افراد مبتلا به پلاکهای پسوریازیسی (plaque psoriasis) مزمن اغلب ضایعاتی در پوست سر دارند. مو، درمان پوست سر را دشوار میکند و به ویژه پوست مجاور صورت به درمانهای موضعی حساس است.
ارزیابی اثربخشی و ایمنی درمانهای موضعی برای پسوریازیس پوست سر.
ما پایگاه اطلاعاتی زیر را تا آگوست 2015 جستوجو کردیم: ثبت تخصصی گروه پوست در کاکرین (Cochrane Skin Group Specialised Register)؛ CENTRAL (شماره 7؛ 2015)، MEDLINE (از سال 1946)، EMBASE (از سال 1974) و LILACS (از سال 1982). ما همچنین ثبت پنج کارآزمایی را جستوجو کردیم، خلاصه مقالات به دست آمده از شش مجموعه مقالات کنفرانس پسوریازیس خاص را غربالگری کرده و فهرست منابع مطالعات انتخاب شده را برای منابع بیشتر کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده مرتبط بررسی کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCT ؛Randomised Controlled Trials) با یک گروه موازی، متقاطع یا طرح درون فردی درمانهای موضعی برای افراد تمام سنین مبتلا به پسوریازیس پوست سر.
دو نویسنده به طور جداگانه انتخاب مطالعه، استخراج دادهها و ارزیابی خطر سوگیری (Bias) را انجام دادند. اختلافات با ارجاع به نویسنده سوم حل و فصل شد.
برای ارزیابی کیفیت شواهد، ما بر پیامدهای زیر تمرکز کردیم: پاکسازی یا «پاسخ» که توسط ارزیابی جهانی محقق (IGA) بررسی شد، بهبود کیفیت زندگی، عوارض جانبی نیازمند به خروج از درمان و پاسخی که توسط ارزیابان کلی بیمار (PGA) ارزیابی شد.
ما نتایج حاصل از یک مطالعه را با خطر نسبی (RR) با 95% فاصله اطمینان (CI) برای پیامدهای دوتایی و میانگین تفاوت (MD) با 95% فاصله اطمینان (CI) برای پیامدهای پیوسته بیان کردیم. اگر مطالعات به اندازه کافی همگون بودند، ما دادهها را با استفاده از مدل اثرات تصادفی متاآنالیز (meta-analysis) کردیم. هرجا که امکان محاسبه برآورد نقطهای برای یک مطالعه وجود نداشت، ما دادهها را به صورت کیفی توصیف کردیم. ما همچنین تعداد مورد نیاز برای نشان دادن مزیت درمان (NNTB) را ارائه کردیم.
ما کورتیکواستروئیدهای موضعی را مطابق با طبقهبندی آلمانی کورتیکواستروئید به صورت خفیف، متوسط، زیاد و بسیار زیاد دستهبندی کردیم.
ما 59 RCT را با مجموع 11561 شرکتکننده انتخاب کردیم. سی مطالعه توسط تولیدکننده داروی مورد مطالعه، هم انجام گرفت و هم حمایت شد. خطر سوگیری به طور قابلتوجهی در میان مطالعات انتخاب شده متفاوت بود. به عنوان مثال، بسیاری از نویسندگان روش تصادفی و چند روش پنهان تخصیص داده شده را توضیح ندادند. بیشترین یافتهها به درمانهای کوتاهمدت محدود بود، چرا که بیشتر مطالعات در کمتر از شش ماه انجام شدند. فقط یک کارآزمایی درمان طولانیمدت را بررسی کرد (12 ماه). اگرچه ما طیف گستردهای از مداخلات مختلف پیدا کردیم، درجهبندی کیفیت شواهد را به سه مقایسه عمده محدود کردیم: استروئید در مقابل ویتامین D، ترکیب دو بخشی از استروئید و ویتامین D در مقابل تکدرمانی با استروئید و در مقابل ویتامین D.
از نظر پاکسازی، که به وسیله IGA ارزیابی شد، استروئیدها بهتر از ویتامین D بودند (RR: 1.82؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.52 تا 2.18؛ 4 مطالعه؛ 2180 شرکتکننده؛ 8 = NNTB؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 7 تا 11؛ شواهد با کیفیت متوسط). از نظر آماری، ترکیب دوبخشی نسبت به تکدرمانی استروئید بهتر بود، اما مزیتهای دیگر آن اندک بود (RR: 1.22؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.08 تا 1.36؛ 4 مطالعه؛ 2474 شرکتکننده؛ 17 = NNTB؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 11 تا 41؛ شواهد با کیفیت متوسط). ترکیب دوبخشی موثرتر از فقط ویتامین D بود (RR: 2.28؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.87 تا 2.78؛ 4 مطالعه؛ 2008 شرکتکننده؛ 6 = NNTB؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 5 تا 7؛ شواهد با کیفیت بالا).
