جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای Hiran Thabrew

Hiran Thabrew، Karolina Stasiak، Sarah E Hetrick، Liesje Donkin، Jessica H Huss، April Highlander، Stephen Wong، Sally N Merry،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه
شرایط جسمی طولانی‌مدت ۱۰% تا ۱۲% از کودکان و نوجوانان را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می‌دهد. این افراد در معرض خطر بیش‌تر توسعه مشکلات روانی، به خصوص اضطراب و افسردگی هستند که گاهی اوقات مستقیما با بیماری یا مراقبت‌های پزشکی آنها مرتبط هستند (به عنوان مثال اضطراب مرتبط با سلامت). شواهد محدودی در رابطه با اثربخشی درمان‌های روان‌شناختی برای درمان افسردگی و افسردگی در این جمعیت وجود دارد. درمان‌های طراحی شده برای کودکان و نوجوانان بدون مشکلات پزشکی، ممکن است برای استفاده در افرادی که شرایط جسمی طولانی‌مدت دارند، مناسب باشد یا نباشد.
اهداف
این مرور به منظور ارزیابی اثربخشی و مقبولیت درمان‌های روان‌شناختی در مقایسه با کنترل‌ها (درمان‐به صورت معمول، لیست انتظار، توجه ساختگی، روان‌شناختی ساختگی یا درمان غیر‐روان‌شناختی) برای درمان اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان با شرایط جسمی طولانی‌مدت صورت گرفته است.
روش های جستجو
ما Ovid MEDLINE (۱۹۵۰ ‐ )؛ Embase(۱۹۷۴ ‐ )؛ PsycINFO (۱۹۶۷ ‐ ) و پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌ شده کاکرین (CENTRAL) را تا ۲۷ سپتامبر ۲۰۱۸ جست‌وجو کردیم. یک جست‌وجوی اولیه در این بانک‌های اطلاعاتی از طریق پایگاه ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده اختلالات شایع روانی در کاکرین (CCMD‐CTR) (همه سال‌ها تا می ۲۰۱۶) انجام شد. هم‌چنین Web of Science (Core Collection) (۱۲ اکتبر ۲۰۱۸) را جست‌وجو کردیم و یک جست‌وجو در منابع استناد شده را برای گزارش‌های همه کارآزمایی‌های وارد شده انجام دادیم. مجموعه مقالات کنفرانس مرتبط، فهرست منابع مقالات وارد شده و منابع علمی خاکستری را به صورت دستی جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، کارآزمایی‌های خوشه‌ای‐تصادفی‌سازی شده و کارآزمایی‌های متقاطع روی درمان‌های روان‌شناختی برای درمان اضطراب یا افسردگی در کودکان با شرایط جسمانی طولانی‌مدت وارد شدند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
چکیده مقالات و مطالعات کامل به‌طور مستقل توسط دو نویسنده مرور شد. اختلاف‌ها توسط نویسنده سوم مورد بررسی قرار گرفت. نسبت شانس (OR) برای مقایسه داده‌های دو‐حالتی و تفاوت‌های میانگین استاندارد شده (SMD) برای مقایسه داده‌های پیوسته استفاده شده ‌است. هنگامی که درمان‌ها، شرکت‌کنندگان و پرسش زمینه‌ای بالینی مشابه بودند، متاآنالیز انجام شد. در غیر این صورت، تجزیه‌و‌تحلیل روایت‌گونه (narrative) از داده‌ها انجام شد.
نتایج اصلی
بیست‌ویک RCT و یک کارآزمایی متقاطع با ۱۳۴۹ شرکت‌کننده در این مرور وارد شدند. اغلب شرکت‌کنندگان از مراکز جامعه و کلینیک‌های بیمارستانی در کشورهای با سطح درآمد بالا وارد شدند. برای پیامد اولیه اثربخشی درمان، افسردگی کوتاه‌‐مدت (در برابر هر کنترلی)، شواهدی با کیفیت پائین از ۱۶ کارآزمایی با ۱۱۲۱ شرکت‌کننده پیشنهاد می‌کنند که درمان‌های روان‌شناختی ممکن است از درمان‌های کنترل موثرتر باشند (SMD: ‐۰,۳۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۹‐ تا ۰.۰۳؛ I۲ = ۷۹%). برای پیامد اولیه اثربخشی درمان، اضطراب کوتاه‌‐مدت (در برابر هر کنترلی)، شواهد ناکافی با کیفیت متوسط از ۱۳ مطالعه با ۵۷۸ شرکت‌کننده برای تعیین اینکه درمان‌های روان‌شناختی اثربخش‌تر از شرایط کنترل است، وجود داشت (SMD: ‐۰,۲۶؛ CI؛ ۰.۵۹‐ تا ۰.۰۷؛ I۲ = ۷۲%). تجزیه‌وتحلیل‌های برنامه‌ریزی شده حساسیت برای خطر سوگیری ناشی از تعداد اندک کارآزمایی‌ها که برای هر حوزه بالا رتبه‌بندی شدند، قابل انجام نبودند. تجزیه‌و‌تحلیل اضافی حساسیت نشان داد که مداخلات روان‌شناختی که به‌طور خاص برای کاهش اضطراب یا افسردگی طراحی شدند، از درمان‌های روان‌شناختی که برای بهبود دیگر نشانه‌های یا انطباق کلی طراحی شده بودند، موثرتر بودند. پیشنهادهایی از تجزیه‌وتحلیل‌های زیرگروه وجود داشت که نشان می‌داد نوع مداخله (Chi² = ۱۴,۷۵؛ df = ۵ (P = ۰.۰۱)؛ I² = %۶۶.۱)، شدت افسردگی (Chi² = ۲۳.۲۹؛ df = ۴ (P = ۰.۰۰۰۱)؛ I² = %۸۲.۸) و نوع وضعیت جسمانی طولانی‌مدت (Chi² = ۱۰.۵۵؛ df = ۴ (P = ۰.۰۳)؛ I² = ۶۲.۱%) ممکن است بر اثر کلی درمان موثر باشند.شواهد کمّی (گزارش شده) اما نه شواهد کیفی، وجود داشتند که مقبولیت درمان‌های انتخاب شده روان‌شناختی را برای اضطراب و افسردگی تایید می‌کردند. شواهدی با کیفیت پائین وجود داشت که نشان می‌داد درمان‌های روان‌شناختی نسبت به شرایط کنترل در بهبود کیفیت زندگی (SMD: ۱.۱۳؛ CI؛ ۰.۴۴ تا ۱.۸۲؛ I۲ = ۸۹%) و نشانه‌های وضعیت جسمانی طولانی‌مدت (SMD: ‐۰,۳۴؛ CI؛ ۰.۶‐ تا ۰.۰۶‐؛ I۲ = ۷۰%) اثربخش‌تر هستند، اما فقط در کوتاه‌‐مدت. شواهد کافی با کیفیت پائین برای تعیین این‌که درمان‌های روان‌شناختی نسبت به وضعیت‌های کنترل در بهبود عملکرد هم در کوتاه‌‐مدت و هم در طولانی‌مدت موثرتر هستند یا خیر، وجود نداشت. هیچ کارآزمایی از درمان‌ها برای رسیدگی به اضطراب مربوط به سلامت شناسایی نشد و فقط دو کارآزمایی عوارض جانبی را گزارش کردند؛ این موارد با درمان‌های روان‌شناختی نامرتبط بود. به طور کلی، شواهد کیفیت پائین تا متوسط داشتند، نتایج ناهمگون بودند و فقط یک کارآزمایی پروتکل در دسترس داشت.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
تعداد محدودی از کارآزمایی‌ها با کیفیت متغیر برای ارزیابی این که درمان‌های روان‌شناختی برای درمان اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان با شرایط فیزیکی طولانی‌مدت موثر هستند یا خیر، انجام شده است. طبق شواهد موجود، درمان‌هایی که به‌طور خاص برای درمان اضطراب یا افسردگی طراحی شده‌اند (به خصوص آنهایی که براساس اصول درمان رفتار شناختی (cognitive behaviour therapy; CBT) هستند) ممکن است در کودکان و نوجوانانی که در سطوح خفیف تا متوسط نشانه‌های این اختلالات، حداقل در کوتاه‌‐مدت، هستند، موثر باشند. روش‌های درمانی ویژه‌ای به خصوص برای درمان اضطراب مربوط به سلامت در این گروه سنی وجود دارد.
خلاصه به زبان ساده

درمان‌های روان‌شناختی برای اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط جسمی طولانی‌مدت

چرا این مطالعه مروری مهم است؟

بیش از یک مورد در هر ده کودک و نوجوان، مبتلا به شرایط جسمانی طولانی‌مدت مانند آسم، دیابت و سرطان هستند. آنها بیشتر احتمال دارد دچار مشکلات روان‌شناختی مانند اضطراب یا افسردگی ‌شوند. درمان زودهنگام این مشکلات می‌تواند از بروز مشکلات زندگی خانوادگی، مدرسه و مشکلات سلامت روان در آینده پیشگیری کند. هم اکنون مشخص نیست که درمان‌های روان‌شناختی (درمان گفتاری) که برای کودکان و نوجوانان بدون مسائل پزشکی طراحی شده‌اند، برای استفاده در این جمعیت مناسب هستند یا خیر.

چه کسانی به این مرور علاقه‌مند خواهند بود؟

این مرور، مورد توجه ارائه دهندگان مراقبت سلامت پزشکی و روانی، کاربران خدمات و ماموران خدمات قرار خواهد گرفت.

این مرور قصد دارد به چه سوالاتی پاسخ دهد؟

این مرور به پرسش‌های زیر پاسخ می‌دهد: ۱) آیا درمان‌های روان‌شناختی بهتر از یک سری روش‌های درمانی دیگر در کاهش نشانه‌های اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان با شرایط جسمانی طولانی‌مدت هستند؟ و ۲) آیا درمان‌های روان‌شناختی برای این جمعیت قابل پذیرش هستند؟

‌چه مطالعاتی وارد این مرور شدند؟

ما تعدادی از بانک‌های اطلاعاتی را برای یافتن همه کارآزمایی‌های با کیفیت بالا از درمان‌های روان‌شناختی برای اضطراب یا افسردگی در کودکان و نوجوانان ۱۸ سال یا کم‌تر مبتلا به شرایط جسمانی طولانی‌مدت و نشانه‌های اضطراب یا افسردگی جست‌وجو کردیم که از سال ۱۹۷۰ تا سپتامبر ۲۰۱۸ منتشر شده بودند. بیست‌ونه مطالعه را با مجموع ۱۳۴۹ نفر در این مرور وارد کرده و کیفیت کلی مطالعات را در سطح «پائین تا متوسط» رتبه‌بندی کردیم.

شواهد حاصل از این مرور به ما چه می‌گوید؟

تعداد اندکی از درمان‌های روان‌شناختی در کودکان و نوجوانان با شرایط جسمانی طولانی‌مدت مورد پژوهش قرار گرفته‌اند. بیش‌تر آنها برای استفاده با کودکان و نوجوانانی توسعه‌ یافته که شرایط جسمی طولانی‌مدت ندارند. برخی از این روش‌ها مخصوصا مواردی که بر اساس اصول درمان رفتار شناختی (cognitive behaviour therapy; CBT) هستند و درمان‌هایی که به‌طور خاص برای درمان افسردگی یا اضطراب طراحی شده‌اند که در کاهش نشانه‌های خفیف این شرایط در کوتاه‌‐مدت موثر هستند. شواهد محدودی مبنی بر قابل قبول بودن این درمان‌ها برای جوانان و اینکه آنها می‌توانند کیفیت زندگی و نشانه‌های شرایط جسمانی طولانی‌مدت را بهبود ببخشند یا خیر، وجود دارد. در حال حاضر فقدان درمان‌ها برای پرداختن به اضطراب مربوط به سلامت در این جمعیت وجود دارد.

در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟

پژوهش‌های بیش‌تری باید انجام شود تا درمان‌های روان‌شناختی موثرتر برای درمان اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا شرایط جسمانی طولانی‌مدت توسعه یابند.


Hiran Thabrew، Karolina Stasiak، Sarah E Hetrick، Stephen Wong، Jessica H Huss، Sally N Merry،
دوره ۲۰۱۸، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

پیشینه
شرایط جسمانی طولانی‌مدت ۱۰% تا ۱۲% از کودکان و نوجوانان را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می‌دهد؛ این افراد در معرض خطر بیشتر توسعه مشکلات روانی، به خصوص اضطراب و افسردگی هستند. دسترسی به درمان رو‐در‐رو برای چنین مشکلاتی اغلب محدود است و مداخلات در دسترس معمولا با این جمعیت تست نشده‌اند. با بهبود فن‌آوری، مداخلات الکترونیکی سلامت (که از طریق ابزارهای دیجیتال، مانند کامپیوترها و تلفن‌های هوشمند ارائه می‌شوند و از برنامه‌های ساده مبتنی بر متن تا برنامه‌های چند‐رسانه‌ای و تعاملی، بازی‌های جدی، واقعیت مجازی و برنامه‌های بیوفیدبک متغیر هستند) یک راه‌حل بالقوه را برای رسیدگی به نیازهای روان‌شناختی این گروه از جوانان ارائه می‌کنند.
اهداف
ارزیابی اثربخشی مداخلات الکترونیک سلامت در مقایسه با توجهات دارونما (placebo)، درمان روان‌شناختی دارونما، درمان به صورت معمول، کنترل‌های لیست انتظار، یا درمان‌های غیر‐روان‌شناختی برای درمان اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط جسمانی طولانی‌مدت.
روش های جستجو
ما پایگاه ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده گروه اختلالات شایع روانی در کاکرین (CCMDCTR تا می ۲۰۱۶)، پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL)؛ (شماره ۸، ۲۰۱۷)؛ Web of Science (از ۱۹۰۰ تا ۱۸ آگوست ۲۰۱۶، به‌روز شده در ۳۱ آگوست ۲۰۱۷)؛ Ovid MEDLINE؛ Embase؛ PsycINFO (جست‌وجوی متقاطع از ۲۰۱۶ تا ۱۸ آگوست ۲۰۱۷) را جست‌وجو کردیم. مجموعه مقالات کنفرانس مرتبط، فهرست منابع مقالات وارد شده و منابع علمی خاکستری را تا می ۲۰۱۶ جست‌وجو کردیم. هم‌چنین پایگاه‌های بین‌المللی ثبت کارآزمایی‌ها را برای یافتن کارآزمایی‌های منتشر نشده یا در حال انجام جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، کارآزمایی‌های خوشه‌ای‐تصادفی‌سازی شده و کارآزمایی‌های متقاطع را از مداخلات الکترونیکی سلامت برای درمان هر نوعی از شرایط فیزیکی طولانی‌مدت در کودکان و نوجوانان (بین سنین صفر تا ۱۸ سال) وارد کردیم که تغییرات را در نشانه‌ها یا تشخیص‌های اضطراب، افسردگی، یا افسردگی زیر آستانه اندازه‌گیری کرده بودند. شرایط فیزیکی طولانی‌مدت را به صورت مواردی که بیش از سه ماه طول کشیده بودند، تعریف کردیم. نشانه‌های اضطراب و افسردگی را با استفاده از مقیاس‌های درجه‌بندی اعتبارسنجی شده و ارائه شده توسط بیمار یا پزشک براساس DSM III؛ IV DSM یا DSM ۵ (American Psychological Association ۲۰۱۳) یا معیارهای ICD ۹ یا ICD ۱۰ (World Health Organization ۱۹۹۲) ارزیابی کردیم. اختلالات افسردگی و اضطراب رسمی با استفاده از مصاحبه‌های بالینی ساختار یافته تشخیص داده شدند. توجهات دارونما (placebo)، درمان به صورت معمول، کنترل‌های لیست انتظار یا روان‌شناختی دارونما و دیگر درمان‌های غیر‐روان‌شناختی مقایسه کننده‌های واجد شرایط بودند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم عناوین، چکیده مقالات و مقالات متن کامل را مرور کردند؛ اختلافات از طریق بحث یا به وسیله نویسنده سوم مرور حل شدند. در صورت موجود بودن، نسبت شانس (OR) را برای مقایسه داده‌های دو‐حالتی و تفاوت‌های میانگین استاندارد شده (SMD) را برای تجزیه‌وتحلیل داده‌های پیوسته، هر دو با ۹۵% فواصل اطمینان (CI) استفاده کردیم. زمانی که درمان‌ها، شرکت‌کنندگان و پرسش اصلی بالینی به اندازه کافی مشابه بودند، متاآنالیز انجام دادیم. در غیر این صورت، تجزیه‌وتحلیل را به صورت روایت‌گونه (narrative) انجام دادیم.
نتایج اصلی

پنج کارآزمایی را از سه مداخله (Breathe Easier Online، Web‐MAP و درمان شناختی رفتاری (cognitive behavioural therapy; CBT) چند‐منظوره) وارد کردیم که شامل ۴۶۳ شرکت‌کننده ۱۰ تا ۱۸ سال بودند. هر کارآزمایی در حداقل یک متاآنالیز مشارکت داشت. کارآزمایی‌ها شامل کودکان و نوجوانان با شرایط فیزیکی طولانی‌مدت مانند سردرد مزمن (میگرن، سردرد تنشی، و غیره)، شرایط درد مزمن (دردهای عضلانی‌اسکلتی و غیره)، بیماری‌های مزمن تنفسی (آسم، فیبروز سیستیک و غیره) و نشانه‌های اضطراب یا افسردگی بودند. شرکت‌کنندگان از جامعه و کلینیک‌های بیمارستانی در کشورهای با سطح درآمد بالا وارد شدند.

