این نسخه بهروز شده از مرور اصلی کاکرین است که در شماره ۲، ۲۰۰۹ منتشر شد.
سندرم کلاین‐لوین (Kleine‐Levin syndrome; KLS) یک اختلال نادر است که اغلب پسران نوجوان را تحت تاثیر قرار میدهد. این بیماری به وسیله اپیزودهای عود پرخوابی (hypersomnia) مشخص میشود، که معمولا با پراشتهایی hyperphagia()، اختلال شناختی و خلقوخو، رفتار ناهنجار، مانند بیشفعالی جنسی (hypersexuality)، و علائم دیساتونومی (dysautonomia) همراه است.
در سال ۱۹۹۰، معیارهای تشخیصی سندرم کلاین‐لوین در طبقهبندی بینالمللی اختلالات خواب (International Classification of Sleep Disorders; ICSD) اصلاح شدند، که KLS به صورت سندرمی متشکل از اپیزودهای عود خوابآلودگی مفرط به مدت چند روز تعریف شد که ممکن است مرتبط با پراشتهایی و رفتار ناهنجار باشد یا خیر. سندرم کلاین‐لوین بر اساس طبقهبندی بینالمللی اختلالات خواب، ویرایش ۳ (ICSD‐۳)، تجدید نظر شده در سال ۲۰۱۴، اختلالی است که با دورههای عود پرخوابی به مدت دو روز تا چهار هفته، با حداقل یک عود در سال، و پراشتهایی (مصرف سریع مقدار زیادی غذا) مشخص میشود، که معمولا در اوایل نوجوانی در پسران بروز مییابد، اما گاهی در ادامه زندگی (در سنین بالاتر) و در زنان نیز دیده میشود. نوع تک علامتی (monosymptomatic) این اختلال که همراه با پرخوابی است، فقط میتواند بدون پرخوری یا بیشفعالی جنسی رخ دهد.
علت سندرم کلاین‐لوین همچنان ناشناخته باقی مانده، و راهبردهای درمانی متعددی برای آن استفاده شدهاند. گزارش شده برخی داروها در درمان بیماران مبتلا به KLS مفید هستند، اما به دلیل نادر بودن این عارضه، هیچ درمانی با دوره پیگیری طولانیمدت تاکنون تعریف نشده است.
هدف این مطالعه مروری، ارزیابی موارد زیر بود:
۱. درمان دارویی برای سندرم کلاین‐لوین بیخطر و موثر بود یا خیر.
۲. کدام دارو یا دسته دارویی موثر و بیخطر بود.
پیشینه
سندرم کلاین‐لوین (Kleine‐Levin syndrome; KLS) یک اختلال نادر است که اغلب پسران نوجوان را تحت تاثیر قرار میدهد. این بیماری با اپیزودهای عود پرخوابی، پراشتهایی (پرخوری) و رفتار ناهنجار مشخص میشود. فراوانی و ماهیت حملات میتوانند زندگی اجتماعی، حرفهای و خانوادگی بیمار را مختل کنند. علت KLS شناخته شده نیست. درمانهای متعددی از جمله داروهای محرک، ضد صرع، ضد افسردگی، و آنتیسایکوتیک استفاده شدهاند که همراه با گزارشهایی از برخی مزایای آنها بوده است، اما به دلیل نادر بودن این عارضه، پیگیری طولانیمدت شرکتکنندگان دشوار است.
اهداف
هدف نویسندگان این مطالعه مروری، شناسایی و ارزیابی کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده درباره اثربخشی درمان دارویی برای سندرم کلاین‐لوین بود.
نتایج
ما نتوانستیم هیچ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شدهای را پیدا کنیم. بنابراین شواهدی با کیفیت خوب وجود نداشته، و به انجام کارآزماییهای درمانی با طراحی دوسو کور و کنترل شده با دارونما نیاز داریم.
شواهد تا ۷ اپریل ۲۰۱۶ بهروز است.
یک کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده را وارد کردیم (N = ۳۰۴ مورد تصادفیسازی شده؛ ۲۰۴ مورد کامل شده؛ ۲۷۶ مورد تجزیهوتحلیل شده) که اوپیوئیدها (اکسیکودن/نالوکسان طولانیرهش) را در برابر دارونما (placebo) مقایسه کرده بود. بعد از ۱۲ هفته نشانههای RSL در گروه دارو بیشتر از گروه دارونما از بین رفته بود (با استفاده از IRLSSS؛ MD: ‐۷,۰؛ ۹۵% CI؛ ۹.۶۹‐ تا ۴.۳۱‐ و برای CGI؛ MD: ‐۱.۱۱؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴۹‐ تا ۰.۷۳). بیماران بیشتری در گروه دارو نسبت به گروه دارونما به دارو پاسخ داده بودند (با استفاده از IRLSSS؛ RR: ۱.۸۲؛ ۹۵% CI؛ ۱.۳۷ تا ۲.۴۲؛ و CGI؛ RR: ۱.۹۲؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴۹ تا ۲.۴۸). نسبت کاهش نشانهها (remitters) در گروه دارو نسبت به گروه دارونما بیشتر بود (با استفاده از IRLSSS؛ RR: ۲.۱۴؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴۵ تا ۳.۱۶). نمرات (scores) کیفیت زندگی در گروه دارو بیشتر از گروه دارونما بهبود پیدا کرده بود (MD: ‐۰.۷۳؛ ۹۵% CI؛ ۱.۱‐ تا ۰.۳۶‐). همچنین کیفیت خواب اندازهگیری شده با کفایت خواب (sleep adequacy)؛ (MD: ‐۰.۷۴؛ ۹۵% CI؛ ۱.۱۵‐ تا ۰.۳۳‐) و کمیت خواب (MD: ۰.۸۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۲ تا ۱.۲۶) در گروه دارو بیشتر از گروه دارونما بهبود یافته بود.
تفاوتی میان گروهها در خوابآلودگی یا چرت زدن و تلاش برای بیدار ماندن در طول روز وجود نداشت. حوادث جانبی بیشتری در گروه دارو گزارش شده بود (RR: ۱,۲۲؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۷ تا ۱.۳۹). حوادث جانبی عمده عبارت بودند از: مشکلات گوارشی، خستگی و سردرد.
پیشینه
سندرم پای بیقرار (restless legs syndrome; RLS) یک اختلال عصبی (نورولوژیک) بسیار شایع است، بیماران از نیاز شدید به حرکت در پاهایشان شکایت دارند؛ آنها احساسات ناخوشایندی را در پاهای خود حس میکنند، همه این نشانهها در حالت استراحت و عمدتا در زمان خواب رخ میدهد. تعداد بیمارانی که از RLS شکایت دارند طبق نژاد، جنس، سن، کشور و وضعیت سلامتی متغیر است. حدود ۵% تا ۱۰% افراد به این بیماری مبتلا هستند، و ۲% تا ۵% آنها نیازمند درمانهای دارویی مداوم هستند. وقتی که RLS به داروهای مورد استفاده در درمان پارکینسون و صرع پاسخ ندهد، پزشکان برای بیماران، اوپیوئید تجویز میکنند.
سوال مطالعه مروری
آیا اوپیوئیدها برای درمان افراد مبتلا به RLS موثر و ایمن هستند؟
روشهای جستوجو
ما منابع علمی را برای یافتن مطالعات مربوط به بررسی اوپیوئیدها در درمان RLS، منتشر شده یا منتشر نشده، و به هر زبانی، جستوجو کردیم.
نتایج
ما فقط یک کارآزمایی بالینی تصادفیسازی شده را انتخاب کردیم، خطر سوگیری (bias) در این کارآزمایی متوسط بود، در این کارآزمایی ترکیب اکسیکودون و نالوکسان با کپسولهای دارونما (placebo) مقایسه شده بود؛ داروها دو بار در روز به شرکتکنندگانی داده میشد که به داروهای معمول پاسخ نداده بودند. محققین از مقیاس شدت بینالمللی RLS استفاده کردند تا دریابند بیماران بعد از ۱۲ هفته درمان بهبود یافتهاند یا خیر. شرکتکنندگانی که ترکیب اکسیکودون و نالوکسان را دریافت کرده بودند، بهبودی در نشانههای RLS، کیفیت زندگی و کیفیت خواب را گزارش کردند، ۴۲% افراد در گروه دارو بدون نشانه بودند.
بحث
این مطاله طراحی خوبی داشت، اما خطر سوگیری بالا بود؛ چون درصد زیادی از شرکتکنندگان درمان را قطع کردند (سوگیری ریزش نمونه (attrition bias)). حوادث جانبی در هشتادوچهار درصد افراد در گروه دارو دیده شد؛ این عوارض عمدتا گوارشی، خستگی، سردرد و خوابآلودگی (somnolence) بود؛ ۹,۸% افراد، مطالعه را به دلیل حوادث جانبی ترک کردند.
نتیجهگیری
استفاده از اوپیوئیدها در درمان RLS در بیماران مقاوم به درمانهای مرسوم، با شواهد با کیفیت پائین حمایت میشود. تجویز این داروها به دلیل سوءاستفاده بالقوه، وابستگی و حوادث جانبی باید با احتیاط و مبتنی بر تجربه بالینی باشد. هیچ یک از بیماران از بدتر شدن نشانههای بیماری هنگام درمان با اوپیوئیدها شکایتی نداشت.
پیشینه
سندرم پاهای بیقرار (RLS) یک بیماری شایع و ناراحتکننده است که بر ۵% تا ۱۵% از جمعیت تاثیر میگذارد. بسیاری از پزشکان هنوز از این بیماری مطلع نیستند و نشانههای آن را تشخیص نمیدهند. این بیماری میتواند بهطور قابلملاحظهای بر خواب اثر گذاشته و باعث کاهش کیفیت زندگی شود. نیاز به درمانی بیخطر و موثر برای RLS وجود دارد. درمانهای فعلی شامل آگونیستهای دوپامین، ضد‐تشنجها و اوپیوئیدها هستند.
سوال
آیا بنزودیازپینها در افراد مبتلا به RLS موثر و بیخطر هستند؟
روشهای انجام
منابع را برای یافتن مطالعاتی به هر زبانی، منتشرشده یا نشده، جستوجو کردیم که بنزودیازپینها را به عنوان درمان RLS در نظر گرفتند.
نتایج
هیچ مطالعهای در این مرور گنجانده نشد.
بحث
بنزودیازپینها مدت زمان طولانی است که در درمان افراد مبتلا به RLS استفاده میشوند، زیرا به شروع و تداوم یافتن خواب کمک میکنند. از آنجای که هیچ مرور سیستماتیک درستی در رابطه با اثربخشی بنزودیازپینها انجام نشده، یک مورد را در این زمینه انجام دادیم.
نتیجهگیری
این مرور سیستماتیک نشان میدهد که اطلاعات مناسبی برای حمایت یا رد استفاده از بنزودیازپینها در درمان نشانههای RLS وجود ندارد.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb