سوال مطالعه مروری
به منظور یافتن شواهدی درباره اینکه آنتیبیوتیک بلعیده شده میتواند عفونت سودوموناس آئروژینوزا (Pseudomonas aeruginosa) را در افراد مبتلا به فیبروز سیستیک درمان کند، به جستوجو پرداختیم.
پیشینه
درمان عفونت سودوموناس آئروژینوزا ریه در مدیریت بیماری ریه فیبروز سیستیک بسیار مهم است. اگر آنتیبیوتیک خوراکی (بلع از راه دهان) به اندازه شکل داخل وریدی (داده شده از طریق ورید) یا شکل نبولایز شده (تنفس شده به صورت بخار) آن برای درمان عفونت سودوموناس آئروژینوزا موثر و ایمن باشد، کیفیت زندگی افراد مبتلا به فیبروز سیستیک بهبود خواهد یافت زیرا استفاده از آنها سادهتر است و از بستری شدن در بیمارستان جلوگیری میکند.
ما به دنبال کارآزماییهایی بودیم که در آنها بیماران شانس برابری برای دریافت آنتیبیوتیکهای خوراکی یا یک درمان جایگزین برای درمان عفونت سودوموناس آئروژینوزا داشته باشند. فکر میکردیم که مهمترین پیامدها برای یافتن نتایج، کیفیت زندگی و عملکرد ریه است. این یک نسخه بهروز از مروری است که قبلا منتشر شد.
تاریخ جستوجو
شواهد تا این زمان بهروز است: 08 جولای 2016.
ویژگیهای مطالعه
پنج کارآزمایی انجام شده، شامل 256 شرکتکننده، را یافتیم. سه کارآزمایی شامل افرادی بودند که دچار گُر‐گرفتگی بیماری شده (171 شرکتکننده) و دو کارآزمایی درمان طولانی‐مدت (85 شرکتکننده) را بررسی کرده بود.
نتایج کلیدی
هیچ گونه شواهد قطعی نیافتیم که نشان دهد آنتیبیوتیکهای خوراکی بیشتر یا کمتر از یک درمان جایگزین برای تشدید بیماری یا درمان طولانی‐مدت عفونت مزمن سودوموناس آئروژینوزا موثرتر است. یکی از کارآزماییها که شامل داوطلبانی بود که برای تشدید بیماری تحت درمان قرار گرفته بودند، عملکرد ریه را زمانی که با استفاده از سیپروفلوکساسین (ciprofloxacin) درمان شدند، بهطور قابل توجهی در مقایسه با درمان داخل وریدی، بهتر گزارش کردند؛ اما زمانی که دادههای مشابه را آنالیز کردیم، با این یافته موافق نبودیم. هیچ شواهدی دال بر تفاوت بین آنتیبیوتیکهای خوراکی و درمانهای دیگر از نظر عوارض جانبی یا ایجاد مقاومت به آنتیبیوتیک نیافتیم، اما تاکید میکنیم که کارآزماییها برای شناسایی چنین تفاوتهایی طراحی نشده بودند.
تا زمانی که نتایج کارآزماییهای بزرگ در دسترس باشند، افراد باید درمان خود را به صورت عملی و بر اساس هرگونه شواهد موجود، شرایط بالینی خود، اثربخشی شناخته شده داروها در برابر سویههای محلی از اشکالات و اولویتهای فردی انتخاب کنند.
کیفیت شواهد
شواهدی که یافتیم محدود بود. کارآزماییها از نظر طراحی، داروهای استفاده شده، طول درمان و پیگیری و پیامدهای اندازهگیری شده بسیار متفاوت بودند. کارآزماییهای انتخاب شده دارای خطرات مختلف سوگیری (bias) بودند، اما فکر میکنیم که هیچ یک از آنها از نظر کورسازی، دارای خطر پائین سوگیری نبودند، که ممکن است نتایج حاصل از پیامدهای ذهنی مانند کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار دهند.