برای پیامد اولیه تغییر در نشانه‌های افسردگی در برابر کنترل، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشت که نمی‌توانستند تعیین کنند مداخلات الکترونیکی سلامت به وضوح از هر مقایسه کننده دیگری بهتر بودند یا خیر (SMD: ‐۰,۰۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۵‐ تا ۰.۲۳؛ پنج RCT؛ ۴۴۱ شرکت‌کننده). برای پیامد اولیه تغییر در نشانه‌های اضطراب در برابر هر مقایسه کننده دیگری، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشت که نمی‌توانستند تعیین کنند مداخلات الکترونیکی سلامت به وضوح از هر مقایسه کننده دیگری بهتر بودند یا خیر (SMD: ‐۰.۰۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۹‐ تا ۰.۱۴؛ دو RCT؛ ۳۲۴ شرکت‌کننده). برای پیامد اولیه مقبولیت درمان، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشت که نشان می‌داد مقبولیت مداخلات الکترونیکی سلامت از هر مقایسه کننده دیگری کم‌تر بود (SMD: ۰.۴۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۳ تا ۰.۶۹؛ دو RCT؛ ۳۰۴ شرکت‌کننده).

برای پیامد ثانویه کیفیت زندگی، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشتند که نمی‌توانستند تعیین کنند مداخلات الکترونیکی سلامت به وضوح از هر مقایسه کننده دیگری بهتر بودند یا خیر (SMD: ‐۰,۸۳؛ ۹۵% CI؛ ۱.۵۳‐ تا ۰.۱۲‐؛ یک RCT؛ ۳۴ شرکت‌کننده). برای پیامد ثانویه عملکرد، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشتند که نمی‌توانستند تعیین کنند مداخلات الکترونیکی سلامت به وضوح از هر مقایسه کننده دیگری بهتر بودند یا خیر (SMD: ‐۰.۰۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۳‐ تا ۰.۱۸؛ سه RCT؛ ۳۶۸ شرکت‌کننده). برای پیامد ثانویه وضعیت شرایط جسمانی طولانی‌مدت، شواهدی با کیفیت بسیار پائین وجود داشتند که نمی‌توانستند تعیین کنند مداخلات الکترونیکی سلامت به وضوح از هر مقایسه کننده دیگری بهتر بودند یا خیر (SMD: ۰.۰۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۲‐ تا ۰.۲۴؛ پنج RCT؛ ۴۶۳ شرکت‌کننده).

خطر سوگیری (bias) انتخاب در اغلب کارآزمایی‌ها پائین در نظر گرفته شد. با این حال، خطر سوگیری به دلیل کورسازی ناکافی شرکت‌کنندگان یا ارزیاب‌های پیامد در تمام کارآزمایی‌ها، نامشخص یا بالا در نظر گرفته شد. فقط یک مطالعه پروتکل منتشر شده داشت؛ دو کارآزمایی داده‌های ناقص مربوط به پیامد داشتند. همه کارآزمایی‌ها توسط توسعه دهندگان مداخله انجام شد، که یک سوگیری امکان‌پذیر دیگر را مطرح می‌کردند. هیچ‌گونه عوارض جانبی توسط نویسندگان گزارش نشده است.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان

در حال حاضر، حوزه مداخلات الکترونیکی سلامت برای درمان اضطراب یا افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط جسمانی طولانی‌مدت محدود به پنج کارآزمایی با کیفیت پائین است. شواهد با کیفیت بسیار پائین به این معنی است که تاثیرات مداخلات الکترونیکی سلامت در این زمان، به خصوص در کودکان زیر ۱۰ سال، نامطمئن است.

اگرچه خیلی زود است که مداخلات الکترونیکی سلامت را برای این جمعیت بالینی توصیه کنیم، با توجه به تعداد رو به رشد آنها و بهبود جهانی در دسترسی به فن‌آوری، به نظر می‌رسد که زمینه برای توسعه و ارزیابی درمان‌های مبتنی بر فن‌آوری قابل قبول و اثربخش که برای نوجوانان و نوجوانان با شرایط فیزیکی طولانی‌مدت مناسب باشد، فراهم است.

خلاصه به زبان ساده

نقش مداخلات الکترونیکی سلامت برای اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط جسمانی طولانی‌مدت

چرا این مرور مهم است؟

بیش از یک مورد در ده کودک و نوجوان در سراسر جهان شرایط جسمانی طولانی‌مدت مانند آسم، دیابت و سرطان دارند. آنها بیش‌تر احتمال دارد که به مشکلات روان‌شناختی از جمله اضطراب یا افسردگی مبتلا شوند. درمان زودهنگام این مشکلات می‌تواند از مشکلات مرتبط با دوستی، زندگی خانوادگی، مدرسه و مشکلات سلامت روانی آینده پیشگیری کند. دسترسی به درمانی که به صورت مرسوم رو‐در‐رو ارائه می‌شود، می‌تواند به خاطر تعداد محدود خدمات، دشوار باشد. همان طور که فن‌آوری پیشرفت می‌کند و درمان‌ها روی کامپیوترها و تلفن‌های همراه موجود می‌شوند، مداخلات الکترونیکی سلامت (که از طریق ابزارهای دیجیتال ارائه می‌شوند و از برنامه‌های ساده مبتنی بر متن تا برنامه‌های چند‐رسانه‌ای یا تعاملی، بازی‌های جدی، واقعیت مجازی و برنامه‌های بیوفیدبک متغیر هستند) ممکن است برای درمان اضطراب و افسردگی در این کودکان و نوجوانان مفید باشد.

چه کسانی به این مرور علاقمند خواهند بود؟

این مرور مورد علاقه والدین، کودکان و نوجوانان، ارائه دهندگان مراقبت سلامت، کارکنان خدماتی و متخصصانی که مراقبت از کودکان مبتلا به شرایط جسمانی طولانی‌مدت را بر عهده دارند، خواهد بود.

هدف این مرور پاسخ به چه سوالاتی است؟

هدف این مرور پاسخ به پرسش‌های زیر است: ۱) آیا مداخلات الکترونیکی سلامت بهتر از یک محدوده انتخابی دیگر از درمان‌ها یا لیست انتظار در کاهش نشانه‌های اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط فیزیکی طولانی‌مدت هستند؟ و ۲) آیا مداخلات الکترونیکی سلامت برای این کودکان و نوجوانان قابل قبول هستند؟

‌چه مطالعاتی وارد این مرور شدند؟

ما بانک‌های اطلاعاتی مرجع را مورد جست‌وجو قرار دادیم تا همه کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده، کارآزمایی‌های خوشه‌ای‐تصادفی‌سازی شده و کارآزمایی‌های متقاطع مربوط به مداخلات الکترونیکی سلامت را برای درمان اضطراب یا افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط فیزیکی طولانی‌مدت که بین سال‌های ۱۹۷۰ و آگوست ۲۰۱۷ منتشر شدند، بیابیم. کارآزمایی‌ها باید کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده و شامل کودکان و نوجوانان با نشانه‌ها یا تشخیص رسمی اضطراب یا افسردگی بوده باشند. پنج کارآزمایی را با مجموع ۴۶۳ فرد جوان، در این مرور وارد کردیم.

شواهد این مرور به ما چه می‌گویند؟

پنج کارآزمایی را از سه مداخله الکترونیکی سلامت (Breathe Easier Online، Web‐MAP و درمان شناختی رفتاری (cognitive behavioural therapy; CBT) چند‐منظوره)) وارد کردیم که بر روی کودکان ۱۰ تا ۱۸ ساله انجام شده بودند. اگرچه برخی از این مداخلات برای کاربران قابل قبول بودند، هیچ کدام از آنها به وضوح بهتر از یک محدوده انتخابی دیگر یا لیست انتظار در کاهش نشانه‌های اضطراب یا افسردگی نبودند. کیفیت بسیار پائین شواهد به این معنی است که تاثیرات مداخلات الکترونیکی سلامت در این زمان، به خصوص در کودکان زیر ۱۰ سال، نامطمئن است. نویسندگان مرور خطر کلی سوگیری (bias) را در کارآزمایی‌ها بالا یا نامطمئن رتبه‌بندی کردند.

اتفاق بعدی چه باید باشد؟

باید پژوهش بیش‌تری انجام شود تا مداخلات الکترونیکی سلامت موثرتری برای درمان اضطراب و افسردگی در کودکان و نوجوانان مبتلا به شرایط فیزیکی طولانی‌مدت توسعه یابند.



صفحه ۱ از ۱