سوال مطالعه مروری. ما شواهد مربوط به تاثیرات شیوههای گوناگون پایش دیاکسید کربن (CO۲) را در نوزادان مرور کردیم. آیا استفاده از پایش CO۲ از راه پوست باعث بهبود بقا و سایر پیامدهای مهم در نوزادان تازه متولد شده میشود؟
پیشینه اندازهگیری CO۲ یک پروسیجر بسیار مهم است، چرا که مقادیر غیر‐طبیعی CO۲ میتواند تاثیرات منفی در نوزادان تازه متولد شده بیمار داشته باشد. سه شیوه مهم برای بررسی CO۲ وجود دارد: از طریق گازهای شریانی، از طریق هوای دفع شده از بدن و از طریق پوست، یعنی ترانسکوتانئوس. این شیوه آخر حداقل تهاجم را دارد و اجازه پایش مداوم را میدهد. شواهد تا نوامبر ۲۰۱۵ بهروز است.
ویژگیهای مطالعه و نتایج. هیچ مطالعهای در این مرور وارد نشد و هیچ مطالعه در حال انجامی نیز شناسایی نشد.
برای هر یک از کارآزماییهای وارد شده، دو نویسنده بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج (برای مثال تعداد شرکتکنندگان، وزن هنگام تولد، سن بارداری، نوع سوزن و لوله قفسهسینهای، انتخاب فضای بین دندهای، فشار و دستگاه درناژ) و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند (به عنوان مثال کفایت تصادفیسازی، کورسازی، کامل بودن پیگیری). پیامدهای اولیه در این مرور مورتالیتی در دوره نوزادی و در طول دوره بستری در بیمارستان در نظر گرفته شد.
از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
سوال مطالعه مروری: آیا استفاده از یک سوزن برای آسپیره کردن پنوموتوراکس در مقایسه با یک لوله بین‐دندهای (لوله کار گذاشته شده بین دندهها)، مورتالیتی را در نوزادان کاهش میدهد؟
پیشینه: پنوموتوراکس به وجود هوا در فضای جنب یا پلورال (فضای بین ریه و دیواره قفسه سینه) اطلاق میشود. این یک وضعیت جدی در نوزاد است که ممکن است با استفاده از آسپیراسیون سوزنی یا قرار دادن لوله قفسهسینهای (chest tube) درمان شود. روش اول، کمتر تهاجمی است و ممکن است نیاز به استفاده را از لوله قفسهسینهای از بین ببرد، در نتیجه طول مدت بستری را در بیمارستان کاهش دهد. با این حال شکست آسپیراسیون سوزنی ممکن است متعاقبا منجر به نیاز به قرار دادن لوله قفسهسینهای شود که یک پروسیجر تهاجمی اضافی است. این مرور سیستماتیک، شواهد موجود را درباره اثربخشی این دو تکنیک در درمان پنوموتوراکس در نوزادان ارزیابی میکند.
ویژگیهای مطالعه: ما یک مطالعه (با حضور ۷۰ نوزاد تازه متولد شده) را وارد کردیم که در آن آسپیراسیون سوزنی و به دنبال آن، برداشتن فوری آن، با جاگذاری لوله قفسهسینهای برای درمان پنوموتوراکس مقایسه شده و یک مطالعه (۷۲ نوزاد تازه متولد شده) که آسپیراسیون سوزنی را همراه با آنژیو‐کاتتر باقیمانده در محل، با کارگذاری لوله قفسهسینهای برای درمان پنوموتوراکس مقایسه کردند. شواهد تا جون ۲۰۱۸ بهروز است.
نتایج کلیدی: استفاده از آسپیراسیون سوزنی در مقایسه با جاگذاری لوله قفسهسینهای، مورتالیتی یا هر گونه عوارض مربوط به پروسیجر را کاهش نمیدهد. حدود ۳۰% از نوزادان مبتلا به پنوموتوراکس که با آسپیراسیون سوزنی و به دنبال آن، درآوردن فوری آن درمان شدند، هرگز نیاز به قرار دادن لوله بین‐دندهای پیدا نکردند؛ هیچیک از نوزادان مبتلا به پنوموتوراکس که با آسپیراسیون سوزنی باقیمانده در محل درمان شدند، نیاز به قرار دادن لوله بین‐دندهای پیدا نکردند. با این حال، عوامل چند‐گانهای ممکن است این یافته را توضیح دهند.
کیفیت شواهد: دو کارآزمایی کوچک که شناسایی شدهاند اطلاعات کافی را برای تعیین اینکه کدام یک از این دو روش برای درمان پنوموتوراکس در نوزادان بهتر هستند، ارائه نمیکنند. با این حال به نظر میرسد که آسپیراسیون سوزنی میتواند نیاز به لوله بین‐دندهای را در نسبت مرتبطی از نوزادان تازه متولد شده کاهش دهد.
سوال مطالعه مروری: آیا مصرف آنتیترومبین (antithrombin)، خطر خونریزی داخل بطنی (یعنی خونریزی در مغز) و مورتالیتی را در نوزادان بسیار نارس کاهش میدهد؟
پیشینه: آنتیترومبین دارویی است که به همراه عوامل دیگر، انعقاد خون را تنظیم میکند. نوزادان بسیار کموزن هنگام تولد (یعنی نوزادانی با سن بارداری کمتر از ۳۲ هفته) سطح آنتیترومبین پائینی در خون دارند. بر اساس یک مطالعه مشاهدهای در نوزادان بسیار نارس، پیشنهاد شده که تجویز داروهایی برای پیشگیری از تشکیل لخته خونی (آنتیکوآگولانتها) مانند آنتیترومبین ممکن است خطر بروز خونریزی داخل بطنی و پیشرفت خونریزی داخل بطنی، عارضه شایع در نوزادان نارس، را کاهش دهد. این مرور سیستماتیک، شواهد موجود را درباره اثربخشی آنتیترومبین در پیشگیری از خونریزی داخل بطنی در نوزادان بسیار نارس سنتز کرد.
ویژگیهای مطالعه: دو کارآزمایی را با مجموع ۱۸۲ نوزاد تازه متولد شده وارد کردیم که استفاده از آنتیترومبین را با دارونما (placebo) (محلول قند یا آلبومین (albumin)) مقایسه کردند.
نتایج: استفاده از آنتیترومبین در مقایسه با دارونما، خطرات ناشی از خونریزی در مغز، مورتالیتی یا هر پیامد مرتبط دیگر را در نوزادان بسیار نارس کاهش نمیدهد. با این حال، دادههای جمعآوری شده برای نتیجهگیریهای قطعی در مورد استفاده از آنتیترومبین در پیشگیری از وقوع خونریزی داخل بطنی (یعنی خونریزی در مغز) بسیار محدود است.
نتیجهگیریها: نتایج این مرور سیستماتیک، با مزیت یا تاثیر مضر آنتیترومبین همسو و سازگار بوده و پاسخ قطعی را به سوال مرور نمیدهند.
سوال مطالعه مروری
شواهد را درباره تاثیرات استراتژیهای مختلف در فراوانی انجام ساکشن در نوزادان تحت ونتیلاتور بررسی کردیم. توجه اصلی ما معطوف به پیشگیری از آسیبهای ریوی بود.
پیشینه
با توجه به آنکه ریه نوزادان هنوز در حال تکامل است، ممکن است برای تنفس نیاز به کمک داشته باشند. به منظور حفظ راه هوایی باز (باز بودن) در نوزادانی که قادر به نفس کشیدن خود نیستند، یک کاتتر راه هوایی (لوله) وارد دهان یا بینی میشود. به این روش لولهگذاری داخل تراشه (endotracheal intubation) میگویند. انجام ساکشن اندوتراکئال برای پاک کردن ترشحات، باز نگه داشتن مجرای لوله و در نهایت اطمینان خاطر از اینکه نوزاد تحت ونتیلاسیون، اکسیژن کافی دریافت میکند، ضروری است. هدف از ساکشن لولهگذاری داخل تراشه باید حذف ترشحات تا بیشترین میزان ممکن، با حداقل عوارض جانبی مرتبط با این روش باشد. با این وجود، انجام ساکشن، باعث استرس، درد، و التهاب (تورم) در نای این نوزادان میشود. بهترین فراوانی برای انجام ساکشن هنوز مشخص نشده است. ساکشن در داخل لوله راه هوایی ممکن است «بر اساس برنامهریزی» توسط متخصص یا فقط «در صورت نیاز» انجام شود. علاوه بر این، رویکرد «طبق برنامهریزی» ممکن است کم و بیش متداول باشد. به دنبال یافتن شواهد موجود تا اکتبر ۲۰۱۵ در حمایت از هریک از برنامههای مطرح شده، جستوجو کردیم.
ویژگیهای مطالعه
بانکهای اطلاعاتی پزشکی را برای یافتن مطالعات بالینی جستوجو کردیم که استراتژیهای مختلف را با توجه به فراوانی انجام ساکشن اندوتراکئال در نوزادان تحت ونتیلاتور مقایسه کردند. فقط یک مطالعه را یافتیم که ۹۷ نوزاد با وزن زیر ۲,۵ کیلوگرم در زمان تولد (low birth weight infants) در آن شرکت داشتند. ساکشن هر شش یا ۱۲ ساعت در سه روز نخست زندگی انجام شد.
نتایج کلیدی
تفاوت مهمی در زمان استفاده نوزادان از ونتیلاتور، وقوع پنوموتوراکس (جمع شدن ریه)، نیاز به ونتیلاسیون یا اکسیژن در بیش از ۳۰ روز، خونریزی در مغز، و مرگومیر در ماه نخست زندگی وجود نداشت. علاوه بر این، این مطالعه هیچ عارضه جانبی گزارش نکرد.
کیفیت شواهد
ما فقط یک مطالعه را یافتیم، که در سالهای ۱۹۸۷ و ۱۹۸۸ انجام شده و نواقص زیادی داشت. ما نمیتوانیم توصیهای برای متخصصان سلامت و والدین در مورد دفعات مطلوب انجام ساکشن در هنگام ونتیلاسیون نوزادان داشته باشیم.
ارزیابی اینکه درمان با هپارین (هر دو نوع هپارین شکسته نشده (unfractionated heparin; UFH) و LMWH) منجر به کاهش نرخهای مورتالیتی و موربیدیتی در نوزادان نارس و نوزادان متولد شده در دوران ترم (term) مبتلا به ترومبوز تشخیص داده شده میشود یا خیر. مداخله مورد نظر با دارونما (placebo) یا عدم درمان مقایسه میشود. همچنین ارزیابی بیخطری هپاریندرمانی (هر دو نوع UFH و LMWH) به لحاظ آسیبهای بالقوه آن.
تجزیهوتحلیل زیر‐گروهها برای بررسی سن بارداری (gestational age)، وزن هنگام تولد، وضعیت تشخیص ترومبوز (thrombus)، وجود یک خط مرکزی، سابقه مثبت فامیلی به لحاظ اختلالات ژنتیکی (ترومبوفیلیا (thrombophilia))، کمبود پروتئین S و پروتئین C، جهش متیلن تترا هیدرو فولات ردکتاز (methylenetetrahydrofolate reductase [MTHFR] mutation)، روش استعمال هپارین، نوع هپارین مورد استفاده و محل ترومبوز برنامهریزی شدند (به بخش مربوط به «تجزیهوتحلیل زیر‐گروه و بررسی دقیق ناهمگونی» مراجعه کنید).
سوال مطالعه مروری: آیا استفاده از هپارین (heparin) شانس بقا و سایر پیامدهای مهم را در نوزادان تازه متولد شده با شواهدی حاکی از ابتلا به ترومبوز (thrombosis) (تشکیل لخته خونی) بهبود میبخشد؟
پیشینه: میان کودکان بیمار، نوزادان تازه متولد شده به دلیل تفاوت در سیستم هموستاتیک (hemostatic system) نوزادان در گروه پُر‐خطر ابتلا به ترومبوز قرار دارند. تشکیل لخته خون غیر‐طبیعی ممکن است در یک شریان (artery) (خونی که از قلب خارج میشود) یا یک ورید (vein) (خونی که به سمت قلب جریان پیدا میکند) شروع شود. استراتژیهای مدیریتی مختلفی شامل طیفی از «عدم اقدام و مشاهده» تا مدیریت فعالانه با هدف حل لختهها (فیبرینولیتیک (fibrinolytic)) و پیشگیری از تشکیل لخته (آنتیکوآگولانت (anticoagulant)) توصیف شدهاند. عوارض جانبی ناشی از مدیریت فعالانه که بروز آنها امکانپذیر است عبارتند از خونریزیهای ثانویه. با وجود این، در برخی موارد، ترومبوز میتواند یک رویداد تهدید کننده زندگی باشد که نیاز به مدیریت فعالانه دارد. علیرغم شواهد محدود درباره درمان آنتیکوآگولانت در نوزادان، هپارین یک روش درمانی استاندارد شده است. توصیههای اخیر و رژیمهای دوزی (dosing regimens) برای درمان ضد‐انعقادی (anticoagulative treatment) مبتنی بر مطالعات کنترل نشده بوده و از دادههای به دست آمده از گزارشهای مربوط به گروه سنی بزرگسالان و کودکان بیمار اقتباس شده است. شواهد تا می ۲۰۱۶ بهروز است.
ویژگیهای مطالعه و نتایج: ما هیچ مطالعهای را وارد این مرور نکردیم و هیچ مطالعه در حال انجامی را شناسایی نکردیم.
دو کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده که در مجموع ۱۵۵ نوزاد را ثبتنام کردند، معیارهای ورود به مرور را داشتند. هر دو کارآزمایی، هپارین با دوز پائین را با همان محلول بدون هپارین در نوزادان بسیار زودرس که نیاز به کاتتریزاسیون نافی (umbilical catheterization) دارند، مقایسه کردند. هیچ کارآزمایی که بهطور خاص استفاده از هپارین را در نوزادان در معرض خطر هموراژی داخل بطنی ماتریکس ژرمینال مورد مطالعه قرار دهد، شناسایی نشد.
ما هیچ تفاوتی در نرخ هموراژی داخل بطنی (RR معمولی: ۰,۹۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۱ تا ۱.۴۱؛ RD معمولی: ۰.۰۳‐؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷‐ تا ۰.۱۲؛ ۲ مطالعه؛ ۱۵۵ نوزاد؛ برای RR؛ I² = ۵۷% و برای RD؛ I² = ۶۵%)، هموراژی داخل بطنی شدید (RR معمولی: ۱.۰۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۶ تا ۲.۲۳؛ RD معمولی: ۰.۰۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۱‐ تا ۰.۱۱؛ ۲ مطالعه؛ ۱۵۵ نوزاد؛ برای RR؛ I² = ۰% و برای RD؛ I² = ۰%) و مورتالیتی نوزادان (RR معمولی: ۰.۶۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۸ تا ۱.۶۷؛ RD معمولی: ۰.۰۴‐؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۴‐ تا ۰.۰۶؛ ۲ مطالعه؛ ۱۵۵ نوزاد؛ برای RR؛ I² = ۲۸% و برای RD؛ I² = ۵۰%) نیافتیم. بهطور عمده، به دلیل محدودیت در طرح مطالعه و عدم‐دقت تخمین، ما کیفیت شواهدی را که از این یافتهها حمایت میکرد، بسیار پائین (نرخ هموراژی داخل بطنی) و پائین (هموراژی داخل بطنی شدید و مورتالیتی نوزادان) قضاوت کردیم. دادههای بسیار کمی را درباره سایر پیامدهای مرتبط مانند دیسپلازی ریوی، خونریزی ریوی و مجرای شریانی باز یافتیم، هیچ مطالعهای پیامدهای طولانیمدت (برای مثال ناتوانی در تکامل سیستم عصبی) را ارزیابی نکرد.
سوال مطالعه مروری: آیا هپارین (heparin)، خطر هموراژی داخل بطنی (یعنی خونریزی در مغز) و مورتالیتی را در نوزادان بسیار پرهترم کاهش میدهد؟
پیشینه: هپارین دارویی است که به همراه عوامل دیگر، انعقاد خون را تنظیم میکند. بر اساس یک مطالعه مشاهدهای در نوزادان بسیار پرهترم، پیشنهاد شده که اجرای داروهایی برای پیشگیری از تشکیل لخته خونی (آنتیکوآگولانتها) مانند هپارین ممکن است خطر هموراژی داخل بطنی و پیشرفت هموراژی داخل بطنی، فراوانی عارضه مکرر را در نوزادان پرهترم کاهش دهد. این مرور سیستماتیک، شواهد موجود درباره اثربخشی هپارین در پیشگیری از هموراژی داخل بطنی را در نوزادان بسیار پرهترم سنتز کرد.
ویژگیهای مطالعه: ما دو کارآزمایی را با مجموع ۱۵۵ نوزاد تازه متولد شده بسیار پرهترم برای مقایسه هپارین با دوز پائین با محلول بدون هپارین وارد کردیم.
نتایج: استفاده از هپارین زمانی که با محلول بدون هپارین مقایسه شد، خطرات ناشی از خونریزی در مغز، مورتالیتی یا هر پیامد مرتبط دیگر را در نوزادان بسیار نارس کاهش نمیدهد.
نتیجهگیریها: نتایج این مرور سیستماتیک، با مزیت یا تاثیر مضر هپارین همسو و سازگار هستند و پاسخ قطعی را به سوال مرور نمیدهند.
ده کارآزمایی که ۱۴۶۷ نوزاد را وارد کردند، معیارهای ورود ما را به مطالعه داشتند. محققان در نه کارآزمایی (۱۴۵۸ نوزاد)، باد کردن پایدار را بدون فشردن قفسه سینه تجویز کردند. استفاده از باد کردن پایدار، هیچ تاثیری بر پیامدهای اولیه این مرور نداشت: مرگومیر در اتاق زایمان (RR معمول: ۲,۶۶؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۱۱ تا ۶۳.۴۰؛ I² کاربردی نبود)؛ RD معمول: ۰.۰۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۲‐ تا ۰.۰۲؛ I² = ۰%؛ ۵ مطالعه، ۴۷۹ شرکتکننده)؛ و مرگومیر حین بستری در بیمارستان (RR معمول: ۱.۰۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۳ تا ۱.۴۳؛ I² =۴۲%؛ RD معمول: ۰.۰۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۲‐ تا ۰.۰۴؛ I² = ۲۴%؛ ۹ مطالعه، ۱۴۵۸ شرکتکننده). کیفیت شواهد برای مرگومیر در اتاق زایمان، پائین بود زیرا محدودیتهایی در طراحی مطالعه و عدم دقت در تخمینها وجود داشت (فقط یک مورد مرگومیر در طول مطالعات ثبت شد). برای مرگومیر پیش از ترخیص، کیفیت شواهد در سطح متوسطی قرار داشتند: در پیگیری طولانیتر، مرگومیرهای بیشتری وجود داشت (۱۴۳ = n) اما محدودیتهای موجود در طراحی مطالعه باقی ماندند. میان پیامدهای ثانویه، مدت زمان استفاده از ونتیلاسیون مکانیکی در گروه SLI کوتاهتر بود (تفاوت میانگین (MD): ۵.۳۷‐ روز؛ ۹۵% CI؛ ۶.۳۱‐ تا ۴.۴۳‐؛ I² = ۹۵%؛ ۵ مطالعه؛ ۵۲۴ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین). ناهمگونی، اهمیت آماری، و اندازه تاثیرات این پیامد، عمدتا تحت تاثیر یک مطالعه واحد با خطر بالای سوگیری، قرار داشت: هنگامی که این مطالعه از تجزیهوتحلیل حذف شد، اندازه این تاثیر کاهش یافت (MD؛ ۱.۷۱‐ روز؛ ۹۵% CI؛ ۳.۰۴‐ تا ۰.۳۹‐؛ I² = ۰%). نتایج هیچ تفاوتی را در هریک از پیامدهای ثانویه دیگر نشان ندادند (مانند خطر لولهگذاری داخل نای (endotracheal intubation) خارج از اتاق زایمان تا ۷۲ ساعت پس از تولد (RR معمول: ۰.۹۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۹ تا ۱.۰۴؛ I² =۶۵%؛ ۵ مطالعه؛ ۸۱۱ شرکتکننده)؛ خطر تجویز سورفکتانت طی بستری در بیمارستان (RR معمول: ۰.۹۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۱ تا ۱.۰۸؛ I² = ۰%؛ ۹ مطالعه؛ ۱۴۵۸ شرکتکننده)؛ خطر ابتلا به بیماری ریوی مزمن (RR معمول: ۰.۹۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۳ تا ۱.۱۸؛ I² = ۰%؛ ۴ مطالعه، ۷۳۵ شرکتکننده)؛ پنوموتوراکس (pneumothorax) (RR معمول: ۰.۸۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۷ تا ۱.۴۰؛ I² = ۳۴%؛ ۸ مطالعه، ۱۳۷۷ نوزاد)؛ یا خطر مجرای شریانی باز (patent ductus arteriosus) که نیازمند درمان دارویی باشد (RR معمول: ۰.۹۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۷ تا ۱.۱۲؛ I² = ۴۸%؛ ۷ مطالعه، ۱۱۲۷ نوزاد). کیفیت شواهد برای این پیامدهای ثانویه، متوسط بود (محدودیتها در طراحی مطالعه ‐ GRADE) به جز برای پنوموتوراکس (کیفیت پائین: محدودیتها در طراحی مطالعه و عدم دقت تخمینها ‐ GRADE). برای مقایسه استفاده از باد کردن پایدار اولیه در برابر باد کردن استاندارد در احیای نوزادان با فشردن قفسه سینه، نتوانستیم متاآنالیز را انجام دهیم زیرا فقط یک کارآزمایی را برای ورود به این مرور (یک مطالعه پایلوت با ۹ نوزاد پرهترم) شناسایی کردیم.
سوال مطالعه مروری
آیا استفاده از باد کردن طولانیمدت (یا پایدار) ریه (به مدت بیشتر از ۱ ثانیه) نسبت به باد کردن استاندارد (۱ ثانیه و کمتر)، بقا و سایر پیامدهای مهم را میان کودکان تازه به دنیا آمدهای که در زمان زایمان پروسه احیا را دریافت میکنند، بهبود میبخشد؟
پیشینه
هنگام تولد، ریهها سرشار از مایع هستند که باید توسط هوا جایگزین شود تا نوزادان به درستی تنفس کنند. برخی کودکان دچار مشکل در تثبیت تنفس موثر در زمان تولد هستند، و یک مورد از هر ۲۰ تا ۳۰ نوزاد برای برطرف کردن این مشکل، نیازمند کمک میشوند. از دستگاههای متعددی برای کمک به آغاز تنفس عادی در نوزادان استفاده میشوند. بعضی از این دستگاهها به مراقبان اجازه میدهند تا باد کردنهای طولانی (یا پایدار) را اعمال کنند. این باد کردنهای پایدار ممکن است به باد شدن ریهها کمک کرده و احتمالا ریهها را بهتر از زمانی که به کار گرفته نشوند، باد کرده نگه میدارند.
ویژگیهای مطالعه
تمام مطالعات مرتبط را برای پاسخ به سوال مطالعه مروری گردآوری و تجزیهوتحلیل کرده و ۱۰ مطالعه رایافتیم که ۱۴۶۷ نوزاد را وارد کردند. در همه مطالعات، نوزادان پیش از تاریخ مقرر به دنیا آمده بودند (از هفته ۲۳ تا ۳۶ سن بارداری). باد کردن پایدار بین ۱۵ و ۲۰ ثانیه در فشار بین ۲۰ و ۳۰ سانتیمتر آب (cmH۲O) بهطول انجامید. اغلب مطالعات، یک مورد باد کردن پایدار اضافی یا بیشتر را در موارد پاسخ بالینی ضعیف، برای مثال ضربان قلب پائین مداوم، فراهم کردند. ما یک مطالعه را (که فقط شامل ۹ نوزاد بود) بهصورت جداگانه تجزیهوتحلیل کردیم، زیرا پژوهشگران آن، استفاده از باد کردنهای پایدار یا استاندارد را با فشردن قفسه سینه، یک مداخله اضافی که میتواند به نوزادان در شروع تنفس طبیعی کمک کند، ترکیب کرده بودند.
نتایج کلیدی
مطالعات وارد شده هیچ تفاوت مهمی را از نظر مرگومیر، میزان نیاز به لولهگذاری در طول سه روز نخست زندگی، یا بیماری ریوی مزمن میان کودکانی که باد کردنهای پایدار را در برابر استاندارد دریافت کردند، نشان ندادند. نوزادانی که باد کردن پایدار را در زمان تولد گرفتند، ممکن است روزهای کمتری را با ونتیلاسیون مکانیکی سپری کنند. نتایج چندین مطالعه در حال انجام میتوانند به ما کمک کنند تا تعیین کنیم باد کردنهای پایدار مفید هستند یا مضر. در حال حاضر نمیتوانیم تفاوتهای کوچک تا متوسط موجود را بین دو روش درمانی رد کنیم.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد، پائین تا متوسط بود، چرا که فقط تعداد اندکی از مطالعات این مداخله را بررسی کردند، کودکان اندکی در این مطالعات وارد شدند؛ و بعضی از مطالعات میتوانستند طراحی بهتری داشته باشند.
این مرور تا چه زمانی بهروز است؟
ما برای یافتن مطالعاتی که تا اپریل ۲۰۱۹ منتشر شدند، به جستوجو پرداختیم.
پیشینه
تا همین اواخر، تنها گزینه عملی برای افرادی که مبتلا به آلرژی غذایی بودند، اجتناب از مصرف غذاهای آلرژیک بود. اجتناب از تخممرغ دشوار است، زیرا در بسیاری از غذاها یافت میشود. حتی با اجتناب، ترس از خوردن تصادفی مواد غذایی حاوی تخممرغ به دلیل برچسب گذاری غلط یا آلودگی متقابل، در حال حاضر یک ترس دائمی موجود در حتی افراد بسیار مراقب با آلرژی غذایی است. خوردن اتفاقی غذاهای حاوی تخممرغ میتواند حوادث تهدید کننده حیات ایجاد کند.
ایمونوتراپی خوراکی (oral immunotherapy) نوع جدیدی از درمان آلرژی به تخممرغ است که تحت عنوان حساسیتزدایی یا واکسیناسیون خوراکی نیز شناخته میشود. درمان شامل مصرف مقدار کمی پروتئین تخممرغ در روز است که به تدریج در طول زمان افزایش مییابد تا زمانی که به یک وعده کامل منتهی شود. این روش میتواند پاسخ آلرژیک را به پروتئین تخممرغ به وسیله سیستم ایمنی بدن تغییر دهد و میزان تخممرغی را که میتواند بدون ایجاد واکنشهای جانبی همراه باشد، افزایش دهد.
تاریخ جستوجو
برای این نسخه بهروز شده از مرور تا مارچ ۲۰۱۷ به جستوجو پرداختیم.
ویژگیهای مطالعه
ما ۱۰ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده (مطالعاتی که به طور تصادفی افراد را برای دریافت درمان اختصاص میدهند) را شناسایی کردیم که ایمونوتراپی خوراکی را با دارونما (placebo) (درمان جعلی بدون تخممرغ) یا رژیم اجتناب از مصرف تخممرغ برای افراد مبتلا به آلرژی به تخممرغ مقایسه کردند. ۱۰ مطالعه شامل مجموع ۴۳۹ کودک (۲۴۹ کودک در گروه ایمونوتراپی خوراکی (درمان حاوی تخممرغ) و ۱۹۰ کودک در گروه کنترل (بدون تخممرغ)) بودند که از ۱ سال تا ۱۸ سال سن داشتند.
نتایج کلیدی
شواهد نشان داد که درمان آلرژی به تخممرغ با دادن مقدار کم تخممرغ و افزایش تدریجی آن ممکن است به اکثر کودکان مبتلا به آلرژی به تخممرغ برای تحملبخشی جزئی از تخممرغ کمک کند تا زمانی که آنها مقدار پروتئین تخممرغ روزانه را مصرف کنند. عوارض جانبی طی درمان ایمونوتراپی خوراکی شایع، اما معمولا خفیف تا متوسط بودند. با این وجود، ۲۱ کودک از ۲۴۹ کودک تحت درمان ایمونوتراپی خوراکی برای آلرژی به تخممرغ، به علت واکنش جدی، نیاز به دارو داشتند. این مطالعات اطلاعاتی را در مورد کیفیت زندگی کودکان و خانوادههایشان در طول درمانهای ایمونوتراپی خوراکی گزارش نکردند.
کیفیت شواهد
این کارآزماییها شامل نمونه کوچکی بودند و مشکلاتی مربوط به نحوه انجام آنها وجود داشت، بنابراین مطالعات بیشتری لازم است.
برای هر یک از کارآزماییهای وارد شده، دو نویسنده بهطور مستقل از هم دادهها را استخراج (برای مثال تعداد شرکتکنندگان، وزن هنگام تولد، سن بارداری، نوع سوزن و لوله قفسهسینهای، انتخاب فضای بین دندهای، فشار و دستگاه درناژ) و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند (به عنوان مثال کفایت تصادفیسازی، کورسازی، کامل بودن پیگیری). پیامدهای اولیه در این مرور مورتالیتی در دوره نوزادی و در طول دوره بستری در بیمارستان در نظر گرفته شد.
از رویکرد درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
سوال مطالعه مروری: آیا استفاده از یک سوزن برای آسپیره کردن پنوموتوراکس در مقایسه با یک لوله بین‐دندهای (لوله کار گذاشته شده بین دندهها)، مورتالیتی را در نوزادان کاهش میدهد؟
پیشینه: پنوموتوراکس به وجود هوا در فضای جنب یا پلورال (فضای بین ریه و دیواره قفسه سینه) اطلاق میشود. این یک وضعیت جدی در نوزاد است که ممکن است با استفاده از آسپیراسیون سوزنی یا قرار دادن لوله قفسهسینهای (chest tube) درمان شود. روش اول، کمتر تهاجمی است و ممکن است نیاز به استفاده را از لوله قفسهسینهای از بین ببرد، در نتیجه طول مدت بستری را در بیمارستان کاهش دهد. با این حال شکست آسپیراسیون سوزنی ممکن است متعاقبا منجر به نیاز به قرار دادن لوله قفسهسینهای شود که یک پروسیجر تهاجمی اضافی است. این مرور سیستماتیک، شواهد موجود را درباره اثربخشی این دو تکنیک در درمان پنوموتوراکس در نوزادان ارزیابی میکند.
ویژگیهای مطالعه: ما یک مطالعه (با حضور ۷۰ نوزاد تازه متولد شده) را وارد کردیم که در آن آسپیراسیون سوزنی و به دنبال آن، برداشتن فوری آن، با جاگذاری لوله قفسهسینهای برای درمان پنوموتوراکس مقایسه شده و یک مطالعه (۷۲ نوزاد تازه متولد شده) که آسپیراسیون سوزنی را همراه با آنژیو‐کاتتر باقیمانده در محل، با کارگذاری لوله قفسهسینهای برای درمان پنوموتوراکس مقایسه کردند. شواهد تا جون ۲۰۱۸ بهروز است.
نتایج کلیدی: استفاده از آسپیراسیون سوزنی در مقایسه با جاگذاری لوله قفسهسینهای، مورتالیتی یا هر گونه عوارض مربوط به پروسیجر را کاهش نمیدهد. حدود ۳۰% از نوزادان مبتلا به پنوموتوراکس که با آسپیراسیون سوزنی و به دنبال آن، درآوردن فوری آن درمان شدند، هرگز نیاز به قرار دادن لوله بین‐دندهای پیدا نکردند؛ هیچیک از نوزادان مبتلا به پنوموتوراکس که با آسپیراسیون سوزنی باقیمانده در محل درمان شدند، نیاز به قرار دادن لوله بین‐دندهای پیدا نکردند. با این حال، عوامل چند‐گانهای ممکن است این یافته را توضیح دهند.
کیفیت شواهد: دو کارآزمایی کوچک که شناسایی شدهاند اطلاعات کافی را برای تعیین اینکه کدام یک از این دو روش برای درمان پنوموتوراکس در نوزادان بهتر هستند، ارائه نمیکنند. با این حال به نظر میرسد که آسپیراسیون سوزنی میتواند نیاز به لوله بین‐دندهای را در نسبت مرتبطی از نوزادان تازه متولد شده کاهش دهد.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb