%0 Journal Article %A Sheila A Fisher, %A Carolyn Doree, %A Anthony Mathur, %A David P Taggart, %A Enca Martin-Rendon, %T Stem cell therapy for chronic ischaemic heart disease and congestive heart failure %J 2 %V 2016 %N 0 %U http://cochrane.ir/article-1-1295-fa.html %R 10.1002/14651858.CD007888.pub3 %D 2016 %K %X پیشینه یک رویکرد امیدوارکننده در درمان بیماری قلبی ایسکمیک مزمن و نارسایی احتقانی قلب، استفاده از سلول‌های بنیادی است. دهه گذشته شاهد یک افراط در انجام کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده در سرتاسر جهان بودیم که نتایج متناقضی را به‌وجود آورده‌اند. اهداف ارزیابی منتقدانه شواهد بالینی درمورد ایمنی و کارایی سلول‌های بنیادی / دودمانی مشتق از مغز استخوان بالغ اتولوگ به عنوان درمان برای بیماری قلبی ایسکمیک مزمن و نارسایی احتقانی قلب. روش های جستجو ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (Cochrane Central Register of Controlled Trials; CENTRAL) را واقع در کتابخانه کاکرین؛ ،MEDLINE ،Embase CINAHL ،LILACS و چهار پایگاه اطلاعاتی کارآزمایی‌های در حال انجام را برای کارآزمایی‌های مربوطه تا تاریخ 14 دسامبر 2015 جست‌وجو کردیم. معیارهای انتخاب مطالعات واجد شرایط، کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده‌ای بودند که سلول‌های بنیادی/ دودمانی بالغ اتولوگ را با فقدان سلول در افراد مبتلا به بیماری قلبی ایسکمیک مزمن و نارسایی احتقانی قلب مقایسه کردند. ما مداخلات همراه (co-interventions) را، مانند آنژیوپلاستی اولیه، جراحی، یا استفاده از عوامل بسیج‌کننده سلول بنیادی به‌طور مساوی در هنگام پذیرش گروه‌ها برای درمان و کنترل، انتخاب کردیم. گردآوری و تحلیل داده‌ها دو نویسنده مروری به‌طور مستقل از یکدیگر، تمامی منابع را از نظر واجد شرایط بودن بررسی کرده، کیفیت کارآزمایی‌ها را ارزیابی و داده‌ها را استخراج کردند. با استفاده از متاآنالیزهای اثرات تصادفی (random-effect)، یک سنجش کمی (quantitative evaluation) را از داده‌ها انجام دادیم. ناهمگنی را با استفاده از آماره I2 (I2 statistic) سنجیده و ناهمگنی قابل ملاحظه‌ای (I2 بیش از 50%) را از طریق تحلیل‌های زیرگروه پیدا کردیم. کیفیت شواهد را با استفاده از سیستم GRADE (نظام درجه‌بندی کیفیت شواهد و قدرت توصیه‌ها) ارزیابی کردیم. با استفاده از پروفیل GRADE یا GRADEpro جدول «خلاصه‌ای از یافته‌ها» درست کردیم، مطالعاتی را که خطر سوگیری انتخاب در آن‌ها بالا یا نامشخص بود خارج کردیم. در جدول «خلاصه‌ای از یافته‌ها» به متغیرهای پیگیری طولانی‌مدت مرگ‌ومیر، پیامدهای موربیدیتی، و کسر جهشی (ejection fraction) اندازه‌گیری شده بطن چپ از طریق MRI تمرکز کردیم. نتایج اصلی ما در این به‌روزرسانی مرور، 38 کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده‌ را شامل 1907 شرکت‌کننده (1114 سلول‌درمانی، 793 کنترل) انتخاب کردیم. 23 کارآزمایی در معرض خطر زیاد یا نامشخص سوگیری انتخاب بودند. منابع بالقوه دیگر سوگیری عبارت بودند از کور (blind) نبودن شرکت کنندگان (12 کارآزمایی) و داشتن حمایت تجاری کامل یا جزئی (13 کارآزمایی). سلول‌درمانی بروز مرگ‌ومیر را در درازمدت (≥ 12 ماه) کاهش داد (خطر نسبی (RR): 0.42؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.21 تا 0.87؛ 491 شرکت‌کننده؛ 9 مطالعه؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین). عوارض جانبی مربوط به روش عمل که مرتبط با نقشه‌برداری یا روش تزریق سلول/ دارونما باشد، به ندرت رخ داده بودند. سلول‌درمانی همچنین با کاهش میزان بروز انفارکتوس میوکارد غیر کشنده (non-fatal) در درازمدت (RR: 0.38؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.15 تا 0.97؛ 345 شرکت‌کننده؛ 5 مطالعه؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین) و نیز کاهش بروز آریتمی‌ها (RR: 0.42؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36 تا 1.09؛ 375 شرکت‌کننده؛ 6 مطالعه؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین) همراه بود. با این وجود، ما هیچ مدرکی مبنی بر اینکه سلول‌درمانی خطر بروز موارد زیر را کاهش می‌دهد نیافتیم: بستری شدن مجدد برای نارسایی قلبی (RR: 0.63؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.36 تا 1.09؛ 375 شرکت‌کننده؛ 6 مطالعه؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین)، بروز مرگ‌ومیر، انفارکتوس میوکارد غیر کشنده و/یا بستری مجدد بیمارستانی برای نارسایی قلبی (RR: 0.64؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 0.38 تا 1.08؛ 141 شرکت‌کننده؛ 3 مطالعه؛ I2 = 0%؛ شواهد با کیفیت پائین)، یا اندازه‌گیری کسر جهشی بطن‌چپ در درازمدت اندازه‌گیری شده با MRI (MD: 1.60 - ؛ 95% فاصله اطمینان (CI): 8.70 - به 5.50؛ 25 شرکت‌کننده؛ 1 مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین). نتیجه‌گیری‌های نویسندگان این مرور نظام‌مند و متاآنالیز، شواهدی با کیفیت پائین پیدا کرد مبنی بر آن که درمان با سلول‌های بنیادی/دودمانی (progenitor) مشتق شده از مغز استخوان، مرگ‌ومیر را کاهش داده و در پیگیری کوتاه‌مدت و درازمدت، کسر جهشی بطن چپ را بهبود می‌بخشد و می‌تواند بروز انفارکتوس میوکارد غیر کشنده را کاهش دهد. همچنین می‌تواند در افراد مبتلا به بیماری قلبی ایسکمیک مزمن و نارسایی احتقانی قلب، درجه طبقه‌بندی کارکردی انجمن قلب نیویورک (NYHA) (New York Heart Association (NYHA) Functional Classification) را اصلاح کند. از آن‌جا که میزان وقوع رویدادها به‌طور کلی کم بوده و این امر منجر به بی‌دقتی خواهد شد، لازم است این یافته‌ها با احتیاط تفسیر شوند. خلاصه به زبان ساده درمان با سلول‌های بنیادی برای بیماری قلبی ایسکمیک مزمن و نارسایی احتقانی قلب سوال مطالعه مروری آیا سلول‌های بنیادی/ دودمانی بالغ مشتق شده از مغز استخوان به‌عنوان یک درمان برای بیماری قلبی ایسکمیک مزمن و نارسایی قلبی مفید و موثر هستند؟ پیشینه درمان فعلی برای افرادی که از بیماری قلبی و نارسایی قلبی رنج می‌برند، داروها هستند و در صورت امکان، استقرار مجدد منبع خون در قلب (بازسازی عروق) از طریق باز کردن شریان‌ها با یک بالون کوچک در روشی به نام آنژیوپلاستی اولیه (یا مداخله کرونری زیرجلدی) یا به‌وسیله جراحی قلب (یا پیوند بای‌پس عروق کرونر) انجام می‌شود. بازسازی عروق (revascularisation) نرخ مرگ وابسته به این شرایط را کاهش داده است. در بعضی افراد، علایم بیماری قلبی و نارسایی قلبی حتی بعد از بازسازی عروق وجود دارد. اخیرا، سلول‌های بنیادی/ دودمانی مغز استخوان به‌عنوان یک درمان جدید برای افراد مبتلا به بیماری قلبی و نارسایی قلبی مورد بررسی قرار گرفته‌اند، اگر چه خواه ناخواه آن‌ها نیز در معرض بازسازی عروق قرار می‌گیرند. زمان انجام پژوهش ما تا دسامبر 2015 پایگاه‌های اطلاعات الکترونیکی مربوط به کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده‌ را جست‌وجو کردیم. ویژگی‌های مطالعه ما 38 کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده‌ را شامل بیش از 1900 شرکت‌کننده در این بازبینی، با 14 کارآزمایی بیماری قلبی ایسکمیک مزمن، 17 کارآزمایی از نارسایی قلبی ایسکمیک ثانویه به بیماری قلبی و 7 کارآزمایی آنژین مقاوم و غیر قابل درمان، انتخاب کردیم. میانگین سن شرکت‌کنندگان 55 تا 70 سال بود و نسبت شرکت‌کنندگان مرد به زن در محدوده 51% تا 100% قرار داشت. نتایج اصلی نتایج حاکی از آن بود که درمان با سلول‌های مشتق از مغز استخوان می‌تواند منجر به کاهش مرگ در شرکت‌کنندگانی شود که حداقل برای 12 ماه پیگیری شده‌اند. عوارض جانبی رخ داده در زمان درمان معمولا نادر بودند. شرکت‌کنندگانی که درمان سلولی دریافت کردند نیز در مقایسه با افرادی که هیچ سلولی دریافت نکرده بودند، کمتر دچار حملات قلبی و آریتمی شدند. با این حال، به نظر نمی‌رسد سلول‌درمانی خطر بستری مجدد بیمار را به دلیل نارسایی قلبی یا احتمال خطر تلفیقی مرگ (combined risk of death)، حمله قلبی غیر کشنده یا بستری مجدد را کاهش دهد و منجر به بهبود در کل آزمایش‌های کارکرد قلب طی درمان استاندارد نشود. این نتایج نشان می‌دهد که سلول‌درمانی ممکن است در افراد مبتلا به بیماری‌های قلبی ایسکمیک مزمن یا نارسایی قلبی یا هر دو مفید باشد. کیفیت شواهد کیفیت شواهد پائین بود، زیرا در حال حاضر تعداد مطالعات و شرکت‌کنندگان به اندازه کافی برای نتیجه‌گیری قوی نیست. 13 مطالعه حمایت تجاری دریافت کرده بودند که 4 مورد آن به‌طور کامل تحت حمایت تجاری قرار داشتند و در 12 مطالعه گزارش نشد که شرکت‌کنندگان نسبت به درمان دریافت شده کورسازی شده باشند. تأیید نتایج ما، نیازمند تحقیقات بیشتر شامل تعداد زیادتری از شرکت‌کنندگان است. %> http://cochrane.ir/article-1-1295-fa. %P 0-0 %& 0 %! %9 %L A-10-2-1206 %+ %G eng %@ 9 %[ 2016