جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای John KH Sinn

Tim Schindler، John KH Sinn، David A Osborn،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
دریافت رژیم غذایی زودهنگام ممکن است در پیشرفت بیماری آلرژیک (allergic disease) تاثیر داشته باشد. تعیین اثر پیشگیرانه رژیم غذایی بر پایه اسیدهای چرب غیراشباع چندگانه (polyunsaturated fatty acids; PUFA)، به عنوان مکمل یا به صورت افزوده شده به فرمولای نوزاد (infant formula)، در ایجاد آلرژی مهم است.
اهداف
تعیین تاثیر دریافت مقادیر بیشتر PUFA در طول دوران نوزادی در پیشگیری از بروز بیماری آلرژیک.
روش های جستجو
ما از راهبرد جست‌وجوی استاندارد گروه مرور نوزادان در کاکرین (Cochrane Neonatal Review group) برای جست‌وجو در پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ شماره ۹؛ ۲۰۱۵)؛ MEDLINE (از ۱۹۶۶ تا ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵)؛ EMBASE (از ۱۹۸۰ تا ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵) و CINAHL (از ۱۹۸۲ تا ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۵) استفاده کردیم. هم‌چنین برای دستیابی به کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده و کارآزمایی‌های شبه‐تصادفی‌سازی شده در بانک‌های اطلاعاتی کارآزمایی‌های بالینی، خلاصه مقالات کنفرانس‌ها، و فهرست منابع مقالات بازیابی شده به جست‌وجو پرداختیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و شبه‌‐تصادفی‌سازی و کنترل شده که به مقایسه استفاده از PUFA با عدم استفاده از آن در نوزادان برای پیشگیری از بروز آلرژی پرداخته بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم به انتخاب کارآزمایی‌ها، ارزیابی کیفیت کارآزمایی و استخراج داده‌ها از مطالعات وارد شده پرداختند. از تجزیه‌وتحلیل‌های اثر‐ثابت استفاده کردیم. اثرات درمان در قالب خطر نسبی (RR) با ۹۵% فواصل اطمینان (CI) بیان شدند. از رویکرد درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) برای ارزیابی کیفیت شواهد استفاده کردیم.
نتایج اصلی

این جست‌وجو منجر به شناسایی ۱۷ مطالعه‌ای شد که به ارزیابی تاثیر دریافت مقادیر بیشتری از PUFAها در برابر مقادیر کمتری از آن روی پیامدهای آلرژیک در نوزادان پرداخته بودند. فقط نه مطالعه که از ۲۷۰۴ نوزاد برای شرکت در مطالعه ثبت‌نام به عمل آورده بودند، پیامدهای مربوط را به آلرژی گزارش کرده بودند که می‌توانست در متاآنالیز (meta‐analysis) مورد استفاده قرار گیرد. از این تعداد، در مورد هشت مورد از مطالعات نگرانی‌هایی در رابطه با روش‌شناسی مطالعه وجود داشت.

متاآنالیز انجام شده در نوزادان تا سقف سنی دو سال، هیچ تفاوتی در بروز آلرژی‌ (۱ مطالعه؛ ۳۲۳ نوزاد؛ RR: ۰,۹۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۳ تا ۱.۲۶؛ تفاوت خطر (RD): ۰.۰۲‐؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۲‐ تا ۰.۰۹؛ ناهمگونی وجود نداشت)، آسم (۳ مطالعه؛ ۱۱۶۲ نوزاد؛ RR: ۱.۰۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۰ تا ۱.۳۵؛ I۲ = ۰%؛ RD: ۰,۰۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۴‐ تا ۰.۰۵؛ I۲= ۰%)، درماتیت/ اگزما (۷ مطالعه؛ ۱۹۰۶ نوزاد؛ RR: ۰,۹۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۲ تا ۱.۰۶؛ I۲ = ۰%؛ RD: ‐۰,۰۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۶‐ تا ۰.۰۲؛ I۲ = ۰%) یا آلرژی غذایی (۳ مطالعه؛ ۹۱۵ نوزاد؛ RR: ۰,۸۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۶ تا ۱.۱۹؛ I۲ = ۶۳%؛ RD: ‐۰,۰۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۶‐ تا ۰.۰۲؛ I۲ = ۷۴%) مشاهده نشد. کاهشی در رینیت آلرژیک (allergic rhinitis) وجود داشت (۲ مطالعه؛ ۵۹۴ نوزاد؛ RR: ۰,۴۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۳ تا ۰.۹۶؛ I۲ = ۶%؛ RD: ‐۰,۰۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۸‐ تا ۰.۰۰‐؛ I۲ = ۵۴%؛ تعداد افراد مورد نیاز جهت درمان تا حصول یک پیامد مثبت بیشتر (number needed to treat for an additional beneficial outcome; NNTB): ۲۵؛ ۹۵% CI؛ ۱۳ تا ∞).

متاآنالیز انجام شده در کودکان دو تا سه ساله، هیچ تفاوتی را در بروز بیماری آلرژیک (۲ مطالعه؛ ۱۵۴ نوزاد؛ RR: ۰,۶۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۷ تا ۱.۰۲؛ I۲ = ۴۳%؛ RD: ‐۰,۱۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۱‐ تا ۰.۰۰‐؛ I۲ = ۶۳%؛ NNTB: ۶؛ ۹۵% CI؛ ۳ تا ∞)، آسم (۱ مطالعه؛ ۸۹ نوزاد؛ RR: ۰,۴۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۰ تا ۱.۰۲؛ RD: ‐۰.۲۰ ؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۷‐ تا ۰.۰۲‐؛ ناهمگونی وجود نداشت؛ NNTB: ۵؛ ۹۵% CI؛ ۵۰ تا ۳)، درماتیت/ اگزما (۲ مطالعه؛ ۱۵۴ نوزاد؛ RR: ۰.۶۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۴ تا ۱.۲۴؛ I۲ = ۰%؛ RD: ‐۰,۰۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۲‐ تا ۰.۰۴‐؛ I۲ = ۲۴%) یا آلرژی غذایی (۱ مطالعه؛ ۶۵ نوزاد؛ RR: ۲,۲۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۵ تا ۲۰.۶۸؛ RD: ۰.۰۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۷‐ تا ۰.۱۶؛ ناهمگونی وجود نداشت) نشان نداد.

متاآنالیز در کودکان دو تا پنج ساله، هیچ تفاوتی در شیوع بیماری آلرژیک (۲ مطالعه؛ ۶۳۳ نوزاد؛ RR: ۰,۹۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۱ تا ۱.۱۹؛ I۲ = ۳۶%؛ RD: ‐۰,۰۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۸‐ تا ۰.۰۷؛ I۲ = ۰%)، آسم (۲ مطالعه؛ ۶۳۵ نوزاد؛ RR: ۱,۱۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۲ تا ۱.۵۳؛ I۲ = ۰%؛ RD: ۰,۰۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۴‐ تا ۰.۰۹؛ I۲ = ۰%)، درماتیت/ اگزما (۲ مطالعه؛ ۶۳۵ نوزاد؛ RR: ۰,۸۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۹ تا ۱.۰۹؛I۲ = ۰%؛ RD: ‐۰,۰۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۱‐ تا ۰.۰۲؛ I۲ = ۰%)، رینیت آلرژیک (۲ مطالعه؛ ۶۳۵ نوزاد؛ RR: ۱,۰۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۳ تا ۱.۲۵؛ I۲ = ۰%؛ RD: ۰,۰۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۶‐ تا ۰.۰۸؛ I۲ = ۰%) یا آلرژی غذایی (۱ مطالعه؛ ۱۱۹ نوزاد؛ RR: ۰,۲۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۶ تا ۱.۱۹؛ RD: ‐۰.۱۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۰‐ تا ۰.۰۰‐؛ ناهمگونی وجود نداشت؛ NNTB: ۱۰؛ ۹۵% CI؛ ۵ تا ∞) نشان نداد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
هیچ شواهدی مبنی بر اینکه مکمل PUFA در دوران نوزادی بر آلرژی، آسم، درماتیت/ اگزما یا آلرژی غذایی دوران کودکی یا نوزادی تاثیری دارد یا خیر، وجود ندارد. با وجود این، کیفیت شواهد بسیار پائین بود. شواهد کافی برای تعیین تاثیر مکمل روی رینیت آلرژیک وجود ندارد.
خلاصه به زبان ساده

مکمل اسیدهای چرب غیراشباع چندگانه در دوران نوزادی برای پیشگیری از بروز آلرژی

سوال مطالعه مروری

آیا مکمل بر پایه رژیم غذایی حاوی روغن بالای موجود در اسیدهای چرب غیراشباع چندگانه (polyunsaturated fatty acids; PUFA) خطر ایجاد انواع آلرژی از جمله آسم، درماتیت/ اگزما، تب یونجه (hay fever) (تحت عنوان رینیت آلرژیک (allergic rhinitis)) و آلرژی غذایی در دوران نوزادی و کودکی را کاهش می‌دهد؟

پیشینه

آلرژی عامل ایجاد بار (burden) سلامت قابل توجهی بر نوزادان، کودکان و بزرگسالان است. دریافت رژیم غذایی زودهنگام ممکن است در پیشرفت بیماری آلرژیک (allergic disease) تاثیر داشته باشد. PUFAهای رژیمی، مانند روغن ماهی در وضعیت‌های التهابی (inflammatory conditions) نقش دارند. تعیین اثر پیشگیرانه رژیم غذایی بر پایه PUFAها به عنوان مکمل یا به صورت افزوده شده به فرمولای نوزاد (infant formula)، در ایجاد آلرژی مهم است. PUFAها ممکن است به مادر شیرده، به نوزاد به صورت مکمل (محتوی یک کپسول) یا افزوده شده به فرمولای نوزاد داده شود.

ویژگی‌های مطالعه

این مرور منجر به شناسایی ۱۰۰ مطالعه‌ای شد که از طریق جست‌وجو در میان بانک‌های اطلاعاتی تا سپتامبر ۲۰۱۵، تاثیر دریافت مقادیر بالاتر PUFAها در برابر مقادیر کمتر آن در نوزادان را مورد ارزیابی قرار داده بودند. با وجود این تنها نه مورد از این مطالعات که از ۲۷۰۴ نوزاد برای شرکت در مرور ثبت‌نام به عمل آورده بودند، پیامدهای (معیارهای) مرتبط با آلرژی را گزارش کرده بودند. از این نه مطالعه، فقط یک مطالعه را به لحاظ کیفیت در سطح بالا ارزیابی کردیم. پنج مطالعه تمامی موارد آلرژیک را تحت عنوان یک معیار پیامد گزارش کرده بودند؛ چهار مطالعه آسم را گزارش کرده بودند؛ تمامی نه مطالعه درماتیت/ اگزما را گزارش کرده بودند؛ دو مطالعه رینیت آلرژیک و چهار مطالعه آلرژی غذایی را گزارش کرده بودند.

نتایج کلیدی

مکمل PUFA در دوران نوزادی بر خطر بروز آلرژی نوزادی (حداکثر تا دو سالگی) یا دوران کودکی (حداکثر تا ۱۰ سالگی)، آسم، درماتیت/ اگزما و آلرژی غذایی اثر نداشتند. خطر بروز رینیت آلرژیک در طول دوره نوزادی با کاهش همراه بود، با وجود این، هیچ تاثیری روی خطر رینیت آلرژیک دوران کودکی نداشت. شواهد کافی برای تعیین تاثیر مکمل روی رینیت آلرژیک وجود ندارد.

کیفیت شواهد

ما کیفیت شواهد مربوط به عدم تاثیر را بر بروز انواع آلرژی نوزادی و کودکی و شیوع همه انواع آلرژی کودکی در سطح بسیار پائین؛ کاهش وقوع رینیت آلرژیک نوزادی را در سطح بسیار پائین؛ و شواهد مربوط به عدم تاثیر بر بروز سایر پیامدهای آلرژیک نوزادی و کودکی و شیوع سایر پیامدهای آلرژیک کودکی را در سطح بسیار پائین تا پائین ارزیابی کردیم. پیش از اینکه بتوانیم تاثیر دریافت مقادیر بالاتر PUFA را بر خطر بروز بیماری آلرژیک تعیین کنیم، به مطالعات بیشتر و با کیفیت بالا نیاز است.


David A Osborn، John KH Sinn، Lisa J Jones،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه
از فرمولای نوزاد حاوی پروتئین‌های هیدرولیز شده برای پیشگیری از بیماری آلرژیک در نوزادان، به جای فرمولای شیر گاو (cow’s milk formula; CMF) استاندارد شده به‌طور گسترده‌ای حمایت شده است. با این حال، مشخص نیست که شواهد حاصل از کارآزمایی بالینی از این یافته حمایت می‌کنند یا خیر.
اهداف
مقایسه تاثیرات بر بیماری آلرژیک هنگامی ‌که نوزادان با فرمولای هیدرولیز شده در برابر CMF یا شیر مادر تغذیه می‌شوند. اگر فرمولاهای هیدرولیز شده موثر باشند، تعیین اینکه کدام نوع از فرمولاهای هیدرولیز شده موثرتر هستند، از جمله فرمولای کاملا هیدرولیز شده یا تقریبا هیدولیز شده (EHF/PHF). تعیین اینکه نوزادان در معرض خطر پائین یا بالای ابتلا به بیماری آلرژیک قرار دارند و این‌که تغذیه با فرمولاهای هیدرولیز شده برای نوزادان دریافت کننده زودهنگام فرمولای کوتاه‌‐مدت (چند روز اول پس از تولد) یا طولانی‌مدت مزیتی به همراه دارد یا خیر.
روش های جستجو
ما به جست‌وجو در پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL، شماره ۱۱، ۲۰۱۷)؛ MEDLINE (از ۱۹۴۸ تا ۳ نوامبر ۲۰۱۷) و Embase (از ۱۹۷۴ تا ۳ نوامبر ۲۰۱۷) پرداختیم. هم‌چنین بانک‌های اطلاعاتی کارآزمایی‌های بالینی، خلاصه مقالات کنفرانس‌ها و فهرست منابع مقالات بازیابی شده و مرورهای قبلی را برای یافتن کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده و کارآزمایی‌های شبه‐تصادفی‌سازی شده جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما به دنبال کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و شبه‐تصادفی‌سازی شده‌ای بودیم که به مقایسه استفاده از فرمولای هیدرولیز شده در برابر شیر مادر یا CMF پرداختند. پیامدها با ≥ ۸۰% پیگیری شرکت‌کنندگان از کارآزمایی‌های واجد شرایط برای ورود واجد شرایط بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را انتخاب کردند، کیفیت کارآزمایی را ارزیابی و داده‌های حاصل از مطالعات وارد شده را استخراج کردند. تجزیه‌و‌تحلیل اثر ثابت انجام شد. اثرات درمان به صورت خطر نسبی (RR) و تفاوت خطر (RD) با ۹۵% فاصله اطمینان و کیفیت شواهد با استفاده از رویکرد درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) بیان شد. پیامد اولیه تمام بیماری آلرژیک (از جمله آسم، درماتیت آتوپیک، رینیت آلرژیک و آلرژی غذایی) بود.
نتایج اصلی

در مجموع ۱۶ مطالعه وارد شد.

دو مطالعه به ارزیابی تاثیر مکمل‌یاری سه الی چهار روزه نوزادی با EHF در بیمارستان پس از زایمان در برابر تغذیه با شیر مادر پاستوریزه شده پرداختند. یک مطالعه واحد که ۹۰ نوزاد را به کار گرفت هیچ تفاوتی را در تمام بیماری آلرژیک (RR: ۱,۴۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۸ تا ۵.۳۷) یا هر گونه بیماری آلرژیک خاص را تا دوران کودکی از جمله آلرژی شیر گاو (cow's milk allergy; CMA) (RR: ۷.۱۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۵ تا ۱۴۳.۸۴) گزارش نکرد. یک مطالعه واحد تفاوتی را در CMA نوزاد گزارش نکرد (RR: ۰.۸۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۲ تا ۱.۴۶؛ ۳۵۵۹ شرکت‌کننده). کیفیت شواهد برای تمام پیامدها بسیار پائین ارزیابی شد.

هیچ کارآزمایی واجد شرایطی به مقایسه فرمولای هیدرولیز شده طولانی‌مدت در برابر تغذیه با شیر مادر نپرداخت.

دو مطالعه تاثیر مکمل‌یاری سه الی چهار روزه نوزاد با EHF را در برابر CMF ارزیابی کردند. یک مطالعه واحد که ۹۰ نوزاد را ثبت‌نام کرد هیچ تفاوتی را در تمام بیماری آلرژیک (RR: ۱,۳۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۳ تا ۵.۷۱؛ ۷۷ شرکت‌کننده) یا هر گونه بیماری آلرژیک خاص از جمله CMA تا دوران کودکی گزارش نکرد. یک مطالعه واحد کاهش را در اهمیت مرزی CMA نوزادی گزارش کرد (RR: ۰.۶۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۸ تا ۱.۰۰؛ ۳۴۷۳ شرکت‌کننده). کیفیت شواهد برای تمام پیامدها بسیار پائین ارزیابی شد.

دوازده مطالعه تاثیر تغذیه طولانی‌مدت نوزاد را با فرمولای هیدرولیز شده با CMF مقایسه کردند. داده‌ها تفاوتی را در تمام بیماری آلرژیک در نوزادان (RR معمول: ۰,۸۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۶ تا ۱.۰۱؛ ۲۸۵۲ شرکت‌کننده؛ ۸ مطالعه) و کودکان (RR معمول: ۰.۸۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۹ تا ۱.۰۵؛ ۹۵۰ شرکت‌کننده؛ ۲ مطالعه) و هم‌چنین تفاوتی را در هیچ یک از بیماری آلرژیک خاص از جمله آسم نوزادی (RR معمول: ۰.۵۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۱ تا ۱.۰۴؛ ۳۱۸ شرکت‌کننده؛ ۴ مطالعه)، اگزما (RR معمول: ۰.۹۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۹ تا ۱.۰۹؛ ۲۸۹۶ شرکت‌کننده؛ ۹ مطالعه)، رینیت (RR معمول: ۰.۵۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۴ تا ۱.۸۵؛ ۲۵۶ شرکت‌کننده؛ ۳ مطالعه)، آلرژی غذایی (RR معمول: ۱.۴۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۷ تا ۲.۳۳؛ ۴۷۹ شرکت‌کننده؛ ۲ مطالعه) و CMA (RR: ۲.۳۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۴ تا ۲۱.۹۷؛ ۳۳۸ شرکت‌کننده؛ ۱ مطالعه) نشان ندادند. کیفیت شواهد برای تمام پیامدها بسیار پائین ارزیابی شد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

ما هیچ شواهدی را برای حمایت از تغذیه کوتاه‌‐مدت یا طولانی‌مدت با فرمولای هیدرولیز شده در مقایسه با تغذیه انحصاری با شیر مادر برای پیشگیری از بیماری آلرژیک نیافتیم. شواهد با کیفیت بسیار پائین نشان می‌دهند که استفاده کوتاه‌‐مدت از EHF در مقایسه با CMF ممکن است از CMA نوزادی پیشگیری کند. پیش از اجرای این عمل، انجام کارآزمایی‌های بیش‌تری توصیه می‌شود.

ما هیچ شواهدی را برای حمایت از تغذیه طولانی‌مدت با فرمولای هیدرولیز شده در مقایسه با CMF برای پیشگیری از بیماری آلرژیک در نوزادانی که قادر به تغذیه انحصاری با شیر مادر نیستند، نیافتیم.

خلاصه به زبان ساده

فرمولاهای حاوی پروتئین هیدرولیز شده برای پیشگیری از بیماری آلرژیک در نوزادان

سوال مطالعه مروری

آیا تغذیه نوزادان با فرمولای حاوی پروتئین هیدرولیز شده باعث کاهش خطر ابتلا به بیماری آلرژیک مانند آسم، درماتیت/اگزما، تب یونجه و آلرژی غذایی در طول دوران نوزادی و دوران کودکی می‌شود؟

پیشینه

بیماری آلرژیک عامل ایجاد بار (burden) سلامت قابل توجهی بر نوزادان، کودکان و بزرگسالان است. مصرف رژیم غذایی زودهنگام ممکن است بر توسعه بیماری آلرژیک تاثیر بگذارد. هنگامی‌ که نوزادان به‌طور انحصاری با شیر مادر تغذیه نمی‌شوند، استفاده از فرمولای هیدرولیز شده به جای فرمولای معمول شیر گاو می‌تواند بیماری آلرژیک را در نوزادان و کودکان کاهش دهد، اگرچه مطالعات بیشتری برای تایید این یافته مورد نیاز است. فرمولا‌های نوزاد برای کاهش احتمال ابتلا نوزادان به بیماری آلرژیک طراحی شده‌اند. این شامل فرمولا‌های هیدرولیز شده شیر گاو و شیر سویا است. این فرمولا‌ها، پروتئین‌های شیر را به پروتئین‌های کوچک‌تر و بالقوه دارای آلرژی کم‌تری تبدیل می‌کنند.

نتایج

این مرور از کارآزمایی‌ها، شواهدی را مبنی بر حمایت از تغذیه با فرمولای هیدرولیز شده برای پیشگیری از بیماری آلرژیک در ترجیح بر تغذیه انحصاری با شیر مادر نیافت. این مرور هم‌چنین نشان داد برای نوزادانی که قادر به تغذیه انحصاری با شیر مادر نیستند، شواهدی وجود ندارد که نشان دهد تغذیه طولانی‌مدت نوزاد با فرمولای هیدرولیز شده در مقایسه با شیر گاو، با هر گونه تفاوتی در بیماری آلرژیک، آسم، اگزما، رینیت، آلرژی غذایی یا فرمول شیر گاو در هر نقطه زمانی مرتبط است. با این حال، داده‌های محدودی درباره نوزادانی که به‌طور انحصاری با فرمولا تغذیه می‌شوند نشان می‌دهد که تغذیه با فرمولای هیدرولیز شده به جای فرمولای شیر گاو می‌تواند بیماری آلرژیک نوزاد را کاهش دهد. در رابطه با کیفیت شواهد و هماهنگی نتایج نگرانی‌هایی وجود دارد که نشان می‌دهد انجام مطالعه مستمر مورد نیاز است. شواهد موجود در این مرور از جست‌وجوهای منابع علمی به دست آمد که تا نوامبر ۲۰۱۷ به‌روز شدند.

نتیجه‌گیری‌ها

هیچ شواهد قابل توجهی را برای حمایت از تغذیه کوتاه‌‐مدت یا طولانی‌مدت با فرمولای هیدرولیز شده در مقایسه با فرمولای شیر گاو برای پیشگیری از بیماری آلرژیک در نوزادانی که قادر به تغذیه انحصاری با شیر مادر نیستند، نیافتیم.


David A Osborn، Tim Schindler، Lisa J Jones، John KH Sinn، Srinivas Bolisetty،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه
نوزادان بیمار و نوزادان پره‌ترم اغلب قادر به تغذیه روده‌ای نیستند، و نیاز به تغذیه و مایعات وریدی دارند. مزایای بالقوه مصرف بالاتر آمینواسید (amino acid; AA) وریدی برای بهبود تعادل نیتروژن، رشد، و سلامت نوزادان ممکن است با توانایی نوزاد در استفاده از مقادیر بالای AA وریدی، به خصوص در روزهای پس از تولد، همراه باشد.
اهداف

هدف اولیه این است که بدانیم مصرف بیش از حد AA وریدی در برابر مصرف پائین آن با بهبود رشد و بقای بدون ناتوانی در نوزادان تازه متولد شده دریافت کننده تغذیه وریدی همراه است یا خیر.

اهداف ثانویه شامل تعیین این است که:

‐ آغاز یا مصرف اولیه بالای آمینواسیدها در برابر آغاز یا مصرف پائین آنها با بهبود رشد و بقای بدون ناتوانی بدون عوارض جانبی همراه است یا خیر.
‐ مصرف بالاتر آمینواسیدها در برابر مصرف پائین‌تر آنها در حداکثر مصرف، با بهبود رشد و بقای بدون ناتوانی بدون عوارض جانبی همراه است یا خیر؛ و
‐ افزایش مصرف آمینواسید باید جایگزین مصرف انرژی غیر‐پروتئینی (گلوکز و لیپید) شود، باید به مصرف انرژی غیر‐پروتئینی افزوده شود، یا باید به طور همزمان با مصرف انرژی غیر‐پروتئینی ارائه شود.

ما تجزیه‌و‌تحلیل زیر‐گروه را انجام دادیم تا هر گونه تفاوت را در تاثیرات مصرف بالای آمینواسیدها در برابر مصرف پائین‌تر آنها با توجه به سن بارداری، وزن هنگام تولد، سن شروع و وضعیت نوزاد، یا افزایش همزمان مصرف مایعات مورد بررسی قرار دهیم.

روش های جستجو
از استراتژی جست‌وجوی استاندارد گروه مرور نوزادان در کاکرین برای جست‌وجو در پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL) (۲ جون ۲۰۱۷)؛ MEDLINE (از ۱۹۶۶ تا ۲ جون ۲۰۱۷)؛ Embase (از ۱۹۸۰ تا ۲ جون ۲۰۱۷) و Cumulative Index to Nursing and Allied Health Literature (CINAHL) (از ۱۹۸۲ تا ۲ جون ۲۰۱۷) استفاده کردیم. هم‌چنین بانک‌های اطلاعاتی کارآزمایی‌های بالینی، خلاصه مقالات کنفرانس‌ها و استنادات مقالات را جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده درباره مصرف بیش از حد AAها به صورت تغذیه وریدی در برابر مصرف پائین‌تر آنها در نوزادان تازه متولد شده. مقایسه‌ها در رابطه با مصرف بالا در زمان شروع، در حداکثر مصرف و هم در هر زمان شروع و هم در حداکثر مصرف انجام شد.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را وارد کردند، کیفیت کارآزمایی را ارزیابی و داده‌ها را از مطالعات وارد شده استخراج کردند. تجزیه‌و‌تحلیل اثر ثابت و اثر درمان ارائه شده را به صورت تفاوت میانگین (MD)، خطر نسبی (RR) و تفاوت خطر (RD) با ۹۵% فاصله اطمینان (CI) انجام داده و کیفیت شواهد را با استفاده از رویکرد درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) ارزیابی کردیم.
نتایج اصلی

سی‌ودو مطالعه برای ورود واجد شرایط بودند. شش مطالعه جزو مطالعات کوتاه‐مدت مربوط به تحمل بیوشیمیایی بود، یک مطالعه در مورد نوزادان با سن بارداری > ۳۵ هفته، یک مطالعه درباره نوزادان ترم جراحی شده بودند، و سه مطالعه داده‌های قابل استفاده‌ای را ارائه نکردند. ۲۱ مطالعه باقی‌مانده پیامدهای بالینی نوزادان بسیار نارس یا کم‌‐وزن هنگام تولد را برای ورود به متاآنالیز (meta‐analysis) برای این مرور گزارش کردند.

مصرف بالای AA تاثیری بر مورتالیتی پیش از ترخیص از بیمارستان نداشت (RR معمول: ۰,۹۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۹ تا ۱.۱۷؛ ۱۴۰۷ شرکت‌کننده؛ ۱۴ مطالعه؛ I۲ = ۰%؛ کیفیت شواهد: پائین). شواهد برای نشان دادن تاثیر بر تکامل سیستم عصبی (neurodevelopment) کافی نبود و هیچ مزیت گزارش شده‌ای مشاهده نشد (کیفیت شواهد: بسیار پائین). مصرف بالای AA با کاهش نارسایی رشد پس از زایمان (< ۱۰th centile) در زمان ترخیص مرتبط بود (RR معمول: ۰,۷۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۶ تا ۰.۹۷؛ ۲۰۳ شرکت‌کننده؛ ۳ مطالعه؛ I۲ = ۲۲%؛ RD معمول: ۰,۱۵‐؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۷ تا ۰.۰۲‐؛ تعداد افراد مورد نیاز جهت درمان تا حصول یک پیامد مثبت بیشتر (number needed to treat for an additional beneficial outcome; NNTB): ۷؛ (۹۵% CI؛ ۴ تا ۵۰؛ کیفیت شواهد: بسیار پائین). تجزیه‌و‌تحلیل زیر‐گروه کاهش نارسایی رشد پس از زایمان را در نوزادانی که مصرف آمینواسید بالایی را آغاز کردند، نشان داد (> ۲ تا ≤ ۳ گرم/کیلوگرم/روز)؛ که با افزایش میزان مصرف آمینواسید و کالری غیر‐پروتئینی رخ داد؛ که در سن ۲۴ ساعت شروع به مصرف کردند؛ و با اینفیوژن زودهنگام لیپید رخ داد.

مصرف بالای AA با کاهش روزهای مورد نیاز برای رسیدن مجدد به وزن هنگام تولد همراه بود (MD: ‐۱,۱۴؛ ۹۵% CI؛ ۱.۷۳‐ تا ۰.۵۶‐؛ ۹۵۰ شرکت‌کننده؛ ۱۳ مطالعه؛ I۲ = ۷۷%). داده‌ها تاثیرات متفاوتی را بر پارامترهای رشد نشان می‌دهند و تاثیر هم‌سو و سازگار روی نمرات Z انتروپومتریک در هر نقطه زمانی و هم‌چنین افزایش رشد دور سر در زمان ترخیص نشان ندادند (MD: ‐۰,۰۹ سانتی‌متر/هفته؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۶ تا ۰.۱۳؛ ۳۱۵ شرکت‌کننده؛ ۴ مطالعه؛ I۲ = ۹۰%؛ کیفیت شواهد: بسیار پائین).

دریافت بالای AA با تاثیر بر روزهای تغذیه کامل روده‌ای، سپسیس دیررس، انتروکولیت نکروزان، بیماری مزمن ریوی، هر گونه هموراژی داخل بطنی یا نوع شدید آن، یا لکومالاسی پری ونتریکولار (periventricular leukomalacia) همراه نبود. داده‌ها کاهش رتینوپاتی پره‌ماچوریتی را نشان می‌دهند (RR معمول: ۰,۴۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۱ تا ۰.۹۳؛ ۲۶۹ شرکت‌کننده؛ ۴ مطالعه؛ I۲ = ۳۱%؛ کیفیت شواهد: بسیار پائین) اما تفاوتی در رتینوپاتی پره‌ماچوریتی شدید مشاهده نشد.

مصرف بالای AA با افزایش تعادل پروتئین مثبت و تعادل نیتروژن همراه بود. عدم تحمل بیوشیمیایی بالقوه گزارش شد، از جمله خطر نیتروژن غیر‐طبیعی اوره خون (RR معمول: ۲,۷۷؛ ۹۵% CI؛ ۲.۱۳ تا ۳.۶۱؛ ۶۸۸ شرکت‌کننده؛ ۷ مطالعه؛ I۲ = ۶%؛ RD معمول: ۰,۲۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۰ تا ۰.۳۲؛ تعداد افراد مورد نیاز جهت درمان تا حصول یک پیامد مضر بیشتر (number needed to treat for an additional harmful outcome; NNTH): ۴؛ (۹۵% CI؛ ۳ تا ۵؛ کیفیت شواهد: بالا). مصرف بالای آمینواسید در تغذیه وریدی با کاهش هیپرگلیسمی (> ۸.۳ میلی‌مول/لیتر) ‌همراه بود (RR معمول: ۰.۶۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۹ تا ۰.۹۶؛ ۵۰۵ شرکت‌کننده؛ ۵ مطالعه؛ I۲ = ۶۸%)، هرچند میزان بروز هیپرگلیسمی ‌درمان شده با انسولین متفاوت نبود.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهد با کیفیت پائین نشان می‌دهد که مصرف بیش از حد AA در تغذیه وریدی تاثیری بر مورتالیتی ندارد. شواهد با کیفیت بسیار پائین نشان می‌دهد که مصرف بالای AA منجر به کاهش بروز نارسایی رشد پس از زایمان می‌شود. شواهد برای نشان دادن تاثیر بر تکامل سیستم عصبی کافی نبود. شواهد با کیفیت بسیار پائین نشان می‌دهد که مصرف بالای AA باعث کاهش رتینوپاتی پره‌ماچوریتی می‌شود اما نوع شدید آن را کاهش نمی‌دهد. مصرف بالای AA با تاثیرات بیوشیمیایی جانبی بالقوه ناشی از بار اضافی آمینواسید، از جمله ازوتمی (azotaemia) همراه بود. کارآزمایی‌های دارای توان آزمون کافی درباره نوزادان بسیار پره‌ترم برای تعیین میزان مصرف مطلوب AA و تاثیرات تعادل کالری در تغذیه وریدی بر تکامل سیستم عصبی و مغز مورد نیاز هستند.
خلاصه به زبان ساده

مصرف بالای آمینواسید (amino acid) در برابر مصرف پائین آن در تغذیه وریدی برای نوزادان تازه متولد شده

سوال مطالعه مروری

آیا تجویز تغذیه داخل وریدی با افزایش محتوای آمینواسید (پروتئین) طی چند روز اول پس از تولد موجب بهبود رشد و بقای بدون ناتوانی در نوزادان تازه متولد شده می‌شود؟

پیشینه

نوزادان بیمار و نارس در معرض خطر سوء‌تغذیه و نارسایی رشدی ناشی از ناتوانی در دریافت پروتئین در دوز معادل با دوز دریافت شده در داخل رحم قرار دارند. اگرچه تجویز دوز بالاتر آمینواسیدها در تغذیه وریدی از طریق ورید مزایای بالقوه‌ای را فراهم می‌کند، عوارض جانبی احتمالی ناشی از پروتئین بیش از حد به علت نارس بودن کبد و کلیه نوزاد، که مسئولیت استفاده از پروتئین و دفع زباله‌های پروتئین را از بدن بر عهده دارند، هم‌چنان یک موضوع نگران کننده است.

ویژگی‌های مطالعه

این مرور ۲۱ مطالعه را وارد کرد که پیامدهای بالینی را در نوزادان بسیار زودرس یا کم‌‐وزن هنگام تولد گزارش کردند. گزارش‌دهی برای تمام پیامدها ناقص بود. جست‌وجوی مطالعات در جون ۲۰۱۷ انجام شد.

نتایج کلیدی

مصرف بیش از حد آمینواسید بقای نوزادان پره‌ترم یا کم‌‐وزن هنگام تولد را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد. اطلاعات کافی برای تعیین اینکه این امر تاثیری بر تکامل سیستم عصبی (neurodevelopment) داشته یا خیر، در دسترس نبود. مصرف بالای آمینواسید با نرخ پائین نارسایی رشد، افزایش رشد سر و مشکلات چشم ناشی از تولد نارس کم‌تری (مشکلات چشم شدید نبودند) همراه بود. مصرف بالای آمینواسید هم‌چنین با افزایش سطوح محصولات تجزیه پروتئینی (اوره) و کاهش بروز سطوح قند خون بالا همراه بود.

نتیجه‌گیری‌ها

مصرف بالای آمینواسید تاثیری بر بقای نداشت اما بروز نارسایی رشد را تا زمان ترخیص از بیمارستان کاهش داد. مصرف بیش از حد آمینواسید ممکن است تاثیرات دیگری ایجاد کند، از جمله افزایش رشد سر و کاهش مشکلات چشم (رتینوپاتی پره‌ماچوریتی (retinopathy of prematurity))، اگر چه این تاثیرات نامطمئن هستند. شواهد نشان می‌دهند که مصرف بیش از حد آمینواسید ممکن است توسط تمام نوزادان تحمل نشود. پژوهش بیشتر برای تعیین میزان مصرف مطلوب آمینواسید برای تغذیه وریدی و تعادل تغذیه‌ای در نوزادان پره‌ترم ضروری است.

کیفیت شواهد

شواهد با کیفیت پائین نشان می‌دهد که مصرف بیش از حد AA در تغذیه وریدی تاثیری بر مورتالیتی ندارد. شواهد با کیفیت بسیار پائین نشان می‌دهد که مصرف بیش از حد AA موجب کاهش بروز نارسایی رشد پس از زایمان و کاهش رتینوپاتی پره‌ماچوریتی می‌شود، اما رتینوپاتی شدید را کاهش نمی‌دهد. شواهد برای نشان دادن اینکه مصرف بالای AA تاثیری بر تکامل سیستم عصبی داشته یا خیر، کافی نبود.



صفحه ۱ از ۱