جستجو در مقالات منتشر شده


۲ نتیجه برای Elisabetta Moggia

Elisabetta Moggia، Benjamin Rouse، Constantinos Simillis، Tianjing Li، Jessica Vaughan، Brian R Davidson، Kurinchi Selvan Gurusamy،
دوره ۲۰۱۶، شماره ۰ - ( ۱۱-۱۳۹۵ )
چکیده

پیشینه
رزکسیون کبد یک جراحی بزرگ با مورتالیتی و موربیدیتی چشم‌گیر است. متخصصان روش‌های مختلفی را برای کاهش خونریزی، کاهش نیاز به ترانسفیوژن، و کاهش موربیدیتی حین رزکسیون الکتیو کبد تست کرده‌اند. این روش‌ها شامل موارد زیر است: رویکردهای مختلف (رویکرد جدید در برابر رویکرد قدیمی)، استفاده از اهدای خون اتولوگ (autologous)، مداخلات قلبی‌ریوی مثل هیپوونتیلاسیون (hypoventilation)، فشار پائین ورید مرکزی، روش‌های مختلف قطع پارانشیم (parenchymal transection)، روش‌های مختلف مدیریت سطح raw کبد، روش‌های مختلف انسداد عروقی، و مداخلات مختلف دارویی. یک جراح فقط از یکی از روش‌های این هفت طبقه‌بندی‌ها استفاده می‌کند. بهترین روش برای کاهش خونریزی و نیاز به ترانسفیوژن در افرادی که برای رزکسیون کبد عمل می‌شوند، مشخص نیست.
اهداف

بررسی تاثیرات مداخلات مختلف برای کاهش خونریزی و نیاز به ترانسفیوژن خون حین رزکسیون الکتیو کبد.

روش های جستجو
برای این مرور، پایگاه ثبت مرکزی کارآزمایی‌های کنترل‌ شده کاکرین (CENTRAL)؛ MEDLINE؛ Embase؛ و Science Citation Index Expanded را تا سپتامبر ۲۰۱۵ به جهت شناسایی کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده جست‌وجو کردیم. هم‌چنین، پایگاه‌های ثبت کارآزمایی را جست‌وجو و فهرست منابع کارآزمایی‌های شناسایی شده را به صورت دستی جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
فقط کارآزمایی‌های بالینی تصادفی‌سازی شده‌ای (بدون توجه به وضعیت زبان، کورسازی، یا انتشار) را وارد مرور کردیم که روش‌های مختلف کاهش خونریزی و نیاز به ترانسفیوژن خون را در افراد تحت رزکسیون کبدی مقایسه می‌کردند.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم، کارآزمایی‌ها را شناسایی و داده‌ها را گردآوری کردند. خطر سوگیری (bias) را با استفاده از حیطه‌های کاکرین بررسی کردیم. با استفاده از روش Markov chain Carlo در WinBUGS ۱,۴، به دنبال دستورالعمل‌های موسسه ملی سلامت و تعالی مراقبت (National Institute for Health and Care Excellence; NICE) برای اسناد راهبردی واحد حمایتی تصمیمِ بهتر، یک متاآنالیز شبکه‌ای بیزی (Bayesian) انجام دادیم. نسبت شانس (OR) را با ۹۵% بازه‌های قابل قبول (CrI) برای پیامدهای دو‐حالتی، تفاوت میانگین (MD) را با ۹۵% CrI) برای پیامدهای پیوسته، و نسبت میزان را با ۹۵% CrI برای پیامدهای شمارشی (count outcome)، با استفاده از یک مدل اثر‐ثابت یا مدل اثرات‐تصادفی بر اساس مدل مناسب (model‐fit) محاسبه کردیم. کیفیت شواهد را با سیستم درجه‌‏بندی توصیه‏، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE) بررسی کردیم.
نتایج اصلی
۶۷ کارآزمایی بالینی تصادفی‌سازی شده را با مجموع ۶۱۹۷ شرکت‌کننده شناسایی کردیم. همه کارآزمایی‌ها خطر سوگیری بالایی داشتند. از مجموع ۵۷۷۱ شرکت‌کننده از ۶۴ کارآزمایی که داده‌هایی را برای یک یا چند پیامد مورد نظر ارائه کرده بودند، وارد این مرور شدند. هیچ شواهدی حاکی از تفاوت در اکثر مقایسه‌ها وجود نداشت، و اگر وجود داشت، در کارآزمایی‌های کوچک با حجم نمونه کم بود. فقط شواهدی را که در بیش از یک کارآزمایی بود، خلاصه کردیم. از میان پیامدهای اولیه، تنها موردی که شواهدی مبنی بر تفاوت از بیش از یک کارآزمایی تحت مقایسه زوجی داشت، در تعداد عوارض جانبی (عوارض) بود که با سیلر تشریح رادیوفرکوئنسی بیشتر از روش گیره‐خراش بود (نسبت میزان: ۱,۸۵، ۹۵% CrI؛ ۱.۰۷ تا ۳.۲۶؛ ۲۵۰ شرکت‌کننده؛ ۳ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). میان پیامدهای ثانویه، تفاوت‌هایی که از بیش از یک کارآزمایی با مقایسه زوجی پیدا کردیم، فقط به صورت زیر بودند: (نسبت) ترانسفیوژن خون در گروه با فشار پائین ورید مرکزی نسبت به گروه رقیق‌سازی (haemodilution) نورموولمیک حاد به علاوه فشار پائین ورید مرکزی بالاتر بود (OR: ۳.۱۹؛ ۹۵% CrI؛ ۱.۵۶ تا ۶.۹۵؛ ۲۰۸ شرکت‌کننده؛ ۲ مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین)؛ میزان ترانسفیوژن خون (گلبول قرمز) در گروه سیلانت فیبرینی (fibrin sealant group) نسبت به گروه کنترل پائین‌تر بود (MD: ‐۰.۵۳ واحد؛ ۹۵% CrI؛ ۱.۰۰‐ تا ۰.۰۷‐؛ ۱۲۲ شرکت‌کننده؛ ۲ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ میزان ترانسفیوژن خون (پلاسمای منجمد تازه) در گروه سلولز اکسید شده نسبت به گروه سیلانت فیبرینی بیشتر بود (MD: ۰.۵۳ واحد؛ ۹۵% CrI؛ ۰.۳۶ تا ۰.۷۱؛ ۸۰ شرکت‌کننده؛ ۲ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)؛ از دست دادن خون (MD: ‐۰.۳۴ لیتر؛ ۹۵% CrI؛ ۰.۴۶‐ تا ۰.۲۲‐؛ ۲۳۷ شرکت‌کننده؛ ۴ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، مدت کل بستری (MD: ‐۲.۴۲ روز؛ ۹۵% CrI؛ ۳.۹۱‐ تا ۰.۹۴‐؛ ۱۹۷ شرکت‌کننده؛ ۳ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، و مدت جراحی (MD: ‐۱۵.۳۲ دقیقه؛ ۹۵% CrI؛ ۲۹.۰۳‐ تا ۱.۶۹‐؛ ۱۹۲ شرکت‌کننده؛ ۴ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین) با فشار پائین ورید مرکزی نسبت به کنترل پائین‌تر بود. برای مقایسه‌های دیگر، شواهد حاکی از تفاوت یا بر اساس کارآزمایی‌های کوچک واحد بود یا هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت‌ها وجود نداشت. هیچ کدام از کارآزمایی‌ها کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یا زمان لازم برای بازگشت به کار را گزارش نکردند.
نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
کمبود داده به این معنی است که نمی‌توانیم فرضیات گذری و ناسازگاری را برای اکثر تجزیه‌وتحلیل‌ها بررسی کنیم. وقتی مقایسه‌های مستقیم و غیر‐مستقیم وجود داشت، متاآنالیز شبکه‌ای، تخمین‌های اثرگذاری بیشتری را برای مقایسه‌ها، زمانی که مقایسه‌های مستقیم وجود نداشت، به وجود می‌آورد. اما، کمبود داده، اطمینان به نتایج متاآنالیز شبکه‌ای را کاهش می‌دهد. شواهد با کیفیت پائین نشان می‌دهند که بر کبد با استفاده از سیلر قطع کننده رادیوفرکوئنسی ممکن است نسبت به روش گیره‐خراش با عوارض جانبی بیشتری همراه باشد. هم‌چنین شواهد با کیفیت پائین نشان می‌دهد که نسبت افرادی که به ترانسفیوژن خون نیاز پیدا می‌کنند، با فشار پائین ورید مرکزی نسبت به رقیق‌سازی خون نرموولمیک حاد به علاوه فشار پائین ورید مرکزی بیشتر است؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین نشان می‌دهد که میزان ترانسفیوژن خون (گلبول قرمز) در سیلانت فیبرینی نسبت به کنترل کمتر بود؛ میزان ترانسفیوژن خون (پلاسمای منجمد تازه) با گلوکز اکسید شده نسبت به سیلانت فیبرینی بیشتر بود؛ و از دست دادن خون، مدت کل بستری، و مدت عمل با فشار پائین ورید مرکزی نسبت به کنترل کمتر بود. هیچ شواهدی وجود ندارد که نشان دهد استفاده از وسایل مخصوص برای رزکسیون کبد در کاهش مورتالیتی، موربیدیتی، یا نیاز به ترانسفیوژن خون مفید است (شواهد با کیفیت بسیار پائین). سیلر قطع کننده رادیوفرکوئنسی نباید خارج از کارآزمایی‌های بالینی انجام شود، زیرا شواهد با کیفیت پائینی برای افزایش ضرر بدون شواهدی از مزایا وجود دارد. به علاوه، باید توجه داشت که حجم نمونه کوچک و بازه‌های قابل قبول گسترده بود، و نمی‌توان مزیت یا ضرر قابل توجه یک روش خاص رزکسیون کبد را منتفی دانست.
خلاصه به زبان ساده

روش‌های جراحی برای کاهش خونریزی حین رزکسیون کبد

پیشینه

بسیاری از موارد رشد سرطانی و غیر‐سرطانی که در کبد ایجاد می‌شود، با برداشتن بخشی از کبد (رزکسیون کبد) درمان می‌شود، این روش یک جراحی ماژور پُر‐خطر برای ابتلا به عوارضی شامل خونریزی حین باز کردن بافت کبدی است. متخصصان روش‌های بسیاری را برای کاهش خونریزی حین عمل رزکسیون کبد تست کرده‌اند. این روش‌ها شامل موارد زیر است: کاهش فشار در وریدهای کبد (فشار پائین ورید مرکزی)، کاهش میزان هوایی که به ریه‌ها وارد و خارج می‌شود (هیپوونتیلاسیون (hypoventilation)) با هدف کاهش فشار ورید مرکزی، روش‌های مختلف رزکسیون کبد، برای مثال، بدون نیاز به وسیله خاص یا استفاده از امواج اولتراسوند یا فرکانس بالا (رادیوفرکوئنسی)، استفاده از چسب برای کاهش خونریزی از سطح رزکسیون، انسداد منبع خونرسانی به کبد حین جراحی، فرایندی به نام انسداد عروق که می‌تواند به صورت ممتد یا متناوب انجام شود. به علاوه، درمان‌های طبی که لخته‌های خونی را تسهیل می‌کند، می‌تواند خونریزی را کاهش دهد. معمولا یک جراح از یک یا چند روش برای کاهش خونریزی حین جراحی کبد استفاده می‌کند. بهترین روش شناسایی نشده است. با جست‌وجوی منابع علمی شامل مطالعات مناسب که تا سپتامبر ۲۰۱۵ گزارش شده بودند، به دنبال شناسایی بهترین روش کاهش خونریزی حین جراحی کبد به جست‌وجو پرداختیم. از روش‌های آماری مخصوص، یعنی متاآنالیزهای شبکه‌ای، برای مقایسه درمان‌های مختلف باهم در مقایسه با روش مرسوم مقایسه دو درمان کاکرین در یک زمان، استفاده کردیم، زیرا که راهکارهای درمانی مختلفی وجود دارد.

ویژگی‌های مطالعه

۶۷ کارآزمایی بالینی تصادفی‌سازی شده با مجموع ۶۱۹۷ شرکت‌کننده که مناسب معیارهای ورود ما بودند، گردآوری کردیم. اما، توانستیم فقط ۵۷۷۱ شرکت‌کننده را از ۶۴ کارآزمایی انتخاب کنیم، به دلیل اینکه پژوهشگران یا باقی شرکت‌کنندگان را در تجزیه‌وتحلیل وارد نکرده یا اینکه پیامدهای مورد نظر را گزارش نکرده بودند.

منابع تامین مالی مطالعات: ۲۴ کارآزمایی (۳۵,۸%) توسط بخش‌هایی تامین اعتبار شدند، که هیچ منفعت اقتصادی در صورت کسب نتیجه مثبت نداشتند. کارآزمایی‌های باقی‌مانده از هر یک از طرف‌هایی که از نتایج مطالعه سود مالی می‌بردند، بودجه دریافت کردند یا بودجه را گزارش نکردند.

کیفیت شواهد

همه کارآزمایی‌ها خطر سوگیری (bias) بالایی داشتند، یعنی اینکه پژوهشگران ممکن است مزایا را بیش از حد تخمین زده باشند یا اینکه ضررهای یک روش را به دلیل روشی که مطالعه در آن انجام می‌شود، کمتر از حد واقعی آن تخمین بزنند. بسیاری از کارآزمایی‌ها شرکت‌کنندگان کمی داشتند، به این دلیل، احتمال اشتباه زیاد بوده است. کیفیت کلی شواهد، در سطح پائین یا بسیار پائین بود.

نتایج کلیدی

هیچ شواهدی حاکی از تفاوت در اکثر مقایسه‌ها وجود نداشت، و اگر وجود داشت، در کارآزمایی‌های کوچک با حجم نمونه کم بود. چنین شواهدی نامعتبر هستند. بنابراین، فقط به شواهدی اشاره می‌کنیم که در بیش از یک کارآزمایی وجود داشت. از پیامدهای اولیه، تنها موردی که شواهدی از تفاوت وجود داشت، در تعداد عوارض جانبی بود که با سیلر تشریح رادیوفرکوئنسی بیشتر از روش گیره‐خراش بود. از پیامدهای ثانویه، شواهد مربوط به تفاوت فقط در موارد زیر وجود داشت:

ترانسفیوژن خون (درصد): ترانسفیوژن در گروه فشار پائین ورید مرکزی نسبت به رقیق‌سازی خون نرموولمیک حاد (رقیق کردن خون با دادن مایعات حین جراحی) به علاوه فشار پائین ورید مرکزی بیشتر بود.

میزان ترانسفیوژن خون: میزان ترانسفیوژن در گروه سیلانت فیبرینی (نوعی چسب که روی سطح کبد مالیده می‌شود) نسبت به گروه کنترل کمتر بود.

ترانسفیوژن خون (پلاسمای منجمد تازه ‐ جزئی از خون): میزان تزریق پلاسمای منجمد تازه در گروه سلولز اکسید شده (نوع دیگری از چسب که روی سطح برش خورده کبد مالیده می‌شود) نسبت به گروه سیلانت فیبرینی بیشتر بود.

از دست دادن خون، مدت بستری در بیمارستان، و مدت عمل: از دست دادن خون، مدت بستری در بیمارستان، و مدت عمل در گروه فشار پائین ورید مرکزی نسبت به کنترل کمتر بود.

برای مقایسه‌های دیگر، شواهد حاکی از تفاوت یا بر اساس کارآزمایی‌های کوچک واحد بود یا هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت‌ها وجود نداشت. هیچ کدام از کارآزمایی‌ها کیفیت زندگی مرتبط با سلامت یا زمان لازم برای بازگشت به کار را گزارش نکردند. هیچ شواهدی برای پشتیبانی از اینکه استفاده از وسایل مخصوص برای رزکسیون کبد مزیتی دارند یا خیر، وجود ندارد.


Elisabetta Moggia، Rahul Koti، Ajay P Belgaumkar، Federico Fazio، Stephen P Pereira، Brian R Davidson، Kurinchi Selvan Gurusamy،
دوره ۲۰۱۷، شماره ۰ - ( ۱۰-۱۳۹۶ )
چکیده

پیشینه
در افراد مبتلا به پانکراتیت حاد (acute pancreatitis)، مشخص نیست که نقش درمان طبی به عنوان مکمل مراقبت‌های حمایتی مانند تعادل مایعات و الکترولیت‌ها و حمایت از ارگان در افراد مبتلا به نارسایی ارگان چیست.
اهداف
ارزیابی تاثیرات مداخلات مختلف دارویی در افراد مبتلا به پانکراتیت حاد.
روش های جستجو
برای شناسایی کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs)، پایگاه مرکزی ثبت کارآزمایی‌های کنترل شده کاکرین (CENTRAL؛ ۲۰۱۶، شماره ۹)؛ MEDLINE؛ Embase؛ Science Citation Index Expanded، و پایگاه‌های ثبت کارآزمایی را تا اکتبر ۲۰۱۶ جست‌وجو کردیم. هم‌چنین منابع کارآزمایی‌های وارد شده را برای شناسایی کارآزمایی‌های بیشتر جست‌وجو کردیم.
معیارهای انتخاب
فقط RCTهایی را که در افراد مبتلا به پانکراتیت حاد انجام شدند، صرف نظر از اتیولوژی، شدت، وجود عفونت، زبان نگارش مقاله، کورسازی (blinding)، یا وضعیت انتشار، برای درج در مرور در نظر گرفتیم.
گردآوری و تحلیل داده‌ها
دو نویسنده مرور به‌طور مستقل از هم کارآزمایی‌ها را شناسایی کرده و داده‌ها را استخراج کردند. متاآنالیز شبکه را طبق برنامه‌ریزی انجام ندادیم، زیرا زمانی که اطلاعات در دسترس بود، داد‌های کافی در مورد اصلاح کننده‌های بالقوه تاثیر مداخله و تفاوت‌های نوع شرکت‌کنندگان در مقایسه‌های مختلف وجود نداشت. نسبت شانس (OR) را با ۹۵% فواصل اطمینان (CIs) برای پیامدهای دو حالتی و نسبت‌های نرخ (rate ratios) را با ۹۵% CIها برای پیامدهای عددی با استفاده از مدل اثر ثابت (fixed‐effect model) و مدل اثرات تصادفی (random‐effects model) محاسبه کردیم.
نتایج اصلی

تعداد ۸۴ RCT را با ۸۲۳۴ شرکت‌کننده وارد این مرور کردیم. شش کارآزمایی (N = ۶۵۸) هیچ یک از پیامدهای مورد نظر این مرور را گزارش نکردند. تعداد ۷۸ کارآزمایی باقیمانده، ۲۱۰ شرکت‌کننده را پس از تصادفی‌سازی حذف کردند. بنابراین، در مجموع ۷۳۶۶ شرکت‌کننده در ۷۸ کارآزمایی به بررسی یک یا چند پیامد کمک کردند. درمان‌های ارزیابی شده در این ۷۸ کارآزمایی شامل آنتی‌بیوتیک‌ها، آنتی‌اکسیدان‌ها، آپروتینین (aprotinin)، آتروپین (atropine)، کلسی‌تونین (calcitonin)، سایمتیدین (cimetidine)، EDTA (اتیل‌آنتی‌آمین تتراستاتیک اسید (ethylenediaminetetraacetic acid))، گابکسات (gabexate)، گلوکاگون (glucagon)، اینیپرول (iniprol)، لکسی‌پافانت (lexipafant)، NSAIDها (داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (non‐steroidal anti‐inflammatory))، اکترئوتاید (octreotide)، اکسی‌فنونیوم (oxyphenonium)، پروبیوتیک‌ها (probiotics)، پروتئین C فعال، سوماتواستاتین (somatostatin)، سوماتواستاتین همراه با امپرازول (omeprazole)، سوماتواستاتین همراه با یولین‌استاتین (ulinastatin)، تایموزین (thymosin)، یولین‌استاتین، و کنترل غیر فعال، بودند. جدا از مقایسه آنتی‌بیوتیک‌ها در برابر یک گروه کنترل، که شامل بخش بزرگی از شرکت‌کنندگان مبتلا به پانکراتیت نکروزان بود، مقایسه‌های باقیمانده فقط نسبت کمی را از بیماران مبتلا به این بیماری در بر گرفتند. اکثر کارآزمایی‌ها فقط شامل شرکت‌کنندگان مبتلا به پانکراتیت شدید حاد یا شامل ترکیبی از شرکت‏‌کنندگان مبتلا به پانکراتیت خفیف حاد و پانکراتیت شدید حاد (۷۵ کارآزمایی) بودند. به‌طور کلی، خطر سوگیری (bias) در کارآزمایی‌ها، به جز یکی از آنها، نامشخص یا بالا بود.

منبع تامین مالی : هفت کارآزمایی حمایت مالی دریافت نکردند یا توسط آژانس‌هایی تامین شدند که منافعی در نتایج نداشتند. شرکت‌های دارویی تقریبا یا به‌طور کامل ۲۱ کارآزمایی را از نظر مالی تامین کردند. منبع بودجه کارآزمایی‌های باقیمانده مشخص نبود.

از آنجایی که مورتالیتی کوتاه‌مدت را به عنوان مهم‌ترین پیامد در نظر گرفتیم، در قسمت چکیده فقط اطلاعات مربوط به این نتایج را با جزئیات ارائه کردیم. شصت‌ و هفت مطالعه با ۶۶۳۸ شرکت‌کننده، مورتالیتی کوتاه‌مدت را گزارش کردند. هیچ شواهدی مبنی بر تفاوت در میزان مورتالیتی کوتاه‌مدت در هیچ یک از مقایسه‌ها وجود نداشت (شواهد با کیفیت بسیار پائین). با توجه به دیگر پیامدهای اولیه، عوارض جانبی جدی (تعداد) در شرکت‌کنندگانی که لکسی‌پافان (نسبت نرخ (rate ratio): ۰,۶۷؛ ۹۵% CI؛ ۰.۴۶ تا ۰.۹۶؛ N = ۲۹۰؛ ۱ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، اکترئوتاید (نسبت نرخ (rate ratio): ۰.۷۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۰ تا ۰.۸۹؛ N = ۷۷۰؛ ۵ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین)، سوماتواستاتین به همراه امپرازول (نسبت نرخ (rate ratio): ۰.۳۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۹ تا ۰.۷۰؛ N = ۱۴۰؛ ۱ مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین)، و سوماتواستاتین به همراه یولین‌استاتین (نسبت نرخ (rate ratio): ۰.۳۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۵ تا ۰.۶۰؛ N = ۱۲۲؛ ۱ مطالعه؛ شواهد با کیفیت پائین) مصرف کردند، کمتر از گروه کنترل بود. نسبت افراد مبتلا به نارسایی ارگان در گروهی که اکترئوتاید مصرف کردند، کمتر از گروه کنترل بود (OR: ۰.۵۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۷ تا ۰.۹۷؛ N = ۴۳۰؛ ۳ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). نسبت افراد مبتلا به سپسیس در گروه لکسی‌پافان نسبت به کنترل کمتر بود (OR: ۰.۲۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۸ تا ۰.۸۳؛ N = ۲۹۰؛ ۱ مطالعه؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). هیچ شواهدی دال بر تفاوت در هر یک از مقایسه‌های باقیمانده در رابطه با این پیامدها یا دیگر پیامدهای اولیه باقیمانده (نسبت شرکت‌کنندگانی که دچار حداقل یک عارضه جانبی جدی شدند و وقوع نکروز پانکراس عفونی) وجود نداشت. هیچ یک از کارآزمایی‌ها، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را گزارش نکردند.

نتیجه‌گیری‌های نویسندگان
شواهدی با کیفیت بسیار پائین نشان می‌دهد که هیچ یک از درمان‌های دارویی مورد مطالعه موجب کاهش مورتالیتی کوتاه‌مدت در افراد مبتلا به پانکراتیت حاد نمی‌شوند. با این حال، فواصل اطمینان گسترده بوده و با افزایش یا کاهش مورتالیتی کوتاه‌مدت ناشی از مداخلات، هم‌سو و سازگار بودند. مزایای بالینی هم‌سو و سازگاری را در هیچ مداخله‌ای پیدا نکردیم. با توجه به محدودیت‌هایی که در سیستم امتیازدهی پیش‌آگهی وجود داشت و به علت اینکه ممکن است پیش از آنکه تظاهرات بالینی پانکراتیت حاد بروز کنند، نارسایی ارگان‌ها اتفاق افتاده باشند، کارآزمایی‌های آتی باید پانکراتیت‌هایی را با هر شدتی در نظر بگیرند اما قدرت مطالعه روی اندازه‌گیری تفاوت‌ها در زیر گروه افراد مبتلا به پانکراتیت شدید حاد متمرکز شود. بنا نهادن قدرت مطالعات بر مورتالیتی دشوار است. کارآزمایی‌هایی که در آینده روی شرکت‏‌کنندگان مبتلا به پانکراتیت حاد انجام می‌شوند، می‌بایست پیامدهای دیگری را هم‌چون عوارض یا کیفیت زندگی مرتبط با سلامت به عنوان پیامدهای اولیه در نظر بگیرند. در این کارآزمایی‌ها باید کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، هزینه‌ها و بازگشت به محل کار به عنوان پیامد مورد بررسی قرار گرفته و بیماران به مدت حداقل سه ماه پیگیری شوند (ترجیحا برای حداقل یک سال).
خلاصه به زبان ساده

درمان طبی در مدیریت بالینی افراد مبتلا به پانکراتیت حاد (التهاب ناگهانی پانکراس)

پیشینه

پانکراس یکی از اندام‌های شکمی (tummy) است که آنزیم‌های گوارشی (موادی که واکنش‌های شیمیایی را در بدن فعال کرده و به آنها سرعت می‌بخشند) مختلفی را به سیستم مجاری پانکراس، پیش از اینکه به روده کوچک تخلیه شوند، ترشح می‌کند. پانکراس هم‌چنین دارای جزایر لانگرهانس است که هورمون‌های متعددی را از جمله انسولین (که به تنظیم قند خون کمک می‌کند) ترشح می‌کند. پانکراتیت حاد یک بیماری تهدید کننده زندگی است که مشخصه آن التهاب ناگهانی پانکراس بوده و می‌تواند منجر به نارسایی دیگر ارگان‌های بدن مانند ریه‌ها و کلیه‌ها شود. پژوهش‌های زیادی در زمینه درمان‌های دارویی مختلف برای درمان پانکراتیت حاد وجود دارد، اما مشخص نیست که هر درمانی چه مزایایی دارد، یا در واقع درمان طبی جدا از درمان حمایتی هم سودمند است یا خیر. این مراقبت‌ها شامل هیدراته کردن بدن و درمان مراقبت‌های ویژه برای افراد مبتلا به نارسایی ارگان (برای حمایت از ارگان‌های دچار نارسایی) است. با جست‌وجوی مطالعات موجود درباره این موضوع، به دنبال حل این مساله بودیم. تمامی کارآزمایی‌های تصادفی‌سازی و کنترل شده‌ای (مطالعات بالینی که در آنها افراد به صورت تصادفی در دو یا چند گروه درمانی قرار داده می‌شوند) را در این مرور گنجاندیم که نتایج‌شان تا ۷ اکتبر ۲۰۱۶ گزارش شد.

ویژگی‌های مطالعه

تعداد ۸۴ RCT را با ۸۲۳۴ شرکت‌کننده وارد این مرور کردیم. شش کارآزمایی (۶۵۸ شرکت‌کننده) هیچ یک از پیامدهای مورد نظر این مرور را گزارش نکردند. تعداد ۷۸ کارآزمایی باقیمانده، ۲۱۰ شرکت‌کننده را پس از تصادفی‌سازی حذف کردند. بنابراین، در مجموع ۷۳۶۶ شرکت‌کننده در ۷۸ کارآزمایی به بررسی یک یا چند پیامد کمک کردند. به غیر از مقایسه‌ای که به بررسی این موضوع پرداخت که آنتی‌بیوتیک‌ها باید استفاده شوند، مقایسه‌های دیگر فقط شامل درصد کمی از افراد مبتلا به نکروز پانکراس (فرم بسیار شدید پانکراتیت، که منجر به تخریب پانکراس می‌شود) بودند. اکثر کارآزمایی‌ها فقط شامل نوع شدید پانکراتیت حاد یا شامل هر دو فرم خفیف و شدید پانکراتیت بودند.

منبع تامین مالی: هفت کارآزمایی حمایت مالی دریافت نکردند یا توسط آژانس‌هایی تامین شدند که منافعی در نتایج نداشتند. بیست‌ و یک کارآزمایی تا حدودی یا به‌طور کامل توسط شرکت‌های داروسازی تامین مالی شدند. منبع بودجه کارآزمایی‌های باقیمانده مشخص نبود.

کیفیت شواهد

کیفیت کلی شواهد برای تمام معیارها در سطح پائین بود زیرا کارآزمایی‌ها در معرض خطر نامشخص یا بالای سوگیری (یک خطای سیستماتیک یا انحراف از حقیقت که نتایج را به نفع یک درمان تحت تاثیر قرار می‌دهد) قرار داشتند، هم‌چنین با حجم نمونه کوچک بودند. در نتیجه، انجام مطالعات بیشتری در این زمینه مورد نیاز است.

نتایج کلیدی

شصت‌ و هفت مطالعه با ۶۶۳۸ شرکت‌کننده، مرگ‌و‌میرهای کوتاه‌مدت را گزارش کردند. در کل، به‌طور میانگین ۱۲% از افرادی که فقط مراقبت‌های حمایتی دریافت کردند، فوت کردند. شواهد نشان ندادند که درمان‌ها می‌توانند مرگ‌و‌میرهای کوتاه‌مدت را کاهش دهند. شواهدی وجود داشت که نشان می‌داد درمان‌های مختلف ممکن است در تعدادی از پیامدها مفید باشند؛ با این حال، این نتایج هم‌سو و سازگار نبودند و نمی‌توانیم نتیجه‌گیری کنیم که کدام درمان‌ها مفید هستند. هیچ یک از کارآزمایی‌ها، کیفیت زندگی مرتبط با سلامت را گزارش نکردند.

به عنوان نتیجه‌گیری می‌توان گفت که بر اساس شواهدی با کیفیت پائین، شواهدی وجود ندارد که نشان دهد درمان دارویی افزوده شده به مراقبت‌های حمایتی، می‌تواند موجب کاهش مرگ‌و‌میرهای کوتاه‌مدت شود. کارآزمایی‌هایی که در آینده روی شرکت‏‌کنندگان مبتلا به پانکراتیت حاد انجام می‌شوند باید کیفیت زندگی مرتبط با سلامت، هزینه‌ها، و بازگشت به محل کار را به عنوان پیامد در نظر بگیرند، و بیماران را به مدت حداقل سه ماه پیگیری کنند (ترجیحا برای حداقل یک سال).



صفحه ۱ از ۱