یازده کارآزمایی که شامل ۱۸۳۸ شرکتکننده تصادفیسازی شده بودند، معیارهای ورود مطالعه را داشتند. هفت مورد از کارآزماییها شامل ضایعات شریانی فموروپوپلیتال (femoropopliteal)، سه مورد شامل ضایعات شریانی تیبیال، و یکی شامل هر دو بود. کارآزماییها در اروپا و ایالات متحده آمریکا انجام شده بود و همگی از پاکلیتاکسل، داروی تاکسان در بازوی DEB استفاده کرده بودند. نه مورد از ۱۱ کارآزمایی با حمایت مالی صنایع انجام شده بود. چهار شرکت (Bard, Bavaria Medizin, Biotronik, and Medtronic) دستگاههای DEB را تولید میکردند. کارآزماییها نقاط پایانی هم آناتومیک و هم بالینی را مورد بررسی قرار داده بودند. ناهمگونی در فراوانی جایگزینی استنت و نوع و مدت درمانهای ضد‐پلاکت بین کارآزماییها وجود دارد. با استفاده از معیار ارزیابی درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE)، کیفیت شواهد برای پیامدهای ریواسکولاریزاسیون (revascularization) عروق ضایعهدار هدف و تغییر در معیار رادرفورد در حد متوسط بود، و برای آمپوتاسیون (amputation)، باز بودن رگهای اصلی، تنگی مجدد دو‐حالتی، مرگومیر، و تغییر در شاخص مچ پا‐بازویی (ankle‐brachial index: ABI) بالا بود. اکثر شرکتکنندگان به مدت ۱۲ ماه پیگیری شده بودند، اما یک کارآزمایی پیامدها را برای پنج سال گزارش کرده بود.
پیامدها برای DEB در باز بودن رگهای اولیه تا دو سال (نسبت شانس (OR): ۱,۴۷؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۲۲ تا ۹.۵۷ در شش ماه، OR: ۱.۹۲؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴۵ تا ۲.۵۶ در ۱۲ ماه، OR: ۳.۵۱؛ ۹۵% CI؛ ۲.۲۶ تا ۵.۴۶ در دو سال) و در شش ماه و دو سال برای از دست رفتن لومن دیررس (تفاوت میانگین (MD): ۰.۶۴‐ میلیمتر؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۰‐ تا ۰.۲۸‐ در شش ماه، MD: ‐۰.۸۰ میلیمتر؛ ۹۵% CI؛ ۱.۴۴‐ تا ۰.۱۶‐ در دو سال) بهتر بود. DEB همچنین نسبت به آنژیوپلاستی با بالون بدون پوشش در ریواسکولاریزاسیون عروق ضایعه دیده هدف تا پنج سال (OR: ۰.۲۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۷ تا ۰.۴۷ در شش ماه، OR: ۰.۴۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۳۱ تا ۰.۵۱ در ۱۲ ماه، OR: ۰.۲۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۸ تا ۰.۴۴ در دو سال، OR: ۰.۲۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۹ تا ۰.۵۱ در پنج سال) و میزان تنگی مجدد دو‐حالتی (OR: ۰.۴۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۲۹ تا ۰.۶۷ در شش ماه؛ OR؛ ۰.۳۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۵ تا ۰.۹۸ در ۱۲ ماه؛ OR: ۰.۲۶؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۰ تا ۰.۶۶ در دو سال؛ OR: ۰.۱۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۵ تا ۰.۳۰ در پنج سال) بهتر بود. بین DEB و آنژیوپلاستی بدون پوشش در آمپوتاسیون، مرگومیر، تغییر در ABI، تغییر در دستهبندی رادرفورد و نمره کیفیت زندگی (QOL)، یا توانایی راه رفتن عملی تفاوت معناداری وجود نداشت، اگرچه هیچ یک از کارآزماییها توان آزمون کافی برای تشخیص تفاوت قابل توجه در این نقاط پایانی بالینی را نداشتند. ما تجزیهوتحلیل را در دو زیر‐گروه برای بررسی پیامدهای مداخلات در فموروپوپلیتتیبیال و همچنین در افراد مبتلا به CLI (کلاس ۴ یا بیشتر رادرفورد) انجام دادیم، و هیچ مزیتی برای DEBها در رگهای تیبیال در شش و ۱۲ ماه در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالونهای بدون پوشش نیافتیم. همچنین هیچ مزیتی برای DEBها در CLI در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالون بدون پوشش در ۱۲ ماه نبود.
پیشینه
بیماری شریانی محیطی (peripheral arterial disease; PAD) اندام تحتانی بیماری گستردهای است که بسیاری از افراد را درگیر میکند. در شکل پیشرفته خود، PAD میتواند به درد، عفونت، و آمپوتاسیون (amputation) منجر شود. افراد مبتلا به PAD معمولا ابتدا با داروها و تغییرات در شیوه زندگی از جمله استراتژی برای ترک سیگار و پیادهروی برای بهتر کردن سلامت عمومی خود درمان میشوند. افرادی که نیاز به جراحی دارند ممکن است تحت پروسیجر جراحی باز مرسوم یا آنژیوپلاستی (angioplasty)، یک روش کمتر تهاجمی شناخته شده، که از یک بالون برای باز کردن انسداد در عروق استفاده میکند، قرار بگیرند. یک نوع جدید از آنژیوپلاستی، که با عنوان آنژیوپلاستی با بالونهای آغشته به دارو (drug‐eluting balloon; DEB) شناخته میشود، به عنوان یک جایگزین امیدوار کننده برای آنژیوپلاستی با بالونهای مرسوم برای درمان بیماران مبتلا به PAD خود را نشان داده است. با استفاده از DEBها به بالون و پوشاندن داخل رگهای خونی (لولههایی که خون را در بدن حمل میکنند) با داروهایی که برای درمان سرطان استفاده میشوند (شیمیدرمانی) مانند پاکلیتاکسل (paclitaxel)، امید است که پیشرفت PAD متوقف یا عوارض مخرب آن به تعویق انداخته شود. هدف از این مرور تعیین چگونگی عملکرد آنژیوپلاستی DEB در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالونهای مرسوم برای درمان PAD اندام تحتانی بود.
ویژگیهای مطالعه و نتایج کلیدی
مرور ما شامل ۱۱ کارآزمایی بالینی بود که ۱۸۳۸ نفر (بهروز شده تا دسامبر ۲۰۱۵) به صورت تصادفی در آنها گنجانده شده بودند. کارآزماییها شامل شریانهای ران و ساق و بالا و پائین زانو بودند. آنها در اروپا و ایالات متحده آمریکا انجام شده، و همگی از DEB حاوی پاکلیتاکسل استفاده کرده بودند. چهار شرکت، تجهیزات DEB را تولید میکردند: Bard, Bavaria Medizin, Biotronik, and Medtronic. اغلب شرکتکنندگان مطالعه به مدت ۱۲ ماه یا بیشتر دنبال شدند (این کار پیگیری نامیده میشود). در پیگیری شش و ۱۲ ماه، DEB با بهبود در باز بودن رگهای اصلی، که شاخص خوبی از اینکه یک رگ بدون مداخله بیشتر دارای عملکرد خوب است (جریان خون خوب)، از دست دادن لومن دیررس، که تفاوت در اندازه به میلیمتر بین بخش آنژیوپلاستی شده و میزان آن در پیگیری است، ریواسکولاریزاسیون (revascularization) ضایعات هدف که به عنوان یک شاخص از این است که فرد بیش از یک درمان برای همان شریان در طول دوره تحت پوشش مطالعه دریافت کرده، و تنگی مجدد دو‐حالتی، هنگامی رخ میدهد که شریان درمان شده، دوباره پس از درمان تنگ میشود، همراه بود.
متاسفانه، مزایای آناتومیک (ساختاری) اولیه DEB با بهبود در کیفیت زندگی، توانایی راه رفتن کاربردی، یا در وقوع آمپوتاسیون یا مرگومیر همراه نبود. هنگامی که ما به طور خاص شریانهای زیر زانو و افرادی که PAD بسیار پیشرفته داشتند را مورد بررسی قرار دادیم، هیچ مزیت بالینی یا آنژیوگرافیکی برای DEB در پیگیری ۱۲ ماه در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالون بدون پوشش نیافتیم. به طور خلاصه، DEB دارای چندین مزیت آناتومیک بر بالون بدون پوشش برای درمان PAD اندام تحتانی تا ۱۲ ماه پس از پروسیجر است. با این حال، به دادههای بیشتری برای ارزیابی کافی نتایج طولانیمدت این گزینه درمانی مورد نیاز است.
کیفیت شواهد
همه کارآزماییها تفاوتهایی در راهی که در آن بالون قرار داده شده بود، و در نوع و مدت درمان ضد‐پلاکتی اضافی (ضد‐لخته شدن خون) داشتند، که منجر به تنزل کیفیت شواهد شد. کیفیت شواهد برای ریواسکولاریزاسیون ضایعه هدف و تغییر در دسته رادرفورد (یک روش طبقهبندی PAD) متوسط، و برای آمپوتاسیون، باز بودن رگهای اصلی، تنگی مجدد دو‐حالتی، مرگومیر، و تغییر در شاخص مچ پا‐بازویی (که برای پیشبینی شدت PAD استفاده میشود) بالا بود.
سه کارآزمایی که مجموعا ۲۶۳ شرکتکننده را تصادفیسازی کرده بودند، معیارهای ورود را به مرور داشتند. در هر سه کارآزمایی، درمان تنگی مجدد مجرای داخل استنت علامتدار درون عروق فموروپوپلیتهآل بررسی شدند. سه کارآزمایی در آلمان و استرالیا انجام شده و از پاکلیتاکسل به عنوان عامل بالونهای آغشته به دارو استفاده کرده بودند. دو تا از سه کارآزمایی توسط صنایع حمایت میشدند. دو شرکت تولید کننده بالونهای آغشته به دارو (Eurocor؛ Bonn؛ Germany و Medtronic؛ Fridley؛ Minnesota؛ USA) بودند. این کارآزماییها هم نقاط پایانی آناتومیکی و هم بالینی را بررسی کردند. ما ناهمگونیهایی را در تناوب استفاده از استنتگذاری نجات بین مطالعات و همچنین در نرخ دوز پاکلیتاکسل به کار رفته توسط DEBها مد نظر قرار دادیم. با استفاده از معیار ارزیابی درجهبندی توصیه، ارزیابی، توسعه و ارزشیابی (GRADE)، قطعیت شواهد موجود را برای پیامدهای آمپوتاسیون، ریواسکولاریزاسیون ضایعه هدف، تنگی مجدد مجرای مضاعف، مرگومیر و بهبود در یک یا چند طبقهبندی رادرفورد (Rutherford) بسیار پائین ارزیابی کردیم. اغلب شرکتکنندگان تا ۱۲ ماه پیگیری شدند، اما یک کارآزمایی شرکتکنندگان را تا ۲۴ ماه پیگیری کرد.
نتایج کارآزمایی هیج تفاوتی را در بروز آمپوتاسیون بین DEBها و آنژیوپلاستی با بالون بدون پوشش نشان نداد. DEBها پیامدهای بهتری را تا ۲۴ ماه برای ریواسکولاریزاسیون ضایعه هدف نشان داد (نسبت شانس (OR): ۰,۰۵؛ ۹۵% فاصله اطمینان (CI): ۰.۰۰ تا ۰.۹۲ در شش ماه؛ OR: ۰.۲۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۰۸ تا ۰.۷۰ در ۲۴ ماه) و در شش و ۱۲ ماه برای تنگی مجدد مجرای مضاعف ( OR: ۰.۲۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۴ تا ۰.۵۶ در شش ماه؛ OR: ۰.۳۴؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۵ تا ۰.۷۶ در ۱۲ ماه). شرکتکنندگان درمان شده با DEBها همچنین بهبود یک یا چند طبقهبندی رادرفورد را در شش و ۱۲ ماه نشان دادند ( OR: ۱.۸۱؛ ۹۵% CI؛ ۱.۰۲ تا ۳.۲۱ در شش ماه؛ OR: ۲.۰۸؛ ۹۵% CI؛ ۱.۱۳ تا ۳.۸۳ در ۱۲ ماه). دادهها هیچ تفاوت واضحی را در مرگومیر بین درمان با DEBها و آنژیوپلاستی با بالون بدون پوشش نشان ندادند. دادهها برای انجام تجزیهتحلیلهای حساسیت یا زیر‐گروه کافی نبودند.
پیشینه
افراد بسیاری مبتلا به بیماری عروق پا هستند که ممکن است منجر به انسداد، از دست دادن گردش خون و به دنبال آن درد، زخمهای پوستی و آمپوتاسیون (amputation) پا شود. در تلاش برای پیشگیری از نرسیدن خون که منجر به آسیب پا میشود، میتوان از پروسیجرهایی برای بایپس رگ مسدود شده با استفاده از ورید یا پیوند مصنوعی یا با عبور دادن یک سیم از داخل آن با یک بالون، سپس قرار دادن یک استنت برای کمک به پیشگیری از انسداد از رخداد مجدد آن استفاده کرد. اگرچه استنتها بسیار قوی هستند و میتوانند به مدت طولانی باقی بمانند، اما اینکه استنت درون یک شریان به مرور زمان باریکتر و حتی مسدود شود امکانپذیر است. این فرآیند با عنوان «تنگی مجدد مجرای داخل استنت» شناخته میشود. یک اسنتت مسدود شده با روشهای مختلفی میتواند درمان شود، از جمله مکش لخته خونی به بیرون یا بالون زدن یا قرار دادن یک استنت دیگر درون استنت معیوب. اگرچه تمام گزینههای درمانی معایب و مزایایی دارند، پیشرفت در فناوریهای موجود این مشکل را حل میکند. یکی از این پیشرفتها پوشاندن بالونهای استفاده شده برای درمان انسداد استنت با داروی سیتوتوکسیک (cytotoxic) مورد استفاده در شیمیدرمانی است تا فرآیند انسداد را بعد از درمان استنت کندتر کند. این بالونهای تهیه شده مخصوص، که به عنوان «بالونهای آغشته به دارو» شناخته میشوند، نتایج دلگرم کنندهای را برای درمان بیماران مبتلا به بیماری شریان در پا نشان دادهاند.
سوال مطالعه مروری
هدف این مرور تعیین چگونگی کارکرد آنژیوپلاستی با بالونهای آغشته به دارو (drug‐eluting balloons; DEB) در مقایسه با آنژیوپلاستی با بالونهای بدون پوشش مرسوم (traditional uncoated balloon angioplasty)، که به عنوان آنژیوپلاستی با بالونهای قدیمی (plain old balloon angioplasty; POBA) نیز توصیف میشود، برای درمان تنگی مجدد مجرای داخل استنت در استنتهای قرار داده شده در عروق پا است.
ویژگیهای مطالعه
مرور ما شامل سه کارآزمایی بالینی بود که ۲۶۳ شرکتکننده را تصادفیسازی کرده بودند (اغلب جستوجوهای اخیر ‐ تا ۲۸ نوامبر ۲۰۱۷). کارآزماییها شامل عروق پا و بالای زانو بودند که در اروپا انجام شده بودند؛ تمام DEBهای استفاده شده دارای داروی شیمیایی به نام «پاکلیتاکسل (paclitaxel)» بودند. دو شرکت DEBها را تولید میکنند: Eurocor و Medtronic. اغلب شرکتکنندگان مطالعه به مدت شش ماه یا بیشتر دنبال شدند؛ که این کار «پیگیری» نامیده میشود.
نتایج کلیدی
نتایج نشان داد که DEBها برای شرکتکنندگان بهتر از آنژیوپلاستی با بالون بدون پوشش با توجه به نیاز به آمپوتاسیون نبودند. در پیگیری ۲۴ ماهه، DEBها ارتباط با ریواسکولاریزاسیون (revascularization) کمتر ضایعه هدف داشت، که اشاره دارد به نیاز به انجام یک پروسیجر روی استنت که با یک DEB یا یک آنژیوپلاستی با بالون بدون پوشش برای تنگی مجدد مجرای داخل استنت درمان شده است. DEBها همچنین برای نرخ تنگی مجدد مجرای مضاعف بهتر بودند، به درصد استنتهای درمان شدهای اشاره میکند که تنگی جدیدی بعد از اینکه با DEB یا با آنژیوپلاستی با بالون بدون پوشش درمان شدند، به وجود آمد. در نهایت، افراد بیشتری که تحت درمان با DEBها قرار داشتند، بهبود نشانههای پای خود را توصیف کردند، که با تغییر در طبقهبندی رادرفورد (Rutherford category) آنها اندازهگیری میشد. DEBها برتری برای شرکتکنندگانی که با آنژیوپلاستی با بالون بدون پوشش درمان شده بودند، با توجه به مرگومیر بیمار نشان نداد.
قطعیت شواهد
قطعیت شواهد حاضر بسیار پائین بود زیرا ما فقط سه مطالعه را با تعداد اندکی شرکتکننده شناسایی کردیم، و اغلب شرکتکنندگان در این مطالعات، پیگیری را از دست دادند. علاوه بر این، خطر سوگیری (bias) عملکرد و سوگیری ریزش نمونه (attrition bias) مانند خطر سایر سوگیریها به علت کمبود شمارش انواع استنت درمان شده و نیاز به هزینه مالی استنتگذاری قابل توجه بود.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb