درد قابل ملاحظه (حداقل 50% از خط پایه یا بهبود بسیار زیاد در PGIC) بود. زمانی که تجزیه و تجزیه و تحلیل مخلوط (pooled ) ممکن بود، از دادههای دوتایی برای محاسبه خطر نسبی و تعداد مورد نیاز برای درمان برای یک رویداد اضافی (NNT) با روشهای استاندارد استفاده کردیم. ما شواهد را به وسیله GRADE و ایجاد یک «خلاصه یافتهها» ارزیابی کردیم.
جستوجوی ما به پیدا شدن 2 مطالعه جدید که طراحی کلاسیک داشتند، و یک مطالعه منتشر شده دیگر با طراحی (EERW) انجامید. ما 8 مطالعه را وارد کردیم. 5 تا از آنها (3283 شرکت کننده) طراحی کلاسیک داشتند که شرکت کنندگان بهصورت تصادفی در ابتدای مطالعه پرگابالین (با دوزهای 150، 300، 450، یا 600 میلیگرم در روز) یا پلاسبو مصرف کرده بودند و برای رسیدن به ثبات 8 تا 13 هفته به درمان ادامه داده بودند. هیچ مطالعهای از یک مقایسه کننده فعال دیگر استفاده نکرده بود.
مطالعات، خطر سوگیری (Bias) پائین داشتند، البته به غیر از آخرین مطالعه مشاهده آیندهنگر، (LOCF) که نسبت دادن به تجزیه و تحلیل اولیه نتایج، ممکن است اثر درمان را بیش از آنچه هست برآورد کند.
پرگابالین تعداد شرکت کنندگانی را که سود قابلتوجه برده بودند افزایش داد (حداقل 50% کاهش درد بعد از 12 یا 13 هفته ثبات درمان ( دوز 450 میلیگرم: RR: 1.8؛ با 95% فاصله اطمینان (CI): 1.4 تا 1.2؛ با 1874 شرکت کننده در 5 مطالعه با کیفیت شواهد بالا)). سودمندی زیاد با دوز 300 تا 600 میلیگرم در حدودا 14% از شرکت کنندگان با پلاسبو حاصل شد اما حدود 9% در گروه پرگابالین با دوز 300 تا 600 میلیگرم (22 تا 24%) بیشتر بود (کیفیت شواهد بالا). پرگابالین تعداد افرادی را که سودمندی متوسط را تجربه کردند، افزایش داد (حداقل 30% کاهش شدت درد بعد از 12 یا 13 هفته از ثبات درمان) (دوز 450 میلیگرم؛ RR: 1.5؛ با 95% فاصله اطمینان (CI): 1.3 تا 1.7؛ با 1874 شرکت کننده در 5 مطالعه با کیفیت شواهد بالا). سودمندی متوسط با پرگابالین با دوز 300 تا600 میلیگرم توسط 28% از شرکت کنندگان مصرف کنندگان پلاسبو تجربه شد، اما حدود 11% بیشتر در گروه پرگابالین (39% تا 43%) رخ داد ( کیفیت شواهد بالا). بزرگی اثر مشابهی با استفاده از PGIC بهصورت «بهبود بسیار زیاد» و «بهبود زیاد تا بسیار زیاد» رخ داد. NNTها برای این نتایج در طیفی بین 7 تا 14 قرار داشت (کیفیت شواهد بالا).
یک مطالعه کوچک (با 177 شرکت کننده) مصرف شبانه را با مصرف 2 بار در روز پرگابالین مقایسه کرد و عنوان کرد که تفاوتی در تاثیر مشاهده نمیشود.
2 مطالعه (با 1492 شرکت کننده شروع کننده مطالعه با دوز تیتراسیون، 687 شرکت کننده تصادفی) با طراحی EERW که در آن دوزی که رهایی از درد خوبی بعد از تیتراسیون ایجاد کرده بود بهطور تصادفی، دوسوکور، در 2 گروه برای ادامه درمان به مدت 13 یا 26 هفته قرار گرفتند؛ یکی با دوز موثر دارو ( 300 تا 600 میلیگرم پرگابالین روزانه) دیگری با تیتر پائین بهعنوان پلاسبو. ما پیامد مربوط به پاسخ درمانی نگهدارنده (MTR) را بدون ترک که سودمندی متوسطی ایجاد میکند محاسبه کردیم. از اینها، 40% با پرگابالین MTR داشتند و 20% با پلاسبو (شواهد با کیفیت بالا). NNT 5 بود اما وقتی با توجه به جمعیت نرمالیزه میشد به 12 میرسید. حدود 10% از جمعیت به پیامد MTR دست یافتند و این مشابه نتایجی بود که از مطالعاتی با طراحی کلاسیک گرفته شده بود.
اکثر شرکت کنندگان (70% تا 90%) در تمام گروههای درمانی با عوارض جانبی رو به رو شدند. عوارض جانبی خاص در گروه پرگابالین نسبت به گروه پلاسبو بیشتر بود و شامل سرگیجه، خوابآلودگی، اضافه وزن و ادم محیطی با تعداد مورد نیاز برای آسیب به ترتیب 3.7؛ 7.4؛ 18 و 19 برای همه دوزها بود (کیفیت شواهد بالا).
عوارض جانبی مهم بین گروهها تفاوتی نداشت (کیفیت بسیار پائین). ادامه ندادن به هر علتی، در گروه پرگابالین نسبت به گروه پلاسبو، فقط در دوز 600 میلیگرم در مطالعات با طراحی کلاسیک دیده میشد. عدم ادامه درمان بهعلت عوارض جانبی در گروه پرگابالین 10% بیشتر از پلاسبو مشاهده شد؛ اما ادامه ندادن به علت بیتاثیر بودن حدود 6% پائینتر بود (بر اساس شواهدی با کیفیت بالا).
پرگابالین با دوز 300 تا 600 میلیگرم با مصرف بیش از 12 تا 26 هفته با تحمل عوارض جانبیای که در برخی افراد ایجاد میکند، کاهش قابلتوجهی در شدت درد (به میزان 10% بیشتر از پلاسبو) در افرادی که درد متوسط تا شدید را بهعلت فیبرومیالژیا تجربه میکنند، ایجاد میکند. درجه رهایی از درد با همراهی با بهبود در دیگر علائم مثل کیفیت زندگی و عملکرد مشخص میشود. این نتایج شبیه نتایج حاصل از دیگر درمانهای فیبرومیالژیا است (مثل میلناسیپران milnacipran و دولوکستین duloxetine).