تلقیح داخل رحمی (IUI)، لقاح آزمایشگاهی (IVF) و تزریق اسپرم داخل سیتوپلاسمی (ICSI) روشهای درمانی باروریای هستند که غالبا برای زوجهایی استفاده میشوند که جنس مذکر دارای قدرت باروری پائین است. استفاده از این روشهای درمانی محل بحث بوده است. دانش موجود درباره اثربخشی روشهای درمان باروری برای مردان با قدرت باروری پائین با درجات مختلفی از شدت، محدود است. احتمالا، زوجها در معرض درمانهای غیرضروری یا غیراثربخش در یک مقیاس بزرگ قرار دارند.
ارزیابی اثربخشی و ایمنی انواع روشهای درمانی باروری (مدیریت انتظار برای تولد، آمیزش زمانبندی شده (TI)، تلقیح داخل رحمی، لقاح آزمایشگاهی و تزریق اسپرم داخل سیتوپلاسمی) برای زوجهایی که به نظر میرسید پائین بودن قدرت باروری در آنها ناشی از وجود پارامترهای غیرعادی اسپرم بود.
ما برای دستیابی به تمامی نشریاتی که به توصیف کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده (RCTs؛ Randomised Controlled Trials) درباره درمان قدرت پائین باروری در مردان پرداخته بودند، به جستوجو پرداختیم. ما در پایگاه ثبت تخصصی شده گروه اختلالات قاعدگی و باروری با قدرت پائین کاکرین، پایگاه کارآزماییهای بالینی ثبت شده کاکرین (CENTRAL؛ Cochrane Central Register of Controlled Trials)؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ CINAHL؛ PsycINFO و پایگاه ثبت تحقیقات ملی از شروع کار تا 14 آپریل 2015، و پایگاههای ثبت کارآزمایی مبتنی بر وب از ژانویه 1985 تا آپریل 2015 به جستوجو پرداختیم. ما هیچ نوع محدودیت زبانی لحاظ نکردیم. ما برای شناسایی دادههای منتشر شده و منتشر نشده مرتبط با موضوع تحقیق، تمامی فهرست منابع کارآزماییها و مقالات مطالعه مروری شناسایی شده را بررسی کرده و با نویسندگان آنها تماس برقرار کردیم.
ما RCTهایی را که به مقایسه راهکارهای درمانی متفاوت برای قدرت پائین باروری در مردان پرداخته بودند، وارد مطالعه مروری کردیم. این کارآزماییها پیرامون مدیریت انتظار برای تولد نوزاد، آمیزش زمانبندیشده (با یا بدون تحریک بیش از حد تخمدان؛ OH)، تلقیح داخل رحمی (با یا بدون تحریک بیش از حد تخمدان)، لقاح آزمایشگاهی و تزریق اسپرم داخل سیتوپلاسمی، طراحی شده بودند. ما تنها زوجهای را وارد مطالعه مروری کردیم که دارای پارامترهای غیرعادی اسپرم بودند.
2 نویسنده مطالعه مروری به صورت مستقل به انتخاب مطالعات، استخراج دادهها و ارزیابی خطر سوگیری (Bias) مطالعات پرداختند. آنها موارد اختلاف را از طریق بحث با سایر نویسندگان مطالعه مروری حل و فصل کردند. ما مطابق با دستورالعملهای تحلیل آماری تدوین شده توسط سازمان همکاری کاکرین، به اجرای تجزیه و تحلیلهای آماری پرداختیم. کیفیت شواهد با استفاده از روش GRADE درجهبندی شدند. پیامدهای اولیه عبارت بودند از: تولد زنده و سندرم تحریک بیش از حد تخمدان (OHSS) به ازای هر زوج انتخاب شده به صورت تصادفی.
این مطالعه مروری، 10 RCT (شامل 757 زوج) را در برگرفت. کیفیت شواهد برای تمامی مقایسهها پائین یا بسیار پائین بود. محدودیتهای اصلی شواهد شامل ناکامی در توصیف روشهای مطالعه، عدم دقت جدی و ناسازگاری بودند.
تلقیح داخل رحمی در مقابل آمیزش زمانبندی شده (5 RCT)
2 RCT به مقایسه تلقیح داخل رحمی با آمیزش زمانبندی شده در سیکلهای طبیعی پرداخته بودند. هیچ نوع دادهای درباره تولد زنده یا سندرم تحریک بیش از حد تخمدان وجود نداشت. ما هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف در نرخهای بارداری نیافتیم (نسبت شانس (OR) بروز: 4.57؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0.21 تا 02/1؛ 2 RCT؛ 62 زوج؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین؛ هیچ نوع رخدادی در یکی از این مطالعات وجود نداشت).
3 RCT به مقایسه تلقیح داخل رحمی با آمیزش زمانبندی شده پرداخته بودند. به طوری که هر دو در سیکلهای طبیعی و با تحریک بیش از حد تخمدان انجام شده بودند. ما هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف در نرخ تولدهای زنده (OR بروز: 0.89؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0.30 تا 2.59؛1 RCT؛ 81 زوج؛ شواهد با کیفیت پائین) یا نرخهای بارداری (OR بروز: 1.51؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0.74 تا 3.07؛ I2 = 11%؛3 RCT؛ 202 زوج؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) نیافتیم. 1 RCT دادههای مربوط به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان را گزارش کرده بود. هیچ یک از 62 زن مبتلا به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان نبودند.
1 RCT به مقایسه تلقیح داخل رحمی در سیکلهای طبیعی با تحریک بیش از حد تخمدان با آمیزش زمانبندی شده در سیکلهای طبیعی پرداخته بود. ما هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف در نرخ تولدهای زنده (OR بروز: 3.14؛ 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0.12 تا 81.35؛ 1 RCT؛ 44 زوج؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) نیافتیم. دادههای مربوط به سندروم تحریک بیش از حد تخمدان در دسترس نبودند.
تلقیح داخل رحمی با تحریک بیش از حد تخمدان در مقابل تلقیح داخل رحمی در سیکلهای طبیعی (5 RCT)
ما هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف در نرخ تولدهای زنده (OR بروز: 1.34، 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0.77 تا 2.33؛ I2= 0%؛ 3 RCT؛ 346 زوج؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) و نرخهای بارداری (OR بروز: 1.68، 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 1.00 تا 2.82؛ I2= 0%؛ 4 RCT؛ 399 زوج؛ شواهد با کیفی بسیار پائین) نیافتیم. دادههای مربوط به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان وجود نداشتند.
لقاح آزمایشگاهی در مقابل تلقیح داخل رحمی در سیکلهای طبیعی یا سیکلهای توام با تحریک بیش از حد تخمدان (2 RCT)
ما هیچ شواهدی مبنی بر وجود اختلاف در نرخ تولدهای زنده بین لقاح آزمایشگاهی در مقابل تلقیح داخل رحمی در سیکلهای طبیعی (OR بروز: 0.77، 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0.25 تا 2.35؛ 1 RCT؛ 53 زوج؛ شواهد با کیفیت پائین) یا لقاح آزمایشگاهی در مقابل تلقیح داخل رحمی در سیکلهای توام با تحریک بیش از حد تخمدان (OR بروز: 1.03، 95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0.43 تا 2.45؛ I2= 0%؛ 2 RCT؛ 86 زوج؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) نیافتیم. 1 RCT دادههای مربوط به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان را گزارش کرده بود. هیچ یک از زنان مبتلا به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان نبودند.
در مجموع، ما هیچ شواهی مبنی بر وجود اختلاف میان هیچ یک از گروهها در رابطه با نرخ تولدهای زنده، بارداریها یا عوارض جانبی (بارداری چندگانه، سقط جنین) نیافتیم. با وجود این، اکثر شواهد دارای کیفیتی بسیار پائین بودند.
هیچ مطالعاتی درباره تلقیح داخل رحمی در سیکلهای طبیعی در مقابل آمیزش زمانبندی شده در سیکلهای تحریک شده، لقاح آزمایشگاهی در مقابل آمیزش زمانبندی شده، تزریق اسپرم داخل سیتوپلاسمی در مقابل آمیزش زمانبندی شده، تزریق اسپرم داخل سیتوپلاسمی در مقابل تلقیح داخل رحمی (با تحریک بیش از حد تخمدان) یا تزریق اسپرم داخل سیتوپلاسمی در مقابل لقاح آزمایشگاهی وجود نداشتند.
ما شواهد کافی برای تعیین اینکه آیا اختلافی به لحاظ ایمنی و اثربخشی میان روشهای درمانی مختلف برای قدرت پایین باروری در مردان وجود داشت یا خیر، به دست نیاوردیم. پژوهشهای بیشتری مورد نیاز است.