دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم دادههای مربوط به طراحی مطالعه، خصوصیات، معیارهای پیامد، اصلاحکنندههای بالقوه تاثیر مداخله و خطر سوگیری (bias) را استخراج کردند.
پیامد اولیه، نرخ شکست پلورودز بود. پیامدهای ثانویه عبارت بودند از عوارض جانبی، کنترل تنگی نفس گزارش شده توسط بیمار، کیفیت زندگی، هزینه، مرگو میر، بقا، طول مدت اقامت در بیمارستان و پذیرش درمان توسط بیمار بود.
ما متاآنالیزهای شبکهای دادههای پیامد اولیه و پیامدهای ثانویه را با دادههای کافی انجام دادیم. ما همچنین متاآنالیزهای جفتی (pair‐wise) دادههای مقایسه مستقیم را انجام دادیم. اگر مداخلاتی را در نظر گرفتیم که بهطور مشترک قابل تصادفیسازی نبودند، یا دادههای کافی در دسترس را پیدا نکردیم، نتایج را با سنتز روایتگونه (narrative) گزارش کردیم. برای پیامد اولیه، تجزیهوتحلیلهای حساسیت را برای کشف علل بالقوه ناهمگونی و ارزیابی عوامل پلورودز انجام دادیم که فقط از طریق لوله قفسه سینه تجویز شدند.
قطعیت شواهد را با استفاده از GRADE ارزیابی کردیم.
ما ۸۰ کارآزمایی تصادفیسازی شده (۱۸ مورد جدید)، را شامل ۵۵۰۷ شرکتکننده شناسایی کردیم. بهجز سه مورد، همه مطالعات را در معرض خطر بالا یا نامشخص سوگیری برای حداقل یک حوزه یافتیم. با توجه به ماهیت مداخلات، بیشتر مطالعات غیر‐کورسازی شده بودند.
میزان شکست پلورودز
ما ۵۵ مطالعه را از ۲۱ مداخله در متاآنالیز شبکهای اولیه وارد کردیم. میزان و رتبه اثربخشی هر مداخله را تخمین زدیم. ماده آبکی تالک (talc slurry) (رتبه ۶؛ ۹۵% فاصله معتبر (Cr‐I): ۳ تا ۱۰) یک عامل موثر پلورودز (قطعیت متوسط برای مقایسه با دارونما (placebo)) بوده و ممکن است کمتر منجر به ناکارآمدیهای پلورودز نسبت به بلئومایسین و داکسیسایکلین شود (بلئومایسین در مقابل ماده آبکی تالک: نسبت شانس (OR): ۲,۲۴؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۱.۱۰ تا ۴.۶۸؛ قطعیت پائین؛ رتبه ۱۱؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۷ تا ۱۵؛ داکسیسایکلین در مقابل ماده آبکی تالک: OR: ۲.۵۱؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۸۱ تا ۸.۴۰؛ قطعیت پائین؛ رتبه ۱۲؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۵ تا ۱۸).
شواهد کمی در مورد تفاوت بین میزان شکست پلورودز با پودراژ تالک (talc poudrage) و با ماده آبکی تالک وجود دارد (OR: ۰,۵۰؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۲۱ تا ۱.۰۲؛ قطعیت متوسط). هنگام محدود کردن تجزیهوتحلیل به مطالعاتی که در معرض خطر پائین سوگیری بودند (که به صورت خطر بالای سوگیری در حداکثر یک حوزه تعریف شد) شواهد برای هر تفاوت دیگری بیشتر کاهش یافت (شکست پلورودز با پودراژ تالک در مقابل با شکست پلورودز با ماده آبکی تالک: OR: ۰.۷۸؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۱۶ تا ۲.۰۸).
IPCها بدون درناژ روزانه احتمالا در بهدست آوردن یک پلورودز قطعی (قطع تخلیه مایع پلورال که خارج کردن IPC را تسهیل میکند) نسبت به ماده آبکی تالک کمتر موثر هستند (OR: ۷,۶۰؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۲.۹۶ تا ۲۰.۴۷؛ رتبه = ۱۸/۲۱؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۱۳ تا ۲۱؛ قطعیت متوسط). درناژ روزانه IPC یا تزریق ماده آبکی تالک از طریق IPC احتمالا باعث کاهش میزان شکست پلورودز میشود.
عوارض جانبی
عوارض جانبی بهطور متناقضی گزارش شدند. برای بررسی خطر تب و درد ناشی از پروسیجر، متاآنالیزهای شبکهای را انجام دادیم.
شواهد برای خطر ابتلا به تب از قطعیت پائینی برخوردار بودند، اما نشان دادند که ممکن است تفاوتی اندک یا عدم تفاوت بین مداخلات نسبت به ماده آبکی تالک وجود داشته باشد (پودراژ تالک: OR: ۰,۸۹؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۱۱ تا ۶.۶۷؛ بلئومایسین: OR: ۲.۳۳؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۴۵ تا ۱۲.۵۰؛ IPCها: OR: ۰.۴۱؛ ۹۵% Cr‐I؛ ۰.۰۰ تا ۵۰.۰۰؛ داکسیسایکلین: OR: ۰.۸۵؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۰۵ تا ۱۴.۲۹).
شواهد همچنین نشان دادند که ممکن است تفاوتی اندک یا عدم تفاوت بین مداخلات در خطر بروز درد ناشی از پروسیجر، نسبت به ماده آبکی تالک وجود داشته باشد (پودراژ تالک: OR: ۱,۲۶؛ ۹۵% Cr‐I؛ ۰.۴۵ تا ۶.۰۴؛ قطعیت بسیار پائین؛ بلئومایسین: OR: ۲.۸۵؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۷۸ تا ۱۱.۵۳؛ قطعیت پائین؛ IPCها: OR: ۱.۳۰؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۲۹ تا ۵.۸۷؛ قطعیت پائین؛ داکسیسایکلین: OR: ۳.۳۵؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۶۴ تا ۱۹.۷۲؛ قطعیت پائین).
کنترل تنگی تنفس گزارش شده توسط بیمار
متاآنالیز جفتی نشان میدهد که احتمالا هیچ تفاوتی در کنترل تنگی تنفس با پودراژ تالک، نسبت به ماده آبکی تالک ((تفاوت میانگین (MD): ۴,۰۰ میلیمتر؛ ۹۵% CI؛ ۶.۲۶‐ تا ۱۴.۲۶) در مقیاس آنالوگ بصری ۱۰۰ میلیمتری برای تنگی نفس؛ مطالعات = ۱؛ شرکتکنندگان = ۱۸۴؛ قطعیت متوسط) و IPCهای بدون درناژ روزانه (MD؛ ۶.۱۲‐ میلیمتر؛ ۹۵% CI؛ ۱۶.۳۲‐ تا ۴.۰۸؛ مطالعات = ۲؛ شرکتکنندگان = ۱۶۰؛ قطعیت پائین) وجود ندارد.
مورتالیتی کلی
در مقایسه با ماده آبکی تالک، ممکن است تفاوتی اندک یا عدم تفاوت بین مداخلات وجود داشته باشد (بلئومایسین و IPC بدون درناژ روزانه؛ قطعیت پائین) اما شواهد برای پودراژ تالک و داکسیسایکلین نامشخص است.
پذیرش درمان توسط بیمار
متاآنالیز جفتی نشان داد که IPCها احتمالا منجر به کاهش خطر نیاز به تکرار مداخله تهاجمی پلورال (OR: ۰,۲۵؛ ۹۵% Cr‐l؛ ۰.۱۳ تا ۰.۴۸؛ قطعیت متوسط) نسبت به استفاده از ماده آبکی تالک میشوند. شاید تفاوت اندکی در خطر تکرار مداخله تهاجمی پلورال با پودر تالک نسبت به ماده آبکی تالک وجود داشته باشد (OR: ۰.۹۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۵۹ تا ۱.۵۶؛ قطعیت متوسط).
براساس شواهد موجود، استفاده از پودر تالک و ماده آبکی تالک روشهای موثری برای دستیابی به پلورودز هستند، با میزان شکست کمتری نسبت به تعداد دیگری از مداخلات که بهطور شایع مورد استفاده قرار گرفتند.
IPCها یک رویکرد جایگزین را ارائه میدهند؛ در حالیکه با میزان کمتری از پلورودز قطعی همراه هستند، احتمالا میتوانند کنترل قابلمقایسهای را از تنگی نفس به دست آوردند، و خطر کمتری را در نیاز به تکرار مداخله تهاجمی پلورال داشته باشند.
دسترسی مکانی، تجربه جهانی عوامل و عوارض جانبی (که ممکن است در کارآزماییهای تصادفیسازی شده شناسایی نشوند) و اولویت بیمار باید هنگام انتخاب مداخله در نظر گرفته شوند.
برای مشخص کردن نقش درمانهای مختلف با توجه به ویژگیهای بیمار، مانند وجود ریه درگیر شده، انجام تحقیقات بیشتری لازم است. توجه بیشتر به پیامدهای بیمار‐محور، از جمله تنگی نفس، کیفیت زندگی و اولویت بیمار، برای اطلاعرسانی در تصمیمگیری بالینی ضروری است. ملاحظات دقیق برای به حداقل رساندن خطر سوگیری و استانداردسازی معیارهای پیامد برای طراحی کارآزمایی بعدی ضروری است.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb