پیشینه
نزدیک به ۳۰% از بیماران مبتلا به صرع، علیرغم مصرف چندین داروی ضد‐صرع (antiepileptic drugs; AEDs) همچنان دچار تشنج میشوند. اینگونه بیماران، مبتلا به صرع مقاوم یا کنترل نشده در نظر گرفته میشوند، که میتواند بهطور مستقیم بر عملکرد ذهنی و وضعیت اجتماعی کودکان تاثیر بگذارد. این وضعیت موربیدیتی و مورتالیتی قابل توجهی ایجاد کرده و بر کیفیت زندگی فرد تاثیر میگذارد. درمان جراحی برای برخی از افراد مبتلا به صرع مقاوم مزیتی به همراه داشته است.
برش تحت‐نرمشامهای چند‐گانه (multiple subpial transection; MST) یک تکنیک جراحی است که به وسیله آن، بدون انجام رزکسیون، ارتباطهای کانونهای صرعی بهطور نسبی قطع میشود. MST یکی از اعمال جراحی است که میتواند برای افراد مبتلا به صرع مقاوم به دارو انجام شود، برای کسانی که به دلیل خطر بالای نواقص نورولوژیکی، منطقه ایجاد کننده صرع (اپیلپتوژنیک یا epileptogenic zone) نمیتواند برداشته شود.
هدف مطالعه مروری
در این مرور، برنامهریزی کردیم تا مزایا و عوارض جانبی برش تحت‐نرمشامهای چند‐گانه را در افراد مبتلا به صرع مقاوم ارزیابی کنیم.
نتایج
ما هیچ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شدهای را نیافتیم که برش تحت‐نرمشامهای را در مقابل درمان دارویی ضد‐صرع یا انواع دیگر جراحی صرع مقایسه کرده باشد.
نتیجهگیریها
شواهد کافی وجود ندارد که بدانیم برش تحت‐نرمشامهای اثربخش یا ایمن است؛ انجام مطالعات بیشتری مورد نیاز هستند. شواهد تا آگوست ۲۰۱۸ بهروز است.
این یک نسخه بهروز شده از مرور کاکرین است که آخرین بار در سال ۲۰۲۰ بهروز شد.
صرع یک اختلال نورولوژیکی شایع است که ۰,۵% تا ۱% از جمعیت را تحت تاثیر قرار میدهد. در نزدیک به ۳۰% موارد، صرع به داروهای موجود مقاومت نشان میدهد. درمان دارویی، نخستین گزینه برای کنترل صرع است. لاموتریژین (lamotrigine) یک داروی ضدتشنج نسل دوم است. هنگامی که لاموتریژین به عنوان یک درمان کمکی (add‐on) (در ترکیب با دیگر داروهای ضدتشنج) استفاده میشود، میتواند تشنجها را کاهش دهد، اما با عوارض جانبی همراه است.
هیچ مطالعه جدیدی را برای این نسخه بهروز شده پیدا نکردیم، بنابراین، نتایج و نتیجهگیریهای این مرور بدون تغییر باقی ماندند.
پنج مطالعه گروه موازی (parallel‐group) را شامل بزرگسالان یا کودکان، هشت مطالعه متقاطع را شامل بزرگسالان یا کودکان، و یک مطالعه موازی را با طراحی تقویتشده با پاسخدهنده شامل نوزادان وارد کردیم. در مجموع، این ۱۴ مطالعه شامل ۱۸۰۶ شرکتکننده واجد شرایط بودند (۳۸ نوزاد، ۱۹۹ کودک، ۱۵۶۹ بزرگسال). مراحل پایه از چهار تا ۱۲ هفته و مراحل درمان از هشت تا ۳۶ هفته متغیر بودند. بهطور کلی، ۱۱ مطالعه (۱۲۴۳ شرکتکننده) را در معرض خطر پائین سوگیری (bias)، و سه مطالعه (۶۹۷ شرکتکننده) را به دلیل عدم گزارش اطلاعات در مورد طراحی مطالعه، در معرض خطر نامشخص سوگیری ارزیابی کردیم. کورسازی (blinding) موثر در چهار مطالعه (۵۶۳ شرکتکننده) گزارش شد.
لاموتریژین در مقایسه با دارونما ممکن است احتمال دستیابی به کاهش ۵۰% یا بیشتر را در دفعات تشنج افزایش دهد (RR: ۱,۸۰؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴۵ تا ۲.۲۳؛ ۱۲ کارآزمایی، ۱۳۲۲ شرکتکننده (بزرگسالان و کودکان)؛ شواهد با قطعیت متوسط). میان افرادی که تحت درمان با لاموتریژین قرار داشته، در برابر افرادی که با دارونما درمان شدند، احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در خطر قطع درمان وجود دارد (RR: ۱.۱۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۱ تا ۱.۳۷؛ ۱۴ کارآزمایی؛ ۱۸۰۶ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت متوسط).
لاموتریژین در مقایسه با دارونما احتمالا با خطر بالای بروز آتاکسی (ataxia) (RR: ۳,۳۴؛ ۹۹% Cl؛ ۲.۰۱ تا ۵.۵۵؛ ۱۲ کارآزمایی؛ ۱۵۲۵ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت متوسط)، سرگیجه (RR: ۱.۷۶؛ ۹۹% Cl؛ ۱.۲۸ تا ۲.۴۳؛ ۱۳ کارآزمایی؛ ۱۷۶۸ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت متوسط)، تهوع (RR: ۱.۸۱؛ ۹۹% CI؛ ۱.۲۲ تا ۲.۶۸؛ ۱۲ مطالعه، ۱۴۸۶ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت متوسط) و دوبینی (diplopia) (RR: ۳.۷۹؛ ۹۹% Cl؛ ۲.۱۵ تا ۶.۶۸؛ ۳ کارآزمایی، ۹۴۴ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت متوسط) همراه است. احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در خطر بروز خستگی میان لاموتریژین و دارونما وجود دارد (RR: ۰.۸۲؛ ۹۹% CI؛ ۰.۵۵ تا ۱.۲۲؛ ۱۲ مطالعه، ۱۵۵۲ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت متوسط).
مصرف لاموتریژین در نقش یک درمان کمکی در مدیریت بالینی تشنجهای کانونی مقاوم به دارو احتمالا برای کاهش دفعات تشنج موثر است. احتمال بروز برخی عوارض جانبی خاص (آتاکسی، سرگیجه، دوبینی و تهوع) با لاموتریژین در مقایسه با دارونما بیشتر است. احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در تعداد افرادی که از درمان با لاموتریژین کنار میکشند، در برابر دارونما وجود دارد.
این کارآزماییها دارای مدت زمان نسبتا کوتاهی بودند و هیچ شواهدی را در مورد تاثیر طولانیمدت دارو ارائه نکردند. علاوه بر این، برخی کارآزماییها شرکتکنندگان کمی داشتند.
انجام کارآزماییهای بیشتری برای ارزیابی تاثیرات طولانیمدت لاموتریژین و مقایسه آن با دیگر داروهای کمکی مورد نیاز است.
پیامهای کلیدی
۱. لاموتریژین (lamotrigine) یک داروی ضدتشنج است که به عنوان درمان کمکی در مدیریت بالینی تشنجهای کانونی در افراد مبتلا به صرع مقاوم به دارو استفاده میشود. صرع کانونی با تشنجهای ناشی از ناحیه خاصی از مغز مشخص میشود.
۳. لاموتریژین احتمالا برای کاهش دفعات تشنج در کودکان و بزرگسالان موثر است، اما انجام کارآزماییهای بیشتری برای ارزیابی تاثیرات طولانیمدت لاموتریژین و مقایسه آن با دیگر داروهای کمکی مورد نیاز است.
صرع چیست و چگونه درمان میشود؟
صرع یک اختلال مغزی است که باعث بروز تشنجهای مکرر میشود. تقریبا یک سوم از افراد مبتلا به صرع علیرغم استفاده از داروهای ضدتشنج، همچنان دچار تشنج میشوند. داروهای ضدتشنج قدیمیتر میتوانند تاثیرات ناخواسته زیادی داشته باشند، بنابراین توسعه درمانهای موثر جدید مهم است. چندین داروی جدید به عنوان درمانهای «کمکی» (برای استفاده در کنار داروهای دیگر) توسعه یافتهاند. یکی از این داروهای جدید، لاموتریژین نام دارد.
ما به دنبال چه یافتهای بودیم؟
ما خواستیم بدانیم که لاموتریژین کمکی در کاهش دفعات تشنجها و قطع درمان، و بهبود شناخت (توانایی یادگیری) و کیفیت زندگی بهتر از دارونما (placebo) (درمان ساختگی) یا عدم درمان کمکی است یا خیر. همچنین خواستیم بدانیم که لاموتریژین تاثیرات ناخواستهای ایجاد میکند یا خیر.
ما چه کاری را انجام دادیم؟
در جستوجوی مطالعاتی بودیم که لاموتریژین کمکی را در مقایسه با دارونمای کمکی یا عدم درمان کمکی در افرادی در هر سن که مبتلا به صرع کانونی بوده و به درمانهای قبلی پاسخ ندادند (صرع کانونی مقاوم به دارو)، بررسی کردند. نتایج مطالعات را مقایسه و خلاصه کرده و اعتماد خود را به شواهد، بر اساس عواملی مانند روشهای انجام و حجم نمونه مطالعه، رتبهبندی کردیم.
ما به چه نتایجی رسیدیم؟
تعداد ۱۴ مطالعه را پیدا کردیم که در مجموع ۱۸۰۶ نفر (بزرگسالان، کودکان و نوزادان) را وارد کردند.
لاموتریژین، که در ترکیب با دیگر داروهای ضدتشنج در افراد مبتلا به صرع کانونی مقاوم به دارو استفاده میشود، احتمالا برای دستیابی به کاهش ۵۰% یا بیشتر در دفعات تشنج موثرتر از دارونما است. علاوه بر این، احتمال قطع درمان در افرادی که از لاموتریژین کمکی استفاده میکنند، کمتر از افراد دریافتکننده دارونمای کمکی است. با این حال، افزودن لاموتریژین به درمان معمول با افزایش تاثیرات ناخواسته مانند اختلال در حرکت (آتاکسی (ataxia))، سرگیجه، دوبینی (diplopia) و تهوع همراه است.
انجام پژوهشهای با کیفیت بالای بیشتری برای ارزیابی کامل مزایا و آسیبهای لاموتریژین کمکی در مقایسه با دارونمای کمکی یا عدم استفاده از درمان کمکی و در مقایسه با دیگر داروهای ضدتشنج جدید مورد نیاز است.
محدودیتهای شواهد چه هستند؟
اطمینان ما به شواهد در حد متوسط است، عمدتا به این دلیل که مطالعات رویدادهای کمی (تشنج، قطع درمان، تاثیرات ناخواسته) را گزارش کردند.
این شواهد تا چه زمانی بهروز است؟
این مرور در واقع مرور قبلی را بهروز میکند. شواهد تا ۳ اکتبر ۲۰۲۲ بهروز است.
این یک نسخه بهروز شده از مرور اصلی کاکرین است که در کتابخانه کاکرین، شماره ۵، سال ۲۰۱۵ منتشر شد.
یوگا ممکن است باعث آرامسازی و کاهش استرس شود و بر الکتروانسفالوگرام (electroencephalogram) و سیستم عصبی اتونومی تاثیر بگذارد و در نتیجه تشنجها را کنترل کند. اگر یوگا موثر واقع شود، یک گزینه درمانی جذاب برای صرع خواهد بود.
ارزیابی اینکه افراد مبتلا به صرع که با یوگا درمان میشوند:
(الف) شانس بیشتری برای رهایی از تشنج دارند یا خیر؛
(ب) با کاهش قابلتوجهی در دفعات یا مدت زمان هر تشنج، یا هر دو، روبهرو میشوند یا خیر؛ و
(ج) کیفیت زندگی بهتری دارند یا خیر.
هیچ مطالعه جدیدی را برای این نسخه بهروز شده پیدا نکردیم، بنابراین، نتیجهگیریها بدون تغییر باقی میمانند.
برای نسخه قبلی مرور، نویسندگان دو کارآزمایی کورسازی نشده را در افراد مبتلا به صرع مقاوم پیدا کردند. این دو مطالعه در مجموع شامل ۵۰ نفر بودند (۱۸ نفر تحت درمان با یوگا و ۳۲ نفر برای مداخلات کنترل). مصرف داروهای ضد صرع در تمامی شرکتکنندگان ادامه پیدا کرد. فاز پایه در هر دو مطالعه سه ماه و فاز درمان در دو کارآزمایی از پنج هفته تا شش ماه به طول انجامید. تصادفیسازی در یک مطالعه با استفاده از روش roll of a die و در مطالعه دیگر با استفاده از جدول تصادفیسازی رایانهای انجام شد، اما هیچ یک از مطالعات جزئیات پنهانسازی تخصیص را ذکر نکردند و در معرض خطر نامشخص سوگیری (bias) قرار داشتند. بهطور کلی، دو مطالعه با خطر پائین سوگیری مواجه بودند (تمامی شرکتکنندگان وارد آنالیز شدند؛ همه پیامدهای پیشبینی شده و پیش از انتظار گزارش شدند؛ منبع دیگری از سوگیری وجود نداشت).
ORهای کلی با ۹۵% CI به شرح زیر بودند: (الف) رهایی از تشنج برای شش ماه – OR برای یوگا در برابر یوگای ساختگی ۱۴,۵۴؛ (۹۵% CI؛ ۰.۶۷ تا ۳۱۶.۶۹) و برای یوگا در برابر گروه «عدم درمان» ۱۷.۳۱ (۹۵% CI؛ ۰.۸۰ تا ۳۷۳.۴۵) بود؛ OR برای درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy; ACT) در برابر یوگا معادل ۱.۰۰ (۹۵% CI؛ ۰.۱۶ تا ۶.۴۲) گزارش شد؛ (ب) کاهش در فراوانی تشنج – تفاوت میانگین (MD) میان یوگا در برابر گروه یوگای ساختگی معادل ۲.۱۰‐ (۹۵% CI؛ ۳.۱۵‐ تا ۱.۰۵‐) و برای یوگا در برابر گروه «عدم درمان» برابر با ۱.۱۰‐ (۹۵% CI؛ ۱.۸۰‐ تا ۰.۴۰‐) بود؛ (ج) بیش از ۵۰% کاهش در فراوانی تشنج – OR برای یوگا در برابر گروه یوگای ساختگی ۸۱.۰۰ (۹۵% CI؛ ۴.۳۶ تا ۱۵۰۴.۴۶) و برای یوگا در برابر گروه «عدم درمان» ۱۵۸.۳۳ (۹۵% CI؛ ۵.۷۸ تا ۴۳۳۵.۶۳) بود؛ OR برای ACT در برابر یوگا ۰.۷۸ بود (۹۵% CI؛ ۰.۰۴ تا ۱۴.۷۵)؛ (ج) بیش از ۵۰% کاهش در طول مدت تشنج ‐ OR برای یوگا در برابر گروه یوگای ساختگی ۴۵.۰۰ (۹۵% CI؛ ۲.۰۱ تا ۱۰۰۶.۷۵) و برای یوگا در برابر گروه «عدم درمان» ۵۳.۵۷ (۹۵% CI؛ ۲.۴۲ تا ۱۱۸۷.۲۶) بود؛ OR برای ACT در برابر یوگا ۰.۶۷ گزارش شد (۹۵% CI؛ ۰.۱۰ تا ۴.۳۵).
علاوه بر این، در Panjwani ۱۹۹۶، نویسندگان گزارش کردند که آنالیز واریانس یک طرفه هیچ تفاوتی را که دارای اهمیت آماری باشد، میان سه گروه نشان نداد. انجام تست P‐Lambda با در نظر گرفتن مقدار P میان سه گروه نیز نشان داد که طول مدت صرع در سه گروه قابل مقایسه نبود. هیچ دادهای برای کیفیت زندگی وجود نداشت. در Lundgren ۲۰۰۸، نویسندگان گزارش کردند که تفاوت معنیداری میان گروههای یوگا و ACT در نرخ رهایی از تشنج، کاهش ۵۰% یا بیشتر در دفعات تشنج، یا مدت زمان تشنج در پیگیری یک ساله وجود نداشت. گروه یوگا بهبود قابلتوجهی را در کیفیت زندگی خود بر اساس مقیاس رضایت از زندگی (Satisfaction With Life Scale; SWLS) نشان دادند (P < ۰,۰۵)، در حالی که گروه ACT بهبود قابلتوجهی را در مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت‐BREF (یا به اختصار WHOQOL‐BREF) داشتند (P < ۰.۰۱).
بهطور کلی، سطح کیفیت شواهد را پائین ارزیابی کردیم؛ در حال حاضر نمیتوان در مورد اثربخشی یوگا به عنوان درمان صرع به نتیجهگیریهای مطمئنی دست یافت.
مطالعهای با ۵۰ فرد مبتلا به صرع از دو کارآزمایی نشان دهنده یک تاثیر مفید احتمالی یوگا در کنترل تشنجها است. نتایج حاصل از آنالیز کلی اثربخشی نشان میدهد که درمان یوگا در مقایسه با عدم مداخله یا مداخلاتی غیر از یوگا (تمرینات وضعیتی که از یوگا تقلید میکنند) بهتر است. تفاوتی میان یوگا و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد وجود ندارد. با این حال، با توجه به نواقص روششناسی (methodology) مانند تعداد محدود مطالعات، تعداد محدود شرکتکنندگانی که به صورت تصادفی به گروه یوگا تعلق گرفتند، عدم کورسازی و محدودیت داده در مورد پیامد کیفیت زندگی نمیتوان به نتیجهگیریهای قابل اعتمادی در مورد اثربخشی یوگا به عنوان درمان برای صرع کنترل نشده دست یافت. کورسازی پزشک بهطور طبیعی در مقابل کسی بود که وارد گروه مداخله میشد، در حالی که ما فکر میکنیم «پزشک»، در واقع، ارزیاب پیامد است (که میتواند کور شود)، بنابراین کاهش در سوگیری تشخیص (detection bias) خواهد بود به جای سوگیری عملکرد (performance bias). علاوه بر این، شواهد برای پیامدهای اطلاعرسانی محدود و با کیفیت پائین است. برای ارزیابی اثربخشی یوگا در درمان صرع مقاوم به درمان، نیاز به انجام پژوهشهایی با کیفیت بالاتر است.
از آنجا که هیچ مطالعه جدیدی را شناسایی نکردیم، نتیجهگیریها بدون تغییر باقی میمانند.
سوال مطالعه مروری
در این مرور استفاده از یوگا به عنوان درمانی برای کنترل صرع ارزیابی شد.
پیشینه
صرع اختلالی است که در آن به دلیل تخلیههای الکتریکی غیر طبیعی از مغز، تشنجهای مکرر رخ میدهند. بیشتر تشنجها با داروهای ضد صرع (antiepileptic drugs; AEDs) قابل کنترل هستند، اما گاهیاوقات تشنجهایی ایجاد میشوند که به این داروها مقاومت نشان میدهند. افراد همچنین ممکن است بخواهند از درمانهای غیر دارویی مانند یوگا استفاده کنند. حدودا میان ۲۵% و ۴۰% از افراد مبتلا به صرع که با AEDها درمان میشوند، در مقایسه با افراد مبتلا به دیگر بیماریهای مزمن، تشنجهای کنترل نشده دارند، دچار عوارض جانبی ناشی از دارو میشوند، از انگزنی (stigmatisation) رنج میبرند و دارای درجه بالاتری از اختلالات روانپزشکی هستند. برای بیماران مبتلا به صرع و مشکلات مرتبط با آن، مهم است که یک مدل درمان تکمیلی در درمان هر روزه صرع، توسعه یافته، ارزیابی شود، و به مرحله اجرا درآید.
گفته میشود که یوگا، بخشی جداییناپذیر از فرهنگ و میراث هند، سلامت جسمی، روانی، و معنوی را به تمرین کننده ارائه میکند. انواع مختلف یوگا شامل تمرینات وضعیتی (آسانا (asanas))، کنترل نفس (پرانایاما (pranayama)) و مدیتیشن (meditation) هستند. در یک مطالعه، تمرین یوگای Sahaja، یک روش ساده مدیتیشن، تشنجها و تغییرات EEG را در افراد مبتلا به صرع کاهش داد. تاثیر مدیتیشن به کاهش سطح استرس مربوط میشود که نشان دهنده تغییرات در میزان مقاومت پوست و سطوح لاکتات خون و اسید وانیلیلماندلیک (vanillylmandelic) ادرار است.
نتایج
برای این نسخه بهروز شده، مطالعات جدیدی را برای افزودن شناسایی نکردیم و بنابراین نتیجهگیریها بدون تغییر باقی میمانند. این مرور شامل دو کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) بدون کورسازی بود که در مجموع ۵۰ شرکتکننده (بزرگسالان) مبتلا به صرع مقاوم را ثبتنام کرده و به مقایسه هر نوعی از یوگای کلاسیک هندی با گروههای کنترل پرداختند که عدم مداخله داشتند یا مداخلاتی را مانند تمرینات تقلید شده از یوگا یا درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and Commitment Therapy) دریافت کردند. مصرف داروهای ضد صرع در تمامی شرکتکنندگان ادامه پیدا کرد. پیامدهای زیر ارزیابی شدند: درصد افرادی که دیگر تشنج نداشتند؛ دفعات و مدت زمان تشنج؛ و کیفیت زندگی. نتایج حاصل از آنالیز کلی اثربخشی نشان میدهد که درمان یوگا در مقایسه با عدم مداخله یا مداخلاتی غیر از یوگا، بهتر است اما نمیتوان به نتیجهگیریهای قابل اعتمادی در مورد اثربخشی یوگا به عنوان درمانی برای صرع کنترل نشده دست یافت. گروه یوگا با توجه به مقیاس رضایت از زندگی (Satisfaction With Life Scale)، بهبود قابلتوجهی را در کیفیت زندگی خود نشان دادند. کورسازی (blinding) ممکن است سوگیری ناظر را کاهش دهد. کورسازی پزشک ممکن است با ارزیابی پیامدهایی توسط پزشک حاصل شود که در کارآزمایی دخیل نیست. کورسازی شرکتکنندگان امکانپذیر نیست، زیرا تشخیص اینکه آیا مداخله انجام شده یوگا است یا خیر، آسان است. اگر رکوردهای تشنج توسط یک ناظر کور شده حفظ شود، ایدهآل خواهد بود. پیامدهای فراوانی تشنج باید بهطور ارجح در قالب نسبت افراد بدون تشنج یا نسبت افراد با کاهش بیش از ۵۰% در فراوانی تشنج بیان شوند، چرا که میانگین مقادیر فراوانی تشنج اغلب دارای چولگی (skewed) بوده و آنالیز آن مشکل است. مدت زمان تشنج ممکن است بر اساس ثانیهها یا دقایق (در هر اپیزود یا ماه) اندازهگیری شود. معیارهای معتبر کیفیت زندگی (مختص بیماری) ممکن است نشان دهنده این موضوع باشد که بهبود کلی در کیفیت زندگی به عنوان یک نتیجه مداخله، علاوه بر کنترل تشنج، رخ میدهد یا خیر.
نتیجهگیریها
نمیتوانیم هیچ نتیجهگیری قابل اعتمادی را در مورد اثربخشی یوگا به عنوان درمان صرع به دست آوریم. علاوه بر این، شواهد برای پیامدهای آگاهیبخشی، محدود و با کیفیت پائین است. یوگا را میتوان به عنوان یک مداخله پیچیده در نظر گرفت، شبیه به دیگر انواع درمانهای تکمیلی و جایگزین. یوگا در حال حاضر فقط میتواند به AEDها افزوده شود و نمیتواند به عنوان تنها روش مداخله در نظر گرفته شود. در نهایت هیچ شواهد معتبری برای حمایت از استفاده از یوگا یافت نشد و انجام کارآزماییهای بیشتری مورد نیاز است.
شواهد تا ۳ ژانویه ۲۰۱۷ بهروز است.
پیشینه
نزدیک به ۳۰% از بیماران مبتلا به صرع، علیرغم مصرف چندین داروی ضد‐صرع (antiepileptic drugs; AEDs) همچنان دچار تشنج میشوند. اینگونه بیماران، مبتلا به صرع مقاوم یا کنترل نشده در نظر گرفته میشوند، که میتواند بهطور مستقیم بر عملکرد ذهنی و وضعیت اجتماعی کودکان تاثیر بگذارد. این وضعیت موربیدیتی و مورتالیتی قابل توجهی ایجاد کرده و بر کیفیت زندگی فرد تاثیر میگذارد. درمان جراحی برای برخی از افراد مبتلا به صرع مقاوم مزیتی به همراه داشته است.
برش تحت‐نرمشامهای چند‐گانه (multiple subpial transection; MST) یک تکنیک جراحی است که به وسیله آن، بدون انجام رزکسیون، ارتباطهای کانونهای صرعی بهطور نسبی قطع میشود. MST یکی از اعمال جراحی است که میتواند برای افراد مبتلا به صرع مقاوم به دارو انجام شود، برای کسانی که به دلیل خطر بالای نواقص نورولوژیکی، منطقه ایجاد کننده صرع (اپیلپتوژنیک یا epileptogenic zone) نمیتواند برداشته شود.
هدف مطالعه مروری
در این مرور، برنامهریزی کردیم تا مزایا و عوارض جانبی برش تحت‐نرمشامهای چند‐گانه را در افراد مبتلا به صرع مقاوم ارزیابی کنیم.
نتایج
ما هیچ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شدهای را نیافتیم که برش تحت‐نرمشامهای را در مقابل درمان دارویی ضد‐صرع یا انواع دیگر جراحی صرع مقایسه کرده باشد.
نتیجهگیریها
شواهد کافی وجود ندارد که بدانیم برش تحت‐نرمشامهای اثربخش یا ایمن است؛ انجام مطالعات بیشتری مورد نیاز هستند. شواهد تا آگوست ۲۰۱۸ بهروز است.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb