ما بدون توجه به زبان یا وضعیت انتشار، RCTهایی را وارد مرور کردیم که در آنها نوردرمانی برای آکنه ولگاریس بررسی شده بود.
از روشهای استاندارد روششناسی مورد نظر کاکرین استفاده کردیم.
۷۱ مطالعه را وارد کردیم، که در آنها ۴۲۱۱ شرکتکننده تصادفیسازی شده بودند.
اکثر مطالعات کوچک بودند (میانه (median) ۳۱ شرکتکننده)، مطالعات شامل شرکتکنندگانی از هر دو جنس با میانگین سنی ۲۰ تا ۳۰ سال بودند که آکنه خفیف تا متوسط داشتند. مداخلات نوری عمدتا در دوز، ماده فعال استفاده شده در درمان فوتودینامیک (photodynamic therapy; PDT)، طول موج متفاوت بودند، مداخلات نوری در مداخلات مقایسه کننده (دارونما (placebo)، مداخلات نوری دیگر یا درمانهای موضعی گوناگون و شایعترین آن عدم درمان بود) نیز با یکدیگر متفاوت بودند. تعداد جلسات از یک تا ۱۱۲ جلسه متغیر بود (به طور شایع دو تا چهار جلسه). فراوانی استفاده از نوردرمانی از دو بار در روز تا یک بار در ماه متفاوت بود.
سوگیری (bias) عملکرد و انتخاب در اکثر مطالعات نامشخص بود. سوگیری تشخیص در اکثر مطالعات برای پیامدهای وابسته به ارزیابی شرکتکنندگان، نامشخص و برای پیامدهای وابسته به ارزیابی بررسیکنندگان پائین بود. سوگیری گزارشدهی و سوگیری ریزش نمونه (attrition) در بیش از نیمی از مطالعات پائین و در باقی مطالعات نامشخص یا بالا بود. دو سوم مطالعات اسپانسر صنعتی داشتند؛ نویسندگان مطالعه یا تضاد منافع را گزارش کرده بودند یا اطلاعاتی اعلام نشده بود، بنابراین ارزیابی ما در معرض خطر سوگیری نامشخص است.
مقایسه بیشتر مداخلات از نظر نخستین پیامد اولیه، یعنی «ارزیابی کلی شرکتکنندگان از بهبودیشان» امکانپذیر نبود، دلیل آن، تغییر در مداخلات و روش اندازهگیری پیامدهای مطالعات بود. تخمین اثرگذاری را ترکیب نکردیم؛ اما کیفیت شواهد برای مقایسه کنندههای PDT، دارونما، عدم درمان، درمان موضعی یا دیگر مقایسه کنندهها برای این پیامد بسیار پائین بود. یک مطالعه با ۲۶۶ شرکتکننده که آکنه متوسط تا شدید داشتند، بین آمینولولنیک اسید (aminolevulinic acid; ALA)؛ ۲۰% و فعال شده با نور آبی (ALA‐PDT)، در برابر حاملی با نور آبی (vehicle plus blue light) تفاوتی اندک یا عدم تفاوت را از نظر اثربخشی نشان داد (خطر نسبی (RR): ۰,۸۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۲ تا ۱.۰۴؛ شواهد با کیفیت پائین). یک مطالعه (n = ۱۸۰) با مقایسه غلظتهای مختلف آمینولولنیک اسید فعال شده با نور قرمز (ALA‐PDT) این نتایج را نشان داد: ALA معادل ۲۰% موثرتر از ALA معادل ۱۵% نیست (RR: ۱.۰۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۶ تا ۱.۱۵) اما از ALA معادل ۱۰% (RR: ۲۲.۱؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۵ تا ۱.۴۲) و ۵% (RR: ۱.۴۷؛ ۹۵% CI؛ ۱.۱۹ تا ۱.۸۱) بهتر است. تعداد افراد مورد نیاز جهت درمان تا حصول یک پیامد مثبت بیشتر (number needed to treat for an additional beneficial outcome; NNTB): ۶؛ (۹۵% CI؛ ۳ تا ۱۹) و ۴؛ (۹۵% CI؛ ۲ تا ۶) به ترتیب برای ALA، برابر ۲۰% در مقایسه با ALA برابر ۱۰% و ۵% بود.
برای دومین پیامد اولیه یعنی «تغییرات در تعداد ضایعات با ارزیابی بررسیکنندگان»، سه RCT را ترکیب کردیم، این سه کارآزمایی شامل ۳۶۰ شرکتکننده با آکنه متوسط تا شدید بودند، در این مطالعات متیل آمینولولینات (methyl aminolevulinate; MAL)‐PDT (همراه با نور قرمز) با کرم دارونما مقایسه شده بود و تفاوتی در این موارد یا یکدیگر نداشتند: تغییر در ضایعات التهابی (inflamed lesions; ILs) (تفاوت میانگین (MD): ۲,۸۵‐؛ ۹۵% CI؛ ۷.۵۱‐ تا ۱.۸۱)، درصد تغییر در ILها (MD: ‐۱۰.۰۹؛ ۹۵% CI؛ ۲۰.۲۵‐ تا ۰.۰۶)، تغییر در ضایعات غیر‐التهابی (non‐inflamed lesions; NILs)؛ (MD: ‐۲.۰۱؛ ۹۵% CI؛ ۷.۰۷‐ تا ۳.۰۵) یا درصد تغییر در NILها (MD: ‐۸.۰۹؛ ۹۵% CI؛ ۲۱.۵۱‐ تا ۵.۳۲). کیفیت شواهد را برای این پیامدها متوسط ارزیابی کردیم و این بدان معنا است که هیچ تفاوت بالینی یا تفاوت بالینی کمی بین این دو مداخله برای تعداد ضایعات وجود دارد.
مطالعاتی که تاثیرات مداخلات دیگر را مقایسه کرده بودند، ناسازگار بودند یا تعداد نمونه کم و خطر سوگیری بالا داشتند. برای نتایج کارآزماییهای باقی مانده فقط سنتز روایتگونه (narrative) انجام دادیم، دلیل آن، تغییرات زیاد در بسیاری از جنبههای مطالعه، گزارشدهی ضعیف و عدم موفقیت در به دست آوردن دادههای ضروری بود. در چند مطالعه نور زرد با دارونما یا عدم درمان، نور مادون قرمز با عدم درمان، ساسپنشن میکروپارتیکلهای طلایی (gold microparticle suspension) با حامل (vehicle) و کلیندامایسین (clindamycin)/بنزوئیل پروکساید (benzoyl peroxide) ترکیب شده با لیزر رنگی پالسی (pulsed dye laser)، با کلیندامایسین/بنزوئیل پروکساید به تنهایی مقایسه شده بود. چند مطالعه دیگر نیز وجود دارد که در آنها MAL‐PDT با نور تنها، یا با آداپالن (adapalene) مقایسه شده بود یا MAL‐PDT ترکیب شده با لیزر رنگی پالسی، با لیزر رنگی پالسی تنها مقایسه شده بود. هیچ یک از این مطالعات تاثیرات معنادار بالینی را نشان ندادند.
سومین پیامد اولیه ما «عوارض جانبی شدید با ارزیابی بررسیکنندگان» بود. اکثر مطالعات عوارض جانبی را گزارش کردند، به اندازه کافی گزارشهای مربوط به اسکار وجود ندارد، تاول فقط در مطالعاتی گزارش شد که نور پالسی شدید، نور مادون قرمز و درمانهای فوتودینامیک را بررسی کرده بودند. کیفیت شواهد را بسیار پائین ارزیابی کردیم و این بدان معنا است که ما درباره عوارض جانبی نوردرمانی نامطمئن هستیم.
اگرچه نقطه پایانی (endpoint) اولیه ما پیامدهای طولانیمدت بود، در کمتر از نیمی از مطالعات، ارزیابی بعد از هشت هفته پس از درمان نهایی انجام شد. فقط چند مطالعه پیامدها را بیش از سه ماه پس از درمان نهایی، ارزیابی کردند، ارزیابیهای طولانی مدت عمدتا در این مرور گنجانده نشده بود.
شواهد با کیفیت بالا درباره کاربرد نوردرمانی در افراد مبتلا به آکنه ولگاریس، وجود ندارد. قطعیت کمی درباره مفید بودن MAL‐PDT (نور قرمز) یا ALA‐PDT (نور آبی) به مثابه درمان استاندارد برای افراد مبتلا به آکنه متوسط تا شدید وجود دارد.
مطالعاتی با برنامهریزی دقیق و با کاربرد معیارهای استاندارد پیامدها، برای مقایسه اثربخشی درمانهای آکنه شایع با نوردرمانی با پایبندی به دستورالعملهای بیانیه استانداردهای تلفیقی گزارشدهی کارآزماییها (Consolidated Standards of Reporting Trials; CONSORT) لازم است.
هدف از انجام این مرور چیست؟
هدف این مرور کاکرین، یافتن این نکته بود که درمان با لیزرها و منابع نوری دیگر باعث بهبود جوشهای التهابی، سرسیاه و سرسفید در افراد مبتلا به آکنه میشود یا خیر. همچنین میخواستیم بدانیم چگونه افراد مبتلا به آکنه خود را ارزیابی میکنند و این افراد تاثیرات ناخوشایند مانند اسکار و تاول را از این درمانها دیدهاند یا خیر. محققین کاکرین همه مطالعات مرتبط را جمعآوری و تجزیهوتحلیل کردند تا به این سوالات پاسخ دهند، بدین منظور ۷۱ مطالعه با ۴۲۱۱ شرکتکننده پیدا کردند.
در این مرور چه موضوعی مورد مطالعه قرار گرفت؟
آکنه (acne) یک بیماری پوستی شایع است. این بیماری باعث جوشهای التهابی، سرسیاه و سرسفید میشود و ممکن است اسکار ایجاد کند. گزینههای درمانی رایج، اثربخشی و راحتی محدودی دارند و ممکن است باعث عوارض جانبی شوند. ما لیزرها و منابع نوری دیگر را بررسی کردیم، اینها به تنهایی یا در ترکیب با یک ماده شیمیایی که پوست را به نور حساستر میسازد (درمان فوتودینامیک (photodynamic therapy; PDT))، به مثابه درمانهای جایگزین استفاده میشوند. نوردرمانیهای (light therapies) متفاوت را با گزینههای درمانی دیگر، با دارونما (placebo) یا با عدم درمان مقایسه کردیم.
اکثر مطالعات شامل افرادی بین بیست تا سی سال (در دهه بیست زندگیشان) بود که آکنه خفیف تا متوسط داشتند. نوردرمانی در این مطالعات عمدتا از جنبههای مهم بسیاری متفاوت بود، مانند طول موج استفاده شده، مدت درمان، مواد شیمیایی استفاده شده در درمان فوتودینامیک و جنبههای دیگر.
بیش از نیمی از مطالعات اسپانسر صنعتی داشتند؛ نویسندگان مطالعه یا تضاد منافع را گزارش کرده بودند یا اطلاعاتی اعلام نشده بود.
پیامهای کلیدی
ما قادر نیستیم نتیجهگیریهای محکمی از یافتههای این مرور اتخاذ کنیم، چون روشن نیست که نوردرمانی (شامل PDT) در این مطالعات از مقایسه کنندههای دیگر تست شده مانند دارونما، عدم درمان یا درمانهای مالشی روی پوست موثرتر است یا خیر، همچنین معلوم نیست مزیت احتمالی این درمانها چقدر طول میکشد.
نتایج اصلی این مرور چه هستند؟
ما بررسی کردیم که چگونه افراد مبتلا به آکنه بهبودی خودشان را ارزیابی میکنند؛ اما روشن نیست که نوردرمانی در مطالعات تاثیرات سودمندی داشته یا خیر. شواهد به دست آمده از ارزیابی بررسیکنندگان از تغییرات در تعداد جوشهای التهابی، سرسیاه و سرسفید در افراد مبتلا به آکنه، برای اکثر انواع نوردرمانی محدود بود، دلیل آن تغییرات در روش هدایت و اندازهگیری مطالعه بود.
اکثر مطالعات عوارض جانبی را گزارش کرده بودند؛ اما نه به اندازه کافی. عدم وجود اسکار گزارش شده بود، تاول در مطالعاتی گزارش شده بود که پالسهای نوری شدید، نور مادون قرمز و PDT را بررسی کرده بودند.
سه مطالعه با ۳۶۰ شرکتکننده که آکنه متوسط تا شدید داشتند، نشان داد که درمان فوتودینامیک با متیل آمینولولنیک اسید ( methyl aminolevulinate; MAL) فعال شده با نور قرمز، در مقایسه با کرم دارونما همراه با نور قرمز در تغییر تعداد جوشهای سرسیاه، سرسفید و التهابی مشابه است. ارزیابی ما از کیفیت این شواهد، متوسط بود.
مطالعات با برنامهریزی خوب و دقیق برای بررسی اثربخشی درمانهای شایع آکنه در مقایسه با نوردرمانی نیاز است تا تاثیرات بالینی صحیح و عوارض جانبی نوردرمانی در درمان آکنه روشن شود.
این مرور تا چه زمانی بهروز است؟
انتخاب مطالعات در این مرور، تا سپتامبر ۲۰۱۵ است.
۱۳۲ کارآزمایی (N = ۴,۶۶۹,۶۸۹) را وارد کردیم. مطالعات در سراسر مناطق مختلف بالینی انجام شد، و مقایسههای بسیاری را براساس ارزیابی انواع مختلف ATCS و گروههای مقایسه متغیر انجام داد. چهلویک مطالعه ATCS را برای ارائه مراقبت سلامت پیشگیرانه، ۸۴ مورد برای مدیریت شرایط طولانیمدت و هفت مورد برای یادآوری قرار ملاقاتها ارزیابی کردند. ما قطعیت شواهد را در درجه اول به دلیل خطر سوگیری (bias) برای بسیاری از پیامدها کاهش دادیم. خطر سوگیری (bias) را که برآمده از روندهای تخصیص بودند، برای بیش از نیمی از مطالعات در حد پائین و برای بقیه موارد نامشخص قضاوت کردیم. اغلب مطالعات را در معرض خطر نامشخص عملکرد یا سوگیری تشخیص به دلیل وضعیت کورسازی تشخیص دادیم، در حالی که فقط ۱۶% مطالعات سوگیری پائینی داشتند. به طور کلی، به دلیل دادههای ازدسترفته و گزارشهای انتخابی پیامد، خطر سوگیری را نامشخص قضاوت کردیم.
برای مراقبت سلامت پیشگیرانه، ATCS (شامل ATCS Plus؛ IVR؛ unidirectional) احتمالا دریافت واکسیناسیون کودکان (خطر نسبی (RR): ۱,۲۵؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱.۱۸ تا ۱.۳۲؛ ۵ مطالعه؛ N = ۱۰,۴۵۴؛ قطعیت متوسط) و به میزان کمتر در نوجوانان (RR: ۱.۰۶؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۲ تا ۱.۱۱؛ ۲ مطالعه؛ N = ۵۷۲۵؛ قطعیت متوسط) را افزایش میدهد. تاثیر ATCS در بزرگسالان نامشخص است (RR: ۲.۱۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۳ تا ۹.۰۲؛ ۲ مطالعه؛ N = ۱۷۴۳؛ قطعیت بسیار پائین).
برای غربالگری، ATCS چند‐وجهی توانست میزان غربالگری سرطان پستان (RR: ۲,۱۷؛ ۹۵% CI؛ ۱.۵۵ تا ۳.۰۴؛ ۲ مطالعه؛ N = ۴۶۲؛ قطعیت بالا) و سرطان کولورکتال (RR: ۲.۱۹؛ ۹۵% CI؛ ۱.۸۸ تا ۲.۵۵؛ ۳ مطالعه؛ N = ۱۰۱۳؛ قطعیت بالا) را در برابر مراقبت معمول افزایش دهد. همچنین ممکن است میزان غربالگری اوستئوپورز را نیز افزایش دهد. مداخله ATCS Plus احتمالا باعث افزایش اندکی در غربالگری سرطان سرویکال خواهد شد (قطعیت متوسط)، اما تاثیرات آن بر غربالگری اوستئوپورز نامطمئن است. سیستمهای IVR احتمالا غربالگری CRC را در ۶ ماه (RR: ۱.۳۶؛ ۹۵% CI؛ ۱.۲۵ تا ۱.۴۸؛ ۲ مطالعه؛ N = ۱۶,۹۱۵؛ قطعیت متوسط)، اما نه در ۹ تا ۱۲ ماه، با احتمالا تاثیری اندک یا عدم تاثیر IVR (RR: ۱.۰۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۹ تا ۱.۱۱؛ ۲ مطالعه؛ ۲۵۹۹ شرکتکننده؛ قطعیت متوسط)، یا ATCS یکسویه بر غربالگری سرطان پستان افزایش میدهد.
ارائه یادآوریهای ملاقات از طریق IVR یا ATCS یکطرفه و ممکن است نرخ حضور را در مقایسه با عدم تماس (قطعیت پائین) افزایش دهد. برای مدیریت طولانیمدت، پایبندی به دارو یا تست آزمایشگاهی، عمومیترین شواهد را در طول شرایط (۲۵ مطالعه، دادهها ترکیب نشدند) فراهم کرد. ATCS چند‐متغیره در برابر مراقبتهای معمول تاثیرات متناقضی (مثبت و نامطمئن) را بر پایبندی داروها نشان میدهد. ATCS Plus احتمالا کمی (در برابر کنترل، قطعیت متوسط) یا احتمالا (در برابر مراقبت معمول؛ قطعیت متوسط)، پایبندی به مصرف دارو را بهبود می بخشد، اما ممکن است تاثیر کمی در پایبندی به انجام تستها (در برابر کنترل) داشته باشد. احتمالا IVR پایبندی به مصرف دارو را در برابر کنترل (قطعیت متوسط) کمی بهبود میبخشد. در مقایسه با مراقبتهای معمول، IVR احتمالا پایبندی به انجام تست را بهبود میبخشد و تا حدود شش ماه تاثیر اندکی بر پایبندی به مصرف دارو دارد، اما تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر زمانهای طولانیتر دارد (قطعیت متوسط). ATCS یکطرفه، در مقایسه با کنترل، ممکن است تاثیر کمی یا پایبندی به مصرف دارو را (قطعیت پائین) کمی افزایش دهد. شواهد نشان داد که هیچ نوعی از ATCS تاثیری اندک یا عدم تاثیر به صورت همسو و سازگار روی پیامدهای بالینی (کنترل فشار خون، چربی خون، کنترل آسم، پوشش درمانی) مرتبط با پایبندی ندارد، اما فقط تعداد کمی از مطالعات دادههای پیامد بالینی را ارائه کردند.
نتایج فوق در حیطههایی با عمومیترین یافتهها در طول شرایط، متمرکز بود. در حیطههای خاص شرایط، تاثیرات ATCS، از جمله نوع مداخله ATCS استفاده شده، متفاوت بود.
ATCS چند‐وجهی احتمالا درد سرطان و درد مزمن و همچنین افسردگی (قطعیت متوسط) را کاهش میدهد، اما سایر انواع ATCS کمتر موثر هستند. بسته به نوع مداخله، ATCS ممکن است تاثیرات کوچکی بر پیامدهای فعالیت بدنی، مدیریت وزن، مصرف الکل و دیابت داشته باشد. ATCS تاثیری اندک یا عدم تاثیر روی پیامدهای مربوط به نارسایی قلبی، هیپرتانسیون، سلامت روان یا ترک سیگار دارد و شواهد ناکافی برای تعیین تاثیرات آن برای پیشگیری از سوءاستفاده از الکل/مواد مخدر یا مدیریت اعتیاد به مواد مخدر، آسم، بیماری مزمن انسدادی ریه، HIV/ایدز، هیپر کلسترولمی، آپنه انسدادی خواب، اختلال طناب نخاعی یا استرس روانی در مراقبین دارد.
فقط چهار کارآزمایی (۳%) حوادث جانبی را گزارش دادند و معلوم نشد که آنها مربوط به مداخلات بوده یا خیر.
پیشینه
سیستمهای ارتباط تلفنی خودکار (automated telephone communication systems; ATCS) پیامهای صوتی را ارسال میکنند و اطلاعات بهداشتی را از افراد با استفاده از صفحه کلید لمسی تلفن یا نرمافزار تشخیص صدا جمعآوری میکنند. این میتواند تماس تلفنی را بین متخصصین سلامت و بیماران جایگزین یا تکمیل کند. انواع مختلفی از ATCS وجود دارد: پیامهای صوتی یک طرفه به بیماران (یک سویه)، سیستمهای پاسخ صوتی تعاملی (interactive voice response; IVR)، مواردی با عملکردهای اضافه شده مانند ارجاع برای مشاوره (ATCS Plus) یا مواردی که ATCS بخشی از یک مداخله پیچیده هستند (چند‐منظوره).
سوال مطالعه مروری
این مرور اثربخشی ATCS را برای پیشگیری از بیماری و مدیریت شرایط طولانیمدت ارزیابی کرد.
نتایج
ما ۱۳۲ کارآزمایی را با بیش از ۴ میلیون شرکتکننده در سراسر حوزههای مراقبت سلامت پیشگیرانه و مدیریت شرایط طولانیمدت پیدا کردیم.
مطالعات انواع مختلف ATCS را در بسیاری از موارد مقایسه کردند.
در برخی مطالعات، یافتههای مربوط به بیماریها گزارش شده است. برای پیشگیری، ATCS احتمالا انجام ایمنسازی را در کودکان افزایش میدهد و در نوجوانان کمی تاثیر دارد اما در بزرگسالان نامطمئن است. همچنین برای پیشگیری، ATCM چند‐منظوره تعداد افرادی را که برای سرطان پستان و کولورکتال غربالگری شدهاند، افزایش میدهد و ممکن است غربالگری استئوپوروز را افزایش دهد. ATCS Plus احتمالا مشارکت در برنامههای غربالگری سرطان دهانه رحم را اندکی افرایش میدهد، اما تاثیرات آن بر غربالگری استئوپروز نامطمئن است. IVR احتمالا تعداد غربالگری برای سرطان کولورکتال تا شش ماه افزایش میدهد و تاثیر کمی روی غربالگری سرطان پستان دارد.
ATCS (یک سویه یا IVR) ممکن است حضور در زمان ملاقات با پزشک را افزایش دهد که برای پیشگیری و مدیریت بیماری امری کلیدی است.
برای مدیریت طولانیمدت، ATCS چند‐جانبه تاثیرات متناقضی بر پایبندی به مصرف داروها داشت. ATCS Plus احتمالا در برابر مراقبت معمول، پایبندی به مصرف داروها را افزایش میدهد. در مقایسه با کنترل، ATCS Plus و IVR احتمالا پایبندی را کمی بهبود میبخشند، در حالی که ATCS یک جهته ممکن است تاثیرات کم یا اندکی مثبت داشته باشد. عدم مداخله به طور همسو و سازگار پیامدهای بالینی را بهبود بخشید. IVR احتمالا پذیرش انجام تست را بهبود میبخشد، اما ATCS Plus ممکن است تاثیر کمی داشته باشد.
ATCS نیز در شرایط خاص مورد استفاده قرار گرفت. تاثیرات بسته به شرایط و نوع ATCS متفاوت بودند. ATCS چند‐منظوره، اما نه انواع دیگر ATCS، احتمالا باعث کاهش درد سرطان و درد مزمن میشود. زمانی که ATCS در مورد فعالیت بدنی، مدیریت وزن، مصرف الکل و دیابت بررسی شد، پیامدها اندکی بهبود یافتند. با این وجود، در نارسایی قلبی، هیپرتانسیون، سلامت روان یا ترک سیگار، تاثیری اندک یا عدم تاثیر دارد. در موارد متعددی (سوءمصرف الکل/مواد، اعتیاد، آسم، بیماری مزمن انسدادی ریه، HIV/ایدز، کلسترول بالا، آپنه انسدادی خواب، اختلال عملکرد نخاعی، استرس روانی مراقب)، شواهد کافی برای تشخیص تاثیر ATCS وجود ندارد.
فقط چهار کارآزمایی، حوادث جانبی را گزارش کردند. قطعیت ما در شواهد متنوع بود (بالا تا بسیار پائین) و اغلب به دلیل محدودیتهای مطالعه کاهش مییافت، به این معنی که پژوهشهای بیشتر ممکن است برخی یافتهها را تغییر دهند.
نتیجهگیری
ATCS ممکن است برای تغییر رفتارهای سلامت خاص، بهبود پیامدهای سلامت و افزایش مراقبت سلامت امیدوار کننده باشد.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb