جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای Yenal Dundar

Janette Greenhalgh، Kerry Dwan، Angela Boland، Victoria Bates، Fabio Vecchio، Yenal Dundar، Pooja Jain، John A Green،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
سرطان ریه سلول غیر کوچک (NSCLC) با جهش مثبت (M+) گیرنده فاکتور رشد اپیدرمال (EGFR) یک زیرگروه مهم از سرطان‌های ریه است که ۱۰ تا ۱۵ درصد تومورهای غیراسکواموس را تشکیل می‌دهد. این زیرگروه در زنان نسبت به مردان شایع‌تر است و ارتباط کمتری با سیگار دارد.
اهداف
ارزیابی اثربخشی بالینی درمان‌های EGFR تک‌‐عاملی یا ترکیبی مورد استفاده به‌ عنوان درمان خط اول در افراد مبتلا به EGFR M+ NSCLC پیشرفته موضعی یا متاستاتیک در مقایسه با دیگر عوامل شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک (cytotoxic chemotherapy; CTX) که به‌تنهایی یا به‌صورت ترکیبی به‌کار می‌روند، یا در مقایسه با بهترین مراقبت حمایتی (best supportive care; BSC). پیامدهای اولیه عبارت بودند از بقای کلی و بقای بدون پیشرفت بیماری. پیامدهای ثانویه شامل نرخ پاسخ به درمان، تسکین نشانه‌های بیماری، سمیّت، و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بودند.
روش های جستجو
جست‌وجوهای الکترونیکی را در پایگاه ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL (شماره ۷، سال ۲۰۲۰)؛ MEDLINE (۱۹۴۶ تا ۲۷ام جولای ۲۰۲۰)؛ Embase (۱۹۸۰ تا ۲۷ام جولای ۲۰۲۰)، و ISI Web of Science (۱۸۹۹ تا ۲۷ام جولای ۲۰۲۰) انجام دادیم. هم‌چنین چکیده مقالات کنفرانس‌های American Society for Clinical Oncology و European Society for Medical Oncology (جولای ۲۰۲۰)؛ ارائه‌های گروه مروری شواهد برای موسسه ملی سلامت و تعالی مراقبت (National Institute for Health and Care Excellence; NICE)؛ و فهرست منابع مقالات بازیابی‌شده را جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده گروه‐موازی که عوامل متمرکز بر EGFR (به‌تنهایی یا در ترکیب با عوامل سیتوتوکسیک یا BSC) را با شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک (تکی یا دو‐تایی) یا BSC در بیماران شیمی‌درمانی‐نشده مبتلا به EGFR M+ NSCLC پیشرفته موضعی یا متاستاتیک (مرحله IIIB یا IV) مقایسه کردند که فقط تحت شیمی‌درمانی (chemotherapy‐naive) قرار داشتند و برای دریافت درمان علاج‌بخش (curative) مناسب نبودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم مقالات را شناسایی و داده‌ها را استخراج کردند و ارزیابی «خطر سوگیری (bias)» را انجام دادند. متاآنالیزها را با استفاده از مدل اثر‐ثابت انجام دادیم، مگر در صورتی که ناهمگونی اساسی وجود داشت، که در این حالت تجزیه‌وتحلیل اثرات‐تصادفی را به‌ عنوان تجزیه‌وتحلیل حساسیت نیز انجام دادیم.
نتایج اصلی

بیست‌‐دو کارآزمایی با معیارهای ورود مطابقت داشتند. ده مورد از آنها منحصرا افراد مبتلا به EGFR M+ NSCLC را به کار گرفتند؛ بقیه کارآزمایی‌ها شامل جمعیت مختلطی از بیماران بوده و نتایج مربوط به افراد مبتلا به EGFR M+ NSCLC را به‌ عنوان تجزیه‌وتحلیل زیر‐گروه گزارش کردند. تعداد شرکت‌کنندگان مبتلا به تومورهای EGFR M+ در مجموع ۳۰۲۳ نفر بودند، که تقریبا ۲۵۶۳ نفر از آنها منشاء آسیایی داشتند.

داده‌های مربوط به بقای کلی (overall survival; OS) نشان دادند که نتایج بین کارآزمایی‌های وارد شده که درمان‌های EGFR‐محور را در مقابل شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک یا دارونما (placebo) مقایسه کردند، هم‌سو و سازگار نبودند.

ارلوتینیب (erlotinib) در هشت کارآزمایی، جفیتینیب (gefitinib) در نه کارآزمایی، آفاتینیب (afatinib) در دو کارآزمایی، ستوکسیماب (cetuximab) در دو کارآزمایی، و ایکوتینیب (icotinib) در یک کارآزمایی استفاده شدند. یافته‌های FASTACT ۲ مزیت بالینی مداخله را برای OS در شرکت‌کنندگان درمان‌شده با ارلوتینیب به‌علاوه شیمی‌درمانی‌ سیتوتوکسیک در مقایسه با شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک به‌تنهایی نشان داد، همانطور که کارآزمایی Han ۲۰۱۷ مزیت جفیتینیب را به‌علاوه شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک نشان داده بود، اما هر دوی این نتایج مبتنی بر تعداد کمی از شرکت‌کنندگان بودند (به ترتیب؛ n = ۹۷ و n = ۱۲۲).

برای بقای بدون پیشرفت (progression‐free survival; PFS)، یک تجزیه‌وتحلیل تجمعی از چهار کارآزمایی شواهدی را حاکی از مزیت بالینی ارلوتینیب در مقایسه با شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک نشان داد (نسبت خطر (HR): ۰,۳۱؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۲۵ تا ۰.۳۹؛ ۵۸۳ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت بالا). یک تجزیه‌وتحلیل تجمعی از دو کارآزمایی انجام‌شده روی جفیتینیب در برابر پاکلیتاکسل (paclitaxel) به‌علاوه کربوپلاتین (carboplatin) شواهدی را حاکی از مزیت بالینی آن برای PFS نشان داد (HR: ۰.۳۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۲ تا ۰.۴۸؛ ۴۹۱ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت بالا)، و یک تجزیه‌وتحلیل تجمعی از دو کارآزمایی انجام‌شده روی جفیتینیب در برابر پمترکسد (pemetrexed) به‌علاوه کربوپلاتین با حفظ پمترکسد نیز شواهدی را حاکی از مزیت بالینی جفیتینیب برای PFS نشان داد (HR: ۰.۵۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۶ تا ۰.۷۴؛ ۳۷۱ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت متوسط). یک تجزیه‌وتحلیل تجمعی از دو کارآزمایی شواهدی را حاکی از مزیت بالینی مداخله برای PFS در مقایسه با شیمی‌درمانی نشان داد (HR: ۰.۴۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۴ تا ۰.۵۳؛ ۷۰۹ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت بالا). همه کارآزمایی‌ها، به جز یک مورد کوچک، بهبودی متناظری را در میزان پاسخ به درمان با مهارکننده تیروزین کیناز (TKI) در مقایسه با شیمی‌درمانی نشان دادند.

عوارض جانبی درجه ۳/۴ گزارش‌شده و مرتبط با تک‐درمانی (monotherapy) با آفاتینیب، ارلوتینیب، جفیتینیب و ایکوتینیب عبارت بودند از راش و اسهال. سرکوب مغز استخوان (myelosuppression) در بازوهای شیمی‌درمانی به‌طور هم‌سو و سازگار بدتر شدند؛ خستگی و بی‌اشتهایی نیز با برخی از شیمی‌درمانی‌ها مرتبط بودند.

هفت کارآزمایی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت و بهبود نشانه‌های بیماری را با استفاده از روش‌شناسی‌های مختلف گزارش کردند. برای هر یک از داروهای ارلوتینیب، جفیتینیب و آفاتینیب در مقایسه با شیمی‌درمانی، دو کارآزمایی بهبودی را برای TKI در یک یا چند شاخص نشان دادند.

کیفیت شواهد برای مقایسه‌های ارلوتینیب و جفیتینیب با شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک و برای مقایسه آفاتینیب با شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک در سطح بالایی قرار داشت.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
ارلوتینیب، جفیتینیب، آفاتینیب و ایکوتینیب همگی عوامل فعالی برای بیماران مبتلا به EGFR M+ NSCLC هستند، و افزایش میزان پاسخ تومور و PFS طولانی‌شده را در مقایسه با شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک نشان می‌دهند. تاثیر سودمندی را از TKI در مقایسه با شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک از نظر عوارض جانبی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یافتیم. ما شواهد محدودی را برای نشان دادن افزایش OS با TKI در مقایسه با شیمی‌درمانی استاندارد پیدا کردیم، اما اکثر کارآزمایی‌های وارد شده به شرکت‌کنندگان اجازه دادند در صورت پیشرفت بیماری درمان خود را تغییر دهند، که این موضوع تاثیر درمان را در تجزیه‌وتحلیل OS دچار مخدوش‌شدگی خواهد کرد. استفاده از تک‌عامل TKI هم‌چنان استاندارد مراقبتی است و مزیت ترکیب TKI و شیمی‌درمانی هنوز هم نامشخص باقی مانده است، زیرا شواهد مبتنی بر تعداد کمی از بیماران است. شیمی‌درمانی سیتوتوکسیک در بیماران مبتلا به EGFR M+ NSCLC نسبت به ارلوتینیب، جفیتینیب، آفاتینیب یا ایکوتینیب کمتر موثر بوده و با سمیّت بیشتری همراه است. هیچ داده‌ای وجود ندارد که از درمان با آنتی‌بادی مونوکلونال حمایت کند. ایکوتینیب در خارج از چین در دسترس نیست.
خلاصه به زبان ساده

درمان خط اول سرطان سلول غیر‐کوچک ریه پیشرفته همراه با جهش EGFR مثبت

پیشینه

سرطان ریه شایع‌ترین سرطان در جهان است، که اغلب در زمان تشخیص گسترش یافته است. بنابراین، انجام جراحی معمولا امکان‌پذیر نیست و دریافت درمان دارویی، به‌طور معمول شیمی‌درمانی، مورد نیاز است. سرطان سلول غیر‐کوچک ریه (non‐small cell lung cancer; NSCLC)، شایع‌ترین نوع سرطان ریه است. حدود ۱۰% تا ۱۵% از افراد مبتلا به NSCLC، نوع خاصی را از سرطان دارند که به عنوان جهش گیرنده مثبت فاکتور رشد اپیدرمال (+EGFR M) شناخته می‌شود، و در آن تغییراتی در سلول‌های سرطانی در ژن‌های کنترل‌کننده رشد تومور وجود دارد. در این مرور، درمان‌های جدید را که EGFR M + NSCLC را هدف قرار می‌دهند، بررسی کردیم تا بفهمیم این درمان‌ها چه عملکردی دارند.

اهداف

هدف این مرور، آن بود که بدانیم افراد دریافت‌کننده درمان‌های معطوف به EGFR M+ NSCLC زندگی طولانی‌تر و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بهتری نسبت به افراد دریافت‌کننده شیمی‌درمانی استاندارد دارند یا خیر.

ویژگی‌های کارآزمایی

ما ۲۲ کارآزمایی را یافتیم که پنج داروی متفاوت معطوف به EGFR را بررسی و با درمان شیمی‌درمانی استاندارد مقایسه کردند: ارلوتینیب، جفیتینیب، آفاتینیب، ایکوتینیب و ستوکسیماب آنتی‌بادی. کارآزمایی‌هایی را وارد کردیم که نتایج را تا ۲۷ جولای ۲۰۲۰ منتشر کردند.

نتایج

نتایج ما نشان دادند افراد دریافت‌کننده ارلوتینیب، جفیتینیب، آفاتینیب یا ایکوتینیب، زمان طولانی‌تری را پیش از پیشرفت سرطان داشته و دچار عوارض جانبی کمتری نسبت به افرادی شدند که شیمی‌درمانی استاندارد را دریافت کردند. با این حال، مطمئن نیستیم که افراد دریافت‌کننده ارلوتینیب، آفاتینیب یا ایکوتینیب زندگی طولانی‌تری نسبت به افراد دریافت‌کننده شیمی‌درمانی استاندارد داشته باشند.

نتیجه‌گیری

ارلوتینیب، جفیتینیب، آفاتینیب و ایکوتینیب، گسترش بیشتر سرطان ریه + EGFR M را به تاخیر انداخته و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را بهبود می‌بخشند. تجویز ستوکسیماب همراه با شیمی‌درمانی نسبت به شیمی‌درمانی به‌تنهایی، در کنترل این نوع سرطان یا طولانی‌شدن زندگی بهتر نیست.


Janette Greenhalgh، Jennifer Weston، Yenal Dundar، Sarah J Nevitt، Anthony G Marson،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه

این یک نسخه به‌روز‌شده از مطالعه مروری کاکرین است که پیش از این در سال ۲۰۱۸ منتشر شد.

میزان بروز تشنج‌ها پس از جراحی کرانیوتومی سوپراتنتوریال برای پاتولوژی غیر‐تروماتیک بین ۱۵% تا ۲۰% تخمین زده شده است؛ با این‌حال، خطر ابتلا به تشنج از ۳% تا ۹۲% در طول یک دوره ۵ ساله متغیر است. تشنج‌های پس از جراحی می‌توانند باعث تسریع در پیشرفت صرع شوند؛ تشنج‌ها اکثرا طی اولین ماه پس از جراحی کرانیال رخ می‌دهد. تجویز داروهای ضد‐صرع (antiepileptic drugs; AEDs) قبل یا پس از جراحی به منظور پیشگیری از بروز تشنج‌ها به دنبال جراحی کرانیال، در تعدادی از کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) بررسی شده است.

اهداف
تعیین اثربخشی و ایمنی AEDها هنگام استفاده به‌عنوان داروی پیشگیری کننده در افرادی که تحت کرانیوتومی قرار می‌گیرند و بررسی اینکه کدام یک از AEDها بیشترین تاثیر را دارند.
روش های جستجو
برای آخرین به‌روز‌رسانی، پایگاه‌های اطلاعاتی زیر را در ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۹ جست‌وجو کردیم: پایگاه ثبت تخصصی گروه صرع در کاکرین؛ CENTRAL؛ MEDLINE؛ Clinical Trails.gov؛ و پلت‌فرم بین‌المللی پایگاه ثبت کارآزمایی‌های بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت. ما هیچ‌گونه محدودیتی زبانی را اعمال نکردیم.
معیارهای انتخاب
RCTهایی را از افراد بدون سابقه قبلی صرع وارد کردیم که به دلایل درمانی یا تشخیصی تحت کرانیوتومی قرار گرفتند. کارآزمایی‌هایی را با روش‌های مناسب تصادفی‌سازی و پنهان‌سازی وارد کردیم؛ اینها می‌توانستند کارآزمایی‌های موازی کورسازی‌شده یا کورسازی‌نشده باشند. ما حداقل دوره درمان را تعیین نکردیم، و کارآزمایی‌هایی را وارد کردیم که از داروهای فعال یا دارونما (placebo) به عنوان گروه کنترل استفاده کردند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
سه نویسنده مرور (JW, JG, YD) به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را برای ورود انتخاب کردند، داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. تمامی اختلاف‌نظرها را از طریق گفت‌وگو، حل‌و‌فصل کردیم. پیامدهای بررسی‌شده شامل تعدادی از شرکت‌کنندگان بود که دچار تشنج شدند (زودهنگام (که طی هفته اول پس از کرانیوتومی اتفاق می‌افتد)، و دیرهنگام (پس از هفته اول به دنبال کرانیوتومی اتفاق می‌افتد))، تعداد مرگ‌ومیرها و تعداد افرادی که دچار ناتوانی و عوارض جانبی شدند. به دلیل ماهیت ناهمگون کارآزمایی‌ها، داده‌های مربوط به کارآزمایی‌های وارد شده را در یک متاآنالیز وارد نکردیم؛ یافته‌های این مطالعه مروری را به‌صورت روایت‌گونه (narrative) ارائه دادیم. مقایسه‌های بصری پیامدها در نمودارهای انباشت (forest plot) نشان داده می‌شوند.
نتایج اصلی

ما ۱۰ کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده (N = ۱۸۱۵) را وارد کردیم، که بین سال‌های ۱۹۸۳ و ۲۰۱۵ منتشر شدند. سه کارآزمایی یک AED تکی (فنی‌توئین) را با دارونما یا عدم درمان مقایسه کردند. یک کارآزمایی سه‐بازویی، ۲ نوع از AEDها (فنی‌توئین، کاربامازپین) را با عدم درمان مقایسه کرد. دومین کارآزمایی سه‐بازویی، AEDهای فنی‌توئین و فنوباربیتال را با عدم درمان مقایسه کرد. از این پنج کارآزمایی که AEDها را با دارونما یا عدم درمان مقایسه کردند، دو کارآزمایی مزیت آماری معنی‌داری را برای درمان AED در مقایسه با گروه کنترل برای بروز زودرس تشنج گزارش دادند؛ سایر مقایسه‌ها تفاوت واضح یا معنی‌داری را از نظر آماری بین AEDها و گروه کنترل نشان ندادند. هیچ یک از کارآزمایی‌ها که مقایسه‌های سر‐به‐‌سر AEDها (فنی‌توئین در مقابل سدیم ‌والپروات، فنی‌توئین در مقابل فنوباربیتال، لوتیراستام در مقابل فنی‌توئین، زونیسامید در مقابل فنوباربیتال) بودند، تفاوت‌های آماری معنی‌داری را بین درمان‌ها برای بروز زودهنگام یا دیرهنگام تشنج نشان ندادند.

فقط پنج کارآزمایی بروز مرگ‌ومیر را گزارش دادند. یک کارآزمایی، تعداد کمتری را از مرگ‌ومیرها در گروه‌های کاربامازپین و عدم درمان در مقایسه با گروه فنی‌توئین پس از ۲۴ ماه درمان، و نه پس از ۶ ماه درمان، گزارش کرد که از نظر آماری معنی‌دار بود. بروز عوارض جانبی درمان به‌طور ضعیفی گزارش شدند؛ با این‌ حال، سه کارآزمایی نشان دادند که عوارض جانبی بیشتری با فنی‌توئین در مقایسه با والپروات، دارونما، یا عدم درمان، رخ دادند که قابل توجه بودند. هیچ یک از کارآزمایی‌ها نتایج مربوط به پیامدهای عملکردی را مانند ناتوانی گزارش نکردند.

به دلیل مسائل روش‌شناسی و تنوع مقایسه‌های انجام شده در این کارآزمایی‌ها، شواهد را برای تمامی پیامدهای گزارش شده با قطعیت پائین در نظر گرفتیم.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهدی محدود و با قطعیت پائین وجود دارد که نشان می‌دهد تجویز درمان AED به‌صورت پیشگیرانه، در پیشگیری از بروز تشنج‌ها (زودهنگام یا دیرهنگام) پس از کرانیوتومی، هم مؤثر است و هم مؤثر نیست. پایه شواهد موجود به دلیل روش‌شناسی‌های مختلف به‌کار گرفته‌شده در کارآزمایی‌ها و وجود ناسازگاری‌ها در گزارش‌دهی پیامدها از جمله مرگ‌ومیرها و عوارض جانبی، محدود است. شواهد بیشتری از کارآزمایی‌های جدید و با کیفیت خوب، برای ارزیابی اثربخشی بالینی درمان پیشگیرانه AED در مقایسه با دارونما یا عدم درمان، یا سایر AEDها در پیشگیری از تشنج‌های پس از کرانیوتومی در این گروه منتخب از بیماران، مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده

استفاده از داروهای ضد‐صرع برای پیشگیری از تشنج‌ پس از جراحی مغز

سوال مطالعه مروری

این مطالعه مروری کاکرین شواهد را برای بررسی اثربخشی و ایمنی داروهای ضد‐صرع (antiepileptic drugs; AEDs) هنگام تجویز برای افرادی که صرع ندارند به منظور پیشگیری از ابتلا به تشنج پس از جراحی کرانیوتومی (craniotomy) (یک نوع جراحی مغز که معمولا برای خارج کردن تومورهای مغزی استفاده می‌شود) ارزیابی می‌کند. ما هم‌چنین قصد داشتیم تا ارزیابی کنیم که AED خاصی در پیشگیری از تشنج‌های پس از جراحی کرانیوتومی مؤثرتر از بقیه است یا خیر.

پیشینه

افرادی که تحت جراحی مغز با نام کرانیوتومی قرار می‌گیرند، ممکن است در معرض خطر بیشتر ابتلا به تشنج‌های پس از جراحی کرانیوتومی قرار داشته باشند. AEDها در کارآزمایی‌ها استفاده شده‌اند تا از وقوع تشنج‌ها پس از عمل جراحی در افرادی که سابقه قبلی صرع ندارند، پیشگیری کنند. تعداد کمی از کارآزمایی‌ها درمان‌های مختلف AED را در برابر یکدیگر مقایسه کردند، در حالی‌که سایر کارآزمایی‌ها AEDها را با دارونما (placebo) (قرصی که حاوی هیچ دارویی نیست) یا گروه بدون درمان مقایسه کردند.

ویژگی‌های مطالعه

شواهد تا سپتامبر ۲۰۱۹ به‌روز است. ده کارآزمایی با معیارهای ورود به مطالعه ما مطابقت داشتند، و شامل ۱۸۱۵ نفر بودند. سه کارآزمایی فنی‌توئین (phenytoin) (یک AED) را با دارونما (داروی ساختگی) یا عدم درمان مقایسه کردند. یک کارآزمایی، AEDهای فنی‌توئین یا کاربامازپین (carbamazepine) را با عدم درمان مقایسه کرد. یک کارآزمایی، AEDهای فنی‌توئین یا فنوباربیتال (phenobarbital) را با عدم درمان مقایسه کرد. پنج کارآزمایی دیگر، کارآزمایی‌های سر‐به‌‐سر (جایی‌ که در آن یک دارو مستقیما در مقابل داروی دیگری مقایسه می‌شود) از AEDها (فنی‌توئین در مقابل والپروات (valproate)؛ زونیسامید (zoniasamide) در مقابل فنوباربیتال و لوتیراستام (levetiracetam) در مقابل فنی‌توئین) بودند.

یافته‌های کلیدی

ما هیچ شواهد ثابتی را پیدا نکردیم که نشان دهد درمان‌های پیشگیرانه AED در کاهش تعداد تشنج‌هایی که پس از جراحی رخ می‌دهند، مرگ‌ومیرها یا عوارض جانبی، مؤثر هستند.

قطعیت شواهد

با قرار دادن تمام کارآزمایی‌ها کنار هم، ملاحظه کردیم که به علت مشکلات بالقوه در طراحی‌های کارآزمایی‌ها، قطعیت شواهد در سطح پائینی بود. هم‌چنین وجود تفاوت‌ها در طراحی‌های کارآزمایی‌های مربوط به درمان‌های مورد بررسی و نتایج گزارش شده به این معنی است که مقایسه نتایج در سراسر کارآزمایی‌ها امری دشوار بود. این بدان معنی است که احتمالا نتایج واقعی ممکن است با نتایج مشاهده شده تفاوتی اساسی داشته باشند. برای تأیید یافته‌های ذکر شده در بالا، انجام مطالعات با کیفیت بیشتری لازم است.



صفحه ۱ از ۱