هفت مطالعه را شناسایی کردیم که با معیارهای ورود به این مرور مطابقت داشتند. سه مورد به عنوان مطالعات تکمیل شده (یا خاتمه یافته (terminated)) ثبت شدند، اما هیچ نتایجی را منتشر نکردند. از چهار مطالعه باقیمانده (با ۲۹۹ شرکتکننده): دو مورد به بررسی بلوک صفحه عرضی شکمی (transversus abdominis plane; TAP)، یک مورد به ارزیابی بلوک عصب پشتی پینایل (dorsal penile nerve) و یک مورد به بررسی بلوک مچ پا (ankle) با بوپیواکائین لیپوزومی پرداختند. مطالعهای که به بررسی بلوک مچ پا با بوپیواکائین لیپوزومی پرداخت یک کارآزمایی فاز II افزایش دوز (dose‐escalating)/کاهش دوز (de‐escalating) بود که دادههای تجمیع شده را ارائه کرد، به همین دلیل نتوانستیم از آنها در تجزیهوتحلیل خود استفاده کنیم.
مطالعات، پیامد اولیه، یعنی نمره تجمعی درد بین ۰ تا ۷۲ ساعت، و پیامدهای ثانویه، یعنی میانگین نمره درد در ۱۲، ۲۴، ۴۸، ۷۲ یا ۹۶ ساعت را گزارش نکردند. یک مطالعه هیچ تفاوتی را از نظر میانگین نمره درد در طول اولین، دومین، و سومین دوره ۲۴ ساعته پس از جراحی در شرکتکنندگان دریافتکننده بلوک TAP با بوپیواکائین لیپوزومی در مقایسه با عدم بلوک TAP گزارش نکرد. دو مطالعه انجام شده روی افراد تحت جراحی لاپاروسکوپی با بلوک TAP، که به بررسی دوز تجمعی اوپیوئید پس از جراحی پرداخت، یافتههای متضادی را گزارش کردند. یکی از آنها میزان مصرف تجمعی اوپیوئید کمتری را بین ۰ و ۷۲ ساعت در مقایسه با بلوک TAP با بوپیواکائین هیدروکلراید شناسایی کرد و دیگری هیچ تفاوتی را در طول اولین، دومین، و سومین دوره ۲۴ ساعته پس از جراحی در مقایسه با عدم بلوک TAP به دست نیاورد. هیچ مطالعهای مدت زمان سپری شده را تا اولین تزریق اوپیوئید پس از جراحی یا درصد عدم نیاز به اوپیوئید را در طول ۷۲ ساعت اول گزارش نکرد. هیچ مطالعهای تجزیهوتحلیل اقتصادی سلامت یا معیارهای پیامد گزارش شده توسط بیمار (به غیر از درد) را گزارش نکرد. نویسندگان مرور به دنبال دادههای مربوط به عوارض جانبی بودند اما هیچ موردی در دسترس نبود، با وجود این، انصراف از ادامه شرکت در مطالعه به دلیل بروز عوارض جانبی گزارش نشد.
با استفاده از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE)، کیفیت شواهد را بسیار پائین در نظر گرفته و هر گونه تخمینی از تاثیر مداخله بسیار نامطمئن دانستیم و انجام پژوهشهای بیشتر احتمالا تاثیر مهمی بر اعتماد ما به تخمین این تاثیر خواهد داشت. تمامی مطالعات به دلیل کوچک بودن حجم نمونه (کمتر از ۵۰ شرکتکننده در هر بازو) دارای سوگیری پُر‐خطر بودند که این موضوع باعث عدم‐قطعیت در مورد تخمین اثرگذاری شد. به علاوه، ناهمگونی میان نتایج و کم بودن دادهها منجر به کاهش بیشتر در سطح کیفیت دادهها شد.
نتیجهگیریهای نویسندگان
در حال حاضر شواهد کافی درباره استفاده از بوپیواکائین لیپوزومی (liposomal bupivacaine) برای انجام بلوک عصب جهت درمان درد پس از جراحی وجود ندارد. برای تعیین نقش بوپیواکائین لیپوزومی در درمان درد پس از جراحی به انجام مطالعات بزرگ بیشتری نیاز است.
پیشینه و اهداف
درد پس از جراحی یک نگرانی قابل توجه است، به طوری که مدیریت ناکارآمد آن میتواند زمینه افزایش خطر بروز عوارض را فراهم کند. یک روش برای درمان درد تزریق داروی مسکّن (painkiller) در نواحی اطراف عصبهایی است که منجر به انتقال درد (اعصاب حسی) از محل جراحی میشوند، این روش بلوک عصب (nerve block) نام دارد. داروی جدیدی با نام بوپیواکائین لیپوزومی ساخته شده که متشکل از تکههای کوچک متعدد بوپیواکائین (یک داروی مسکّن با استفاده متداول) است، این دارو برای آزادسازی داروی مسکّن در طول یک بازه زمانی طولانی طراحی شده است. این مرور اثربخشی بلوک عصب حسی را با بوپیواکائین لیپوزومی در درمان درد پس از جراحی، و خطرات مرتبط با استفاده از این نوع داروها را مورد ارزیابی قرار داد.
ویژگیهای مطالعه و نتایج کلیدی
در ژانویه ۲۰۱۶، هفت مطالعه را یافتیم که بلوک عصب را با بوپیواکائین لیپوزومی ارزیابی کردند. سه مطالعه به صورت تکمیل شده فهرست شده بودند اما نتایج گزارش شدهای نداشتند. فقط چهار مطالعه شامل ۲۹۹ شرکتکننده برای ورود به مرور باقی ماندند. دو مطالعه به بررسی بوپیواکائین لیپوزومی تزریق شده بین دو لایه از ماهیچههای شکمی برای بلوک اعصاب حسی آن منطقه (تحت عنوان بلوک عرضی شکمی (transversus abdominis plane; TAP))، یک مطالعه به بررسی تزریق بوپیواکائین لیپوزومی در ناحیه اطراف عصب تامین کننده حس آلت تناسلی مردان (بلوک عصب پشتی پینایل (dorsal penile nerve block))، و یک مطالعه به بررسی بلوک مچ پا (ankle block) پرداختند.
هیچ مطالعهای را نیافتیم که پیامد اولیه، یعنی نمره تجمعی درد را بین ۰ و ۷۲ ساعت، یا پیامدهای ثانویه را با محوریت درد گزارش کرده باشد. دو مطالعه استفاده تجمعی را از اوپیوئید (opioid) (یک داروی مسکّن قوی)، با ارائه نتایج ناسازگار گزارش کردند. نتایج مربوط به عوارض جانبی را مورد جستوجو قرار دادیم اما هیچ عارضهای گزارش نشده بود، با وجود این، هیچ شرکتکنندهای به دلیل بروز عوارض جانبی از ادامه شرکت در مطالعه انصراف نداده بود. در مجموع، کمبود شواهد، ناشی از تعداد اندک کارآزماییها که هر کدام از آنها پیامدهای متفاوتی را گزارش کردند، مانع از ارزیابی نقش بوپیواکائین لیپوزومی تجویز شده برای بلوک عصب جهت مدیریت درد پس از جراحی در بزرگسالان شد.
کیفیت شواهد
به دلیل کم بودن تعداد کارآزماییها و کم بودن تعداد شرکتکنندگان در این کارآزماییها، کیفیت شواهد بسیار پائین بود. از اینرو، برای ارزیابی نقش بوپیواکائین لیپوزومی در بلوک عصب جهت درمان درد پس از جراحی به پژوهش بیشتری نیاز است.
ما نه مطالعه (۱۰ گزارش، ۱۳۷۷ شرکتکننده) را شناسایی کردیم که معیارهای ورود را به مطالعه داشتند. چهار کارآزمایی فاز II افزایش/کاهش دوز دارو، که برای ارزیابی و نشان دادن اثربخشی و بیخطری (safety) مداخله طراحی شدند، دادههای ترکیب شدهای را ارائه کردند که نتوانستیم از آنها استفاده کنیم. از پنج مطالعه باقیمانده که بازو‐موازی بودند (۹۶۵ شرکتکننده)، دو مطالعه با دارونما (placebo) کنترل شده و سه مطالعه از انفیلتراسیون بیحسی موضعی بوپیواکائین هیدروکلراید به عنوان کنترل استفاده کردند. با استفاده از ابزار کاکرین، بیشتر مطالعات را کلا در معرض خطر نامشخص سوگیری (bias) قضاوت کردیم؛ با این حال، دو مطالعه در معرض خطر بالای سوگیری گزارشدهی انتخابی و چهار مطالعه به دلیل حجم نمونه (کمتر از ۵۰ شرکتکننده در هر بازوی درمان) در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشتند.
سه مطالعه (۵۵۱ شرکتکننده)، پیامد اولیه شدت تجمعی درد را در طول ۷۲ ساعت پس از جراحی گزارش کردند. بوپیواکائین لیپوزومی در مقایسه با دارونما، از زمان پایان جراحی (۰ ساعت) تا ۷۲ ساعت پس از آن، با نمره پائینتر تجمعی درد همراه بود (یک مطالعه، کیفیت بسیار پائین). در مقایسه با بوپیواکائین هیدروکلراید، دو مطالعه تفاوتی را برای این پیامد نشان ندادند (شواهد با کیفیت بسیار پائین)، با این حال به دلیل تفاوتهای موجود در افراد تحت جراحی و نوع پروسیجر جراحی (افزایش حجم پستان در مقابل آرتروپلاستی زانو)، متاآنالیز را انجام ندادیم.
هیچ موردی از عارضه جانبی جدی مرتبط با استفاده از بوپیواکائین لیپوزومی گزارش نشد و هیچ یک از پنج مطالعه، خروج بیماران را از مطالعه به دلیل عوارض جانبی مرتبط با دارو گزارش نکردند (شواهد با کیفیت متوسط).
یک مطالعه، میانگین نمره درد مرتبط با بوپیواکائین لیپوزومی را در مقایسه با بوپیواکائین هیدروکلراید در ۱۲ ساعت، کمتر گزارش کرد، اما در ۲۴، ۴۸ یا ۷۲ ساعت پس از جراحی گزارشی را ارائه نداد (شواهد با کیفیت بسیار پائین).
دو مطالعه (۳۸۲ شرکتکننده) زمان طولانیتری را تا نیاز به تزریق اولین دوز از داروهای اوپیوئیدی پس از جراحی در مقایسه با دارونما گزارش کردند (شواهد با کیفیت پائین).
دو مطالعه (۳۲۵ شرکتکننده)، کل مصرف داروهای اوپیوئیدی را در ۷۲ ساعت نخست پس از جراحی گزارش دادند: یک مطالعه مصرف کمتری را از کل داروهای اوپیوئیدی برای بوپیواکائین لیپوزومی در مقایسه با دارونما گزارش کرد (شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ یک مطالعه تفاوتی را در مقایسه با بوپیواکائین هیدروکلراید نشان نداد (شواهد با کیفیت بسیار پائین).
سه مطالعه (۴۹۲ شرکتکننده) درصد شرکتکنندگانی را که در ۷۲ ساعت نخست پس از جراحی به تجویز داروهای اوپیوئیدی نیاز نداشتند، گزارش کردند. یکی از دو مطالعه با مقایسه بوپیواکائین لیپوزومی و دارونما، تعداد بیشتری را از شرکتکنندگان دریافت کننده بوپیواکائین لیپوزومی نشان داد که پس از جراحی نیازی به دریافت داروهای اوپیوئیدی نداشتند (شواهد با کیفیت بسیار پائین). دو مطالعه دیگر، یکی در مقابل دارونما و دیگری در مقابل بوپیواکائین هیدروکلراید، تفاوتی را در نیاز به تجویز داروهای اوپیوئیدی نشان ندادند (شواهد با کیفیت بسیار پائین). با توجه به وجود ناهمگونی قابل توجه بین مطالعات (I۲ = ۹۲%)، نتایج را تجمیع نکردیم.
تمامی مطالعات وارد شده بروز عوارض جانبی را طی ۳۰ روز پس از جراحی گزارش کردند، تهوع، یبوست و استفراغ شایعترین آنها بودند. از پنج مطالعه با طراحی بازو‐موازی، هیچکدام به غیر از درد، پیامدهای ارزیابیهای اقتصاد سلامت یا موارد گزارش شده را توسط بیمار، انجام نداده یا گزارش نکردند.
با استفاده از رویکرد GRADE، سطح کیفیت شواهد از متوسط تا بسیار پائین رتبهبندی شد. محدودیت اصلی، پراکندگی دادهها برای پیامدهای مورد نظر بود. علاوه بر این، تعدادی از مطالعات در معرض خطر بالای سوگیری قرار داشتند که منجر به کاهش بیشتر سطح کیفیت شواهد شدند.
حرف آخر
به نظر میرسد بوپیواکائین لیپوزومی (liposomal bupivacaine) مورد استفاده در محل انجام جراحی، در مقایسه با دارونما (placebo) (آب نمک)، منجر به کاهش درد پس از جراحی میشود. در حال حاضر شواهد محدودی در مورد میزان اثربخشی آن در مقایسه با دیگر داروهای مسکّن، مانند بوپیواکائین هیدروکلراید (bupivacaine hydrochloride)، وجود دارد. انجام مطالعات بزرگ بیشتری مورد نیاز است تا بدانیم که بوپیواکائین لیپوزومی در این زمینه نقشی دارد یا خیر.
پیشینه
علیرغم تجویز مسکّنها، سه نفر از هر چهار فرد، دچار درد پس از جراحی میشوند. یک روش برای درمان درد این است که جراح داروی مسکّن را در محل جراحی تزریق کند تا اعصاب انتقال دهنده سیگنالهای درد را به مغز مسدود کنند. داروی جدیدی به نام بوپیواکائین لیپوزومی توسعه یافته که طراحی آن به گونهای است که داروی مسکّن را برای مدت زمان بسیار طولانیتر آزاد کرده و تسکین درد را در طولانی‐مدت فراهم میآورد. این مطالعه مروری طراحی شد تا بررسی کند تزریق بوپیواکائین لیپوزومی در محل جراحی تا چه اندازه در درمان درد موثر است و همچنین بررسی اینکه خطراتی در ارتباط با استفاده از آن وجود دارد یا خیر.
ویژگیهای مطالعه و نتایج کلیدی
در ژانویه ۲۰۱۶، نه مطالعه (۱۰ گزارش) را شامل ۱۳۷۷ نفر پیدا کردیم که به ارزیابی تزریق بوپیواکائین لیپوزومی پس از پنج نوع مختلف از جراحی پرداختند: تعویض کل مفصل زانو (total knee replacement)، هموروئیدکتومی (hemorrhoidectomy)، ترمیم فتق کشاله ران (inguinal hernia repair)، بونیونکتومی (bunionectomy) و افزایش حجم پستان (breast augmentation). نتایج نشان دادند که بوپیواکائین لیپوزومی در مقایسه با دارونما (آب نمک) هنگام تزریق در محل جراحی برای کاهش درد بهتر بود و هم نیاز کلی به آن، و هم مدت زمان قبل از نیاز به مصرف مسکّنهایی را با پایه مخدر (قوی) کاهش داد. با این حال، شواهد محدود نشان نداد که بوپیواکائین لیپوزومی بهتر از داروی مسکّن بوپیواکائین هیدروکلراید است که در حال حاضر تجویز میشود. بهطور کلی در تمام مطالعات وارد شده هیچ فردی به علت عوارض جانبی مرتبط با دارو از مطالعه خارج نشد.
کیفیت شواهد
به دلیل تعداد اندک مطالعات و برخی محدودیتها در کیفیت این کارآزماییها، کیفیت شواهد را از متوسط تا بسیار پائین رتبهبندی کردیم. برای ارزیابی نقش انفیلتراسیون (نفوذ) لیپوزومی بوپیواکائین در محل جراحی به منظور درمان درد پس از جراحی، انجام تحقیقات بیشتری لازم است.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb