جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای Raymond J Chan

Natalie K Bradford، Rachel M Edwards، Raymond J Chan،
دوره ۲۰۱۵، شماره ۰ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

پیشینه
دستورالعمل‌ها و اقدامات بالینی برای پیشگیری از عوارض مرتبط با کاتترهای وریدی مرکزی (central venous catheter; CVC) در سراسر جهان تنوع بسیاری دارند. اکثر موسسات درمانی استفاده از هپارین را برای پیشگیری از انسداد توصیه می‌کنند؛ با این حال، در مورد نیاز به هپارین شبهاتی وجود دارد و شواهد پیشنهاد می‌کنند که نرمال سالین (کلرید سدیم ۰,۹%) ممکن است به همان اندازه هپارین موثر باشد. استفاده از هپارین بدون خطر نیست، ممکن است غیر‐ضروری باشد و همچنین با افزایش هزینه‌های درمانی همراه است. این یک به‌روز‌رسانی از مطالعه مروری است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.
اهداف
ارزیابی تاثیرات بالینی (مزایا و مضرات) فلاشینگ متناوب نرمال سالین در برابر هپارین برای پیشگیری از انسداد کاتترهای وریدی مرکزی طولانی‌‐مدت در نوزادان و کودکان.
روش های جستجو
متخصص اطلاعات گروه عروق در کاکرین، به جست‌وجو در پایگاه ثبت تخصصی گروه عروق در کاکرین، بانک‌های اطلاعاتی CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase و CINAHL و پلت‌فرم بین‌المللی پایگاه ثبت کارآزمایی‌های بالینی سازمان جهانی بهداشت و پایگاه‌های ثبت کارآزمایی‌های ClinicalTrials.gov تا ۹ اپریل ۲۰۱۹ پرداخت. همچنین کنترل منابع، جست‌وجو در استنادات و تماس با نویسندگان مطالعه را برای شناسایی مطالعات بیشتر انجام دادیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده‌ای (randomised controlled trials; RCTs) را وارد کردیم که اثربخشی فلاشینگ متناوب را با نرمال سالین در برابر هپارین برای پیشگیری از انسداد CVC‌های طولانی‌‐مدت در نوزادان و کودکان تا ۱۸ سال مقایسه کردند. CVCهای موقت و کاتترهای مرکزی را که به صورت محیطی تعبیه شدند (peripherally inserted central catheter; PICC) از مطالعه خارج کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم معیارهای ورود کارآزمایی‌، کیفیت کارآزمایی و داده‌های استخراج شده را بررسی کردند. کیفیت مطالعه را با ابزار خطر سوگیری (bias) کاکرین ارزیابی کردیم. برای پیامدهای دو‐حالتی، نسبت میزان (RR) و ۹۵% فاصله اطمینان (CI) متناظر را محاسبه کردیم. با استفاده از یک مدل اثرات تصادفی، داده‌ها را جمع‌بندی کرده؛ و از درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای ارزیابی قطعیت کلی شواهد حمایت کننده از پیامدهای بررسی شده در این مرور استفاده کردیم.
نتایج اصلی
یک مطالعه جدید را در این به‌روزرسانی شناسایی کرده، و تعداد کل مطالعات وارد شده را به چهار مورد (۲۵۵ شرکت‌کننده) رساندیم. چهار کارآزمایی به‌طور مستقیم استفاده از نرمال سالین و هپارین را مقایسه کردند؛ هر چند مطالعات همگی از پروتکل‌های مختلفی برای بازوهای مداخله و کنترل بهره گرفتند، و همه آنها از غلظت‌های مختلف هپارین استفاده کردند. فراوانی‌های مختلف فلاشینگ نیز بین مطالعات گزارش شدند. علاوه بر این، تمام مطالعات تمام پیامدها را گزارش نکردند. دامنه قطعیت شواهد از حد متوسط تا بسیار پائین متغیر بود زیرا هیچ کورسازی وجود نداشت؛ ناهمگونی و ناسازگاری بین مطالعات زیاد؛ و فواصل اطمینان گسترده بودند. انسداد CVC در هر چهار کارآزمایی بررسی شد. ما توانستیم نتایج دو کارآزمایی را برای پیامدهای انسداد CVC و عفونت جریان خون مرتبط با CVC تجمیع کنیم. RR تخمین زده شده برای انسداد CVC به ازای هر ۱۰۰۰ روز کاتتر، بین گروه نرمال سالین و هپارین ۰,۷۵ (۹۵% CI؛ ۰.۱۰ تا ۵.۵۱؛ ۲ مطالعه؛ ۲۲۹ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین) گزارش شد. RR تخمین زده شده برای عفونت جریان خون مرتبط با CVC معادل ۱.۴۸ (۹۵% CI؛ ۰.۲۴ تا ۹.۳۷؛ ۲ مطالعه؛ ۲۳۱ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت پائین) بود. مدت زمان قرارگیری کاتتر برای دو بازوی مطالعه در یک مطالعه مشابه هم اعلام شد (۲۰۳ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت متوسط)، و در بقیه مطالعات به آن اشاره‌ای نشد.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
این مرور نشان داد که شواهد کافی برای تعیین تاثیرات فلاشینگ متناوب با نرمال سالین در برابر هپارین به منظور پیشگیری از انسداد کاتترهای وریدی مرکزی طولانی‌‐مدت در نوزادان و کودکان وجود ندارد. هنوز مشخص نیست که تجویز هپارین برای پیشگیری از انسداد و عفونت جریان خون مرتبط با CVC لازم است یا خیر، و مدت زمان قرارگیری کاتتر را تحت تاثیر قرار می‌دهد یا خیر. عدم توافق بین مؤسسات درمانی در سراسر جهان در مورد نحوه مراقبت مناسب و نگهداری مطلوب از این کاتترها، همچنان باقی است.
خلاصه به زبان ساده

جایگزینی فلاشینگ (flushing) هپارین با فلاشینگ نرمال سالین در پیشگیری از عوارض کاتترهای وریدی مرکزی طولانی‌‐مدت در کودکان

پیشینه

کاتتر وریدی مرکزی (central venous catheter; CVC) یک لوله بلند، نازک، و انعطاف‌پذیر است که داخل یک ورید مرکزی بزرگ قرار داده می‌شود. چنین وسیله‌ای امکان دسترسی را به جریان خون در افراد مبتلا به مشکلات جدی پزشکی برای دریافت داروها و مایعات، همچنین جمع‌آوری نمونه‌های خون، فراهم می‌کند. CVCهای طولانی‌‐مدت برای دستیابی به سیستم خونی در کودکانی استفاده می‌شوند که مبتلا به مشکلات پزشکی پیچیده‌ای مانند سرطان هستند. با هدف ممانعت از مسدود شدن کاتتر، استفاده از هپارین، دارویی که از تشکیل لخته‌های خونی پیشگیری می‌کند، برای فلاشینگ کاتتر متداول است. با این حال، برخی از مطالعات نشان داده‌اند که هپارین ضروری نیست، و به جای آن می‌توان از نرمال سالین (یک محلول آبی نمکی استریل) استفاده کرد. هپارین ممکن است با عوارضی، مانند خونریزی و عفونت، همراه با هزینه‌های بالاتر برای ارائه‌دهندگان مراقبت‌های سلامت همراه باشد. در حالی که بروز عوارضی مانند عفونت‌ها و انسداد ناشایع هستند، شیوه‌های متنوعی برای جایگزینی آن در سراسر جهان وجود دارند و ناسازگاری‌های زیادی در رابطه با انتخاب بهترین محلول فلاشینگ (شست‌و‌شو) برای استفاده با هدف پیشگیری از بروز عوارض در کاتترهای طولانی‌‐مدت مطرح است.

ویژگی‌های مطالعه و نتایج کلیدی

این مرور، شامل کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (مطالعات بالینی که افراد به‌طور تصادفی در یکی از دو یا چند گروه درمانی قرار گیرند) بود که به مقایسه استفاده از نرمال سالین و هپارین برای پیشگیری از انسداد، و سایر عوارض مرتبط با کاتترهای طولانی‌‐مدت، پرداختند. شواهد تا ۹ اپریل ۲۰۱۹ به‌روز است. دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم مطالعات را بررسی کردند. ما چهار مطالعه را با مجموع ۲۵۵ شرکت‏‌کننده در این مرور وارد کردیم. این چهار کارآزمایی همگی در بیمارستان‌های بزرگ آموزشی (سطح سوم) صورت گرفته، مصرف نرمال سالین و هپارین را مستقیما با یکدیگر مقایسه کردند. با این حال، این مطالعات از نظر روش مقایسه نرمال سالین و هپارین با هم، با غلظت‌های مختلف هپارین و فواصل مختلف بین شست‌شوها، بسیار متفاوت بودند. ما توانستیم نتایج دو مطالعه را با هم ترکیب کنیم: تجزیه‌و‌تحلیل، نتایج مبهمی را برای انسداد کاتترها و عفونت‌های جریان خون برای نرمال سالین در برابر هپارین نشان داد. یک مطالعه گزارش کرد که طول مدت قرارگیری کاتتر بین دو بازوی مطالعه مشابه بود.

قطعیت شواهد

قطعیت کلی شواهد، از سطح متوسط تا بسیار پائین متغیر بود. خطر سوگیری (bias) بالا برای کورسازی وجود داشت، تفاوتی بین روش‌های مطالعه و مداخلات دیده نشد، نتایج نامتناقضی بین مطالعات به دست آمدند، و نه همه مطالعات، کلیه پیامدهای مورد نظر را گزارش کردند. ما دریافتیم که شواهد کافی وجود ندارد تا مشخص شود کدام محلول، نرمال سالین یا هپارین، برای کاهش عوارض مؤثرتر هستند. انجام پژوهش بیشتری مورد نیاز است و به نظر می‌رسد که تاثیر مهمی در این حوزه خواهد داشت. این مرور، یک به‌روز‌رسانی از یک مطالعه مروری است که نخستین‌بار در سال ۲۰۱۵ منتشر شد.


Nicole C Gavin، Joan Webster، Raymond J Chan، Claire M Rickard،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
افرادی که در بخش مراقبت‌های ویژه بستری می‌شوند و آنهایی که نیازمند مراقبت سلامت مزمن هستند، غالبا به دسترسی عروقی طولانی‐مدت نیاز دارند. وسایل دسترسی به ورید مرکزی (central venous access devices; CVADs) به منظور تجویز داروهای داخل‐وریدی و نمونه‌گیری از خون استفاده می‌شوند. CVADها دارای یک پوشش بوده و با یک چسب یا نوار چسب محفوظ شده‌اند تا از عفونی شدن آنها جلوگیری شود و بی‌تحرک بمانند. پانسمان به هنگام آلوده شدن با خون یا هنگام برداشتن آن از روی پوست تعویض می‌شود. برداشتن و جایگذاری مکرر پانسمان می‌تواند به پوست آسیب برساند. پوست یک لایه مهم است که بدن را از عفونت مصون نگاه می‌دارد. تعویض کمتر پانسمان می‌تواند آسیب به پوست را کاهش دهد، اما هنوز مشخص نیست که تا چه اندازه روی بروز عفونت وابسته به کاتتر تاثیر دارد.
اهداف
بررسی تاثیر دفعات تعویض پانسمان CVAD بر بروز عفونت‌های وابسته به کاتتر و پیامدهای دیگر شامل درد و آسیب پوستی.
روش های جستجو
در جون ۲۰۱۵ منابع زیر را جست‌وجو کردیم: پایگاه ثبت تخصصی گروه زخم در کاکرین (Cochrane Wounds Specialised Register)؛ پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های بالینی کاکرین (CENTRAL) (کتابخانه کاکرین (The Cochrane Library))؛ ؛Ovid MEDLINE؛ Ovid MEDLINE (استنادات نمایه نشده و در حال انجام دیگر)؛ Ovid EMBASE؛ و EBSCO CINAHL. هم‌چنین، پایگاه‌های ثبت کارآزمایی‌های بالینی را برای یافتن کارآزمایی‌های ثبت شده جست‌وجو کردیم. هیچ گونه محدودیتی از نظر زبان، تاریخ یا وضعیت نشر یا محیط انجام مطالعه اعمال نکردیم.
معیارهای انتخاب
تمامی کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) که تاثیر تناوب تعویض پانسمان CVAD را بر بروز عفونت‌های وابسته به کاتتر در بیماران تمامی بخش‌های مراقبت سلامت ارزیابی کرده بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
از متدولوژی استاندارد مرور کاکرین استفاده کردیم. دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم مطالعات را برای ورود ارزیابی کردند و به بررسی خطر سوگیری (bias) و استخراج داده‌ها پرداختند. در صورت نیاز، متاآنالیز (meta‐analysis) انجام دادیم یا در زمانی که ناهمگونی در داده‌ها وجود داشت، داده‌ها را سنتز کردیم.
نتایج اصلی

پنج کارآزمایی (با ۲۲۷۷ شرکت‌کننده) انتخاب کردیم که دفعات مختلف تعویض پانسمان CVAD را با هم مقایسه کرده بودند. تمامی مطالعات در اروپا انجام و بین ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۹ منتشر شده بودند. شرکت‌کنندگان از بخش‌های مراقبت‌های ویژه و بخش‌های مراقبت سرطانی از یک بیمارستان اطفال و چهار بیمارستان بزرگسالان انتخاب شده بودند. در مطالعات از انواع مختلف پانسمان‌های شفاف استفاده شده بود و فواصل طولانی تعویض پانسمان (۵ تا ۱۵ روز، گروه مداخله) را با فواصل کوتاه‌تر تعویض پانسمان (۲ تا ۵ روز، گروه کنترل) با هم مقایسه کرده بودند. شرکت‌کنندگان مطالعه هر یک تا زمان خروج CVAD یا تا زمان ترخیص از ICU یا بیمارستان پیگیری شدند.

عفونت خونی وابسته به کاتتر (catheter‐related bloodstream infection; CRBI) تایید شده

یک کارآزمایی ۹۹۵ بیمار را که کاتتر ورید مرکزی دریافت کردند، به صورت تصادفی به دو گروه با فواصل تعویض پانسمان کوتاه یا بلند تقسیم کرده و وقوع CRBSI را اندازه‌گیری کردند. مشخص نبود که تفاوتی از نظر CRBSI بین فواصل تعویض پانسمان کوتاه یا طولانی وجود داشت یا خیر (RR: ۱,۴۲؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۴۰ تا ۴.۹۸؛ شواهد با کیفیت پائین).

عفونت خونی وابسته به کاتتر مشکوک

دو کارآزمایی ۱۵۱ نفر را از نظر فواصل تعویض پانسمان به دو گروه فواصل کوتاه یا طولانی تقسیم کرده و به اندازه‌گیری CRBSI مشکوک پرداختند. مشخص نبود بین افرادی که فواصل تعویض پانسمانشان طولانی یا کوتاه بود، تفاوتی از نظر خطر CRBSI مشکوک وجود داشت یا خیر (RR: ۰,۷۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۳ تا ۲.۱۰؛ شواهد با کیفیت پائین).

مورتالیتی به هر علتی

سه کارآزمایی ۸۹۶ شرکت‌کننده را به صورت تصادفی به دو گروه با فواصل تعویض طولانی یا کوتاه تقسیم و مورتالیتی به هر علتی را اندازه‌گیری کردند. مشخص نبود که از نظر خطر مرگ‌ومیر به هر علتی، تفاوتی بین این دو گروه وجود دارد یا خیر (RR: ۱,۰۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۰ تا ۱.۲۵؛ شواهد با کیفیت پائین).

عفونت محل کاتتر

دو کارآزمایی ۳۷۱ نفر را از نظر فواصل تعویض پانسمان به دو گروه کوتاه یا طولانی تقسیم کرده و ابتلا به عفونت محل کاتتر را اندازه‌گیری کردند. مشخص نبود که بین افرادی که فواصل تعویض پانسمانشان بلند یا کوتاه بود، تفاوتی از نظر عفونت محل کاتتر وجود داشت یا خیر (RR: ۱,۰۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۱ تا ۱.۶۳؛ شواهد با کیفیت پائین).

آسیب پوستی

یک کارآزمایی کوچک (۱۱۲ کودک) و سه کارآزمایی (۱۴۷۵ بزرگسال) میزان آسیب پوستی را اندازه‌گیری کرده بودند. شواهدی با کیفیت بسیار پائین در مورد تاثیر فواصل زمانی طولانی‐مدت بین تعویض پانسمان بر آسیب پوستی در مقایسه با فواصل کوتاه‌تر وجود داشت (کودکان: RR برای امتیازدهی ≥ ۲ در مقیاس آسیب پوستی ۰,۳۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۶ تا ۰.۶۸؛ داده‌های مربوط به بزرگسالان تجمیع نشده بود).

درد

دو مطالعه با ۱۹۳ شرکت‌کننده به اندازه‌گیری درد پرداخته بودند. مشخص نبود که تفاوتی بین فواصل طولانی‌تر تعویض پانسمان CVAD با فواصل کوتاه‌تر، از نظر درد هنگام برداشتن پانسمان وجود دارد یا خیر (RR: ۰,۸۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۶ تا ۱.۳۸) (شواهد با کیفیت پائین).

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
بهترین شواهدی که در حال حاضر در دسترس هستند، غیر‐قابل نتیجه‌گیری‌اند، چرا که مشخص نیست فواصل طولانی‌تر تعویض پانسمان CVAD از نظر افزایش یا کاهش عفونت ناشی از کاتتر، مورتالیتی یا درد چه تفاوتی نسبت به فواصل کوتاه‌تر دارند.
خلاصه به زبان ساده

جهت کاهش عفونت وابسته به کاتتر، با چه فاصله زمانی باید پانسمان وسایل دسترسی به ورید مرکزی (central venous access devices; CVADs) تعویض شود؟

پیشینه
یک وسیله دسترسی به ورید مرکزی (CVAD، که تحت عنوان کاتتر ورید مرکزی نیز شناخته می‌شود) یک لوله توخالی است که در یک ورید بزرگ قرار داده شده و سر آن در نزدیکی قلب قرار می‌گیرد. CVAD این امکان را فراهم می‌کند که داروها، مایعات و فرآورده‌های خونی به طور مستقیم وارد گردش خون شوند و نیز بتوان جهت آنالیز، نمونه‌های خونی گرفت. یکی از اثرات سوء CVAD عفونت گردش خون است که عفونت خونی وابسته به کاتتر یا CRBSI نامیده می‌شود و می‌تواند خطرناک و حتی تهدید کننده حیات باشد. برخی CVADها می‌توانند تا هفته‌ها، ماه‌ها یا سال‌ها در محل باقی بمانند. بیشتر بیمارانی که در بخش مراقبت‌های ویژه بستری می‌شوند، یک CVAD خواهند داشت، به بیمارانی که وریدهای ضعیف داشته یا به درمان طولانی‐مدت نیاز دارند نیز این روش پیشنهاد می‌شود. پانسمان‌ها روی محل جایگزاری کاتتر، در جایی که کاتتر وارد وریدها شده، معمولا قفسه سینه، گردن یا بازو قرار داده می‌شوند تا از پوست اطراف محافظت به عمل آورند. پانسمان از ابتلا به عفونت پیشگیری کرده و حرکت CVAD را متوقف می‌کند. وقتی پانسمان کثیف یا جابجا شود، آن را تعویض می‌کنند. تعویض مکرر پانسمان می‌تواند به پوست اطراف آسیب برساند، لذا ممکن است در هنگام برداشتن پانسمان بیماران دچار درد یا آسیب پوستی شوند. هم‌چنین تعویض مکرر پانسمان امری پُر‐هزینه است.

ما بر آن شدیم تا ببینیم تعویض پانسمان در فواصل طولانی یا کوتاه چه منفعت یا ضررهایی به همراه دارد. برخی بیمارستان‌ها یا مراکز مراقبت سلامت توصیه می‌کنند هرچند روز پانسمان تعویض شود، در حالی که برخی دیگر به مدت طولانی‌تری پانسمان را در محل نگه می‌دارند.

سوال مطالعه مروری
شواهد در دسترس را در رابطه با تاثیر فاصله زمانی تعویض پانسمان CVADها و اینکه چه تاثیری بر خطر بروز CRBSI و دیگر عوارض دارند، مرور کردیم. پنج مطالعه را شناسایی کردیم که داده‌های لازم را برای این مرور ارائه می‌کردند.

ویژگی‌های مطالعه
پنج مطالعه‌ای که در این مرور وارد شدند، بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۹ منتشر شده و در مجموع شامل ۲۲۷۷ شرکت‌کننده می‌شدند. این مطالعات در چهار کشور انجام شده بودند (دو مطالعه در فرانسه، و در هر کدام از کشورهای ایتالیا، سودان و جمهوری چک یک مطالعه). یک مطالعه شامل کودکان و چهار کارآزمایی دیگر فقط شامل بزرگسالان می‌شد. چهار مطالعه در بیماران سرطانی و یکی در بیماران بستری در بخش مراقبت‌های ویژه به انجام رسیده بودند.

فاصله زمانی بین تعویض پانسمان را به دو دسته کوتاه (۲ تا ۵ روز) در گروهی که تعویض پانسمان بیشتر انجام می‌شد و طولانی (۵ تا ۱۵ روز) در گروهی که کمتر پانسمان تعویض می‌شد، تقسیم‌بندی کردیم. تمامی مطالعات از پانسمان شفاف ساخته شده از مواد مصنوعی استفاده و در دو مطالعه، در زمانی که پوست دچار آسیب می‌شد از یک گاز (یک پانسمان پارچه‌ای که به پوست نمی‌چسبد) که با نوار چسب محکم شده بود، استفاده کردند. در تمامی کارآزمایی‌ها پانسمان CVAD به طور روزانه کنترل می‌شد و شرکت‌کنندگان حداقل تا زمان برداشته شدن CVAD یا تا زمان ترخیص پیگیری شدند. در یک مطالعه، تدارک یکی از محصولات را تولید کننده آن بر عهده گرفته بود، اما این مساله تاثیری بر طراحی یا چگونگی آنالیز نتایج و گزارش آنها نداشت.

نتایج کلیدی
شواهد فعلی در مورد اینکه تکرر تعویض پانسمان CVADها بر خطر بروز CRBSI یا مرگ‌ومیر تاثیری می‌گذارد یا خیر، نامطمئن هستند. برخی موارد خاصی که به بیماران بستگی داشت، مثل درد هنگام برداشتن پانسمان یا آسیب پوستی که پانسمان می‌تواند ایجاد کند، از مشکلاتی بودند که به خود پانسمان کردن مربوط می‌شدند. هیچ گونه شواهدی پیدا نکردیم که نشان دهد درد، که به طور روزانه ارزیابی می‌شد، تحت تاثیر فراوانی تعویض پانسمان قرار داشته باشد.

کیفیت شواهد
کیفیت شواهد، در سطح بسیار پائین یا پائین بود. به دلیل کم بودن تعداد مطالعات و کوچک بودن آنها، طراحی ضعیف مطالعه و تفاوت در نتایج بین مطالعات، کیفیت آنها را پائین در نظر گرفتیم. هنوز لازم است مطالعاتی با طراحی بهتر انجام شود تا نشان دهند که فواصل طولانی‌تر یا کوتاه‌تر بین تعویض پانسمان در پیشگیری از عفونت وابسته به کاتتر، مورتالیتی، آسیب پوستی، درد هنگام برداشتن پانسمان، کیفیت زندگی و هزینه چه تاثیری دارند.

این خلاصه به زبان ساده تا ۱۰ جون ۲۰۱۵ به‌روز است.


Raymond J Chan، Joan Webster، Alison Bowers،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
این یک نسخه به‌روز شده از مرور کاکرین است که در کتابخانه کاکرین شماره ۱۱، سال ۲۰۱۳ منتشر شده است. در بسیاری از حیطه‌های بالینی، مسیرهای مراقبت‌های یکپارچه به عنوان ساختار مراقبت چند‐رشته‌ای به کار گرفته می‌شود که جزئیات گام‌های اساسی در مراقبت از بیماران مبتلا به مشکلات بالینی خاص توضیح داده می‌شوند. به طور خاص، شیوه‌های مراقبت از افراد محتضر به عنوان یک مدل برای بهبود مراقبت از بیمارانی که روزهای آخر زندگی خود را سپری می‌کنند، توسعه یافته‌اند. مسیر مراقبت با هدف رسیدن به این اطمینان طراحی شده که بهترین مدیریت در مناسب‌ترین زمان انجام شود، و به وسیله بهترین متخصصان سلامت ارائه شود. از زمان آخرین نسخه به‌روز این مرور، نگرانی دائمی در مورد بی‌خطری اجرای شیوه‌های مراقبتی پایان زندگی، به ویژه در انگلستان وجود داشته است. بنابراین، ضرورت جدی برای پزشکان و سیاست‌گذاران وجود دارد تا در مورد تاثیرات شیوه‌های مراقبت در دوره پایان زندگی از طریق یک مرور سیستماتیک مطلع شوند.
اهداف

بررسی تاثیرات شیوه‌های مراقبت در دوره پایان زندگی، در مقایسه با مراقبت‌های معمول (بدون شیوه خاص) یا در مقایسه با مراقبت‌های هدایت شده با دیگر روش‌های مراقبت در دوره پایان زندگی در کل سیستم مراقبت سلامت (برای مثال بیمارستان‌ها، خانه‎‌های مراقبت از سالمندان، جامعه). به طور خاص، هدف ما بررسی تاثیرات این روش‌ها بر شدت نشانه و کیفیت زندگی افراد محتضر، یا افرادی بود که در ارتباط با فرد گیرنده این مراقبت بودند، مانند خانواده‌ها، مراقبان و متخصصان بخش سلامت یا ترکیبی از اینها.

روش های جستجو
ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ کتابخانه کاکرین؛ شماره ۶؛ ۲۰۱۵)؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ PsycINFO؛ CINAHL؛ مقالات مروری، پایگاه‌های ثبت کارآزمایی و فهرست منابع مقالات مرتبط را جست‌وجو کردیم. جست‌وجوی اصلی را در سپتامبر ۲۰۰۹ انجام داده بودیم، و دومین نسخه به‌روز در جولای ۲۰۱۵ انجام شد.
معیارهای انتخاب
تمام کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، کارآزمایی‌های شبه‐تصادفی‌سازی شده یا مطالعات قبل‐و‐بعد کنترل شده با کیفیت بالا که استفاده از یک شیوه مراقبت در دوره پایان زندگی در مراقبت از فرد محتضر را در برابر عدم استفاده از آن مقایسه کرده بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم، نتایج جست‌وجوها را برای ورود با معیارهای از پیش تعیین شده سنجیدند، خطر سوگیری (bias) را بررسی کردند، و استخراج داده‌ها را انجام دادند. از روش‌های استاندارد روش‌شناسی مورد نظر کاکرین استفاده کردیم.
نتایج اصلی
۳۰۲۸ عنوان را غربال کردیم و یک RCT خوشه‌ای ایتالیایی را با ۱۶ واحد پزشکی اصلی (واحدهای بستری در بیمارستان) و ۲۳۲ همراه بیماران سرطانی را در این مرور به‌روز شده وارد کردیم. این مطالعه را به طور کلی دارای سوگیری پُر‐خطر ارزیابی کردیم، که عمدتا به خاطر عدم کورسازی و نرخ ریزش نمونه (attrition) بود. فقط ۳۴% از شرکت‌کنندگان (از ۱۴% تا ۷۵% در بخش‌های مختلف متغیر بود) به شیوه‌ای که مطابق شیوه برنامه‌ریزی شده بود، مراقبت دریافت می‌کردند. با این حال، این موضوع به خاطر ماهیت این مداخله و شرایط قابل پیش‌بینی شده بود. تمام جمعیت مطالعه افراد سرطانی بودند که روزهای آخر زندگی‌شان را سپری می‌کردند. شرکت‌کنندگان تحت شیوه مراقبتی لیورپول ((Liverpool Care Pathway; LCP‐I)؛ نسخه ایتالیایی از یک برنامه بهبود مستمر مراقبت پایان زندگی) یا مراقبت‌های استاندارد قرار گرفتند. پیامدهای اولیه این مرور عبارت بودند از شدت نشانه فیزیکی، شدت نشانه روانی، کیفیت زندگی و هرگونه عوارض جانبی. شدت نشانه فیزیکی به صورت کنترل کلی درد، تنگی نفس، و تهوع و استفراغ ارزیابی شد. شواهدی با کیفیت بسیار پائین، تفاوتی به نفع شیوه مراقبتی لیورپول در مقایسه با مراقبت معمول در کنترل کلی تنگی نفس نشان دادند: این مطالعه نسبت شانس (OR): ۲,۰ و ۹۵% فواصل اطمینان (CIs): ۱.۱ تا ۳.۸ را گزارش کرده بود. شواهد با کیفیت بسیار پائین هیچ تفاوتی در میزان درد (OR: ۱.۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷ تا ۲.۶؛ ۰.۴۶۱ = P) و تهوع و استفراغ (OR: ۱.۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷ تا ۳.۲؛ ۰.۲۵۲ = P) نشان ندادند. هیچ یک از سایر پیامدهای اولیه در این مطالعه ارزیابی نشده بودند. داده‌های محدودی در مورد برنامه‌ریزی مراقبت‌های پیشرفته توسط نویسندگان مطالعه گردآوری شده بود، که نتایج را برای پیامد ثانویه غیر‐قابل اعتماد می‌کرد. هیچ یک از سایر پیامدهای ثانویه در این مطالعه بررسی نشده بودند.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

شواهد محدودی در مورد اثربخشی بالینی، فیزیکی، روانی یا احساسی شیوه‌های مراقبت در دوره پایان زندگی در دسترس است.

خلاصه به زبان ساده

شیوه‌های مراقبت در پایان زندگی برای افراد محتضر

پیشینه

شیوه‌های مراقبت در پایان زندگی برای افرادی که آخرین روزهای عمر خود را سپری می‌کنند، برای هدایت مراقبت‌های موثر و کمک به تصمیم‌گیری، استفاده می‌شود. با توجه به نگرانی‌های قابل توجه در مورد بی‌خطری و کیفیت مراقبت مرتبط با اجرای شیوه، کاربردی‌ترین شیوه مراقبت در دوره پایان زندگی (شیوه مراقبت لیورپول (Liverpool Care Pathway)) دیگر در انگلستان (UK) استفاده نمی‌شود. مرور حاضر این موضوع را بررسی کرد که استفاده از شیوه‌های مراقبت در دوره پایان زندگی در مراقبت از فرد محتضر موثر است یا خیر.

ویژگی‌های مطالعه

در جولای ۲۰۱۵، ما بانک‌های اطلاعاتی علمی را برای یافتن کارآزمایی‌های بالینی جست‌وجو کردیم که در آنها تاثیرات شیوه‌های مراقبت در دوره پایان عمر با یک گروه کنترل که مراقبت‌های معمول دریافت کرده بودند، یا کارآزمایی‌هایی که یک شیوه مراقبت در پایان زندگی را با یک شیوه دیگر مقایسه کرده بودند، ارزیابی شدند. شرکت‌کنندگان عبارت بودند از بیماران، مراقبان آنها و خانواده‌ها که یک شیوه از مراقبت‌های پایان عمر را دریافت کرده بودند. هیچ محدودیتی در سن بیمار، تشخیص یا محل ارائه (بیمارستان، خانه، خانه سالمندان) وجود نداشت.

نتایج کلیدی

در مرور کنونی، یک مطالعه ایتالیایی یافتیم که در آن اطلاعاتی در مورد ۲۳۲ بیمار در حال احتضار توسط مراقبین آنها (دوستان یا خانواده) ارائه شده بود. فقط ۳۴% از شرکت‌کنندگان تحت شیوه مراقبت مورد نظر قرار داشتند. تنگی نفس در بیمارانی که شیوه لیورپول مراقبت را دریافت می‌کردند، در مقایسه با بیمارانی که در گروه این شیوه مراقبتی نبودند، بهتر کنترل شده بود، اما این یافته، بر شواهد به دست آمده از یک کارآزمایی کوچک مبتنی است. این مطالعه، پیامدهای مهم مانند شدت سایر نشانه‌های فیزیکی یا روانی یا کیفیت زندگی، یا هرگونه عوارض جانبی مرتبط با استفاده از شیوه مراقبت پایان زندگی را گزارش نکرده بود. هم‌چنین هیچ سوالی در مورد رضایت‌مندی از مراقبت، هزینه‌های مداخله، یا کیفیت ارتباطات بین مراقبان و ارائه دهندگان مراقبت سلامت وجود نداشت.

کیفیت شواهد

کیفیت مطالعه وارد شده را بسیار پائین در نظر گرفتیم به دلیل سوگیری‌های بالقوه، از جمله، عدم توانایی برای پیشگیری از اطلاع شرکت‌کنندگان از این که در کدام گروه قرار دارند (مراقبت معمول یا گروه شیوه مراقبت)، تعداد زیادی از مراقبان که از ابتدا وارد مطالعه شدند اما به پرسشنامه پیگیری پاسخ ندادند (به خصوص در مورد مراقبین بیمارانی بود که در بخش‌هایی بودند که از این شیوه مراقبتی استفاده نمی‌کردند (بخش کنترل))، نسبت پائین بیمارانی که شیوه مراقبت (مداخله) برنامه‌ریزی شده را عینا دریافت کرده بودند، و اینکه مطالعه فقط شامل بیماران مبتلا به سرطان در بیمارستان‌های ایتالیا بود، بنابراین، نتایج ممکن است برای بیماران مبتلا به بیماری‌های دیگر صدق نکند.



صفحه ۱ از ۱