RT - Journal Article T1 - Calcium channel blockers for primary Raynaud's phenomenon JF - cochrane YR - 2016 JO - cochrane VO - 2016 IS - 0 UR - http://cochrane.ir/article-1-457-fa.html SP - 0 EP - 0 AB - پیشینه مسدودکننده‌های کانال کلسیم (Calcium channel blockers) متداول‌ترین داروهایی هستند که برای افراد مبتلا به پدیده رینود اولیه (primary Raynaud’s phenomenon) تجویز می‌شوند. پدیده رینود اولیه یک وضعیت شایع است که با یک واکنش وازواسپاتیک تشدید شده (exaggerated vasospastic response) به سرما یا استرس (emotion) شناخته می‌شود: معمولا انگشتان دست و پا به رنگ سفید درآمده، سپس آبی شده و سپس قرمزرنگ می‌شوند. این مطالعه مروری نسخه به‌روز شده یک مطالعه مروری است که برای اولین بار در سال 2014 منتشر شد. اهداف بررسی اثرات مسدودکننده‌های کانال کلسیم برای پدیده رینود اولیه که از طریق «نرخ‌های حمله»، «نمرات شدت»، «نمرات ترجیح شرکت‌کنندگان» و «اندازه‌گیری‌های فیزیولوژیکی» تعیین می‌شوند. روش های جستجو برای این نسخه به‌روز شده از مطالعه مروری، هماهنگ‌کننده جست‌وجوی کارآزمایی در گروه عروق در کاکرین (Cochrane Vascular Trial) در پایگاه ثبت تخصصی (زمان آخرین جست‌وجو: ژانویه 2016) و پایگاه ثبت مطالعات کاکرین (Cochrane Register of Studies)؛ (CENTRAL) (شماره 12؛ 2015) به جست‌وجو پرداخت. به علاوه، هماهنگ‌کننده جست‌وجوی کارآزمایی، پایگاه‌های اطلاعاتی کارآزمایی‌های بالینی را نیز جست‌وجو کرد. معیارهای انتخاب کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده‌ای که به ارزیابی اثرات مسدودکننده‌های کانال کلسیم خوراکی برای درمان پدیده رینود اولیه پرداخته بودند. گردآوری و تحلیل داده‌ها 3 نویسنده مطالعه مروری به صورت مستقل به بررسی کارآزمایی‌ها از نظر قابلیت ورود به مطالعه مروری و کیفیت آن‌ها و استخراج داده‌ها پرداختند. داده‌های استخراج شده عوارض جانبی را دربرمی‌گرفتند. ما برای دستیابی به داده‌های گم‌شده با نویسندگان کارآزمایی‌ها تماس برقرار کردیم. نتایج اصلی ما 7 کارآزمایی تصادفی‌سازی را با 296 شرکت‌کننده وارد مطالعه مروری کردیم. 4 کارآزمایی‌ به بررسی نیفدیپین (nifedipine) و مابقی به بررسی نیکاردیپین (nicardipine) پرداخته بودند. مقایسه‌ها در 6 کارآزمایی با پلاسبو و در 1 کارآزمایی با پلاسبو و دازوکسیبن (dazoxiben)، هر دو، صورت گرفته بودند (تنها داده‌های مربوط به نیفدیپین در مقابل پلاسبو در این مطالعه مروری استفاده شدند). درمان با مسدودکننده‌های کانال کلسیم خوراکی در کاهش تناوب حمله‌ها در پدیده رینود اولیه به میزان بسیار کم اثربخش بود (میانگین تفاوت استاندارد (SMD): 0.23؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.38 تا 0.08؛ P = 0.003). به این معنا که در نتیجه استفاده از مسدودکننده‌های کانال کلسیم در مقایسه با پلاسبو، تعداد حمله‌ها به میزان 1.72 مرتبه در هفته کمتر می‌شدند. 1 کارآزمایی که به ارائه جزئیاتی درباره طول دوره زمانی حمله‌ها پرداخته بود، هیچ اختلاف معنی‌داری به لحاظ آماری میان گروه‌های تحت درمان با نیکاردیپین و پلاسبو گزارش نکرده بود ( P value گزارش نشده بود). فقط 2 کارآزمایی همه جزئیات مربوط به مقایسه‌های آماری نمرات شدت (اعتبارسنجی نشده) را میان گروه‌های درمان ارائه کرده بودند: یکی از این کارآزمایی‌ها (60 شرکت‌کننده)، عدد 1.55 را به عنوان نمره شدت میانگین در گروه پلاسبو و عدد 1.36 را به عنوان نمره شدت میانگین در گروه نیکاردیپین گزارش کرده بود، تفاوت: 0.2 (95% فاصله اطمینان (CI)؛ 0 تا 0.4؛ P value گزارش نشد) و کارآزمایی دیگر (3 شرکت‌کننده؛ فقط مبتلا به پدیده رینود اولیه)، که عدد 2 را به عنوان نمره شدت میانه در هر دو گروه تحت درمان با نیکاردیپین و پلاسبو گزارش کرده بود (P value بزرگتر از 0.999)، اثر کمی روی شدت به نمایش درآورد. نمرات ترجیح شرکت‌کنندگان در 4 کارآزمایی وارد شده بودند، اما فقط در 2 کارآزمایی نتایج، مختص بیماران مبتلا به پدیده رینود اولیه بودند، و نظام‌های نمره‌دهی بین کارآزمایی‌ها متفاوت بودند: نمرات تنها در 1 کارآزمایی میان گروه‌های درمان متفاوت بود، که در آن 33% از شرکت‌کنندگان در گروه پلاسبو و 37% از شرکت‌کنندگان در گروه نیفدیپین بهبودی را در علائم گزارش کرده بودند (P value < 0.001). اندازه‌گیری‌های فیزیولوژیکی به عنوان سنجه‌های پیامدی در 5 کارآزمایی‌ وارد شده بودند (در هر یک از کارآزمایی‌ها از روش‌شناسی متفاوتی استفاده شده بود): هیچ یک از این کارآزمایی‌ها هیچ اختلاف معنی‌داری را به لحاظ آماری میان گروه‌های درمان به دست نیاورده بودند. به نظر می‌رسید میان درمان با مسدودکننده‌های کانال کلسیم و بروز تعدادی از واکنش‌های جانبی شامل سردرد، گرگرفتگی و اِدم (تورم)، ارتباط وجود داشته باشد. در مجموع، کارآزمایی‌ها به لحاظ خطر سوگیری (Bias) در سطح پائین یا غیرشفاف دسته‌بندی شدند و کیفیت شواهد ارائه شده برای تعداد حمله‌ها متوسط، برای طول دوره زمانی حمله‌ها بسیار پائین، برای نمرات شدت بالا و برای نمرات ترجیح بیمار پائین بود. نتیجه‌گیری‌های نویسندگان کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده که وارد این مطالعه مروری شدند، شواهد با کیفیت متوسطی به دست دادند، مبنی بر اینکه مسدود‌کننده‌های کانال کلسیم در درمان پدیده رینود اولیه به لحاظ «تناوب حمله‌ها» به میزان بسیار کمی اثربخش هستند و شواهد با کیفیت بالایی به دست دادند مبنی بر اینکه این مسدودکننده‌ها اثر کمی روی «شدت حمله‌ها» دارند. ما به دلیل پائین و بسیار پائین بودن کیفیت شواهد که ناشی از کوچک بودن حجم نمونه مطالعات منتخب و متغیر بودن کیفیت داده‌های مربوط به سنجه‌های پیامدی است، نمی‌توانیم درباره «طول دوره زمانی حمله‌ها» یا درباره «ترجیح بیمار» نظر بدهیم. خلاصه به زبان ساده مسدود‌کننده‌های کانال کلسیم برای پدیده رینود اولیه پیشینه پدیده رینود یک اختلال است که در آن رگ‌های خونی در انگشتان دست و پا منقبض شده و جریان خون کاهش می‌یابد، و باعث ایجاد درد و تغییر رنگ می‌شود. این حالت معمولا در واکنش به درمان و قرار گرفتن در معرض استرس‌ روانی ایجاد می‌شود. در تعداد کمی از این موارد، پدیده رینود ناشی از یک بیماری زمینه‌ای است اما، برای بیشتر افراد، علت این بیماری ناشناخته است (به دلیل ناشناخته یا اولیه). پدیده رینود اولیه به طور قابل ملاحظه‌ای رایج است (به ویژه در زنان)، به طوری که طبق یک مطالعه‌ صورت گرفته در اتحادیه اروپا بیشتر از 15% از جمعیت به این بیماری مبتلا هستند. برای افراد مبتلا به پدیده رینود اولیه که به اقدامات محافظه‌کارانه و رایج (conservative measures) پاسخ درمانی نمی‌دهند (مانند گرم نگه داشتن)، مسدودکننده‌های کانال کلسیم، اولین گزینه درمان دارویی است. مسدودکننده‌های کانال کلسیم (گاهی از آنها تحت عنوان آنتاگونیست‌های کلسیم هم نام برده می‌شود) داروهایی هستند که روی مسیری که از آن کلسیم به داخل سلول‌های ماهیچه‌ای خاصی وارد می‌شود، اثر می‌گذارد و آنها رایج‌ترین داروهایی هستند که برای پدیده رینود اولیه تجویز می‌شوند. ویژگی‌های مطالعه و نتایج اصلی این مطالعه مروری، 7 کارآزمایی تصادفی‌سازی شامل 296 شرکت‌کننده را بررسی کرد. اگرچه در مجموع تمامی کارآزمایی‌ها دارای خطر سوگیری پایین یا غیرشفاف بودند، اندازه حجم نمونه کارآزمایی‌های منتخب کوچک بود و پیامدها به صورت غیرشفاف گزارش شده بودند. دو نوع مسدودکننده کانال کلسیم مختلف در این مطالعه وارد شدند: نیفدیپین (nefidipine) و نیکاردیپین (nicardipine). مقایسه‌ها در 6 کارآزمایی با پلاسبو و در 1 کارآزمایی با هر دو پلاسبو و نوع دیگری از دارو صورت گرفته بودند (اگرچه فقط داده‌های مربوط به مسدودکنده کانال کلسیم و پلاسبو در این مورد، استفاده شده بودند). نشان داده شد که مسدودکننده‌های کانال کلسیم خوراکی در درمان پدیده رینود اولیه بواسطه کاهش تناوب حمله‌ها تقریبا به تعداد 1.7 حمله به ازای هر فرد در هفته به میزان بسیار کمی اثربخش هستند. یک کارآزمایی که اطلاعات مربوط به طول دوره زمانی حمله‌ها را ارائه کرده بود، هیچ اختلافی میان گروه‌های تحت درمان با مسدودکننده کانال کلسیم و پلاسبو گزارش نکرده بود. مسدودکننده‌های کانال کلسیم خوراکی هیچ اثری روی نمرات شدت حمله‌ها در 2 کارآزمایی که در آنها این پیامد بررسی شده بود، نداشتند. فقط 2 کارآزمایی نمرات ترجیحات (که به موجب آن شرکت‌کنندگان در مورد روش درمان ترجیحی آنها مورد سوال قرار می‌گرفتند)، به ویژه در مورد افراد مبتلا به پدیده رینود اولیه گزارش شده بودند، و فقط در یکی از این کارآزمایی‌ها میان گروه‌های درمان اختلاف وجود داشت (شرکت‌کنندگان نیفدیپین را به پلاسبو ترجیح داده بودند). اندازه‌گیری‌های فیزیولوژیکی (برای مثال اندازه‌گیری جریان خون انگشت) در 5 کارآزمایی به اجرا درآمده بودند، از آنجایی که روش‌ها بسیار متفاوت بودند امکان تجمیع داده‌ها امکان‌پذیر نبود، هیچ اختلافی میان درمان با مسدودکننده کانال کلسیم و پلاسبو در هیچ یک از کارآزمایی‌ها دیده نشدند. میان درمان با مسدودکننده‌های کانال کلسیم و بروز تعدادی از عوارض جانبی شامل سر درد، گرگرفتگی و تورم مچ پا رابطه وجود داشت. کیفیت شواهد نتایج به دست آمده از این مطالعه مروری به دلیل کم بودن تعداد شرکت‌کنندگان به کار گرفته شده در مطالعات و محدودیت‌های مربوط به سنجه‌های پیامدی که تاکنون در این مطالعات مورد استفاده قرارگرفته‌اند، محدود بودند. این مطالعه مروری شواهدی با کیفیت متوسط نشان داد که مسدودکننده‌های کانال کلسیم خوراکی در درمان پدیده رینود اولیه همان‌طور که به‌واسطه تناوب حمله‌ها اندازه‌گیری شد، به میزان بسیار کمی اثربخش هستند و شواهد با کیفیت بالا نشان داد که این مسدودکننده‌ها اثر کمی بر شدت حمله‌ها دارد. ما به دلیل کیفیت پائین و بسیار پائین شواهد ارائه شده از سوی کارآزمایی‌ها در رابطه با این پیامدها، نمی‌توانیم درباره «طول دوره زمانی حمله‌ها» یا درباره «ترجیح بیمار» نظر بدهیم. LA eng UL http://cochrane.ir/article-1-457-fa.html M3 10.1002/14651858.CD002069.pub5 ER -