۱۱ RCT را با مجموع ۴۲۸ شرکتکننده که دارای سن ۱۸ سال یا بالاتر و با میوپی کم تا متوسط بودند، وارد کردیم. این کارآزماییها در جمهوری چک، برزیل، ایتالیا، ایران، چین، کره، مکزیک، ترکیه، آمریکا، و انگلستان انجام گرفت. محققان در ۱۰ مورد از ۱۱ کارآزمایی، بهطور تصادفی یک چشم را از هر شرکتکننده با LASEK و چشم دیگر او را با PRK تحت درمان قرار دادند، اما از آنالیز زوجی (matched) برای هر دو چشم استفاده نکردند. به دلیل تفاوت در معیارهای پیامدها و زمانهای پیگیری بین کارآزماییهای وارد شده، تنها تعداد کمی از کارآزماییها در بسیاری از پیامدهایی که در این مرور آنالیز شده، نقش داشتند. با توجه به گزارشهای ضعیف، بهطور کلی قضاوت ما بر این بود که RCTها در معرض خطر سوگیری (bias) نامشخص قرار داشتند، اگر چه ممکن است این سوگیری به دلیل تعصب ناشی از فقر اطلاعات نباشد، به دلیل عدم‐دقت، ناهمگونی و سوگیری گزارشدهی بالقوه برای پیامدهای این مرور، کیفیت شواهد از بسیار پائین تا متوسط درجهبندی شد.
نسبت چشمها با حدت بینایی اصلاح نشده ۲۰/۲۰ یا بهتر، در ۱۲ ماه پیگیری در دو گروه LASEK و PRK یکسان بود (خطر نسبی (RR): ۰,۹۸؛ ۹۵% فاصله اطمینان (۹۵% CI): ۰.۹۲ تا ۱.۰۵). اگر چه ۹۵% CI پیشنهاد میکند که تفاوتی اندک تا عدم تفاوت بین تاثیر این دو روش درمان بر گروهها وجود دارد، با این حال، کیفیت شواهد را پائین ارزیابی کردیم، زیرا تنها یک کارآزمایی بالینی این پیامد را گزارش کرده است (۱۰۲ چشم). در ۱۲ ماه بعد از درمان، دادههای دو کارآزمایی نشان داد که هیچ گونه تفاوتی بین دو روش LASEK و PRK وجود ندارد یا احتمالا یک تاثیر کوچک به نفع استفاده PRK در برابر استفاده از LASEK برای دستیابی به نقطه انکساری ۰.۵۰ ± وجود دارد (RR: ۰.۹۳؛ ۹۵% CI؛ ۰۰.۸۴ تا ۱.۰۳؛ ۱۵۲ چشم؛ شواهد با کیفیت پائین). پس از ۱۲ ماه درمان، یک کارآزمایی گزارش داد که یکی از ۵۱ چشمی که در گروه درمان شده با LASEK قرار داشت، یک خط یا بیشتر از بهترین حدت بینایی خود را که با استفاده از عینک تصحیح شده بود، از دست داد و در مقایسه، هیچ یک از ۵۱ چشمی که با PRK درمان شدند، دچار این عارضه نشدند (RR: ۳.۰۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۳ تا ۷۱.۹۶؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).
سه کارآزمایی، بعد از ۱۲ ماه یا بیشتر پیگیری، وجود پیامدهای جانبی را گزارش کردهاند. در ۱۲ ماه بعد از درمان، سه کارآزمایی، قرنیه با دید تار را گزارش کردند، با این حال، اطلاعات به دست آمده از کارآزماییها ناکافی و متناقض بود و مانع انجام متاآنالیز (meta‐analysis) شد. یک کارآزمایی تفاوتی اندک یا عدم تفاوت را در نمرات تاری دید قرنیه بین گروهها گزارش کرد، کارآزمایی دیگری نشان داد که نمرات تاری دید قرنیه، در گروه دریافت کننده درمان LASEK پائینتر از گروه دریافت کننده درمان PRK است و یک کارآزمایی نیز هیچ گونه داده قابل آنالیزی برای تخمین تاثیر درمان ارائه نکرد. در ۲۴ ماه پس از درمان، کارآزمایی دیگری، تفاوتی در نمره تاری دید در گروه LASEK در مقایسه با PRK گزارش داد که از نظر بالینی بیاهمیت بود (MD: ‐۰,۲۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۰‐ تا ۰.۱۴‐؛ ۱۸۴ چشم؛ شواهد با کیفیت پائین).
سوال پژوهشی
چگونه کراتکتومی ساباپیتلیال (laser‐assisted subepithelial keratectomy) به کمک لیزر در مقایسه با عمل فوتورفراکتیو کراتکتومی (photorefractive keratectomy)، به درمان میوپی (myopia) چشم کمک میکند؟
پیشینه
میوپی (کوتاهبینی یا نزدیکبینی) شرایطی است که در آن فرد نمیتواند اجسام دور را به وضوح ببیند. شیوع میوپی در سراسر جهان، به ویژه در برخی از مناطق آسیایی در حال افزایش است. معمولا برای اصلاح این وضعیت از عینک و لنز تماسی، استفاده میشود. روشهای جراحی مانند کراتکتومی ساب اپیتلیال با کمک لیزر (laser‐assisted subepithelial keratectomy; LASEK) و عمل کراتکتومی فوتورفراکتیو (photorefractive keratectomy; PRK) نیز میتوانند برای اصلاح میوپی استفاده شوند. در هر دو پروسیجر، برای حذف بافت قرنیه (جلوی چشم) از لیزر استفاده می شود، نزدیک به ۳۰ سال است که این روشها برای درمان چشم انسان به کار برده شدهاند.
ویژگیهای مطالعه
۱۱ کارآزمایی ثبت شده را با مجموع ۴۲۸ شرکتکننده بزرگسال شناسایی کردیم. این کارآزماییها در کشورهای مختلف، از جمله جمهوری چک، برزیل، ایتالیا، ایران، چین، کره، مکزیک، ترکیه، آمریکا، و انگلستان انجام شد. در ده مورد از ۱۱ کارآزمایی انجام شده از طرح زوج چشمی (paired‐eye design) استفاده شد بود، به این معنی که در آنها برای یک چشم هر شرکتکننده از LASEK و برای چشم دیگر از روش PRK استفاده شد. کارآزمایی باقیمانده شامل یک چشم از شش شرکتکننده و هر دو چشم ۱۵ شرکتکننده بود. بیشتر شرکتکنندگان در این کارآزماییها مبتلا به میوپی کم تا متوسط بودند. شواهد تا ۱۵ دسامبر ۲۰۱۵ بهروز است.
نتایج کلیدی
از آنجا که این کارآزماییها پیامدهای مختلفی را در زمانهای مختلف گزارش کردهاند، مقایسه اثربخشی LASEK در برابر PRK بین کارآزماییها دشوار است. پیامدهای اولیه به دست آمده از کارآزماییها را ۱۲ ماه پس از انجام جراحی ارزیابی کردیم. دادههای موجود برای روشن شدن این موضوع که درمان با استفاده از LASEK، در اصلاح حدت بینایی تا ۲۰/۲۰ یا بهتر از آن، برای دستیابی به نقطه انکساری ۰,۵۰ یا پیشگیری از دست رفتن حدت بینایی اصلاح شده، دارای عملکرد بهتری از روش PRK است یا نه، کافی نبود. دادههای موجود برای ارزیابی تفاوت موجود بین پروسیجرهای درمان از نظر پیامدهای جانبی ایجاد شده در ۱۲ ماه پس از جراحی کافی نیست. در ۲۴ ماه پس از درمان، یک کارآزمایی گزارش داد چشمی که با LASEK تحت درمان قرار گرفته بود، دارای نمره تاری دید قرنیه بهتری نسبت به کسانی بود که با PRK تحت درمان قرار گرفته بودند، اما این تفاوت ممکن است قابل توجه نباشد.
کیفیت شواهد
دادههای موجود برای بررسی اینکه کدام یک از روشهای LASEK یا PRK در اصلاح نزدیکبینی بهتر است، کافی نبود. قضاوت ما بر این بود که کیفیت شواهد برای اکثر پیامدها بسیار پائین تا متوسط بود که این موضوع، به دلیل وجود تغییرات در گزارشها و تفاوت تاثیرات در کارآزماییها است.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb