جستجو در مقالات منتشر شده


۳ نتیجه برای Jeremy M Grimshaw

Gerd Flodgren، Amanda M Hall، Lucy Goulding، Martin P Eccles، Jeremy M Grimshaw، Gillian C Leng، Sasha Shepperd،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
میزان پذیرش گایدلاین‌های بالینی (clinical practice guidelines; CPGs)، با وجود پتانسیل آنها برای بهبود کیفیت مراقبت‌های سلامت و پیامدهای بیمار، متناقض است. بعضی از تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های بالینی با ابداع ابزاری برای پیشبرد پذیرش سریع‌تر گایدلاین‌های جدید، به حل این مشکل پرداخته‌اند. این مطالعه مروری بر اثربخشی ابزاری تمرکز دارد که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های بالینی برای بهبود پذیرش CPG خود، آنها را ابداع و منتشر کردند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی اقدامات پیاده‌سازی ابزاری که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های بالینی آنها را ابداع و منتشر کردند، که همراه یا پس از انتشار CPG به منظور ترویج درک از آنها ایجاد می‌شوند. هدف دوم، تعیین موثرترین روش‌های اجرای این گایدلاین‌ها است.
روش های جستجو
به جست‌وجو در پایگاه ثبت تخصصی گروه عملکرد موثر و سازمان‌‌دهی مراقبت در کاکرین (EPOC)؛ پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ بانک اطلاعاتی ارزیابی اقتصادی (Economic Evaluation Database) NHS؛ بانک اطلاعاتی HTA؛ MEDLINE و MEDLINE In‐Process و دیگر استنادات نمایه نشده؛ Embase؛ PsycINFO؛ CINAHL؛ Dissertations and Theses, ProQuest؛ Index to Theses؛ Science Citation Index Expanded, ISI Web of Knowledge؛ Conference Proceedings Citation Index ‐ Science, ISI Web of Knowledge؛ Health Management Information Consortium (HMIC) و NHS Evidence تا فوریه سال ۲۰۱۶، پرداختیم. هم‌چنین پایگاه ثبت کارآزمایی‌ها، فهرست منابع مطالعات وارد شده و وب‌سایت‌های مرتبط به موضوع را جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) و RCTهای خوشه‌ای، مطالعات کنترل شده قبل‐و‐بعد (controlled before‐and‐after studies; CBAs) و مطالعات سری زمانی منقطع (interrupted time series; ITS) را در نظر گرفتیم که به ارزیابی تاثیرات ابزار اجرای گایدلاین‌های بالینی پرداختند که تهیه‌کنندگان، آنها را به منظور بهبود پذیرش گایدلاین‌های خود ابداع کردند. گایدلاین‌ها می‌توانستند مشمول هر حوزه بالینی بوده باشند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم به استخراج داده‌ها و ارزیابی خطر سوگیری (bias) در هر یک از مطالعات وارد شده با استفاده از معیار «خطر سوگیری » مورد نظر کاکرین پرداختند. سطح اعتماد خود به شواهد را با استفاده از روش توصیه شده کارگروه درجه‌بندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (Grading of Recommendations Assessment, Development and Evaluation; GRADE) سنجیدیم. شرایط بالینی مورد هدف و پیاده‌سازی ابزار مورد استفاده ناهمگونی بسیاری داشتند؛ از این رو، داده‌ها را برای متاآنالیز (meta‐analysis) ترکیب نکردیم. میانه (median) تفاوت خطر مطلق (absolute risk difference; ARD) و دامنه بین چارکی (interquartile range; IQR) را برای پیامد اصلی پایبندی به گایدلاین‌ها گزارش می‌کنیم.
نتایج اصلی

چهارRCT خوشه‌ای را وارد کردیم که در هلند، فرانسه، ایالات متحده آمریکا و کانادا انجام شدند. در این مطالعات، تاثیرات ابزاری مورد ارزیابی قرار گرفتند که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های بالینی کشوری برای اجرای CPG خود، ابداع و منتشر کردند. ابزار پیاده‌سازی، متخصصان مراقبت سلامت هدفمند را ارزیابی کردند؛ هیچ یک، سازمان‌های مراقبت سلامت یا بیماران را هدف قرار ندادند.

در یک مطالعه دو کارگاه آموزشی کوتاه‌مدت متناسب با موانع موجود، مورد استفاده شدند. در سه مطالعه، مداخله عبارت بود از تهیه مواد آموزشی مبتنی بر کاغذ، فرم‌های سفارش یا یادآورها، یا هر دو. شرایط بالینی، نوع تخصص مراقبت سلامت، و رفتار مورد هدف CPG، در کل مطالعات متفاوت بودند.

در دو مطالعه از چهار مطالعه وارد شده، داده‌های مربوط به پایبندی متخصصان مراقبت‌های سلامت به گایدلاین‌های بالینی گزارش شدند. ابزار گایدلاین ابداع شده توسط تهیه‌کنندگان گایدلاین، احتمالا به افزایش پایبندی به گایدلاین‌ها منجر می‌شود؛ میانه ARD؛ (IQR) برابر با ۰,۱۳۵ (به ترتیب ۰.۱۱۵ و ۰.۱۵۹ برای دو مطالعه) به‌طور میانگین طی چهار هفته پیگیری بود (قطعیت شواهد در سطح متوسط)، که این امر نشان ‌می‌دهد به اندازه میانه ۱۳.۵% بر میزان پایبندی به گایدلاین‌ها در گروه مداخله افزوده شد. ارائه ابزاری به متخصصان مراقبت سلامت برای ارتقای میزان استفاده از یک دستورالعمل بالینی ممکن است تفاوتی اندک یا عدم تفاوت را در هزینه‌های خدمات سلامت ایجاد کند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
پیاده‌سازی ابزاری که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های رسمی آنها را ابداع کردند، احتمالا به تقویت پایبندی متخصصان مراقبت‌های سلامت به رعایت گایدلاین‌ها در درمان کمردرد به علت نامشخص و صدور دستور انجام آزمایش‌های مربوط به عملکرد تیروئید منجر می‌شود. داده‌های مربوط به هزینه‌های نسبی اجرای این مداخلات، محدود هستند. در هیچ مطالعه‌ای به ارزیابی اثربخشی مداخلات با هدف سازماندهی مراقبت درمانی (مانند ابزار تعیین معیار سنجش، قالب‌های هزینه‌یابی، و غیره)، یا مداخلات رسانه‌های جمعی پرداخته نشد. ما نتوانستیم در خصوص هدف دوم، یعنی اثربخشی مقایسه‌ای اجرای ابزار، به نتیجه‌گیری مشخصی دست یابیم. دلیل این امر، تعداد کم مطالعات، ناهمگونی میان مداخلات و شرایط بالینی مورد هدف بود.
خلاصه به زبان ساده

ارزیابی اثربخشی ابزار ابداع شده و منتشر شده توسط تهیه‌کنندگان گایدلاین به منظور ارتقای سطح پذیرش گایدلاین‌های خود

پیشینه

گایدلاین‌های بالینی (clinical practice guidelines; CPG) توصیه‌های مبتنی بر شواهد هستند که برای متخصصان مراقبت‌های سلامت در مورد مراقبت از بیماران با شرایط خاص به کار می‌روند. جذب CPG توسط متخصصان مراقبت سلامت، با وجود پتانسیل آنها برای بهبود کیفیت مراقبت‌های سلامت و پیامدهای بیمار، متناقض است. برخی از تهیه‌کنندگان گایدلاین‌ها، با ابداع ابزاری برای ارتقای سطح پذیرش این گایدلاین‌های جدید، به حل این مشکل پرداخته‌اند. این مطالعه مروری بر اثربخشی ابزاری متمرکز است که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های رسمی آنها را به منظور بهبود میزان پذیرش گایدلاین‌های بالینی خود، ابداع و منتشر کردند.

ویژگی‌های مطالعات وارد شده

محققان کاکرین، به جست‌وجوی متون علمی تا فوریه ۲۰۱۶ پرداخته و چهار مطالعه تصادفی‌سازی را شناسایی کردند که به ارزیابی تاثیرات ابزاری پرداختند که تهیه‌کنندگان گایدلاین‌های رسمی آنها را برای اجرای گایدلاین‌های خود ابداع و منتشر کردند. این ابزار را تهیه‌کنندگانی در فرانسه، هلند، ایالات متحده آمریکا و کانادا ابداع کردند. در تمام چهار مطالعه، مداخلات، متخصصان مراقبت سلامت را هدف قرار دادند. هیچ یک از ابزارها به‌طور خاص سازمان مراقبت یا بیمار را هدف قرار ندادند. شرایط بالینی، و رفتار متخصصان مراقبت سلامت، که مخاطب CPG بودند، در مطالعات یکسان نبودند، همان‌گونه که ابزار مورد استفاده برای بهبود اجرای گایدلاین نیز با هم تفاوت داشتند.

نتایج کلیدی

در دو مورد از چهار مطالعه مورد بررسی، گزارشی در این خصوص تهیه شد که متخصصان مراقبت‌های سلامت، بسته به اینکه گایدلاین‌های بالینی را همراه با ابزاری با هدف بهبود استفاده از این گایدلاین‌ها دریافت کردند یا فقط گایدلاین‌ها را دریافت کردند، تا چه حد به توصیه‌های مندرج در گایدلاین‌ها هنگام مراقبت از بیماران‌شان پایبند بودند. نتایج حاصل از این مطالعه مروری نشان می‌دهند که متخصصان مراقبت‌های سلامت که ابزار اجرای گایدلاین را همراه با گایدلاین‌های بالینی درباره مدیریت کمردرد به علت نامشخص یا دستور به انجام آزمایش مربوط به عملکرد تیروئید دریافت کردند، احتمالا تعهد بیشتری به انجام توصیه‌ها در مقایسه با افرادی داشتند که فقط گایدلاین‌ها را دریافت کردند. ابزار گایدلاین با هدف بهبود استفاده از گایدلاین‌ها، ممکن است تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در هزینه خدمات سلامت به همراه داشته باشد.

قطعیت شواهد

شواهد موجود، از کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده به دست آمدند، و بالاترین سطح شواهد را داشتند. با این حال، به دلیل خطر بالای سوگیری (bias) در مطالعات مورد نظر، اعتماد ما به تاثیر مداخله روی نظارت بر توصیه‌های مندرج در گایدلاین‌ها در حد متوسط بود. سطح اعتماد ما به شواهد مربوط به اثربخشی ‌هزینه در حد پائین بود، زیرا فقط یک مطالعه شواهدی را برای این مقایسه ارائه داد.


John G Lawrenson، Ella Graham‐Rowe، Fabiana Lorencatto، Jennifer Burr، Catey Bunce، Jillian J Francis، Patricia Aluko، Stephen Rice، Luke Vale، Tunde Peto، Justin Presseau، Noah Ivers، Jeremy M Grimshaw،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه
علی‌رغم وجود شواهد حمایت کننده از اثربخشی غربالگری رتینوپاتی دیابتی (diabetic retinopathy screening; DRS) در کاهش خطر از دست دادن بینایی، حضور در برنامه‌های غربالگری کم‌تر از میزان توصیه هم‌سو و سازگار است.
اهداف

هدف اولیه این مرور ارزیابی اثربخشی مداخلات بهبود کیفیت (QI) به دنبال افزایش حضور در DRS در افراد مبتلا به دیابت نوع ۱ و ۲ است.

اهداف ثانویه عبارت بودند از:
استفاده از طبقه‌بندی‌های تایید شده از استراتژی‌های مداخله QI و تکنیک‌های تغییر رفتار (behaviour change techniques; BCTs) برای کدگذاری توصیف مداخلات در مطالعات وارد شده و تعیین این‌که مداخلات مربوط به استراتژی‌های QI خاص یا BCT‌های جزئی در افزایش انجام غربالگری موثر هستند؛
بررسی ناهمگونی در اندازه تاثیرگذاری درون و بین مطالعات برای شناسایی عوامل بالقوه توضیح دهنده تغییرپذیری در اندازه تاثیرگذاری؛
بررسی تاثیرات افتراقی در زیر‐گروه‌ها برای ارائه اطلاعات در مورد چگونگی بهبود تساوی (عدالت) در انجام غربالگری؛
ارزیابی نقادانه و خلاصه کردن شواهد کنونی در مورد کاربرد منابع، هزینه‌ها و اثربخشی هزینه.

روش های جستجو
ما کتابخانه کاکرین؛ MEDLINE؛ Embase، PsycINFO؛ Web of Science؛ ProQuest Family Health؛ OpenGrey؛ ISRCTN؛ ClinicalTrials.gov و ICTRP WHO را برای شناسایی کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) که برای بهبود حضور در DRS طراحی شدند یا به ارزیابی استراتژی‌های کلی بهبود کیفیت (QI) برای مراقبت از دیابت پرداختند و تاثیر مداخله را بر حضور در DRS گزارش کردند جست‌وجو کردیم. منابع را در ۱۳ فوریه ۲۰۱۷ جست‌وجو کردیم. از هیچ محدودیت تاریخی یا زبانی در جست‌وجوها استفاده نکردیم.
معیارهای انتخاب

RCTهایی را وارد کردیم که هر گونه مداخله QI را با مراقبت معمول یا مداخله‌ای شدیدتر (پلکانی) در برابر مداخله کمتر شدید مقایسه کردند.

گردآوری و تحلیل داده‌ها
استراتژی QI را با استفاده از اصلاح طبقه‌بندی توسعه یافته توسط گروه عملکرد مؤثر و سازمان‌‌دهی مراقبت در کاکرین (EPOC) و BCTها را با استفاده از نسخه نخست BCT Taxonomy؛ (BCT Taxonomy version ۱; BCTTv۱) کدگذاری کردیم. از محل اقامت، نژاد/قومیت/فرهنگ/زبان، شغل، جنسیت/جنس، مذهب، تحصیلات، وضعیت اجتماعی‌اقتصادی، و عناصر سرمایه اجتماعی (PROGRESS) برای توصیف ویژگی‌های شرکت‌کنندگان در مطالعات وارد شده استفاده کردیم که می‌توانست در تساوی/عدالت دسترسی به خدمات سلامت موثر باشد.

دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم داده‌ها را استخراج کردند. یک نویسنده مرور داده‌ها را در Review Manager ۵ وارد کرد و نویسنده دوم مرور آنها را کنترل کرد. دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم خطرات سوگیری (bias) را در مطالعات وارد شده ارزیابی و داده‌ها را استخراج کردند. قطعیت شواهد را با استفاده از سیستم درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) رتبه‌بندی کردیم.

نتایج اصلی

۶۶ RCT را وارد کردیم که عمدتا (۶۲%) در ایالات متحده آمریکا انجام شدند. به‌طور کلی، کارآزمایی‌ها را در معرض خطر سوگیری (bias) پائین یا نامشخص قضاوت کردیم. استراتژی‌های QI چند‐منظوره و بیماران، متخصصان مراقبت سلامت یا سیستم‌های مراقبت سلامت را هدف قرار دادند. شش مطالعه (۳۲۹,۱۶۴ شرکت‌کننده) به مقایسه مداخله (میانه دوره پیگیری ۱۲ ماه) در برابر مراقبت استاندارد پرداختند. به‌طور کلی، حضور در DRS در مقایسه با مراقبت معمول، با ناهمگونی قابل توجه در اندازه تاثیرگذاری، ۱۲% افزایش یافت (تفاوت خطر (RD): ۰,۱۲؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۱۰ تا ۰.۱۴؛ شواهد با قطعیت پائین). هم DRS هدفمند (RD: ۰.۱۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۱ تا ۰.۲۲) و هم مداخلات کلی QI (RD: ۰.۱۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۹ تا ۰.۱۵) موثر بودند، به خصوص هنگامی که حضور در DRS در خط پایه پائین بود. تمام ترکیبات BCT با بهبودهای قابل توجهی همراه بودند، به ویژه در ترکیبات دارای حضور ضعیف. ما تخمین اثرگذاری بالاتری در تجزیه‌و‌تحلیل زیر‐گروه برای «شرایط هدف (پیامد)» (RD: ۰.۲۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۶ تا ۰.۳۶) و «بازخورد در پیامدهای رفتار» (RD: ۰.۲۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۵ تا ۰.۲۹) در مداخلات هدفمند بیمار، و «بازسازی محیط اجتماعی» (RD: ۰.۱۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۲ تا ۰.۲۶) و «منبع معتبر» (RD: ۰.۱۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۸ تا ۰.۲۴) در مداخلات هدفمند متخصصان مراقبت سلامت یافتیم.

ده مطالعه (۲۳۷۱۵ شرکت‌کننده) مداخله شدیدتر (پلکانی) را در برابر مداخله کم‌تر شدید مقایسه کردند. در این مطالعات، حضور در DRS تا ۵% افزایش یافت (RD: ۰,۰۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۲ تا ۰.۰۹؛ شواهد با قطعیت متوسط).

چهارده مطالعه گزارش دهنده مقایسه مداخله QI با مراقبت معمول شامل پیامدهای اقتصادی بود. با این حال، فقط پنج پیامد جزو ارزیابی‌های کامل اقتصادی بودند. به‌طور کلی، ما دریافتیم که شواهد کافی برای نتیجه‌گیری قوی در مورد اثربخشی هزینه‌های نسبی مداخلات در مقایسه با یکدیگر یا در برابر مراقبت معمول وجود ندارد.

به استثنای جنسیت و قومیت، خصوصیات شرکت‌کنندگان از لحاظ عناصر PROGRESS ضعیف بود. هفتاد مطالعه (۲۵,۸%) در جمعیت‌های محروم انجام شد. هیچ مطالعه‌ای در کشورهای با سطح درآمد پائین و متوسط انجام نشد.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
نتایج این مرور شواهدی را ارائه کرد که نشان می‌دهد مداخلات QI با هدف قرار دادن بیماران، متخصصان مراقبت سلامت یا سیستم مراقبت سلامت با بهبود معناداری در حضور در DRS، در مقایسه با مراقبت معمول همراه است. تفاوتی بین مداخلات به‌طور خاص با هدف DRS و مداخلاتی که بخشی از استراتژی کلی QI برای بهبود مراقبت دیابت بودند، وجود نداشت که دارای اهمیت آماری باشد. این یافته به علت مزایای اضافی مداخلات کلی QI از نظر بهبود کنترل سطح قند خون، مدیریت خطر عروق و غربالگری برای سایر عوارض میکروواسکولار (microvascular) قابل توجه است. این احتمال وجود دارد که بهبودهای بیش‌تر (اما کوچک‌تر) با انجام DRS نیز می‌تواند با افزایش شدت یک جزء QI خاص یا اضافه کردن اجزای بیش‌تر به دست آید.
خلاصه به زبان ساده

مداخلاتی به منظور افزایش حضور در برنامه‌های غربالگری رتینوپاتی دیابتی

هدف از انجام این مرور چیست؟
هدف از این مرور این بود که بدانیم مداخلات مورد استفاده برای بهبود انجام غربالگری رتینوپاتی دیابتی (diabetic retinopathy screening) موثر هستند یا خیر.

پیام‌های کلیدی
نتایج این مرور شواهدی یافت که نشان داد مداخلاتی که بیماران، متخصصان مراقبت سلامت یا سیستم مراقبت سلامت را هدف قرار می‌دهند، به احتمال زیاد برای بهبود انجام غربالگری رتینوپاتی دیابتی در مقایسه با مراقبت معمول موثر هستند. ما مزایایی را به نفع مداخلاتی که به‌طور خاص غربالگری رتینوپاتی دیابتی را مورد هدف قرار دادند، هم‌چنین مداخلاتی که بخشی از استراتژی کلی برای بهبود مراقبت دیابت بودند، یافتیم. این مهم است، زیرا استراتژی‌های کلی‌تر با مزایای اضافی، مانند بهبود کنترل گلوکز خون و افزایش تشخیص سایر عوارض مرتبط با دیابت، با مزایای اضافی همراه هستند.

در این مرور چه موضوعی بررسی شد؟
افراد مبتلا به دیابت ممکن است در نتیجه تاثیرات مضر بیماری بر رگ‌های خونی کوچک در پشت چشم (رتینوپاتی دیابتی) بینایی خود را از دست بدهند. غربالگری رتینوپاتی دیابتی برای تشخیص و درمان علائم اولیه می‌تواند از کاهش دید پیشگیری کند. با این حال، انجام غربالگری متغیر است و تغییرات تهدید کننده بینایی ممکن است در زمان مناسب تشخیص داده نشوند.

این مرور به بررسی مداخلات مختلف برای بهبود غربالگری رتینوپاتی دیابتی پرداخت.

نتایج اصلی این مرور چه هستند؟
نویسندگان مرور کاکرین ۶۶ مطالعه مرتبط را یافتند. چهل‌‎ویک مطالعه از ایالات متحده آمریکا، ۱۴ مطالعه از اروپا، سه مطالعه از کانادا، سه مطالعه از استرالیا و سه مطالعه از کشورهای دیگر بودند. پنجاه‌وشش مطالعه، مداخلات مربوط به بهبود انجام غربالگری را با مراقبت معمول مقایسه کردند و ۱۰ مطالعه مداخله شدیدتر را با مداخله کم‌تر شدید مقایسه کردند.

ما دریافتیم که مداخلات مربوط به بیماران یا متخصصان مراقبت سلامت یا هر دو، یا سیستم مراقبت سلامت در بهبود حضور در غربالگری موثر بودند. مداخلات با هدف بهبود کیفیت کلی مراقبت دیابت همانند مداخلاتی عمل کردند که به‌طور خاص با هدف بهبود غربالگری برای رتینوپاتی انجام گرفتند. به‌طور میانگین، انجام آن در مقایسه با عدم مداخله ۱۲% افزایش یافت.

این مرور تا چه زمانی به‌روز است؟
نویسندگان مرور کاکرین در جست‌وجوی مطالعاتی بودند که تا ۱۳ فوریه ۲۰۱۷ منتشر شدند.


Gerd Flodgren، Mary Ann O'Brien، Elena Parmelli، Jeremy M Grimshaw،
دوره ۲۰۱۹، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

پیشینه
طبابت بالینی همیشه مبتنی بر شواهد نیست و بنابراین، ممکن است منجر به بهینه‌سازی پیامدهای بیمار نشود. راهبران فکری محلی (opinion leaders; OLs)، افرادی هستند که معتبر و قابل اعتماد شناخته می‌شوند و بهترین شواهد را به‌عنوان مثال از طریق ویزیت‌هایی از آموزش غیر‐رسمی نفر‌به‌نفر یا ویزیت‌های آموزشی در جوامع دور از دسترس، منتشر و اجرا می‌کنند. استفاده از OL‌ها یک استراتژی امیدوارکننده برای پُر کردن شکاف‌های موجود در شواهد طبابت است. این یک به‌روزرسانی از مرور کاکرین است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد.
اهداف
ارزیابی اثربخشی راهبران فکری محلی برای بهبود تبعیت متخصصان مراقبت سلامت با طبابت مبتنی بر شواهد و پیامدهای بیمار.
روش های جستجو
ما CENTRAL؛ MEDLINE؛ Embase؛ سه بانک اطلاعاتی دیگر و دو پایگاه ثبت کارآزمایی را در ۳ جولای ۲۰۱۸، به‌همراه جست‌وجو در فهرست منابع مطالعات واردشده و تماس با کارشناسان این زمینه جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
ما مطالعات تصادفی‌سازی شده‌ای را در نظر گرفتیم که به مقایسه اثرات راهبران فکری محلی، به‌تنهایی یا با یک یا چند مداخله برای ترویج طبابت مبتنی بر شواهد، با عدم مداخله، یک مداخله واحد، یا با یک مداخله یا چند مداخله مشابه پرداختند. مطالعات مناسب، مطالعاتی بودند که معیارهای عینی عملکرد حرفه‌ای را گزارش کردند، به‌عنوان مثال، درصد بیمارانی که برای آن‌ها یک داروی خاص تجویز شده یا پیامد‌های سلامت، یا هر دو آن‌ها. تمام مطالعات را مستقل از روشی که برای شناسایی OL‌ها استفاده کردند، وارد کردیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
در این مرور از روش‌های استاندارد کاکرین استفاده کردیم. مقایسه اصلی (i) بین هرگونه مداخله شامل OL‌ها (OL‌ها به‌تنهایی، OL‌ها با یک مداخله واحد یا چند مداخله) در مقابل هرگونه مداخله مقایسه‌ای (بدون مداخله، یک مداخله واحد یا همان مداخله واحد یا چند مداخله مشابه) بود. هم‌چنین چهار مقایسه ثانویه را انجام دادیم: (ii) OL‌ها به‌تنهایی در مقابل عدم مداخله، (iii) OL‌ها به‌تنهایی در مقابل یک مداخله واحد، (iv) OL‌ها، با یک مداخله واحد یا چند مداخله در مقابل همان مداخله واحد یا چند مداخله، و (v) OL‌ها با یک مداخله واحد یا چند مداخله در مقابل عدم مداخله.
نتایج اصلی

ما ۲۴ مطالعه را وارد کردیم که شامل بیش از ۳۳۷ بیمارستان، ۳۵۰ طبابت مراقبت‌های‌ اولیه، ۳۰۰۵ متخصص مراقبت‌ سلامت و ۲۹,۱۶۷ بیمار بودند (همه مطالعات، این اطلاعات را گزارش نکردند). اکثر مطالعات از آمریکای شمالی بوده و همه آن‌ها در کشورهایی با درآمد بالا انجام شده بودند. هجده مورد از این مطالعات (۲۱ مقایسه؛ ۷۱ پیامد انطباق) برای مقایسه اصلی، در محاسبه میانه (median) تفاوت خطر (risk difference; RD) تعدیل‌ شده مشارکت داشتند. میانه مدت زمان پیگیری ۱۲ ماه (بین ۲ و ۳۰ ماه) بود. نتایج حاکی از آن بود که مداخلات OL احتمالا تبعیت متخصصان مراقبت سلامت را از کار طبابت مبتنی بر شواهد بهبود می‌بخشند (۱۰,۸% بهبود مطلق در انطباق، دامنه بین‐چارکی (interquartile range; IQR)؛ ۳.۵% تا ۱۴.۶%؛ شواهد با قطعیت متوسط).

نتایج برای مقایسه‌های ثانویه هم‌چنین نشان می‌دهند که OL‌ها احتمالا انطباق با طبابت مبتنی بر شواهد را بهبود می‌بخشند (شواهد با قطعیت متوسط): (i): OL‌ها به‌تنهایی در مقابل عدم مداخله: RD (IQR)؛ ۹,۱۵% (۰.۳‐% تا ۱۵%)؛ (ii): OLها به‌تنهایی در مقابل یک مداخله واحد: RD (دامنه)؛ ۱۳.۸% (۱۲% تا ۱۵.۵%)؛ (iii): OLها، با یک یا چند مداخله در مقابل یک یا چند مداخله مشابه: RD (IQR)؛ ۷.۱% (۱.۴‐% تا ۱۹%)؛ (iv): OLها با یک یا چند مداخله در مقابل عدم مداخله: RD (IQR)؛ ۱۰.۲۵% (۰.۶% تا ۱۵.۷۵%).

از آن‌جایی که قطعیت شواهد بسیار پائین بود، مشخص نیست که OL‌ها به‌تنهایی، یا همراه با مداخله (مداخلات) دیگر، ممکن است منجر به بهبود پیامدهای بیمار شوند یا خیر (۳ مطالعه؛ ۵ پیامد دو حالتی). برای دو مورد از مقایسه‌های ثانویه، IQR عبارت بود از احتمال تاثیر منفی اندک ناشی از مداخله OL. توضیحات احتمالی مربوط به اثرات گاهی منفی عبارتند از، از جمله، این احتمال که OL‌ها ممکن است برخی از پیامدها را به ضرر برخی دیگر در اولویت قرار داده باشد، یا تفاوت محاسبه‌نشده پیامد در خط پایه، ممکن است تصور نادرستی را از تاثیر منفی مداخله در پیگیری ارائه دهد. هیچ مطالعه‌ای، هزینه‌ها یا هزینه‐اثربخشی را گزارش نکرد.

ما قادر به تعیین اثربخشی مقایسه‌ای رویکردهای مختلف برای شناسایی OL‌ها نبودیم، زیرا اکثر مطالعات از روش جامعه‌سنجی استفاده کردند. هم‌چنین نتوانستیم تعیین کنیم که کدام روش‌های استفاده شده توسط OLها برای آموزش همتایان آن‌ها موثرتر بودند، زیرا این روش‌ها در اکثر مطالعات ضعیف توصیف شدند. علاوه‌ بر این، نتوانستیم تعیین کنیم که تیم‌های OL موثرتر از OL‌های واحد هستند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
راهبران فکری محلی به‌تنهایی، یا در ترکیب با سایر مداخلات، می‌توانند در ارتقاء طبابت مبتنی بر شواهد موثر باشند اما اثربخشی، هم در داخل و هم بین مطالعات، متفاوت است. اثر بر پیامدهای بیمار قطعی نیست. هزینه‌ها و هزینه‐‌اثربخشی مداخله (یا مداخلات) نامشخص است. این نتایج بر اساس مطالعات ناهمگونی بنا شده که از نظر انواع مداخله، شرایط و پیامدها، متفاوت هستند. در اکثر مطالعات، نقش و اقدامات OL به روشنی بیان نشده و بنابراین، نمی‌توانیم در مورد استراتژی‌های موجود برای تقویت اثربخشی آن‌ها اظهارنظر کنیم. هم‌چنین مشخص نیست که روش‌های مورد استفاده برای شناسایی OL‌ها برای اثربخشی آن‌ها مهم هستند یا خیر، یا این‌که اگر آموزش توسط OL‌های مجزا یا توسط تیم‌های چندرشته‌ای OL ارائه شوند، این اثر متفاوت خواهد بود یا خیر. تحقیقات بیش‌تر ممکن است به ما در درک چگونگی تاثیر این عوامل در اثربخشی OL‌ها کمک کنند.
خلاصه به زبان ساده

آیا راهبران فکری محلی در ارتقاء بهترین کار و طبابت متخصصان مراقبت سلامت و بهبود پیامدهای بیمار موثر هستند؟

پیشینه

به منظور بهبود پیامدهای بیمار، مهم است که تحقیقات مبتنی بر شواهد عملی شوند. یک روش برای انجام این کار ممکن است استفاده از راهبران فکری محلی (opinion leaders; OLs) باشد. OL‌ها افرادی هستند که دوست‌داشتنی، قابل اعتماد و تاثیرگذار به نظر می‌رسند و با استفاده از روش‌های مختلف، مانند ویزیت‌هایی در جوامع دور از دسترس و آموزش گروه‌ کوچک، می‌توانند متخصصان مراقبت‌ سلامت را آموزش داده و آن‌ها را ترغیب کنند تا از بهترین شواهد موجود استفاده کنند.

هدف این مطالعه مروری چیست؟

هدف از این مرور کاکرین این بود که بدانیم OL‌ها می‌توانند متخصصان مراقبت‌ سلامت را ترغیب کنند تا هنگام درمان بیماران با هدف بهبود پیامدهای سلامت بیمار، از دستورالعمل‌های مبتنی بر شواهد پیروی کنند یا خیر. این یک به‌روزرسانی از یک مرور سیستماتیک است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد.

پیام‌های کلیدی

استفاده از OL‌ها احتمالا توانایی متخصصان مراقبت‌ سلامت را در پیروی از دستورالعمل‌های مبتنی بر شواهد بهبود می‌بخشد، اما نمی‌دانیم که پیامدهای بیمار بهبود یافته یا خیر. برای بهینه‌سازی استفاده از OL‌ها، باید جزئیات بیش‌تری را در مورد کارهایی که آنها در واقع انجام می‌دهند و نحوه انجام آن‌ها بدانیم.

در این مطالعه مروری چه چیزی مورد بررسی قرار گرفت؟

نویسندگان مرور کاکرین، تمام مطالعات مرتبطی را که به ارزیابی اثرات OL‌ها پرداختند، جست‌وجو کرده و ۲۴ مطالعه مرتبط را یافتند.

متخصصان مراقبت‌ سلامت که هدف مداخله OL بودند، معمولا پزشکان بودند. وضعیت بالینی در طول مطالعات متفاوت بود، که شایع‌ترین آن‌ها سرطان بود.

مقایسه اصلی، بین هر مداخله‌ای بود که عبارت بود از OLها در مقایسه با عدم مداخله یا مداخلاتی که شامل OL‌ها نبود. ما هم‌چنین می‌خواستیم بدانیم اثرات OL‌ها بسته به موارد زیر متفاوت خواهند بود یا خیر: الف) روشی که محققان برای شناساییOL‌ها استفاده می‌کنند؛ ب) روش‌های آموزشی مورد استفاده توسط OL‌ها برای تشویق تغییر اقدامات بالینی؛ یا ج) آیا مداخله توسط یک OL تکی ارائه شد، یا توسط یک تیم OL چند‐منظوره.

ما بررسی کردیم که این مداخله، تاثیری در انطباق متخصصان مراقبت سلامت با کار طبابت مبتنی بر شواهد، پیامدهای بیمار و هزینه‌ها داشت یا خیر.

نتایج اصلی این مطالعه مروری چه هستند؟

ما ۲۴ مطالعه را وارد کردیم که شامل ۳۳۷ بیمارستان، ۳۵۰ کار طبابت مراقبت‌های اولیه، ۳۰۰۵ متخصص مراقبت‌های سلامت و ۲۹,۱۶۷ بیمار بودند (همه مطالعات، این اطلاعات را گزارش نکردند). اغلب مطالعات از آمریکای شمالی بودند (۲۰ = n) و همه آن‌ها در کشور‌های با درآمد بالا انجام شده بودند. هجده مورد از این ۲۴ مطالعه، اثرات انطباق متخصصان مراقبت سلامت را با کار طبابت مبتنی بر شواهد گزارش کردند.

این مرور نشان داد که، به‌طور کلی، هر گونه مداخله‌ای که شامل OL‌ها است، احتمالا تبعیت متخصصان مراقبت سلامت را از کار طبابت مبتنی بر شواهد بهبود می‌بخشد. با این حال، این اثر در داخل و بین مطالعات متفاوت است. قطعیت شواهد برای همه مقایسه‌ها، متوسط بود. نتایج گاه‌گاهی، احتمال تاثیر اندک منفی ناشی از مداخله OL را برای همه پیامدها نشان می‌دهد، که ممکن است ناشی از اولویت‌بندی برخی از پیامدها توسط OLها، به ضرر سایرین، یا ناشی از تفاوت نامطلوب در خط پایه باشد که ممکن است تصور نادرست یک تاثیر منفی را در پیگیری ارائه دهد.

ما در مورد اثربخشی OL‌ها بر پیامد‌های بیمار اطلاعات اندکی ‌داریم، چرا که مطالعات اندکی، پیامدهای بیمار را گزارش کردند و قطعیت این شواهد بسیار پائین بود. هیچ مطالعه‌ای هزینه‌ها را گزارش نکرد. ما نتوانستیم تعیین کنیم که روش‌های مختلفی که برای شناسایی OL‌ها استفاده می‌شوند، تاثیری بر اثربخشی آن‌ها داشتند یا خیر، زیرا روش مشابهی در اغلب مطالعات استفاده شد. ما نتوانستیم مشخص کنیم که کدام نوع از استراتژی‌های آموزشی مورد استفاده توسط OLها، برای اجرای بهترین کار طبابت موثرتر بود، زیرا در بسیاری از مطالعات، توضیحات بسیار کمی ‌وجود داشت. سرانجام، نتوانستیم بگوییم که تیم‌های OL موثرتر از OL‌های تکی بودند یا خیر، زیرا هیچ مقایسه‌ای وجود نداشت.

این مطالعه مروری تا چه زمانی به‌روز است؟

نویسندگان مرور به جست‌وجوی مطالعاتی پرداختند که تا جولای ۲۰۱۸ منتشر شده بودند.



صفحه ۱ از ۱