ایمونوتراپی اختصاصی آلرژن (SIT) درمانی است که ممکن است وخامت بیماری را در افراد مبتلا به اگزمای آتوپیک (AE) با ایجاد تحمل ایمنی به آلرژن مربوطه بهبود بخشد. پیش از این، یک مطالعه نظاممند باکیفیت بالا، تاثیر و ایمن بودن این درمان را بررسی نکرده است.
بررسی تاثیرات ایمونوتراپی اختصاصی آلرژن (SIT)، شامل تجویز زیرپوستی، زیرزبانی، داخلدرمی و دهانی، در مقایسه با پلاسبو یا درمان استاندارد در افراد مبتلا به اگزمای آتوپیک.
ما پایگاههای اطلاعاتی زیر را تا جولای 2015 جستوجو کردیم: مرکز ثبت تخصصی گروه پوست در کاکرین (Cochrane Skin Group Specialised Register)، پایگاه CENTRAL در کتابخانه کاکرین (Cochrane Library) (شماره 7، 2015)، MEDLINE (از 1946)، EMBASE (از 1974)، LILACS (از 1982)، Web of Science (از 2005)، منبع جهانی کارآزماییهای اگزما (Global Resource of EczemA Trials) (پایگاه اطلاعاتی GREAT) و پنج پایگاه اطلاعاتی کارآزماییها. ما خلاصههای گردهمایی اخیر آلرژی اروپا و آمریکای شمالی (European and North American allergy) را جستوجو کردیم و منابع مطالعات گردآوری شده و مقالات مروری را برای منابع بیشتر کارآزماییهای مرتبط بررسی کردیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (RCTs) مرتبط با ایمونوتراپی اختصاصی آلرژن که آلرژنهای فعال استاندارد شده را استفاده میکنند.
دو نویسنده هر کدام به طور مستقل از هم انتخاب مطالعهها، استخراج دادهها (از جمله عوارض جانبی)، بررسی احتمال سوگیری (bias) و تجزیه و تحلیل را بر عهده گرفتند. از روشهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم.
ما 12 RCT برای انتخاب در این بررسی تشخیص دادیم. مجموع شرکتکنندهها 733 نفر بود. مداخلات شامل SIT در کودکان و بزرگسالان دارای آلرژی به مایتهای گرد و غبار خانگی (10 کارآزمایی)، گرده گیاهان، یا دیگر آلرژنهای تنفسی (2 کارآزمایی) بود. این مواد بهصورت زیرپوستی (6 کارآزمایی)، زیرزبانی (4 کارآزمایی)، دهانی یا داخلدرم (2 کارآزمایی) تجویز شده بودند. در مجموع، خطر سوگیری متوسط بود، از دست دادن نمونهها در پیگیری بالا بود و نبود کورسازی مطالعهها به عنوان نگرانی اصلی روششناسی مطرح شد.
پیامدهای اولیه شامل «گزارش شرکت کننده یا والدین وی از بیان وخامت کلی بیماری در پایان درمان»، «گزارش شرکت کننده یا والدین وی از یک علامت خاص اگزما، با مقیاسهای ذهنی» و «عوارض جانبی، نظیر اپیزودهای حاد آسم یا آنافیلاکسی» بودند. (SCORing Atopic Dermatitis) (SCORAD) وسیلهای برای اندازهگیری تاثیر درماتیت آتوپیک بوسیله سطح (A)، شدت (B)، و مقیاسهای ذهنی (C) نظیر خارش و بیخوابی است.
در «گزارش شرکتکننده یا والدین وی از بیان وخامت کلی بیماری در پایان درمان» یک کارآزمایی (20 شرکتکننده) بهبود را در 7 نفر از 9 نفر (78%) تحت درمان با SIT در مقایسه با 3 نفر از یازده نفر تحت درمان با پلاسبو (27%) نشان داده بود (خطر نسبی (RR): 2.85؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.02 تا 7.96؛ 0.04 = P). مطالعه دیگر (24 شرکتکننده) تفاوتی نیافت: شدت کلی بیماری در 8 نفر از 13 نفر درمان شده با (SIT (62% و 9 نفر از 11 نفر درمان شده با پلاسبو (81%) بهبود یافته بود (RR: 0.75؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.75 تا 1.26؛ 0.38 = P). ما بخاطر عدم تجانس نتایج این دو مطالعه متاآنالیزی (meta-analysis) انجام ندادیم. کیفیت شواهد پایین بود.
در «گزارش شرکت کننده یا والدین وی از یک علامت خاص اگزما، با مقیاسهای ذهنی» دو کارآزمایی (184 شرکت کننده) هیچ پیشرفتی را با استفاده از SIT در قسمت C از SCORAD (تفاوت میانگین (MD): 0.74 - ؛ 95% فاصله اطمینان: (1.98 - تا 0.50) یا اختلالات خواب (MD: 0.49 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.03 - تا 0.06) در مقایسه با پلاسبو نشان نداده بودند. برای قسمت شدت خارش در قسمت C از SCORAD این دو کارآزمایی (184 شرکت کننده) هیچ بهبودی را در خارش با SIT نشان نداده بودند (MD: 0.24 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.00 - تا 0.52). یک مطالعه غیرکورشده دیگر (60 شرکت کننده) کاهش خارش را بوسیله MD) SIT: 4.20 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 3.69 - تا 4.71) و کاهش کلی علائم فرد شرکت کننده (P < 0.01) در مقایسه با هیچ درمان نشان داده بود، اما ما نتوانستیم این سه مطالعه را ترکیب کنیم، چرا که ناهمگونی بسیاری وجود داشت. کیفیت شواهد بسیار پایین بود.
هفت کارآزمایی عوارض جانبی سیستمیک را گزارش کرده بودند: 18 نفر از 282 نفر (6.4%) درمان شده با SIT و 15 نفر از 210 نفر با هیچ درمانی (7.1%) عوارض سیستمیک داشتند (RR: 0.78؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.41 تا 1.49؛ کیفیت شواهد متوسط). همین هفت کارآزمایی عوارض جانبی موضعی را گزارش کرده بودند: 90 نفر از 280 نفر شرکت کننده (32.1%) درمان شده با SIT در مقایسه با 44 نفر از 204 نفر بدون هیچ درمانی (21.6%) عوارض جانبی موضعی را نشان دادند (RR: 1.27؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.89 تا 1.81). از آنجایی که این مطالعات هم همان محدودیتها را داشت، تلقی ما از شواهد همچنان متوسط بود.
از پیامدهای ثانویه ما، بهبود قابلملاحظه در «ارزیابی کلی وخامت بیماری در پایان درمان توسط پژوهشگر یا پزشک» بود (RR: 1.48؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.16 تا 1.88؛ 6 کارآزمایی؛ 262 شرکت کننده). هیچ کدام از مطالعات پیامدهای ثانویه ما «نمره دادن به وخامت اگزما بر اساس یک سیستم منتشر شده توسط شرکتکننده یا والدین او» را گزارش نکرده بودند، اما دو مطالعه (184 شرکتکننده) که در بالا به آنها اشاره شد، از قسمت C سیستم SCORAD استفاده کرده بودند که ما در نتایج اولیه خود در «گزارش علائم خاص اگزما با معیارهای شخصی توسط شرکت کننده یا والدین او» گنجانده بودیم.
یافتههای ما بخاطر تعداد کم مطالعات غیرقاطع بود. ما از طریق تجزیه و تحلیلهای زیرگروهی نتوانستیم نوعی خاصی از آلرژن یا سنی خاص یا حدی از وخامت بیماری را که در آن ایمونوتراپی با آلرژن موفقتر باشد، تعیین کنیم. همینطور نتوانستیم مشخص کنیم که آیا ایمونوتراپی زیرزبانی در مقایسه با ایمونوتراپی زیرجلدی با عوارض جانبی موضعی بیشتری همراه است.
در مجموع، کیفیت شواهد پایین بود. کیفیت پایین به طور عمده ناشی از تنوع نتایج در بین مطالعات، فقدان کورسازی در برخی مطالعات، و به طور نسبی کم بودن مطالعات با اندازهگیری نتایج شرکتکننده-محور بود. ما شواهد محدودی در مورد اینکه SIT ممکن است در درمان آتوپیک اگزما موثر باشد، یافتیم. درمانهای استفاده شده در این کارآزماییها با افزایش عوارض جانبی موضعی یا سیستمیک همراه نبودند. مطالعات بیشتر باید فرمولاسیونهای باکیفیتتر آلرژنها را با سابقه مشخص در سایر شرایط آلرژیک به کار بگیرند و باید شامل مقادیر پیامدهای گزارش شده توسط شرکتکنندهها باشند.