آسیب مغزی و اختلال بلندمدت رشدونمو عصبی (neurodevelopmental) در نوزادان بسیار نارس شایع است. طیفسنجی (spectroscopy) نزدیک مادون قرمز (NIRS) مغزی، برآورد مداوم اکسیژنرسانی مغزی را امکانپذیر میسازد. این روش تشخیصی همراه با مداخلات مناسب در صورتی که NIRS خارج از محدوده طبیعی باشد (که محدوده اکسیژنرسانی مغزی بین 55% تا 85% است)، میتواند منافعی را بدون ایجاد مضرات بیشتر فراهم آورد. بنابراین NIRS همراه با پاسخهای مناسب به یافتههای غیرطبیعی در NIRS، نیازمند ارزیابی در یک مطالعه مروری نظاممند از کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده و شبهتصادفی است.
ارزیابی منافع و مضرات مداخلاتی که برای تغییر اکسیژنرسانی مغزی انجام میشوند. این مداخلات با راهنمایی پایش NIRS مغزی برای جلوگیری از آسیب مغزی، بهبود پیامد نورولوژیک و افزایش بقا در نوزادان نارسی که بیش از 8 هفته زودرس متولد شدهاند، انجام میگیرند.
ما از استراتژی جستوجوی استاندارد گروه مروری نوزادان در کاکرین برای جستوجو در این موارد استفاده کردیم: پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین ( CENTRAL، Cochrane Central Register of Controlled Trials؛ شماره 8، 2016)؛ MEDLINE از طریق PubMed (از1966 تا 10 سپتامبر 2016)، Embase (از 1980 تا 10 سپتامبر 2016)، و CINAHL (از 1982 تا 10 سپتامبر 2016) استفاده کردیم. همچنین پایگاههای اطلاعاتی کارآزماییهای بالینی، مجموعه مقالات کنفرانسها و فهرست منابع مقالات بازیابیشده را برای کارآزماییهای بالینی تصادفیسازی شده و شبهتصادفی جستوجو کردیم.
کارآزماییهای بالینی تصادفی و مطالعات شبهتصادفی مربوط به مقایسه پایش NIRS مغزی مداوم برای حداقل 24 ساعت در مقابل NIRS کورسازیشده یا در برابر عدم پایش NIRS.
دو نویسنده مروری این مطالعه بهطور جداگانه دادهها را از کارآزماییها و مطالعات برگزیده انتخاب کرده و کیفیت آنها را ارزیابی و استخراج کردند. ما در صورت لزوم برای دریافت اطلاعات بیشتر، با نویسندگان تماس گرفتیم. ما ارزیابیهای خطر سوگیری (bias)، خطرات خطاهای طراحی، و خطرات خطاهای تصادفی را بهوسیله تجزیهوتحلیل متوالی کارآزمایی انجام دادیم. کیفیت شواهد را با سیستم GRADE (نظام درجهبندی کیفیت شواهد و قدرت توصیهها) بررسی کردیم.
یک کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده شامل نوزادانی که بیش از 12 هفته زودرس متولد شده بودند، واجد شرایط ورود به مطالعه بود. این کارآزمایی، از روششناسی با کفایت استفاده کرده بود و خطر سوگیری در آن پایین بود. صد و شصت و شش نوزاد برای آغاز پایش NIRS مغزی مداوم کمتر از 3 ساعت پس از تولد تا 72 ساعت بعد از تولد بهعلاوه مداخلات مناسب در صورتی که NIRS خارج از محدوده طبیعی بر مبنای گایدلاین بود، در مقابل پایش معمول با NIRS کورسازیشده، تصادفیسازی شدند. هیچ اثری از NIRS بهعلاوه گایدلاین مرگومیر تا سن term-equivalent وجود نداشت (RR: 0.50؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.29 تا 1.00؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده). NIRS بهعلاوه گایدلاین، تأثیری بر خونریزیهای داخل بطنی نگذاشته بود: در همه مراحل (RR: 0.93؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.65 تا 1.34؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)، مرحله IV/III (RR: 0.57؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.25 تا 1.31؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)؛ و لکومالاسی اطراف بطنی کیستیک (cystic periventricular leukomalacia) (که در هیچکدام از گروهها رخ نداده بود.). همچنین هیچ اثری از NIRS به همراه گایدلاین بر وقوع مجرای شریانی باز (patent ductus arteriosus) (RR: 1.96؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.94 تا 4.08؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)؛ بیماری ریوی مزمن (RR: 1.27؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.94 تا 1.50؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)؛ انتروکولیت نکروزان (RR: 0.83؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.33 تا 1.94؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده)؛ و رتینوپاتی نارس (retinopathy of prematurity) (RR: 1.64؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.75 تا 3.00؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده) وجود نداشت. هیچ عارضه جانبی جدی در هیچکدام از گروههای مداخلهای به وجود نیامد. NIRS بهعلاوه گایدلاین موجب علائم پوستی ناشی از حسگر NIRS بیشتری در گروه شاهد نسبت به گروه آزمایشی شده بود (RR تعدیلنشده: 0.31؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.10 تا 0.92؛ یک کارآزمایی؛ 166 شرکتکننده). هیچ دادهای در مورد پیامد رشدی عصبی، اختلال کلیوی یا نشت هوا وجود نداشت.
کیفیت شواهد برای تمام مقایسههای ذکرشده در بالا به غیر از مرگومیر ناشی از همه علل و عوارض جانبی، بسیار پائین ارزیابی شد: آنها به ترتیب پائین و متوسط ارزیابی شدند. اعتبار تمام مقایسهها به دلیل نمونه کوچک نوزادان تصادفیسازیشده، خطر سوگیری ناشی از فقدان کورسازی و غیر مستقیمبودن (عدم صراحت) پیامدها مختل شده بود.
تنها کارآزمایی بالینی تصادفی مناسب، نشاندهنده هیچ تأثیر پایداری از NIRS بهعلاوه گایدلاین بر پیامدهای بالینی ارزیابیشده نبود. با این حال این کارآزمایی، فقط برای شناسایی تفاوت در اکسیژنرسانی مغزی قدرت داشت؛ نه موربیدیتیها یا مرگومیر. مرور نظاممند ما قدرت کافی را نداشت تا اثرات [NIRS] را بر پیامدهای بالینی اثبات یا رد کند. نیاز به کارآزماییهای بالینی تصادفی بیشتری با خطر سوگیری پائین و خطر خطاهای تصادفی کم وجود دارد.