از نظر پاسخ به درمان که توسط IGA ارزیابی شد، کورتیکواستروئیدها موثرتر از ویتامین D بودند (RR: 2.09؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.80 تا 2.41؛ 3 مطالعه؛ 1827 شرکتکننده، 4 = NNTB؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 4 تا 5؛ شواهد با کیفیت بالا). ترکیب دوبخشی بهتر از درمان تکدارویی استروئید بود، اما مزایای دیگر آن اندک بود (RR: 1.15؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.06 تا 1.25؛ 3مطالعه؛ 2444 شرکتکننده؛ 13 = NNTB؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 9 تا 24؛ شواهد با کیفیت متوسط). همچنین موثرتر از ویتامین D به تنهایی بود (RR: 2.31؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.75 تا 3.04؛ 4 مطالعه؛ 2222 شرکتکننده؛ 3 = NNTB؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 3 تا 4؛ شواهد با کیفیت متوسط.)
گزارش کیفیت دادههای زندگی ضعیف و دادههایی که برای متاآنالیز انتخاب شدند، ناکافی بودند.
استروئیدها نسبت به ویتامین D عوارض جانبی کمتری ایجاد کردند (RR: 0.22؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.11 تا 0.42؛ 4 مطالعه؛ 2291 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط). ترکیب دوبخشی و تکدرمانی استروئید در تعداد عوارض جانبی که منجر به انصراف از مطالعه شدند، تفاوتی نداشت (RR: 0.88؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.42 تا 1.88؛ 3 مطالعه؛ 2433 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط). ترکیب دوبخشی نسبت به ویتامین D کمتر منجر به انصراف از مطالعه، به علت عوارض جانبی، شد (RR: 0.19؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.11 تا 0.36؛ سه مطالعه؛ 1970 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بالا). هیچ مطالعهای هیچ نوع عوارض جانبی را گزارش نکرد که نیاز به خروج فرد از مطالعه داشته باشد.
از نظر پاسخ به درمان، که توسط PGA ارزیابی شد، استروئیدها موثرتر از ویتامین D بودند (RR: 1.48؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.28 تا 1.72؛ 3 مطالعه؛ 1827 شرکتکننده؛ 5 = NNTB؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 5 تا 7؛ شواهد با کیفیت متوسط). از نظر آماری، ترکیب دوبخشی بهتر از درمان تکدارویی استروئید بود، اگرچه مزایای آن از نظر بالینی مهم نبود (RR: 1.13؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.06 تا 1.20؛ 2 مطالعه؛ 2226 شرکتکننده؛ 13 = NNTB؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 9 تا 26؛ شواهد با کیفیت بالا). ترکیب دوبخشی بسیار موثرتر از ویتامین D بود (RR: 1.76؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.46 تا 2.12؛ 4 مطالعه؛ 2222 شرکتکننده؛ 4 = NNTB؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 3 تا 6؛ شواهد با کیفیت متوسط.)
عوارض جانبی شایع همراه با این سه مداخله، تحریک موضعی، درد پوست و فولیکولیت بود. عوارض جانبی سیستمیک، نادر بوده و احتمالا مربوط به داروها نبودند.
علاوه بر نتایج سه مقایسه عمده، ما متوجه شدیم که ترکیب دو بخشی، تکدرمانی استروئیدها و ویتامین D موثرتر از وسیله درمانی بود. استروئیدها با قدرت متوسط، زیاد و خیلی زیاد به یک اندازه موثر هستند و به خوبی تحمل میشوند. محدودیتهای اصلی در این مطالعه مروری وجود دارد که مربوط به ارزیابی اسید سالیسیلیک، تار (tar)، دیترانول (dithranol) یا دیگر درمانهای موضعی است.
ترکیب دوبخشی همانند تکدرمانی کورتیکواستروئید نسبت به تکدرمانی ویتامین D، موثرتر و ایمنتر از درمان تکدارویی ویتامین D بود. با توجه به پروفایل ایمنی مشابه و تنها مزیت خوب از ترکیب دوبخشی بیشتر از استروئید تنها، ممکن است تکدرمانی با استروئیدهای موضعی عمومی بهطور کامل به عنوان درمان کوتاهمدت قابل قبول باشد.
در آینده باید کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده، این نکته را که چگونه درمانهای خاص،کیفیت زندگی شرکتکنندگان رابهبود میبخشند بررسی کنند. ارزیابی درازمدت مورد نیاز است (به عنوان مثال 6 تا 12 ماه).