در این مرور ما نه RCT را با مجموع ۳۲۵۳ نفر از اعضای خانه سالمندان وارد کردیم؛ هفت مورد از این کارآزماییها از تصادفیسازی خوشهای استفاده کرده بودند. میانگین سن شرکتکنندگان در طول مطالعات بین ۷۸ تا ۸۶ سال بوده و اکثریت آنها (بیش از ۶۶%) زن بودند. در این مطالعات تعداد افرادی که پروتز دندانی داشتند از ۶۲% تا ۸۷% متغیر بود و تعداد افرادی که دندان نداشتند از ۳۲% تا ۹۰% بودند.
هشت مطالعه مداخلات آموزشی را با اجزای آموزشی و عملی، با مراقبت معمول (بهینه شده) مقایسه کرده بودند، در حالی که تمامی نه مطالعه به مقایسه مداخلات آموزشی با دادن اطلاعات بهتنهایی در برابر مراقبت معمول پرداخته بودند. تمامی مداخلات شامل جلسات آموزشی مربوط به سلامت دهان برای ساکنین خانه سالمندان (پنج کارآزمایی) یا برای ساکنین و کارکنان خانه سالمندان (چهار کارآزمایی) بودند و از بیش از یک جزء فعال استفاده کرده بودند. مدت زمان پیگیری در مطالعات وارد شده از سه ماه تا پنج سال بود.
هیچ مطالعهای دارای خطر پائین سوگیری بود. چهار مطالعه خطر سوگیری بالا داشته و در پنج مطالعه دیگر خطر سوگیری نامشخص بود.
هیچ یک از کارآزماییها، پیامدهای اولیه از پیش تعیین شده ما، شامل «سلامت دهان» و «کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان»، را ارزیابی نکردهاند. همه کارآزماییها سومین پیامد اولیه مورد نظر ما، یعنی «پلاک دندانی یا دندان مصنوعی» را مورد بررسی قرار داده بودند. متاآنالیز (meta‐analysis) انجام شده هیچ گونه شواهدی دال بر وجود تفاوت بین انجام مداخله یا مراقبتهای معمول برای پلاک دندانی (تفاوت میانگین (MD): ۰,۰۴‐؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۲۶‐ تا ۰.۱۷؛ شش کارآزمایی؛ ۴۳۷ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین) یا پلاک دندان مصنوعی (تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): ۰.۶۰‐؛ ۹۵% CI؛ ۱.۲۵‐ تا ۰.۰۵؛ پنج کارآزمایی؛ ۸۱۶ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین) نشان نداد. هیچ مطالعهای به بررسی حوادث جانبی ناشی از مداخلات نپرداخته بود.
سوال مطالعه مروری
ما شواهد مربوط به اثربخشی آموزش سلامت دهان برای ساکنین یا کارکنان خانه سالمندان، را در مقایسه با مراقبت معمول برای بهبود سلامت دهان ساکنین مرور کردیم.
پیشینه
ساکنین خانه سالمندان غالبا توانایی رعایت بهداشت مناسب دهان را ندارند، که عامل مهمی در نگهداری سلامت دهان و دندان و لثهها محسوب میشود. ممکن است کارکنان خانه سالمندان برای ارائه مراقبت مناسب آماده نشده باشند. بنابراین آموزش سلامت دهان برای ساکنین و/یا کارکنان خانه سالمندان میتواند یک استراتژی برای بهبود این وضعیت باشد.
ویژگیهای مطالعه
ما جستوجویی را برای یافتن مطالعات مرتبط که تا ژانویه ۲۰۱۶ به انجام رسیدهاند، انجام داده و به نه کارآزمایی با مجموع ۳۲۵۳ فرد ساکن خانه سالمندان دست یافتیم. میانگین سن ساکنین در این مطالعات بین ۷۸ تا ۸۶ سال بود. در تمامی مطالعات اکثر افراد از دندان مصنوعی استفاده میکردند (بین ۶۲% تا ۸۷%).
این کارآزماییها رویکردهای مختلفی را ارزیابی کردند که شامل برنامههای آموزشی، تمرینات مهارتی، و اطلاعات نوشتاری بودند. موضوعات آنها مسائل دندانی به ویژه مرتبط با افراد سالمند مثل مراقبت از دندانهای مصنوعی، بیماریهای دهان و دندان، پیشگیری از بیماریهای دهانی، وسایل سلامت دهان و دستورالعملهای مراقبت از سلامت دهان بودند. طول مدت کارآزماییها از سه ماه تا پنج سال متغیر بود.
نتایج کلیدی
ما نتوانستیم مزیت آشکاری از آموزش سلامت دندان ساکنین خانه سالمندان به کارکنان و/یا پرستاران، که با پلاک دندان طبیعی و مصنوعی ارزیابی شده بود، شناسایی کنیم. هیچ مطالعهای به ارزیابی سلامت دهان، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت دهان یا حوادث جانبی نپرداخته بود. از آنجا که برنامههای آموزشی به خوبی شرح داده نشده بودند، نمیتوان نتیجهگیریهای مشخصی از نتایج به دست آمده در مورد اثربخشی یا آسیب بالقوه مختص مداخلات آموزش سلامت دهان در خانه سالمندان ارائه داد.
کیفیت شواهد
به طور کلی، کیفیت اطلاعات حاصل از تمامی مطالعات در سطح پائین بود. لازم است کارآزماییهای بالینی برای بررسی مزایا و آسیبهای برنامههای آموزشی سلامت دهان در خانه سالمندان انجام گیرد.
پیشینه
افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروزیس (multiple sclerosis; MS) در تمام مراحل بیماری با عدم قطعیت مواجه هستند. به عنوان مثال، اهمیت تشخیص برای دوره بیماری در آینده همچنان نامشخص است، زیرا تا حدود یک سوم از افراد دچار یک دوره خوشخیم از بیماری با پیشرفت اندک در ناتوانی یا حتی بدون پیشرفت ناتوانی خواهند شد. همچنین در مورد عوارض و اثرات جانبی دارو و درمانهای غیردارویی عدم قطعیت وجود دارد.
افراد مبتلا به MS حق دارند و میخواهند که اطلاعات دقیق، جدیدتر و مرتبطی را دریافت کنند تا بتوانند در مورد تمام تصمیمات مرتبط با بیماری، همچنین تصمیمات مربوط به برنامهریزی زندگی شخصی، انتخابهای آگاهانهای داشته باشند. برای اینکه این اتفاق رخ دهد، دریافت اطلاعات متعادل یک پیششرط است. نشان داده شده که دانش بیماری در افراد مبتلا به MS ضعیف است، بنابراین افراد مبتلا به MS باید مداخلاتی را دریافت کنند که اطلاعات مرتبط را به تمام جنبههای مربوط به آنها ارائه دهند.
نتایج
ما متون پزشکی را در نوامبر ۲۰۱۷ برای یافتن مطالعات مرتبط جستوجو کرده و ۱۱ مطالعه را در مجموع شامل ۱۳۸۷ شرکتکننده، شناسایی کردیم. این مطالعات انواع رویکردها را شامل ارائه اطلاعات کتبی یا کمکهای تصمیمگیری، رهبری (آموزش)، برنامههای آموزشی، و اطلاعات شخصی ارزیابی کردند. کیفیت روشهای انجام مطالعه متفاوت بود. موضوعات شامل درمان تعدیلکننده بیماری، مدیریت عود، استراتژیهای خودمراقبتی، مدیریت خستگی، تنظیم خانواده، و ارتقای سلامت کلی بودند. پنج مطالعهای که سطح دانش را ارزیابی کردند، نشان دادند که ارائه اطلاعات ممکن است دانش شرکتکنندگان را با موفقیت افزایش دهد (شواهد با قطعیت متوسط). پنج مطالعه که تاثیرات تصمیمگیری را گزارش کردند (شواهد با قطعیت پائین) و شش مطالعه که به ارزیابی کیفیت زندگی پرداختند (شواهد با قطعیت پائین)، نتایج متفاوتی را نشان دادند. از آنجایی که مطالعات و مداخلات مورد استفاده بهطور قابل توجهی متفاوت بودند و قطعیت شواهد برای پیامد ما بالا نبود، نتایج ما مانع از یک نتیجهگیری روشن در مورد اثربخشی مداخلات ارائه اطلاعات برای افراد مبتلا به MS شد.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb