نوشیدن مشروبات الکلی از ادراکات جوانان از اینکه چگونه همسالان آنها مشروبات الکلی استفاده میکنند، تاثیر میپذیرد. این ادراکات معمولا ناصحیح هستند، به طوری که هنجارهای مربوط به نوشیدن مشروبات الکلی توسط همسالان دست بالا گرفته شده و بیش از اندازه ارزشگذاری میشوند. اگر این ادراکات ناصحیح بتوانند تصحیح شوند، ممکن است جوانان کمتر از مشروبات الکلی استفاده کنند.
در مجموع، ۷۰ مطالعه (۴۴,۹۵۸ شرکتکننده) وارد مرور شدند و ۶۳ مطالعه (۴۲,۷۸۴ شرکتکننده) متاآنالیز (meta‐analysis) شدند. در مجموع، ارزیابی خطر سوگیری (bias) نشان داد که شواهد ارائه شده از سوی این مطالعات، به لحاظ کیفیت متوسط یا پائین هستند.
زمانی که تاثیرات تا یک دوره زمانی کوتاه‐مدت بلافاصله بعد از مداخله استمرار مییافتند، ارزیابی پیامدها تا چهار ماه یا بیشتر بعد از مداخله از اهمیت خاصی برخوردار بودند. ما فقط برای آن دسته از آنالیزهایی که ناهمگونی بین انواع روشهای ارائه قابل توجه نبود، تاثیرات تجمعی مربوط به انواع روشهای ارائه بازخورد را گزارش کردهایم (I۲ < ۵۰%).
مشکلات مربوط به الکل تا چهار ماه یا بیشتر بعد از مداخله: تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD) برای IFF؛ ۰,۱۴‐؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۲۴‐ تا ۰.۰۴‐ (۱۱ مطالعه؛ ۲۳۲۷ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط)، برابر با کاهش ۱.۲۸ امتیازی در مقیاس ۶۹ امتیازی مشکلات مربوط به الکل. هیچ تاثیری برای بازخوردهای هنجاری WF یا MF به دست نیامد.
ادامه مشروبخواری تا چهار ماه یا بیشتر بعد از مداخله: نتایج به دست آمده از تجمیع انواع روشهای ارائه بازخورد: SMD: ‐۰,۰۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۱‐ تا ۰.۰۲‐ (۱۶ مطالعه؛ ۱۱,۲۹۲ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط)، برابر با ۲.۷% مشروبخوار کمتر، با فرض اینکه میزان شیوع ۳۰ روزه ۴۳.۹% باشد.
فراوانی استعمال مشروبات الکلی تا چهار ماه یا بیشتر بعد از مداخله: نتایج به دست آمده از تجمیع انواع روشهای ارائه بازخورد: SMD: ‐۰,۰۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۲‐ تا ۰.۰۴‐ (۳۲ مطالعه؛ ۲۱,۱۶۹ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط)، برابر با کاهش ۰.۹ بار در دفعات استعمال شده در هر هفته، نسبت به یک مبنای ۱۳.۷ دفعه در هر هفته.
فراوانی استعمال مشروبات الکلی تا چهار ماه یا بیشتر بعد از مداخله: SMD برای WF معادل ۰,۱۱‐؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷‐ تا ۰.۰۴‐ (۱۰ مطالعه؛ ۹۹۲۹ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط)، برابر با یک کاهش ۰.۱۷ در روزهای استعمال/هفته، نسبت به مبنای ۲.۷۴ روز/هفته؛ SMD برای IFF معادل ۰.۲۱‐؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۱‐ تا ۰.۱۰‐ (۸ مطالعه؛ ۱۴۶۴ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت متوسط)، برابر با یک کاهش ۰.۳۲ در روزهای استعمال/هفته، نسبت به مبنای ۲.۷۴ روز/هفته. هیچ تاثیری برای GFF یا MC به دست نیامد.
تراکم الکل تخمین زده شده در خون (blood alcohol concentration; BAC) تا چهار ماه یا بیشتر بعد از مداخله: نتایج به دست آمده از تجمیع انواع روشهای ارائه بازخورد درباره بیشترین مقدار BAC؛ SMD: ‐۰,۰۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷‐ تا ۰.۰۰ (۱۱ مطالعه؛ ۷۱۹۸ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت پائین)، برابر با یک کاهش در بیشترین مقدار BAC به میزان میانگین ۰.۱۴۴% تا ۰.۱۳۵%. هیچ تاثیری در رابطه با BAC تیپیکال در نتیجه IFF به دست نیامد.
پیشینه: نوشیدن مشروبات الکلی از ادراکات جوانان از اینکه چگونه همسالان آنها مشروبات الکلی استفاده میکنند، تاثیر میپذیرد. این ادراکات معمولا ناصحیح هستند، به طوری که هنجارهای مربوط به نوشیدن مشروبات الکلی توسط همسالان دست بالا گرفته شده و بیش از اندازه ارزشگذاری میشوند. اگر این ادراکات ناصحیح بتوانند از طریق ارائه اطلاعات درباره هنجارهای اجتماعی یا بازخورد تصحیح شوند، ممکن است جوانان کمتر از مشروبات الکلی استفاده کنند.
تاریخ جستوجو: تا جولای ۲۰۱۵.
ویژگیهای مطالعه: ۷۰ مطالعه با مجموع ۴۴,۹۵۸ دانشجو وارد این مرور شدند. ما بیشتر به مطالعاتی علاقهمند بودیم که دارای یک دوره زمانی پیگیری چهار ماهه یا بیشتر برای ارزیابی پایداری تاثیرات مداخله در یک دوره کوتاه‐مدت بلافاصله بعد از مداخله بودند. در ۴۳ مورد از کارآزماییها، مداخلات مبتنی بر هنجارهای اجتماعی روی دانشجویان پُر‐خطر هدفگذاری شده بودند. ۵۵ کارآزمایی در کشور آمریکا و مابقی در کشورهای استرالیا، برزیل، نیوزلند، سوئد و انگلستان به اجرا درآمده بودند.
روشهای ارائه اطلاعات مرتبط با هنجارهای اجتماعی از طریق بازخورد مبتنی بر ایمیل، بازخورد مبتنی بر رایانه/وب، بازخورد رو‐در‐روی فردی، بازخورد رو‐در‐روی گروهی و کمپینهای بازاریابی برای هنجارهای اجتماعی عمومی در پردیس کالجها صورت میگرفتند.
یافتههای کلیدی
در پیگیری طولانی‐مدتتر، بعد از یک دوره چهار ماهه یا بیشتر، تنها یک تاثیر کوچک از ارائه اطلاعات در زمینه هنجارهای اجتماعی بر مشروبخواری، مقدار استعمال نوشیدنی و بیشترین میزان BAC وجود داشت. هیچ گونه تفاوتی میان تاثیرات مشاهده شده میان انواع روشهای ارائه بازخورد و اطلاعات در رابطه با این پیامدها وجود نداشت. تنها تاثیرات کوچکی در مورد بازخورد مبتنی بر وب و بازخورد رو‐در‐روی فردی بر تناوب استعمال الکل به دست آمد. تنها یک تاثیر کوچک در مورد بازخورد رو‐در‐روی فردی بر مشکلات مرتبط با الکل به دست آمد، اما هیچ تاثیری در مورد بازخورد مبتنی بر وب یا ایمیل به دست نیامد. به طور مشابهی، هیچ تاثیری در مورد بازخورد رو‐در‐روی گروهی یا کمپینهای بازاریابی بر تناوب مصرف الکل و BAC تیپیکال به دست نیامد.
مطالعه ما از این نتایج این است که اگرچه ما به پارهای از تاثیرات معنادار در نتیجه ارائه اطلاعات در زمینه هنجارهای اجتماعی رسیدیم، قدرت این تاثیرات در دوره طولانی‐مدتتر بسیار کم هستند و بنابراین دور از انتظار است که این اطلاعات در عمل فایدهای داشته باشند.
کیفیت شواهد
در مجموع، تنها شواهد با کیفیت متوسط یا پائین به وجود تاثیرات گزارش شده در این مرور اذعان کردند. مشکلات مربوط به کیفیت مطالعه منجر به تخمین بسیار بالای تاثیرات ناشی از هنجارهای اجتماعی شدند، بنابراین نمیتوانیم این واقعیت را منتفی بدانیم که در بیان تاثیرات مشاهده شده در این مرور ممکن است اغراق شده باشد.
موسسات ملی سلامت آمریکا، منابع مالی فقط کمتر از نیمی (۳۳/۷۰) از مطالعات وارد شده به این مرور را تامین کردند. هجده مطالعه هیچ اطلاعاتی درباره نحوه تامین مالی ارائه نکردند، و فقط ۱۳ مقاله دارای یک اعلامیه تضاد منافع مشخص بودند.
در کل، ۸۴ کارآزمایی (۲۲,۸۷۲ شرکتکننده) را وارد کردیم، که ۷۰/۸۴ مطالعه، نتایج مداخلات را در اشخاص یا شرایطی با خطر بالاتر گزارش کردند. مطالعاتی با دورههای پیگیری حداقل چهار ماه در ارزیابی پایداری تاثیرات مداخله بیشتر مورد توجه قرار گرفتند و همچنین کمتر در معرض خطر سوگیری انتشار (publication bias) یا گزارشدهی در کوتاهمدت بودند. در کل، ارزیابی خطر سوگیری نشان داد که شواهد این مطالعات، کیفیت متوسط یا پائین داشتند.
در پیگیریهای چهار ماه یا طولانیتر، MI تاثیراتی را به نفع کاهش مقدار مصرف الکل (تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): ۰,۱۱‐؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۱۵‐ تا ۰.۰۶‐؛ یا کاهش از ۱۳.۷ بار نوشیدن در هفته به ۱۲.۵ بار نوشیدن در هفته، شواهد با کیفیت متوسط)؛ کاهش فراوانی مصرف الکل (SMD: ‐۰.۱۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۱‐ تا ۰.۰۷‐؛ یا کاهش تعداد روزهای مصرف در هفته از ۲.۷۴ روز در هفته به ۲.۵۲ روز در هفته؛ شواهد با کیفیت متوسط)؛ و کاهش حداکثر غلظت الکل در خون یا BAC (SMD: ‐۰.۱۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۰‐ تا ۰.۰۵ یا کاهش از ۰.۱۴۴% به ۰.۱۳۱%؛ شواهد با کیفیت متوسط) نشان داد.
یک تاثیر حاشیهای را به نفع MI برای مشکلات الکل پیدا کردیم (SMD: ‐۰,۰۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷‐ تا ۰.۰۰ یا کاهش در نمره مقیاس مشکلات الکل از ۸.۹۱ به ۸.۱۸؛ شواهد با کیفیت پائین) و هیچ تاثیری برای پُرنوشی (SMD: ‐۰.۰۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۹‐ تا ۰.۰۲، شواهد با کیفیت متوسط) یا برای میانگین BAC (SMD: ‐۰.۰۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۸‐ تا ۰.۰۸؛ شواهد با کیفیت متوسط) به دست نیامد. همچنین دیگر پیامدهای رفتاری مرتبط با الکل را در نظر گرفتیم، و در دوره پیگیری چهار ماه یا بیشتر، هیچ تاثیری را بر رانندگی در حالت مستی (SMD: ‐۰.۱۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۶‐ تا ۰.۱۰؛ شواهد با کیفیت متوسط) یا دیگر رفتار پرخطر مرتبط با الکل (SMD: ‐۰.۱۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۱‐ تا ۰.۰۱؛ شواهد با کیفیت متوسط) پیدا نکردیم.
آنالیزهای بیشتر نشان دادند که رابطه واضحی میان مدت زمان مداخله MI (در مقیاس دقیقه) و اندازه تاثیرگذاری (effect size) آن وجود نداشت. آنالیزهای زیر گروه هیچ تاثیر واضحی را برای پیامدهای طولانیمدتتر (چهار ماه یا بیشتر) برای گروه فقط ارزیابی در مقابل کنترلهای مداخله جایگزین؛ برای دانشگاه/کالج در مقابل دیگر شرایط؛ یا برای شرکتکنندگان با خطر بالاتر در مقابل همه شرکتکنندگان/شرکتکنندگان با خطر پائین، نشان ندادند.
هیچکدام از مطالعات، بروز آسیبی را که ناشی از MI باشد، گزارش نکردند.
سوال مطالعه مروری
شواهد موجود را برای بررسی تاثیر مصاحبه انگیزشی (MI)، که روشی برای ارائه مشاوره جهت خارج شدن از وضعیت مصرف الکل و تقویت دلایل این تغییر رفتار است، برای پیشگیری از سوءمصرف الکل در جوانان بررسی کردیم.
پیشینه
سوءمصرف الکل باعث بروز ۳,۳ میلیون مورد مرگومیر در سال در دنیا میشود. حدود ۹% از این موارد که در افرادی بین سنین ۱۵ و ۲۹ سال رخ میدهند، مربوط به مصرف الکل، و اغلب مرتبط با تصادفات رانندگی، قتل (homicides)، خودکشی و غرقشدگی هستند.
ما میخواستیم بدانیم که MI تاثیری بر پیشگیری از سوءمصرف الکل و مشکلات مرتبط با آن در بزرگسالان جوان زیر ۲۵ سال داشت یا خیر. اگر کسانی که درگیر مقابله با سوءمصرف الکل در جوانان هستند، در بالین از MI استفاده میکنند، باید شواهد روشن و مشخصی از کارشان حمایت کند.
تاریخ جستوجو : شواهد تا دسامبر ۲۰۱۵ بهروز است.
ویژگیهای مطالعه
در کل، ۸۴ مطالعه تصادفیسازی و کنترل شده (مطالعاتی که شرکتکنندگان را بهطور تصادفی به یکی از دو یا چند گروه درمان/کنترل وارد میکنند) را یافتیم که بهکار بردن MI را با عدم مداخله یا یک رویکرد دیگر مقایسه کردند. هفتاد مطالعه روی افراد یا موقعیتهای پرخطر تمرکز داشتند. بیشتر به کارآزماییهایی علاقه داشتیم که پیگیریهای ۴ ماه یا بیشتر داشته، و اغلب دورههای پیگیری، ۱۲ ماه بودند. همچنین کیفیت طراحی مطالعات و قابلیت کاربرد آنها را در تحقیقات خود ارزیابی کرده، و دریافتیم که این مطالعات شواهدی را با کیفیت متوسط تا پائین ارائه کردند.
در ۶۶ کارآزمایی، MI در حد یک جلسه و بهطور انفرادی برگزار شد. در ۱۲ مطالعه، افراد جوان جلسات متعدد انفرادی یا جلسات ترکیبی داشتند که شامل جلسات انفرادی و گروهی میشدند. در شش کارآزمایی فقط از جلسات گروهی MI استفاده شد. طول مدت این جلسات هم مختلف بود، اما در ۵۷ مطالعه مدت آن یک ساعت یا کمتر گزارش شد. کوتاهترین مداخله MI حدود ۱۰ تا ۱۵ دقیقه بوده، و طولانیترین آن پنج جلسه اختصاصی MI در یک دوره ۱۹ ساعته داشت.
موقعیت کارآزماییها هم متفاوت بودند: ۵۸ مورد از ۸۴ مطالعه در کالج (عمدتا دانشگاه و همچنین چهار مورد در مراکز فنی و حرفهای) انجام شدند. مابقی کارآزماییها در مراکز ارائه مراقبت سلامت، مراکز مربوط به جوانان، کمپهای محلی، مراکز مرتبط با آموزش شغلی، ارتش، آژانسهای دارویی در انگلیس و زندانهای جوانان انجام شدند.
تعداد کل جوانان بزرگسال، ۲۲,۸۷۲ نفر بود که بهطور متوسط، بین ۱۵ و ۲۴ سال سن داشتند. نسبت مردها در کارآزماییهایی که از هر دو جنس مرد و زن استفاده کردند، از ۲۲% تا ۹۰% متغیر بود. نژاد بزرگسالان جوان معمولا مختلط بود، اما ۵۲ مورد از ۶۷ مطالعه که نژاد را گزارش کردند، عمدتا شامل افراد سفیدپوست بودند.
نتایج کلیدی
در پیگیریهای چهار ماه و بیشتر، متوجه شدیم که تاثیرات بسیار کم و لبمرزی برای MI وجود داشت و MI در موارد ناچیزی موفق به کاهش کمّیت مصرف الکل، فراوانی مصرف آن، و مشکلات ناشی از آن و بیشترین غلظت الکل در خون (BAC) شد. هیچ تاثیری را برای نوشیدن زیاد الکل، میانگین BAC، رانندگی در حالت مستی یا دیگر رفتارهای پرخطر مرتبط با الکل، پیدا نکردیم. هیچ رابطهای را میان طول MI و اثربخشی آن نیافتیم. همچنین، زمانی که مقایسه بین انواع گروهها (مثلا ارزیابی گروه کنترل یا ارزیابی یک مداخله خاص) انجام گرفت، یا زمانی که موقعیتهای جداگانه بررسی شدند (کالج در برابر موقعیتهای دیگر) یا زمانی که گروهبندی از نظر خطر انجام شد (گروههای پرخطر در مقابل کم خطر)، تفاوتهای زیر گروه در مورد تاثیر MI وجود نداشت.
هیچکدام از مطالعات، بروز آسیبی را که ناشی از MI باشد، گزارش نکردند.
اگرچه تاثیرات قابلتوجهی را برای MI پیدا کردیم، برداشت ما آن است که قدرت تاثیرات مداخله ناچیز بود و بنابراین بعید به نظر میرسد در بالین مزیتی داشته باشد.
کیفیت شواهد
در کل، فقط شواهدی با کیفیت پائین یا متوسط برای تاثیرات بررسی شده، موجود بود. بسیاری از مطالعات به اندازه کافی مشخص نکردند که جوانان چگونه در گروههای مختلف مطالعه قرار داده شده یا این تخصیص در گروه، از شرکتکنندگان و پرسنل پنهان نگاه داشته شد. خروج از مطالعه نیز در بسیاری از مطالعات وجود داشت. این مشکلات در کیفیت مطالعه میتواند منجر به تخمینهای بیشتری از تاثیرات MI شوند، بنابراین نمیتوانیم این احتمال را رد کنیم که اثرات جزئی مشاهده شده در این مرور اغراقآمیز باشند.
موسسه ملی سلامت آمریکا بودجه نیمی (۴۲ از ۸۴) از مطالعات این مطالعه مروری را پرداخت کرد. بیست و نه مطالعه هیچ اطلاعاتی را در مورد بودجه خود ارائه نکردند و فقط هشت مقاله بیانیه تضاد منافع واضحی داشتند.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb