تمام کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) را وارد کردیم که EFV را با NVP در افراد مبتلا به HIV بدون مواجهه قبلی با ART مقایسه کردند، صرف نظر از دوز یا وجود NRTI در ترکیب داده شده.
پیامد اولیه مورد علاقه، موفقیت ویروسی بود. سایر پیامدهای اولیه شامل مورتالیتی، پیشرفت بالینی بیماری به سمت ایدز، حوادث جانبی شدید و قطع درمان به هر دلیل بود. پیامدهای ثانویه تغییر در تعداد CD۴، شکست درمان، افزایش مقاومت دارویی به ART و پیشگیری از انتقال جنسی HIV بود.
دوازده RCT که شامل ۳۲۷۸ شرکتکننده بودند، معیارهای ورود را به مطالعه داشتند. هیچ کدام از این کارآزماییها، کودکان را انتخاب نکردند. طول مدت پیگیری، تنظیمات مطالعه و داروهای ترکیبی NRTI بسیار متفاوت بودند. در پنج کارآزمایی وارد شده، شرکتکنندگان همزمان درمان سل نیز دریافت کرده بودند.
تفاوتی اندک یا عدم تفاوت بین EFV و NVP در موفقیت ویروسی (RR: ۱,۰۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۹۹ تا ۱.۰۹؛ ۱۰ کارآزمایی، ۲۴۳۸ شرکتکننده، شواهد با کیفیت بالا) وجود داشت، احتمالا از نظر مورتالیتی (RR: ۰,۸۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۹ تا ۱.۱۹؛ ۸ کارآزمایی، ۲۳۱۷ شرکتکننده، شواهد با کیفیت متوسط) و پیشرفت به سمت ایدز (RR: ۱,۲۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۲ تا ۲.۱۱؛ ۵ کارآزمایی، ۲۰۰۵ شرکتکننده، شواهد با کیفیت متوسط) نیز تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشت. ما مطمئن نیستیم که در تمام حوادث جانبی شدید تفاوتی وجود دارد یا خیر (RR: ۰,۹۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۱ تا ۱.۱۸؛ ۸ کارآزمایی، ۲۳۲۹ شرکتکننده، شواهد با کیفیت بسیار پائین). در نرخ قطع درمان (RR: ۰,۹۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۹ تا ۱.۲۵؛ ۹ کارآزمایی، ۲۳۸۴ شرکتکننده،شواهد با کیفیت متوسط) و تغییر در میزان CD۴؛ (MD: ‐۳,۰۳؛ ۹۵% CI؛ ۱۷.۴۱‐ تا ۱۱.۳۵؛ ۹ کارآزمایی، ۱۸۲۹ شرکتکننده،شواهد با کیفیت متوسط) نیز احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشت. در شکست درمان نیز تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشت (RR: ۰,۹۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۶ تا ۱.۲۴؛ ۵ کارآزمایی، ۷۳۷ شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین). افزایش مقاومت به دارو احتمالا در بازوهای EFV کمتر بود (RR: ۰,۷۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۰ تا ۰.۹۵؛ ۴ کارآزمایی، ۹۸۸ شرکتکننده، شواهد با کیفیت متوسط). هیچ مطالعهای که انتقال جنسی HIV را بررسی کرده باشد، نیافتیم.
هنگامی که ما حوادث جانبی را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار دادیم، EFV احتمالا با اختلال عملکرد ذهنی در افراد بیشتری (۷ در ۱۰۰۰) در مقایسه با NVP (۲ در ۱۰۰۰) همراه بود (RR: ۴,۴۶؛ ۹۵% CI؛ ۱.۶۵ تا ۱۲.۰۳؛ ۶ کارآزمایی، ۲۰۴۹ شرکتکننده، شواهد با کیفیت متوسط) اما در افراد کمتری، ترانسآمیناز بالا (RR: ۰,۵۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۵ تا ۰.۷۸؛ ۳ کارآزمایی، ۱۲۹۹ شرکتکننده؛ شواهد با کیفیت بالا)، در افراد کمتری نوتروپنی (RR: ۰,۴۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۸ تا ۰.۸۲؛ ۳ کارآزمایی، ۱۷۹۹ شرکتکننده، شواهد با کیفیت بالا) و احتمالا در افراد کمتری راش ایجاد کرد (۲۲۹ در ۱۰۰ با NVP در برابر ۱۳۳ در ۱۰۰۰ با EFV؛ RR: ۰,۵۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۴ تا ۱.۰۰؛ ۷ کارآزمایی، ۲۲۷۷ شرکتکننده، شواهد با کیفیت متوسط). ما فهمیدیم که ممکن است تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در حوادث جانبی مربوط به دستگاه گوارش (RR: ۰,۷۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۸ تا ۱.۲۱؛ ۶ کارآزمایی، ۲۰۴۹ شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین)، تب (pyrexia) (RR: ۰,۶۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۵ تا ۲.۷۳؛ ۳ کارآزمایی، ۱۷۹۹ شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین)، افزایش آلکالین فسفاتاز (RR: ۰,۶۵؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷ تا ۲.۵۰؛ ۱ کارآزمایی، ۱۰۰۷ شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین)، افزایش آمیلاز (RR: ۱,۴۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۲ تا ۲.۷۳؛ ۲ کارآزمایی، ۱۰۷۱ شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین) و افزایش تریگلیسیرید (RR: ۱۰,۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۹ تا ۳.۱۳؛ ۲ کارآزمایی، ۱۰۷۱ شرکتکننده، شواهد با کیفیت پائین) وجود داشته باشد. احتمالا در گلوتامیک اگزالواستیک ترانسآمیناز سرم (SGOT؛ MD: ۳,۳؛ ۹۵% CI؛ ۲.۰۶‐ تا ۸.۶۶؛ ۱ کارآزمایی، ۱۳۵ شرکتکننده، شواهد با کیفیت متوسط)، گلوتامیک ترانسآمیناز پیروویک سرم (SGPT؛ MD: ۵,۷؛ ۹۵% CI؛ ۴.۲۳‐ تا ۱۵.۶۳؛ ۱ کارآزمایی، ۱۳۵ شرکتکننده، شواهد با کیفیت متوسط) تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشت و کلسترول افزایش یافت (RR: ۶,۰۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۵ تا ۴۸.۷۸؛ ۱ کارآزمایی، ۶۴ شرکتکننده، شواهد با کیفیت متوسط).
تجزیهوتحلیل زیر‐گروه ما نشان داد زمانی که NVP یک بار در روز داده میشود، مورتالیتی اندکی افزایش مییابد (RR: ۰,۳۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۳ تا ۰.۹۰؛ ۳ کارآزمایی، ۶۷۸ شرکت کننده، شواهد با کیفیت بالا). در پیامدهای اولیه برای بیمارانی که به طور همزمان درمان سل نیز دریافت کرده بودند، تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشت.
سوال پژوهشی
برای افراد مبتلا به HIV که هرگز درمان آنتیرتروویرال (active antiretroviral therapy; ART) دریافت نکردهاند، کدام دارو در مهار عفونت HIV در ترکیب با دو مهار کننده بازدارنده معکوس نوکلئوزیدی (nucleoside reverse transcriptase inhibitors; NRTI) موثرتر است: افاویرنز (efavirenz; EFV) یا نویراپین (nevirapine; NVP)؟
پیشینه
معرفی ART بسیار فعال به عنوان درمان عفونت HIV، مورتالیتی و موربیدیتی بزرگسالان و نوجوانان مبتلا به HIV را در سراسر جهان کاهش داده است. درمان اولیه توصیه شده برای عفونت HIV عبارت است از دو دارو از یک گروه از داروهای شناخته شده به عنوان NRTI و یک دارو از داروهای مرتبط با داروهای معکوس ترانسکپیتاز غیر‐نوکلئوزیدی (non‐nucleoside reverse transcriptase inhibitors; NNRTI). دو NNRTI که بیشترین استفاده را دارند، NVP و EFV هستند. با این وجود، NVP میتواند آسیب کبدی و راش شدید ایجاد کند، که هر دو میتوانند کشنده باشند. EFV همچنین ممکن است باعث بروز راش، اختلال در عملکرد ذهنی و ناهنجاریهای جنینی شود.
نتایج اصلی
محققین کاکرین، منابع علمی موجود را تا ۱۲ آگوست ۲۰۱۶ مورد بررسی قرار دادند و ۱۲ کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده با مجموع ۳۲۷۸ نفر شناسایی کردند که معیارهای ورود را به این مرور داشتند. هیچ کدام از کارآزماییها، کودکان را وارد نکردند. چهار کارآزمایی، افرادی را وارد کردند که درمان سل نیز دریافت کرده بودند. در سرکوب عفونت HIV تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشت (شواهد با کیفیت بالا)، احتمالا در مورتالیتی، پیشرفت بیماری به سمت ایدز، توقف زودهنگام درمان و تغییرات سلولهای خونی HIV، تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشت (شواهد با کیفیت متوسط). در شکست درمان نیز تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشت (شواهد با کیفیت پائین). ما مطمئن نیستیم که در عوارض جانبی تفاوتی وجود دارد یا خیر (شواهد با کیفیت بسیار پائین). هیچ مطالعهای که انتقال جنسی HIV را بررسی کرده باشد، نیافتیم. افزایش مقاومت دارویی، احتمالا در گروه EFV کمتر است (شواهد با کیفیت متوسط). هنگامی که عوارض جانبی به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفت، EFV ممکن بود موجب اختلال عملکرد ذهنی بیشتری شود (۶% در گروه EFV و ۲% در گروه NVP؛ شواهد با کیفیت متوسط)، در حالی که NVP احتمالا موجب بروز راش بیشتر (۳% در گروه EFV و ۶% در گروه NVP؛ شواهد با کیفیت متوسط)، کاهش گلبول سفید در اغلب افراد (۲% در گروه EFV و ۵% در گروه NVP؛ شواهد با کیفیت بالا) و علائم آسیب کبدی شود ( ۶% در گروه EFV و ۱۱% در گروه NVP؛ شواهد با کیفیت بالا). احتمالا تفاوتی اندک یا عدم تفاوت در افزایش آنزیمهای کبدی و سطوح کلسترول وجود داشت (شواهد با کیفیت متوسط). ممکن است در عوارض جانبی گوارشی، تب، آنزیمهای کبدی و پانکراس و چربی خون نیز تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشته باشد (شواهد با کیفیت پائین). افراد دریافت کننده NVP، هنگام دریافت رژیم یکبار در روز، بیشتر احتمال داشت فوت کنند (۲% در گروه EFV و ۴% در گروه NVP؛ شواهد با کیفیت متوسط). در افرادی که برای بیماری سل، درمان دریافت کرده بودند در مقایسه با افرادی که درمانی دریافت نکردند، در سرکوب HIV، مرگومیر، پیشرفت بیماری به سمت ایدز یا توقف زودهنگام درمان تفاوتی اندک یا عدم تفاوت وجود داشت (شواهد با کیفیت متوسط تا بالا).
نتیجهگیری
EFV و NVP در سرکوب ویروس، پیشگیری از پیشروی HIV و کاهش مورتالیتی به طور مشابهی موثر هستند. EFV بیشتر احتمال دارد که بر عملکرد ذهنی تاثیر بگذارد، در حالی که NVP بیشتر منجر به علائم آسیب کبدی، کاهش سلولهای سفید خون و راش میشود.
ما ۳۳ کارآزمایی را با ۱۰,۳۲۵ شرکتکننده انتخاب کردیم، که از این میان ۱۷ کارآزمایی جدید بودند. ده کارآزمایی، مکملهای ریز‐مغذیهای چند‐گانه روزانه را با دارونما (placebo) در دوزهایی تا ۲۰ برابر مصرف رژیم مرجع غذایی مقایسه کرده، و یک کارآزمایی دوز استاندارد روزانه را با دوز بالای روزانه مولتیویتامینها مقایسه کرد. در نوزده کارآزمایی، مکملهای ریز‐مغذیهای تکی یا دو‐تایی (مانند ویتامینهای A و D، روی، و سلنیوم) با دارونما مقایسه شدند، و سه کارآزمایی به مقایسه دوزهای مختلف یا ترکیبی از ریز‐مغذیها پرداختند.
ریز‐مغذیهای چند‐گانه
تجزیهوتحلیلها را درباره بزرگسالان دریافت کننده درمان آنتیرتروویروسی ساده (ART‐naive) (۳ کارآزمایی، ۱۴۴۸ شرکتکننده)، بزرگسالان دریافت کننده درمان آنتیرتروویروسی (antiretroviral therapy; ART) (۱ کارآزمایی، ۴۰۰ شرکتکننده)، و بزرگسالان مبتلا به سل فعال همزمان و دریافت کننده ART‐naive (۳ کارآزمایی، ۱۴۲۹ شرکتکننده) انجام دادیم. مصرف ریز‐مغذی چند‐گانه روتین ممکن است تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر مورتالیتی در بزرگسالان مبتلا به HIV داشته باشد (RR: ۰,۹۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۲ تا ۱.۱۵؛ ۷ کارآزمایی، ۲۸۹۷ شرکتکننده، شواهد با قطعیت پائین).
تجویز مکملهای روتین تا دو سال ممکن است تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر متوسط میانگین تعداد سلولهای +CD۴ (MD؛ ۲۶,۴۰ سلول/میلیمتر مکعب؛ ۹۵% CI؛ ۲۲.۹۱‐ تا ۷۵.۷۰؛ ۶ کارآزمایی؛ ۱۵۸۱ شرکتکننده؛شواهد با قطعیت پائین)، یا متوسط میانگین بار ویروسی (MD؛ ۱,۰‐ log۱۰ کپی از ویروس؛ ۹۵% CI؛ ۰,۲۶‐ تا ۰.۰۶؛ ۴ کارآزمایی؛ ۸۴۰ شرکتکننده؛شواهد با قطعیت متوسط) داشته باشد. یک کارآزمایی اضافی در بوتسوانا (Botswana) با حضور بزرگسالان دریافت کننده ART‐naïve، افزایش را در زمان لازم تا رسیدن به تعداد سلولهای +CD۴ کمتر از ۲۵۰ سلول/میلیلیتر مکعب پس از دو سال درمان با دوزهای بالای مکملها گزارش کرد (HR: ۰,۴۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۶ تا ۰.۸۸؛ ۱ کارآزمایی، ۴۳۹ شرکتکننده). با این حال، نویسندگان کارآزمایی، این تاثیر را فقط در یک بازوی کارآزمایی گزارش کردند که با چندین ریز‐مغذی به همراه سلنیوم درمان شدند (نه فقط مکمل تنها)، و با یافتههای کارآزماییهای دیگر که از ترکیبات مشابه ریز‐مغذیها و سلنیوم استفاده کردند، متناقض بود.
در یک کارآزمایی دیگر که دوز بالای مکملهای ریز‐مغذی چند‐گانه با دوزهای استاندارد در افراد دریافت کننده ART مقایسه شد، بروز نوروپاتی محیطی با دوز بالای مکملها نسبت به دوز استاندارد پائینتر بود (خطر نسبی بروز (incidence rate ratio; IRR): ۰,۸۱؛ ۹۵% CI؛ ۷.۰ تا ۰.۹۴؛ ۱ کارآزمایی؛ ۳۴۱۸ شرکتکننده)، اما این کارآزمایی به دلیل افزایش عوارض جانبی (افزایش سطح آلانین ترانسآمیناز (alanine transaminase; ALT)) در گروه دوز بالا متوقف شد.
ریز‐مغذیهای تکی یا دو‐تایی
هیچ یک از کارآزماییهای مربوط به مکملهای ریز‐مغذی تکی یا دو‐تایی برای ارزیابی تأثیرات مکملها بر پیامدهای مرگومیر و موربیدیتی به اندازه کافی قوی نبودند. هیچ تغییر بالینی معنیداری در شمارش سلولهای CD۴ (دادهها تجمیع نشدند؛ ۱۴ کارآزمایی؛ ۲۳۷۰ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین یا پائین ) یا بار ویروسی (دادهها تجمیع نشدند؛ هفت مطالعه؛ ۱۳۳۴ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت بسیار پائین یا پائین )، گزارش نشد. مصرف مکمل احتمالا غلظت ویتامین D و روی را در خون افزایش میدهد (دادهها ترکیب نشدند، ویتامین D: ۴ کارآزمایی؛ ۲۹۹ شرکتکننده؛ روی: ۴ کارآزمایی؛ ۴۸۴ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت متوسط ) و همچنین ممکن است غلظت ویتامین A را در خون بالا ببرد (دادهها تجمیع نشدند؛ ۳ کارآزمایی؛ ۴۹۵ شرکتکننده؛ شواهد با قطعیت پائین)، به ویژه در کسانی که کمبود دارند.
تجزیهوتحلیلهای کارآزماییهای موجود، مزایای مهم بالینی همسو و سازگاری را با مکملهای ریز‐مغذی چند‐گانه معمول را در افراد مبتلا بهHIV اثبات نکرد. کارآزماییهای بزرگتر ممکن است اثرات کوچک اما مهمی را اثبات کنند.
این یافتهها نباید بهعنوان دلیلی برای انکار نقش مکملهای غذایی حاوی ریز‐مغذیها برای افراد مبتلا به HIV که در معرض کمبودهای خاص هستند یا در شرایطی که رژیم غذایی فرد از نظر مقدار روزانه توصیه شده ویتامینها و مواد معدنی کافی نیست، تفسیر شوند.
محققان کاکرین با انجام یک مرور به بررسی تاثیرات مکملهای ریز‐مغذی بر افراد مبتلا به HIV پرداختند. این یک بهروزرسانی از مرور کاکرین است که پیش از این در سال ۲۰۱۰ منتشر شد. پس از جستوجو برای یافتن کارآزماییهای مرتبط تا ۱۸ نوامبر ۲۰۱۶، نویسندگان مرور ۳۳ کارآزمایی را وارد کردند. سیزده مورد از این کارآزماییها افرادی را انتخاب کردند که درمان HIV را دریافت نکرده و در تایلند، پرو، و هشت کشور آفریقایی انجام شدند. نوزده کارآزمایی، افرادی را انتخاب کردند که درمان HIV دریافت کرده و در آمریکای شمالی، اروپا، برزیل، سنگاپور، تایلند، بوتسوانا و اوگاندا انجام گرفتند. یک کارآزمایی در چین مشخص نکرد که افراد مبتلا بهHIV در حال درمان بودند یا خیر. برخی از کارآزماییها، اثرات مصرف مکملها را به همراه ریز‐مغذیهای چند‐گانه مورد بررسی قرار دادند، در حالی که سایر کارآزماییها، مکملها را به همراه ویتامینها یا مواد معدنی تکی بررسی کردند.
مکملهای ریز‐مغذی چه هستند و چگونه به افراد مبتلا به HIV کمک میکنند؟
مکملهای ریز‐مغذی حاوی ویتامینها یا مواد معدنی، یا هر دو، هستند که مصرف آنها برای سلامت خوب فرد ضرورت دارند. بسیاری از این ویتامینها نقش مهمی را در حفظ سیستم ایمنی بدن انسان، که به مبارزه با عفونتها میپردازند، بازی میکنند.
ابتلا به HIV باعث تخریب گسترده سیستم ایمنی بدن میشود، که افراد را مستعد ابتلا به عفونتهای مکرر میکند. بسیاری از افراد مبتلا به HIV، به ویژه در کشورهای کم‐درآمد، دچار سوءتغذیه نیز بوده و بسیاری از رژیمهای غذایی از نظر این ریز‐مغذی ضروری دچار کمبود هستند. بنابراین، مصرف مکملها با تقویت سیستم ایمنی بدن یا با کمک به بهبودی در برابر عفونت، میتوانند به افراد مبتلا به HIV کمک کند تا برای مدت طولانیتری سالم باقی بمانند.
این تحقیق چه میگوید؟
ریز‐مغذیهای چند‐گانه
تجویز روزانه مکمل حاوی ویتامینها و مواد معدنی چند‐گانه ممکن است تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر کاهش مرگومیر در افراد مبتلا به HIV، و اینکه داروهای آنتیرتروویروسی را مصرف کنند یا خیر، داشته باشد (شواهد با قطعیت پائین ). مصرف روزانه مکملها میتواند تاثیری اندک یا عدم تاثیر بر پیشرفت بیماری HIV، با توجه به تعداد سلولهای CD۴ (شواهد با قطعیت پائین ) یا بار ویروسی HIV (شواهد با قطعیت پائین یا متوسط) داشته باشد.
ریز‐مغذیهای تکی یا دو‐تایی
ما نمیدانیم که مصرف مکملهای حاوی ویتامینها یا مواد معدنی تکی، مرگومیر (شواهد با قطعیت بسیار پائین ) یا پیشرفت آرام بیماری (شواهد با قطعیت پائین/بسیار پائین ) را در افراد مبتلا به HIV کاهش میدهند یا خیر. مکملها همراه با ویتامین A ،D، روی یا سلنیوم ممکن است سطح هر ویتامین را در خون فرد بهبود ببخشند، به خصوص در افرادی که قبل از دریافت مکملها، سطح پائینی را از این ویتامینها داشتند (شواهد با قطعیت پائین/متوسط).
این یافتهها به این معنا نیست که دریافت رژیم غذایی کافی برای افراد مبتلا به HIV مهم نیست. همچنین دلیلی برای نفی این موضوع نمیشود که مکملهای غذایی حاوی ریز‐مغذی برای افرادی که کمبود آن را به صورت بالینی نشان دادهاند، یا افرادی که بعید به نظر میرسد مقادیر توصیه شده روزانه ویتامینها و مواد معدنی را دریافت کنند، فایدهای ندارند.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb