جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای Jos H Verbeek

Angela GEM de Boer، Tyna K Taskila، Sietske J Tamminga، Michael Feuerstein، Monique HW Frings-Dresen، Jos H Verbeek،
دوره ۲۰۱۵، شماره ۰ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

پیشینه
بیماران سرطانی نسبت به افراد سالم ۱,۴ برابر بیشتر احتمال دارد که بیکار شوند. بنابراین مهم است برنامه‌هایی را برای حمایت از بیماران سرطانی جهت بازگشت به کار (return‐to‐work; RTW) فراهم کنیم. این یک نسخه به‌روز از مرور کاکرین است که اولین بار در سال ۲۰۱۱ منتشر شد.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات افزایش دهنده در میزان RTW بیماران مبتلا به سرطان در مقایسه با برنامه‌های جایگزین از جمله مراقبت‌های معمول یا عدم‐مداخله.
روش های جستجو
پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ در کتابخانه کاکرین (Cochrane Library) (شماره ۳، ۲۰۱۴)؛ MEDLINE (از ژانویه ۱۹۶۶ تا مارچ ۲۰۱۴)؛ EMBASE (از ژانویه ۱۹۴۷ تا مارچ ۲۰۱۴)؛ CINAHL (از ژانویه ۱۹۸۳ تا مارچ ۲۰۱۴)؛ OSH‐ROM و OSH Update (از ژانویه ۱۹۶۰ تا مارچ ۲۰۱۴)؛ PsycINFO (از ژانویه ۱۸۰۶ تا ۲۵ مارچ ۲۰۱۴)؛ DARE (از ژانویه ۱۹۹۵ تا مارچ ۲۰۱۴)؛ ClinicalTrials.gov؛ Trialregister.nl و Controlled‐trials.com را تا ۲۵ مارچ ۲۰۱۴ جست‌وجو کردیم. هم‌چنین فهرست منابع مطالعات وارد شده و مرورهای منتخب را بررسی کرده و با نویسندگان مطالعات مرتبط تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) در مورد اثربخشی مداخلات آموزشی‐روانی، حرفه‌ای، فیزیکی، پزشکی یا چند‐رشته ای که میزان RTW ر پیامد اولیه، RTW بود که به صورت نرخ RTW یا مدت مرخصی استعلاجی در ۱۲ ماه پیگیری، اندازه‌گیری شد. پیامد ثانویه نیز کیفیت زندگی در نظر گرفته شد.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را برای ورود بررسی کرده، خطر سوگیری (bias) را ارزیابی و داده‌ها را استخراج کردند. ما نتایج مطالعه را تجمیع کردیم که در مقایسه‌های مختلف از نظر بالینی همگون بوده و خطرات نسبی (RRs) را با ۹۵% فواصل اطمینان (CIs) گزارش کرده بودند. کیفیت کلی شواهد را برای هر مقایسه با استفاده از رویکرد درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی

پانزده RCT شامل ۱۸۳۵ بیمار مبتلا به سرطان معیارهای ورود به مطالعه را داشتند و به دلیل مطالعات چند‐بازویی، ۱۹ ارزیابی را نیز وارد مطالعه کردیم. شش مطالعه را در معرض خطر بالا و نه مطالعه را در خطر پائین سوگیری (bias) تشخیص دادیم. همه مطالعات وارد شده در کشورهای با سطح درآمد بالا انجام شد و اکثر مطالعات بیماران مبتلا به سرطان پستان (هفت کارآزمایی) یا بیماران مبتلا به سرطان پروستات (دو کارآزمایی) را هدف قرار دادند. دو مطالعه درگیر مداخلات آموزشی‐روانی، شامل آموزش بیماران و رفتارهای آموزشی خود‐مراقبتی بودند. نتایج برای نرخ RTW مشابه با مراقبت‌های معمولی در مداخلات آموزشی‐روانی، شواهد با کیفیت پائینی را نشان داد (RR: ۱,۰۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۸ تا ۱.۳۵؛ ۲۶۰ بیمار)، هم‌چنین در این زمینه که تاثیر مداخلات آموزشی‐روانی نسبت به مراقبت‌های معمولی روی کیفیت زندگی هیچ گونه تفاوتی ندارد، شواهد کیفیت پائینی داشتند (تفاوت میانگین استاندارد شده (SMD): ۰.۰۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲‐ تا ۰.۳؛ n = ۲۶۰ بیمار). هیچ مطالعه‌ای را در مورد مداخلات حرفه‌ای پیدا نکردیم. در یک مطالعه به بیماران مبتلا به سرطان پستان یک برنامه تمرینات فیزیکی ارائه شد. شواهد با کیفیت پائین نشان داد که تمرینات فیزیکی در مقایسه با مراقبت‌های معمول در بهبود RTW (RR: ۱.۲۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۲ تا ۴.۵۴؛ n = ۲۸ بیمار) یا کیفیت زندگی (SMD: ‐۰.۳۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۹ تا ۰.۲۵؛ n = ۴۱ بیمار) موثرتر نیست. هفت RCT، تاثیرات مداخلات پزشکی را روی RTW بررسی کردند. در تمام مطالعات، یک مداخله پزشکی فرعی یا نگهدارنده عملکرد، با یک درمان اصلی مقایسه شد. شواهدی با کیفیت پائین یافتیم که نشان دادند مداخلات فرعی یا رویکردهای نگهدارنده عملکرد، نرخ RTW مشابهی با مداخلات پزشکی اصلی دارند (RR: ۱.۰۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۶ تا ۱.۰۹؛ n = ۱۰۹۷ بیمار)، شواهدی با کیفیت متوسط نیز در مورد عدم تفاوت در پیامدهای مربوط به کیفیت زندگی به دست آوردیم (SMD: ۰.۱۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۴‐ تا ۰.۲۳؛ n = ۱۰۲۸ بیمار). پنج RCT شامل مداخلات چند‐رشته‌ای بود که مشاوره‌های حرفه‌ای با آموزش بیمار، مشاوره با بیمار و آموزش بازخوردهای زیستی کمک‌رفتاری و/یا تمرینات ورزشی را در بر می‌گرفت. شواهد با کیفیت متوسط نشان داد که مداخلات چند‐رشته‌ای شامل مداخلات فیزیکی و آموزشی‐روانی و/یا حرفه‌ای منجر به نرخ بالاتر RTW در مقایسه با مراقبت‌های معمول می‌شوند (RR: ۱.۱۱؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۳ تا ۱.۱۶؛ n = ۴۵۰ بیمار). هیچ تفاوتی را در تاثیر مداخلات چند‐رشته‌ای نسبت به مراقبت‌های معمول روی پیامدهای مرتبط با کیفیت زندگی بیمار نیافتیم (SMD: ۰.۰۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۰‐ تا ۰.۲۵؛ n = ۳۱۶ بیمار).

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

شواهد با کیفیت متوسطی را یافتیم که نشان داد مداخلات چند‐رشته‌ای میزان RTW را در بیماران مبتلا به سرطان افزایش می‌دهند.

خلاصه به زبان ساده

مداخلاتی به منظور افزایش بازگشت به کار در بیماران مبتلا به سرطان

⁧⁧⁩⁩سوال پژوهشی⁧⁧⁩⁩

بهترین راه‌حل برای کمک به بیماران سرطانی برای بازگشت به کار در مقایسه با مراقبت‌های معمول چیست؟

پیشینه

هر ساله تلاش می‌شود افراد بیشتر و بیشتری که به سرطان مبتلا می‌شوند، از طریق درمان زنده بمانند. بسیاری از نجات‌یافتگان سرطان به خوبی زندگی می‌کنند، هر چند دچار مشکلات پایداری نظیر خستگی، درد و افسردگی می‌شوند. این تاثیرات طولانی‐مدت می‌تواند منجر به مسائلی در زندگی کاری بازماندگان از سرطان شود. بنابراین سرطان علت مهم غیبت از کار، بیکاری و بازنشستگی زودهنگام است. بیماران سرطانی، خانواده‌هایشان و در کل، جامعه همگی بخشی از این بار (burden) را حمل می‌کنند. در این مرور کاکرین، ما ارزیابی کردیم که چگونه به بهترین‌وجه به بیماران سرطانی جهت بازگشت به کارشان کمک کنیم.

ویژگی‌های مطالعه

تاریخ جست‌وجو ۲۵ مارچ ۲۰۱۴ بود. پانزده کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل شده شامل ۱۸۳۵ بیمار سرطانی معیارهای ورود به مطالعه را داشتند. چهار نوع مداخله را پیدا کردیم. ابتدا، در مداخلات آموزشی‐روانی، افراد عوارض جانبی جسمی، استرس و مقابله با آن را آموختند و در بحث‌های گروهی شرکت کردند. در نوع دوم، یعنی مداخلات جسمی، شرکت‏‌کنندگان در تمریناتی مثل پیاده‌روی مشارکت کردند. در سومین نوع مداخله، شرکت‏‌کنندگان مداخلات پزشکی را از داروهای سرطانی تا جراحی دریافت کردند. چهارمین نوع مداخله، مداخلات چند‐رشته‌ای شامل مشاوره‌های حرفه‌ای یا آموزش فیزیکی یا هر دو در ترکیب با آموزش بیمار و/یا مشاوره یا هر دو بود. ما مطالعه‌ای در رابطه با مداخلات حرفه‌ای که به مسائل مربوط به کار کمک کند، نیافتیم.

نتایج کلیدی

نتایج نشان می‌دهد که مداخلات چند‐رشته‌ای شامل اجزای فیزیکی، روانی‐آموزشی و/یا حرفه‌ای منجر به بازگشت بیشتر بیماران سرطانی به سر کار نسبت به زمانی که طبق معمول مراقبت می‌شدند، شد. کیفیت زندگی ممکن است مشابه باشد. هنگامی که مطالعات، مداخلات روانی‐آموزشی، فیزیکی و پزشکی را با مراقبت معمول مقایسه کردند، دریافتند که تعداد مشابهی از افراد در همه گروه‌ها به کار بازگشتند.

کیفیت شواهد

برای مداخلات آموزشی‐روانی، شواهد با کیفیت پائینی از نرخ بازگشت به کار مشابه در مقایسه با مراقبت‌های معمول یافتیم. هم‌چنین شواهد با کیفیت پائین نشان می‌داد که آموزش فیزیکی در بهبود بازگشت به کار موثرتر از مراقبت‌های معمول نیست. شواهد با کیفیت پائین هم‌چنین نشان داد که درمان‌های اصلی سرطان، نرخ بازگشت به کار مشابهی با درمان‌های فرعی دارد. شواهد با کیفیت متوسط نیز نشان داد که مداخلات چند‐رشته‌ای شامل مداخلات فیزیکی، آموزشی‐روانی و/یا حرفه‌ای منجر به نرخ بازگشت به کار بالاتری نسبت به مراقبت‌های معمول می‌شوند.


Jos H Verbeek، Sharea Ijaz، Christina Mischke، Jani H Ruotsalainen، Erja Mäkelä، Kaisa Neuvonen، Michael B Edmond، Riitta Sauni، F Selcen Kilinc Balci، Raluca C Mihalache،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
در اپیدمی‌های بیماری‌های بسیار عفونی، مانند بیماری ویروس ابولا (EVD)، سندرم حاد تنفسی شدید (SARS)، یا کروناویروس (COVID‐۱۹)، کارکنان مراقبت‌های سلامت (healthcare workers; HCW) به دلیل تماس با مایعات آلوده بدن بیماران، در معرض خطر بالاتری از ابتلا به عفونت، نسبت به جمعیت عمومی، قرار دارند. استفاده از تجهیزات حفاظت فردی (personal protective equipment; PPE) با پوشاندن قسمت‌های در معرض بدن، می‌تواند خطر ابتلا را کاهش دهد. مشخص نیست که کدام نوع PPE محافظت بهتری ایجاد می‌کند، بهترین راه برای پوشیدن PPE یا کنار گذاشتن (درآوردن) PPE کدام است، و اینکه چگونه HCW را آموزش دهیم تا از PPE مطابق با دستورالعمل‌ها استفاده کنند.
اهداف
ارزیابی اینکه کدام نوع PPE که تمام بدن را می‌پوشاند (full‐body)، و کدام روش پوشیدن یا درآوردن PPE، کمترین خطر آلودگی یا عفونت را برای HCW به همراه دارند، و اینکه کدام روش‌های آموزشی، انطباق را با پروتکل‌های PPE افزایش می‌دهند.
روش های جستجو

ما CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase، و CINAHL را در ۲۰ مارچ ۲۰۲۰ جست‌وجو کردیم.

معیارهای انتخاب
ما تمام مطالعات کنترل‌شده‌ای را وارد کردیم که تاثیرات PPE پوشاننده تمام بدن را که توسط HCWهایی استفاده شدند که در معرض بیماری‌های بسیار عفونی قرار داشتند، بر خطر ابتلا به عفونت، آلودگی، یا عدم انطباق با پروتکل‌ها بررسی کردند. ما همچنین مطالعاتی را وارد کردیم که تاثیر روش‌های مختلف پوشیدن یا درآوردن PPE، و تاثیرات آموزش را در استفاده از PPE بر همان پیامدها مقایسه کردند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده به‌طور مستقل از هم از هم مطالعات را انتخاب، داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را در کارآزمایی‌های وارد شده ارزیابی کردند. در جایی که مناسب بود، متاآنالیزهای اثرات تصادفی را انجام دادیم.
نتایج اصلی

نسخه‌های قبلی این مرور در ۲۰۱۶ و ۲۰۱۹ منتشر شدند. در این به‌روزرسانی، ما ۲۴ مطالعه را با ۲۲۷۸ شرکت‌کننده وارد کردیم، که از این تعداد ۱۴ مورد کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (RCT)، یک مورد شبه‐RCT و ۹ مورد طراحی غیرتصادفی‌سازی شده داشت. هشت مطالعه به مقایسه انواع PPE پرداختند. شش مطالعه PPE مطابقت داده شده را ارزیابی کردند. هشت مطالعه، فرآیندهای پوشیدن و درآوردن لباس و سه مطالعه انواع مختلف آموزش را ارزیابی کردند. ۱۸ مطالعه از مواجهه شبیه‌سازی شده با نشانگرهای فلورسنت یا میکروب‌های بی‌ضرر استفاده کردند. در مطالعات شبیه‌سازی شده، میانه عددی نرخ آلودگی برای گروه مداخله ۲۵ درصد و ۶۷ درصد برای گروه کنترل بود. شواهد برای همه پیامدها قطعیت بسیار پائینی داشتند مگر اینکه خلاف آن بیان شد، زیرا بر اساس یک یا دو مطالعه بنا شده بودند، شواهد در مطالعات شبیه‌سازی شده غیرمستقیم بودند و خطر سوگیری وجود داشت.

