ما ۱۲ RCT برای ورود به این مرور شناسایی کردیم؛ مجموع شرکتکنندگان ۷۳۳ نفر بود. مداخلات شامل SIT در کودکان و بزرگسالان دارای آلرژی به مایتهای گرد و غبار خانگی (۱۰ کارآزمایی)، گرده گیاهان، یا دیگر آلرژنهای تنفسی (دو کارآزمایی) بود. این مواد به صورت زیر‐پوستی (شش کارآزمایی)، زیر‐زبانی (چهار کارآزمایی)، دهانی یا داخلدرم (دو کارآزمایی) تجویز شده بودند. در مجموع، خطر سوگیری متوسط بود، از دست دادن نمونهها در پیگیری بالا بود و نبود کورسازی مطالعات به عنوان نگرانی اصلی روششناسی مطرح شد.
پیامدهای اولیه شامل «گزارش شرکتکننده یا والدین وی از بیان وخامت کلی بیماری در پایان درمان»، «گزارش شرکتکننده یا والدین وی از نشانههای خاص اگزما، با معیارهای ذهنی» و «عوارض جانبی، نظیر اپیزودهای حاد آسم یا آنافیلاکسی» بودند. SCORing Atopic Dermatitis (SCORAD) وسیلهای برای اندازهگیری تاثیر درماتیت آتوپیک به وسیله سطح (A)، شدت (B)، و معیارهای ذهنی (C) نظیر خارش و بیخوابی است.
در «گزارش شرکتکننده یا والدین وی از بیان وخامت کلی بیماری در پایان درمان» یک کارآزمایی (۲۰ شرکتکننده) بهبود را در ۷ نفر از ۹ نفر (۷۸%) تحت درمان با SIT در مقایسه با ۳ نفر از۱۱ نفر تحت درمان با دارونما (۲۷%) نشان داده بود (خطر نسبی (RR): ۲,۸۵؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱.۰۲ تا ۷.۹۶؛ ۰.۰۴ = P). مطالعه دیگر (۲۴ شرکتکننده) تفاوتی نیافت: شدت کلی بیماری در ۸ نفر از ۱۳ نفر درمان شده با SIT (معادل ۶۲%) و ۹ نفر از ۱۱ نفر درمان شده با دارونما (۸۱%) بهبود یافته بود (RR: ۰.۷۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۵ تا ۱.۲۶؛ ۰.۳۸ = P). متاآنالیز را به دلیل ناهمگونی زیاد بین این دو مطالعه انجام ندادیم. سطح کیفیت شواهد پائین بود.
در «گزارش شرکتکننده یا والدین وی از یک علامت خاص اگزما، با معیارهای ذهنی» دو کارآزمایی (۱۸۴ شرکتکننده) هیچ پیشرفتی را با استفاده از SIT در قسمت C از SCORAD (تفاوت میانگین (MD): ۰,۷۴‐؛ ۹۵% CI؛ ۱.۹۸‐ تا ۰.۵۰) یا اختلالات خواب (MD: ‐۰.۴۹؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۳‐ تا ۰.۰۶) در مقایسه با دارونما نشان نداده بودند. برای قسمت شدت خارش در قسمت C از SCORAD این دو کارآزمایی (۱۸۴ شرکتکننده) هیچ بهبودی را در خارش با SIT نشان نداده بودند (MD: ‐۰.۲۴؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۰‐ تا ۰.۵۲). یک مطالعه کور نشده دیگر (۶۰ شرکتکننده) نشان داد که SIT خارش را در مقایسه با عدم درمان کاهش میدهد (MD: ‐۴.۲۰؛ ۹۵% CI؛ ۳.۶۹‐ تا ۴.۷۱‐) و نشانههای کلی شرکتکنندگان را کاهش میدهد (P < ۰.۰۱)، اما میتوانیم به دلیل ناهمگونی بالا، این سه مطالعه را با هم تجمیع نکنیم. سطح کیفیت شواهد بسیار پائین بود.
هفت کارآزمایی واکنشهای جانبی سیستمیک را گزارش کرده بودند: ۱۸ نفر از ۲۸۲ نفر (۶,۴%) درمان شده با SIT و ۱۵ نفر از ۲۱۰ نفر با عدم درمان (۷.۱%) واکنشهای سیستمیک داشتند (RR: ۰.۷۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۱ تا ۱.۴۹؛ کیفیت شواهد متوسط بود). همین هفت کارآزمایی واکنشهای جانبی موضعی را گزارش کرده بودند: ۹۰ نفر از ۲۸۰ نفر شرکتکننده (۳۲.۱%) درمان شده با SIT در مقایسه با ۴۴ نفر از ۲۰۴ نفر با عدم درمان (۲۱.۶%) واکنش موضعی را نشان دادند (RR: ۱.۲۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۹ تا ۱.۸۱). از آنجایی که این مطالعات هم همان محدودیتها را داشتند، تلقی ما از کیفیت شواهد همچنان متوسط بود.
از پیامدهای ثانویه ما، بهبود قابل ملاحظه در «ارزیابی کلی وخامت بیماری در پایان درمان توسط پژوهشگر یا پزشک» بود (RR: ۱,۴۸؛ ۹۵% CI؛ ۱.۱۶ تا ۱.۸۸؛ شش کارآزمایی؛ ۲۶۲ شرکتکننده). هیچ کدام از مطالعات پیامدهای ثانویه ما «نمره دادن به وخامت اگزما بر اساس یک مقیاس منتشر شده توسط شرکتکننده یا والدین او» را گزارش نکرده بودند، اما دو مطالعه (۱۸۴ شرکتکننده) که در بالا به آنها اشاره شد، از قسمت C سیستم SCORAD استفاده کرده بودند که ما در پیامد اولیه خود در «گزارش نشانههای خاص اگزما با معیارهای شخصی توسط شرکتکننده یا والدین او» گنجانده بودیم.
یافتههای ما عموما به دلیل کم بودن تعداد مطالعات قطعی نبود. از طریق آنالیزهای زیر‐گروه نتوانستیم نوعی خاصی از آلرژن یا سنی خاص یا حدی از وخامت بیماری را که در آن ایمونوتراپی با آلرژن موفقتر باشد، تعیین کنیم. همینطور نتوانستیم مشخص کنیم که ایمونوتراپی زیر‐زبانی در مقایسه با ایمونوتراپی زیر‐جلدی با واکنشهای جانبی موضعی بیشتری همراه است.
پیشینه
حداقل یک نفر از هر هفت کودک و یک نفر از هر ۵۰ فرد بزرگسال از اگزمای آتوپیک (atopic eczema) رنج میبرند، این بیماری حالتی است که با راشهای قرمز خارشدار شناخته میشود. افراد مبتلا به این بیماری به چیزهایی در محیط حساسیت دارند، نظیر مایتهای گرد و غبار خانگی، و تماس با مواردی که به آن آلرژی دارند اگزمای آنها را بدتر میکند. ایمونوتراپی اختصاصی با آلرژن (specific allergen immunotherapy) درمانی است که شامل یک دوره تزریق یا تجویز قطره زیر‐زبانی حاوی موادی است که فرد به آن الرژی دارد. این درمان میتواند باعث کاهش وخامت آلرژی فرد و در نتیجه کاهش نشانههای اگزمای آتوپیک شود. این موضوع را که ایمونوتراپی اختصاصی با آلرژن در مقایسه با درمانهای معمول یا دارونما (placebo) باعث بهتر شدن یا بدتر شدن شدت و نشانههای بیماری بر اساس ارزیابی شرکتکنندگان، والدین آنها یا پژوهشگران میشود، بررسی کردیم.
سوال مطالعه مروری
آیا ایمونوتراپی اختصاصی با آلرژن درمان موثری در افراد مبتلا به اگزمای آتوپیک است؟
ویژگیهای مطالعه
این شواهد تا جولای ۲۰۱۵ بهروز است. ما ۱۲ مطالعه با ۷۳۳ شرکتکننده را، هم از بزرگسالان و هم از کودکان یافتیم. مطالعات در مراکز تخصصی آلرژی در نه کشور انجام شده بود. زمان انجام کارآزماییها از چهار ماه تا سه سال بود. ایمونوتراپی به چهار شیوه مختلف برای شرکتکنندگان تجویز شده بود. تولید کنندگان آلرژنها سرمایهگذار هفت مورد از ۱۲ مطالعه بودند.
نتایج کلیدی
بر اساس ارزیابی خود شرکتکنندگان یا والدین آنها از شدت و نشانههای بیماری، شواهدی برای اینکه SIT ممکن است درمان موثری برای اگزمای آتوپیک باشد، در مطالعات وارد شده به این مرور نیافتیم. شواهد محدودی در مورد اینکه SIT ممکن است باعث بهبود شدت بیماری در ارزیابی پژوهشگران شود، یافتیم. ایمونوتراپی آسیبی فراتر از درمانهای معمول یا دارونما نداشت.
کیفیت شواهد
در مجموع، کیفیت شواهد پائین بود. کیفیت شواهد را عمدتا به خاطر تنوع نتایج بین مطالعات، نبود کورسازی در برخی مطالعات، و به طور نسبی کم بودن مطالعات با گزارش پیامدهای مرتبط با بیماران کاهش دادیم. مطالعات بیشتر باید فرمولاسیونهای با کیفیت بالای آلرژنها را با رکورد مشخص در سایر شرایط آلرژیک به کار بگیرند و باید شامل معیارهای پیامدی گزارش شده توسط شرکتکنندگان باشند.
از پروسیجرهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم. حوادث جانبی به دست آمده از مطالعات وارد شده و حوادث جانبی به دست آمده از جستوجویی که برای مرور اول به صورت جداگانه انجام شد را رکورد کردیم. ما به صورت رسمی سوگیری (bias) گزارشدهی را از طریق آمادهسازی نمودار قیفی (funnel plot) ارزیابی کردیم و تجزیهوتحلیل مرحلهای کارآزمایی (trial sequential analysis) را برای اولین پیامد اولیه ‐ نشانههای اگزما در پایان درمان فعال ‐ انجام دادیم.
از سیستم درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای ارزیابی کیفیت شواهد برای هر پیامد استفاده کردیم (در فونت ایتالیک).
۳۹ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده را با ۲۵۹۹ شرکتکننده تصادفیسازی شده وارد کردیم. شرکتکنندگانی را از هر دو جنس، از اولین سال زندگی تا ۵۵ سال (فقط شش مطالعه بزرگسالان را ارزیابی کرد)، که مبتلا به اگزمای خفیف تا شدید بودند، وارد کردیم. کارآزماییها در مراکز مراقبت سلامت اولیه و ثانویه و عمدتا در اروپا یا آسیا انجام شدند. مدت زمان درمان از چهار هفته تا شش ماه متغیر بود، و مدت زمان پیگیری بعد از پایان درمان بین صفر تا ۳۶ ماه بود. دوز استاندارد را وارد نکردیم: محققان از دوزها و غلظتهای مختلف پروبیوتیک استفاده کردند. پروبیوتیکهای مورد استفاده از باکتریهای گونههای لاکتوباسیلوس (Lactobacillus) و بیفیدوباکتریا (Bifidobacteria) بودند، که یا به تنهایی یا در ترکیب با پروبیوتیکهای دیگر مصرف و با یا بدون پرهبیوتیکها ارائه شد. مقایسه کنندهها عبارت بوند از عدم درمان، دارونما، و سایر درمانهای بدون پروبیوتیک.
برای تمام نتایج توصیف شده در این چکیده، مقایسه کننده عدم استفاده از پروبیوتیک بود. درمان فعال از شش هفته تا سه ماه برای تمام نتایج زیر متغیر بود، به جز پیامدهای شدت اگزمای ارزیابی شده توسط محقق، که بالاترین سطح درمان فعال در آن ۱۶ هفته بود. با توجه به نمره، نمره بالاتر، به معنی نشانههای شدیدتر بود. تمام نتایج کلیدی گزارش شده در این چکیده در پایان درمان فعال اندازهگیری شد، به جز حوادث جانبی، که در طول دوره درمان فعال اندازهگیری شد.
پروبیوتیکها احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در نشانههای ارزیابی شده توسط شرکتکننده یا والدین ایجاد میکنند (۱۳ کارآزمایی؛ ۷۵۴ شرکتکننده): شدت نشانهها در مقیاس از ۰ تا ۲۰ پائینتر از ۰,۴۴ نقطه پس از درمان پروبیوتیک بود (۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱.۲۲‐ تا ۰.۳۳؛ شواهد با کیفیت متوسط). تجزیهوتحلیل مرحلهای کارآزمایی (trial sequential analysis) نشان میدهد که حجم نمونههای هدف از ۲۵۸ و ۴۵۶، که برای نشان دادن حداقل تفاوت میانگین به ترتیب ۲‐ و ۱,۵‐ با قدرت ۹۰% ضروری هستند، فراتر رفته، نشان میدهد که انجام کارآزماییهای بیشتر با سویههای پروبیوتیک مشابه برای این پیامد در پایان درمان فعال ممکن است بیفایده باشد.
هنگام اندازهگیری توسط شرکتکننده یا والدین با استفاده از ابزارهای QoL معتبر مبتنی بر بیماری، هیچ شواهدی را نیافتیم که نشان دهند پروبیوتیکها در QoL بیماران مبتلا به اگزما تفاوت ایجاد میکنند (شش مطالعه؛ ۵۵۲ شرکتکننده؛ تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): ۰,۰۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۶‐ تا ۰.۴۲؛ شواهد با کیفیت پائین).
پروبیوتیکها ممکن است نمرات شدت اگزمای ارزیابی شده توسط محقق را اندکی کاهش دهند (۲۴ کارآزمایی؛ ۱۵۹۶ شرکتکننده). در مقیاس ۰ تا ۱۰۳ برای مجموع نمرات شدت درماتیت آتوپیک (Severity Scoring of Atopic Dermatitis; SCORAD)، نمره ترکیب شده از نمره شدت اگزمای ارزیابی شده توسط محقق و نمرهدهی شرکتکننده برای نشانههای اگزما مانند خارش و از دست دادن خواب پس از درمان پروبیوتیک نسبت به پس از عدم درمان با پروبیوتیک کمتر از ۳,۹۱ نقطه بود (۹۵% CI؛ ۵.۸۶‐ تا ۱.۹۶‐؛ شواهد با کیفیت پائین). حداقل تفاوت بالینی مهم برای SCORAD، عدد ۸,۷ تخمین زده شده است.
بین نتایج مطالعات مجزا به وجود سطوح معنیدار تا شدیدی از ناهمگونی غیر‐قابل توضیح پی بردیم. بیشتر مطالعات را در معرض خطر نامشخص سوگیری (bias)؛ شش مطالعه را در معرض خطر بالای سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) و نه مطالعه را در معرض خطر پائین سوگیری قضاوت کردیم.
هیچ شواهدی را نیافتیم که نشان دهند پروبیوتیکها از نظر خطر حوادث جانبی حین درمان فعال تفاوت ایجاد میکنند (خطر نسبی (RR): ۱,۵۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۰ تا ۲.۶۳؛ هفت کارآزمایی؛ ۴۰۲ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین). مطالعات انجام شده در مرور ما که عوارض جانبی را گزارش کردند نشانههای گوارشی را توصیف کردند.
شواهد نشان میدهند که، در مقایسه با عدم استفاده از پروبیوتیک، سویههای پروبیوتیکی که در حال حاضر موجود هستند، احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در بهبود نشانههای اگزمای ارزیابی شده توسط بیمار ایجاد میکنند. پروبیوتیکها ممکن است تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در QoL افراد مبتلا به اگزما یا نمره شدت اگزمای ارزیابی شده توسط محقق ایجاد کنند (با نمرهدهی شرکتکننده برای نشانههای اگزما مانند خارش و از دست دادن خواب ترکیب شد)؛ برای بعدی، تاثیر مشاهده شده کوچک و دارای معنیداری بالینی نامطمئن بود. بنابراین، استفاده از پروبیوتیکها برای درمان اگزما در حال حاضر مبتنی بر شواهد نیست. این نسخه بهروز شده، هیچ شواهدی را از افزایش عوارض جانبی با پروبیوتیکی که در طول مطالعات استفاده شد نیافت، اما یک جستوجوی جداگانه برای یافتن عارضه جانبی از اولین مرور نشان داد که درمان پروبیوتیک با خطر کمتری از حوادث جانبی همراه است.
نتایج، ناهمگونی قابل توجه و غیر‐قابل توضیحی را بین نتایج کارآزماییهای مجزا نشان میدهند. فقط تعداد کمی از مطالعات برخی از پیامدها را اندازهگیری کردند.
مطالعات آینده باید نمرات QoL و حوادث جانبی را در مورد پروبیوتیکهای جدید بهتر اندازهگیری و گزارش کنند. محققان همچنین باید مطالعه زیر‐گروههایی از بیماران (برای مثال بیماران مبتلا به آلرژی آتوپی یا غذایی، بزرگسالان) و استانداردسازی دوز/غلظت پروبیوتیکهای ارائه شده را در نظر بگیرند.
سوال مطالعه مروری
هدف این مرور کاکرین این بود که با استفاده از تجزیهوتحلیل دادههای به دست آمده از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، دریابد که پروبیوتیکها (probiotics) (باکتریها، قارچها، یا مخمرها) در درمان اگزما (eczema) با هر شدت در افراد تمام سنین در مقایسه با دارونما (placebo) (درمان یکسان اما غیر‐فعال)، عدم درمان یا درمان دیگری که شامل پروبیوتیکها نیست، موثر هستند یا خیر. ما میخواستیم بدانیم که درمان با پروبیوتیکها نشانهها، کیفیت زندگی، یا شدت اگزما را در بیماران در پایان درمان فعال و در پیگیری پس از پایان درمان فعال بهبود میبخشد یا خیر.
پیشینه
اگزما یک بیماری خارشدار، غیر‐مسری و التهابی پوست است که ۵% تا ۲۰% از افراد در طول زندگی خود تحت تاثیر آن قرار میگیرند. افراد مبتلا به اگزما در مقایسه با افراد بدون اگزما، در روده خود باکتریهای مختلف و گاهی اوقات التهاب روده دارند. پیشنهاد شده که نشانههای اگزما را میتوان با تغییر ترکیب باکتریهای روده یا کاهش التهاب روده درمان کرد. پروبیوتیکها، که میکروارگانیسمهای زنده دهان هستند، مانند باکتری لاکتوباسیلوس (Lactobacillus) که در شیر و ماست پاستوریزه نشده یافت میشود، ممکن است منجر به این نتیجه شوند.
این یک نسخه بهروز از مرور قبلی کاکرین است که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد؛ این نسخه بهروز مهم است زیرا کارآزماییهای بیشتری از زمان انتشار اولین مرور صورت گرفته، و همچنین استفاده از پروبیوتیکها افزایش یافته و درمانهای جدیدی برای اگزما مورد نیاز است.
ویژگیهای مطالعه
۳۹ کارآزمایی بالینی تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled clinical trials; RCTs) را با ۲۵۹۹ شرکتکننده وارد کردیم، که در جستوجوهای انجام شده تا ژانویه ۲۰۱۷ شناسایی شدند.
این مطالعات شامل افرادی از هر دو جنس و هر سنی بودند، اگرچه اغلب مطالعات کودکانی را ارزیابی کردند که یک متخصص مراقبت سلامت اظهار داشته بود مبتلا به اگزما هستند. شرکتکنندگان، مبتلا به اگزمای با شدت خفیف تا شدید بودند و RCTها درمان با میکروارگانیسمهای زنده (پروبیوتیکها) با دوز و غلظت متفاوت را، که از طریق دهان مصرف شدند، در برابر عدم درمان، دارونما، یا درمان دیگر بدون پروبیوتیک مقایسه کردند.
پروبیوتیکها شامل باکتریهای گونه لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریا (Bifidobacteria) بودند که به تنهایی یا در ترکیب با پروبیوتیکهای دیگر برای یک دوره چهار تا شش ماهه مورد استفاده قرار گرفتند. ما به دنبال مطالعاتی که در رابطه با پیشگیری از اگزما انجام شدهاند، نبودیم. اکثر مطالعات در اروپا و بعضی از آنها در آسیا، استرالیا، و نیوزیلند ‐ همگی در محیط پزشکی ‐ انجام شدند. بیشتر مطالعات به صورت تکمرکزی انجام شدند. نویسندگان مرور محدودیتهای زبان را در انتخاب مطالعه اعمال نکردند. ده مطالعه از شرکتهای تولید کننده پروبیوتیکها حمایت مالی دریافت کردند و چهار مطالعه منابع مالی را اعلام نکردند.
نتایج کلیدی
لطفا توجه داشته باشید که نتایج این خلاصه بر اساس موارد زیر است: مقایسه پروبیوتیک در برابر عدم مصرف پروبیوتیک؛ درمان بیش از شش هفته تا سه ماه، به جز پیامدهای شدت اگزمای ارزیابی شده توسط محقق، برای شرکتکنندگانی که طولانیمدت تحت درمان قرار گرفتند (۱۶ هفته)؛ و پیامدهایی که در پایان دوره درمان اندازهگیری شدند، غیر از حوادث جانبی، که در طول درمان مورد ارزیابی قرار گرفتند. در طرف دیگر، پیامدهایی بودند که توسط شرکتکنندگان یا والدین اندازهگیری شدند. مطالعات وارد شده انواع پروبیوتیکها را با غلظتها یا دوزهای متفاوت مورد بررسی قرار دادند. با توجه به نمره، نمره بالاتر، به معنی نشانههای شدیدتر بود.
ما دریافتیم که پروبیوتیکهایی که در حال حاضر موجود هستند، احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در کاهش نشانههای اگزما، مانند خارش و از دست دادن خواب ایجاد میکنند (شواهد با کیفیت متوسط).
با این حال، متوجه شدیم که این پروبیوتیکها ممکن است شدت اگزمایی را که توسط بیماران و متخصصان مراقبت سلامت آنها به صورت ترکیبی رتبهبندی شده، اندکی کاهش دهند (شواهد با کیفیت پائین)، اگرچه این موضوع که چنین تغییری برای بیماران معنیدار است یا خیر، نامطمئن است.
با توجه به کیفیت زندگی بیمار، هیچ شواهدی نیافتیم که نشان دهد پروبیوتیکها منجر به ایجاد تفاوت میشوند (شواهد با کیفیت پائین).
شواهدی حاکی از افزایش حوادث جانبی نیافتیم؛ عوارضی که در مطالعات وارد شده مرتبط با درمان گزارش شدند عبارت بودند از درد شکم و روده همراه با اسهال، یبوست، استفراغ و درد کولیک (شواهد با کیفیت پائین).
تجزیهوتحلیلها نشان میدهند که انجام مطالعات بیشتر در مورد پروبیوتیک که به ارزیابی تاثیرات نشانههای اگزما بپردازند، شاید ارزشمند نباشند، زیرا بعید است که بتوانند این پیامد را در پایان درمان فعال تغییر دهند.
کیفیت شواهد
سطح کیفیت شواهد حمایت کننده از یافتههای کلیدی ما پائین بود، به جز یک مدرک درباره نشانههای اگزمای ارزیابی شده توسط شرکتکننده که دارای کیفیت متوسط بود. دلایل این امر عبارت بودند از تنوع بین مطالعات، که قابل توضیح نبود و داده کافی وجود نداشت.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb