جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای Sjoerd Repping

Mohamed MA Youssef، Eleni Mantikou، Madelon van Wely، Fulco Van der Veen، Hesham G Al-Inany، Sjoerd Repping، Sebastiaan Mastenbroek،
دوره ۲۰۱۵، شماره ۰ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

پیشینه
به لحاظ تجاری، محیط‌های بسیاری برای کشت جنین‌های انسانی پیش از لانه‌گزینی (pre‐implantation) در سیکل‌های فناوری کمک‌ باروری (ART؛ Assisted Reproductive Technology) وجود دارند. مشخص نیست که کدام محیط کشت بهترین نرخ موفقیت را پس از ART فراهم می‌آورد.
اهداف
بررسی اثربخشی و بی‌خطری (safety) محیط‌های کشت مختلف جنین انسانی پیش از لانه‌گزینی که در لقاح آزمایشگاهی (IVF؛ In Vitro Fertilisation) و در تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (intracytoplasmic sperm injection; ICSI) استفاده می‌شوند.
روش های جستجو
برای این مطالعه مروری، پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه اختلالات قاعدگی و‌ ناباروری در کاکرین، پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین (CENTRAL)، EMBASE ،MEDLINE، پایگاه ثبت ملی تحقیقات (National Research Register)، پایگاه ثبت کارآزمایی‌های بالینی انجمن پژوهش پزشکی (Medical Research Council's Clinical Trials Register) و بانک‌های اطلاعاتی NHS Center for Reviews and Dissemination از ژانویه ۱۹۸۵ تا مارچ ۲۰۱۵ جست‌وجو کردیم. همچنین فهرست منابع تمام مطالعات اولیه شناخته‌شده، مقالات مروری، فهرست استنادات مطالعات مرتبط و چکیده‌های جلسات علمی مهم را بررسی کردیم.
معیارهای انتخاب

تمامی کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌شده‌ای را وارد کردیم ‌که زنان، اووسیت‌ها یا جنین‌ها را تصادفی‌سازی کرده و هر دو‌ نوع محیط کشت تجاری در دسترس را برای جنین‌های انسانی پیش از لانه‌گزینی در برنامه‌های IVF و ICSI مقایسه کردند.

گردآوری و تحلیل داده‌ها

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم مطالعات را انتخاب کردند، خطر سوگیری (bias) را بررسی کرده ‌و اطلاعات را استخراج کردند. در جایی که نیاز بود، از محققان کارآزمایی‌ها اطلاعات بیشتر را درخواست کردیم. کیفیت شواهد را با استفاده از روش درجه‌بندی توصیه‌ها، ارزیابی، ارتقا و بررسی (GRADE؛ Grades of Recommendation, Assessment, Development and Evaluation) بررسی کردیم. پیامد اولیه مطالعه مروری، تولد زنده یا تداوم بارداری بود.

نتایج اصلی

در این مطالعه مروری، ۳۲ مطالعه را وارد کردیم. هفده مطالعه (۳۶۶۶ مورد) زنان، سه مطالعه (۱۰۱۸ مورد) سیکل‌ها و دوازده مطالعه (بیش از ۱۵۲۳۰ مورد) اووسیت‌ها را تصادفی‌سازی کردند. به‌ دلیل اینکه در هر مطالعه‌ای از محیط کشت‌های مختلف استفاده شد، امکان یکی کردن اطلاعات نبود. فقط هفت مطالعه، تولد زنده و ادامه بارداری را گزارش کردند. چهار مورد از این مطالعات، هیچ تفاوتی را میان محیط کشت‌های مقایسه‌شده برای انتقال جنین سه روزه و پنج روزه، نیافتند. اطلاعات مطالعه پنجم قابل اعتماد نبودند. شش مطالعه، نرخ بارداری بالینی را گزارش کردند. یکی از این سه مطالعه، تفاوتی را میان محیط‌های مختلف مقایسه‌شده یافت، که نشان می‌داد برای انتقال جنین در مرحله کلیواژ (cleavage‐level)، محیط‌ Quinn's Advantage با نرخ‌های بالاتر بارداری بالینی نسبت به محیط‌ G۵ همراه بود (نسبت شانس (OR): ۱,۵۶؛ %۹۵ فاصله اطمینان (CI): ۱.۱۲ تا ۲.۱۶؛ ۶۹۲ زن). این مطالعه فقط به‌ صورت چکیده در دسترس بود و سطح کیفیت شواهد آن پائین ارزیابی شد.

با در نظر گرفتن عوارض جانبی، سه مطالعه بارداری‌های چند قلویی و شش مطالعه، تعداد سقط‌ها را گزارش کردند. هیچ یک از آنها، شواهدی را دال بر تفاوت میان محیط کشت استفاده‌شده، نشان ندادند. هیچ یک از مطالعات در مورد سلامت نوزادان گزارشی را ارائه نکردند. اکثر مطالعات (۲۲/۳۲) منبع حمایت مالی خود را گزارش نکرده و هیچ یک روش‌شناسی (methodology) خود را به تفصیل شرح ندادند. سطح کیفیت کلی شواهد تقریبا برای تمامی مقایسه‌ها بسیار پائین در نظر گرفته شد، و محدودیت‌های اصلی شامل عدم دقت (imprecision) و ارائه گزارش ضعیف از روش‌های مطالعه بود.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

یک محیط کشت جنینی ایده‌آل، برای رشد جنین و موفقیت بعدی درمان IVF یا ICSI بسیار اهمیت دارد. بحث‌های زیادی پیرامون مناسب‌ترین محیط کشت جنین‌ وجود دارد. مطالعات متعددی انجام شده‌اند، اما هیچ دو مطالعه‌ای، یک محیط کشت را مقایسه نکرده و هیچ کدام از آنها شواهدی را دال بر تفاوت میان محیط کشت استفاده‌شده، پیدا نکردند. از این مطالعه نتیجه گرفتیم که شواهد کافی برای پشتیبانی یا رد استفاده از محیط کشت مخصوص وجود ندارد. به انجام کارآزمایی‌های خوب و تصادفی‌سازی بیشتری نیاز است.

خلاصه به زبان ساده

محیط کشت برای جنین‌های انسانی پیش از لانه‌گزینی در سیکل‌های فناوری کمک‌ باروری 

سوال مطالعه مروری:

تاثیر محیط‌های کشت جنینی انسانی مختلف در زنانی که تحت سیکل‌های تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) یا لقاح آزمایشگاهی (IVF) قرار می‌گیرند، از نظر تولد زنده و تداوم بارداری و عوارض جانبی چیست؟

پیشینه:

کشت جنین به کشت گامت‌های انسانی و جنین‌ها در درمان‌های لقاح آزمایشگاهی اشاره دارد. این پروسیجر با ترکیب تخمک‌ و اسپرم در یک ظرف کشت (culture dish) شروع و با انتقال جنین به داخل رحم پایان می‌یابد. دوره کشت میان یک تا شش روز است، و فرآیند کشت جنین برای موفقیت پروسیجر IVF و ICSI ضروری است. نوع محیط کشتی که استفاده می‌شود، می‌تواند کیفیت جنین و نرخ موفقیت درمان را تحت تاثیر قرار دهد. با وجود اهمیت آن، مشخص نیست کدام محیط کشت موثرتر و بی‌خطر‌تر است.

ویژگی‌های مطالعه:

این شواهد تا مارچ ۲۰۱۵ به‌روز است. تعداد ۳۲ کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده را در مورد محیط‌های کشت مختلف در زنانی که تحت IVF یا ICSI قرار داشتند، گرد هم آوردیم. شانزده مطالعه (۳۶۶۶ مورد) زنان، سه مطالعه (۱۰۱۸ مورد) سیکل‌ها و دوازده مطالعه (بیش از ۱۵,۲۳۰ مورد) اووسیت‌ها را تصادفی‌سازی کردند. اکثر مطالعات (۲۲/۳۲) منبع حمایت مالی خود را گزارش نکردند.

نتایج کلیدی:

هیچ دو مطالعه‌ای، یک محیط کشت را مقایسه نکردند. فقط هفت مطالعه، پیامد اولیه تولد زنده یا تداوم بارداری را گزارش کردند، و شواهد خوبی را دال بر وجود‌ تفاوت میان محیط‌های مختلف مقایسه‌شده، پیدا نکردند. یک مطالعه تکی، شواهدی را با کیفیت پائین‌ یافت که برای انتقال جنین سه روزه، محیط Quinn's Advantage می‌تواند با نرخ‌های بالاتر بارداری نسبت به محیط G۵ همراه باشد، اما فقط چکیده این مطالعه در دسترس بود و روش‌های استفاده شده در آن، به روشنی گزارش نشده بودند. با توجه به عوارض جانبی، سه مطالعه، بارداری‌های چند قلویی و شش مطالعه، سقط را گزارش کردند. هیچ یک از آنها، شواهدی را دال بر تفاوت میان محیط کشت استفاده‌شده، نشان ندادند. هیچ یک از مطالعات در مورد سلامت نوزادان گزارشی را ارائه نکردند. از این مطالعه نتیجه گرفتیم که شواهد کافی برای پشتیبانی یا رد استفاده از محیط کشت مخصوص وجود ندارد. به انجام کارآزمایی‌های خوب و تصادفی‌سازی بیشتری نیاز است.

کیفیت شواهد:

تقریبا برای تمامی مقایسه‌ها، سطح کیفیت شواهد بسیار پائین در نظر گرفته شد، و محدودیت‌های اصلی شامل عدم دقت (imprecision) و ارائه گزارش ضعیف از روش‌های انجام مطالعه بود.


Maartje Cissen، Alexandra Bensdorp، Ben J Cohlen، Sjoerd Repping، Jan Peter de Bruin، Madelon van Wely،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
تلقیح داخل رحمی (intra‐uterine insemination; IUI)، لقاح آزمایشگاهی (in vitro fertilisation; IVF) و تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (intracytoplasmic sperm injection; ICSI) از درمان‌های باروری هستند که اغلب برای زوج‌هایی با قدرت پائین باروری مردانه استفاده می‌شوند. استفاده از این درمان‌ها محل بحث و بررسی بوده است. دانش کنونی در مورد اثربخشی درمان‌های باروری برای قدرت پائین باروری در مردان با شدت‌های مختلف محدود است. احتمالا زوج‌ها در مقیاس وسیعی در معرض درمان‌های غیر ضروری یا بی‌اثر قرار می‌گیرند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و بی‌خطری (safety) درمان‌های مختلف باروری (مدیریت انتظاری، مقاربت زمان‌دار (timed intercourse; TI)؛ IUI؛ IVF و ICSI) برای زوج‌هایی که به نظر می‌رسد قدرت پائین باروری آنها ناشی از پارامترهای غیر طبیعی اسپرم است.
روش های جستجو
در جست‌وجوی همه مطالعاتی بودیم که کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) را در مورد درمان قدرت پائین باروری مردان توصیف کردند. پایگاه ثبت تخصصی گروه اختلالات قاعدگی و ناباروری در کاکرین، پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ CINAHL؛ PsycINFO و پایگاه ثبت پژوهش‌های ملی (National Research Register) را از ابتدا تا ۱۴ اپریل ۲۰۱۵، و پایگاه‌های ثبت کارآزمایی مبتنی بر وب را از ژانویه ۱۹۸۵ تا اپریل ۲۰۱۵ جست‌وجو کردیم. هیچ محدودیتی را از نظر زبان نگارش مقاله اعمال نکردیم. تمام منابع موجود را در کارآزمایی‌های شناسایی شده و مقالات پیشینه بررسی کرده و برای به دست آوردن داده‌های منتشر شده و منتشر نشده مرتبط، با نویسندگان تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
RCTهایی را وارد کردیم که گزینه‌های درمانی مختلف را برای قدرت پائین باروری مردان مقایسه کردند. این موارد عبارت بودند از مدیریت انتظاری، TI (با یا بدون تحریک بیش از حد تخمدان (ovarian hyperstimulation; OH))، IUI (با یا بدون OH)، IVF و ICSI. فقط زوج‌هایی را با پارامترهای غیر طبیعی اسپرم وارد کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم به انتخاب مطالعات، استخراج داده‌ها و ارزیابی خطر سوگیری (bias) پرداختند. هر گونه اختلاف‌‌نظری را از طریق تبادل نظر با بقیه نویسندگان مرور حل‌و‌فصل کردند. آنالیزهای آماری را مطابق با دستورالعمل‌های بالینی آنالیزهای آماری که توسط مرکز همکاری‌های کاکرین (The Cochrane Collaboration) تهیه شدند، انجام دادیم. کیفیت شواهد با استفاده از روش‌های درجه‌بندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation; GRADE) رتبه‌بندی شد. پیامدهای اولیه مرور عبارت بودند از میزان زنده‌زایی و سندرم تحریک بیش از حد تخمدان (ovarian hyperstimulation syndrome; OHSS) به ازای هر زوج تصادفی‌سازی شده.
نتایج اصلی

این مرور شامل ۱۰ RCT (با ۷۵۷ زوج) بود. در همه مقایسه‌ها کیفیت شواهد در حد پائین یا بسیار پائین بود. محدودیت‌های اصلی شواهد شامل عدم توصیف روش‌های مطالعه، عدم دقت جدی و ناهمگونی بودند.

IUI در برابر TI (پنج RCT)

دو RCT استفاده از IUI را با استفاده از TI در سیکل‌های طبیعی مقایسه کردند. هیچ داده‌ای در مورد میزان زنده‌زایی یا OHSS وجود نداشت. هیچ شواهدی را مبنی بر تفاوت در نرخ بارداری پیدا نکردیم (۲ RCT؛ ۶۲ زوج: نسبت شانس (OR): ۴,۵۷؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۲۱ تا ۱۰۲، شواهد با کیفیت بسیار پائین؛ در یکی از مطالعات هیچ رویدادی رخ نداد).

سه RCT استفاده از IUI را با TI هر دو در یک سیکل همراه با OH مقایسه کردند. هیچ شواهدی را دال بر تفاوت در نرخ زنده‌زایی (۱ RCT؛ ۸۱ زوج: OR: ۰,۸۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۰ تا ۲.۵۹؛ شواهد با کیفیت پائین) یا نرخ بارداری (۳ RCT؛ ۲۰۲ زوج: OR: ۱.۵۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۴ تا ۳.۰۷؛ I ۲ = ۱۱%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) پیدا نکردیم. یک RCT داده‌های مربوط به OHSS را گزارش کرد. هیچ یک از ۶۲ زن مبتلا به OHSS نبودند.

یک RCT استفاده از IUI را در سیکل‌های با OH با TI در سیکل‌های طبیعی مقایسه کرد. هیچ شواهدی را دال بر تفاوت در نرخ زنده‌زایی پیدا نکردیم (۱ RCT؛ ۴۴ زوج: OR: ۳,۱۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۲ تا ۸۱.۳۵؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). داده‌ای در رابطه با OHSS در دسترس نبود.

IUI در سیکل‌های با OH در برابر IUI در سیکل‌های طبیعی (پنج RCT)

هیچ شواهدی را دال بر تفاوت در نرخ زنده‌زایی (۳ RCT؛ ۳۴۶ زوج: OR: ۱,۳۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۷ تا ۲.۳۳؛ I ۲ = ۰%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) و نرخ بارداری (۴ RCT؛ ۳۹۹ زوج: OR: ۱,۶۸؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۰ تا ۲.۸۲؛ I ۲ = ۰%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) پیدا نکردیم. هیچ داده‌ای در مورد OHSS وجود نداشت.

IVF در برابر IUI در سیکل‌های طبیعی یا سیکل‌های با OH (دو RCT)

هیچ شواهدی را دال بر تفاوت در نرخ زنده‌زایی میان IVF در برابر IUI در سیکل‌های طبیعی (۱ RCT؛ ۵۳ زوج: OR: ۰,۷۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۵ تا ۲.۳۵؛ شواهد با کیفیت پائین) یا IVF در برابر IUI در سیکل‌های با OH (تعداد ۲ RCT؛، ۸۶ زوج: OR: ۱.۰۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۳ تا ۲.۴۵؛ I ۲ = ۰%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) پیدا نکردیم. یک RCT داده‌های مربوط به OHSS را گزارش کرد. هیچ یک از زنان مبتلا به OHSS نبودند.

به‌طور کلی، هیچ شواهدی را دال بر تفاوت میان هیچ یک از گروه‌ها در نرخ زنده‌زایی، بارداری یا عوارض جانبی (بارداری چند قلویی، سقط جنین) نیافتیم. با این حال، بیشتر شواهد از کیفیت بسیار پائینی برخوردار بودند.

هیچ مطالعه‌ای در مورد IUI در سیکل‌های طبیعی در برابر TI در سیکل‌های تحریک شده، IVF در برابر TI؛ ICSI در برابر TI؛ ICSI در برابر IUI (با OH) یا ICSI در برابر IVF وجود نداشت.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهد کافی را برای تعیین اینکه میان درمان‌های مختلف برای قدرت پائین باروری مردان تفاوتی به لحاظ بی‌خطری و اثربخشی وجود دارد یا خیر، نیافتیم. انجام پژوهش‌های بیشتر در این زمینه مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده

درمان قدرت پائین باروری در مردان

سوال مطالعه مروری

نویسندگان کاکرین، شواهد مربوط به اثربخشی درمان‌های مختلف را برای زوج‌هایی با قدرت پائین باروری مردان مرور کردند.

پیشینه

تلقیح داخل رحمی (intra‐uterine insemination; IUI)، لقاح آزمایشگاهی (in vitro fertilisation; IVF) و تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (intracytoplasmic sperm injection; ICSI) از درمان‌های باروری هستند که اغلب برای زوج‌هایی با باروری پائین مردانه (قدرت پائین باروری) استفاده می‌شوند. در روش IUI، اسپرم مرد آماده شده و داخل رحم (زهدان) جاگذاری می‌شود. بنابراین، اسپرم به محل ساخت جنین (محل لقاح) نزدیک است. IUI را می‌توان با یا بدون تحریک بیش از حد تخمدان (ovarian hyperstimulation; OH) انجام داد. در یک سیکل OH، زنان داروهایی را برای تحریک تخمدان‌ها (ارگان‌هایی که تخمک‌ها را تولید می‌کنند (به نام اووسیت (oocytes)) به منظور افزایش تعداد اووسیت‌های موجود دریافت می‌کنند. عوارض جانبی اصلی این داروها عبارتند از بارداری چند قلویی (تولید دو یا چند جنین (مرحله اولیه رشد نوزاد)) و سندرم تحریک بیش از حد تخمدان ((ovarian hyperstimulation syndrome; OHSS)؛ تخمدان‌ها تخمک‌های زیادی تولید می‌کنند). در IVF و ICSI، لقاح (جایی که تخمک و اسپرم در هم ادغام شده و جنین تولید می‌کنند) خارج از بدن صورت می‌گیرد. اووسیت‌ها با استفاده از یک سوزن با هدایت اولتراسوند از زن گرفته می‌شوند، در این روش دیواره واژن را سوراخ می‌کنند تا به تخمدان‌ها برسند. از طریق این سوزن می‌توان مایع فولیکول را که حاوی اووسیت است، آسپیره کرد. برداشتن بین ۱۰ و ۱۵ اووسیت شایع است. در روش IVF، تخمک‌ها در ظرف کشت با اسپرم ترکیب می‌شوند. در روش ICSI، اسپرم به‌طور مستقیم به اووسیت تزریق می‌شود تا باعث لقاح شود. اووسیت‌های بارور شده به مدت دو تا شش روز در محیطی حاوی مواد مغذی تحت درمان قرار می‌گیرند و سپس در رحم جاگذاری می‌شوند.

ویژگی‌های مطالعه

بانک‌های اطلاعاتی پزشکی را برای یافتن کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (مطالعات بالینی که در آنها افراد به‌طور تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمانی قرار می‌گیرند) جست‌وجو کردیم که قدرت پائین باروری مردانه را بررسی کردند. تعداد ۱۰ کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده را پیدا کردیم که همگی درمان‌های مختلف را برای زوج‌هایی با قدرت پائین باروری مردانه با مجموع ۷۵۷ زوج مقایسه کردند. مطالعات، به ارزیابی گزینه‌های درمانی زیر پرداختند: مقاربت زمان‌دار ((timed intercourse; TI)؛ که در آن رابطه جنسی در یک زمان توصیه شده در سیکل قاعدگی انجام می‌شود) (با یا بدون OH)، IUI (با یا بدون OH)، IVF و ICSI. شواهد تا اپریل ۲۰۱۵ به‌روز است. عمدتا به این موضوع علاقه‌مند بودیم که چند زن زنده‌زایی و OHSS داشتند.

‌نتایج کلیدی

هیچ شواهدی را مبنی بر تفاوت در نرخ زنده‌زایی یا بارداری میان درمان‌ها پیدا نکردیم. هم‌چنین هیچ شواهدی را مبنی بر تفاوت میان گروه‌ها از نظر نرخ عوارض جانبی (بارداری چند قلویی، سقط جنین) پیدا نکردیم. داده‌های موجود در مورد OHSS بسیار محدودتر از آن بودند که بتوانیم بر اساس آنها نتیجه‌گیری کنیم.

کیفیت شواهد

بیشتر شواهد از کیفیت پائین یا بسیار پائینی برخوردار بودند. محدودیت‌های اصلی عبارت بودند از عدم توصیف روش‌های مطالعه، حجم نمونه کوچک و ناهمگونی در نحوه انجام کارآزمایی‌ها. شواهد فقط برای شش مورد از ۱۴ مقایسه‌ای که ارزیابی کردیم، در دسترس بود. انجام پژوهش‌های بیشتر در این زمینه مورد نیاز است.


Kai Mee Wong، Madelon van Wely، Femke Mol، Sjoerd Repping، Sebastiaan Mastenbroek،
دوره ۲۰۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

پیشینه
درمان‌های لقاح آزمایشگاهی (in vitro fertilisation; IVF) یا تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (intracytoplasmic sperm injection; ICSI) معمولا شامل انتقال جنین تازه است، که احتمالا با یک یا چند انتقال جنین منجمد شده در چرخه‌های بعدی دنبال می‌شود. یک گزینه جایگزین، منجمد کردن همه جنین‌های مناسب و انتقال جنین‌های منجمد شده فقط در چرخه‌های بعدی است، که به عنوان استراتژی «انجماد همه ('freeze all)» شناخته می‌شود. این نخستین به‌روزرسانی از مرور کاکرین در مورد این مقایسه است.
اهداف
ارزیابی اثربخشی و بی‌خطری (safety) استراتژی «انجماد همه» در مقایسه با استراتژی IVF/ICSI مرسوم در زنانی که متحمل فناوری کمک‐باروری می‌شوند.
روش های جستجو
برای یافتن مطالعات مرتبط به جست‌وجو در پایگاه ثبت کارآزمایی‌های گروه زنان و باروری در کاکرین، CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ PsycINFO؛ CINAHL؛ و دو پایگاه ثبت کارآزمایی‌های در حال انجام از زمان آغاز به کار تا ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰ پرداختیم، منابع مطالعات یافت شده را بررسی کرده، و برای به‌دست آوردن داده‌های بیشتر با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
دو نویسنده مرور (TZ و MZ) به‌طور مستقل از هم، مطالعات را برای ورود انتخاب کرده، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی، و داده‌های مطالعه را استخراج کردند. کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده‌ای را وارد کردیم که استراتژی «انجماد همه» را با استراتژی IVF/ICSI مرسوم شامل انتقال جنین تازه در زنان تحت درمان IVF یا ICSI مقایسه کردند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
پیامدهای اولیه، نرخ تجمعی تولد زنده و سندرم تحریک بیش از حد تخمدان (ovarian hyperstimulation syndrome; OHSS) بودند. پیامدهای ثانویه عبارت بودند از پیامدهای مربوط به اثربخشی (از جمله نرخ تداوم بارداری و نرخ بارداری بالینی)، زمان سپری شده تا بارداری و پیامدهای زایمان، پری‌ناتال و نوزادی.
نتایج اصلی

تعداد ۱۵ مطالعه را در این مرور سیستماتیک و هشت مطالعه را با مجموع ۴۷۱۲ زن در متاآنالیز وارد کردیم. کیفیت کلی شواهد در سطح متوسط تا پائین بود. همه پیامدها را درجه‌بندی کرده و به دلیل وجود خطر جدی سوگیری (bias)، عدم‐دقت جدی و ناهمگونی جدی غیر‐قابل توضیح، سطح آنها را کاهش دادیم. خطر سوگیری با کورسازی نامشخص محققان نسبت به پیامدهای اولیه مطالعه در طول تجزیه‌وتحلیل موقتی، واحد خطای تجزیه‌وتحلیل، و نبود قوانین کافی برای به پایان رساندن مطالعه همراه بود. برای پیامدهای اولیه، شواهدی با کیفیت بالا بر اساس ارزیابی‌های درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) وجود نداشت، که به زبان محتاطانه در زیر منعکس می‌شود.

احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در نرخ تجمعی تولد زنده بین استراتژی «انجماد همه» و استراتژی IVF/ICSI مرسوم وجود دارد (نسبت شانس (OR): ۱,۰۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۵ تا ۱.۲۲؛ I۲ = ۰%؛ ۸ RCT؛ ۴۷۱۲ زن؛ شواهد با کیفیت متوسط). این نشان می‌دهد که اگر نرخ تجمعی تولد زنده به دنبال استراتژی مرسوم ۵۸% باشد، نرخ تجمعی تولد زنده پس از استراتژی «انجماد همه»، بین ۵۷% و ۶۳% خواهد بود.

ممکن است بروز OHSS در زنان پس از استراتژی «انجماد همه» در مقایسه با استراتژی IVF/ICSI مرسوم کمتر باشد (OR: ۰,۲۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷ تا ۰.۳۹؛ I۲ = ۰%؛ ۶ RCT؛ ۴۴۷۸ زن؛ شواهد با کیفیت پائین). این داده‌ها حاکی از آن است که نرخ OHSS به دنبال استراتژی مرسوم ۳%، و به دنبال استراتژی «انجماد همه» ۱% خواهد بود.

احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در نرخ تجمعی تداوم بارداری بین این دو استراتژی وجود دارد (OR: ۰,۹۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۵ تا ۱.۱۹؛ I۲ = ۳۱%؛ ۴ RCT؛ ۱۲۴۵ زن؛ شواهد با کیفیت متوسط)

ما نتوانستیم زمان سپری شده را تا بارداری تجزیه‌وتحلیل کنیم؛ با توجه به طراحی مطالعه، زمانی که نرخ تجمعی تولد زنده قابل مقایسه باشد، زمان سپری شده تا بارداری در استراتژی مرسوم کوتاه‌تر از استراتژی «انجماد همه» است، زیرا انتقال جنین در استراتژی «انجماد همه» به تاخیر می‌افتد. ما مطمئن نیستیم که این دو استراتژی از نظر نرخ تجمعی سقط جنین (Peto OR: ۱,۰۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۲ تا ۱.۵۵؛ I۲ = ۵۵%؛ ۲ RCT؛ ۹۸۶ زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) و نرخ تجمعی بارداری چند‐قلویی (Peto OR: ۰,۸۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۱ تا ۱.۲۵؛ I۲ = ۶۳%؛ ۲ RCT؛ ۹۸۶ زن؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) متفاوت هستند زیرا شواهد از کیفیت بسیار پائینی برخوردار است. خطر ابتلا به اختلالات ناشی از فشار خون بالا در بارداری (Peto OR: ۲,۱۵؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴۲ تا ۳.۲۵؛ I۲ = ۲۹%؛ ۳ RCT؛ ۳۹۴۰ زن؛ شواهد با کیفیت پائین)، داشتن یک کودک بزرگ برای سن بارداری (Peto OR: ۱,۹۶؛ ۹۵% CI؛ ۱.۵۱ تا ۲.۵۵؛ I۲ = ۰%؛ ۳ RCT؛ ۳۹۴۰ زن؛ شواهد با کیفیت پائین) و وزن بالاتر برای کودکان هنگام زایمان (تفاوت میانگین (MD): ۱۲۷ گرم؛ ۹۵% CI؛ ۷۷,۱ تا ۱۷۷.۸؛ I۲ = ۰%؛ ۵ RCT؛ ۱۶۰۷ بارداری تک‌‐قلویی؛ شواهد با کیفیت متوسط) ممکن است به دنبال استراتژی «انجماد همه» افزایش یابد. ما مطمئن نیستیم که این دو استراتژی از نظر خطر داشتن کودک کوچک برای سن بارداری متفاوت باشند زیرا شواهد از کیفیت پائینی برخوردار است (Peto OR: ۰,۸۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۵ تا ۱.۰۵؛ I۲ = ۶۴%؛ ۳ RCT؛ ۳۹۴۰ زن؛ شواهد با کیفیت پائین).

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهدی را با کیفیت متوسط یافتیم که نشان می‌دهد یک استراتژی ممکن است از نظر نرخ تجمعی تولد زنده و نرخ تداوم بارداری برتر از استراتژی دیگر نباشد. خطر بروز OHSS ممکن است در استراتژی «انجماد همه» کاهش یابد. بر اساس نتایج حاصل از مطالعات وارد شده، نمی‌توانیم زمان سپری شده را تا بارداری تجزیه‌وتحلیل کنیم. این زمان با استفاده از استراتژی IVF/ICSI مرسوم با انتقال جنین تازه، در مواردی که نرخ تجمعی تولد زنده مشابه باشد، احتمالا کوتاه‌تر خواهد بود، زیرا انتقال جنین در استراتژی «انجماد همه» به تاخیر می‌افتد. خطر ابتلا به اختلالات ناشی از فشار خون بالا در مادر در دوران بارداری، داشتن کودک بزرگ برای سن بارداری و وزن بالاتر کودکان در زمان زایمان ممکن است به دنبال استراتژی «انجماد همه» افزایش یابد. ما مطمئن نیستیم که استراتژی «انجماد همه» در مقایسه با IVF/ICSI مرسوم، خطر سقط جنین، نرخ بارداری چند‐قلویی یا داشتن کودک کوچک برای سن بارداری را کاهش می‌دهد.
خلاصه به زبان ساده

انتقال جنین تازه در برابر جنین فریز شده در کمک‌‐باروری

سوال مطالعه مروری

آیا استراتژی «انجماد همه» در درمان‌های IVF و ICSI در مقایسه با درمان‌های IVF و ICSI مرسوم، بی‌خطر و موثر است؟

پیشینه

به‌طور مرسوم، درمان‌های لقاح آزمایشگاهی (IVF) یا تزریق داخل سیتوپلاسمی اسپرم (ICSI) شامل انتقال جنین تازه مستقیما پس از تحریک بیش از حد تخمدان است، که به‌منظور بازیابی تخمک‌ها در پروسیجر IVF/ICSI استفاده می‌شود. در درمان IVF/ICSI مرسوم، اگر تعداد کافی جنین وجود داشته باشد، در چرخه‌های بعدی پس از انتقال جنین تازه، یک یا چند جنین فریز شده انتقال می‌یابد. از طرف دیگر، فرد می‌تواند گزینه «انجماد همه» را برای جنین‌های مناسب انتخاب کند، و در چرخه‌های بعدی فقط جنین‌های فریز شده منتقل شوند، که تحت عنوان استراتژی «انجماد همه» نیز شناخته می‌شود. در استراتژی «انجماد همه» تمام جنین‌ها منجمد می‌شوند تا در زمان دیگری که تخمدان تحریک نمی‌شوند، انتقال یابند. بنابراین، این روش می‌تواند خطر ابتلا را به سندرم تحریک بیش از حد تخمدان (OHSS، واکنش بیش از حد به داروهای باروری) کاهش دهد، زیرا OHSS هنگام وقوع بارداری شدیدتر است. علاوه بر این، مطالعات نشان داده‌اند که پاسخ هورمونی زن به داروهای باروری می‌تواند آستر داخلی رحم را تحت تاثیر قرار داده و کاشت جنین را با مشکل مواجه کند. بنابراین، منجمد کردن جنین‌ها و انتقال آنها در صورتی که آستر رحم تحت تاثیر داروهای باروری قرار نداشته باشد، می‌تواند مفید باشد.

در دهه گذشته، تعداد فزاینده‌ای از کلینیک‌ها از استراتژی «انجماد همه» به عنوان یک استراتژی درمانی استاندارد در بالین استفاده کرده‌اند. در عمل، استراتژی «انجماد همه» و استراتژی مرسوم می‌توانند از نظر تکنیکی متفاوت باشند.

اثربخشی و بی‌خطری این استراتژی‌های درمانی را در زنان تحت فناوری کمک‐باروری مقایسه کردیم.

ویژگی‌های مطالعه

تمام پژوهش‌های منتشر شده را در منابع علمی تا ۲۳ سپتامبر ۲۰۲۰ بررسی کردیم.

تعداد ۱۵ کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده (که در آنها هر فرد شانس برابری برای انتخاب شدن جهت دریافت درمان یا مقایسه کننده دارد) را در این مرور وارد کردیم. ما توانستیم نتایج حاصل از هشت کارآزمایی را با مجموع ۴۷۱۲ زن ترکیب و تجزیه‌وتحلیل کنیم.

نتایج کلیدی

احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در نرخ تجمعی تولد زنده و نرخ تداوم بارداری بین استراتژی «انجماد همه» و استراتژی IVF/ICSI مرسوم وجود دارد. یافته‌های ما نشان می‌دهند که اگر نرخ تجمعی تولد زنده به دنبال استراتژی IVF/ICSI مرسوم ۵۸% باشد، این نرخ پس از استراتژی «انجماد همه»، بین ۵۷% و ۶۳% خواهد بود. عدم انجام انتقال تازه، همانطور که در استراتژی «انجماد همه» انجام می‌شود، می‌تواند خطر OHSS را برای زنان در معرض خطر OHSS کاهش دهد. یافته‌های ما نشان می‌دهند که اگر نرخ OHSS به دنبال استراتژی IVF/ICSI مرسوم ۳% باشد، این نرخ پس از استراتژی «انجماد همه»، ۱% خواهد بود. ما مطمئن نیستیم که استراتژی «انجماد همه» در مقایسه با IVF/ICSI مرسوم تاثیری بر خطر سقط جنین، نرخ بارداری چند‐قلویی، و زمان سپری شده تا بارداری دارد یا خیر.

هم‌چنین تفاوت‌ها را در خطرات برای مادر و کودک ارزیابی کردیم. استراتژی «انجماد همه» ممکن است خطر ابتلا را به اختلالات ناشی از فشار خون بالا در بارداری، خطر داشتن کودک بزرگ برای سن بارداری را افزایش داده و باعث شود کودکان در زمان زایمان با وزن بالاتری متولد شوند. برای نتیجه‌گیری از این مورد باید احتیاط کرد زیرا تجزیه‌و‌تحلیل بر اساس تعداد بسیار کم حوادث انجام شد.

کیفیت شواهد

کیفیت شواهد مربوط به نرخ تجمعی تولد زنده در سطح متوسط و برای پیامدهای بی‌خطری مداخله در سطح پائین بود. کیفیت پائین عموما ناشی از عدم‐دقت جدی با توجه به بروز عوارض نسبتا اندک، ناهمگونی جدی و غیر‐قابل توضیح بود، به این معنی که نتایج در طول کارآزمایی‌ها به‌طور گسترده‌ای متفاوت و ناشی از خطر سوگیری در کارآزمایی‌های وارد شده بود.



صفحه ۱ از ۱