جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای Sanam Safi

Joshua Feinberg، Emil Eik Nielsen، Steven Kwasi Korang، Kirstine Halberg Engell، Marie Skütt Nielsen، Kang Zhang، Maria Didriksen، Lisbeth Lund، Niklas Lindahl، Sara Hallum، Ning Liang، Wenjing Xiong، Xuemei Yang، Pernille Brunsgaard، Alexandre Garioud، Sanam Safi، Jane Lindschou، Jens Kondrup، Christian Gluud، Janus C Jakobsen،
دوره ۲۰۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

پیشینه
شیوع سوء‌تغذیه ناشی از بیماری در بیمارستان‌های اروپای غربی حدود ۳۰% تخمین زده شده است. در مورد این موضوع که وضعیت تغذیه‌ای ضعیف موجب پیامد بالینی ضعیف‌تر می‌شود یا اینکه فقط با آن مرتبط است، هیچ توافقی وجود ندارد. هدف تمام اشکال حمایت تغذیه‌ای، افزایش جذب مواد مغذی ضروری و بهبود پیامد بالینی است. مرورهای پیشین با توجه به تاثیرات حمایت تغذیه‌ای، نتایج متضادی نشان داده‌اند.
اهداف
ارزیابی مزایا و معایب حمایت تغذیه‌ای در برابر عدم مداخله، درمان معمول یا دارونما (placebo) در بزرگسالان بستری شده در بیمارستان در معرض خطر تغذیه‌ای.
روش های جستجو
پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL) را در کتابخانه کاکرین، MEDLINE (Ovid SP)؛ Embase (Ovid SP)؛ LILACS (BIREME)، و Science Citation Index Expanded (Web of Science) جست‌وجو کردیم. هم‌چنین پلت‌فرم بین‌المللی پایگاه ثبت کارآزمایی‌های بالینی سازمان جهانی بهداشت (www.who.int/ictrp)؛ ClinicalTrials.gov؛ Turning Research Into Practice (TRIP)؛ Google Scholar و BIOSIS، هم‌چنین کتاب‌شناختی‌های مرتبط با مقالات مرور و فایل‌ها یا مدارک شخصی را جست‌وجو کردیم. تمام جست‌وجوها تا فوریه ۲۰۱۶ به‌روز هستند.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده را صرف‌ نظر از نوع انتشار، تاریخ انتشار و زبان، برای مقایسه حمایت تغذیه‌ای در برابر کنترل در بزرگسالان بستری شده در بیمارستان در معرض خطر تغذیه وارد کردیم. کارآزمایی‌های مربوط به ارزیابی حمایت تغذیه‌ای غیر‐استاندارد را از مرور خارج کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
از روش‌های استاندارد روش‌شناسی مورد نظر کاکرین و گروه هپاتوبیلیاری در کاکرین استفاده کردیم. برای ارزیابی خطرات خطای سیستماتیک (سوگیری (bias)) از حوزه‌های کارآزمایی استفاده کردیم. تجزیه‌وتحلیل‌های مرحله‌‏ای کارآزمایی (Trial Sequential Analyses) کارآزمایی را برای خطرات خطاهای تصادفی انجام دادیم. مقدار P (یا P value) معادل ۰,۰۲۵ یا کمتر را دارای اهمیت آماری در نظر گرفتیم. از متدولوژی درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) استفاده کردیم. پیامدهای اولیه ما مورتالیتی به هر علتی، حوادث جانبی جدی و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بود.
نتایج اصلی

۲۴۴ کارآزمایی بالینی تصادفی‌سازی شده را با ۲۸,۶۱۹ شرکت‌کننده وارد کردیم که معیارهای ورود ما را داشتند. تمام کارآزمایی‌ها را در معرض خطر بالای سوگیری (bias) در نظر گرفتیم. دو کارآزمایی، یک سوم تمام شرکت‌کنندگان وارد شده را دربرگرفتند. شرکت‌کنندگان وارد شده با توجه به بیماری، ناهمگون بودند (۲۰ تخصص مختلف پزشکی). مداخلات آزمایشی شامل تغذیه وریدی (parenteral nutrition) (۸۶ کارآزمایی)؛ تغذیه روده‌ای (enteral nutrition) (لوله تغذیه) (۸۰ کارآزمایی)؛ حمایت تغذیه‌ای دهانی (oral nutrition support) (۵۵ کارآزمایی)؛ مداخله آزمایشی ترکیبی (mixed experimental intervention) (۱۲ کارآزمایی)؛ حمایت تغذیه‌ای عمومی (general nutrition support) (۹ کارآزمایی)؛ و مواد غذایی غنی شده (fortified food) (۲ کارآزمایی) بودند. مداخلات کنترل شامل درمان معمول (۱۲۲ کارآزمایی)؛ عدم مداخله (۱۰۷ کارآزمایی)؛ و دارونما (۱۵ کارآزمایی) بودند. مداخله در ۲۰۴/۲۴۴ کارآزمایی، سه روز یا بیشتر ادامه یافت.

هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت بین حمایت تغذیه‌ای و کنترل مورتالیتی در کوتاه‐مدت (پایان مداخله) یافت نشد. خطر مطلق، ۸,۳% در گروه‌های کنترل در مقایسه با ۷.۸%؛ (۷.۱% تا ۸.۵%) در گروه‌ مداخله، بر اساس خطر نسبی (RR): ۰.۹۴ بود (۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۸۶ تا ۱.۰۳؛ ۰.۱۶ = P؛ ۲۱,۷۵۸ شرکت‌کننده، ۱۱۴ کارآزمایی، شواهد با کیفیت پائین). ما هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت بین حمایت تغذیه‌ای و کنترل مورتالیتی در درازمدت نیافتیم (حداکثر زمان پیگیری). خطر مطلق ۱۳.۲% در گروه کنترل در مقایسه با ۱۲.۲% (۱۱.۶% تا ۱۳%) پیگیری مداخلات تغذیه‌ای بر اساس RR معادل ۰.۹۳ بود (۹۵% CI؛ ۰.۸۸ تا ۰.۹۹؛ ۰.۰۳ = P؛ ۲۳,۱۷۰ شرکت‌کننده، ۱۲۷ کارآزمایی، شواهد با کیفیت پائین). تجزیه‌وتحلیل مرحله‌‏ای کارآزمایی نشان داد که ما فقط اطلاعات کافی را برای ارزیابی کاهش خطر نسبی حدود ۱۰% یا بیشتر را در اختیار داشتیم. کاهش خطر نسبی ۱۰% یا بیشتر ممکن بود رد شود.

ما هیچ شواهدی را مبنی بر تفاوت بین حمایت تغذیه‌ای و کنترل حوادث جانبی جدی کوتاه‐مدت به دست نیاوردیم. خطر مطلق، ۹,۹% در گروه کنترل در برابر ۹.۲%؛ (۸.۵% تا ۱۰%)، تغذیه بر اساس RR معادل ۰.۹۳ بود (۹۵% CI؛ ۰.۸۶ تا ۱.۰۱؛ ۰.۰۷ = P؛ ۲۲,۰۸۷ شرکت‌کننده، ۱۲۳ کارآزمایی، شواهد با کیفیت پائین). در پیگیری طولانی‌مدت، کاهش خطر ابتلا به حوادث جانبی جدی ۱.۵% بود، از ۱۵.۲% در گروه کنترل تا ۱۳.۸%؛ (۱۲.۹% تا ۱۴.۷%) در گروه پیگیری حمایت تغذیه‌ای بود (RR: ۰.۹۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۵ تا ۰.۹۷؛ ۰.۰۰۴ = P؛ ۲۳,۴۱۳ شرکت‌کننده، ۱۳۷ کارآزمایی، شواهد با کیفیت پائین). با این حال، تجزیه‌وتحلیل مرحله‌‏ای کارآزمایی نشان داد که فقط تنها اطلاعات کافی را برای ارزیابی کاهش خطر نسبی در حدود ۱۰% یا بیشتر در اختیار داشتیم. کاهش خطر نسبی ۱۰% یا بیشتر ممکن بود رد شود.

تجزیه‌وتحلیل مرحله‌‏ای کارآزمایی فقط در مورد تغذیه روده‌ای نشان داد که تغذیه روده‌ای ممکن است حوادث جانبی جدی را در حداکثر زمان پیگیری در افراد مبتلا به بیماری‌های مختلف کاهش دهد. ما نتوانستیم تاثیر مثبتی از حمایت تغذیه‌ای دهانی یا حمایت تغذیه‌ای وریدی بر مورتالیتی به هر علتی و حوادث جانبی جدی در هر زیر‐گروه بیابیم.

فقط ۱۶ کارآزمایی، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را ارزیابی کردند. ما یک متاآنالیز درباره دو کارآزمایی که نمره مفید EuroQoL را در پیگیری طولانی‌مدت گزارش کردند، انجام دادیم و شواهد با کیفیت بسیار پائین را درباره تاثیرات حمایت تغذیه‌ای بر کیفیت زندگی یافتیم (تفاوت میانگین (MD): ۰,۰۱‐؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۳‐ تا ۰.۰۱؛ ۳۹۶۱ شرکت‌کننده، دو کارآزمایی). تجزیه‌وتحلیل‌های مرحله‌‏ای کارآزمایی نشان داد که ما برای تایید یا رد تاثیرات بالینی مداخله مرتبط بر کیفیت زندگی، اطلاعات کافی نداشتیم.

حمایت تغذیه‌ای ممکن است وزن را در پیگیری کوتاه‐مدت افزایش دهد (MD: ۱,۳۲ کیلوگرم؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۵ تا ۲.۰۰، ۵۴۴۵ شرکت‌کننده، ۶۸ کارآزمایی، شواهد با کیفیت بسیار پائین).

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

در مورد تاثیرات حمایت تغذیه‌ای بر مورتالیتی و حوادث جانبی جدی، شواهد با کیفیت پائین وجود دارد. بر اساس نتایج مرور ما، به نظر نمی‌رسد که حمایت تغذیه‌ای منجر به کاهش خطر نسبی در حدود ۱۰% یا بیشتر در مورتالیتی به هر علتی یا حوادث جانبی جدی در پیگیری کوتاه‐مدت و طولانی‌مدت شود.

شواهد با کیفیت بسیار پائین در مورد افزایش وزن با حمایت تغذیه‌ای در پایان درمان در بزرگسالان بستری شده در بیمارستان که مشخص شده در معرض خطر تغذیه‌ای هستند، وجود دارد. تاثیرات حمایت تغذیه‌ای بر تمام پیامدهای باقی‌مانده، نامشخص است.

علی‌رغم جمعیت بالینی ناهمگون و خطر بالای سوگیری تمام کارآزمایی‌های وارد شده، تجزیه‌و‌تحلیل ما علائم محدودی را از ناهمگونی آماری نشان داد. کارآزمایی‌های بیشتر ممکن است برای ارزیابی تغذیه روده‌ای (تغذیه با کمک لوله) برای گروه‌های بیماران مختلف ضروری باشد. کارآزمایی‌های آینده باید با خطرات پائین خطاهای سیستماتیک و خطرات پائین خطاهای تصادفی انجام شوند و هم‌چنین باید کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را ارزیابی کنند.

خلاصه به زبان ساده

حمایت تغذیه‌ای در بزرگسالان در معرض خطر سوء‌تغذیه بستری شده در بیمارستان

سوال مطالعه مروری

ما مزایا و مضرات حمایت تغذیه‌ای ارائه شده به بزرگسالان بستری شده در بیمارستان را که در معرض خطر سوء‌تغذیه قرار داشتند، بر اساس روش‌های مختلف، اعم از رسمی و تایید شده تا بر اساس نظر محققان کارآزمایی، مرور کردیم.

پیشینه

افرادی که هنگام ورود به بیمارستان دچار سوء‌تغذیه هستند، ممکن است در معرض خطر بالای مرگ‌ومیر باشند یا احتمالا دچار عوارض جدی شوند. دریافت حمایت تغذیه‌ای ممکن است به آنها کمک کند، هرچند که سوء‌تغذیه ممکن است با بیماری‌های مهم شدیدی در ارتباط باشد. در این مورد، مداخلات ویژه با هدف بهبود وضعیت تغذیه آنها، کمکی نخواهد کرد، زیرا به‌خودی‌خود، وضعیت تغذیه‌ای ضعیفی که باعث افزایش خطر مرگ‌ومیر یا تجربه آسیب جدی شود، نیست.

تاریخ جست‌وجو
فوریه ۲۰۱۶.

ویژگی‌های مطالعه

ما ۲۴۴ کارآزمایی را با ۲۸,۶۱۹ شرکت‌کننده وارد کردیم. کارآزمایی‌های وارد شده، تاثیرات انواع مختلف حمایت تغذیه‌ای را ارزیابی کردند (یعنی مشاوره رژیم غذایی، غنی‌سازی منظم غذاها با پروتئین و کالری‌های اضافی، مکمل‌های پروتئین‌ (protein shakes)، تغذیه از طریق یک کاتتر مستقیم به‌ داخل ورید یا از طریق یک لوله مستقیم به داخل معده و روده). حمایت تغذیه‌ای برای افراد حاضر در کارآزمایی که بیمار و دارای انواع مختلف بیماری‌ها و تحت پروسیجرهای مختلف بودند، ارائه شد. آنچه که در همه آنها شایع بود، این بود که تمام کارآزمایی‌ها حداقل بر اساس یک معیار، از جمله نظر بالینی انجام دهندگان کارآزمایی، در معرض خطر بودند.

نتایج کلیدی

هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت بین حمایت تغذیه‌ای و کنترل از نظر خطر مرگ‌ومیر نیافتیم. ما دریافتیم که ۸,۳% از افراد در پیگیری کوتاه‐مدت در گروه کنترل، در مقایسه با ۷.۸% میان کسانی که حمایت تغذیه‌ای دریافت کردند، فوت کردند (شواهد با کیفیت پائین). در طولانی‌ترین دوره پیگیری، ۱۳.۲% از افراد در گروه کنترل در مقایسه با ۱۲.۲% در افرادی که از نظر تغذیه‌ای حمایت شده بودند، درگذشتند (شواهد با کیفیت پائین). ما هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت بین حمایت تغذیه‌ای و کنترل از نظر خطر عوارض جدی در کوتاه‐مدت نیافتیم. نرخ عوارض جدی در افراد گروه کنترل در پیگیری کوتاه‐مدت ۹.۹% در مقایسه با ۹.۲% در گروه تغذیه بود (شواهد با کیفیت پائین). در پیگیری طولانی‌مدت، ۱۵.۲% از افراد گروه کنترل، در مقایسه با ۱۳.۸% در گروه تغذیه، دارای عوارض جدی بودند (شواهد با کیفیت پائین). این نتایج، فقط بر اساس بیش از ۲۱,۰۰۰ شرکت‌کننده به دست آمده است. در مقایسه با افراد گروه کنترل، تغذیه ممکن است وزن را در حدود ۱.۳۲ کیلوگرم افزایش دهد. به طور میانگین، افزایش وزن ۱.۳۲ کیلوگرم، مزیت نامطمئن است. به دلیل تنوع گزارش این اطلاعات، نتوانستیم تاثیرات آن را بر کیفیت زندگی به طور قابل ملاحظه‌ای ارزیابی کنیم. هنگامی که ما انواع مختلف حمایت تغذیه‌ای را جست‌وجو کردیم، یک تجزیه‌و‌تحلیل ثانویه نشان داد که تغذیه روده‌ای ممکن است سودمند باشد، عوارض جدی را در حداکثر زمان پیگیری کاهش دهد، اما قدرت این یافته، پائین است.

کیفیت شواهد

شواهد مربوط به نتیجه‌گیری ما، برای مرگ‌ومیر و عوارض جدی دارای کیفیت پائین و برای وزن دارای کیفیت بسیار پائین است. تمام کارآزمایی‌ها دارای خطر سوگیری (bias) بالا بودند (یعنی تمام کارآزمایی‌ها به روشی انجام گرفتند که ممکن است مزایای حمایت تغذیه‌ای را بیش از حد ارزیابی کرده و مضرات آن را دست کم گرفته باشند). نتایج به دست آمده برای مرگ‌ومیر و عوارض جدی، هم‌سو و سازگار بود، اما در تمام مطالعات، دارای سطوح بالای تغییرات در تاثیرات آن بر روی وزن بود.


Joshua Feinberg، Emil Eik Nielsen، Janette Greenhalgh، Juliet Hounsome، Naqash J Sethi، Sanam Safi، Christian Gluud، Janus C Jakobsen،
دوره ۲۰۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

پیشینه
در سال ۲۰۱۲ تقریبا ۳,۷ میلیون نفر در سراسر جهان در اثر ابتلا به سندرم کرونری حاد فوت کردند. سندرم کرونری حاد، که همچنین تحت نام انفارکتوس میوکارد یا آنژین پکتوریس ناپایدار شناخته شده، به دلیل انسداد ناگهانی عروق خونی تامین کننده ماهیچه قلب ایجاد می‌شود. مداخله کرونری از راه پوست (percutaneous coronary intervention) اغلب برای سندرم کرونری حاد استفاده می‌شود، اما مطالعات مروری سیستماتیک قبلی در خصوص مقایسه اثرات استنت‌های دارای پوشش دارویی (drug‐eluting stents) با استنت‌های فلزی بدون پوشش (bare‐metal stents) نتایج متناقضی از نظر انفارکتوس میوکارد نشان داده‌اند؛ به‌طور کامل خطر خطاهای تصادفی و سیستماتیک را در نظر نگرفته؛ و شامل تمام کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده مرتبط نبوده‌اند.
اهداف
ارزیابی مزایا و مضرات استنت‌های دارای پوشش دارویی در مقابل استنت‌های فلزی بدون پوشش در افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد.
روش های جستجو
پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase؛ منابع علمی سلامت آمریکای لاتین و کارائیب (LILACS)؛ SCI‐EXPANDED، و BIOSIS را از آغاز به کار تا ژانویه ۲۰۱۷ جست‌وجو کردیم. همچنین دو پایگاه ثبت کارآزمایی‌های بالینی، بانک‌های اطلاعاتی آژانس دارویی اروپا (European Medicines Agency) و اداره غذا و داروی ایالات متحده (US Food and Drug Administration) و وب‌سایت‌های شرکت دارویی را بررسی کردیم. به‌ علاوه، فهرست منابع مقالات مطالعه مروری و کارآزمایی‌های مرتبط را جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده که اثرات استنت‌های دارویی را در مقابل استنت‌های فلزی بدون پوشش برای سندرم کرونری حاد ارزیابی کردند. کارآزمایی‌ها را بدون توجه به نوع انتشار، وضعیت، تاریخ، یا زبان آنها وارد کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
پروتکل منتشر شده و پیشنهادهای روش‌شناسی کاکرین خود را دنبال کردیم. دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم داده‌ها را استخراج کردند. خطرات خطای سیستماتیک را بر اساس حوزه‌های سوگیری (bias) ارزیابی کردیم. تجزیه‌وتحلیل‌های مرحله‌‏ای کارآزمایی (Trial Sequential Analyses) را برای کنترل خطرات خطاهای تصادفی انجام دادیم. پیامدهای اولیه ما مورتالیتی به هر علتی، وقایع مهم قلبی‌عروقی، عوارض جانبی جدی، و کیفیت زندگی بودند. پیامدهای ثانویه عبارت بودند از آنژین، مورتالیتی قلبی‌عروقی، و انفارکتوس میوکارد. نقطه زمانی ارزیابی اولیه، در حداکثر دوره پیگیری بود. کیفیت شواهد را با رویکرد درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی

ما ۲۵ کارآزمایی را انتخاب کردیم که مجموعا ۱۲,۵۰۳ شرکت‌کننده را تصادفی‌سازی کردند. همه کارآزمایی‌ها در معرض خطر بالای سوگیری بوده، و سطح کیفیت شواهد طبق GRADE از پائین تا بسیار پائین متغیر بود. ما ۲۲ کارآزمایی را وارد کردیم که در آن شرکت‌کنندگان مبتلا به انفارکتوس میوکارد با ST افزایش‌ یافته بودند، ۱ کارآزمایی که در آن شرکت‌کنندگان مبتلا به انفارکتوس میوکارد بدون ST افزایش‌ یافته بودند، و ۲ کارآزمایی که در آنها شرکت‌کنندگان ترکیبی را از سندرم‌های کرونری حاد داشتند.

متاآنالیزها در حداکثر دوره پیگیری نشان داد که هیچ تفاوتی در مقایسه میان استنت‌های دارای پوشش دارویی و استنت‌های فلزی بدون پوشش از نظر خطر مورتالیتی به هر علتی یا وقایع مهم قلبی‌عروقی وجود نداشت. خطر مطلق مرگ ۶,۹۷% در گروه استنت‌های دارای پوشش دارویی در مقایسه با ۷.۷۴% در گروه استنت‌های فلزی بدون پوشش (خطر نسبی (RR): ۰.۹۰؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۷۸ تا ۱.۰۳؛ ۱۱,۲۵۰ شرکت‌کننده؛ ۲۱ کارآزمایی/۲۲ مقایسه؛ شواهد با کیفیت پائین) گزارش شد. خطر مطلق یک رویداد قلبی‌عروقی مهم ۶.۳۶% در گروه استنت‌های دارای پوشش دارویی در مقایسه با ۶.۶۳% در گروه استنت‌های فلزی بدون پوشش (RR: ۰.۹۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۳ تا ۱.۱۱؛ ۱۰,۹۳۹ شرکت‌کننده؛ ۱۹ کارآزمایی/۲۰ مقایسه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) بود. نتایج تجزیه‌وتحلیل مرحله‌‏ای کارآزمایی نشان داد که به اطلاعات کافی برای تایید یا رد کاهش ۱۰% خطر نسبی پیش‌بینی شده در مورتالیتی به هر علتی یا وقایع قلبی‌عروقی جدی در حداکثر دوره پیگیری دسترسی نداریم.

متاآنالیزها در حداکثر دوره پیگیری، شواهد مثبتی را از مقایسه استنت‌های دارای پوشش دارویی و استنت‌های فلزی بدون پوشش در خطر بروز عارضه جانبی جدی نشان دادند. خطر مطلق یک عارضه جانبی جدی ۱۸,۰۴% در گروه استنت‌های دارای پوشش دارویی در مقایسه با ۲۳.۰۱% در گروه استنت‌های فلزی بدون پوشش (RR: ۰.۸۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۴ تا ۰.۸۶؛ ۱۱,۷۲۴ شرکت‌کننده؛ ۲۲ کارآزمایی/۲۳ مقایسه؛ شواهد با کیفیت پائین) بود، و تجزیه‌وتحلیل مرحله‌‏ای کارآزمایی این نتایج را تاکید کرد. زمانی که هر نوع خاصی از عوارض جانبی وارد شده در پیامد عارضه جانبی جدی به‌طور جداگانه ارزیابی شدند، اکثر وقایع، بازسازی دوباره جریان خون (revascularisation) عروق هدف بودند. زمانی که بازسازی دوباره جریان خون عروق هدف به‌طور جداگانه‌ای تحلیل شدند، متاآنالیز شواهدی را از منفعت استنت‌های دارای پوشش دارویی نشان داد و تجزیه‌وتحلیل مرحله‌‏ای کارآزمایی این نتیجه را تایید کرد.

متاآنالیزها در حداکثر دوره پیگیری، هیچ تفاوتی را در مقایسه استنت‌های دارای پوشش دارویی و استنت‌های فلزی بدون پوشش بر خطر مورتالیتی قلبی‌عروقی (RR: ۰,۹۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۶ تا ۱.۰۹؛ ۹۲۴۸ شرکت‌کننده؛ ۱۴ کارآزمایی/۱۵ مقایسه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) یا انفارکتوس میوکارد (RR: ۰.۹۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۲ تا ۱.۱۸؛ ۱۰,۲۱۷ شرکت‌کننده؛ ۱۸ کارآزمایی/۱۹ مقایسه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) نشان ندادند. نتایج تجزیه‌وتحلیل مرحله‌‏ای کارآزمایی نشان داد که اطلاعات کافی را برای تایید یا رد کاهش ۱۰% نسبت خطر پیش‌بینی شده در مورتالیتی قلبی‌عروقی و انفارکتوس میوکارد نداشتیم.

هیچ یک از کارآزمایی‌ها نتایجی را در خصوص کیفیت زندگی یا آنژین گزارش ندادند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

شواهد کنونی نشان می‌دهد که استنت‌های دارای پوشش دارویی ممکن است عوارض جانبی جدی کمتری در مقایسه با استنت‌های فلزی بدون پوشش داشته باشند، بدون اینکه خطر مورتالیتی به هر علتی یا وقایع مهم قلبی‌عروقی را افزایش دهند. با این حال، تجزیه‌وتحلیل مرحله‌‏ای کارآزمایی نشان داد که در حال حاضر اطلاعات کافی برای ارزیابی کاهش ۱۰% خطر نسبی برای مورتالیتی به هر علتی، وقایع مهم قلبی‌عروقی، مورتالیتی قلبی‌عروقی، یا انفارکتوس میوکارد وجود ندارد، و هیچ اطلاعاتی در خصوص کیفیت زندگی یا آنژین در دست نبودند. کیفیت شواهد در این مطالعه مروری از پائین تا بسیار پائین متغیر بود، و ممکن است نتیجه واقعی از نتایج ارائه شده در این مطالعه مروری به‌طور قابل‌ توجهی متفاوت باشد.

انجام کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده بیشتری با خطر پائین سوگیری و خطرات پائین خطاهای تصادفی مورد نیاز است تا مزایا و معایب استنت‌های دارای پوشش دارویی برای سندرم کرونری حاد به‌طور مناسبی ارزیابی شوند. داده‌های بیشتری در خصوص پیامدهای مورتالیتی به هر علتی، وقایع قلبی و عروقی مهم، کیفیت زندگی، و آنژین برای کاهش خطر خطای تصادفی مورد نیاز است.

خلاصه به زبان ساده

مزایا و مضرات استنت‌های دارای پوشش دارویی در مقابل استنت‌‌های فلزی بدون پوشش در افراد مبتلا به سندرم کرونری حاد

پیشینه

سندرم کرونری حاد اصطلاحی است که برای حملات قلبی و نیز درد قفسه سینه در طول استراحت استفاده می‌شود. این سندرم به دلیل کاهش تامین خون مورد نیاز قلب بروز می‌کند که ناشی از باریک‌ شدن رگ‌های تامین کننده قلب یا یک لخته خونی است. طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت، در سال ۲۰۱۲ حدود ۳,۷ میلیون نفر در اثر ابتلا به سندرم کرونری حاد فوت شدند. مداخله عروق کرونر از راه پوست، که عموما به آنژیوپلاستی کرونری شناخته شده، برای درمان عروق بسته یا باریک‌ شده قلب با باد کردن یک بالون استفاده می‌شوند تا به خون اجازه ‌دهند که دوباره در رگ جریان داشته باشد. سپس برای اطمینان از باز ماندن رگ، استنت‌های کرونری در آن قرار داده می‌شوند. دو نوع استنت برای استفاده در دسترس است، استنتی که با دارو پوشیده شده و به کاهش خطر بسته شدن رگ در آینده کمک می‌کند (استنت با پوشش دارویی) و استنت بدون پوشش (استنت فلزی بدون پوشش). هدف ما در این مطالعه مروری، ارزیابی مزایا و مضرات استنت‌های دارای پوشش دارویی در مقایسه با استنت‌های فلزی بدون پوشش بود.

ویژگی‌های مطالعه

بانک‌های اطلاعاتی را از ابتدا تا ژانویه ۲۰۱۷ جست‌وجو کرده و ۲۵ کارآزمایی را یافتیم که در آنها افراد به‌طور تصادفی در گروه‌هایی قرار گرفتند که استنت‌های دارای پوشش دارویی و استنت‌های فلزی بدون پوشش را دریافت کردند. ۲۵ کارآزمایی (۲۶ مقایسه) شامل ۱۲,۵۰۳ بزرگسال با میانگین سنی ۶۰,۸ سال بودند.

نتایج کلیدی

افرادی که استنت‌های دارای پوشش دارویی دریافت کردند در مقایسه با بیمارانی که در گروه استنت‌های فلزی بدون پوشش قرار گرفتند، به نظر می‌رسید که با خطر کمتری از ابتلا به عارضه جانبی جدی روبه‌رو بودند، بدون اینکه بر خطر مرگ به هر دلیل یا به‌طور خاص خطر مرگ ناشی از بیماری قلبی، یا حمله قلبی تاثیر بگذارد. عارضه جانبی جدی که احتمالا با استنت‌های دارای پوشش دارویی پیشگیری می‌شود، تکرار آنژیوپلاستی بالون است. هیچ داده‌ای از کیفیت زندگی یا درد قفسه سینه (آنژین) پس از دریافت استنت گزارش نشد.

کیفیت شواهد

شواهد باید با احتیاط تفسیر شوند، زیرا به دلیل محدودیت‌های کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده وارد شده، کیفیت را از پائین تا بسیار پائین قضاوت کردیم. کیفیت بسیار پائین اساسا به دلیل این بود که همه کارآزمایی‌های وارد شده در معرض خطر بالای سوگیری (bias) قرار داشتند. در نتیجه، نتایج ممکن است منفعت بیش‌تری را از استنت‌های دارویی نسبت به اثر واقعی آنها در بالین نشان دهند. به‌ علاوه، اغلب پیامدها در مطالعه مروری ما قدرت آماری کافی را نداشتند. در نتیجه انجام کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده‌ای که به خوبی طراحی شده‌ باشند، ممکن است نتایج مذکور را تغییر دهند.



صفحه ۱ از ۱