جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای Nipun Shrestha

Nipun Shrestha، Katriina T Kukkonen-Harjula، Jos H Verbeek، Sharea Ijaz، Veerle Hermans، Soumyadeep Bhaumik،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
بسیاری از افراد در مشاغل بدون تحرک مشغول به کار هستند. نداشتن تحرک جسمانی و نشستن بیش از حد در محل‌های کار همراه با افزایش خطر ابتلا به بیماری قلبی‌عروقی، چاقی و مورتالیتی به هر علتی هستند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات در محل کار به منظور کاهش نشستن حین کار، در مقایسه با عدم مداخله یا مداخلات جایگزین.
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase؛ OSH UPDATE؛ PsycINFO؛ ClinicalTrials.gov؛ و پورتال جست‌وجوی پلت‌فرم بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌های بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (WHO) تا ۹ آگوست ۲۰۱۷ جست‌وجو کردیم. ما همچنین فهرست منابع مقالات را غربالگری کرده و برای یافتن مطالعات بیشتر با نویسندگان تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، RCTهای متقاطع (cross‐over)، کارآزمایی‏‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده خوشه‌‏ای (cluster‐RCTs)، و شبه‐RCTهایی را از مداخلات انجام شده به‌‌منظور کاهش زمان نشستن در محل کار وارد کردیم. برای تغییر چیدمان محل کار، ما همچنین مطالعات کنترل‌شده قبل و بعد را وارد کردیم. پیامد اولیه، زمان صرف شده برای نشستن در محل کار در هر روز بود، که یا توسط خود افراد گزارش شد یا با استفاده از دستگاه‌‌هایی مانند سرعت‌سنج ‐ شیب‌سنج (accelerometer‐inclinometer) و مدت زمان و تعداد دوره‌های نشستن که به مدت ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول می‌‌کشد، اندازه‌گیری شد. ما مصرف انرژی، کل زمان صرف‌‌ شده در حال نشستن (شامل نشستن در محل کار و بیرون از آن)، زمان صرف شده برای ایستادن در محل کار، بهره‌وری کاری و عوارض جانبی را به عنوان پیامدهای ثانویه در نظر گرفتیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم عناوین، خلاصه‌ مقالات و مقالات متن کامل را برای واجد شرایط بودن مطالعه غربالگری کردند. دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم، داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. ما برای به‌دست آوردن اطلاعات اضافی مورد نیاز با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.
نتایج اصلی

ما ۳۴ مطالعه را شامل دو RCT متقاطع، هفده RCT؛ هفت RCT خوشه‌‌ای و ۸ مطالعه کنترل‌‌شده قبل و بعد، با مجموع ۳,۳۹۷ شرکت‌کننده، همگی از کشورهایی با درآمد بالا، پیدا کردیم. مطالعات، تغییرات فیزیکی محل کار (۱۶ مطالعه)، تغییر در سیاست‌‌های محل کار (۴ مطالعه)، اطلاعات و مشاوره (۱۱ مطالعه)، و مداخلات چند‐جزئی (۴ مطالعه) را ارزیابی کردند. یک مطالعه، شامل هر دو مولفه‌ تغییرات فیزیکی محل کار و اطلاعات و مشاوره بود. ما هیچ مطالعه‌ای را پیدا نکردیم که به طور خاص تاثیرات جلسات ایستاده یا جلسات در حال راه‌‌رفتن را بر مدت زمان نشستن بررسی کنند.

تغییرات فیزیکی محل کار

مداخلات استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته (sit‐stand desks)، به‌‌تنهایی یا در ترکیب با ارائه اطلاعات و مشاوره، در مقایسه با میزهای کار‐نشسته، زمان نشستن در محل کار را به‌‌طور متوسط تا ۱۰۰ دقیقه در هر روز کاری در پیگیری کوتاه‌مدت (تا ۳ ماه) (۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱۱۶‐ تا ۸۴‐، ۱۰ مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) کاهش داد. تاثیر تجمعی دو مطالعه نشان داد که میزهای کار ایستاده‐نشسته، در مقایسه با میزهای کار‐نشسته، مدت زمان نشستن را در پیگیری میان‌مدت (۳ تا ۱۲ ماه) تا میانگین ۵۷ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۹۹‐ تا ۱۵‐) کاهش داد. مدت زمان کلی نشستن (از جمله نشستن در محل کار و خارج از محل کار) نیز با میزهای کار ایستاده‐نشسته در مقایسه با میزهای کار‐نشسته (تفاوت میانگین (MD): ۸۲‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۱۲۴‐ تا ۳۹‐، دو مطالعه) همچنین مدت زمان نشستن که ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول بکشد (MD؛ ۵۳‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۷۸‐ تا ۲۶‐، دو مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) کاهش یافت.

ما تفاوت معنی‌‌داری را بین اثرات میزهای کار ایستاده و میزهای کار ایستاده‐نشسته بر کاهش کدت زمان نشستن در محل کار پیدا نکردیم. ایستگاه‌‌های کاری فعال، مانند میز تردمیل یا میز دوچرخه ثابت، اثرات نامشخص یا ناسازگاری بر مدت زمان نشستن داشتند.

تغییر سیاست‌‌های محل کار

ما اثرات قابل‌‌توجهی را برای اجرای استراتژی‌‌های راه‌‌رفتن بر مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری‌‌های کوتاه‌مدت (MD؛ ۱۵‐ دقیقه در روز؛ ۹۵% CI؛ ۵۰‐ تا ۱۹، شواهد با کیفیت بسیار پایین، یک مطالعه) و میان‌مدت (MD؛ ۱۷‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۶۱‐ تا ۲۸، یک مطالعه) نیافتیم. استراحت‌‌های کوتاه‌مدت (۱ تا دو دقیقه در هر نیم ساعت) در مقایسه با استراحت‌‌های طولانی‌مدت (۲ تا استراحت ۱۵ دقیقه‌‌ای در هر روز کاری)، باعث کاهش زمان صرف‌‌شده برای نشستن در محل کار تا میانگین ۴۰ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۶۶‐ تا ۱۵‐، یک مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) در پیگیری کوتاه‌مدت شد.

ارائه اطلاعات و مشاوره

ارائه اطلاعات، بازخورد، مشاوره یا تمامی این موارد، تغییر قابل‌‌توجهی را در زمان صرف‌‌شده برای نشستن در محل کار در پیگیری کوتاه‌مدت (MD؛ ۱۹‐ دقیقه در روز؛ ۹۵% CI؛ ۵۷‐ تا ۱۹، دو مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) ایجاد نکردند. با این حال، میزان کاهش در پیگیری میان‌مدت (MD؛ ۲۸‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۵۱‐ تا ۵‐، دو مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) قابل‌توجه بود.

پیام‌‌های کامپیوتری همراه با ارائه اطلاعات موجب تغییر قابل‌‌توجهی در مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری کوتاه‌مدت نشد (MD؛ ۱۴‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۳۹‐ تا ۱۰، ۳ مطالعه، شواهد با کیفیت پایین)، اما در پیگیری میان‌مدت باعث کاهش قابل‌‌توجهی شدند (MD؛ ۵۵‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۹۶‐ تا ۱۴‐، یک مطالعه). علاوه بر این، پیام‌‌های کامپیوتری کاهش قابل‌‌توجهی را در متوسط تعداد (MD؛ ۱,۱‐؛ ۹۵% CI؛ ۱.۹‐ تا ۰.۳‐، یک مطالعه) و مدت زمان (MD؛ ۷۴‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۱۲۴‐ تا ۲۴‐، یک مطالعه) دوره‌های نشستن ۳۰ دقیقه‌‌‌ای یا بیشتر ایجاد کردند.

پیام‌‌های کامپیوتری با دستورالعمل‌هایی برای ایستادن، بیشتر از پیام‌‌های کامپیوتری با دستورالعمل‌هایی برای راه‌‌رفتن به میزان حداقل ۱۰۰ قدم، مدت زمان نشستن را در محل کار تا به‌‌طور متوسط ۱۴ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۱۰ تا ۱۹، یک مطالعه)، در پیگیری کوتاه‌مدت کاهش داد.

ما کاهش قابل‌‌توجهی را در مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری میان‌مدت پس از آموزش تمرکز ذهنی پیدا نکردیم (MD؛ ۲۳‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۶۳‐ تا ۱۷، یک مطالعه، شواهد با کیفیت پایین). به طور مشابه، یک مطالعه تکی تغییری را در مدت زمان نشستن در محل کار پس از ارائه اطلاعات کاملا شخصی یا متنی و اطلاعات کمتر شخصی یا متنی، گزارش نداد. یک مطالعه اثرات قابل‌‌توجهی را از ردیاب‌‌های فعالیت بر مدت زمان نشستن در محل کار پیدا نکرد.

مداخلات چند‐جزئی

ترکیب چندین مداخله، تأثیرات قابل‌‌توجه اما ناهمگونی بر مدت زمان نشستن در محل کار (۵۷۳ شرکت‌‌کننده، ۳ مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) و زمان صرف‌‌ شده در دوره‌های طولانی نشستن (۲ مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) در پیگیری کوتاه‌مدت دارد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
در حال حاضر شواهدی با کیفیت پایین وجود دارد که استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته، میزان نشستن را در محل کار در پیگیری‌‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت کاهش می‌‌دهد. با این حال، شواهدی در مورد اثرات آن‌ها بر نشستن در طول دوره‌‌های پیگیری طولانی‌‌تر وجود ندارد. تأثیرات دیگر انواع مداخلات، از جمله تغییرات سیاست‌‌های محل کار، ارائه اطلاعات و مشاوره و مداخلات چند‐جزئی، اغلب ناسازگار و متناقض هستند. کیفیت شواهد برای اکثر مداخلات پایین تا بسیار پایین است، که عمدتا به دلیل محدودیت‌ها در پروتکل‌‌های مطالعه و کوچک بودن حجم نمونه‌‌ها است. برای تعیین اثربخشی انواع مختلف مداخلات بر کاهش زمان نشستن در محل کار، نیاز به انجام RCTهای خوشه‌‌ای بزرگتر با پیگیری‌‌های طولانی‌مدت وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده

مداخلات (روش‌ها) اعمال شده در محل کار برای کاهش مدت زمان نشستن در کار

چرا مدت زمان سپری شده در وضعیت نشسته در محل کار مهم است؟

مدت زمان سپری شده در وضعیت نشسته و عدم فعالیت فیزیکی در محل کار در دهه‌های اخیر افزایش یافته است. نشستن طولانی‌مدت ممکن است خطر ابتلا به چاقی، بیماری قلبی، و مرگ زودرس را افزایش دهد. مشخص نیست انجام مداخلاتی که هدف آنها کاهش نشستن در محل کار است، موثر هستند یا خیر.

هدف این مطالعه مروری

ما می‌‌خواستیم اثرات مداخلاتی را پیدا کنیم که هدف آنها، کاهش زمان نشستن در محل کار است. ما منابع علمی را در بانک‌های اطلاعاتی مختلف، تا ۹ آگوست ۲۰۱۷ جست‌‌و‌‌جو کردیم.

چه کارآزمایی‌‌های در این مطالعه مروری یافت‌‌ شد؟

ما ۳۴ مطالعه را با مجموع ۳,۳۹۷ شرکت‌‌کننده از کشورهای با درآمد بالا پدا کردیم. ۱۶ مطالعه تغییرات فیزیکی را در طراحی و محیط محل کار، ۴ مطالعه تغییرات را در سیاست‌‌های محل کار، ۱۰ مطالعه مداخلات اطلاعاتی و مشاوره‌‌ای، و ۴ مطالعه مداخلات چند‐دسته‌‌ای را ارزیابی کردند.

تأثیر میزهای کار ایستاده‐نشسته (sit‐stand desks)

به ‌‌نظر می‌‌رسد استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته، میزان نشستن را در محل کار به‌‌طور متوسط ۸۴ تا ۱۱۶ دقیقه در روز کاهش دهد. هنگامی که استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته با ارائه اطلاعات و مشاوره ترکیب شد، به‌‌ نظر می‌‌رسد باعث میزان‌های کاهش مشابهی در میزان نشستن در محل کار می‌‌شود. میزهای کار ایستاده‐نشسته همچنین زمان کلی نشستن را در محل کار (از جمله نشستن در محل کار و خارج از محل کار) و مدت زمان نشستن در محل کار را که حداقل ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول می‌کشد، کاهش می‌‌دهد. یک مطالعه، میزهای کار ایستاده و میزهای کار ایستاده‐نشسته را با هم مقایسه کرد اما با توجه به تعداد کم شرکت‌‌کنندگان وارد شده، شواهد کافی را برای تعیین اینکه کدام نوع از میزهای کار در کاهش زمان نشستن موثر‌‌تر است، ارائه نکرد.

تأثیر ایستگاه‌‌های کاری فعال

میزهای تردمیل همراه با مشاوره به‌‌ نظر می‌‌رسد که زمان نشستن را در محل کار کاهش می‌دهند، در حالی که شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری درباره اینکه میزهای دوچرخه ثابت همراه با ارائه اطلاعات، نسبت به ارائه اطلاعات به‌‌تنهایی، باعث کاهش بیشتر مدت زمان نشستن در محل کار می‌‌شوند یا خیر، کافی نیست.

تأثیر قدم‌‌زدن در طول زمان استراحت یا طول مدت استراحت

شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری در مورد اثربخشی قدم‌‌زدن در طول زمان استراحت بر کاهش زمان نشستن، کافی نیست. به ‌‌نظر می‌‌رسد داشتن استراحت‌‌های کوتاه‌مدت (۱ تا دو دقیقه در هر نیم ساعت)، بیشتر از استراحت‌‌های طولانی‌مدت (۲ تا ۱۵ دقیقه استراحت در هر روز کاری)، زمان صرف‌‌شده را برای نشستن در محل کار به میزان ۱۵ تا ۶۶ دقیقه در هر روز کاهش می‌‌دهد.

تأثیر اطلاعات و مشاوره

ارائه اطلاعات، بازخورد، مشاوره، یا تمامی این موارد، مدت زمان نشستن را در پیگیری میان‌مدت (۳ تا ۱۲ ماه پس از مداخله) به‌طور متوسط ۵ تا ۵۱ دقیقه در روز کاهش می‌دهد. شواهد موجود برای نتیجه‌گیری در مورد اثرات پیگیری کوتاه‌مدت (تا ۳ ماه پس از مداخله) کافی نیست. استفاده از پیام‌‌های کامپیوتری همراه با ارائه اطلاعات، باعث کاهش زمان نشستن در میان‌مدت به طور متوسط به میزان ۱۴ تا ۹۶ دقیقه در روز می‌شود. شواهد موجود برای نتیجه‌گیری در مورد تاثیرات در کوتاه‌مدت کافی نیست.

یک مطالعه نشان داد که تشویق به ایستادن، زمان نشستن را به‌‌طور متوسط ۱۰ تا ۱۹ دقیقه در روز بیشتر از تشویق برای قدم‌‌زدن، کاهش می‌‌دهد.

شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری در مورد اینکه ارائه اطلاعات کاملا شخصی یا متنی نسبت به ارائه اطلاعات کمتر شخصی یا متنی، در کاهش زمان نشستن در محل کار بیشتر موثر است یا کمتر، کافی نیست. شواهد موجود همچنین برای نتیجه‌‌گیری در‌‌ مورد تأثیر آموزش تمرکز ذهنی و استفاده از ردیاب‌‌های فعالیت بر میزان نشستن در محل کار، کافی نیست.

تاثیر ترکیب چندین مداخله

به‌‌ نظر می‌‌رسد ترکیب چندین مداخله در کاهش زمان نشستن و زمان صر‌‌ف‌‌ شده در دوره‌های طولانی نشستن، در کوتاه‌مدت و میان‌مدت مؤثر‌‌است. با این حال، این شواهد فقط از تعداد اندکی از مطالعات حاصل می‌‌شود و تاثیرات در طول مطالعات بسیار متفاوت بودند.

نتیجه‌گیری‌‌ها

کیفیت شواهد برای اکثر مداخلات پایین تا بسیار پایین است، که عمدتا به دلیل محدودیت‌ها در پروتکل‌‌های مطالعه و کوچک بودن حجم نمونه‌‌ها است. در حال حاضر شواهدی با کیفیت پایین وجود دارد که نشان می‌‌دهد میزهای کار ایستاده‐نشسته ممکن است در سال اول استفاده منجر به کاهش زمان نشستن در محل کار شوند. با این حال، تاثیرات آنها احتمالا با گذشت زمان کاهش می‌‌یابد. به‌‌طور کلی شواهد کافی برای نتیجه‌‌گیری در‌‌ مورد چنین اثراتی برای دیگر انواع مداخلات و برای اثربخشی کاهش میزان نشستن در محل کار در دوره‌‌های طولانی‌‌تر از یک سال، وجود ندارد. برای ارزیابی اثربخشی انواع مختلف مداخلات برای کاهش میزان نشستن در محل کار، به‌ویژه در دوره‌‌های طولانی‌‌تر، تحقیقات بیشتری لازم است.


Nipun Shrestha، Katriina T Kukkonen‐Harjula، Jos H Verbeek، Sharea Ijaz، Veerle Hermans، Zeljko Pedisic،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه
بسیاری از افراد در مشاغل بدون تحرک مشغول به کار هستند. نداشتن تحرک جسمانی و نشستن بیش از حد در محل‌های کار همراه با افزایش خطر ابتلا به بیماری قلبی‌عروقی، چاقی و مورتالیتی به هر علتی هستند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات در محل کار به منظور کاهش نشستن حین کار، در مقایسه با عدم مداخله یا مداخلات جایگزین.
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase؛ OSH UPDATE؛ PsycINFO؛ ClinicalTrials.gov؛ و پورتال جست‌وجوی پلت‌فرم بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌های بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (WHO) تا ۹ آگوست ۲۰۱۷ جست‌وجو کردیم. ما همچنین فهرست منابع مقالات را غربالگری کرده و برای یافتن مطالعات بیشتر با نویسندگان تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، RCTهای متقاطع (cross‐over)، کارآزمایی‏‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده خوشه‌‏ای (cluster‐RCTs)، و شبه‐RCTهایی را از مداخلات انجام شده به‌‌منظور کاهش زمان نشستن در محل کار وارد کردیم. برای تغییر چیدمان محل کار، ما همچنین مطالعات کنترل‌شده قبل و بعد را وارد کردیم. پیامد اولیه، زمان صرف شده برای نشستن در محل کار در هر روز بود، که یا توسط خود افراد گزارش شد یا با استفاده از دستگاه‌‌هایی مانند سرعت‌سنج ‐ شیب‌سنج (accelerometer‐inclinometer) و مدت زمان و تعداد دوره‌های نشستن که به مدت ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول می‌‌کشد، اندازه‌گیری شد. ما مصرف انرژی، کل زمان صرف‌‌ شده در حال نشستن (شامل نشستن در محل کار و بیرون از آن)، زمان صرف شده برای ایستادن در محل کار، بهره‌وری کاری و عوارض جانبی را به عنوان پیامدهای ثانویه در نظر گرفتیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم عناوین، خلاصه‌ مقالات و مقالات متن کامل را برای واجد شرایط بودن مطالعه غربالگری کردند. دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم، داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. ما برای به‌دست آوردن اطلاعات اضافی مورد نیاز با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.
نتایج اصلی

