%0 Journal Article %A Zafar A Usmani, %A Kristin V Carson, %A Karen Heslop, %A Adrian J Esterman, %A Anthony De Soyza, %A Brian J Smith, %T Psychological therapies for the treatment of anxiety disorders in chronic obstructive pulmonary disease %J 2 %V 2017 %N 0 %U http://cochrane.ir/article-1-1719-fa.html %R 10.1002/14651858.CD010673.pub2 %D 2017 %K %X پیشینه بیماری مزمن انسدادی ریه (COPD) (معمولا به‌عنوان برونشیت مزمن و آمفیزم شناخته می‌شود) یک بیماری مزمن ریوی است که با التهاب راه‌های هوایی و تخریب غیر‌ قابل‌ برگشت بافت ریوی مشخص شده و منجر به بدتر شدن پیش‌رونده تنگی‌نفس می‌شود. این عامل اصلی بین‌المللی است که باعث ناتوانی و مرگ در بزرگسالان می‌شود. شواهد نشان می‌دهد که شیوع اختلالات اضطرابی در افراد مبتلا به COPD رو به افزایش است. مشخص شده که شدت اضطراب با شدت COPD ارتباط دارد؛ اما اضطراب ممکن است در تمام مراحل شدت COPD رخ دهد. حضور همزمان اضطراب و COPD در ایجاد پیامدهای ضعیف سلامت از نظر تحمل ورزش، کیفیت زندگی و تشدید COPD کمک می‌کند. شواهد برای درمان اختلالات اضطرابی در این جمعیت محدود است و شواهد کمی برای اثبات اثربخشی درمان‌های منحصر به دارو وجود دارد. بنابراین مهم است که درمان‌های روان‌شناختی برای کاهش این علائم در افراد مبتلا به COPD ارزیابی شود. اهداف تعیین اثرات درمان‌های روان‌شناختی برای درمان اختلالات اضطرابی در افراد مبتلا به بیماری مزمن انسدادی ریه. روش های جستجو ما پایگاه‌های ثبت تخصصی دو گروه مرور در کاکرین (Cochrane Review Groups) را جست‌وجو کردیم: گروه اختلالات شایع روانی در کاکرین (CCMD ؛Cochrane Common Mental Disorders) و گروه راه‌های هوایی در کاکرین (CAG ؛Cochrane Airways) (تا 14 آگوست 2015). پایگاه‌های ثبت تخصصی شامل گزارش‌هایی از کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (RCT) موجود در The Cochrane Library ،MEDLINE ،Embase و PsycINFO هستند. ما تحقیقات تکمیلی را در PsycINFO و CENTRAL انجام دادیم تا اطمینان حاصل کنیم که هیچ مطالعه‌ای از دست نرفته ‌است. ما هیچ محدویت تاریخی یا زبانی را اعمال نکردیم. معیارهای انتخاب ما همه RCTها، کارآزمایی‌های تصادفی خوشه‌ای و کارآزمایی‌های متقاطع درمان‌های روان‌شناختی را با حضور افراد (بالای 40 سال) مبتلا به COPD و وجود همزمان اختلالات اضطرابی (که با معیارهای تشخیصی شناخته‌شده یا مقیاس اندازه‌گیری اعتبارسنجی‌شده تایید شدند) مورد بررسی قراردادیم، که این با عدم مداخله یا آموزش به تنهایی مقایسه شد. ما مطالعاتی را انتخاب کردیم که در آن درمان روان‌شناختی در ترکیب با مداخله دیگری (مداخله هم‌زمان) ارائه شده بود، فقط در صورتی که یک گروه مقایسه‌ای که مداخله هم‌زمان را به‌تنهایی دریافت کرده، وجود داشته باشد. گردآوری و تحلیل داده‌ها دو نویسنده مرور به‌طور مستقل معیارها را برای شناسایی مطالعات جهت گنجاندن و استخراج داده‌ها در یک قالب استاندارد آزمایش‌شده به‌صورت پایلوت بررسی کردند. ما هر گونه تعارض را که به واسطه گفت‌وگو بوجود آمد حل کردیم. ما با نویسندگان مطالعات انتخاب‌شده تماس گرفتیم تا داده‌های گم‌شده یا خام را به‌د‌ست آوریم. ما روش‌های متاآنالیز را با استفاده از مدل اثرات ثابت انجام دادیم و اگر ناهمگونی‌های قابل‌ توجهی را مشاهده کردیم، داده‌ها را با استفاده از مدل‌های اثرات تصادفی دوباره تجزیه‌وتحلیل کردیم. نتایج اصلی ما سه RCT آینده‌نگر را برای گنجاندن در این مرور شناسایی کردیم (319 شرکت‌کننده برای ارزیابی پیامد اولیه اضطراب). این مطالعات افرادی را از محیط‌های سرپایی انتخاب کردند که اکثریت آن‌ها مرد بودند. در هر سه مطالعه، درمان روان‌شناختی (درمان ‌شناختی رفتاری) به همراه مداخله هم‌زمان در مقایسه با مداخله هم‌زمان به تنهایی ارزیابی شد. ما کیفیت شواهد را که در همه پیامدها شرکت داشتند، به دلیل کم بودن حجم نمونه و ناهمگونی قابل‌ توجه در تجزیه‌وتحلیل‌ها، پائین ارزیابی کردیم. دو مورد از سه مطالعه، پروتکل‌های از پیش مشخص شده را برای مقایسه بین روش‌شناسی از پیش مشخص شده و پیامدهای گزارش‌شده در مقالات منتشرشده نهایی در اختیار داشتند. ما شواهدی را از بهبود اضطراب در طول 3 تا 12 ماه مشاهده کردیم که توسط beck Anxiety Inventory (محدوده از 0 تا 63 امتیاز) اندازه‌گیری شد و درمان‌های روان‌شناختی بهتری نسبت به بازوی مقایسه مداخله زمان انجام شد (میانگین تفاوت (MD): 4.41 - امتیاز؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 8.28 - تا 0.53 - ؛ P = 0.03). اما بین مطالعات ناهمگونی قابل‌ توجهی وجود داشت (I2= 62%)، که امکان نتیجه‌گیری قابل اعتماد را محدود کرد. هیچ عوارض جانبی گزارش نشد. نتیجه‌گیری‌های نویسندگان ما فقط شواهدی را با کیفیت پائین برای بررسی اثربخشی درمان‌های روان‌شناختی در افراد مبتلا به COPD همراه با اضطراب پیدا کردیم. بر اساس تعداد کم مطالعات انتخاب‌شده و شواهد با کیفیت پائین، گرفتن نتیجه‌گیری‌های معنی‌دار و قابل اطمینان دشوار است. هیچ‌گونه عوارض جانبی یا آسیب‌های مداخلات روان‌درمانی گزارش نشد. محدودیت این مرور این است که همه این سه مطالعه انتخاب‌شده شامل شرکت‌کنندگانی است که هم به اضطراب و هم افسردگی، نه فقط اضطراب، مبتلا هستند؛ که این ممکن است نتایج را مختل کند. ما کیفیت شواهد را در جدول «خلاصه‌ای از یافته‌ها»، عمدتا به دلیل کم بودن حجم نمونه از کارآزمایی‌های انتخاب شده، کاهش دادیم. برای تعیین اثربخشی درازمدت، انجام RCTهای بزرگتری برای ارزیابی مداخلات روان‌شناختی با حداقل مدت پیگیری 12 ماه مورد نیاز است. خلاصه به زبان ساده روان‌درمانی برای درمان اضطراب در بیماری انسداد ریوی مزمن (برونشیت مزمن و آمفیزم) چرا این مرور مهم است؟ بیماری مزمن انسدادی ریه (COPD) معمولا به عنوان آمفیزم و برونشیت مزمن شناخته می‌شود. افرادی که مبتلا به COPD هستند بیشتر احتمال دارد که در مقایسه با کل جمعیت، مبتلا به اختلالات اضطرابی باشند. نشانه‌های اضطراب بر جنبه‌های مختلف زندگی روزمره، از جمله کیفیت زندگی و توانایی انجام فعالیت‌های بدنی تأثیر می‌گذارد. درمان‌های روان‌شناختی به‌عنوان بخشی از فعالیت بالینی برای درمان این علائم استفاده می‌شوند؛ اما شواهد کمی برای حمایت از این تکنیک‌ها وجود دارد. چه کسانی به این مرور علاقمند خواهند بود؟ متخصصین سلامت و افرادی که مبتلا به آمفیزم و اضطراب و پانیک زمینه‌ای هستند. هدف از این مرور پاسخ به چه پرسش‌هایی است؟ شواهد موجود در مورد درمان‌های روان‌شناختی اضطراب در افراد مبتلا به COPD و اضطراب همزمان چیست. کدام مطالعات در این مرور انتخاب شدند؟ کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده (کارآزمایی‌های تحقیقاتی که در آن شرکت‌کنندگان بر اساس یک توالی تصادفی، هم به مداخله‌ای که باید آزمایش شود و هم به یک مداخله مقایسه کننده، اختصاص داده می‌شوند). شواهد حاصل از این مرور به ما چه می‌گویند؟ این مرور نظام‌مند، سه مطالعه را با مجموع 319 نفر از بیماران مبتلا به COPD و اضطراب همزمان یافت. در هر سه مطالعه، روان‌درمانی (CBT) با مداخله هم‌زمان، در مقایسه با مداخله هم‌زمان به‌تنهایی انجام شد. شواهد محدودی وجود دارد که نشان از بهبودی‌هایی در کاهش سطح اضطراب و بهبود کیفیت زندگی در گروه روان‌درمانی می‌دهد. مهم است که توجه داشته باشیم که کیفیت کلی شواهد پائین بود و بنابراین انجام تحقیقات بیشتری برای افزایش اعتمادمان به این اثر مورد نیاز است. محدودیت این مرور این است که همه این سه مطالعه انتخاب‌شده شامل شرکت‌کنندگانی است که هم به اضطراب و هم افسردگی، نه فقط اضطراب، مبتلا هستند که این ممکن است نتایج را مختل کند. در آینده چه اتفاقی می‌افتد؟ تحقیقات بیشتری برای تعیین این که آیا این درمان باعث کاهش پذیرش در بیمارستان و طول مدت اقامت بیمار در بیمارستان می‌شود یا خیر، مورد نیاز است، زیرا این موارد بر اساس شواهد موجود ارزیابی نشده‌اند. مطالعات جامع‌تری با طول مدت طولانی‌تر باید انجام شود. حداقل دو کارآزمایی بالینی دیگر برای پاسخ به این سوال در حال انجام هستند. هنگامی که منتشر می‌شوند؛ شواهد آن‌ها می‌تواند اعتماد ما را به یافته‌های این مرور افزایش یا کاهش دهد. %> http://cochrane.ir/article-1-1719-fa. %P 0-0 %& 0 %! %9 %L A-10-2-1630 %+ %G eng %@ 9 %[ 2017