سه RCT را شناسایی کردیم که همه آنها EVLA را با جراحی؛ یک مورد همچنین UGFS را با جراحی، مقایسه کرده بودند. هیچ کارآزمایی RFA را با جراحی مقایسه نکرده بودند. مقایسه EVLA در برابر جراحی دربرگیرنده ۳۱۱ شرکتکننده بود: ۱۸۵ نفر EVLA و ۱۲۶ نفر جراحی دریافت کردند. در مقایسه با UGFS، هر گروه درمانی شامل ۲۱ نفر بود. برای چندین پیامد در مقایسه EVLA، فقط یک مطالعه تکی پیدا شد که دادههای مرتبط را فراهم آوردند؛ در نتیجه، مرور کنونی توانایی نشان دادن نتایج معنیدار را برای پیامدهای برنامهریزی شده نداشتند. کیفیت شواهد بر اساس سیستم درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) متوسط تا پائین برای معیارهای پیامد در مقایسه EVLA در برابر جراحی بود اما برای مقایسه میان UGFS و جراحی پائین بود. دلایل برای کاهش درجه شواهد در مقایسه EVLA در برابر جراحی، خطر سوگیری (bias) (برای بعضی پیامدها، ارزیابان پیامد کور نشده بودند و در یک مطالعه تخصیص EVLA ‐ جراحی ۲ به ۱ از پیش تعیین نشده بود)؛ عدم دقت (دادهها فقط برای یک مطالعه تکی کوچک موجود بودند و CIهای نسبتا گسترده بودند)؛ غیر‐مستقیم بودن (یک کارآزمایی نتایج شش ماه به جای یک سال گزارش کرد و قدرت کافی برای واریسهای SSV نداشت ‐ فقط تجزیهوتحلیل) بود. دلایل برای کاهش درجه اطمینان UGFS در برابر جراحی، عدم دقت (فقط یک کارآزمایی UGFS را پیشنهاد کرده و شرکتکنندگان زیادی از تجزیهوتحلیل حذف شده بودند) و محدودیت در طراحی (مطالعه قدرت کافی برای شرکتکنندگان SSV به تنهایی نداشت) بود.
برای مقایسه میان EVLA در برابر جراحی، کانالیزه کردن مجدد (recanalisation) یا تداوم ریفلاکس در شش هفته در گروه EVLA در مقایسه با جراحی، کمتر رخ داد (OR: ۰,۰۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۲ تا ۰.۲۲؛ I۲ = ۵۱%؛ ۲۸۹ شرکتکننده؛ ۳ مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط). عود ریفلاکس در سال اول در گروه EVLA در مقایسه با جراحی کمتر بود (OR: ۰,۲۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۷ تا ۰.۷۷؛ I۲ = ۰%؛ ۱۱۹ شرکتکننده؛ ۲ مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین). برای پیامد شواهد بالینی عود (یعنی، وجود وریدهای واریسی قابل مشاهده جدید) در سال اول، تفاوتی بین دو گروه درمانی دیده نشد (OR: ۰,۵۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷ تا ۱.۷۵؛ ۹۹ شرکتکننده؛ ۱ مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین). چهار شرکتکننده در هر دو گروه EVLA و جراحی به دلیل شکست تکنیک به مداخله مجدد نیاز پیدا کردند (۹۹ شرکتکننده؛ ۱ مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط). تفاوتی میان دو گروه درمانی برای کیفیت زندگی (QoL) مرتبط با بیماری (پرسشنامه Aberdeen Varicose Veins) در هفته شش (تفاوت میانگین (MD): ۰.۱۵؛ ۹۵% CI؛ ۱.۶۵‐ تا ۱.۹۵؛ I۲ = ۰%؛ ۲۶۵ شرکتکننده؛ ۲ مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط) یا در سال اول (MD: ‐۱,۰۸؛ ۹۵% CI؛ ۳.۳۹‐ تا ۱.۲۳؛ ۹۹ شرکتکننده؛ ۱ مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین). عوارض اصلی گزارش شده در هفته شش عبارتند از آسیب به عصب sural، عفونت زخم و ترومبوز ورید عمقی (DVT) (یک مورد DVT در هر گروه درمانی؛ EVLA: ۱/۱۶۱؛ ۰.۶%؛ جراحی: ۱/۱۰۴، ۱%؛ ۲۶۵ شرکتکننده؛ ۲ مطالعه؛ شواهد با کیفیت متوسط).
برای مقایسه جراحی در برابر UGFS، دادههای کافی برای تشخیص تفاوت روشن میان دو گروه درمانی برای دو پیامد کانالیزه کردن مجدد یا ریفلاکس پایدار در هفته شش (OR: ۰,۳۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۶ تا ۲.۱۰؛ ۳۳ شرکتکننده؛ ۱ مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین) و عود ریفلاکس در یک سال (OR: ۱.۱۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۹ تا ۴.۹۲؛ ۳۱ شرکتکننده؛ ۱ مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین) وجود داشت. هیچ پیامد دیگری برای این مقایسه گزارش نشد، زیرا دادههای مطالعه بر اساس ورید سافن طبقهبندی نشده بود.
پیشینه
وریدهای واریسی (واریس) رگهای بزرگ شده زیر سطح پوست، معمولا در پاها ظاهر میشوند. یک سوم جمعیت انگلستان ممکن است تحت تاثیر قرار گیرند. آنها میتوانند دردناک و دارای خارش باشند، پوست اطراف آنها ممکن است تغییر رنگ دهد و گاهی اوقات خونریزی میکند؛ در بعضی افراد، وریدهای درمان نشده واریسی ممکن است منجر به زخم شود. وریدهای واریسی به دلیل نشت دریچههای درون وریدها رخ میدهد. به طور مرسوم، آنها با جراحی برای برداشتن وریدها درمان میشدند. تکنیکهای جدید نیازی به برداشتن ورید یا بیهوشی عمومی ندارند. بیماران ممکن است بعد از این پروسیجر درد کمتری داشته باشند و خطر کمتری برای عوارض داشته باشند، که موجب بهبود سریعتر و بازگشت به فعالیتهای عادی میشود. ابلیشن لیزر داخل وریدی (endovenous laser ablation; EVLA) و فرسایش رادیوفرکوئنسی (radiofrequency ablation; RFA) روشهایی هستند که وریدهای نشت کننده اصلی را مهروموم میکنند. آنها با استفاده از یک بیحسی موضعی انجام میشود؛ یک پروب به داخل ورید منتقل میشود: یا یک لیزر کوچک یا یک رادیوفرکوئنسی باعث میشود دیواره ورید داغ شده و ورید لخته شده و مهروموم شود. با فوم اسکلروتراپی تحت هدایت اولتراسوند (ultrasound‐guided foam sclerotherapy; UGFS)، فوم به داخل وریدها تزریق میشود؛ فوم خون را به جایی میبرد که موجب ضخیم شدن و اسکار داخل ورید میشود تا مسدود شود.
ویژگیهای مطالعه و نتایج کلیدی
در مارچ ۲۰۱۶ به دنبال همه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده بودیم که حداقل یکی از تکنیکهای جدیدتر را با جراحی در درمان ورید سافن کوتاه ((short saphenous vein; SSVs)؛ در اندام تحتانی یافت میشوند) مقایسه کرده باشند. سه کارآزمایی را یافتیم که EVLA را با جراحی؛ یک کارآزمایی UGFS را با جراحی مقایسه کردند، اما هیچ کدام RFA را گزارش نکردند. اقدامات اصلی (پیامدها) عبارت بودند از کانالیزه کردن مجدد (recanalisation) (برقراری جریان خون در وریدها) یا تداوم ریفلاکس (به علت شکست درمان) در شش هفته؛ عود ریفلاکس در یک سال؛ شواهد بالینی عود (وجود وریدهای واریسی جدید) در یک سال؛ تکرار درمان به دلیل شکست؛ کیفیت زندگی (QoL) در شش هفته و یک سال پس از درمان و عوارض بعد از درمان.
مقایسه EVLA در برابر جراحی شامل ۳۱۱ شرکتکننده: ۱۸۵ نفر EVLA و ۱۲۶ نفر جراحی دریافت کردند. در مقایسه با UGFS، هر گروه درمانی شامل ۲۱ نفر بود. برای چندین پیامد در مقایسه EVLA، فقط یک مطالعه دادههایی را ارائه داد؛ در نتیجه، این مرور دارای توانایی محدودی برای نشان دادن نتایج معنیدار برای برخی پیامدهای برنامهریزی شده است.
EVLA در برابر جراحی: در شش هفته، کانالیزه کردن مجدد یا تداوم ریفلاکس کمتر بود و عود کمتر در یک سال در گروه EVLA گزارش شد؛ با این حال، دادههای کافی برای گزارش تفاوتهای واضح در عود بالینی در یک سال وجود نداشت. در یک کارآزمایی چهار نفر از اعضای هر گروه به درمان بیشتر نیاز داشتند. تفاوت در QoL بین گروههای درمانی وجود نداشت. اگر چه بعضی از بیماران عوارض پس از جراحی داشتند (به عنوان مثال آسیب عصب سورال (عصب سورال در کاف)، عفونت، ترومبوز ورید عمقی ((deep venous thrombosis; DVT)؛ تشکیل لختههای خونی در ورید)، التهاب دیواره ورید)، بیشتر عوارض بدون درمان بهبود یافت و دو مورد DVT پس از درمان با داروها برطرف شد.
UGFS در برابر جراحی: دادههای کافی برای تشخیص تفاوتهای واضح بین گروههای درمان برای کانالیزه کردن دوباره یا تداوم ریفلاکس در شش هفته و عود ریفلاکس در یک سال وجود نداشت. دادهها برای پیامدهای دیگر در دسترس نبود.
کیفیت شواهد
برای مقایسه EVLA، کیفیت شواهد برای کانالیزه کردن مجدد یا تداوم ریفلاکس، QoL و عوارض، همه در شش هفته، متوسط و درمان دوباره به علت شکست تکنیکی انجام شد اما برای عود ریفلاکس، QoL و شواهد بالینی از عود پس از یک سال پائین بودند. کیفیت شواهد، به علت ابهام (تعداد کم کارآزماییها با تعداد کمی از شرکتکنندگان) و سوگیری (bias) (ارزیابان پیامدها در مورد تخصیص درمان در برخی مطالعات آگاه بودند و یک مطالعه شرکتکنندگان کافی مبتلا به SSV را وارد نکرده بود) کاهش یافته است. برای مقایسه UGFS، شواهد از کیفیت پائینی برخوردار بودند، زیرا یک مطالعه (با تعداد کمی از شرکتکنندگان مبتلا به SSV) UGFS را پیشنهاد کرد و چندین شرکتکننده در تجزیهوتحلیل حذف شده بودند.
مشکل اصلی این مرور کمبود دادهها بود: ما تعداد کمی از کارآزماییها را کشف کردیم و در دو کارآزمایی، مقدار قابل توجهی از اطلاعات موجود نبود. انجام مطالعات به خوبی طراحی شده مورد نیاز است.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb