اینترفرون بتا (interferons‐beta; IFNs‐beta) و گلاتیرامر استات (glatiramer acetate; GA)، نخستین درمانهای اصلاح کننده بیماری (disease‐modifying therapies; DMTs) بودند که ۲۰ سال قبل برای درمان مالتیپل اسکلروزیس (multiple sclerosis; MS) تاییدیه گرفتند. در طول یک دهه گذشته، نرخ تجویز این داروها به عنوان درمانهای خط اول یا جایگزین و هزینه آنها، هر دو به طور چشمگیری افزایش یافته است. با قابل دسترس بودن بیشتر DMTها، انتخاب یک DMT مشخص باید بر اساس پروفایل خطر/مزیت و همچنین تاثیر آن بر کیفیت زندگی باشد. از آنجایی که افراد مبتلا به MS شرکتکننده در مطالعات کوهورت مختلف میتوانند به صورت قابل توجهی متفاوت باشند؛ کارآزماییهای سربهسر (head‐to‐head)، بهترین شیوه برای کسب دادههای معتبر عینی هنگام مقایسه دو داروی متفاوت در نظر گرفته شدند. هدف این مرور سیستماتیک، خلاصه کردن شواهد موجود در مورد اثربخشی مقایسهای IFNs‐beta و GA بر سیر بیماری از طریق تجزیهوتحلیل کارآزماییهای سربهسر است. این یک نسخه بهروز شده از مرور کاکرین به نام «اینترفرونهای بتا در برابر گلاتیرامر استات برای مالتیپل اسکلروزیس عود کننده ‐ فروکش کننده» (منتشر شده در کتابخانه کاکرین (Cochrane Library)؛ شماره ۷؛ ۲۰۱۴) است.
ارزیابی اینکه ایمنی و اثربخشی IFNs‐beta و GA در درمان افراد مبتلا به MS عود کننده ‐ فروکش کننده (relapsing‐remitting; RR).
پایگاه ثبت کارآزماییهای گروه مالتیپل اسکلروزیس و بیماریهای نادر دستگاه سیستم عصبی مرکزی (CNS) در کاکرین (۰۸ آگوست ۲۰۱۶) و فهرست منابع مقالات بازیابی شده را جستوجو کردیم. با نویسندگان و شرکتهای داروسازی تماس گرفتیم.
کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) که به طور مستقیم IFNs‐beta را در برابر GA در شرکتکنندگان مطالعه مبتلا به RRMS مقایسه کرده بودند.
از پروسیجرهای استاندارد روششناسی مورد انتظار کاکرین استفاده کردیم.
شش کارآزمایی وارد شده و دادههای پنج کارآزمایی به این مرور وارد شدند. مجموع ۲۹۰۴ شرکتکننده به صورت تصادفی به IFNها (با ۱۷۰۴ نفر) و GA (با ۱۲۰۰ نفر) اختصاص داده شدند. مدت درمان برای یک کارآزمایی، سه سال و برای چهار کارآزمایی دیگر دو سال بود؛ در حالی که یک مطالعه زودتر از موعد مقرر متوقف شد (پس از یک سال). IFNهای تجزیهوتحلیل شده در مقایسه با GA؛ IFN‐beta به میزان ۱b ۲۵۰ میکروگرم (دو کارآزمایی، ۹۳۳ شرکتکننده)، IFN‐beta به میزان ۱a ۴۴ میکروگرم (سه کارآزمایی، ۴۶۶ شرکتکننده) و IFN‐beta به میزان ۱a ۳۰ میکروگرم (دو کارآزمایی، ۳۰۵ شرکتکننده) بودند. شرکتکنندگان مبتلا به RRMS فعال در مرور به کار گرفته شدند. همه مطالعات دارای خطر بالا برای سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) بودند. سه کارآزمایی همچنان در حال انجام بودند که یکی از آنها کامل شده است.
هر دو درمان نشان دهنده اثربخشی بالینی یکسان ظرف ۲۴ ماه با توجه به متغیرهای پیامد اولیه (تعداد شرکتکنندگان مبتلا به RRMS (خطر نسبی (RR): ۱,۰۴؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۸۷ تا ۱.۲۴) یا پیشرفت بیماری (RR: ۱.۱۱؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۹۱ تا ۱.۳۵) بودند. اگرچه طی ۳۶ ماه، شواهد حاصل از یک مطالعه واحد حاکی از بالاتر بودن نرخ عود در گروه دریافت کننده IFNها نسبت به گروه GA بود (RR: ۱.۴۰؛ ۹۵% CI؛ ۱.۷۴ تا ۱.۱۳؛ P value = ۰.۰۰۲). تجزیهوتحلیل پیامدهای تصویربرداری با تشدید مغناطیسی (MRI) ثانویه نشان داد که تاثیرات بر ضایعات T۲ جدید یا بزرگ شده یا ضایعات T۱ تازه با contrast‐enhancing طی ۲۴ ماه مشابه بود (به ترتیب تفاوت میانگین (MD): ۰.۱۵‐؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۸‐ تا ۰.۳۹؛ و MD: ‐۰.۱۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۰ تا ۰.۰۲). اگرچه کاهش حجم ضایعات T۱ و T۲ در گروههایی که IFN مصرف کرده بودند در قیاس با گروههای GA، به طور چشمگیری بیشتر بود (به ترتیب MD: ‐۰.۵۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۸‐ تا ۰.۹۹‐؛ P value = ۰.۰۰۴؛ و MD: ‐۰.۲۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۷‐ تا ۰.۳۳‐؛ P value = ۰.۰۰۳). تعداد شرکتکنندگانی که از مطالعه به علت بروز حوادث جانبی خارج شدند، در دو گروه مشابه بود (RR: ۰.۹۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۴ تا ۱.۴۰).
کیفیت شواهد برای پیامدهای اولیه برای نقاط پایانی بالینی در سطح متوسط ارزیابی شد؛ اما برای ایمنی و برخی پیامدهای MRI (تعداد ضایعات T۲ فعال) در سطح پائین در نظر گرفته شد.
به نظر میرسد تاثیرات IFNs‐beta و GA در درمان افراد دارای RRMS شامل معیارهای بالینی (مانند افراد دچار عود و خطر پیشرفت بیماری) و MRI (ضایعات بهبود یافته با Gd)، یکسان بوده یا فقط تفاوتهای اندکی دارند. با در نظر گرفتن افزایش بار ضایعات MRI، تاثیرات این دو درمان متفاوت بودند، IFNs‐beta، افزایش بار (burden) ضایعات را در مقایسه با GA محدود کرده بودند. شواهد برای مقایسه تاثیرات دو درمان از نظر پیامدهای گزارش شده توسط بیمار مانند معیارهای سبک زندگی، ناکافی بود.
پیشینه
این یک نسخه بهروز شده از مرور کاکرین به نام «اینترفرونهای بتا در برابر گلاتیرامر استات برای مالتیپل اسکلروزیس عود کننده ‐ فروکش کننده» (منتشر شده در کتابخانه کاکرین (Cochrane Library)؛ شماره ۷؛ ۲۰۱۴) است. در حال حاضر، انتخاب درمان برای افراد مبتلا به MS نیازمند بحثی آگاهانه درباره ارزش یکسان عوامل درمانی است. این مطالعه به این علت مهم است که نخستین گزارش ارزیابی شده از طریق مقایسه مستقیم تاثیرات دو درمان اینترفرونهای بتا (interferons‐beta; IFNs‐beta) و گلاتیرامر استات (glatiramer acetate; GA)، بر سیر بیماری است.
ویژگیهای مطالعه
ما بانکهای اطلاعاتی پزشکی مربوط به مطالعاتی را که در آنها به شرکتکنندگان و پژوهشگران گفته نشده بود چه درمانی میگیرند، جستوجو کردیم (کارآزماییهای تصادفیسازی شده دوسو‐کور). اثربخشی این دو درمان از لحاظ وقوع عود و پیشرفت بیماری، بررسی شد.
نتایج کلیدی و کیفیت شواهد
تا اگوست ۲۰۱۶، شش مطالعه را متشکل از ۲۹۰۴ شرکتکننده (۱۷۰۴ نفر تحت درمان با IFNها و ۱۲۰۰ نفر با GA) یافتیم که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند. ما دریافتیم که به نظر میرسد این دو درمان دارای تاثیرات یکسان یا فقط تفاوتهای کم در بروز عود یا پیشرفت بیماری هستند.
کیفیت شواهد در مجموع متوسط بود؛ گرچه از نظر پروفایل ایمنی، کیفیت شواهد پائین بود. خطر دادههای ناقص پیامدها بالا ارزیابی شد؛ زیرا تعدادی از مطالعات حوادث جانبی و تعداد شرکتکنندگانی را که خارج شدند به صورت ناقص گزارش کرده بودند. لازم است ذکر کنیم که بودجه تمام مطالعات به جز یکی، به وسیله شرکت داروسازی تامین شده بود. علاوه بر این همه مطالعات کوتاه‐مدت بودند، یک مطالعه دارای دوره درمان سه ساله و چهار مورد دارای دوره دو ساله بودند؛ در شرایطی که یک مطالعه بعد از یک سال، پیش از موعد متوقف شده بود.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb