عفونت دستگاه تنفسی با سودوموناس آئروژینوزا (Pseudomonas aeruginosa) در بیشتر افراد مبتلا به فیبروز کیستیک رخ میدهد. هنگامی که عفونت مزمن ایجاد میشود، ریشهکن کردن باکتری سودوموناس آئروژینوا تقریبا غیرممکن است و با افزایش مرگومیر و موربیدتی همراه میشود. عفونت اولیه ممکن است سادهتر ریشهکن شود.
این یک بهروزرسانی از یک مطالعه مروری کاکرین است که ابتدا در سال 2003 منتشر و پیش از آن در سال 2006، 2009 و 2014 بهروزرسانی شده است.
تعیین اینکه آیا درمان آنتیبیوتیکی عفونت زودهنگام باکتری سودوموناس آئروژینوزا در کودکان و بزرگسالان مبتلا به فیبروز کیستیک باعث از بین بردن ارگانیسم میشود، شروع عفونت مزمن را با تاخیر میاندازد یا موجب بهبود بالینی میشود یا خیر. تعیین اینکه آیا شواهدی وجود دارد که یک استراتژی خاص آنتیبیوتیکی نسبت به سایر استراتژیها برتر یا مقرونبهصرفهتر است یا خیر و نیز مقایسه عوارض جانبی استراتژیهای مختلف آنتیبیوتیکی (از جمله عفونت تنفسی با سایر میکروارگانیسمها).
ما پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه فیبروز کیستیک و اختلالات ژنتیکی در کاکرین را جستوجو کردیم که شامل منابع شناساییشده از جستوجوهای جامع بانکهای اطلاعاتی الکترونیکی و جستوجوهایی دستی مجلات مربوطه و کتابهای خلاصهمقالات از مقالات کنفرانسها بود.
جدیدترین جستوجو: 10 اکتبر 2016.
ما کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترلشده را از افراد مبتلا به فیبروز کیستیک انتخاب کردیم که در آنها باکتری سودوموناس آئروژینوزا به تازگی از ترشحات تنفسی بیماران جدا شده بود. ما ترکیبات آنتیبیوتیکهای استنشاقی، خوراکی یا وریدی را با دارونما (placebo)، درمان معمول یا دیگر ترکیبات آنتیبیوتیکهای استنشاقی، خوراکی یا وریدی مقایسه کردیم. ما کارآزماییهای غیرتصادفیسازی، کارآزماییهای متقاطع، و کسانی را که از کنترلهای تاریخی استفاده میکردند، حذف کردیم.
هر دو نویسنده به طور مستقل کارآزماییها را انتخاب کردند، خطر سوگیری (bias) را تعیین و دادهها را استخراج کردند.
این جستوجو 60 کارآزمایی را شناسایی کرد؛ هفت کارآزمایی (744 شرکتکننده) با مدت زمان بین 28 روز تا 27 ماه برای ورود به مرور واجد شرایط بودند. سه مورد از این کارآزماییها بیش از 10 سال قدمت دارند و نتایج آنها ممکن است امروزه با توجه به تغییرات در درمان استاندارد، کمتر قابل استفاده باشند. برخی از این کارآزماییها اغلب تعداد اندکی شرکتکننده و دورههای پیگیری نسبتا کوتاهمدتی داشتند؛ با این حال، به طور کلی از دادههای از دست رفته، خطر سوگیری کمتری وجود دارد. در اغلب کارآزماییها، کورکردن شرکتکنندگان و پزشکان نسبت به درمان ارائه شده در مداخلات و مقایسههای استفاده شده مشکل بود. دو کارآزمایی توسط تولیدکنندگان آنتیبیوتیک حمایت شد.
شواهد به دست آمده از دو کارآزمایی (38 شرکتکننده) در مدت زمان دو ماه نشان داد که درمان زودهنگام عفونت سودوموناس آئروژینوزا با توبرامایسین (tobramycin) استنشاقی بیشتر از دارونما (placebo) منجر به ریشهکنی میکروبیولوژیکی ارگانیسم از ترشحات تنفسی میشود، نسبت شانس (OR): 0.15 (95% فاصله اطمینان (CI): 0.03 تا 0.65) و دادههای مربوط به یکی از این کارآزماییها، با پیگیری طولانیتر، نشان داد که این اثر ممکن است تا 12 ماه دوام پیدا کند.
یک کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشده (26 شرکتکننده)، سیپروفلوکساسین (ciprofloxacin) خوراکی و کلیستین (colistin) نبولایز شده (nebulized) را در مقایسه با درمان معمولی ارزیابی کرد. نتایج پس از دو سال نشان داد که درمان زودهنگام عفونت منجر به ریشهکنی میکروبیولوژیکی سودوموناس آئروژینوزا بیشتر از عدم درمان آنتیسودومونال میشود، OR: 0.12 (%95 فاصله اطمینان (CI): 0.02 تا 0.79).
یک کارآزمایی که 28 روز تا 56 روز درمان را با محلول توبرامایسین نبولایز شده برای استنشاق بهتنهایی در 88 شرکتکننده بررسی کرد، نشان داد که هر دو درمان موثر و قابلتحمل بودند و پیشرفت اضافی قابلملاحظهای طی درمان طولانیتر در مقایسه با درمادن کوتاهمدت وجود نداشته است. با این حال، این کارآزمایی به منظور تشخیص عدم برتری یا برابری انجام نشد.
یک کارآزمایی از سیپروفلوکساسین خوراکی با کلیستین استنشاقی در مقایسه با محلول نبولایز شده توبرامایسین برای استنشاق بهتنهایی (223 شرکتکننده)، نتوانست تفاوت بین این دو استراتژی را نشان دهد، هرچند توانایی نشان دادن این تفاوت را هم نداشت. کارآزمایی بعدی از کلیستین استنشاقی با سیپروفلوکساسین خوراکی در مقایسه با محلول توبرامایسین نبولایز شده برای استنشاق با سیپروفلوکساسین خوراکی نیز هیچ برتری نسبت به قبلی، با افزایش ایزولاسیون استنوتروفومونانس مالتوفیلیا (Stenotrophomonas maltophili) را در هر دو گروه، نشان نداد.
یک کارآزمایی جدید و بزرگ در 306 کودک بین یک تا 12 سال، محلول توبرامایسین نبولایز شده دورهای را برای استنشاق با درمان مبتنی بر کشت و همچنین سیپروفلوکساسین را با دارونما مقایسه کرد. تجزیهوتحلیلهای اولیه هیچ تفاوتی را در زمان تا تشدید ریوی یا نسبت کشتهای مثبت سودوموناس آئروژینوزا، نشان ندادند. یک تجزیهوتحلیل که در این مطالعه مروری انجام شد (براساس سن تنظیم نشده بود)، شرکتکنندگان کمتری را در گروه درمان دورهای با یک یا چند جداسازی (ایزوله) از سودوموناس آئروژینوزا نشان داد، OR: 0.51 (%95 فاصله اطمینان (CI): 0.31 تا 0.28).
با استفاده از سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها)، کیفیت شواهد برای پیامدها بین متوسط تا بسیار پایین کاهش یافت. تنزل رتبه تصمیمات برای ریشهکنسازی باکتری سودوموناس آئروژینوزا و عملکرد ریه، براساس قابلیت اجرا (بیشتر شرکتکنندگان کودکان بودند) و محدودیتها در طراحی مطالعه، با عدم دقت و محدودیتهای اضافی برای عملکرد ریه، پارامترهای رشد و عوارض جانبی همراه بودند.
ما دریافتیم که آنتیبیوتیکهای نبولایز شده، بهتنهایی یا در ترکیب با آنتیبیوتیکهای خوراکی، بهتر از درمان عفونت اولیه با سودوموناس آئروژینوزا نبودند. ریشهکنشدن ممکن است تا دو سال پایدار بماند. شواهد کافی برای تعیین اینکه آیا استراتژیهای آنتیبیوتیکی برای ریشهکنکردن زودهنگام باکتری سودوموناس آئروژینوزا در مقایسه با دارونما یا درمان استاندارد، مرگومیر و موربیدتی را کاهش میدهد، کیفیت زندگی را بهبود میبخشد یا با عوارض جانبی همراه میشود، وجود ندارد. چهار کارآزمایی با مقایسه دو درمان فعال، موفق به نشان دادن تفاوت در میزان ریشهکنی سودوموناس آئروژینوزا نشدند. هیچ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترلشدهای که اثربخشی آنتیبیوتیکهای داخل وریدی را برای ریشهکنی سودوموناس آئروژینوزا در بیماران مبتلا به فیبروز کیستیک بررسی کند، وجود نداشت. به طور کلی، هنوز شواهد کافی در این مرور وجود ندارد که مشخص کند کدام استراتژی آنتیبیوتیکی باید برای ریشهکن کردن عفونت اولیه باکتری سودوموناس آئروژینوزا در فیبروز کیستیک استفاده شود.