علیرغم وجود مداخلات موثر و توصیههای راهنمای بهترین عملکرد برای خدمات مراقبت از کودک برای اجرای سیاستها، شیوهها و برنامههای مبتنی بر شواهد در ترویج تغذیه سالم، فعالیت بدنی و جلوگیری از افزایش وزن ناسالم، بسیاری از خدمات در انجام این کار شکست میخورند.
هدف اولیه این مطالعه مروری، بررسی اثربخشی استراتژیها با هدف بهبود اجرای سیاستها، عملکردها یا برنامههای خدمات مراقبت کودکان است که تغذیه سالم کودک، فعالیت بدنی و/ا پیشگیری از چاقی را ترویج میدهند.
اهداف ثانویه این مطالعه مروری عبارت بودند از:
1. بررسی هزینه یا هزینه‐اثربخشی چنین استراتژیهایی؛
2. بررسی هرگونه عوارض جانبی چنین استراتژیهایی بر خدمات مراقبت از کودک، کارکنان خدمات مراقبت یا کودکان؛
3. بررسی تاثیر چنین استراتژیهایی بر رژیم غذایی، فعالیت بدنی یا وضعیت وزن کودک.
4. توصیف قابلیت پذیرش مداخله، پذیرش، نفوذ، پایداری و مناسب بودن چنین استراتژیهای اجرایی.
بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی زیر را در 22 فوریه 2019 جستوجو کردیم: پایگاه مرکزی ثبت کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ MEDLINE In Process؛ Embase؛ PsycINFO؛ ERIC؛ CINAHL و SCOPUS برای مطالعات مرتبط. همچنین فهرست منابع کارآزماییهای وارد شده را جستوجو کرده، دو مجله علمی را درباره اجرای بینالمللی بهصورت دستی بررسی کرده، و پلتفرم بینالمللی ثبت کارآزماییهای بالینی سازمان جهانی بهداشت (www.who.int/ictrp/) و ClinicalTrials.gov؛ (www.clinicaltrials.gov) را جستوجو کردیم.
هر نوعی از مطالعه (تصادفیسازی یا غیر‐تصادفیسازی) را با گروه کنترل موازی وارد کردیم که هرگونه استراتژی را در جهت بهبود اجرای یک رژیم غذایی سالم، فعالیت بدنی یا سیاست پیشگیری از چاقی توسط کارکنان خدمات مراقبت از کودکان مرکز‐محور، با عدم‐مداخله، عمل «معمول» یا استراتژی جایگزین مقایسه کردند. خدمات مراقبت از کودکان مرکز‐محور شامل پیشدبستانیها، پرورشگاهها، خدمات مراقبت روزانه طولانی و مهدهای کودک پیش از تحصیل اجباری (معمولا تا پنج تا شش سالگی) بود.
دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم عناوین و چکیدههای مطالعه را غربالگری کردند، دادههای مطالعه را استخراج کرده و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند؛ اختلافات را از طریق اجماع نظر حل کردیم. در جایی که مطالعاتی با دادهها و همگونی مناسب شناسایی شدند، متاآنالیز را با استفاده از یک مدل اثرات‐تصادفی انجام دادیم؛ در غیر اینصورت، یافتهها به صورت نقل قول (narrative) توصیف شدند.
بیست‐یک مطالعه، شامل 16 مطالعه تصادفیسازی شده و پنج مطالعه تصادفیسازی نشده، در این مرور وارد شدند. این مطالعات به دنبال بهبود اجرای سیاستها، شیوهها یا برنامههایی بودند که تغذیه سالم (شش مطالعه)، فعالیت فیزیکی (سه مطالعه) یا هر دو مورد تغذیه سالم و فعالیت فیزیکی (12 مطالعه) را دنبال کردند. مطالعات در ایالات متحده (n = 12)، استرالیا (n = 8) و ایرلند (n = 1) انجام شدند. در مجموع، 21 مطالعه شامل مجموعا 1945 خدمات مراقبت از کودک بودند که طیفی را از استراتژیهای اجرایی از جمله مواد آموزشی، جلسات آموزشی، حسابرسی و بازخورد (audit and feedback)، رهبران نظر (opinion leader)، مشوقها یا کمکهای مالی کوچک، بازدیدهای آموزشی یا جزئیات علمی، یادآوریها و مداخلات متناسب بررسی کردند. اغلب مطالعات (n = 19) راهبردهای اجرایی را در مقابل شیوههای معمول یا حداقل کنترل پشتیبانی مورد بررسی قرار دادند، و دو مورد از آنها انواع مختلف استراتژیهای اجرایی را مقایسه کردند. برای پیامدهای اجرایی، شش مطالعه (یک RCT) در معرض خطر بالای سوگیری در نظر گرفته شدند.
یافتههای مرور نشان میدهند که استراتژیهای اجرایی احتمالا باعث بهبود اجرای سیاستها، شیوهها یا برنامههایی میشوند که تغذیه سالم، فعالیت جسمانی و/یا پیشگیری از چاقی کودک را در مراکز ارائهدهنده خدمات مراقبت از کودکان ترویج میکنند. از 19 مطالعهای که یک استراتژی را با شیوه معمول یا کنترل حمایت حداقلی مقایسه کردند، 11 مطالعه (نه RCT) از معیارهای اجرایی نمره‐محور (مثلا، امتیاز محیط تغذیه مرکز خدمات مراقبت از کودک) استفاده کردند. نه مورد از این مطالعات در آنالیزهای تجمعی وارد شدند، که بهبود را در پیامد اجرایی پیدا کردند (SMD: 0.49؛ 95% CI؛ 0.19 تا 0.79؛ شرکتکنندگان = 495؛ شواهد با قطعیت متوسط). ده مطالعه (هفت RCT) از معیارهای دو‐حالتی اجرایی (مثلا، نسبتی از مراکز ارائهدهنده خدمات مراقبت از کودکان که در حال اجرای یک سیاست یا شیوه خاص بودند) استفاده کردند، هفت مورد از آنها در آنالیزهای تجمعی وارد شدند (OR: 1.83؛ 95% CI؛ 0.81 تا 4.11؛ شرکتکنندگان = 391، شواهد با قطعیت پائین).
یافتهها حاکی از آن است که چنین مداخلاتی احتمالا منجر به تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در فعالیت فیزیکی کودک (چهار RCT؛ شواهد با قطعیت متوسط) یا وضعیت وزن (سه RCT؛ شواهد با قطعیت متوسط) شده و ممکن است منجر به تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در رژیم غذایی کودک شود (دو RCT؛ شواهد با قطعیت پائین). هیچ یک از مطالعات، هزینه یا هزینه‐اثربخشی مداخله را گزارش نکردند. سه مطالعه تاثیرات زیانآور مداخلات را بر کارکنان مراکز ارائهدهنده خدمات مراقبت از کودکان، کودکان و والدین مورد ارزیابی قرار داده و همگی نشان دادند که تفاوتی اندک تا عدم تفاوت در عوارض جانبی (به عنوان مثال آسیب کودک) بین گروهها وجود دارد (سه RCT؛ شواهد با قطعیت پائین). کیفیت متناقض شواهد در سراسر پیامدهای مرور و طراحیهای مطالعه شناخته شد، که از بسیار پائین تا متوسط بودند.
محدودیت اصلی این مرور، فقدان اصطلاحات متداول در علم اجرایی بود، که ممکن است به عدم شناسایی مطالعات بالقوه مرتبط براساس واژههای جستوجوی مورد استفاده بیانجامد.
تحقیقات فعلی حاکی از آن است که استراتژیهای اجرایی احتمالا اجرای سیاستها، عملکردها یا برنامههای مربوط به مراکز ارائهدهنده خدمات مراقبت از کودکان را بهبود بخشیده و ممکن است تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر معیارهای عوارض جانبی داشته باشد. با این حال، به نظر میرسد که چنین استراتژیهایی هیچ تاثیری بر معیارهای رژیم غذایی، فعالیت فیزیکی یا وضعیت وزن ندارند.