فیبریلاسیون دهلیزی (AF ؛Atrial fibrillation)، شایعترین آریتمی در عملکرد بالینی است که منجر به بیماری و مرگومیر میشود. غربالگری برای فیبریلاسیون دهلیزی در افراد بدون علامت بیماری به عنوان راهی که برای کاهش بار بیماری به نفع افرادی که از درمان ضدانعقادی و پیشگیریکننده قبل از شروع علائم استفاده میکنند، ارائه شده است. با این حال، برای اینکه غربالگری یک مداخله موثر باشد، باید تشخیص فیبریلاسیون دهلیزی را بهبود بخشد و مزایایی برای کسانی که در غربالگری زود شناسایی شدند، ارائه کند.
این مطالعه مروری با هدف پاسخ به سوالات زیر انجام شد: آیا غربالگری نظاممند در مقایسه با روش معمول، تشخیص فیبریلاسیون دهلیزی را افزایش میدهد؟ کدام ترکیب از غربالگری جمعیت، استراتژی و آزمایش برای شناسایی فیبریلاسیون دهلیزی، در مقایسه با روش معمول، موثرتر است؟ کدام مسائل مربوط به ایمنی و عوارض جانبی ممکن است با برنامههای غربالگری فردی در ارتباط باشد؟ چگونه مداخله در جمعیت مورد نظر قابل قبول است؟ چه هزینههایی با غربالگری نظاممند برای فیبریلاسیون دهلیزی مرتبط است؟
ما پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL ؛Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ (MEDLINE (Ovid و (EMBASE (Ovid را تا 11 نوامبر 2015 جستوجو کردیم. ما پایگاههای اطلاعاتی مربوط به تحقیقات، ثبت کارآزماییها و وب سایتها را تا دسامبر 2015 جستوجو کردیم. ما همچنین فهرست منابعی را که بهطور بالقوه با مطالعات مشخص شده برای مطالعات مرتبط است، جستوجو کردیم، و برای کسب اطلاعاتی در مورد مطالعات بیشتر منتشرشده یا منتشرنشدهای که ممکن است مرتبط باشند، با نویسندگان مربوطه تماس گرفتیم. ما هیچ محدودیت زبانی اعمال نکردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده، غربالگری برای فیبریلاسیون دهلیزی را با روش معمول در افراد 40 سال و بیشتر که واجد شرایط بودند، مقایسه کرد. دو نویسنده مطالعه مروری (PM و CT) بهطور جداگانه کارآزماییها را برای گنجاندن در مطالعه مروری انتخاب کردند.
دو نویسنده مطالعه مروری (PM و CT) بهطور جداگانه خطر سوگیری (Bias) را ارزیابی و اطلاعات را استخراج کردند. ما از نسبت شانس (OR) و 95% فاصله اطمینان (CI) برای ارائه نتایج برای پیامد اولیه، که یک متغیر دوتایی بود، استفاده کردیم. از آنجاییکه ما فقط یک مطالعه را برای گنجاندن شناسایی کردیم، هیچ متاآنالیزی (meta-analysis) انجام ندادیم. ما از روش درجهبندی توصیهها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE ؛Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation) برای ارزیابی کیفیت شواهد و از GRADEPro برای تهیه جدول خلاصه یافتهها استفاده کردیم.
یک کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده خوشهای، معیارهای ورود را به این مطالعه مروری داشت. این مطالعه، غربالگری نظاممند (با دعوت به انجام نوار قلب (ECG)) و غربالگری فرصتطلب یا opportunistic screening (روش لمس نبض در طول مشاوره پزشک عمومی(GP) به هر دلیل، که اگر نبض نامنظم بود، به دنبال آن یک نوار قلب انجام دهند) را در مقابل روش معمول (حالت عادی بر اساس تظاهرات بالینی) در افراد 65 سال یا بیشتر مقایسه کرد.
نتایج نشان میدهد که هم غربالگری نظاممند و هم غربالگری فرصتطلب در افراد بالای 65 سال موثرتر از روش معمول است (OR: 1.57؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.08 تا 2.26؛ و OR:1.58 ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.10 تا 2.29؛ به ترتیب؛ هر دو با شواهدی با کیفیت متوسط). ما هیچ تفاوتی در تاثیر غربالگری نظاممند و غربالگری فرصتطلب (OR: 0.99؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.72 تا 1.37؛ شواهد با کیفیت پائین) مشاهده نکردیم.
یک تجزیه و تحلیل زیرگروهی نشان داد که غربالگری نظاممند و غربالگری فرصتطلب در مردان (OR: 2.68؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.51 تا 4.76؛ و OR:2.33؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.29 تا 4.19؛ به ترتیب) نسبت به زنان (OR:0.98 ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.59 تا 1.62؛ و OR: 1.2؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.74 تا 1.93؛ به ترتیب) موثرتر بود. عوارض جانبی مرتبط با غربالگری گزارش نشده بود.
هزینه مازاد در هر مورد که با غربالگری فرصتطلب تشخیص داده شد برابر GBP 337 در مقایسه با GBP 1514 برای غربالگری نظاممند بود. همه هزینهها بر اساس دادههای حاصل از فقط یک کارآزمایی، که در بریتانیا بین سالهای 2001 و 2003 انجام شد، استوار بود.
شواهد نشان میدهد که غربالگری نظاممند و غربالگری فرصتطلب برای فیبریلاسیون دهلیزی، نرخ تشخیص موارد جدید را در مقایسه با روش معمول افزایش میدهد. اگرچه این روشها اثرات قابل مقایسهای بر میزان تشخیص فیبریلاسیون دهلیزی دارند، به طور کلی از دید ارائه دهنده خدمات سلامت، هزینههای غربالگری نظاممند بهطور قابل توجهی بیشتر از هزینه غربالگری فرصتطلب است. مطالعات کمی اثرات غربالگری را در سیستمهای بهداشتی و در گروههای سنی جوان مورد بررسی قرار دادهاند؛ بنابراین، در رابطه با انتقال این نتایج به مجموعه و جمعیتی فراتر از آنچه که مطالعه در آن انجام شده بود، باید احتیاط کرد.
برای بررسی اثربخشی غربالگری جایگزین و بررسی اثرات مداخله بر خطر سکته مغزی در جمعیت غربالگری شده در مقابل جمعیت غربالگری نشده، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.