جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای Kyla H Thomas

Kate Cahill، Nicola Lindson-Hawley، Kyla H Thomas، Thomas R Fanshawe، Tim Lancaster،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
آگونیست‌های پارشیال گیرنده نیکوتین (nicotine receptor partial agonist) ممکن است با ترکیبی از حفظ سطوح متوسط دوپامین (dopamine) برای خنثی کردن نشانه‌های ترک (به مثابه آگونیست) و کاهش رضایت از استعمال سیگار (به مثابه آنتاگونیست) به افراد در ترک سیگار کمک کنند. این یک نسخه به‌روز شده از مرور کاکرین است که نخستین‌بار در سال ۲۰۰۷ منتشر شد.
اهداف
ارزیابی اثربخشی آگونیست‌های پارشیال گیرنده نیکوتین، از جمله وارنیکلین (varenicline) و سیتیزین (cytisine)، برای ترک سیگار.
روش های جستجو
در اپریل ۲۰۲۲، پایگاه ثبت تخصصی گروه اعتیاد به دخانیات در کاکرین را برای یافتن کارآزمایی‌ها، با استفاده از عبارات مرتبط در عنوان یا چکیده، یا به عنوان کلمات کلیدی، جست‌وجو کردیم. پایگاه ثبت از جست‌وجوهای انجام شده در CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase، و PsycINFO گردآوری می‌شود.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده‌ای را وارد کردیم که دارو درمانی را با دارونما (placebo)، داروی دیگر ترک سیگار، سیگارهای الکترونیکی یا عدم استفاده از دارو مقایسه کردند. کارآزمایی‌هایی را حذف کردیم که حداقل دوره پیگیری شش ماه را از ابتدا گزارش نکردند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
روش‌های استاندارد کاکرین را دنبال کردیم. پیامد اصلی ما پرهیز از استعمال سیگار در طولانی‌ترین دوره پیگیری با استفاده از دقیق‌ترین تعریف پرهیز بود، و در صورت گزارش، نرخ‌های تایید شده بیوشیمیایی را ترجیح دادند. خطرات نسبی (RRs) را با استفاده از مدل اثر ثابت (fixed‐effect model) منتل‐هنزل (Mantel‐Haenszel) تجمیع کردیم. هم‌چنین تعداد افرادی را گزارش کردیم که ابتلا به عوارض جانبی جدی (SAE) را گزارش کردند.
نتایج اصلی

تعداد ۷۵ کارآزمایی را با ۴۵,۰۴۹ نفر وارد کردیم؛ ۴۵ مورد برای این نسخه به‌روز شده، جدید بودند. تعداد ۲۲ مورد را در معرض خطر پائین سوگیری (bias) ارزیابی کردیم، این خطر در ۱۸ مورد بالا و در ۳۵ مورد نامشخص بود.

شواهدی را با قطعیت متوسط یافتیم (به دلیل ناهمگونی محدود شد) مبنی بر اینکه سیتیزین به افراد بیشتری در ترک سیگار نسبت به دارونما کمک می‌کند (RR: ۱,۳۰؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱.۱۵ تا ۱.۴۷؛ I۲ = ۸۳%؛ ۴ مطالعه، ۴۶۲۳ شرکت‌کننده)، و هیچ شواهدی دال بر تفاوت در تعداد SAEهای گزارش شده وجود ندارد (RR: ۱,۰۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۸ تا ۱.۳۷؛ I۲ = ۰%؛ ۳ مطالعه، ۳۷۸۱ شرکت‌کننده، شواهد با قطعیت پائین). شواهد مربوط به SAE به دلیل عدم دقت محدود بود. هیچ داده‌ای را در مورد SAEهای عصبی‌روانی (neuropsychiatric) یا قلبی پیدا نکردیم.

شواهدی را با قطعیت بالا یافتیم که وارنیکلین نسبت به دارونما به افراد بیشتری کمک می‌کند تا سیگار را ترک کنند (RR: ۲,۳۲؛ ۹۵% CI؛ ۲.۱۵ تا ۲.۵۱؛ I۲ = ۶۰%؛ ۴۱ مطالعه، ۱۷,۳۹۵ شرکت‌کننده)، شواهدی با قطعیت متوسط نشان می‌دهد افرادی که وارنیکلین مصرف می‌کنند نسبت به کسانی که آن را مصرف نمی‌کنند، بیشتر احتمال دارد بروز SAEها را گزارش کنند (RR: ۱,۲۳؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۱ تا ۱.۴۸؛ I۲ = ۰%؛ ۲۶ مطالعه، ۱۴,۳۵۶ شرکت‌کننده). در حالی که تخمین‌های نقطه‌ای حاکی از افزایش خطر SAE‌های قلبی (RR: ۱,۲۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۹ تا ۱.۸۴؛ I۲ = ۰%؛ ۱۸ مطالعه، ۷۱۵۱ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت پائین)، و کاهش خطر SAE‌های عصبی‌روانی (RR: ۰,۸۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۱ تا ۱.۲۹؛ I۲ = ۰%؛ ۲۲ مطالعه، ۷۸۴۶ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت پائین) بودند، در هر دو مورد شواهد به دلیل عدم دقت محدود بوده، و فواصل اطمینان هم با مزیت و هم با آسیب سازگار بودند.

نتایج تجمعی از مطالعاتی که افراد را برای دریافت سیتیزین یا وارنیکلین تصادفی‌سازی کردند، نشان دادند که افراد بیشتری در بازوی وارنیکلین، استعمال سیگار را ترک کردند (RR: ۰,۸۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۶ تا ۱.۰۵؛ I۲ = ۰%؛ ۲ مطالعه، ۲۱۳۱ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت متوسط) و بروز SAEها را گزارش کردند (RR: ۰,۶۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۴ تا ۱.۰۳؛ I۲ = ۴۵%؛ ۲ مطالعه، ۲۰۱۷ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت پائین). با این حال، شواهد به دلیل عدم دقت محدود بود، و فواصل اطمینان، پتانسیل مزیت سیتیزین یا وارنیکلین را در بر می‌گرفت. هیچ داده‌ای را در مورد SAEهای عصبی‌روانی (neuropsychiatric) یا قلبی پیدا نکردیم.

شواهدی را با قطعیت بالا یافتیم که وارنیکلین نسبت به بوپروپیون (bupropion) به افراد بیشتری کمک می‌کند تا سیگار را ترک کنند (RR: ۱,۳۶؛ ۹۵% CI؛ ۱.۲۵ تا ۱.۴۹؛ I۲ = ۰%؛ ۹ مطالعه، ۷۵۶۰ شرکت‌کننده)، هیچ شواهد بارزی مبنی بر تفاوت در نرخ SAEها (RR: ۰,۸۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۱ تا ۱.۳۱؛ I۲ = ۰%؛ ۵ مطالعه، ۵۳۱۷ شرکت‌کننده)، SAEهای عصبی‌روانی (RR: ۱,۰۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۶ تا ۷.۰۴؛ I۲ = ۱۰%؛ ۲ مطالعه، ۸۶۶ شرکت‌کننده)، یا SAEهای قلبی (RR: ۳,۱۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۳ تا ۳۰.۱۸؛ I۲ = ۰%؛ ۲ مطالعه، ۸۶۶ شرکت‌کننده) وجود ندارد. شواهد مربوط به مضرات درمان از قطعیت پائینی برخوردار بوده و با عدم دقت محدود شد.

شواهدی را با قطعیت بالا به دست آوردیم که وارنیکلین نسبت به شکل واحدی از درمان جایگزینی نیکوتین (nicotine replacement therapy; NRT) به افراد بیشتری کمک می‌کند تا سیگار را ترک کنند (RR: ۱,۲۵؛ ۹۵% CI؛ ۱.۱۴ تا ۱.۳۷؛ I۲ = ۲۸%؛ ۱۱ مطالعه، ۷۵۷۲ شرکت‌کننده)، و شواهدی با قطعیت پائین، که به دلیل عدم دقت محدود بود، نشان داد که افراد کمتری بروز SAEها را گزارش کردند (RR: ۰,۷۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۰ تا ۰.۹۹؛ I۲ = ۲۴%؛ ۶ مطالعه، ۶۵۳۵ شرکت‌کننده). هیچ داده‌ای را در مورد SAEهای عصبی‌روانی (neuropsychiatric) یا قلبی پیدا نکردیم.

هیچ شواهد بارزی را مبنی بر تفاوت در نرخ ترک سیگار میان وارنیکلین و dual‐form NRT پیدا نکردیم (RR: ۱,۰۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۷ تا ۱.۲۰؛ I۲ = ۰%؛ ۵ مطالعه، ۲۳۴۴ شرکت‌کننده؛ شواهد با قطعیت پائین، سطح کیفیت شواهد به دلیل عدم دقت کاهش یافتند). در حالی که تخمین‌های نقطه‌ای تجمعی حاکی از افزایش خطر SAEها (RR: ۲,۱۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۹ تا ۹.۴۶؛ I۲ = ۰%؛ ۴ مطالعه، ۱۸۵۲ شرکت‌کننده) و SAE‌های عصبی‌روانی (RR: ۴,۶۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۳ تا ۹۶.۵۰؛ I۲ با توجه به رویدادهای فقط ۱ مطالعه قابل تخمین نیست؛ ۲ مطالعه، ۷۶۴ شرکت‌کننده)، و کاهش خطر SAEهای قلبی (RR: ۰,۳۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۱ تا ۷.۸۸؛ I۲ با توجه به رویدادهای فقط ۱ مطالعه قابل تخمین نیست؛ ۲ مطالعه، ۸۱۹ شرکت‌کننده) بودند، در هر سه مورد شواهد قطعیت پائینی داشته و فواصل اطمینان بسیار گسترده بودند، که هم آسیب و هم مزیت چشمگیری را در بر می‌گرفت.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

سیتیزین و وارنیکلین هر دو نسبت به دارونما یا عدم مصرف دارو به افراد بیشتری در ترک سیگار کمک می‌کنند. وارنیکلین نسبت به بوپروپیون یا شکل واحدی از NRT در کمک به افراد برای ترک سیگار موثرتر است، و ممکن است به اندازه یا بیشتر از dual‐form NRT اثربخش باشد. افرادی که وارنیکلین مصرف می‌کنند، احتمالا بیشتر از افرادی که آن را مصرف نمی‌کنند، با SAEها مواجه خواهند شد، و در حالی که خطر SAEهای قلبی افزایش و خطر SAEهای عصبی‌روانی کاهش می‌یابد، شواهد هم با مزیت و هم با آسیب سازگار بود. سیتیزین نسبت به وارنیکلین ممکن است باعث شود که افراد کمتری بروز SAEها را گزارش کنند. بر اساس مطالعاتی که به طور مستقیم سیتیزین و وارنیکلین را با هم مقایسه کردند، وارنیکلین ممکن است برای ترک سیگار مزیتی داشته باشد، با این حال شواهد بیشتر می‌تواند این یافته را تقویت کرده یا مزیت سیتیزین را نشان دهد.

کارآزمایی‌های آتی باید اثربخشی و بی‌خطری (safety) سیتیزین را در مقایسه با وارنیکلین و دیگر دارو درمانی‌ها، هم‌چنین تغییرات ایجاد شده را در دوز و مدت زمان مصرف دارو، آزمایش کنند. از اکثر کارآزمایی‌هایی که تاثیر وارنیکلین را با دوز استاندارد در مقایسه با دارونما برای ترک سیگار آزمایش کردند، مزیت محدودی به دست آمد. کارآزمایی‌های بعدی در مورد وارنیکلین باید تغییرات را در دوز و مدت زمان مصرف دارو تست کرده، و وارنیکلین را با سیگارهای الکترونیکی برای ترک سیگار مقایسه کنند.

خلاصه به زبان ساده

آیا داروهایی مانند وارنیکلین و سیتیزین (آگونیست‌های پارشیال گیرنده نیکوتین) می‌توانند به افراد در ترک سیگار کمک کنند و آیا تاثیرات ناخواسته‌ای ایجاد می‌کنند؟

پیام‌های کلیدی

· وارنیکلین (varenicline) می‌تواند به افراد کمک کند تا به مدت حداقل ۶ ماه سیگار را ترک کنند. شواهد نشان می‌دهد که این دارو بهتر از بوپروپیون (bupropion) و استفاده از فقط یک نوع درمان جایگزینی نیکوتین (nicotine replacement therapy) (مثلا فقط استفاده از پچ‌ها) عمل می‌کند. نرخ ترک سیگار ممکن است مشابه استفاده هم‌زمان از بیش از یک نوع درمان جایگزینی نیکوتین (مثلا پچ و آدامس با هم) باشد.

· سیتیزین (cytisine) می‌تواند به افراد کمک کند تا به مدت حداقل ۶ ماه سیگار را ترک کنند. این دارو می‌تواند به خوبی وارنیکلین عمل کند، اما شواهد آینده ممکن است نشان دهند که این دارو اگرچه مفید است، تاثیر آن به اندازه وارنیکلین نیست.

· مطالعات آتی باید اثربخشی و بی‌خطری سیتیزین را در مقایسه با وارنیکلین و دیگر داروهای ترک سیگار تست کنند، هم‌چنین باید در مورد مصرف سیتیزین یا وارنیکلین در دوزهای مختلف و برای مدت زمان متفاوت تحقیق کنند.

«آگونیست‌های پارشیال گیرنده نیکوتین» چه هستند؟

مصرف دخانیات برای سلامت افراد بسیار مضر است. ترک سیگار برای افراد سیگاری، بهترین کاری است که می‌توانند برای ارتقای سطح سلامت خود انجام دهند، هر چند ترک آن برای بسیاری از افراد دشوار است. آگونیست‌های پارشیال گیرنده نیکوتین (nicotine receptor partial agonists; NRPAs) نوعی دارو هستند که برای کمک به افراد برای ترک سیگار مورد استفاده قرار می‌گیرند. آنها به کاهش نشانه‌های ترک در افراد هنگام ترک سیگار کمک می‌کنند، مانند هوس کشیدن آن و تغییرات ناخوشایند در خلق‌وخو. هم‌چنین سطح لذتی را که معمولا افراد هنگام سیگار کشیدن تجربه می‌کنند، کاهش می‌دهند. در دسترس‌ترین درمان در این نوع دارو، وارنیکلین است. سیتیزین یکی دیگر از داروهای مشابه است. آنها ممکن است تاثیرات ناخواسته‌ای را مانند احساس بیماری (تهوع) و دیگر مشکلات معده، مشکلات خواب، رویاهای غیر طبیعی و سردرد ایجاد کنند. هم‌چنین ممکن است منجر به بروز تاثیرات ناخواسته بالقوه جدی مانند افکار خودکشی، مشکلات قلبی و افزایش فشار خون شوند.

ما به دنبال چه یافته‌ای بودیم؟

می‌خواستیم بدانیم که استفاده از NRPAها می‌توانند به افراد در ترک سیگار کمک کنند یا خیر، و اینکه تاثیرات ناخواسته‌ای ایجاد می‌کنند یا خیر. می‌خواستیم بدانیم که:

· چه تعداد از افراد به مدت حداقل ۶ ماه استعمال سیگار را ترک کردند؛ و

· چه تعداد از افراد دچار تاثیرات ناخواسته‌ای شدند.

