سندرم هپاتورنال (Hepatorenal syndrome) یک نارسایی کبدی بالقوه برگشتپذیر است که با بیماری شدید کبد همراه است. این بیماری در میان افرادی که دارای سیروز پراکنده هستند، نسبتا رایج است. ترلیپرسین (Terlipressin) دارویی است که با منقبض کردن رگهای خونی، جریان خون را در کلیهها افزایش میدهد. نسخه قبلی این مرور نظاممند، اثر بالقوه مفید ترلیپرسین را بر مرگومیر و عملکرد کلیه در افراد مبتلا به سیروز و سندرم هپاتورنال نشان داد.
ارزیابی اثرات مفید و آسیبرسان ترلیپرسین در مقایسه با دارونما / عدم مداخله در افراد مبتلا به سیروز و سندرم هپاتورنال.
ما کارآزماییهای واجد شرایط را از طریق جستوجو در پایگاه ثبت کارآزماییهای کنترلشده گروه هپاتوبیلیاری در کاکرین، پایگاه ثبت مرکزی کارآزماییهای کنترل شده کاکرین (CENTRAL) در the Cochrane Library، MEDLINE، Embase و Science Citation Index Expanded و جستوجوهای دستی تا 21 نوامبر 2016 شناسایی کردیم.
کارآزماییهای تصادفی و کنترل شده (RCT) شامل شرکتکنندگان مبتلا به سیروز و سندرم هپاتورنال نوع 1 یا 2 که به گروه درمانی با ترلیپرسین در مقایسه با دارونما یا عدم مداخله اختصاص یافته بودند. ما اجازه تجویز همزمان آلبومین (albumin) را برای هر دو گروه مقایسه دادیم.
دو نویسنده این مرور، بهطور مستقل دادهها را از گزارش کارآزماییها استخراج کرده و با نویسندگان ارتباط برقرار کردند. پیامدهای اولیه، مرگومیر، سندرم هپاتورنال و عوارض جانبی جدی بود. ما تحلیلهای حساسیت (sensitivity) را از RCTهایی به دست آوردیم که در آنها شرکتکنندگان، آلبومین دریافت کردند. تحلیلهای زیرگروهی را از افراد مبتلا به سندرم هپاتورنال نوع 1 یا نوع 2 به دست آورده و تحلیلهای متوالی کارآزمایی را برای کنترل خطاهای تصادفی انجام دادیم. ما متاآنالیزهای اثرات تصادفی را با نسبتهای خطر (RR) و فاصله اطمینان 95% (CI) گزارش کردیم. ما خطر سوگیری (Bias) را بر اساس حوزههای گروه هپاتوبیلیاری در کاکرین مورد بررسی قرار دادیم. ما کیفیت شواهد را با استفاده از رویکرد GRADE درجهبندی کردیم.
ما 9 RCT را با مجموع 534 شرکتکننده مبتلا به سیروز و آسیت انتخاب کردیم. یک RCT، از نظر مرگومیر، دارای خطر پائین سوگیری و برای پیامدهای باقیمانده، دارای خطر بالای سوگیری بود. همه کارآزماییهای انتخاب شده، برای پیامدهایی غیر از مرگومیر، دارای خطر بالای سوگیری بودند. در مجموع 473 شرکتکننده، مبتلا به سندرم هپاتورنال نوع 1 بودند.
7 RCT بهطور خاص ترلیپرسین و آلبومین را ارزیابی کردند. هنگامی که تمام RCT ها را در نظر گرفتیم، ترلیپرسین با تأثیر مفیدی بر مرگومیر همراه بود (RR: 0.85؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.73 تا 0.98؛ 534 شرکتکننده، تعداد مورد نیاز درمانشده برای پیامد مفید اضافی (NNTB): 10.3 نفر؛ شواهد با کیفیت پائین). تحلیل متوالی کارآزمایی شامل تمام RCTها، همچنین به اثر مفید ترلیپرسین دست یافت. تحلیلهای دیگر، اثر مفید ترلیپرسین و آلبومین را در تغییر سندرم هپاتورنال نشان دادند (RR: 0.63؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.48 تا 0.82؛ 510 شرکتکننده، 8 RCT، NNTB: 4 نفر؛ شواهد با کیفیت پائین).
ترلیپرسین، خطر ابتلا به عوارض جانبی قلبیعروقی جدی را افزایش داد (RR: 7.26؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 1.70 تا 31.05؛ 234 شرکتکننده، 4 RCT)، اما هیچ تاثیری بر خطر عوارض جانبی جدی ناشی از آن به عنوان یک پیامد مرکب نداشت (RR: 0.91؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.68 تا 1.21؛ 534 شرکتکننده، 9 RCT، تعداد مورد نیاز درمانشده برای یک پیامد مضر بیشتر/دیگر: 24.5. نفر؛ شواهد با کیفیت پائین). عوارض جانبی غیرجدی عبارت بودند از: اسهال (RR: 5.76؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 2.19 تا 15.15؛ 240 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین) و درد شکم (RR: 1.54؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.97 تا 2.43؛ 294 شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین).
ما 1 کارآزمایی در حال انجام را در مورد ترلیپرسین در مقایسه با دارونما در شرکتکنندگان مبتلا به سیروز، آسیت و سندرم هپاتورنال نوع 1 شناسایی کردیم.
3 RCT گزارش کردند که توسط یک شرکت دارویی، حمایت مالی شدند. کارآزماییهای باقیمانده، حمایت مالی خود را گزارش نکردند یا از شرکتهای داروسازی، حمایت مالی دریافت نکردند.
این مرور نشان میدهد که ترلیپرسین ممکن است با اثرات مفیدی بر مرگومیر و عملکرد کلیه در افراد مبتلا به سیروز و سندرم هپاتورنال نوع 1 همراه باشد، اما با عوارض جانبی جدی نیز همراه است. ما قدرت شواهد را به دلیل مسائل متدولوژیکی از جمله سوگیری کنترل، ناهمگنی بالینی و نامشخص بودن کاهش دادیم. در نتیجه، شواهد بیشتری مورد نیاز است.