اسکار آکنه عارضه شایع آکنه است و زخم ناشی از آن میتواند تاثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی فرد مبتلا داشته باشد. اگر چه طیف گستردهای از مداخلات مطرح شده، کمبود شواهد با کیفیت بالا برای درمان اسکار آکنه برای اطلاع بهتر بیماران و ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی در مورد موثرین و ایمنترین روشهای مدیریت این بیماری وجود دارد. هدف این مطالعه مروری بررسی درمان اسکار آکنه هیپرتروفیک (hypertrophic) و آتروفیک (atrophic) است، اما ما روی اسکار آتروفیک صورت متمرکز شدهایم.
بررسی اثرات مداخلات برای درمان اسکارآکنه.
ما پایگاههای اطلاعاتی زیر را تا نوامبر 2015 جستجو کردیم: ثبت تخصصی گروه پوست در کاکرین (Cochrane Skin Group Specialised Register)، پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبتشده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials) در کتابخانه کاکرین (The Cochrane Library) (شماره 10؛ 2015)، MEDLINE (از سال 1946)، EMBASE (از سال 1974) و LILACS (از سال 1982). ما همچنین پنج ثبت کارآزمایی را جستوجو کرده و فهرست منابع مطالعات انتخاب شده و مطالعات مروری مربوط به آن را برای یافتن منابع بیشتر در کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده بررسی کردیم.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشدهای (RCTs ؛Randomised Controlled Trials) را انتخاب کردیم که در آن شرکتکنندگان (یا تقسیم چهره یا بازوهای موازی) به هریک از انواع مداخله فعال (یا ترکیبی از آنها) برای درمان اسکارهای آکنه اختصاص داده شدند. ما مطالعاتی را که فقط یا عمدتا درباره اسکارهای کلوئید بودند، حذف کردیم.
سه نویسنده مطالعه مروری به طور جداگانه دادهها را از هر یک از مطالعاتی که در این مطالعه مروری انتخاب شدند، استخراج و خطر سوگیری (Bias) را ارزیابی کردند. در صورت لزوم ما اختلافات را با بحث و داوری که با یک متخصص روش پشتیبانی شده، حل کردیم. پیامدهای اولیه ما، بهبود اسکار گزارش شده توسط شرکتکننده بود و هرگونه عوارض جانبی جدی، دلیل کافی برای انصراف شرکتکنندگان از مطالعه بود.
ما 24 کارآزمایی با 789 شرکتکننده بزرگسال 18 ساله یا بالاتر را انتخاب کردیم. بیست کارآزمایی مردان و زنان را ثبتنام کرد، سه کارآزمایی فقط زنان را و یک کارآزمایی فقط مردان را ثبتنام کرد. قضاوت ما بر این بود که هشت مطالعه، هم برای تولید دنباله و هم برای تخصیص پنهانی، در معرض خطر پائین سوگیری بودند. با توجه به کورسازی کردن، ما 17 مطالعه را در معرض خطر سوگیری عملکردی تشخیص دادیم، چرا که شرکتکنندگان و متخصصین پوست برای درمانهای تجویز شده یا دریافت شده کورسازی نشد بودند. با این حال، ما 24 کارآزمایی را برای ارزیابی پیامد، در معرض خطر پائین سوگیری تشخیص، ارزیابی کردیم. ما 14 مقایسه مربوط به هفت مداخله و چهار ترکیب از مداخلات را ارزیابی کردیم. 9 مطالعه هیچ داده قابل استفادهای از پیامدهای ما را فراهم نکردند و در نتایج این مطالعه مروری استفاده نشدند.
برای پیامد ما، «بهبود اسکار گزارش شده توسط شرکتکنندگان» در یک مطالعه، لیزر فراکشنال (fractional) در فرایند بهبود اسکار نسبت به لیزر غیرفراکشنال غیرتراشنده (non-ablative) در هفته 24 موثرتر بود (خطر نسبی (RR): 4.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.25 تا 12.84؛ 64 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ بهبود اسکار در روش لیزر فراکشنال یکسانی با امواج رادیویی (radiofrequency) فراکشنال در یک مطالعه در هفته هشتم (RR: 0.78؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36 تا 1.68؛ 40 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، و با لایهبرداری شیمیائی ترکیبی با تزریق به پوست با سوزن در یک مطالعه متفاوت در هفته 48ام (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.60 تا 1.67؛ 26 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) یکسان بود.
در مطالعه دیگری، لایهبرداری شیمیایی، بهبود اسکار قابل مقایسهای را نسبت به لایهبرداری شیمیایی ترکیبی با تزریق به پوست با سوزن در هفته 32ام نشان داد (RR: 1.24؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.87 تا 1.75؛ 20 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در یک مطالعه، لایهبرداری شیمیایی بهبود اسکار قابل مقایسهای را درتزریق به پوست با سوزن در هفته چهارم نشان داد (RR: 1.13؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.69 تا 1.83؛ 27 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در مطالعه دیگری، مواد تزریقی، بهبود اسکار بهتری را نسبت به گروه دارونما در هفته 24 ارائه کرد (RR: 1.84؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.31 تا 2.59؛ 147 = n؛ شواهد با کیفیت متوسط)
برای پیامد «عوارض جانبی جدی» در یک مطالعه، لایهبرداری شیمیایی در 7/43 (16%) از شرکتکنندگان غیرقابل تحمل بود (RR: 5.45؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.33 تا 90.14؛ 58 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
برای پیامد ثانویه «عوارض جانبی کوتاهمدت گزارش شده توسط شرکتکنندگان»، همه شرکتکنندگان درد را در مطالعات زیر گزارش کردند: در یک مطالعه، لیزر فراکشنال با لیزر غیرفراکشنال غیرتراشنده مقایسه شد (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.94 تا 1.06؛ 64 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در مطالعه دیگری لیزر فراکشنال با ترکیب لایهبرداری با تزریق به پوست به وسیله سوزن مقایسه شد (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.86 تا 1.16؛ 25 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در یک مطالعه لایهبرداری شیمیایی به همراه تزریق به پوست با سوزن با لایهبرداری شیمیایی مقایسه شد (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.83 تا 1.20؛ 20 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در یک مطالعه لایهبرداری شیمیایی با تزریق به پوست به وسیله سوزن مقایسه شد (RR: 1.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.87 تا 1.15؛ 27 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). همچنین در یک مطالعه پرکننده تزریقی و دارونما مقایسه شد (RR: 1.03؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.10 تا 11.10؛ 147 = n؛ شواهد با کیفیت پائین).
برای پیامد «عوارض جانبی کوتاهمدت با ارزیابی محقق»، در یک مطالعه، لیزر فراکشنال (6/32) نسبت به لیزر غیرتراشنده غیرفراکشنال (10/32) با کاهش خطر هیپرپیگمانتاسیون (hyperpigmentation) همراه بود (RR: 0.60؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.25 تا 1.45؛ 64 = n؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در یک مطالعه، لایهبرداری شیمیایی در مقایسه با تزریق به پوست با سوزن (0/15)، با افزایش خطر هیپرپیگمانتاسیون (6/12) همراه بود (RR: 16.00؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.99 تا 258.36؛ 58 = n؛ شواهد با کیفیت پائین). تفاوتی در عوارض جانبی گزارش شده درباره پرکننده تزریقی (17/97) در مقایسه با دارونما (13/50) وجود نداشت (RR: 0.67؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36 تا 1.27؛ 147 = n؛ شواهد با کیفیت پائین).
به دلیل روشهای ضعیف، مطالعات ضعیف، فقدان ارزیابی بهبود استاندارد و متغیرهای خط پایه مختلف، شواهدی با کیفیت بالا در مورد اثرات مداخلات مختلف برای درمان اسکار آکنه وجود ندارد.
شواهدی با کیفیت متوسط وجود دارد که نشان میدهد پرکننده تزریقی ممکن است برای درمان اسکار آکنه آتروفیک موثر باشد. با این حال، هیچکدام از مطالعات اثرات طولانیمدت را ارزیابی نکرد، طولانیترین پیگیری، فقط در یک مطالعه 48 هفتهای بود. مطالعات دیگر مقایسهکنندههای فعال را انتخاب کردند، اما در عدم وجود مطالعاتی که اثربخشی را نسبت به گروه دارونما یا مداخلات مصنوعی تایید کنند، ممکن است نیافتن شواهدی مبنی بر تفاوت بین دو درمان فعال به این معنی باشد که این رویکردها عمل نمیکنند. نتایج حاصل از این مطالعه مروری از استفاده از هرگونه مداخله به عنوان خط اول در درمان اسکارآکنه حمایت نمیکند.
اگر چه هدف ما شناسایی شکافهای مهم برای تحقیقات اولیه بیشتر بود، با این حال ممکن است کارآزماییهایی با استفاده از دارونما یا درمان ساختگی مورد نیاز باشد تا تعیین کند چگونه انواع درمانهای فعال، مزایایی قابل توجهی را در طولانیمدت برای بیمار به همراه دارد.