چهار مطالعه (شامل 206 شرکتکننده) معیارهای ورود به این مرور را داشتند.
سه مطالعه شامل 194 شرکتکننده، تاثیرات مداخلات آنلاین را با هدف قرار دادن عملکرد اجرایی (پایش و تعییر رفتار، حل مسئله، برنامهریزی و غیره) ارزیابی کردند. این مطالعات، که توسط همان تیم پژوهشی انجام شد، مداخلات آنلاین را در برابر «دارونما» مقایسه کردند (به شرکتکنندگان، منابع اینترنتی درباره آسیب مغزی داده شد). مداخلات در خانه و خانواده با حمایت یا آموزش بیشتر یا هر دو، توسط یک روانشناس یا دانشجوی دکترا ارائه شد. مطالعه چهارم، استفاده از یک برنامه کامپیوتری را با هدف قرار دادن حافظه علاوه بر اجزای عملکرد اجرایی (یعنی توجه، سازماندهی و حل مسئله) مورد بررسی قرار داد. هیچ اطلاعاتی در مورد شرایط مطالعه ارائه نشد، با این حال یک آسیبشناس گفتار و زبان، معلم یا کاردرمانگر، شرکتکنندگان را همراهی کرد.
دو مطالعه، نوجوانان و جوانان مبتلا به آسیب مغزی تروماتیک (traumatic brain injury; TBI) خفیف تا شدید را ارزیابی کرد در حالی که دو مطالعه باقیمانده کودکان و نوجوانان مبتلا به TBI متوسط تا شدید را مورد بررسی قرار داد.
خطر سوگیری (bias)
خطر سوگیری انتخاب را برای سه مطالعه، در سطح پائین و برای یک مطالعه، در سطح نامشخص ارزیابی کردیم. سوگیری تخصیص در دو مطالعه، بالا، در یک مطالعه، نامشخص و در یک مطالعه پائین بود. فقط یک مطالعه (120 = n) قادر به پنهان کردن تخصیص از شرکتکنندگان بود، بنابراین سوگیری کلی انتخاب، بالا ارزیابی شد.
یک مطالعه، اقداماتی برای پنهان کردن تخصیص از ارزیابان انجام داد (خطر پائین سوگیری تشخیص)، در حالی که سه مطالعه دیگر این کار را انجام ندادند (خطر بالای سوگیری تشخیص).
پیامد اولیه 1: عملکرد اجرایی: مداخله مبتنی بر تکنولوژی در برابر دارونما
نتایج به دست آمده از متاآنالیز (meta‐analysis) سه مطالعه (194 = n) که مداخلات آنلاین را با دارونما برای کودکان و نوجوانان مبتلا به TBI شدید مقایسه کرد، به نفع مداخله بلافاصله بعد از درمان بود (تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): 0.37‐؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.66‐ تا 0.09‐؛ 0.62 = P؛ 0% = I2). (از آنجاییکه معیار استاندارد طلایی در این زمینه وجود ندارد، ما SMD را به هیچ مقیاس ویژه قبلی تبدیل نکردیم). تصور میشود که این نتیجه، فقط نشان دهنده اندازه تاثیرگذاری کوچک تا متوسط باشد (استفاده از قانون سر انگشتی کوهن (Cohen’s rule of thumb)، که در آن 0.2 تاثیر کوچک، 0.5 تاثیر متوسط، و 0.8 یا بالاتر، تاثیر بزرگ است)؛ این موضوع که تاثیر مهم بالینی بر شرکتکنندگان داشته باشد، بعید است.
مطالعه چهارم (12 = n)، تفاوتهای بین گروههای مداخله و کنترل در حل مسئله (یک جزء مهم از عملکرد اجرایی) را گزارش کرد. میانگین یا انحراف معیار (standard deviation; SD) برای این پیامد ارائه نشده بود، بنابراین اندازه تاثیرگذاری نمیتوانست محاسبه شود.
کیفیت شواهد برای این پیامد بر اساس روش درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) بسیار پائین بود. این امر به این معنی است که پژوهشهای آینده به احتمال زیاد تخمین این تاثیر را تغییر میدهند.
پیامد اولیه 2: حافظه
یک مطالعه کوچک (12 = n) تفاوتی با اهمیت آماری را در بهبود یادآوری جمله بین گروه کنترل و مداخله بعد از یک برنامه اصلاحی هشت هفتهای گزارش کرد. میانگین یا انحراف معیار (standard deviation; SD) برای این پیامد ارائه نشده بود، بنابراین اندازه تاثیرگذاری نمیتوانست محاسبه شود.
پیامدهای ثانویه
دو مطالعه (158 = n)، اضطراب/افسردگی اندازهگیری شده را توسط فهرست رفتاری کودک (Child Behavior Checklist; CBCL) گزارش کرده و مشمول متاآنالیز شدند. ما هیچ شواهدی از تاثیر مداخله نیافتیم (تفاوت میانگین (MD): 5.59؛ 95% CI؛ 11.46‐ تا 0.28؛ 53% = I2). بر اساس روش GRADE کیفیت شواهد برای این پیامد بسیار پائین بود، به این معنی که پژوهشهای آینده احتمالا تخمین این تاثیر را تغییر میدهند.
یک مطالعه واحد به دنبال رکورد عوارض جانبی بود و هیچ عوارضی گزارش نکرد. دو مطالعه استفاده از مداخله را گزارش کردند (محدوده 0 تا 13 و 1 تا 24 جلسه). یک مطالعه عملکرد اجتماعی/شایستگی اجتماعی را گزارش کرد و هیچ تاثیری پیدا نکرد. مطالعات وارد شده هیچ دادهای برای پیامدهای ثانویه دیگر (شامل کیفیت زندگی و پیشرفت تحصیلی) گزارش نکردند.