ما چه کاری را انجام دادیم؟

برای یافتن مطالعاتی جست‌وجو کردیم که NRPA‌های مورد استفاده را برای کمک به افراد در ترک سیگار بررسی کردند. افراد حاضر در این مطالعات می‌بایست به‌طور تصادفی برای دریافت NRPA یا NRPA دیگر، دارونما (placebo) (دارویی مانند NRPA اما بدون مواد فعال) یا عدم درمان انتخاب می‌شدند. آنها باید سیگاری‌های بزرگسالی بودند که قصد داشتند استعمال سیگار را ترک کنند.

ما به چه نتایجی رسیدیم؟

تعداد ۷۵ مطالعه را پیدا کردیم که NRPAها را با موارد زیر مقایسه کردند:

· دارونما یا عدم مصرف دارو؛

· درمان جایگزینی نیکوتین، مانند پچ‌ها یا آدامس؛

· بوپروپیون (bupropion) (داروی دیگری برای کمک به ترک سیگار)؛

· NRPA دیگر؛

· سیگارهای الکترونیکی.

ایالات متحده میزبان انجام بیشترین مطالعات (۲۸ مطالعه) بود. مطالعات دیگر در طیف وسیعی از کشورها در سراسر جهان، برخی در چندین کشور، انجام شدند.

نتایج اصلی

احتمال ترک سیگار در افراد به مدت حداقل شش ماه با استفاده از وارنیکلین بیشتر از مصرف دارونما (۴۱ مطالعه، ۱۷,۳۹۵ نفر)، بوپروپیون (۹ مطالعه، ۷۵۶۰ نفر)، یا فقط یک نوع درمان جایگزینی نیکوتین، مانند پچ‌ها به تنهایی (۱۱ مطالعه، ۷۵۷۲ نفر) است. آنها ممکن است به اندازه افرادی که از دو یا چند نوع درمان جایگزینی نیکوتین، مانند پچ و آدامس با هم استفاده می‌کنند، موفق به ترک سیگار شوند (۵ مطالعه، ۲۳۴۴ نفر).

احتمالا سیتیزین در مقایسه با دارونما به افراد بیشتری برای ترک سیگار کمک می‌کند (۴ مطالعه، ۴۶۲۳ نفر) و بر اساس مطالعاتی که سیتیزین را با وارنیکلین مقایسه کردند (۲ مطالعه، ۲۱۳۱ نفر)، ممکن است وارنیکلین مزیتی برای ترک سیگار داشته باشد، اما شواهد بیشتر می‌تواند این یافته را تقویت کرده یا مزیتی را از سیتیزین نشان دهند.

از هر ۱۰۰ نفری که از وارنیکلین برای ترک سیگار استفاده می‌کنند، ۲۱ تا ۲۵ نفر ممکن است با موفقیت آن را ترک کنند، در حالی که فقط ۱۸ نفر از ۱۰۰ فرد دریافت کننده بوپروپیون، ۱۸ نفر از ۱۰۰ فرد دریافت کننده شکل واحدی از درمان جایگزینی نیکوتین، و ۲۰ نفر از ۱۰۰ فرد دریافت کننده دو یا چند نوع درمان جایگزینی نیکوتین به این موفقیت دست می‌یابند. از هر ۱۰۰ نفری که از سیتیزین برای ترک سیگار استفاده می‌کنند، ۱۸ تا ۲۳ نفر ممکن است با موفقیت آن را ترک کنند.

شایع‌ترین تاثیر ناخواسته وارنیکلین تهوع است، اما این حالت عمدتا در سطوح خفیف یا متوسط است و معمولا با گذشت زمان از بین می‌رود. افرادی که وارنیکلین مصرف می‌کنند احتمال بیشتری برای دچار تاثیر ناخواسته جدی‌تری دارند که می‌تواند منجر به رفتن به بیمارستان شود، اما این موارد هنوز نادر هستند (۲,۷% تا ۴% از افرادی که وارنیکلین مصرف می‌کنند، در مقایسه با ۲.۷% از افرادی که آن را مصرف نمی‌کنند) و ممکن است شامل عوارض بسیاری شود که ربطی به وارنیکلین ندارند. احتمال بروز تاثیرات ناخواسته جدی در افرادی که سیتیزین مصرف می‌کنند، در مقایسه با افرادی که آن را مصرف نمی‌کنند، ممکن است کمی بیشتر باشد، اما این احتمال در مقایسه با دریافت‌کنندگان وارنیکلین می‌تواند کمتر گزارش شود.

محدودیت‌های شواهد چه هستند؟

شواهد مربوط به برخی از نتایج ما بسیار قابل اعتماد است. ما بسیار مطمئن هستیم که وارنیکلین بهتر از بسیاری از داروهای جایگزین به افراد کمک می‌کند تا استعمال سیگار را ترک کنند. از برخی نتایج دیگر مطمئن نیستیم زیرا مطالعات کمتر یا کوچک‌تر، شواهدی را ارائه کردند.

چندین نتیجه حاکی از آن است که یک درمان نسبت به درمان دیگر بهتر یا کمتر مضر است، اما عکس آن نیز می‌تواند صادق باشد.

شواهد تا چه زمانی به‌روز است؟

شواهد تا ۲۹ اپریل ۲۰۲۲ به‌روز است.


Christopher Eccleston، Emma Fisher، Kyla H Thomas، Leslie Hearn، Sheena Derry، Cathy Stannard، Roger Knaggs، R Andrew Moore،
دوره ۲۰۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

پیشینه
این نخستین به‌روزرسانی از نسخه اصلی مطالعه مروری کاکرین است که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. نتیجه‌گیری‌های این مرور از زمان انتشار آن در سال ۲۰۱۳ تغییر نکرده‌اند. افراد مبتلا به درد مزمن غیر‐سرطانی که برایشان اوپیوئید تجویز شده و در حال مصرف آنها هستند، ممکن است سابقه مصرف طولانی‌‐مدت و با دوز بالای اوپیوئید را بدون تسکین موثر درد داشته باشند. در این افراد که به تسکین موثر درد دست نمی‌یابند، کاهش دوز اوپیوئید تجویزی می‌تواند هدف مشترک و مطلوبی هم برای بیمار و هم برای پزشک باشد. کاهش ساده و بدون نظارت مصرف اوپیوئید از نظر بالینی چالش‌برانگیز، و دستیابی و حفظ آن بسیار دشوار است.
اهداف
بررسی اثربخشی روش‌های مختلف طراحی‌ شده برای دستیابی به کاهش یا توقف استفاده از اوپیوئید تجویزی در مدیریت درد مزمن غیر‐سرطانی در بزرگسالان در مقایسه با گروه کنترل.
روش های جستجو
برای این به‌روزرسانی، CENTRAL؛ MEDLINE؛ و Embase را در ژانویه ۲۰۱۷، هم‌چنین کتاب‌شناسی‌‌ها و جست‌وجوهای استنادی مطالعات وارد شده را بررسی کردیم. از سوی دیگر، یک پایگاه ثبت کارآزمایی را برای یافتن کارآزمایی‌های در حال انجام جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
مطالعات وارد شده باید کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل ‌شده‌ای بودند که به مقایسه مصرف‌کنندگان اوپیوئید که مداخله‌ای را دریافت کردند، با گروه کنترل که درمان معمول، کنترل فعال، یا دارونما (placebo) را گرفتند، پرداخته باشند. هدف از مطالعه می‌بایست ورود هدف درمانی کاهش دوز یا قطع مصرف داروی اوپیوئیدی بوده باشد.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. ما به‌دنبال داده‌های مربوط به مصرف اوپیوئید تجویز شده، عوارض جانبی کاهش دوز اوپیوئید، درد، و عملکرد روانی و جسمانی بودیم. قصد داشتیم تا قطعیت شواهد را با استفاده از رویکرد درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ارزیابی کنیم، با این ‌حال، به‌دلیل ناهمگونی موجود در مطالعات، نتوانستیم پیامدها را در یک متاآنالیز ترکیب کنیم و بنابراین شواهد را با GRADE ارزیابی نکردیم.
نتایج اصلی
سه مطالعه برای این به‎‌روزرسانی جدید هستند، که در مجموع پنج مطالعه (۲۷۸ شرکت‌کننده) وارد شدند. شرکت‌کنندگان عمدتا زنان (میانگین سنی: ۴۹,۶۳ سال، SD = ۱۱.۷۴) مبتلا به بیماری‌های متفاوت درد مزمن بودند. برای اینکه داده‌ها در یک متاآنالیز تجمیع شوند، بیش از حد ناهمگون بودند، بنابراین نتایج حاصل از هر مطالعه را به صورت کیفی خلاصه کردیم. مطالعات مذکور مداخلات طب سوزنی، ذهن‐آگاهی (mindfulness)، و درمان شناختی‐رفتاری را با هدف کاهش مصرف اوپیوئید، سوءمصرف اوپیوئیدها، یا باقی ماندن روی درمان‌های مدیریت درد مزمن وارد کردند. از این مطالعات نتایج متفاوتی را به‌ دست آوردیم. سه مطالعه از پنج مطالعه مصرف اوپیوئید را در دوره پس از درمان و پیگیری گزارش کردند. دو مطالعه که «افزایش بازیابی ذهن‐آگاهی» (Mindfulness‐Oriented Recovery Enhancement) یا «پاسخ کلامی تعاملی درمانی» (Therapeutic Interactive Voice Response) را ارائه کردند، برای مصرف اوپیوئید بین گروه‌ها در دوره پس از درمان و پیگیری، به تفاوت معنی‌داری دست یافتند. مطالعه باقی‌مانده، کاهش مصرف اوپیوئید را هم در گروه‎‌های درمان و هم در گروه‌های کنترل نشان داد، و تفاوت‌های بین گروهی قابل توجه نبودند. سه مطالعه، عوارض جانبی مرتبط با مطالعه را گزارش کرده و دو مطالعه، عوارض جانبی مرتبط با مطالعه را نداشتند. هم‌چنین یافته‌های متفاوتی را برای شدت درد و عملکرد فیزیکی پیدا کردیم. مداخلات، تفاوت‌های بین گروهی را برای عملکرد روانی بیمار در تمام مطالعات نشان ندادند. به‌طور کلی، خطر سوگیری در تمام مطالعات متفاوت بود. همه مطالعات حجم نمونه کمتر از ۱۰۰ نفر را گزارش کردند، بنابراین همگی را در معرض خطر بالای سوگیری برای این زمینه قضاوت کردیم.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
هیچ شواهدی برای ارزیابی اثربخشی یا بی‌خطری (safety) روش‌های کاهش مصرف اوپیوئید تجویزی در درد مزمن وجود ندارد. تعداد اندکی از کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌ شده کاهش مصرف اوپیوئید را بررسی کرده‌اند، این موضوع بدان معنی است که نتیجه‌گیری‌های ما در مورد سودمندی مداخلات روان‌شناختی، دارویی، یا دیگر انواع مداخلات برای افراد مبتلا به درد مزمن که برای کاهش مصرف اوپیوئید خود تلاش می‌کنند، محدود هستند. این یافته‌ها تا به امروز مختلط هستند: مصرف اوپیوئید پس از مداخله کاهش یافت، و این کاهش در گروه‌های کنترل نیز اغلب دیده شد.
خلاصه به زبان ساده

کاهش مصرف اوپیوئید تجویزی در بزرگسالان مبتلا به دردهای مزمن غیر‐سرطانی

حرف آخر

براساس شواهد موجود، بهترین روش کاهش مصرف اوپیوئیدها را در بزرگسالان مبتلا به وضعیت‌های درد مزمن نمی‌شناسیم. نتایج متفاوتی را از تعداد اندکی از مطالعات که در این مطالعه مروری وارد شدند، به ‌دست آوردیم.

پیشینه

این یک مطالعه مروری به‌روز شده است. نخستین نسخه آن در سال ۲۰۱۳ منتشر شد. حدودا از هر پنج فرد بزرگسال، یک نفر از درد مزمن با شدت متوسط یا شدید که ناشی از سرطان نیست، رنج می‌برد. برخی از مبتلایان به این نوع درد با اوپیوئیدها (عموما با داروهایی مانند مورفین، کدئین، اکسی‌کدون، فنتانیل، یا بوپرنورفین، به‌ صورت قرص‌ یا پچ‌هایی که روی پوست قرار می‌گیرند) درمان می‌شوند. بی‌اثر شدن یا از دست رفتن تاثیر این داروها به مرور زمان غیر‐عادی نیست، و، گاهی‌اوقات علیرغم افزایش دوز دارو، درد به‌طور موثری تسکین نمی‌یابد. قطع مصرف داروهای اوپیوئیدی، به‌خصوص زمانی‌که برای مدتی استفاده شده باشند، کار آسانی نیست، زیرا قطع ناگهانی مصرف آنها می‌تواند باعث عوارض جانبی ناخوشایندی شود. این مرور به دنبال یافتن مطالعاتی با کیفیت بالا (کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل‌ شده) در رابطه با درمان‌هایی بود که به بزرگسالان کمک می‌کند تا به‌طور بی‌خطری مصرف اوپیوئیدها را که به دلیل تسکین درد تجویز شده‌اند، قطع کنند.

ویژگی‌های مطالعه

برای یافتن مطالعات تا ژانویه ۲۰۱۷ به جست‌وجو پرداختیم. ما پنج مطالعه را پیدا کردیم، که ۲۷۸ بیمار را مورد بررسی قرار دادند. اکثر افرادی که وارد مطالعات شدند، زنانی بودند که حدود ۵۰ سال سن داشتند، و ترکیبی را از ابتلا به وضعیت‌های درد مزمن گزارش دادند (به‌طور مثال، سردرد، کمردرد، درد عضلانی). این مطالعات روش‌های درمانی طب سوزنی، ذهن‐آگاهی (mindfulness)، و درمان شناختی‐رفتاری را به‌ عنوان استراتژی‌هایی برای کاهش میزان مصرف اوپیوئیدهایی که توسط بزرگسالان مبتلا به درد مزمن مصرف می‌شوند، وارد کردند.

نتایج کلیدی

هیچ نتیجه‌ای را نمی‌توان از این مقدار ناچیز اطلاعات به دست آورد. بنابراین، مشخص نیست که این درمان‌ها موجب کاهش مقدار مصرف اوپیوئیدها در بزرگسالان مبتلا به درد مزمن (پیامد اولیه)، یا کاهش شدت درد، توانایی جسمانی یا خلق‌و‌خو (پیامدهای ثانویه) می‌شوند یا خیر. سه مطالعه تاثیرات منفی درمان بیماران را وارد کردند، و دو مطالعه گزارش کردند که برای شرکت‌کنندگان هیچ مورد منفی رخ نداد که ناشی از کارآزمایی‌ایی باشد که در آن شرکت کرده بودند. مطالعات غیر‐تصادفی‌سازی شده، که در این مطالعه مروری وارد نشدند، نشان می‌دهند برای بسیاری از افراد، بسته‌های فشرده و شدید توان‌بخشی ممکن است باعث کاهش عمده‌ای در مصرف اوپیوئیدها شوند. کاهش مصرف اوپیوئید تجویز شده در درد مزمن غیر‐سرطانی موضوع مهمی است که نیاز به تحقیقات سیستماتیک بیشتری دارد.

کیفیت شواهد

ما نتوانستیم در مورد کیفیت شواهد موجود در این مطالعه مروری قضاوت کنیم، زیرا این مطالعات بسیار متفاوت بوده و قابل ترکیب کردن نبودند.



صفحه ۱ از ۱