ما ۳۴ مطالعه را شامل دو RCT متقاطع، هفده RCT؛ هفت RCT خوشه‌‌ای و ۸ مطالعه کنترل‌‌شده قبل و بعد، با مجموع ۳,۳۹۷ شرکت‌کننده، همگی از کشورهایی با درآمد بالا، پیدا کردیم. مطالعات، تغییرات فیزیکی محل کار (۱۶ مطالعه)، تغییر در سیاست‌‌های محل کار (۴ مطالعه)، اطلاعات و مشاوره (۱۱ مطالعه)، و مداخلات چند‐جزئی (۴ مطالعه) را ارزیابی کردند. یک مطالعه، شامل هر دو مولفه‌ تغییرات فیزیکی محل کار و اطلاعات و مشاوره بود. ما هیچ مطالعه‌ای را پیدا نکردیم که به طور خاص تاثیرات جلسات ایستاده یا جلسات در حال راه‌‌رفتن را بر مدت زمان نشستن بررسی کنند.

تغییرات فیزیکی محل کار

مداخلات استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته (sit‐stand desks)، به‌‌تنهایی یا در ترکیب با ارائه اطلاعات و مشاوره، در مقایسه با میزهای کار‐نشسته، زمان نشستن در محل کار را به‌‌طور متوسط تا ۱۰۰ دقیقه در هر روز کاری در پیگیری کوتاه‌مدت (تا ۳ ماه) (۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱۱۶‐ تا ۸۴‐، ۱۰ مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) کاهش داد. تاثیر تجمعی دو مطالعه نشان داد که میزهای کار ایستاده‐نشسته، در مقایسه با میزهای کار‐نشسته، مدت زمان نشستن را در پیگیری میان‌مدت (۳ تا ۱۲ ماه) تا میانگین ۵۷ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۹۹‐ تا ۱۵‐) کاهش داد. مدت زمان کلی نشستن (از جمله نشستن در محل کار و خارج از محل کار) نیز با میزهای کار ایستاده‐نشسته در مقایسه با میزهای کار‐نشسته (تفاوت میانگین (MD): ۸۲‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۱۲۴‐ تا ۳۹‐، دو مطالعه) همچنین مدت زمان نشستن که ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول بکشد (MD؛ ۵۳‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۷۸‐ تا ۲۶‐، دو مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) کاهش یافت.

ما تفاوت معنی‌‌داری را بین اثرات میزهای کار ایستاده و میزهای کار ایستاده‐نشسته بر کاهش کدت زمان نشستن در محل کار پیدا نکردیم. ایستگاه‌‌های کاری فعال، مانند میز تردمیل یا میز دوچرخه ثابت، اثرات نامشخص یا ناسازگاری بر مدت زمان نشستن داشتند.

تغییر سیاست‌‌های محل کار

ما اثرات قابل‌‌توجهی را برای اجرای استراتژی‌‌های راه‌‌رفتن بر مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری‌‌های کوتاه‌مدت (MD؛ ۱۵‐ دقیقه در روز؛ ۹۵% CI؛ ۵۰‐ تا ۱۹، شواهد با کیفیت بسیار پایین، یک مطالعه) و میان‌مدت (MD؛ ۱۷‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۶۱‐ تا ۲۸، یک مطالعه) نیافتیم. استراحت‌‌های کوتاه‌مدت (۱ تا دو دقیقه در هر نیم ساعت) در مقایسه با استراحت‌‌های طولانی‌مدت (۲ تا استراحت ۱۵ دقیقه‌‌ای در هر روز کاری)، باعث کاهش زمان صرف‌‌شده برای نشستن در محل کار تا میانگین ۴۰ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۶۶‐ تا ۱۵‐، یک مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) در پیگیری کوتاه‌مدت شد.

ارائه اطلاعات و مشاوره

ارائه اطلاعات، بازخورد، مشاوره یا تمامی این موارد، تغییر قابل‌‌توجهی را در زمان صرف‌‌شده برای نشستن در محل کار در پیگیری کوتاه‌مدت (MD؛ ۱۹‐ دقیقه در روز؛ ۹۵% CI؛ ۵۷‐ تا ۱۹، دو مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) ایجاد نکردند. با این حال، میزان کاهش در پیگیری میان‌مدت (MD؛ ۲۸‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۵۱‐ تا ۵‐، دو مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) قابل‌توجه بود.

پیام‌‌های کامپیوتری همراه با ارائه اطلاعات موجب تغییر قابل‌‌توجهی در مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری کوتاه‌مدت نشد (MD؛ ۱۴‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۳۹‐ تا ۱۰، ۳ مطالعه، شواهد با کیفیت پایین)، اما در پیگیری میان‌مدت باعث کاهش قابل‌‌توجهی شدند (MD؛ ۵۵‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۹۶‐ تا ۱۴‐، یک مطالعه). علاوه بر این، پیام‌‌های کامپیوتری کاهش قابل‌‌توجهی را در متوسط تعداد (MD؛ ۱,۱‐؛ ۹۵% CI؛ ۱.۹‐ تا ۰.۳‐، یک مطالعه) و مدت زمان (MD؛ ۷۴‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۱۲۴‐ تا ۲۴‐، یک مطالعه) دوره‌های نشستن ۳۰ دقیقه‌‌‌ای یا بیشتر ایجاد کردند.

پیام‌‌های کامپیوتری با دستورالعمل‌هایی برای ایستادن، بیشتر از پیام‌‌های کامپیوتری با دستورالعمل‌هایی برای راه‌‌رفتن به میزان حداقل ۱۰۰ قدم، مدت زمان نشستن را در محل کار تا به‌‌طور متوسط ۱۴ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۱۰ تا ۱۹، یک مطالعه)، در پیگیری کوتاه‌مدت کاهش داد.

ما کاهش قابل‌‌توجهی را در مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری میان‌مدت پس از آموزش تمرکز ذهنی پیدا نکردیم (MD؛ ۲۳‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۶۳‐ تا ۱۷، یک مطالعه، شواهد با کیفیت پایین). به طور مشابه، یک مطالعه تکی تغییری را در مدت زمان نشستن در محل کار پس از ارائه اطلاعات کاملا شخصی یا متنی و اطلاعات کمتر شخصی یا متنی، گزارش نداد. یک مطالعه اثرات قابل‌‌توجهی را از ردیاب‌‌های فعالیت بر مدت زمان نشستن در محل کار پیدا نکرد.

مداخلات چند‐جزئی

ترکیب چندین مداخله، تأثیرات قابل‌‌توجه اما ناهمگونی بر مدت زمان نشستن در محل کار (۵۷۳ شرکت‌‌کننده، ۳ مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) و زمان صرف‌‌ شده در دوره‌های طولانی نشستن (۲ مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) در پیگیری کوتاه‌مدت دارد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
در حال حاضر شواهدی با کیفیت پایین وجود دارد که استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته، میزان نشستن را در محل کار در پیگیری‌‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت کاهش می‌‌دهد. با این حال، شواهدی در مورد اثرات آن‌ها بر نشستن در طول دوره‌‌های پیگیری طولانی‌‌تر وجود ندارد. تأثیرات دیگر انواع مداخلات، از جمله تغییرات سیاست‌‌های محل کار، ارائه اطلاعات و مشاوره و مداخلات چند‐جزئی، اغلب ناسازگار و متناقض هستند. کیفیت شواهد برای اکثر مداخلات پایین تا بسیار پایین است، که عمدتا به دلیل محدودیت‌ها در پروتکل‌‌های مطالعه و کوچک بودن حجم نمونه‌‌ها است. برای تعیین اثربخشی انواع مختلف مداخلات بر کاهش زمان نشستن در محل کار، نیاز به انجام RCTهای خوشه‌‌ای بزرگتر با پیگیری‌‌های طولانی‌مدت وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده

مداخلات (روش‌ها) اعمال شده در محل کار برای کاهش مدت زمان نشستن در کار

چرا مدت زمان سپری شده در وضعیت نشسته در محل کار مهم است؟

مدت زمان سپری شده در وضعیت نشسته و عدم فعالیت فیزیکی در محل کار در دهه‌های اخیر افزایش یافته است. نشستن طولانی‌مدت ممکن است خطر ابتلا به چاقی، بیماری قلبی، و مرگ زودرس را افزایش دهد. مشخص نیست انجام مداخلاتی که هدف آنها کاهش نشستن در محل کار است، موثر هستند یا خیر.

هدف این مطالعه مروری

ما می‌‌خواستیم اثرات مداخلاتی را پیدا کنیم که هدف آنها، کاهش زمان نشستن در محل کار است. ما منابع علمی را در بانک‌های اطلاعاتی مختلف، تا ۹ آگوست ۲۰۱۷ جست‌‌و‌‌جو کردیم.

چه کارآزمایی‌‌های در این مطالعه مروری یافت‌‌ شد؟

ما ۳۴ مطالعه را با مجموع ۳,۳۹۷ شرکت‌‌کننده از کشورهای با درآمد بالا پدا کردیم. ۱۶ مطالعه تغییرات فیزیکی را در طراحی و محیط محل کار، ۴ مطالعه تغییرات را در سیاست‌‌های محل کار، ۱۰ مطالعه مداخلات اطلاعاتی و مشاوره‌‌ای، و ۴ مطالعه مداخلات چند‐دسته‌‌ای را ارزیابی کردند.

تأثیر میزهای کار ایستاده‐نشسته (sit‐stand desks)

به ‌‌نظر می‌‌رسد استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته، میزان نشستن را در محل کار به‌‌طور متوسط ۸۴ تا ۱۱۶ دقیقه در روز کاهش دهد. هنگامی که استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته با ارائه اطلاعات و مشاوره ترکیب شد، به‌‌ نظر می‌‌رسد باعث میزان‌های کاهش مشابهی در میزان نشستن در محل کار می‌‌شود. میزهای کار ایستاده‐نشسته همچنین زمان کلی نشستن را در محل کار (از جمله نشستن در محل کار و خارج از محل کار) و مدت زمان نشستن در محل کار را که حداقل ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول می‌کشد، کاهش می‌‌دهد. یک مطالعه، میزهای کار ایستاده و میزهای کار ایستاده‐نشسته را با هم مقایسه کرد اما با توجه به تعداد کم شرکت‌‌کنندگان وارد شده، شواهد کافی را برای تعیین اینکه کدام نوع از میزهای کار در کاهش زمان نشستن موثر‌‌تر است، ارائه نکرد.

تأثیر ایستگاه‌‌های کاری فعال

میزهای تردمیل همراه با مشاوره به‌‌ نظر می‌‌رسد که زمان نشستن را در محل کار کاهش می‌دهند، در حالی که شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری درباره اینکه میزهای دوچرخه ثابت همراه با ارائه اطلاعات، نسبت به ارائه اطلاعات به‌‌تنهایی، باعث کاهش بیشتر مدت زمان نشستن در محل کار می‌‌شوند یا خیر، کافی نیست.

تأثیر قدم‌‌زدن در طول زمان استراحت یا طول مدت استراحت

شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری در مورد اثربخشی قدم‌‌زدن در طول زمان استراحت بر کاهش زمان نشستن، کافی نیست. به ‌‌نظر می‌‌رسد داشتن استراحت‌‌های کوتاه‌مدت (۱ تا دو دقیقه در هر نیم ساعت)، بیشتر از استراحت‌‌های طولانی‌مدت (۲ تا ۱۵ دقیقه استراحت در هر روز کاری)، زمان صرف‌‌شده را برای نشستن در محل کار به میزان ۱۵ تا ۶۶ دقیقه در هر روز کاهش می‌‌دهد.

تأثیر اطلاعات و مشاوره

ارائه اطلاعات، بازخورد، مشاوره، یا تمامی این موارد، مدت زمان نشستن را در پیگیری میان‌مدت (۳ تا ۱۲ ماه پس از مداخله) به‌طور متوسط ۵ تا ۵۱ دقیقه در روز کاهش می‌دهد. شواهد موجود برای نتیجه‌گیری در مورد اثرات پیگیری کوتاه‌مدت (تا ۳ ماه پس از مداخله) کافی نیست. استفاده از پیام‌‌های کامپیوتری همراه با ارائه اطلاعات، باعث کاهش زمان نشستن در میان‌مدت به طور متوسط به میزان ۱۴ تا ۹۶ دقیقه در روز می‌شود. شواهد موجود برای نتیجه‌گیری در مورد تاثیرات در کوتاه‌مدت کافی نیست.

یک مطالعه نشان داد که تشویق به ایستادن، زمان نشستن را به‌‌طور متوسط ۱۰ تا ۱۹ دقیقه در روز بیشتر از تشویق برای قدم‌‌زدن، کاهش می‌‌دهد.

شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری در مورد اینکه ارائه اطلاعات کاملا شخصی یا متنی نسبت به ارائه اطلاعات کمتر شخصی یا متنی، در کاهش زمان نشستن در محل کار بیشتر موثر است یا کمتر، کافی نیست. شواهد موجود همچنین برای نتیجه‌‌گیری در‌‌ مورد تأثیر آموزش تمرکز ذهنی و استفاده از ردیاب‌‌های فعالیت بر میزان نشستن در محل کار، کافی نیست.

تاثیر ترکیب چندین مداخله

به‌‌ نظر می‌‌رسد ترکیب چندین مداخله در کاهش زمان نشستن و زمان صر‌‌ف‌‌ شده در دوره‌های طولانی نشستن، در کوتاه‌مدت و میان‌مدت مؤثر‌‌است. با این حال، این شواهد فقط از تعداد اندکی از مطالعات حاصل می‌‌شود و تاثیرات در طول مطالعات بسیار متفاوت بودند.

نتیجه‌گیری‌‌ها

کیفیت شواهد برای اکثر مداخلات پایین تا بسیار پایین است، که عمدتا به دلیل محدودیت‌ها در پروتکل‌‌های مطالعه و کوچک بودن حجم نمونه‌‌ها است. در حال حاضر شواهدی با کیفیت پایین وجود دارد که نشان می‌‌دهد میزهای کار ایستاده‐نشسته ممکن است در سال اول استفاده منجر به کاهش زمان نشستن در محل کار شوند. با این حال، تاثیرات آنها احتمالا با گذشت زمان کاهش می‌‌یابد. به‌‌طور کلی شواهد کافی برای نتیجه‌‌گیری در‌‌ مورد چنین اثراتی برای دیگر انواع مداخلات و برای اثربخشی کاهش میزان نشستن در محل کار در دوره‌‌های طولانی‌‌تر از یک سال، وجود ندارد. برای ارزیابی اثربخشی انواع مختلف مداخلات برای کاهش میزان نشستن در محل کار، به‌ویژه در دوره‌‌های طولانی‌‌تر، تحقیقات بیشتری لازم است.


L Susan Wieland، Nipun Shrestha، Zohra S Lassi، Sougata Panda، Delia Chiaramonte، Nicole Skoetz،
دوره ۲۰۱۹، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

پیشینه
بی‌اختیاری ادراری در زنان با کیفیت پائین زندگی و مشکلاتی در عملکرد اجتماعی، روانی و جنسی مرتبط است. این وضعیت ممکن است تا ۱۵% از زنان میانسال یا مسن‌تر را در جمعیت عمومی درگیر کند. درمان‌های محافظه‌کارانه مثل مداخلات سبک زندگی، تمرین مثانه و تمرینات عضلات کف لگن (که به‌تنهایی یا در ترکیب با سایر مداخلات استفاده می‌شوند) رویکردهای اولیه برای مدیریت بی‌اختیاری ادراری هستند. بسیاری از زنان به درمان‌های بیش‌تر مانند یوگا، سیستم فلسفه‌ای، روش سبک زندگی و تمرین فیزیکی که از هند باستان نشات می‌گیرد، علاقه‌مند هستند.
اهداف
ارزیابی اثرات یوگا در درمان بی‌اختیاری ادراری در زنان.
روش های جستجو
پایگاه ثبت تخصصی گروه بی‌اختیاری ادراری کاکرین و پایگاه‌های تخصصی پزشکی مکمل کاکرین را جست‌وجو کردیم. پلت‌فرم بین‌المللی پایگاه ثبت کارآزمایی‌های بالینی سازمان جهانی بهداشت (WHO ICTRP) و ClinicalTrials.gov را برای یافتن مطالعات در حال انجام یا منتشر نشده جست‌وجو کردیم. ما Proceedings of the International Congress را در Complementary Medicine Research و European Congress for Integrative Medicine به‌ صورت دستی جست‌وجو کردیم. NHS Economic Evaluation Database را برای یافتن مطالعات اقتصادی جست‌وجو کردیم، و این جست‌وجو را با جست‌وجو‌ها برای مطالعات اقتصادی در MEDLINE و Embase از ۲۰۱۵ به بعد، کامل کردیم. جست‌وجوها در بانک اطلاعاتی تا ۲۱ جون ۲۰۱۸ به‌روز است.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل ‌شده در زنان مبتلا به بی‌اختیاری ادراری که در آن‌ها یک گروه به درمان با یوگا اختصاص داده شد.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم، عناوین و خلاصه‌مقالات همه مقالات بازیابی شده را غربالگری کردند، مطالعات را برای ورود انتخاب کردند، داده‌ها را استخراج کرده، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کرده و قطعیت شواهد را برای هر یک از پیامدهای گزارش‌ شده بررسی کردند. هر گونه اختلافی با اجماع نظر حل شد. ما برنامه‌ریزی کردیم تا مطالعات قابل‌ مقایسه را از نظر بالینی در Review Manager ۵ با استفاده از متاآنالیز اثرات تصادفی ترکیب کرده و تحلیل‌های حساسیت و زیر‐گروه را انجام دهیم. هدف ما تهیه جدولی از مطالعات اقتصادی در مورد یوگا برای درمان بی‌اختیاری بود اما هیچ تجزیه‌و‌تحلیلی را روی این مطالعات انجام ندهیم.
نتایج اصلی

دو مطالعه (شامل مجموعا ۴۹ زن) را وارد کردیم. هر مطالعه، یوگا را با یک مقایسه ‌کننده مختلف مقایسه کرد، بنابراین نتوانستیم داده‌ها را در یک متاآنالیز ترکیب کنیم. مطالعه سوم که تکمیل شده اما هنوز به‌طور کامل گزارش نشده، در انتظار ارزیابی است.

یکی از مطالعات وارد شده، مطالعه شش‐هفته‌ای بود که به مقایسه یوگا با لیست انتظار در ۱۹ زن مبتلا به بی‌اختیاری اورژانسی یا بی‌اختیاری استرسی ادرار پرداخت. به علت وجود سوگیری عملکرد، سوگیری تشخیص، و عدم دقت، قطعیت شواهد را برای همه پیامدهای گزارش‌ شده، در سطح بسیار پائین قرار دادیم. شمار زنانی که درمان قطعی را گزارش کردند، گزارش نشد. ما مطمئن نیستیم که یوگا منجر به رضایت از درمان یا بهبود بی‌اختیاری می‌شود یا خیر (خطر نسبی (RR): ۶,۳۳؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱.۴۴ تا ۲۷.۸۸؛ افزایش ۵۹۲ موردی از ۱۱۱ در هر ۱۰۰۰ مورد؛ ۹۵% CI؛ ۱۶۰ تا ۱۰۰۰). ما مطمئن نیستیم که تفاوتی بین یوگا و لیست انتظار در کیفیت زندگی خاص این وضعیت، اندازه‌گیری با Incontinence Impact Questionnaire Short Form (تفاوت میانگین (MD): ۱.۷۴؛ ۹۵% CI؛ ۳۳.۰۲‐ تا ۳۶.۵۰)، تعداد ادرار کردن‌ها (micturitions) (MD: ‐۰.۷۷؛ ۹۵% CI؛ ۲.۱۳‐ تا ۰.۵۹)؛ تعداد اپیزودهای بی‌اختیاری (MD: ‐۱.۵۷؛ ۹۵% CI؛ ۲.۸۳‐ تا ۰.۳۱‐)؛ یا مزاحمت‌های ایجاد شده توسط بی‌اختیاری که با Urogenital Distress Inventory ۶ اندازه‌گیری شد (MD: ‐۰.۹۰؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴۶‐ تا ۰.۳۴‐)، وجود دارد یا خیر. شواهدی از تفاوت در تعداد زنانی که دچار حداقل یک عارضه جانبی شدند، به دست نیامد (تفاوت خطر: ۰%؛ ۹۵% CI؛ ۳۸‐% تا ۳۸%؛ عدم تفاوت از ۲۲۲ مورد در هر ۱۰۰۰ مورد؛ ۹۵% CI؛ ۳۸۰ مورد کم‌تر تا ۳۸۰ مورد بیش‌تر).

دومین مطالعه وارد شده، یک مطالعه هشت‐هفته‌ای با حضور ۳۰ زن مبتلا به بی‌اختیاری اورژانسی ادراری بود که کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (mindfulness‐based stress reduction; MBSR) را با یک مداخله کنترل فعال از کلاس‌های یوگا مقایسه کرد. این مطالعه کورسازی نشد، و بیماران زیادی از هر دو بازوی مطالعه برای همه ارزیابی‌های پیامد خارج شدند. قطعیت شواهد را برای همه پیامدهای گزارش شده در سطح بسیار پائین ارزیابی کردیم که علت آن، سوگیری عملکرد، سوگیری فرسایش (attrition)، عدم دقت و غیر‐مستقیم بودن بود. شمار زنانی که درمان قطعی را گزارش کردند، گزارش نشد. ما مطمئن نیستیم که زنان در گروه یوگا در مقایسه با زنان در گروه MBSR کم‌تر احتمال داشت که بهبودی را در بی‌اختیاری در هشت هفته گزارش کنند (RR: ۰,۰۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۱ تا ۱.۴۳؛ کاهش ۴۱۹ مورد از ۴۶۱ در هر ۱۰۰۰ مورد؛ ۹۵% CI؛ ۵ تا ۶۶۰). در مورد اثرات MBSR در مقایسه با یوگا بر گزارش‌های درمان کامل یا بهبودی در بی‌اختیاری، بهبودی در کیفیت زندگی خاص این وضعیت که توسط Overactive Bladder Health‐Related Quality of Life Scale اندازه‌گیری شد، کاهش در اپیزودهای بی‌اختیاری یا کاهش در مزاحمت‌های ایجاد شده در اثر بی‌اختیاری که توسط Overactive Bladder Symptom and Quality of Life‐Short Form در هشت هفته اندازه‌گیری شدند، مطمئن نیستیم. مطالعه، عوارض جانبی را گزارش نکرد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
کارآزمایی‌های اندکی را در مورد یوگا در مدیریت بی‌اختیاری ادراری شناسایی کردیم، و کارآزمایی‌های موجود، کوچک و در معرض خطر بالای سوگیری بودند. به‌علاوه، هیچ مطالعه‌ای را مربوط به پیامدهای اقتصادی مربوط به یوگا برای بی‌اختیاری ادراری پیدا نکردیم. با توجه به فقدان شواهد برای پاسخ‌دهی به سوال مرور، مطمئن نیستیم که یوگا برای زنان مبتلا به بی‌اختیاری ادراری مفید است یا خیر. انجام کارآزمایی‌های بیشتر و با طراحی خوب با حجم نمونه‌های بزرگ‌تر مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده

نقش یوگا در مدیریت درمانی بی‌اختیاری ادراری در زنان

سوال مطالعه مروری

ما بررسی کردیم که یوگا برای درمان بی‌اختیاری ادراری در زنان مفید است یا خیر. یوگا را با عدم درمان و درمان‌های دیگر برای بی‌اختیاری ادراری مقایسه کردیم. هم‌چنین یوگا را که به دیگر درمان‌ها اضافه شد، با درمان‌های دیگر به‌تنهایی مقایسه کردیم. بر نشانه‌های بی‌اختیاری، کیفیت زندگی و عوارض جانبی تمرکز کردیم. از سوی دیگر، به دنبال اطلاعات درباره ارزش پولی درمان یوگا بودیم.

پیشینه

تا ۱۵% از زنان میانسال یا مسن‌تر مبتلا بی‌اختیاری ادراری هستند. بی‌اختیاری ادراری را می‌توان در دو دسته بی‌اختیاری اورژانسی، یعنی از دست دادن غیر‐ارادی ادرار با میل شدید ناگهانی به ادرار کردن، یا بی‌اختیاری استرسی، که در آن فعالیتی مانند عطسه کردن نشت غیر‐ارادی ادرار را تحریک می‌کند، تقسیم‌بندی کرد. هر دو نوع می‌توانند تاثیر منفی بر کیفیت زندگی و عملکرد اجتماعی، روانی و جنسی داشته باشند. درمان بی‌اختیاری معمولا با توصیه در مورد تغییرات سبک زندگی مانند کاهش مصرف کافئین، مداخلات رفتاری مانند آموزش مثانه یا ورزش برای ماهیچه‌های کف لگن شروع می‌شود. با این حال، بسیاری از زنان به درمان‌های بیشتر مانند یوگا، سیستم فلسفه‌ای، روش سبک زندگی و فیزیکی که از هند باستان نشات می‌گیرد، علاقه دارند.

این مطالعه مروری تا چه زمانی به‌روز است؟

شواهد تا ۲۱ جون ۲۰۱۸ به‌روز است.

ویژگی‌های مطالعه

دو مطالعه را با مجموع ۴۹ زن پیدا کردیم. یکی از آن‌ها یک مطالعه شش‐هفته‌ای بود که یوگا را با لیست انتظار (درمان به تاخیر افتاده) در زنان مبتلا به بی‌اختیاری استرسی یا اورژانسی مقایسه ‌کرد. دیگری یک مطالعه هشت‐هفته‌ای بود که به مقایسه یوگا با کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی (mindfulness‐based stress reduction; MBSR) در زنان مبتلا به بی‌اختیاری اورژانسی پرداخت. هم‌چنین یک مطالعه در حال انجام را شامل ۵۰ زن شناسایی کردیم که هدف آن مقایسه یوگا با کشش (stretching) بود؛ هنگامی که نتایج گزارش شوند، آن را وارد می‌کنیم.

نتایج کلیدی

کارآزمایی‌ای که یوگا را با لیست انتظار مقایسه کرد، تعداد زنان درمان شده را گزارش نکرد، اما در مورد نشانه‌ها، کیفیت زندگی خاص این وضعیت و عوارض جانبی به ارائه گزارش پرداخت. در حالی که این مقایسه عموما به نفع مداخله یوگا بود، مطمئن نیستیم که یوگا می‌تواند بی‌اختیاری ادراری را بهبود بخشد، زیرا قطعیت شواهد بسیار پائین بود. تفاوتی بین گروه‌ها در تعداد زنانی که عوارض جانبی را گزارش کردند، وجود نداشت و عوارض جانبی جدی گزارش نشدند، اما مطمئن نیستیم که یوگا آسیب‌ها را افزایش می‌دهد یا خیر، زیرا سطح قطعیت شواهد بسیار پائین است.

کارآزمایی مقایسه ‌کننده یوگا با MBSR، در مورد نشانه‌ها و کیفیت زندگی خاص این وضعیت گزارشی را ارائه کرد، اما تعداد زنانی را که به درمان دست یافتند، گزارش نکرد. در حالی که این مقایسه به‌طور کلی به نفع مداخله MBSR بود، مطمئن نیستیم که یوگا ‌بتواند بی‌اختیاری ادراری را بهبود بخشد، زیرا سطح قطعیت شواهد بسیار پائین بود. هیچ اطلاعاتی در مورد عوارض جانبی وجود نداشت.

هیچ اطلاعاتی را در مورد ارزش پولی یوگا برای بی‌اختیاری ادراری پیدا نکردیم.

کیفیت شواهد

اگرچه شواهدی را در مورد درمان یوگا برای درمان بی‌اختیاری ادراری در زنان شناسایی کردیم، مطالعات وارد شده بسیار کوچک بودند و مسائلی که در مورد روش انجام آن‌ها وجود داشت، اعتماد ما را به نتایج محدود می‌سازد. به خاطر ماهیت این درمان‌ها، شرکت‌کنندگان و کارکنان کارآزمایی که یوگا را با لیست انتظار مقایسه کردند، آگاه بودند که شرکت‌کنندگان به کدام یک از گروه‌ها تخصیص یافتند و‌این امکان وجود دارد که زنان در گروه یوگا برخی از مزایا را گزارش دهند، زیرا از یوگا انتظار داشتند که مفید باشند. کارآزمایی مقایسه ‌کننده یوگا با MBSR قصد آزمایش یوگا را به عنوان درمان بی‌اختیاری نداشت. در عوض، این کارآزمایی، MBSR را به عنوان یک روش درمانی مورد آزمایش قرار داد و از کلاس‌های یوگا استفاده کرد تا اطمینان حاصل شود که زنان در گروه مقایسه، توجه کارکنان را به خود جلب کرده‌اند. علاوه‌ بر این، کارآزمایی مقایسه کننده یوگا با MBSR، پیامدها را در همه زنان گرد‌آوری نکرد و این امکان وجود دارد که زنانی که پیامدها را گزارش کردند، نتایج بهتر یا بدتری نسبت به زنانی داشته باشند که پیامدها را گزارش نکردند. درحال حاضر شواهد کافی با کیفیت خوب برای قضاوت در مورد این‌ که یوگا برای زنان مبتلا به بی‌اختیاری ادراری مفید است یا خیر، وجود ندارد.



صفحه ۱ از ۱