انواع PPE

استفاده از یک رسپیراتور قوی تصفیه کننده هوا همراه با رولباسی ممکن است محافظت بهتری در برابر خطر آلودگی نسبت به یک ماسک N۹۵ و گان، ایجاد کند (خطر نسبی (RR): ۰,۲۷؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۱۷ تا ۰.۴۳) اما پوشیدن آنها دشوارتر بود (عدم انطباق: RR: ۷.۵؛ ۹۵% CI؛ ۱.۸۱ تا ۳۱.۱). در یک RCT (۵۹ شرکت‌کننده)، درآوردن رولباسی‌های سرتاسری دشوارتر از درآوردن گان‌های ایزولاسیون بود (شواهد با قطعیت بسیار پائین). گان‌ها نسبت به اپرون‌ها، ممکن است محافظت بهتری را در برابر آلودگی فراهم کنند (پچ‌های کوچک: تفاوت میانگین (MD): ۱۰.۲۸‐؛ ۹۵% CI؛ ۱۴.۷۷‐ تا ۵.۷۹‐). PPEهایی که از مواد قابل تنفس‌تری ساخته شده باشد، ممکن است نسبت به مواد ضدآب بیشتر منجر به ایجاد تعداد مشابهی از نقطه‌ها روی تنه شوند (MD: ۱.۶۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۵‐ تا ۳.۳۵) اما ممکن است رضایت بیشتر کاربران را در پی داشته باشد (MD: ‐۰.۴۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۴‐ تا ۰.۰۸‐؛ مقیاس ۱ تا ۵). براساس نتایج سه مطالعه که مجموعه‌های PPE پوشاننده تمام بدن را که اخیرا وارد بازار شده‌اند، بررسی کردند، ممکن است تفاوتی در آلودگی وجود نداشته باشد.

PPE تغییر یافته در مقابل PPE استاندارد

ایجاد تغییرات زیر در طراحی PPE در مقایسه با PPE استاندارد ممکن است منجر به آلودگی کمتری شود: ترکیب گان و دستکش محکم و آب‌بندی شده (RR: ۰,۲۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۹ تا ۰.۷۸)، یک گان که محکم در اطراف گردن، مچ دست و دست‌ها بسته ‌شود (RR: ۰.۰۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۱ تا ۰.۵۵)، پوشش بهتر محل اتصال گان‐مچ دست (RR: ۰.۴۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۶ تا ۰.۷۸، شواهد با قطعیت پائین)، اضافه کردن نوارهایی برای گرفتن به منظور تسهیل در درآوردن ماسک‌ها (RR: ۰.۳۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۴ تا ۰.۸۰)، یا دستکش‌ها (RR: ۰.۲۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۵ تا ۰.۳۱).

پوشیدن و درآوردن

عمل به توصیه‌های مراکز کنترل و پیشگیری بیماری (CDC) برای درآوردن لباس ممکن است منجر به آلودگی کمتری در مقایسه با عمل نکردن به این توصیه‌ها شود (پچ‌های کوچک: MD: ‐۵,۴۴؛ ۹۵% CI؛ ۷.۴۳‐ تا ۳.۴۵‐). درآوردن یک مرحله‌ای دستکش‌ها و گان نسبت به درآوردن جداگانه آنها، ممکن است منجر به آلودگی کمتر باکتریایی شود (RR: ۰.۲۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۵ تا ۰.۷۷) اما آلودگی فلورسنت را کمتر نمی‌کند (RR: ۰.۹۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۵ تا ۱.۲۸). استفاده از دو جفت دستکش در مقایسه با یک جفت دستکش، ممکن است به آلودگی کمتر ویروسی یا باکتریایی بی‌انجامد (RR: ۰.۳۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷ تا ۰.۶۶) اما منجر به آلودگی کمتر فلورسنت نمی‌شود (RR: ۰.۹۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۵ تا ۱.۲۸). آموزش گفتاری اضافی، ممکن است منجر به خطاهای کمتر در درآوردن لباس (MD: ‐۰.۹؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴‐ تا ۰.۴‐) و نقاط آلوده کمتر (MD: ‐۵؛ ۹۵% CI؛ ۸.۰۸‐ تا ۱.۹۲‐) شود. ضدعفونی کردن اضافی دستکش قبل از درآوردن آن با آمونیوم چهار ظرفیتی یا سفید کننده ممکن است آلودگی را کاهش دهد، اما به هم مالیدن دست‌ها با مایع الکلی چنین تاثیری ندارد.

آموزش

استفاده از شبیه‌سازی کامپیوتری اضافی، ممکن است منجر به کاهش خطاها در درآوردن لباس شود (MD: ‐۱,۲؛ ۹۵% CI؛ ۱.۶‐ تا ۰.۷‐). یک سخنرانی ویدئویی در مورد پوشیدن PPE، ممکن است منجر به کسب نمرات بهتر مهارت‌ها، نسبت به یک سخنرانی مرسوم شود (MD: ۳۰.۷۰؛ ۹۵% CI؛ ۲۰.۱۴ تا ۴۱.۲۶). دستورالعمل‌های چهره‐به‐چهره ممکن است عدم تبعیت را از راهنماهای درآوردن لباس، بیشتر از ارائه آموزش فقط به صورت پوشه‌ها یا فیلم‌ها، کاهش دهد (نسبت شانس: ۰.۴۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۱ تا ۰.۹۸).

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

ما شواهدی را با قطعیت پائین تا بسیار پائین یافتیم که پوشش بخش‌های بیشتری از بدن منجر به حفاظت بهتری می‌شود، اما معمولا منجر به سختی بیشتر در پوشیدن و درآوردن آن و راحتی کمتر کاربر می‌شود. انواع قابل‌تنفس‌تر PPE ممکن است به میزان مشابه آلودگی منجر شوند، اما رضایت بیشتر کاربر را به همراه دارند. تغییرات در طراحی PPE، مانند نصب نوارهایی برای گرفتن تجهیزات، ممکن است خطر آلودگی را کاهش دهند. برای روش‌های پوشیدن و درآوردن لباس، تبعیت از راهنمایی‌های CDC برای درآوردن تجهیزات، درآوردن یک مرحله‌ای گان و دستکش، پوشیدن دو جفت دستکش، دستورالعمل‌های گفتاری در طول درآوردن تجهیزات، و استفاده از ضدعفونی کننده دستکش ممکن است آلودگی را کاهش و انطباق را افزایش دهند. آموزش چهره‐به‐چهره در استفاده از PPE ممکن است خطاها را بیشتر از آموزش مبتنی بر پوشه‌ کاهش دهد. ما هنوز هم نیاز به RCTهای آموزشی با پیگیری طولانی‌مدت داریم. برای پیدا کردن اینکه کدام ترکیب PPE و کدام روش درآوردن تجهیزات، بهترین محافظت را ایجاد می‌کنند، نیاز به مطالعات شبیه‌سازی شده با شرکت‌کنندگان بیشتری داریم. اجماع‌نظر در مورد شبیه‌سازی مواجهه و ارزیابی پیامد، مورد نیاز فوری است. ما همچنین نیاز به شواهد بیشتری از زندگی واقعی داریم. بنابراین، HCWهایی که در معرض بیماری‌های بسیار عفونی قرار دارند، باید استفاده از PPE را ثبت کنند و به صورت آینده‌نگر برای خطر عفونت آنها در این زمینه پیگیری شوند.

خلاصه به زبان ساده

لباس‌ها و تجهیزات حفاظتی برای کارکنان مراقبت‌‌های سلامت به منظور پیشگیری از ابتلای آنها به کروناویروس و دیگر بیماری‌های بسیار عفونی

پیشینه

کارکنان مراقبت‌‌های سلامت که بیماران مبتلا به عفونت‌ها را مانند کروناویروس (COVID‐۱۹) درمان می‌کنند، خود در معرض خطر ابتلا به عفونت هستند. کارکنان مراقبت‌‌های سلامت از تجهیزات حفاظت شخصی (PPE) برای حفاظت خود در برابر قطرات موجود در سرفه، عطسه یا دیگر مایعات بدن بیماران عفونی و سطوح آلوده شده که ممکن است آنها را عفونی کنند، استفاده می‌کنند. PPE ممکن است شامل اپرون‌ها یا پیش‌بندها (aprons)، گان‌ها (gowns) یا رولباسی‌ها (لباس یک تکه یا سرهمی)، دستکش‌ها، ماسک‌ها و تجهیزات تنفسی (رسپیراتورها (respirators))، و عینک‌ها باشند. PPEها باید به درستی پوشیده شوند؛ ممکن است برای پوشیدن راحت نباشند، و کارکنان مراقبت‌‌های سلامت ممکن است هنگام درآوردن آنها، خود را آلوده کنند. برخی از PPEها تغییر پیدا کرده و با شرایط فرد استفاده کننده مطابقت پیدا کرده‌اند، به عنوان مثال، با اضافه کردن نوارها یا زبانه‌هایی برای گرفتن آنها تا راحت‌تر درآورده شوند. راهنماهایی در مورد روش صحیح پوشیدن و درآوردن PPE از سوی سازمان‌هایی مانند مراکز کنترل و پیشگیری از بیماری (CDC) در ایالات متحده آمریکا در دسترس قرار دارند.

این به‌روز‌رسانی ۲۰۲۰ از یک مطالعه مروری است که اولین‌بار در سال ۲۰۱۶ منتشر و پیش از این در سال‌ ۲۰۱۹ به‌روز‌رسانی شد.

ما می‌خواستیم چه چیزی را پیدا کنیم؟

ما می خواستیم بدانیم که:

چه نوعی از PPE یا ترکیبی از PPE بهترین حفاظت را برای کارکنان مراقبت‌‌های سلامت فراهم می‌کنند؛

آیا تغییر PPE برای درآوردن آسان‌تر آنها، موثر است؛

آیا پیروی از راهنمایی‌ها در مورد درآوردن PPE منجر به کاهش آلودگی می‌شود؛

آیا آموزش به کاهش آلودگی می‌انجامد.

ما چه‌ چیزی را یافتیم؟

ما ۲۴ مطالعه مرتبط را با ۲۲۷۸ شرکت‌کننده پیدا کردیم که به ارزیابی انواع PPE ،PPE تغییر یافته، روش‌هایی برای پوشیدن و درآوردن PPE، و انواع آموزش پرداختند. هجده مورد از این مطالعات کارکنان مراقبت‌‌های سلامت را که درگیر درمان بیماران آلوده بودند، ارزیابی نکردند، اما تاثیر قرار گرفتن را در معرض عفونت با استفاده از نشانگرهای فلورسنت یا ویروس‌ها یا باکتری‌های بی‌ضرر شبیه‌سازی کردند. بسیاری از مطالعات کوچک بودند، و فقط یک یا دو مطالعه به هر یک از سوالات ما پرداختند.

انواع PPE

پوشش بیشتر بدن منجر به حفاظت بهتر می‌شود. با این حال، با توجه به اینکه پوشیدن و درآوردن PPE در این مدل، اغلب با افزایش مشکلاتی همراه است، و PPE راحتی کمی برای کاربر دارد، ممکن است منجر به آلودگی بیشتری شود. رولباسی‌ها سخت‌ترین نوع PPE برای درآوردن هستند، اما ممکن است بهترین حفاظت را ارائه دهند، به دنبال آنها گان‌های بلند، گان‌ها و اپرون‌ها قرار دارند. پوشیدن رسپیراتورها همراه با رولباسی‌ها محافظت بهتری را نسبت به پوشیدن ماسک با گان ایجاد می‌کنند، اما پوشیدن آنها سخت‌تر است. انواع قابل‌تنفس‌تر PPE ممکن است به سطوح مشابه آلودگی منجر شوند، اما برای کاربر راحت‌تر هستند. با وجود PPE ارتقا یافته، آلودگی در نیمی از مطالعات شایع بود.

PPE تغییر یافته

گان‌هایی که دستکش‌ها به کاف آنها متصل است، به طوری که دستکش‌ها و گان با هم درآورده می‌شوند و ناحیه مچ دست را می‌پوشانند، و گان‌هایی که تغییر پیدا کرده‌اند تا در ناحیه گردن محکم قرار گیرند، ممکن است آلودگی را کاهش دهند. همچنین، اضافه کردن نوارهایی به دستکش‌ها و ماسک‌های صورت ممکن است به آلودگی کمتری منجر شوند. با این حال، یک مطالعه خطاهای کمتری را در پوشیدن یا درآوردن گان‌های تغییر یافته پیدا نکرد.

راهنمایی در مورد استفاده از PPE

تبعیت از راهنمای CDC برای درآوردن اپرون یا گان، یا هر دستورالعملی برای درآوردن PPE در مقایسه با ترجیحات خود فرد، ممکن است خود‐آلودگی را کاهش دهد. درآوردن گان و دستکش‌ها در یک مرحله، استفاده از دو جفت دستکش، و تمیز کردن دستکش‌ها با ماده سفید کننده یا ضدعفونی کننده (به غیر از الکل) نیز ممکن است به کاهش آلودگی کمک کنند.

آموزش کاربر

آموزش چهره‐به‐چهره، شبیه‌سازی کامپیوتری و آموزش‌های ویدئویی منجر به اشتباهات کمتری در درآوردن PPE نسبت به آموزش ارائه شده به صورت فقط نوشتاری یا یک سخنرانی مرسوم شد.

قطعیت شواهد

قطعیت (اعتماد) ما به شواهد محدود است زیرا مطالعات عفونت را شبیه‌سازی کردند (به عنوان مثال آن واقعی نبود) و تعداد کمی شرکت‌کننده داشتند.

ما هنوز چه چیزی را باید دریابیم؟

هیچ مطالعه‌ای، عینک‌ها یا سپرهای (shield) حفاظتی صورت را بررسی نکردند. ما در مورد بهترین راه درآوردن PPE پس از استفاده از آن و بهترین نوع آموزش در درازمدت مطمئن نیستیم.

بیمارستان‌ها نیاز به سازماندهی مطالعات بیشتری دارند، و محققان باید در مورد بهترین راه شبیه‌سازی مواجهه با یک ویروس به توافق برسند.

در آینده، مطالعات شبیه‌سازی شده باید هر کدام حداقل ۶۰ شرکت‌کننده داشته باشند، و برای ارزیابی بهترین نوع و ترکیب PPE برای ایجاد حداکثر محافظت، از مواجهه با یک ویروس بی‌ضرر استفاده کنند.

اگر بیمارستان‌ها بتوانند نوع PPE استفاده شده را توسط کارکنان خود ثبت و رکورد کنند، برای فراهم آوردن فوری اطلاعاتی که مورد نیاز زندگی واقعی هستند، کمک کننده خواهند بود.

تاریخ جست‌وجو

این مرور شامل تمام شواهد منتشر شده تا ۲۰ مارچ ۲۰۲۰ است.


Nipun Shrestha، Katriina T Kukkonen-Harjula، Jos H Verbeek، Sharea Ijaz، Veerle Hermans، Soumyadeep Bhaumik،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
بسیاری از افراد در مشاغل بدون تحرک مشغول به کار هستند. نداشتن تحرک جسمانی و نشستن بیش از حد در محل‌های کار همراه با افزایش خطر ابتلا به بیماری قلبی‌عروقی، چاقی و مورتالیتی به هر علتی هستند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات در محل کار به منظور کاهش نشستن حین کار، در مقایسه با عدم مداخله یا مداخلات جایگزین.
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase؛ OSH UPDATE؛ PsycINFO؛ ClinicalTrials.gov؛ و پورتال جست‌وجوی پلت‌فرم بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌های بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (WHO) تا ۹ آگوست ۲۰۱۷ جست‌وجو کردیم. ما همچنین فهرست منابع مقالات را غربالگری کرده و برای یافتن مطالعات بیشتر با نویسندگان تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، RCTهای متقاطع (cross‐over)، کارآزمایی‏‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده خوشه‌‏ای (cluster‐RCTs)، و شبه‐RCTهایی را از مداخلات انجام شده به‌‌منظور کاهش زمان نشستن در محل کار وارد کردیم. برای تغییر چیدمان محل کار، ما همچنین مطالعات کنترل‌شده قبل و بعد را وارد کردیم. پیامد اولیه، زمان صرف شده برای نشستن در محل کار در هر روز بود، که یا توسط خود افراد گزارش شد یا با استفاده از دستگاه‌‌هایی مانند سرعت‌سنج ‐ شیب‌سنج (accelerometer‐inclinometer) و مدت زمان و تعداد دوره‌های نشستن که به مدت ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول می‌‌کشد، اندازه‌گیری شد. ما مصرف انرژی، کل زمان صرف‌‌ شده در حال نشستن (شامل نشستن در محل کار و بیرون از آن)، زمان صرف شده برای ایستادن در محل کار، بهره‌وری کاری و عوارض جانبی را به عنوان پیامدهای ثانویه در نظر گرفتیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم عناوین، خلاصه‌ مقالات و مقالات متن کامل را برای واجد شرایط بودن مطالعه غربالگری کردند. دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم، داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. ما برای به‌دست آوردن اطلاعات اضافی مورد نیاز با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.
نتایج اصلی

ما ۳۴ مطالعه را شامل دو RCT متقاطع، هفده RCT؛ هفت RCT خوشه‌‌ای و ۸ مطالعه کنترل‌‌شده قبل و بعد، با مجموع ۳,۳۹۷ شرکت‌کننده، همگی از کشورهایی با درآمد بالا، پیدا کردیم. مطالعات، تغییرات فیزیکی محل کار (۱۶ مطالعه)، تغییر در سیاست‌‌های محل کار (۴ مطالعه)، اطلاعات و مشاوره (۱۱ مطالعه)، و مداخلات چند‐جزئی (۴ مطالعه) را ارزیابی کردند. یک مطالعه، شامل هر دو مولفه‌ تغییرات فیزیکی محل کار و اطلاعات و مشاوره بود. ما هیچ مطالعه‌ای را پیدا نکردیم که به طور خاص تاثیرات جلسات ایستاده یا جلسات در حال راه‌‌رفتن را بر مدت زمان نشستن بررسی کنند.

تغییرات فیزیکی محل کار

مداخلات استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته (sit‐stand desks)، به‌‌تنهایی یا در ترکیب با ارائه اطلاعات و مشاوره، در مقایسه با میزهای کار‐نشسته، زمان نشستن در محل کار را به‌‌طور متوسط تا ۱۰۰ دقیقه در هر روز کاری در پیگیری کوتاه‌مدت (تا ۳ ماه) (۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱۱۶‐ تا ۸۴‐، ۱۰ مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) کاهش داد. تاثیر تجمعی دو مطالعه نشان داد که میزهای کار ایستاده‐نشسته، در مقایسه با میزهای کار‐نشسته، مدت زمان نشستن را در پیگیری میان‌مدت (۳ تا ۱۲ ماه) تا میانگین ۵۷ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۹۹‐ تا ۱۵‐) کاهش داد. مدت زمان کلی نشستن (از جمله نشستن در محل کار و خارج از محل کار) نیز با میزهای کار ایستاده‐نشسته در مقایسه با میزهای کار‐نشسته (تفاوت میانگین (MD): ۸۲‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۱۲۴‐ تا ۳۹‐، دو مطالعه) همچنین مدت زمان نشستن که ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول بکشد (MD؛ ۵۳‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۷۸‐ تا ۲۶‐، دو مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) کاهش یافت.

ما تفاوت معنی‌‌داری را بین اثرات میزهای کار ایستاده و میزهای کار ایستاده‐نشسته بر کاهش کدت زمان نشستن در محل کار پیدا نکردیم. ایستگاه‌‌های کاری فعال، مانند میز تردمیل یا میز دوچرخه ثابت، اثرات نامشخص یا ناسازگاری بر مدت زمان نشستن داشتند.

تغییر سیاست‌‌های محل کار

ما اثرات قابل‌‌توجهی را برای اجرای استراتژی‌‌های راه‌‌رفتن بر مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری‌‌های کوتاه‌مدت (MD؛ ۱۵‐ دقیقه در روز؛ ۹۵% CI؛ ۵۰‐ تا ۱۹، شواهد با کیفیت بسیار پایین، یک مطالعه) و میان‌مدت (MD؛ ۱۷‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۶۱‐ تا ۲۸، یک مطالعه) نیافتیم. استراحت‌‌های کوتاه‌مدت (۱ تا دو دقیقه در هر نیم ساعت) در مقایسه با استراحت‌‌های طولانی‌مدت (۲ تا استراحت ۱۵ دقیقه‌‌ای در هر روز کاری)، باعث کاهش زمان صرف‌‌شده برای نشستن در محل کار تا میانگین ۴۰ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۶۶‐ تا ۱۵‐، یک مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) در پیگیری کوتاه‌مدت شد.

ارائه اطلاعات و مشاوره

ارائه اطلاعات، بازخورد، مشاوره یا تمامی این موارد، تغییر قابل‌‌توجهی را در زمان صرف‌‌شده برای نشستن در محل کار در پیگیری کوتاه‌مدت (MD؛ ۱۹‐ دقیقه در روز؛ ۹۵% CI؛ ۵۷‐ تا ۱۹، دو مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) ایجاد نکردند. با این حال، میزان کاهش در پیگیری میان‌مدت (MD؛ ۲۸‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۵۱‐ تا ۵‐، دو مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) قابل‌توجه بود.

پیام‌‌های کامپیوتری همراه با ارائه اطلاعات موجب تغییر قابل‌‌توجهی در مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری کوتاه‌مدت نشد (MD؛ ۱۴‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۳۹‐ تا ۱۰، ۳ مطالعه، شواهد با کیفیت پایین)، اما در پیگیری میان‌مدت باعث کاهش قابل‌‌توجهی شدند (MD؛ ۵۵‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۹۶‐ تا ۱۴‐، یک مطالعه). علاوه بر این، پیام‌‌های کامپیوتری کاهش قابل‌‌توجهی را در متوسط تعداد (MD؛ ۱,۱‐؛ ۹۵% CI؛ ۱.۹‐ تا ۰.۳‐، یک مطالعه) و مدت زمان (MD؛ ۷۴‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۱۲۴‐ تا ۲۴‐، یک مطالعه) دوره‌های نشستن ۳۰ دقیقه‌‌‌ای یا بیشتر ایجاد کردند.

پیام‌‌های کامپیوتری با دستورالعمل‌هایی برای ایستادن، بیشتر از پیام‌‌های کامپیوتری با دستورالعمل‌هایی برای راه‌‌رفتن به میزان حداقل ۱۰۰ قدم، مدت زمان نشستن را در محل کار تا به‌‌طور متوسط ۱۴ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۱۰ تا ۱۹، یک مطالعه)، در پیگیری کوتاه‌مدت کاهش داد.

ما کاهش قابل‌‌توجهی را در مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری میان‌مدت پس از آموزش تمرکز ذهنی پیدا نکردیم (MD؛ ۲۳‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۶۳‐ تا ۱۷، یک مطالعه، شواهد با کیفیت پایین). به طور مشابه، یک مطالعه تکی تغییری را در مدت زمان نشستن در محل کار پس از ارائه اطلاعات کاملا شخصی یا متنی و اطلاعات کمتر شخصی یا متنی، گزارش نداد. یک مطالعه اثرات قابل‌‌توجهی را از ردیاب‌‌های فعالیت بر مدت زمان نشستن در محل کار پیدا نکرد.

مداخلات چند‐جزئی

ترکیب چندین مداخله، تأثیرات قابل‌‌توجه اما ناهمگونی بر مدت زمان نشستن در محل کار (۵۷۳ شرکت‌‌کننده، ۳ مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) و زمان صرف‌‌ شده در دوره‌های طولانی نشستن (۲ مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) در پیگیری کوتاه‌مدت دارد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
در حال حاضر شواهدی با کیفیت پایین وجود دارد که استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته، میزان نشستن را در محل کار در پیگیری‌‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت کاهش می‌‌دهد. با این حال، شواهدی در مورد اثرات آن‌ها بر نشستن در طول دوره‌‌های پیگیری طولانی‌‌تر وجود ندارد. تأثیرات دیگر انواع مداخلات، از جمله تغییرات سیاست‌‌های محل کار، ارائه اطلاعات و مشاوره و مداخلات چند‐جزئی، اغلب ناسازگار و متناقض هستند. کیفیت شواهد برای اکثر مداخلات پایین تا بسیار پایین است، که عمدتا به دلیل محدودیت‌ها در پروتکل‌‌های مطالعه و کوچک بودن حجم نمونه‌‌ها است. برای تعیین اثربخشی انواع مختلف مداخلات بر کاهش زمان نشستن در محل کار، نیاز به انجام RCTهای خوشه‌‌ای بزرگتر با پیگیری‌‌های طولانی‌مدت وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده

مداخلات (روش‌ها) اعمال شده در محل کار برای کاهش مدت زمان نشستن در کار

چرا مدت زمان سپری شده در وضعیت نشسته در محل کار مهم است؟

مدت زمان سپری شده در وضعیت نشسته و عدم فعالیت فیزیکی در محل کار در دهه‌های اخیر افزایش یافته است. نشستن طولانی‌مدت ممکن است خطر ابتلا به چاقی، بیماری قلبی، و مرگ زودرس را افزایش دهد. مشخص نیست انجام مداخلاتی که هدف آنها کاهش نشستن در محل کار است، موثر هستند یا خیر.

هدف این مطالعه مروری

ما می‌‌خواستیم اثرات مداخلاتی را پیدا کنیم که هدف آنها، کاهش زمان نشستن در محل کار است. ما منابع علمی را در بانک‌های اطلاعاتی مختلف، تا ۹ آگوست ۲۰۱۷ جست‌‌و‌‌جو کردیم.

چه کارآزمایی‌‌های در این مطالعه مروری یافت‌‌ شد؟

ما ۳۴ مطالعه را با مجموع ۳,۳۹۷ شرکت‌‌کننده از کشورهای با درآمد بالا پدا کردیم. ۱۶ مطالعه تغییرات فیزیکی را در طراحی و محیط محل کار، ۴ مطالعه تغییرات را در سیاست‌‌های محل کار، ۱۰ مطالعه مداخلات اطلاعاتی و مشاوره‌‌ای، و ۴ مطالعه مداخلات چند‐دسته‌‌ای را ارزیابی کردند.

تأثیر میزهای کار ایستاده‐نشسته (sit‐stand desks)

به ‌‌نظر می‌‌رسد استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته، میزان نشستن را در محل کار به‌‌طور متوسط ۸۴ تا ۱۱۶ دقیقه در روز کاهش دهد. هنگامی که استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته با ارائه اطلاعات و مشاوره ترکیب شد، به‌‌ نظر می‌‌رسد باعث میزان‌های کاهش مشابهی در میزان نشستن در محل کار می‌‌شود. میزهای کار ایستاده‐نشسته همچنین زمان کلی نشستن را در محل کار (از جمله نشستن در محل کار و خارج از محل کار) و مدت زمان نشستن در محل کار را که حداقل ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول می‌کشد، کاهش می‌‌دهد. یک مطالعه، میزهای کار ایستاده و میزهای کار ایستاده‐نشسته را با هم مقایسه کرد اما با توجه به تعداد کم شرکت‌‌کنندگان وارد شده، شواهد کافی را برای تعیین اینکه کدام نوع از میزهای کار در کاهش زمان نشستن موثر‌‌تر است، ارائه نکرد.

تأثیر ایستگاه‌‌های کاری فعال

میزهای تردمیل همراه با مشاوره به‌‌ نظر می‌‌رسد که زمان نشستن را در محل کار کاهش می‌دهند، در حالی که شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری درباره اینکه میزهای دوچرخه ثابت همراه با ارائه اطلاعات، نسبت به ارائه اطلاعات به‌‌تنهایی، باعث کاهش بیشتر مدت زمان نشستن در محل کار می‌‌شوند یا خیر، کافی نیست.

تأثیر قدم‌‌زدن در طول زمان استراحت یا طول مدت استراحت

شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری در مورد اثربخشی قدم‌‌زدن در طول زمان استراحت بر کاهش زمان نشستن، کافی نیست. به ‌‌نظر می‌‌رسد داشتن استراحت‌‌های کوتاه‌مدت (۱ تا دو دقیقه در هر نیم ساعت)، بیشتر از استراحت‌‌های طولانی‌مدت (۲ تا ۱۵ دقیقه استراحت در هر روز کاری)، زمان صرف‌‌شده را برای نشستن در محل کار به میزان ۱۵ تا ۶۶ دقیقه در هر روز کاهش می‌‌دهد.

تأثیر اطلاعات و مشاوره

ارائه اطلاعات، بازخورد، مشاوره، یا تمامی این موارد، مدت زمان نشستن را در پیگیری میان‌مدت (۳ تا ۱۲ ماه پس از مداخله) به‌طور متوسط ۵ تا ۵۱ دقیقه در روز کاهش می‌دهد. شواهد موجود برای نتیجه‌گیری در مورد اثرات پیگیری کوتاه‌مدت (تا ۳ ماه پس از مداخله) کافی نیست. استفاده از پیام‌‌های کامپیوتری همراه با ارائه اطلاعات، باعث کاهش زمان نشستن در میان‌مدت به طور متوسط به میزان ۱۴ تا ۹۶ دقیقه در روز می‌شود. شواهد موجود برای نتیجه‌گیری در مورد تاثیرات در کوتاه‌مدت کافی نیست.

یک مطالعه نشان داد که تشویق به ایستادن، زمان نشستن را به‌‌طور متوسط ۱۰ تا ۱۹ دقیقه در روز بیشتر از تشویق برای قدم‌‌زدن، کاهش می‌‌دهد.

شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری در مورد اینکه ارائه اطلاعات کاملا شخصی یا متنی نسبت به ارائه اطلاعات کمتر شخصی یا متنی، در کاهش زمان نشستن در محل کار بیشتر موثر است یا کمتر، کافی نیست. شواهد موجود همچنین برای نتیجه‌‌گیری در‌‌ مورد تأثیر آموزش تمرکز ذهنی و استفاده از ردیاب‌‌های فعالیت بر میزان نشستن در محل کار، کافی نیست.

تاثیر ترکیب چندین مداخله

به‌‌ نظر می‌‌رسد ترکیب چندین مداخله در کاهش زمان نشستن و زمان صر‌‌ف‌‌ شده در دوره‌های طولانی نشستن، در کوتاه‌مدت و میان‌مدت مؤثر‌‌است. با این حال، این شواهد فقط از تعداد اندکی از مطالعات حاصل می‌‌شود و تاثیرات در طول مطالعات بسیار متفاوت بودند.

نتیجه‌گیری‌‌ها

کیفیت شواهد برای اکثر مداخلات پایین تا بسیار پایین است، که عمدتا به دلیل محدودیت‌ها در پروتکل‌‌های مطالعه و کوچک بودن حجم نمونه‌‌ها است. در حال حاضر شواهدی با کیفیت پایین وجود دارد که نشان می‌‌دهد میزهای کار ایستاده‐نشسته ممکن است در سال اول استفاده منجر به کاهش زمان نشستن در محل کار شوند. با این حال، تاثیرات آنها احتمالا با گذشت زمان کاهش می‌‌یابد. به‌‌طور کلی شواهد کافی برای نتیجه‌‌گیری در‌‌ مورد چنین اثراتی برای دیگر انواع مداخلات و برای اثربخشی کاهش میزان نشستن در محل کار در دوره‌‌های طولانی‌‌تر از یک سال، وجود ندارد. برای ارزیابی اثربخشی انواع مختلف مداخلات برای کاهش میزان نشستن در محل کار، به‌ویژه در دوره‌‌های طولانی‌‌تر، تحقیقات بیشتری لازم است.


Viraj K Reddy، Marie-Claude Lavoie، Jos H Verbeek، Manisha Pahwa،
دوره ۲۰۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

پیشینه
صدمات پوستی ناشی از وسایلی که برای جمع‌آوری خون یا برای تزریق استفاده می‌شوند، کارکنان بخش مراقبت‌‌های سلامت را در معرض خطر ابتلا به عفونت‌های منتقله از راه خون مانند هپاتیت B و C، و ویروس نقص ایمنی انسان (immunodeficiency virus; HIV) قرار می‌دهند. استفاده از امکانات ایمنی مانند شیلد یا سوزن‌های قابل جمع شدن (retractable) احتمالا می‌توانند به پیشگیری از وقوع این آسیب‌ها کمک کنند و ارزیابی اثربخشی آن‌ها مهم است.
اهداف
تعیین مزایا و آسیب‌های تجهیزات پزشکی ایمن جهت پیشگیری از وقوع صدمات پوستی توسط سوزن در کارکنان بخش مراقبت‌‌های سلامت در مقابل عدم مداخله یا مداخلات جایگزین.
روش های جستجو
ما CENTRAL؛ MEDLINE؛ EMBASE؛ NHSEED؛ Science Citation Index Expanded؛ CINAHL؛ Nioshtic؛ CISdoc و PsycINFO را جست‌وجو کردیم (تا ۱۱ نوامبر ۲۰۱۶).
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، مطالعات کنترل‌ شده قبل و بعد (controlled before and after; CBA) و سری‌‐زمانی منقطع شده (interrupted time‐series; ITS) را وارد کردیم، که مربوط به تاثیر تجهیزات پزشکی ایمنی مهندسی شده بر صدمات پوستی در کارکنان بخش مراقبت‌‌های سلامت بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نفر از نویسندگان به‌طور مستقل از هم واجد شرایط بودن مطالعه و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی و داده‌ها را استخراج کردند. در جایی که مناسب بود، نتایج مطالعه را با استفاده از متاآنالیز مدل اثرات‐تصادفی یا اثر‐ثابت سنتز کردیم.
نتایج اصلی

شش RCT را با ۱۸۳۸ شرکت‌کننده، دو RCT خوشه‌ای را با ۷۹۵ شرکت‌کننده و ۷۳,۴۵۴ روزهای بیمار، پنج CBA را با حدود ۲۲,۰۰۰ شرکت‌کننده و یازده ITS را با میانگین ۱۳,۸ امتیاز داده‌ای وارد کردیم. این مطالعات اصلاحات ایمنی را در سیستم‌های جمع‌آوری خون، سیستم‌های داخل وریدی (intravenous; IV)، سیستم‌های تزریق، دستگاه‌های چند‐گانه، محفظه‌های تیز و قوانین مربوط به استفاده از تجهیزات ایمنی ارزیابی کردند. نرخ صدمات ناشی از سوزن (needlestick injury; NSI) را در گروه‌های کنترل حدود یک تا پنج مورد NSI در هر ۱۰۰۰ نفر‐سال برآورد کردیم. فقط دو مطالعه در کشورهایی با درآمد پائین تا متوسط انجام شدند. خطر سوگیری در ۲۰ مورد از ۲۴ مطالعه بالا بود.

سیستم‌های جمع‌آوری ایمن خون

یک RCT را یافتیم که نشان داد سرنگ ایمنی مهندسی‌ شده گازهای خونی اثر قابل توجهی بر NSIها ندارد (نسبت خطر (relative risk): ۰,۲؛ ۹۵% فاصله اطمینان (۹۵% CI): ۰.۰۱ تا ۴.۱۴؛ ۵۵۰ بیمار؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). در یک مطالعه ITS، سیستم‌های ایمن جمع‌آوری خون، بلافاصله پس از استفاده، NSIها را کاهش دادند (اندازه تاثیرگذاری (effect size; ES): ۶.۹ ‐؛ ۹۵% CI؛ ۹.۵‐ تا ۴.۲‐) اما در طول زمان کاهش بیشتری را نشان ندادند (ES؛ ۱.۲‐؛ ۹۵% CI؛ ۲.۵ ‐ تا ۰.۱؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). ITS دیگری نوعی شیلد محافظ قدیمی را ارزیابی کرد، که ما آن را دیگر در نظر نگرفتیم.

سیستم‌های ایمن داخل وریدی

شواهدی با کیفیت بسیار پائین از دو مطالعه ITS وجود داشت که نشان داد NSIها هنگام استفاده از تجهیزات ایمن IV کاهش یافتند، در حالی‌که یک RCT و یک مطالعه CBA شواهدی را با کیفیت بسیار پائین از عدم تاثیر این مداخله ارائه کردند. با این حال، شواهدی با کیفیت متوسط وجود داشت که توسط چهار مطالعه RCT دیگر ارائه شد و نشان داد هنگامی که سیستم ایمنی باید فعالانه درگیر باشد، این تجهیزات باعث افزایش تعداد وقوع ترشحات خونی می‌شوند (نسبت خطر (relative risk): ۱,۶؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۸ تا ۲.۳۶). در مقابل، شواهدی با کیفیت پائین از دو RCT مربوط به سیستم‌های غیر‐فعال ارائه شد که هیچ تاثیری را بر ترشحات خونی نشان نداد. با این وجود، یک RCT دیگر شواهدی را با کیفیت پائین ارائه کرد که یک سیستم ایمنی فعال IV متفاوت نیز بروز نشت خون را کاهش داد.

تجهیزات ایمن تزریق

شواهدی با کیفیت بسیار پائین از یک RCT و یک مطالعه CBA حاکی از آن بود که استفاده از تجهیزات ایمن تزریق نرخ NSI را به میزان قابل توجهی تغییر ندادند. یک مطالعه ITS شواهدی را با کیفیت پائین ارائه کرد که نشان داد استفاده از سیستم‌های تزریق ایمن غیر‐فعال در مقایسه با سیستم‌های تزریق ایمن فعال بر نرخ NSI تاثیری نداشتند.

تجهیزات ایمن چند‐گانه

شواهدی با کیفیت بسیار پائین از یک مطالعه CBA و دو مطالعه ITS به دست آمد. بر اساس مطالعه CBA، استفاده از تجهیزات ایمن چند‐گانه منجر به کاهش NSI شد، در حالی که دو مطالعه ITS هیچ تغییری را نیافتند.

محفظه‌های ایمنی

یک مطالعه CBA شواهدی را با کیفیت بسیار پائین ارائه کرد که نشان داد استفاده از محفظه‌های ایمنی باعث کاهش NSI شد. با این حال، دو مطالعه ITS که به ارزیابی مداخلات مشابه پرداختند، به نتایج متناقضی رسیدند.

قانون‌گذاری

شواهدی با کیفیت پائین تا متوسط از دو مطالعه ITS نشان داد اجرای قوانین مربوط به استفاده از تجهیزات ایمنی مهندسی‌ شده نرخ NSI را میان کارکنان بخش مراقبت‌‌های سلامت کاهش می‌دهد. همچنین شواهدی با کیفیت پائین وجود داشت که کاهش روند نرخ NSI را در طول زمان نشان داد.

بیست مورد از ۲۴ مطالعه خطر سوگیری (bias) بالایی داشتند و فقدان شواهد مربوط به تاثیر مثبت می‌توانست به علت مخدوش‌شدگی و سوگیری باشد. این بدان معنا نیست که این تجهیزات موثر نیستند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

در مورد سیستم‌های ایمن جمع‌آوری خون، شواهدی را با کیفیت بسیار پائین درباره اثرات متناقض آن‌ها بر NSIها یافتیم. برای سیستم‌های داخل وریدی ایمنی غیر‐فعال، شواهدی با کیفیت بسیار پائین در مورد کاهش NSI و کاهش در بروز حوادث نشت خون یافتیم، اما شواهدی با کیفیت متوسط نشان داد که سیستم‌های فعال ممکن است مواجهه با خون را افزایش دهند. برای سوزن‌های ایمن تزریق، شواهد مربوط به استفاده از چندین دستگاه ایمنی یا محفظه‌های تیز، متناقض بوده یا شواهد واضحی از منفعت آن‌ها وجود نداشت. شواهدی با کیفیت پائین تا متوسط وجود داشت که نشان داد اجرای قوانین احتمالا میزان بروز NSI را کاهش می‌دهد.

انجام مطالعات خوشه‌ای‐تصادفی‌سازی و کنترل شده بیشتر و با کیفیت بالا که معیارهای هزینه‐اثربخشی را وارد کنند، به‌ویژه در کشورهایی که هم NSIها و هم عفونت‌های منتقله از طریق خون در آن‌ها بسیار شایع هستند، مورد نیاز است.

خلاصه به زبان ساده

نقش استفاده از تجهیزات با امکانات ایمنی در پیشگیری از صدمات پوستی در کارکنان بخش مراقبت‌‌های سلامت

هدف این مطالعه مروری چیست؟

کارکنان بخش مراقبت‌‌های سلامت از سوزن‌ها، سرنگ‌ها و دیگر تجهیزات برای جمع‌آوری خون بیماران و تزریق داروهایی که به شکل مایع هستند، استفاده می‌کنند. گاهی اوقات این کارکنان به‌طور تصادفی با انتهای تیز این موارد تماس پیدا می‌کنند. چنین مواردی، صدمات با سوزن (needlestick injuries; NSI) نامیده شده و ممکن است کارکنان بخش مراقبت‌‌های سلامت را در معرض خطر ابتلا به عفونت‌های جدی مانند هپاتیت یا ویروس نقص ایمنی انسان (immunodeficiency virus; HIV) قرار دهند. امکانات ایمنی مانند استفاده از محافظ یا سوزن‌های قابل جمع شدن می‌توانند به پیشگیری از وقوع این آسیب‌ها کمک کنند. چندین بانک اطلاعاتی را برای یافتن مطالعات تصادفی‌سازی شده (RCT) و غیر‐تصادفی‌سازی شده (NRS) جست‌وجو کردیم که این ویژگی‌ها را ارزیابی کرده بودند.

پیام‌های کلیدی

شواهد مربوط به استفاده از تجهیزات ایمنی پیشگیری کننده از وقوع NSI دارای کیفیت پائین و متناقضی است. نبود تاثیر کمک کننده قوی و هم‌سو و سازگار می‌تواند ناشی از وجود سوگیری (bias) باشد. این بدان معنا نیست که این تجهیزات موثر نیستند. خطر آلودگی خون ممکن است بالاتر باشد.

انجام مطالعات تجربی بیشتری با کیفیت بالا با حضور گروه‌هایی از کارکنان بخش مراقبت‌‌های سلامت، به منظور مقایسه اثرات و هزینه‐اثربخشی انواع مختلف تجهیزات ایمنی کار گذاشته شده روی NSIها مورد نیاز هستند، به‌ویژه در کشورهایی که هم NSI و هم عفونت‌های منتقله از طریق خون در آن‌ها شایع هستند.

در این مرور چه موضوعی بررسی شد؟

ما هشت RCT و ۱۶ NRS را وارد کردیم. این مطالعات، ایمنی سیستم‌های جمع‌آوری خون، سیستم‌های داخل وریدی (intravenous; IV)، سیستم‌های تزریق، تجهیزات چند‐گانه، محفظه‌های تیز و قوانین را ارزیابی کردند. ما برآورد کردیم که سالانه بدون مداخله، یک تا پنج مورد NSI در هر ۱۰۰۰ کارمند رخ می‌دهد. خطر سوگیری در ۲۰ مورد از ۲۴ مطالعه بالا بود.

نتایج اصلی این مطالعه مروری چه هستند؟

برای سیستم‌های جمع‌آوری ایمن و بی‌خطر خون، یک RCT شواهدی را با کیفیت بسیار پائین از تاثیر غیر‐قابل‌ توجه آن‌ها نشان داد و یک NRS شواهدی را با کیفیت بسیار پائین از کاهش زیاد در NSI ارائه کرد. NRS دیگر از شیلد کلاهی قدیمی استفاده کرد.

در مورد تجهیزات بی‌خطر IV، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشت که NSIها در دو NRS کاهش یافت، اما نه در یک RCT و NRS دیگر. با این حال، چهار RCT دیگر شواهدی را با کیفیت متوسط ارائه دادند که تجهیزاتی که باید روشن می‌شدند، تعداد موارد وقوع ترشحات خونی را افزایش دادند. در دو مطالعه RCT که در آن‌ها ویژگی ایمنی تجهیزات به‌صورت اتوماتیک روشن می‌شد، شواهدی را با کیفیت پائین ارائه کردند که هیچ تغییری را در مقدار ترشحات خونی نشان ندادند. مطالعه RCT دیگر شواهدی را با کیفیت پائین یافت که کاهش تعداد حوادث نشت خون را با این دستگاه‌ها نشان داد.

برای تجهیزات تزریق بی‌خطر، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشت که این تجهیزات نرخ NSI را در یک RCT و در یک NRS کاهش دادند. با این وجود، NRS دیگر شواهدی را با کیفیت پائین یافت که هیچ تفاوتی در نرخ NSI بین تجهیزات تزریق فعال و غیر‐فعال بی‌خطر و ایمن وجود ندارد.

درباره استفاده از تجهیزات ایمنی متعدد در یک زمان، شواهدی با کیفیت بسیار پائین از تاثیرات متناقض از سه NRS به دست آمد. یک NRS کاهش نرخ NSI را نشان داد، اما دو مطالعه دیگر هیچ تفاوتی را نشان ندادند.

برای استفاده از محفظه‌های ایمنی، شواهدی با کیفیت بسیار پائین از سه NRS حاکی از تاثیرات متناقض وجود داشت. یک NRS کاهش NSI را نشان داد اما دو مطالعه دیگر به نتایج متناقضی رسیدند.

برای اجرای قوانین مربوط به تجهیزات مهندسی‌ شده ایمنی، شواهدی با کیفیت پائین تا متوسط توسط دو مطالعه NRS ارائه شد که کاهش NSIها را نشان دادند.

این مرور تا چه زمانی به‌روز است؟

مطالعات را تا ۱۱ نوامبر ۲۰۱۶ جست‌وجو کردیم.


Christina Tikka، Jos H Verbeek، Erik Kateman، Thais C Morata، Wouter A Dreschler، Silvia Ferrite،
دوره ۲۰۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

پیشینه
این دومین نسخه به‌روز از مرور اصلی کاکرین است که در سال ۲۰۰۹ منتشر شد. میلیون‌ها کارگر در سراسر جهان در معرض سطوحی از سروصدا قرار دارند که خطر ابتلای آنها را به اختلالات شنوایی افزایش می‌دهند. در مورد اثربخشی مداخلات پیشگیرانه از کم‌شنوایی عدم قطعیت وجود دارد.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات غیر‐فارماکولوژیک برای پیشگیری از مواجهه با سروصدای شغلی یا کم‌شنوایی شغلی در مقایسه با عدم مداخله یا دیگر مداخلات جایگزین.
روش های جستجو
ما CENTRAL؛ PubMed؛ Embase؛ CINAHL؛ Web of Science؛ BIOSIS Previews؛ Cambridge Scientific Abstracts؛ و OSH UPDATE را تا ۳ اکتبر ۲۰۱۶ جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، مطالعات کنترل شده قبل و بعد (CBA) و سری زمانی منقطع (ITS) را درباره مداخلات غیر‐بالینی در شرایط میدانی میان کارگران جهت پیشگیری یا کاهش مواجهه با سروصدا و کم‌شنوایی وارد کردیم. مطالعات موردی کنترل نشده مربوط به کنترل‌های مهندسی در مورد تاثیر بر مواجهه با سروصدا را نیز جمع‌آوری کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده به‌طور مستقل از هم واجد شرایط بودن مطالعه و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی و داده‌ها را استخراج کردند. ما مداخلات را تحت عنوان کنترل‌های مهندسی، کنترل‌های اداری، دستگاه‌های فردی حفاظت شنوایی، و نظارت بر شنوایی طبقه‌بندی کردیم.
نتایج اصلی

۲۹ مطالعه را وارد مرور کردیم. یک مطالعه، قانون کاهش مواجهه با سروصدا را در یک تجزیه‌وتحلیل سری زمانی ۱۲ ساله مورد بررسی قرار داد اما مطالعات کنترل شده‌ای در رابطه با کنترل‌های مهندسی برای مواجهه با سروصدا وجود نداشت. یازده مطالعه با ۳۷۲۵ شرکت‌کننده تاثیرات تجهیزات حفاظت فردی شنوایی و ۱۷ مطالعه با ۸۴,۰۲۸ شرکت‌کننده تاثیرات برنامه‌های پیشگیری را از کم‌شنوایی (hearing loss prevention programmes; HLPP) مورد بررسی قرار دادند.

تاثیرات بر مواجهه با سروصدا

مداخلات مهندسی به دنبال قانون‌گذاری

یک مطالعه ITS نشان داد که وضع قوانین جدید در صنعت معدن موجب کاهش میانه دوز مواجهه با سروصدا در معدن زغال سنگ زیرزمینی به میزان ۲۷,۷ درصد نمره (۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۳۶.۱‐ تا ۱۹.۳‐ نقطه درصدی) بلافاصله بعد از اجرای قوانین سخت‌گیرانه شد. این میزان تقریبا با کاهش ۴.۵ dB(A) در میزان سروصدا تفسیر می‌شود. این مداخله با یک روند مطلوب، اما رو به پائین غیر‐معنی‌دار از زمانی که دوز سروصدا ۲.۱‐ درصد نمره به ازای هر سال می‌شد، مرتبط بود (۹۵% CI؛ ۴.۹‐ تا ۰.۷؛ پیگیری ۴ سال؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).

مطالعات موردی مربوط به مداخله مهندسی

ما ۱۲ مطالعه را یافتیم که ۱۰۷ مطالعه موردی کنترل نشده را درباره کاهش سریع سطوح سروصدای ماشین‌آلات از ۱۱,۱ تا ۱۹.۷ dB(A) در نتیجه خرید تجهیزات جدید، جداسازی منابع صوتی یا نصب پانل‌ها یا دیوارها در اطراف منابع نشان دادند. با این حال، مطالعات مربوط به پیگیری طولانی‌مدت و اندازه‌گیری دوز در کارگران وجود نداشت، و ما از این مطالعات برای نتیجه‌گیری خود استفاده نکردیم.

دستگاه‌های محافظت کننده شنوایی

به طور کلی، در یک RCT و سه CBA، دستگاه‌های حفاظت شنوایی، میزان مواجهه با سروصدا را به طور میانگین در حدود ۲۰ dB(A) کاهش دادند (۵۷ شرکت‌کننده؛ شواهد با کیفیت پائین). دو RCT نشان دادند که با اجرای دستورالعمل برای جاسازی و تضعیف سروصدا توسط گوش‌بندها در مقایسه با عدم جاسازی گوش‌بندها (۲ RCT؛ ۱۴۰ شرکت‌کننده؛ شواهد با کیفیت متوسط) ۸,۵۹ dB بهتر بود (۹۵% CI؛ dB ۶.۹۲ تا ۱۰.۲۵ dB).

کنترل‌های اجرایی: اطلاعات و بازخورد مواجهه با سروصدا

جلسات آموزشی در محل، پس از چهار ماه پیگیری در مقایسه با اطلاعات به دست آمده از فقط یک RCT خوشه‌ای تاثیری بر سطوح مواجهه با سروصدا نداشت (تفاوت میانگین (MD): ۰,۱۴ dB؛ ۹۵% CI؛ ۲.۶۶‐ تا ۲.۳۸). بازوی دیگر از همان مطالعه نشان داد که اطلاعات فردی و مواجهه با سروصدا (MD: ۰.۳۰ dB؛ ۹۵% CI؛ ۲.۳۱‐ تا ۲.۹۱) در مقایسه با عدم وجود چنین اطلاعاتی، تاثیری بر سطوح سروصدا نداشت (۱۷۶ شرکت‌کننده؛ شواهد با کیفیت پائین).

تاثیرات بر کم‌شنوایی

دستگاه‌های محافظت کننده شنوایی

در دو مطالعه، نویسندگان تاثیر دستگاه‌های مختلف را بر تغییرات آستانه موقت در پیگیری کوتاه‌‐مدت مقایسه کردند اما داده‌های کافی را برای تجزیه‌و‌تحلیل گزارش نکردند. در دو مطالعه CBA نویسندگان هیچ تفاوتی در کم‌شنوایی با مواجهه با سروصدای بیش از ۸۹ dB(A) بین پوشش‌ها و گوش‌بندها در پیگیری طولانی‌مدت نیافتند (OR: ۰,۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۳ تا ۱.۰۳؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). نویسندگان مطالعه CBA دیگر دریافتند که استفاده زیاد از حفاظت شنوایی در پیگیری بسیار طولانی‌مدت اغلب باعث کم‌شنوایی می‌شود (شواهد با کیفیت بسیار پائین).

ترکیبی از مداخلات: برنامه‌های پیشگیرانه کم‌شنوایی

یک RCT خوشه‌ای تفاوتی را در کم‌شنوایی در سه یا ۱۶ سال پیگیری بین HLPP فشرده برای دانشجویان کشاورزی و اودیومتری به تنهایی نیافت. یک مطالعه CBA کاهشی را در نرخ کم‌شنوایی (RR: ‐۰,۸۲ dB در هر سال؛ ۹۵% CI؛ ۱.۸۶‐ تا ۰.۲۲) برای HLPP که اطلاعات فردی مربوط به مواجهه با سروصدا را در مقایسه با یک برنامه بدون این اطلاعات فراهم کرد، نشان نداد.

شواهد با کیفیت بسیار پائین به دست آمده از چهار مطالعه بسیار طولانی‌مدت وجود داشت، که نشان داد استفاده بهتر از دستگاه‌های حفاظت شنوایی به عنوان بخشی از HLPP خطر کم‌شنوایی را در مقایسه با استفاده کمی بهتر از HLPP کاهش می‌دهد (OR: ۰,۴۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۳ تا ۰.۶۹). جنبه‌های دیگری از HLPP مانند آموزش و تعلیم کارگران یا کنترل‌های مهندسی تاثیر مشابهی را نشان ندادند.

در سه مطالعه CBA طولانی‌مدت، در مقایسه با کارگرانی که در معرض سروصدا قرار نداشتند، کارگران در یک HLPP دارای کم‌شنوایی بیشتری برابر ۱,۸ dB ؛(۹۵% CI؛ ۰.۶‐ تا ۴.۲) اما غیر‐معنی‌دار از نظر آماری در ۴ کیلوهرتز بودند و فاصله اطمینان شامل ۴,۲ dB است که سطح کم‌شنوایی حاصل از ۵ سال مواجهه با ۸۵ dB است. علاوه بر این، از سه مطالعه CBA دیگر که نتوانستند در متاآنالیز وارد شوند، دو مطالعه در مقایسه با کارگرانی که در معرض سروصدا قرار نداشتند؛ افزایش خطر کم‌شنوایی را علی‌رغم حفاظت با یک HLPP نشان دادند و یک CBA افزایشی نشان نداد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

شواهد با کیفیت بسیار پائین وجود دارد که نشان می‌دهد اجرای قوانین سخت‌گیرانه می‌تواند سطوح سروصدا را در محل کار کاهش دهد. مطالعات کنترل شده درباره سایر مداخلات کنترل مهندسی در این زمینه انجام نشده است. شواهد با کیفیت متوسط وجود دارد که نشان می‌دهد آموزش قرار دادن مناسب گوش‌بندها به طور قابل توجهی باعث کاهش سروصدا در پیگیری کوتاه‌‐مدت شد اما پیگیری‌های طولانی‌مدت هنوز مورد نیاز است.

شواهد با کیفیت بسیار پائین وجود دارد که نشان می‌دهد استفاده بهتر از دستگاه‌های محافظ شنوایی به ‌عنوان بخشی از HLPPها خطر کم‌شنوایی را کاهش می‌دهد در حالی که برای سایر اجزای برنامه‌های HLPP چنین تاثیری نیافتیم. فقدان شواهد قطعی نباید به عنوان شواهدی مبنی بر عدم اثربخشی تفسیر شود. در عوض، این بدان معنی است که پژوهش بیشتر احتمالا تاثیر مهمی دارند.

خلاصه به زبان ساده

مداخلات برای پیشگیری از کم‌شنوایی ناشی از سروصدا در محل کار

هدف از انجام این مرور چیست؟

هدف این مرور کاکرین این بود که بدانیم می‌توان از کم‌شنوایی ناشی از سروصدا در محل کار پیشگیری کرد یا خیر. محققان کاکرین تمام مطالعات مرتبط با پاسخ این سوال را گردآوری و تجزیه‌و‌تحلیل کردند. آنها ۲۹ مطالعه را یافتند که تاثیر اقدامات پیشگیرانه را بررسی کردند.

پیام‌های اصلی

قوانین سخت‌گیرانه ممکن است سطوح سروصدا را کاهش دهند. در سطح فردی، پوشش گوش و گوش‌بند می‌تواند مواجهه را با سروصدا به سطوح ایمن کاهش دهد. با این حال، دستورالعمل نحوه قرار دادن گوش‌بندها در گوش‌ها لازم است. احتمالا بدون دستورالعمل نحوه قرار دادن گوش‌بندها به اندازه کافی محافظت نمی‌کنند. ارائه بازخورد به کارگران در مواجهه با سروصدا ممکن است سروصدا را کاهش ندهد. راه‌حل‌های مهندسی مانند نگهداری بهتر می‌تواند منجر به کاهش مشابه سروصدا و بنابراین حفاظت شنوایی شود. ارزیابی بهتر این راه‌حل‌های مهندسی مورد نیاز است.

تاثیرات برنامه‌های پیشگیری از کم‌شنوایی (hearing loss prevention programmes; HLPP) نامشخص هستند. استفاده بهتر از محافظت از شنوایی به عنوان بخشی از برنامه احتمالا کمک می‌کند اما به طور کامل از کم‌شنوایی محافظت نمی‌کند. اجرای بهبود یافته ممکن است حفاظت بهتری را ارائه کند.

در این مرور چه موضوعی بررسی شد؟

میلیون‌ها کارگر در معرض سروصدا قرار دارند که منجر به کم‌شنوایی آنها می‌شود. نویسندگان مرور به تاثیر هر مداخله برای کاهش سروصدا یا کم‌شنوایی در محل کار علاقه‌مند بودند، مانند راه‌حل‌های مهندسی، حفاظت از شنوایی یا برنامه‌های پیشگیری از کم‌شنوایی.

نتایج اصلی این مرور چه هستند؟

تاثیرات مواجهه با سروصدا

راه‌حل‌های مهندسی

یک مطالعه یافتیم که نشان داد پس از اجرای قوانین سخت‌گیرانه در صنعت معدن، سطوح سروصدا در حدود ۵ دسی‌بل (decibels; dB) کاهش یافت. حتی بسیاری از مطالعات موردی نشان می‌دهند که پیشرفت‌های تکنیکی می‌تواند سطوح سروصدا را در محل کار تا ۲۰ دسی‌بل کاهش دهند، مطالعات کنترل شده خارج از آزمایشگاه وجود نداشت که بتواند این موضوع را با اطمینان بیشتری نشان دهد.

محافظت از شنوایی

در هشت مطالعه با ۳۵۸ کارگر، محافظت از شنوایی، مواجهه کارگران را با سروصدا در حدود ۲۰ dB(A) کاهش داد. با این حال، برای گوش‌بندها، شواهد با کیفیت متوسط از دو مطالعه تصادفی‌سازی شده وجود داشت که نشان داد در صورتی که کارگران دستورالعمل‌های مناسبی برای استفاده از گوش‌بندها نداشته باشند، افت شنوایی پیشنهادی به طور متوسط ۹ dB کاهش می‌یابد.

بازخورد در برابر مواجهه با سروصدا

نشان دادن بازخورد در برابر مواجهه با سروصدا، در یک مطالعه، سطوح سروصدا را در صنعت ساخت و ساز تغییر نداد.

تاثیرات بر کم‌شنوایی

ما ۱۶ مطالعه را با ۸۱,۲۲۰ شرکت‌کننده درباره تاثیرات طولانی‌مدت استفاده از حفاظت شنوایی بر کم‌شنوایی یافتیم.

محافظت از شنوایی

استفاده از دستگاه‌های حفاظت از شنوایی در یک HLPP به خوبی اجرا شده با کم‌شنوایی مرتبط بود. برای عناصر دیگر برنامه‌هایی مانند آموزش کارگر، اودیومتری به تنهایی، پایش سروصدا، یا ارائه بازخورد در برابر مواجهه فرد با سروصدا، تاثیر واضحی وجود نداشت. دو مطالعه با ۳۲۴۲ کارگر نشان داد که تفاوتی از لحاظ تاثیر طولانی‌مدت پوشش گوش در برابر گوش‌بندها در کم‌شنوایی وجود نداشت.

برنامه‌های پیشگیرانه کم‌شنوایی

چهار مطالعه شواهد با کیفیت بسیار پائین ارائه کردند که نشان داد، در مقایسه با کارگرانی که در معرض سروصدا قرار ندارند، HLPPهای متوسط، خطر کم‌شنوایی را به زیر سطحی که حداقل معادل با کارگرانی است که در معرض سروصدا تا ۸۵ dB(A) قرار دارند، کاهش نداد. دو مطالعه مقایسه‌ای بیشتر نشان دادند که خطر کم‌شنوایی علی‌رغم تحت پوشش قرار گرفتن توسط HLPP هنوز هم قابل توجه است. با این حال، یک مطالعه با کیفیت پائین نشان داد که یک HLPP سخت‌گیرانه می‌تواند از کم‌شنوایی کارگران محافظت کند.

فقدان شواهد قطعی نباید به عنوان شواهدی مبنی بر عدم اثربخشی تفسیر شود. در عوض، این بدان معنی است که پژوهش بیشتر به احتمال زیاد نتایجی را که ما به آن دست یافتیم تحت تاثیر قرار دهند. برای پیشگیری از کم‌شنوایی ناشی از سروصدا، برنامه‌های پیشگیرانه با کیفیت بالاتر، کیفیت بهتر مطالعات، به ویژه در زمینه کنترل‌های مهندسی، و اجرای بهتر قوانین مورد نیاز هستند.

این مرور تا چه زمانی به‌روز است؟

نویسندگان مرور به جست‌وجوی مطالعاتی پرداختند که تا اکتبر ۲۰۱۶ منتشر شده بودند.


Pauline Heus، Jos H Verbeek، Christina Tikka،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه
کاربران کامپیوتر اغلب در مورد مشکلات دیدن و عملکرد چشم‌ها شکایت دارند. استنوپیا (asthenopia) اصطلاحی است که معمولا برای توصیف علائم مربوط به استفاده (طولانی‌مدت) از چشم‌ها مانند خستگی چشم، سردرد، درد در اطراف چشم و سوزش و خارش پلک‌ها استفاده می‌شود. شیوع استنوپیا در طول یا بعد از کار روی کامپیوتر از ۴۶,۳% تا ۶۸.۵% متغیر است. خطای انکساری اصلاح‌نشده یا تحت اصلاح می‌تواند به ایجاد استنوپیا کمک کند. خطای انکساری، اشتباه در تمرکز نور توسط چشم است و می‌تواند منجر به کاهش دقت بینایی شود. برای تنظیم نوری خطاهای انکساری گزینه‌های مختلفی وجود دارد از جمله عینک، لنزهای تماسی و جراحی انکساری.
اهداف
بررسی شواهد در مورد اثربخشی، ایمنی و کاربرد تصحیح نوری خطای انکساری برای کاهش و پیشگیری از علائم چشمی در کاربران کامپیوتر.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین (CENTRAL)؛ PubMed؛ Embase؛ Web of Science و OSH update را همگی تا ۲۰ دسامبر ۲۰۱۷ جست‌وجو کردیم. علاوه‌براین، ما پایگاه‌های ثبت کارآزمایی‌ها را جست‌وجو کرده و منابع مطالعات وارد شده را بررسی کردیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) و شبه‐تصادفی‌سازی شده را از مداخلات ارزیابی کننده تصحیح نوری برای کاربران کامپیوتری مبتلا به خطای انکساری برای پیشگیری یا درمان استنوپیا و اثر آنها بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت وارد کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور مستقل از هم واجد شرایط بودن و خطر سوگیری را ارزیابی و داده‌ها را استخراج کردند. هر جا که امکان‌پذیر بود، ما مطالعات را برای متاآنالیز ترکیب کردیم.
نتایج اصلی

ما ۸ مطالعه را با ۳۸۱ شرکت‌کننده وارد کردیم. سه مورد از آنها RCTهای گروه موازی، سه مورد RCTهای متقاطع و دو مورد هم کارآزمایی متقاطع شبه‌‐تصادفی‌سازی شده بودند. همه مطالعات عینک‌ها را ارزیابی کردند، مطالعاتی انجام نشده بود که لنزهای تماسی یا جراحی را ارزیابی کرده باشند. هفت مطالعه عینک‌های کامپیوتری را با حداقل یک محدوده کانونی برای فاصله صفحه کامپیوتر با یا بدون مناطق کانونی اضافی در افراد دارای پیرچشمی ارزیابی کردند. شش مطالعه عینک‌های کامپیوتری را با انواع دیگر عینک‌ها مقایسه کردند و یک مطالعه آنها را با ارزیابی ارگونومی در محیط کار مقایسه کرد. در مطالعه هشتم، تصحیح بهینه خطای انکساری با استفاده از تصحیح واقعی تصویر مورد استفاده مقایسه شد. دو مطالعه عینک‌های کامپیوتری را در افرادی که مبتلا به استنوپیا شده بودند مورد بررسی قرار دادند اما برای دیگران عینک‌ها بدون توجه به علائم، به تمام کاربران ارائه شد. خطر سوگیری (bias) در پنج مطالعه نامشخص، در دو مطالعه بالا و در یک مطالعه پایین بود. استنوپیا به صورت خستگی چشم یا نمره خلاصه‌ای از علائم تعریف شد اما مطالعاتی در مورد کیفیت زندگی مرتبط با سلامت انجام نشد. حوادث جانبی به صورت سردرد، تهوع یا سرگیجه اندازه‌گیری شد. میانه نمرات استنوپیا در ابتدای مطالعات حدود ۳۰ درصد از حداکثر امتیاز ممکن بود.

عینک کامپیوتری پیشرفته در برابر عینک‌های مونو‌فوکال
در یک مطالعه، اختلاف قابل‌توجهی در استنوپیا بین عینک‌های مختلف پیشرفته کامپیوتری و عینک‌های کامپیوتری تک‌کانونی پس از یک سال پیگیری وجود نداشت (تفاوت میانگین (MD) تغییر نمرات: ۰,۲۳؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۵.۰‐ تا ۵.۴ در مقیاس VAS صد میلی‌متری؛ شواهد با کیفیت پائین). برای سردرد نتایج به نفع عینک پیشرفته بود.

عینک رایانه‌ای پیشرفته با تمرکز متوسط در قسمت بالایی عینک در برابر عینک‌های دیگر
در دو مطالعه، عینک‌های کامپیوتری پیشرفته با تمرکز متوسط منجر به کاهش اندک در علایم استنوپیا شد (SMD: ‐۰,۴۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۵ ‐ تا ۰.۲۳‐؛ شواهد با کیفیت پائین)، اما نه در نمره سردرد در کوتاه‌مدت در مقایسه با عینک‌های عینک پیشرفته با هدف کلی. کاهش اندک مشابهی در سرگیجه رخ داد. در پیگیری میان‌مدت، در یک مطالعه اندازه اثر از نظر آماری معنی‌دار نبود (SMD: ‐۰.۶۴؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴۰‐ تا ۰.۱۲). این مطالعه عوارض جانبی را گزارش نکرد.

مطالعه دیگری تفاوت قابل توجهی را در استنوپیا بین عینک‌های پیشرفته کامپیوتری و عینک‌های تک‌کانونی کامپیوتری پس از یک سال پیگیری نیافت (MD نمرات تغییر: ۱,۴۴؛ ۹۵% CI؛ ۶.۹۵‐ تا ۹.۸۳ در مقیاس VAS صد میلی‌متری؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). نتایج در طول مطالعات متناقض بودند.

عینک کامپیوتری پیشرفته با تمرکز دور در قسمت بالایی عینک در برابر عینک‌های دیگر
در یک مطالعه، پس از چهار هفته پیگیری تفاوت قابل ملاحظه‌ای در تعداد افراد مبتلا به استنوپیا بین عینک کامپیوتری پیشرفته با عینک کامپیوتری با تمرکز دور و دوکانونی (bifocal) وجود نداشت (OR: ۱,۰۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۰ تا ۲.۵۰؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). تعداد افراد مبتلا به سردرد، حالت تهوع و سرگیجه نیز بین گروه‌ها تفاوت نداشت.

مطالعه دیگر تفاوت قابل ملاحظه‌ای را در استنوپیا بین عینک کامپیوتری پیشرفته با تمرکز دور و عینک کامپیوتری تک‌کانونی پس از یک سال پیگیری نشان نداد (MD نمرات تغییر: ۱,۷۹‐؛ ۹۵% CI؛ ۱۱.۶۰‐ تا ۸.۰۲ در مقیاس VAS صد میلی‌متری؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). اثرات آن بر سردردها متناقض بود.

یک مطالعه تفاوتی را بین عینک‌های کامپیوتری پیشرفته با تمرکز دور و عینک‌های سه‌کانونی در تاثیر آنها بر شدت خستگی چشم (MD: ‐۰,۵۰؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۷‐ تا ۰.۰۷؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) یا بر فراوانی خستگی چشم (MD: ‐۰.۷۵؛ ۹۵% CI؛ ۱.۶۱‐ تا ۰.۱۱؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) نشان نداد.

عینک کامپیوتری پیشرفته در برابر ارزیابی ارگونومیک با عینک‌های همیشگی (رایانه)
یک مطالعه نشان داد عینک‌های کامپیوتری که برای نیازهای فردی بهینه شده‌اند، نمره مجموع استنوپیا را بیشتر از ارزیابی ارگونومیک و عینک همیشگی (کامپیوتری) کاهش می‌دهند (MD: ‐۸,۹؛ ۹۵% CI؛ ۱۶.۴۷‐ تا ۱.۳۳‐؛ مقیاس ۰ تا ۱۴۰؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، اما تاثیری بر فراوانی خستگی چشم نداشتند (OR: ۱.۰۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۸ تا ۳.۱۱؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین).

ما به دلیل خطر سوگیری در مطالعات وارد شده، ناسازگاری در نتایج و عدم اطمینان، کیفیت شواهد را به پائین یا بسیار پائین رساندیم.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهدی با کیفیت پائین تا بسیار پائین وجود دارد که نشان می‌دهد کاربران کامپیوتری با عینک‌های کامپیوتری پیشرفته نمی‌توانند کاهش چشمگیری در مشکلات چشم یا سردرد نسبت به دیگر عینک‌های کامپیوتری داشته باشند. عینک‌های کامپیوتری پیشرفته ممکن است کمی بهتر از عینک‌های پیشرفته برای استفاده روزانه در کوتاه‌مدت باشند اما نه در میان‌مدت و در مورد پیگیری طولانی‌مدت اطلاعات وجود ندارد. کیفیت شواهد کم یا بسیار کم است، بنابراین ما در مورد این نتیجه‌گیری نامطمئن هستیم. مطالعات بزرگ با چندین صد نفر از شرکت‌کنندگان با استفاده از روش‌های تصادفی‌سازی درست، روش‌های معتبر اندازه‌گیری پیامدها و پیگیری طولانی‌مدت حداقل یک سال برای بهبود کیفیت شواهد لازم است.
خلاصه به زبان ساده

عینک‌ها، لنزهای تماسی یا جراحی چشم برای پیشگیری و درمان علائم چشم در کاربران کامپیوتر

هدف از این مطالعه مروری چیست؟

کاربران کامپیوتر اغلب در مورد مشکلات چشم یا سردرد شکایت دارند. عینک‌ها، لنزهای تماسی یا عمل جراحی چشم ممکن است به کاهش یا پیشگیری از این علائم کمک کند. ما اثرات این مداخلات را بر علائم چشم و کیفیت زندگی بررسی کردیم.

پیام‌های کلیدی

عینک‌های کامپیوتری با نوع خاصی از لنزها با سایر عینک‌های کامپیوتری از نظر علائم چشمی متفاوت نیستند. عینک‌های کامپیوتری ممکن است در کوتاه‌مدت علائم چشمی را بیش‌تر از عینک‌هایی که برای استفاده روزانه طراحی شده‌اند بهبود بخشند، اما نه در مدت شش ماه پیگیری و شواهدی در مورد پیگیری طولانی‌مدت وجود ندارد. با توجه به کیفیت بسیار پایین این شواهد، ما در مورد این نتیجه‌گیری نامطمئن هستیم. مطالعات در مورد لنزهای تماسی یا جراحی چشم برای کاهش نشانه‌های چشمی کاربران کامپیوتر وجود ندارد. مطالعات تصادفی‌سازی شده با صدها نفر از شرکت‌کنندگان که نیاز به اندازه‌گیری بهتر علائم در یک سال پیگیری دارند مورد نیاز است.

چه چیزی در این مرور مورد بررسی قرار گرفت؟

ما هشت مطالعه را با ۳۸۱ شرکت کننده پیدا کردیم. همه مطالعات عینک را ارزیابی کردند. ما هیچ مطالعاتی را که به ارزیابی لنزهای تماسی یا جراحی پرداخته باشند، نیافتیم. دو مطالعه به عینک‌های پیشرفته کامپیوتری جایی که فوکوس به تدریج از نزدیک به فاصله تا صفحه نمایش کامپیوتر تغییر می‌کند، توجه کردند، اما یکی از آن‌ها هیچ داده‌ای را گزارش نداد. دو مطالعه عینک‌های پیشرفته کامپیوتری را مورد بررسی قرار دادند که در آن تمرکز نیز دو متر از صفحه نمایش کامپیوتر گسترش یافت. پنج مطالعه عینک کامپیوتری پیشرفته را که تمرکز آن به تدریج به دور تغییر می‌کند، مورد بررسی قرار داد. یک مطالعه بررسی کرد که آیا عینک‌هایی که شرکت‌کنندگان در حال حاضر استفاده می‌کنند، می‌توانند بهبود یابند یا اینکه بر دید کامپیوتری آنها تاثیر گذارند، اما در این مطالعه داده‌ها ارائه نشده است. ما در چهار مطالعه، خطر سوگیری را نامشخص، در دو مطالعه بالا و در یک مطالعه دیگر پایین در نظر گرفتیم.

نتایج اصلی این مرور چه هستند؟

عینک کامپیوتری پیشرفته در مقایسه با سایر عینک‌های کامپیوتری
یک مطالعه هیچ تفاوتی را در علائم چشمی پس از یک سال بین عینک کامپیوتری پیشرفته و عینک‌های کامپیوتری با تنها یک فوکوس نشان نداد.

عینک‌های کامپیوتری پیشرفته شامل تمرکز میانی فاصله در قسمت بالای عینک در مقایسه با سایر عینک‌ها
زمانی که عینک‌ها از یک هفته تا یک ماه استفاده می‌شد، دو مطالعه تفاوت‌های کمی را در علایم چشمی بین عینک‌های چشم در بین عینک های کامپیوتری پیشرفته شامل تمرکز میانی فاصله و عینک‌های پیشرفته برای استفاده روزمره پیدا کردند. بین دو نوع عینک تفاوتی در سرگیجه وجود نداشت. در یکی دیگر از مطالعات، تفاوت بین علائم چشم پس از یک سال بین عینک کامپیوتری پیشرفته و عینک‌های کامپیوتری فقط با یک فوکوس مشاهده نشد.

عینک‌های پیشرفته کامپیوتری از جمله فوکوس دور در قسمت بالای عینک در مقایسه با سایر عینک‌ها
دو مطالعه متفاوت نشان می‌دهد که تفاوتی بین علائم چشمی پس از یک ماه بین عینک‌های کامپیوتری از جمله فوکوس دور و عینک کامپیوتری دو کانونی یا سه‌کانونی وجود ندارد. مطالعه دیگری نشان داد که پس از یک سال، عینک‌هایی با فقط یک تمرکز، درست همانند عینک کامپیوتری بودند. در یک مطالعه، عینک‌های کامپیوتری پیشرفته را به منظور ارزیابی عینک‌های ایستگاه کاری کامپیوتری و عینک‌های خودی (کامپیوتری) شرکت‌کننده مقایسه کردیم و بهبود در نمره علایم استنوپیا حدود ۴۰% بود.

این مرور تا چه تاریخی به‌روز است؟

ما به دنبال مطالعاتی بودیم که تا ۲۰ دسامبر ۲۰۱۷ منتشر شده بودند.


Henk F van der Molen، Prativa Basnet، Peter LT Hoonakker، Marika M Lehtola، Jorma Lappalainen، Monique HW Frings-Dresen، Roger Haslam، Jos H Verbeek،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه
کارگران ساختمانی اغلب در معرض انواع مختلف خطرات ناشی از آسیب هستند. تعدادی از مداخلات پیشگیری کننده از آسیب وجود دارد، اما اثربخشی آنها نامطمئن است.
اهداف
ارزیابی تاثیرات مداخلات برای پیشگیری از آسیب‌ها در کارگران ساختمانی.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت تخصصی گروه آسیب‌ها و صدمات در کاکرین، CENTRAL؛ (شماره ۳)؛ MEDLINE؛ Embase و PsycINFO را تا اپریل ۲۰۱۷ جست‌وجو کردیم. جست‌وجوها بر اساس زبان یا وضعیت انتشار محدود نشدند. فهرست منابع مقالات و مرورهای مرتبط را نیز به صورت دستی جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده، مطالعات کنترل شده قبل‐و‐بعد (CBA) و سری زمانی منقطع (ITS) از همه انواع مداخلات برای پیشگیری از صدمات مرگبار یا غیر‐مرگبار میان کارگران در سایت‌های ساختمان‌سازی.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم مطالعات را انتخاب کردند، داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) آنها را بررسی کردند. مطالعات ITS را دو بار تجزیه‌و‌تحلیل کردیم و از یک تاثیر اولیه استفاده کردیم که به صورت تغییر در نرخ آسیب در سال پس از مداخله و هم‌چنین تاثیرات پایدار، اندازه‌گیری شده به عنوان تغییر در روند زمان پیش و پس از مداخله، اندازه‌گیری شد.
نتایج اصلی

هفده مطالعه (۱۴ ITS و ۳ مطالعه CBA) معیارهای ورود را در این نسخه به‌روز شده از مرور داشتند. مطالعات ITS تاثیرات: معرفی یا تغییر مقرراتی را ارزیابی کردند که بر پایه الزامات ایمنی و سلامت برای سایت‌های ساخت‌و‌ساز (نه مطالعه)، کمپین ایمنی (دو مطالعه)، یک برنامه بدون دارو در محل کار (یک مطالعه)، یک برنامه آموزشی (یک مطالعه) و بازرسی‌های ایمنی (یک مطالعه) در مورد آسیب‌های شغلی مرگبار و غیر‐مرگبار بنا شده بودند. یک مطالعه CBA، به معرفی خدمات بهداشت حرفه‌ای مانند ارزیابی خطر و نظارت بر سلامت، یک مطالعه به ارزیابی یک برنامه آموزشی و یک مطالعه به ارزشیابی تاثیر یارانه برای ارتقای داربست‌های ایمن پرداختند. خطر کلی سوگیری در بیشتر مطالعات وارد شده زیاد بود، زیرا برای مطالعات ITS مشخص نبود که آیا مداخله مستقل از سایر تغییرات بود و در نتیجه می‌تواند به عنوان دلیل اصلی تغییر در نتایج در نظر گرفته شود. بنابراین، ما کیفیت شواهد را برای همه مقایسه‌ها بسیار پائین ارزیابی کردیم.

مداخلات اجباری

مداخلات نظارتی در سطح ملی یا شعبه‌ای ممکن است یک اثر اولیه داشته یا نداشته باشند (اندازه تاثیرگذاری) (ES: ‐۰,۳۳؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۲.۰۸‐ تا ۱.۴۱) یا ممکن است تاثیر پایدار (ES: ‐۰.۰۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۰‐ تا ۰.۲۴) یا صدمات مرگبار یا غیر‐مرگبار (۹ مطالعه ITS) داشته یا نداشته باشند که دلیل آن هم نتایج بسیار متناقض (I² = ۹۸%) است. بازرسی‌ها ممکن است بر صدمات غیر‐مرگبار تاثیر داشته یا نداشته باشند (ES: ۰.۰۷؛ ۹۵% CI؛ ۲.۸۳‐ تا ۲.۹۷؛ ۱ مطالعه ITS).

مداخلات آموزشی

مداخلات آموزش ایمنی ممکن است کاهش قابل ملاحظه‌ای در صدمات غیر‐مرگبار ایجاد نکند (۱مطالعه ITS و ۱ مطالعه CBA).

مداخلات اطلاعاتی

هیچ مطالعه‌ای را نیافتیم که مداخلات اطلاعاتی را به‌تنهایی مانند کمپین‌هایی برای خطر ارتباط‌ها ارزیابی کرده باشند.

مداخلات تشویقی

هیچ مطالعه‌ای را نیافتیم که مداخلات تشویقی را به تنهایی ارزیابی کرده باشند، مانند بازخورد همتا در مورد اقدامات در محل کار برای افزایش پذیرش روش‌های کارآمد ایمن.

مداخلات تقویتی

یارانه‌های پولی برای شرکت‌ها ممکن است منجر به کاهش بیشتر آسیب‌های غیر‐مرگبار ناشی از سقوط نسبت به سطح پائین‌تر عدم پرداخت یارانه‌ها شود (خطر نسبی (RR) در پیگیری: ۰,۹۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۰ تا ۲.۹۱ از RR: ۳.۸۹ در خط پایه؛ ۱ مطالعه CBA).

مداخلات چند‐گانه

یک مداخله کمپین ایمنی ممکن است منجر به کاهش اولیه (ES: ‐۱,۸۲؛ ۹۵% CI؛ ۲.۹۰‐ تا ۰.۷۴‐) و پایدار (ES: ‐۱.۳۰؛ ۹۵% CI؛ ۱.۷۹‐ تا ۰.۸۱‐) در صدمات در سطح شرکتی (۱ مطالعه ITS) شود، اما نه در سطح منطقه‌ای (۱ مطالعه ITS). یک برنامه چند‐گانه محل کار عاری از دارو در سطح شرکتی ممکن است در طول سال پس از مداخله صدمات غیر‐مرگبار را تا ۷.۶‐ در ۱۰۰ نفر در سال (۹۵% CI؛ ۱۱.۲‐ تا ۴.۰‐) و در سال‌های پس از آن تا ۲.۰‐ در ۱۰۰ نفر در سال (۹۵% CI؛ ۳.۵‐ تا ۰.۵‐) کاهش دهد (۱ مطالعه ITS). ارائه خدمات بهداشت حرفه‌ای ممکن است نتیجه‌ای در کاهش صدمات مرگبار یا غیر‐مرگبار نداشته باشد (یک مطالعه CBA).

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
اغلب مداخلات برای اتخاذ اقدامات ایمنی توصیه شده توسط متون استاندارد در مورد ایمنی، مشاوره‌ها و دوره‌های ایمنی به اندازه کافی مورد ارزیابی قرار نگرفته‌اند. شواهد با کیفیت بسیار پائین وجود دارد که معرفی مقررات به طور خاص ممکن است موجب کاهش تلفات مرگبار و غیر‐مرگبار شود. شواهد با کیفیت بسیار پائین نیز وجود دارد که نشان می‌دهد کمپین‌های ایمنی در سطح منطقه‌ای، آموزش، بازرسی‌ها یا معرفی خدمات بهداشت حرفه‌ای ممکن است آسیب‌های غیر‐مرگبار را در شرکت‌های ساختمانی کاهش ندهد. شواهد با کیفیت بسیار پائین وجود دارد که مداخلات ایمنی در سطح شرکتی مانند ایمنی چند‐گانه، یک برنامه چند‐گانه محل کار عاری از دارو و یارانه‌ها برای جایگزینی داربست‌ها ممکن است آسیب‌های غیر‐مرگبار را میان کارگران ساختمانی کاهش دهد. مطالعات بیشتر، به خصوص کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده خوشه‌ای، برای ارزیابی استراتژی‌های مختلف به منظور افزایش پایبندی کارفرمایان و کارگران از اقدامات ایمنی توصیف شده توسط مقررات، مورد نیاز است.
خلاصه به زبان ساده

مداخلاتی برای کاهش صدمات در کارگران ساختمانی

نرخ آسیب‌های شغلی میان کارگران ساختمانی بیشتر از سایر صنایع عمده است. در حالی که سازمان‌های مختلف چندین استراتژی کنترل آسیب را پیشنهاد کرده‌اند، اثربخشی آنها برای کاهش نرخ آسیب در صنعت ساخت‌و‌ساز هنوز نامطمئن باقی‌مانده است.

هدف این مطالعه مروری چیست؟

تعیین این که کدام مداخلات برای کاهش آسیب‌های کار در کارگران ساختمانی موثرترین هستند.

پیام‌های کلیدی

ما یک جست‌وجوی سیستماتیک از منابع علمی در مورد پیشگیری از آسیب‌های شغلی میان کارگران ساختمانی انجام دادیم. در این مرور به‌روز شده ۱۷ مطالعه را وارد کردیم، شواهد را با کیفیت بسیار پائین ارزیابی کردیم. مداخلات چند‐گانه و مشوق‌های شرکتی برای ارتقای تجهیزات ممکن است در کاهش آسیب موثر باشند. با این حال، مجموعه‌ای از شواهد برای اکثریت اقدامات ایمنی، راهنمایی‌های ضروری، مشاوران و دوره‌های ایمنی به طور منظم توصیه می‌شود.

چه موضوعی در این مطالعه مروری مورد بررسی قرار گرفته است؟

ما به انواع مختلف مداخلات در محل کار، از جمله معرفی مقررات جدید، کمپین‌های ایمنی، آموزش، بازرسی، خدمات بهداشت حرفه‌ای و یارانه‌های شرکت پرداختیم. کیفیت مطالعات و اثربخشی مداخلات را ارزیابی کردیم، شواهد را با کیفیت بسیار پائین قضاوت می‌کنیم.

نتایج اصلی این مطالعه مروری چه هستند؟

معرفی قوانین به تنهایی ممکن است یا ممکن نیست برای پیشگیری از آسیب‌های غیر‐مرگبار و مرگبار در کارگران ساختمانی موثر باشد. مداخلات در سطح منطقه‌ای مانند کمپین‌های ایمنی، آموزش، بازرسی‌ها یا خدمات بهداشتی حرفه‌ای ممکن است برای کاهش آسیب‌های غیر‐مرگبار در کارگران ساختمانی موثر نباشد. با این حال، یک کمپین ایمنی چند‐گانه و یک برنامه چند‐گانه محل کار عاری از دارو در سطح شرکتی، همراه با یارانه‌ها برای جایگزینی داربست‌ها، ممکن است در کاهش آسیب‌های غیر‐مرگبار موثر باشد.

استراتژی‌های اضافی برای افزایش پایبندی کارفرمایان و کارکنان به اقدامات ایمنی که توسط مقررات تعیین شده‌اند، مورد نیاز است.

این مطالعه مروری تا چه زمانی به‌روز‌‌ است؟

به جست‌وجوی مطالعاتی پرداختیم که تا ۱ اپریل ۲۰۱۷ منتشر شده بودند.


Nipun Shrestha، Katriina T Kukkonen‐Harjula، Jos H Verbeek، Sharea Ijaz، Veerle Hermans، Zeljko Pedisic،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه
بسیاری از افراد در مشاغل بدون تحرک مشغول به کار هستند. نداشتن تحرک جسمانی و نشستن بیش از حد در محل‌های کار همراه با افزایش خطر ابتلا به بیماری قلبی‌عروقی، چاقی و مورتالیتی به هر علتی هستند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات در محل کار به منظور کاهش نشستن حین کار، در مقایسه با عدم مداخله یا مداخلات جایگزین.
روش های جستجو
ما در پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase؛ OSH UPDATE؛ PsycINFO؛ ClinicalTrials.gov؛ و پورتال جست‌وجوی پلت‌فرم بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌های بالینی (ICTRP) سازمان جهانی بهداشت (WHO) تا ۹ آگوست ۲۰۱۷ جست‌وجو کردیم. ما همچنین فهرست منابع مقالات را غربالگری کرده و برای یافتن مطالعات بیشتر با نویسندگان تماس گرفتیم.
معیارهای انتخاب
ما کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، RCTهای متقاطع (cross‐over)، کارآزمایی‏‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده خوشه‌‏ای (cluster‐RCTs)، و شبه‐RCTهایی را از مداخلات انجام شده به‌‌منظور کاهش زمان نشستن در محل کار وارد کردیم. برای تغییر چیدمان محل کار، ما همچنین مطالعات کنترل‌شده قبل و بعد را وارد کردیم. پیامد اولیه، زمان صرف شده برای نشستن در محل کار در هر روز بود، که یا توسط خود افراد گزارش شد یا با استفاده از دستگاه‌‌هایی مانند سرعت‌سنج ‐ شیب‌سنج (accelerometer‐inclinometer) و مدت زمان و تعداد دوره‌های نشستن که به مدت ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول می‌‌کشد، اندازه‌گیری شد. ما مصرف انرژی، کل زمان صرف‌‌ شده در حال نشستن (شامل نشستن در محل کار و بیرون از آن)، زمان صرف شده برای ایستادن در محل کار، بهره‌وری کاری و عوارض جانبی را به عنوان پیامدهای ثانویه در نظر گرفتیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم عناوین، خلاصه‌ مقالات و مقالات متن کامل را برای واجد شرایط بودن مطالعه غربالگری کردند. دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم، داده‌ها را استخراج و خطر سوگیری (bias) را ارزیابی کردند. ما برای به‌دست آوردن اطلاعات اضافی مورد نیاز با نویسندگان مطالعه تماس گرفتیم.
نتایج اصلی

ما ۳۴ مطالعه را شامل دو RCT متقاطع، هفده RCT؛ هفت RCT خوشه‌‌ای و ۸ مطالعه کنترل‌‌شده قبل و بعد، با مجموع ۳,۳۹۷ شرکت‌کننده، همگی از کشورهایی با درآمد بالا، پیدا کردیم. مطالعات، تغییرات فیزیکی محل کار (۱۶ مطالعه)، تغییر در سیاست‌‌های محل کار (۴ مطالعه)، اطلاعات و مشاوره (۱۱ مطالعه)، و مداخلات چند‐جزئی (۴ مطالعه) را ارزیابی کردند. یک مطالعه، شامل هر دو مولفه‌ تغییرات فیزیکی محل کار و اطلاعات و مشاوره بود. ما هیچ مطالعه‌ای را پیدا نکردیم که به طور خاص تاثیرات جلسات ایستاده یا جلسات در حال راه‌‌رفتن را بر مدت زمان نشستن بررسی کنند.

تغییرات فیزیکی محل کار

مداخلات استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته (sit‐stand desks)، به‌‌تنهایی یا در ترکیب با ارائه اطلاعات و مشاوره، در مقایسه با میزهای کار‐نشسته، زمان نشستن در محل کار را به‌‌طور متوسط تا ۱۰۰ دقیقه در هر روز کاری در پیگیری کوتاه‌مدت (تا ۳ ماه) (۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۱۱۶‐ تا ۸۴‐، ۱۰ مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) کاهش داد. تاثیر تجمعی دو مطالعه نشان داد که میزهای کار ایستاده‐نشسته، در مقایسه با میزهای کار‐نشسته، مدت زمان نشستن را در پیگیری میان‌مدت (۳ تا ۱۲ ماه) تا میانگین ۵۷ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۹۹‐ تا ۱۵‐) کاهش داد. مدت زمان کلی نشستن (از جمله نشستن در محل کار و خارج از محل کار) نیز با میزهای کار ایستاده‐نشسته در مقایسه با میزهای کار‐نشسته (تفاوت میانگین (MD): ۸۲‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۱۲۴‐ تا ۳۹‐، دو مطالعه) همچنین مدت زمان نشستن که ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول بکشد (MD؛ ۵۳‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۷۸‐ تا ۲۶‐، دو مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) کاهش یافت.

ما تفاوت معنی‌‌داری را بین اثرات میزهای کار ایستاده و میزهای کار ایستاده‐نشسته بر کاهش کدت زمان نشستن در محل کار پیدا نکردیم. ایستگاه‌‌های کاری فعال، مانند میز تردمیل یا میز دوچرخه ثابت، اثرات نامشخص یا ناسازگاری بر مدت زمان نشستن داشتند.

تغییر سیاست‌‌های محل کار

ما اثرات قابل‌‌توجهی را برای اجرای استراتژی‌‌های راه‌‌رفتن بر مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری‌‌های کوتاه‌مدت (MD؛ ۱۵‐ دقیقه در روز؛ ۹۵% CI؛ ۵۰‐ تا ۱۹، شواهد با کیفیت بسیار پایین، یک مطالعه) و میان‌مدت (MD؛ ۱۷‐ دقیقه/ روز؛ ۹۵% CI؛ ۶۱‐ تا ۲۸، یک مطالعه) نیافتیم. استراحت‌‌های کوتاه‌مدت (۱ تا دو دقیقه در هر نیم ساعت) در مقایسه با استراحت‌‌های طولانی‌مدت (۲ تا استراحت ۱۵ دقیقه‌‌ای در هر روز کاری)، باعث کاهش زمان صرف‌‌شده برای نشستن در محل کار تا میانگین ۴۰ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۶۶‐ تا ۱۵‐، یک مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) در پیگیری کوتاه‌مدت شد.

ارائه اطلاعات و مشاوره

ارائه اطلاعات، بازخورد، مشاوره یا تمامی این موارد، تغییر قابل‌‌توجهی را در زمان صرف‌‌شده برای نشستن در محل کار در پیگیری کوتاه‌مدت (MD؛ ۱۹‐ دقیقه در روز؛ ۹۵% CI؛ ۵۷‐ تا ۱۹، دو مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) ایجاد نکردند. با این حال، میزان کاهش در پیگیری میان‌مدت (MD؛ ۲۸‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۵۱‐ تا ۵‐، دو مطالعه، شواهد با کیفیت پایین) قابل‌توجه بود.

پیام‌‌های کامپیوتری همراه با ارائه اطلاعات موجب تغییر قابل‌‌توجهی در مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری کوتاه‌مدت نشد (MD؛ ۱۴‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۳۹‐ تا ۱۰، ۳ مطالعه، شواهد با کیفیت پایین)، اما در پیگیری میان‌مدت باعث کاهش قابل‌‌توجهی شدند (MD؛ ۵۵‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۹۶‐ تا ۱۴‐، یک مطالعه). علاوه بر این، پیام‌‌های کامپیوتری کاهش قابل‌‌توجهی را در متوسط تعداد (MD؛ ۱,۱‐؛ ۹۵% CI؛ ۱.۹‐ تا ۰.۳‐، یک مطالعه) و مدت زمان (MD؛ ۷۴‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۱۲۴‐ تا ۲۴‐، یک مطالعه) دوره‌های نشستن ۳۰ دقیقه‌‌‌ای یا بیشتر ایجاد کردند.

پیام‌‌های کامپیوتری با دستورالعمل‌هایی برای ایستادن، بیشتر از پیام‌‌های کامپیوتری با دستورالعمل‌هایی برای راه‌‌رفتن به میزان حداقل ۱۰۰ قدم، مدت زمان نشستن را در محل کار تا به‌‌طور متوسط ۱۴ دقیقه در روز (۹۵% CI؛ ۱۰ تا ۱۹، یک مطالعه)، در پیگیری کوتاه‌مدت کاهش داد.

ما کاهش قابل‌‌توجهی را در مدت زمان نشستن در محل کار در پیگیری میان‌مدت پس از آموزش تمرکز ذهنی پیدا نکردیم (MD؛ ۲۳‐ دقیقه در روز، ۹۵% CI؛ ۶۳‐ تا ۱۷، یک مطالعه، شواهد با کیفیت پایین). به طور مشابه، یک مطالعه تکی تغییری را در مدت زمان نشستن در محل کار پس از ارائه اطلاعات کاملا شخصی یا متنی و اطلاعات کمتر شخصی یا متنی، گزارش نداد. یک مطالعه اثرات قابل‌‌توجهی را از ردیاب‌‌های فعالیت بر مدت زمان نشستن در محل کار پیدا نکرد.

مداخلات چند‐جزئی

ترکیب چندین مداخله، تأثیرات قابل‌‌توجه اما ناهمگونی بر مدت زمان نشستن در محل کار (۵۷۳ شرکت‌‌کننده، ۳ مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) و زمان صرف‌‌ شده در دوره‌های طولانی نشستن (۲ مطالعه، شواهد با کیفیت بسیار پایین) در پیگیری کوتاه‌مدت دارد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
در حال حاضر شواهدی با کیفیت پایین وجود دارد که استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته، میزان نشستن را در محل کار در پیگیری‌‌های کوتاه‌مدت و میان‌مدت کاهش می‌‌دهد. با این حال، شواهدی در مورد اثرات آن‌ها بر نشستن در طول دوره‌‌های پیگیری طولانی‌‌تر وجود ندارد. تأثیرات دیگر انواع مداخلات، از جمله تغییرات سیاست‌‌های محل کار، ارائه اطلاعات و مشاوره و مداخلات چند‐جزئی، اغلب ناسازگار و متناقض هستند. کیفیت شواهد برای اکثر مداخلات پایین تا بسیار پایین است، که عمدتا به دلیل محدودیت‌ها در پروتکل‌‌های مطالعه و کوچک بودن حجم نمونه‌‌ها است. برای تعیین اثربخشی انواع مختلف مداخلات بر کاهش زمان نشستن در محل کار، نیاز به انجام RCTهای خوشه‌‌ای بزرگتر با پیگیری‌‌های طولانی‌مدت وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده

مداخلات (روش‌ها) اعمال شده در محل کار برای کاهش مدت زمان نشستن در کار

چرا مدت زمان سپری شده در وضعیت نشسته در محل کار مهم است؟

مدت زمان سپری شده در وضعیت نشسته و عدم فعالیت فیزیکی در محل کار در دهه‌های اخیر افزایش یافته است. نشستن طولانی‌مدت ممکن است خطر ابتلا به چاقی، بیماری قلبی، و مرگ زودرس را افزایش دهد. مشخص نیست انجام مداخلاتی که هدف آنها کاهش نشستن در محل کار است، موثر هستند یا خیر.

هدف این مطالعه مروری

ما می‌‌خواستیم اثرات مداخلاتی را پیدا کنیم که هدف آنها، کاهش زمان نشستن در محل کار است. ما منابع علمی را در بانک‌های اطلاعاتی مختلف، تا ۹ آگوست ۲۰۱۷ جست‌‌و‌‌جو کردیم.

چه کارآزمایی‌‌های در این مطالعه مروری یافت‌‌ شد؟

ما ۳۴ مطالعه را با مجموع ۳,۳۹۷ شرکت‌‌کننده از کشورهای با درآمد بالا پدا کردیم. ۱۶ مطالعه تغییرات فیزیکی را در طراحی و محیط محل کار، ۴ مطالعه تغییرات را در سیاست‌‌های محل کار، ۱۰ مطالعه مداخلات اطلاعاتی و مشاوره‌‌ای، و ۴ مطالعه مداخلات چند‐دسته‌‌ای را ارزیابی کردند.

تأثیر میزهای کار ایستاده‐نشسته (sit‐stand desks)

به ‌‌نظر می‌‌رسد استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته، میزان نشستن را در محل کار به‌‌طور متوسط ۸۴ تا ۱۱۶ دقیقه در روز کاهش دهد. هنگامی که استفاده از میزهای کار ایستاده‐نشسته با ارائه اطلاعات و مشاوره ترکیب شد، به‌‌ نظر می‌‌رسد باعث میزان‌های کاهش مشابهی در میزان نشستن در محل کار می‌‌شود. میزهای کار ایستاده‐نشسته همچنین زمان کلی نشستن را در محل کار (از جمله نشستن در محل کار و خارج از محل کار) و مدت زمان نشستن در محل کار را که حداقل ۳۰ دقیقه یا بیشتر طول می‌کشد، کاهش می‌‌دهد. یک مطالعه، میزهای کار ایستاده و میزهای کار ایستاده‐نشسته را با هم مقایسه کرد اما با توجه به تعداد کم شرکت‌‌کنندگان وارد شده، شواهد کافی را برای تعیین اینکه کدام نوع از میزهای کار در کاهش زمان نشستن موثر‌‌تر است، ارائه نکرد.

تأثیر ایستگاه‌‌های کاری فعال

میزهای تردمیل همراه با مشاوره به‌‌ نظر می‌‌رسد که زمان نشستن را در محل کار کاهش می‌دهند، در حالی که شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری درباره اینکه میزهای دوچرخه ثابت همراه با ارائه اطلاعات، نسبت به ارائه اطلاعات به‌‌تنهایی، باعث کاهش بیشتر مدت زمان نشستن در محل کار می‌‌شوند یا خیر، کافی نیست.

تأثیر قدم‌‌زدن در طول زمان استراحت یا طول مدت استراحت

شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری در مورد اثربخشی قدم‌‌زدن در طول زمان استراحت بر کاهش زمان نشستن، کافی نیست. به ‌‌نظر می‌‌رسد داشتن استراحت‌‌های کوتاه‌مدت (۱ تا دو دقیقه در هر نیم ساعت)، بیشتر از استراحت‌‌های طولانی‌مدت (۲ تا ۱۵ دقیقه استراحت در هر روز کاری)، زمان صرف‌‌شده را برای نشستن در محل کار به میزان ۱۵ تا ۶۶ دقیقه در هر روز کاهش می‌‌دهد.

تأثیر اطلاعات و مشاوره

ارائه اطلاعات، بازخورد، مشاوره، یا تمامی این موارد، مدت زمان نشستن را در پیگیری میان‌مدت (۳ تا ۱۲ ماه پس از مداخله) به‌طور متوسط ۵ تا ۵۱ دقیقه در روز کاهش می‌دهد. شواهد موجود برای نتیجه‌گیری در مورد اثرات پیگیری کوتاه‌مدت (تا ۳ ماه پس از مداخله) کافی نیست. استفاده از پیام‌‌های کامپیوتری همراه با ارائه اطلاعات، باعث کاهش زمان نشستن در میان‌مدت به طور متوسط به میزان ۱۴ تا ۹۶ دقیقه در روز می‌شود. شواهد موجود برای نتیجه‌گیری در مورد تاثیرات در کوتاه‌مدت کافی نیست.

یک مطالعه نشان داد که تشویق به ایستادن، زمان نشستن را به‌‌طور متوسط ۱۰ تا ۱۹ دقیقه در روز بیشتر از تشویق برای قدم‌‌زدن، کاهش می‌‌دهد.

شواهد موجود برای نتیجه‌‌گیری در مورد اینکه ارائه اطلاعات کاملا شخصی یا متنی نسبت به ارائه اطلاعات کمتر شخصی یا متنی، در کاهش زمان نشستن در محل کار بیشتر موثر است یا کمتر، کافی نیست. شواهد موجود همچنین برای نتیجه‌‌گیری در‌‌ مورد تأثیر آموزش تمرکز ذهنی و استفاده از ردیاب‌‌های فعالیت بر میزان نشستن در محل کار، کافی نیست.

تاثیر ترکیب چندین مداخله

به‌‌ نظر می‌‌رسد ترکیب چندین مداخله در کاهش زمان نشستن و زمان صر‌‌ف‌‌ شده در دوره‌های طولانی نشستن، در کوتاه‌مدت و میان‌مدت مؤثر‌‌است. با این حال، این شواهد فقط از تعداد اندکی از مطالعات حاصل می‌‌شود و تاثیرات در طول مطالعات بسیار متفاوت بودند.

نتیجه‌گیری‌‌ها

کیفیت شواهد برای اکثر مداخلات پایین تا بسیار پایین است، که عمدتا به دلیل محدودیت‌ها در پروتکل‌‌های مطالعه و کوچک بودن حجم نمونه‌‌ها است. در حال حاضر شواهدی با کیفیت پایین وجود دارد که نشان می‌‌دهد میزهای کار ایستاده‐نشسته ممکن است در سال اول استفاده منجر به کاهش زمان نشستن در محل کار شوند. با این حال، تاثیرات آنها احتمالا با گذشت زمان کاهش می‌‌یابد. به‌‌طور کلی شواهد کافی برای نتیجه‌‌گیری در‌‌ مورد چنین اثراتی برای دیگر انواع مداخلات و برای اثربخشی کاهش میزان نشستن در محل کار در دوره‌‌های طولانی‌‌تر از یک سال، وجود ندارد. برای ارزیابی اثربخشی انواع مختلف مداخلات برای کاهش میزان نشستن در محل کار، به‌ویژه در دوره‌‌های طولانی‌‌تر، تحقیقات بیشتری لازم است.



صفحه ۱ از ۱