چهار کارآزمایی را با مجموع ۹۲۴ زن، و میانگین سنی ۳۳ سال وارد مرور کردیم. تمامی کارآزماییها نقش بررسی متابولومیک زیستپذیری جنین را ارزیابی کرده بودند. هیچ RCT را نیافتیم که بررسی متابولومیک کیفیت اووسیت یا پذیرش اندومتریال را ارزیابی کرده باشند.
شواهد با کیفیت پائینی را به دست آوردیم مبنی بر اینکه تفاوتی اندک یا عدم تفاوت بین ارزیابی متابولومیک و غیر‐متابولومیک جنینها از نظر نرخهای زندهزایی یا تداوم بارداری (OR: ۱,۰۲؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۷ تا ۱.۳۵؛ I² = ۰%؛ چهار RCT؛ N = ۹۲۴)، زندهزایی به تنهایی (OR: ۰.۹۹؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۹ تا ۱.۴۴؛ I² = ۰%؛ سه RCT؛ N = ۵۹۷) یا سقط جنین (OR: ۱.۱۸؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۷ تا ۱.۸۲؛ I² = ۰%؛ سه RCT؛ N = ۸۶۹) وجود داشته است. تجزیهوتحلیل حساسیت به استثنای مطالعات با خطر بالا، تفسیر نتایج را برای زندهزایی یا تداوم بارداری تغییر نداد (OR: ۰.۹۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۶۶ تا ۱.۲۵؛ I² = ۰%؛ دو RCT؛ N = ۷۴۴). یافتههای ما پیشنهاد میکند در صورتی که نرخ زندهزایی یا تداوم بارداری در گروه غیر‐متابولومیک ۳۶% بوده باشد، آنگاه نرخ زندهزایی یا تداوم بارداری در گروه متابولومیکس بین ۳۲% و ۴۵% خواهد بود.
شواهد با کیفیت پائینی را به دست آوردیم مبنی بر اینکه تفاوتی اندک یا عدم تفاوت بین گروهها از نظر نرخهای بارداری بالینی (OR: ۱,۱۱؛ ۹۵% CI؛ ۰.۸۵ تا ۱.۴۵؛ I²= ۴۴%؛ چهار RCT؛ N = ۹۲۴) یا بارداری چند‐قلویی (OR: ۱.۵۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۰ تا ۳.۱۹؛ I² = ۰%؛ دو RCT؛ N = ۱۸۰) وجود داشته است. نرخهای توقف چرخه در گروه متابولومیکس بالاتر بودند (OR: ۱.۷۸؛ ۹۵% CI؛ ۱.۱۸ تا ۲.۶۹؛ I² = ۵۱%؛ دو RCT؛ N = ۷۴۴؛ شواهد با کیفیت پائین). شواهد با کیفیت بسیار پائینی وجود داشت مبنی بر اینکه تفاوتی اندک یا عدم تفاوت بین گروهها از نظر نرخهای بارداری خارج رحمی (OR: ۳.۰۰؛ ۹۵% CI؛ ۰.۱۲ تا ۷۴.۰۷؛ یک RCT؛ N = ۴۱۷) و ناهنجاریهای جنینی (بدون وقوع رویداد؛ یک RCT؛ N = ۱۲۵) وجود داشته است. دادهای درباره سایر عوارض جانبی وجود نداشت. تجزیهوتحلیل حساسیت به استثنای مطالعات با خطر سوگیری بالا تفسیر نتایج مربوط به بارداری بالینی را تغییر نداد (OR: ۱.۰۳؛ ۹۵% CI؛ ۰.۷۶ تا ۱.۳۸؛ I² = ۴۰%؛ دو RCT؛ N = ۷۴۴).
کیفیت کلی شواهد از بسیار پائین تا پائین متغیر بود. محدودیتها عبارت بودند از خطر سوگیری جدی (مرتبط با گزارشدهی ضعیف روشها، سوگیری ریزش نمونه، گزارشدهی انتخابی و سایر سوگیریها)، عدم دقت (imprecision) و ناهمگونی (inconsistency) بین تمامی کارآزماییها.
سوال مطالعه مروری
پژوهشگران کاکرین شواهد مربوط به اثربخشی متابولومیکس (metabolomics) را به عنوان یک ابزار ارزیابی برای بهبود نرخهای تداوم بارداری (ongoing pregnancy)، زندهزایی، و سقط جنین (miscarriage) در زنان تحت فناوری کمک‐باروری (assisted reproductive technology; ART) مرور کردند.
پیشینه
متابولومیکس، مطالعه علمی «اثر انگشت» (fingerprints) شیمیایی است که سلولهای بیولوژیکال، بافتها یا اندامها پس از فرآیندهای سلولی متنوع تولید میکنند. این تاثیرات روش غیر‐تروماتیک قدرتمندی را برای ارزیابی کیفیت اووسیتها (oocytes)، زیستپذیری جنینها (viability of embryos) و پذیرش اندومتر (receptivity of the endometrium) در زنان نابارور تحت روش ART پیشنهاد کردهاند. هدف نهایی استفاده از آنها غلبه بر بروز بالای زایمانهای چند‐قلویی و تسهیل عملکرد ART است. با وجود این، شواهد مربوط به استفاده از آنها همواره دارای تناقض است. بنابراین ارزیابی شواهد کنونی مربوط به اثربخشی متابولومیکس در برابر تکنیکهای معمول (از جمله ارزیابی از طریق مورفولوژی (morphology) به تنهایی) در ارائه اطلاعات کافی درباره کفایت فیزیولوژی و کارکرد جنینها، اووسیتها و اندومتر، برای تسهیل درمانهای هدفمند قدرت پائین باروری مهم است.
ویژگیهای مطالعه
ما چهار کارآزمایی تصادفیسازی و کنترل شده، را با مجموع ۹۲۴ زن به دست آوردیم که به مقایسه ارزیابی پروفایل متابولومیک با ارزیابی مورفولوژیک جنینها پرداخته بودند. زنان به طور میانگین ۳۳ سال سن داشتند. تمامی مطالعات بین سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۳ به اجرا درآمده بودند؛ طول دوره پیگیری در هیچ یک از مطالعات مشخص نشده بود. شواهد تا ۲۶ فوریه ۲۰۱۸ بهروز است.
منابع تامین مالی مطالعه
یک مطالعه از سوی یک گرانت غیر‐مشروط (unconditional grant) از یک شرکت بیوتکنولوژی حمایت شده بود (Molecular Biometrics Inc.). ارجحیت بسیار پائین مشروط برای پیامد اولیه و توقف پیش از موعد (premature termination) کارآزمایی به طور بالقوه با علاقه تامین کننده مالی به نتایج ارتباط داشتند. یک مطالعه از یک سازمان سلامت ملی منابع مالی دریافت کرده بود، اما تجهیزات توسط Molecular Biometrics Inc. تدارک دیده شده بود.
نتایج کلیدی
ما شواهدی را با کیفیت پائین یافتیم مبنی بر اینکه هیچ تفاوت معنیداری بین گروههای مداخله و کنترل از نظر نرخهای زندهزایی، تداوم بارداری، سقط جنین یا بارداری بالینی و بارداری چند‐قلویی وجود نداشته است. شواهدی را با کیفیت بسیار پائین مبنی بر اینکه هیچ تفاوت معنیداری بین گروهها از نظر بارداری خارج رحمی وجود نداشته و شواهدی را با کیفیت پائین مبنی بر اینکه نرخهای توقف چرخه در گروه مداخله بالاتر بودند، به دست آوردیم. یافتههای ما پیشنهاد میکنند در صورتی که نرخ زندهزایی یا تداوم بارداری در گروه غیر‐متابولومیک ۳۶% بوده باشد، آنگاه نرخ زندهزایی یا تداوم بارداری در گروه استفاده کننده از متابولومیکس بین ۳۲% و ۴۵% خواهد بود. دادهای درباره سایر عوارض جانبی وجود نداشت. هیچ مطالعه با طراحی خوب ارزیابی متابولومیک کیفیت اووسیت یا پذیرش اندومتر را گزارش نکرده بود.
کیفیت شواهد
کیفیت کلی شواهد از پائین تا بسیار پائین متغیر بود. محدودیتها عبارت بودند از خطر سوگیری (bias) جدی (مرتبط با گزارشدهی ضعیف روشها، سوگیری ریزش نمونه (attrition bias)، گزارشدهی انتخابی و سایر سوگیریها)، عدم دقت (imprecision) و ناهمگونی (inconsistency) بین تمامی کارآزماییها.
این دومین نسخه بهروز شده از این مرور است. ما جستوجو را در ۱۷ اپریل ۲۰۱۸ انجام دادیم.
این جستوجو با کمک متخصص اطلاعات گروه زنان و باروری در کاکرین برای همه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (randomised controlled trials; RCTs) منتشر شده و منتشر نشده طراحی شده بود.
پایگاه ثبت تخصصی کارآزماییهای کنترل شده زنان و باروری در کاکرین؛ CENTRAL از طریق پایگاه ثبت مرکزی مطالعات آنلاین کاکرین؛ MEDLINE؛ Embase؛ CINAHL؛ و پایگاههای ثبت کارآزمایی برای کارآزماییهای در حال انجام و ثبت شده و بانک اطلاعاتی Open Grey برای منابع علمی خاکستری از اروپا جستوجو کردیم. جستوجوهای بیشتری را در دستورالعملهای ارزیابی و درمان باروری موسسه ملی سلامت و تعالی مراقبت (National Institute for Health and Care Excellence; NICE) انجام دادیم. فهرست منابع مرورهای سیستماتیک مرتبط و RCTها، همراه با PubMed و Google برای هر کارآزمایی جدیدی که هنوز در بانکهای اطلاعاتی اصلی فهرست نشده بود، به صورت دستی جستوجو کردیم.
دو RCT مناسب را برای ورود در این مرور و شش کارآزمایی در حال انجام را که هنوز نتایج را گزارش نکرده بودند، یافتیم. هر دو مطالعه وارد شده به صورت چکیده در کنفرانسهای بینالمللی منتشر شده بودند.
هر دو مطالعه در معرض خطر سوگیری (bias) نامشخص یا بالا برای اکثر هفت دامنه ارزیابی شده قرار داشتند. مشکلات شایع، گزارشدهی مبهم شیوههای مطالعه و عدم کورسازی بود. محدودیتهای اصلی در کیفیت کلی شواهد، خطر سوگیری بالا و عدم دقت جدی بود.
هیچ دادهای درباره پیامدهای اولیه این مرور یعنی تولد زنده به ازای هر زن تصادفیسازی شده و سقط جنین وجود نداشت.
هر دو مطالعه نرخ بارداری بالینی را گزارش کرده بودند: شواهدی از تاثیر بین IVM و IVF به نفع قبلی یافتیم (نسبت شانس: ۳,۱۰؛ ۹۵% فاصله اطمینان: ۱.۰۶ تا ۹.۰۰؛ ۷۱ شرکتکننده؛ ۲ مطالعه؛ I۲ = ۰%؛ شواهد با کیفیت بسیار پائین). بروز OHSS در هر دو مطالعه در هر دو گروه صفر بود.
هیچ دادهای برای دیگر پیامدهای تعیین شده در این مرور وجود نداشت.
سوال مطالعه مروری
آیا بلوغ آزمایشگاهی در مقایسه با فناوریهای کمک‐باروری (assisted reproduction techniques; ART) استاندارد در زنان نابارور مبتلا به سندرم تخمدان پلیکیستیک (polycystic ovarian syndrome; PCOS) موثر است؟
پیشینه
زنان مبتلا به PCOS که تحت ART متعارف قرار میگیرند، در معرض افزایش خطر سندرم تحریک بیش از حد تخمدان هستند؛ وضعیتی که میتواند در زنانی که داروهای باروری را برای تحریک رشد تخمکها مصرف میکنند، رخ دهد. این بیماری با بزرگ شدن هر دو تخمدان، تجمع مایع در بدن زنان، اطراف ریهها و/یا قلب، بیماری جدی و در موارد نادر، مرگومیر مرتبط است. هنگامی که زنان مبتلا به PCOS داروهای مربوط به تحریک تخمدانهای خود را مصرف میکنند، اغلب تخمکهای تولید شده نابالغ هستند که این امر دلیل اصلی آن است که این تخمکها به صورت ضعیف بارور میشوند و منجر به نرخهای کم بارداری میشود. علاوه بر این، همانطور که قبلا ذکر شد، تحریک تخمدانهای زنان مبتلا به PCOS با داروها غالبا باعث تحریک بیش از حد تخمدان میشود. بنابراین ممکن است برداشت زودهنگام تخمکها و به دنبال آن، بلوغ آنها در آزمایشگاه، روشی که به عنوان بلوغ آزمایشگاهی (in vitro maturation; IVM) نامیده میشود، برای این زنان مزیت داشته باشد؛ زیرا این امر خطرات مذکور را کاهش خواهد داد. با این حال، در حالی که لقاح موفقیتآمیز، تکامل جنین و بارداریهای ترم (term) از تخمکهای IVM گزارش شده، برخی نگرانیها در مورد ایمنی این روش از نظر سلامت فرزندان متولد شده و نرخ ناهنجاریهای ژنتیکی که آنها حمل میکنند، تشریح شده است. ما شواهد را تا اپریل ۲۰۱۸ برای سومین بار مرور کردیم.
ویژگیهای مطالعه
ما به دنبال همه کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده (مطالعاتی که در آن شرکتکنندگان با استفاده از روشی تصادفی به یک گروه درمان اختصاص داده شدهاند) مربوط به بررسی کارایی IVM در قیاس با ART متعارف در زنان نابارور مبتلا به PCOS، جستجوی جامعی را در منابع علمی بانکهای اطلاعاتی پزشکی استاندارد (از آغاز کار بانک اطلاعاتی تا ۱۷ اپریل ۲۰۱۸) با مشورت متخصص اطلاعات گروه زنان و باروری در کاکرین انجام دادیم. مستقل از زبان و کشور مبدا، مطالعات را جستوجو و وارد کردیم. دو نویسنده مرور بهطور مستقل از هم مطالعات را انتخاب و ارزیابی کردند، دادهها را استخراج و برای تماس با نویسندگان مطالعات تلاش کردند تا دادههای گمشده را بیابند. دو مطالعه (۷۱ زن) را که به صورت چکیده در کنفرانسهای بینالمللی منتشر شده بودند و شش کارآزمایی در حال انجام را که واجد شرایط ما بودند، یافتیم.
نتایج کلیدی
با آنکه اطلاعات امیدوار کنندهای در مورد روش IVM منتشر شده، متاسفانه همچنان هیچ شواهدی درباره پیامدهای اولیه ما یعنی تولد زنده و نرخهای سقط جنین از کارآزماییهای تصادفیسازی و کنترل شده که بهطور مناسب اجرا شده باشند، وجود ندارد که بر اساس آن هر گونه توصیه عملی درباره IVM پیش از ART برای زنان مبتلا به PCOS استخراج کرد. از پیامدهای ثانویه مشخص شده در این مرور، شواهدی با کیفیت بسیار پائین نشان دادند که بارداری بالینی با IVM در مقایسه با ART متعارف بیشتر است، در حالی که بروز سندرم تحریک بیش از حد تخمدان در هر دو مطالعه در هر دو گروه صفر بود. در انتظار نتایج شش کارآزمایی در حال انجام هستیم و مشتاقانه شاهد افزایش شواهد بیشتر از کارآزماییهای با کیفیت خوب در این زمینه هستیم.
کیفیت شواهد
کیفیت شواهد برای تمام پیامدها بسیار پائین بود.
صفحه ۱ از ۱ |
کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مرکز همکار کاکرین ایران می باشد.
طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Cochrane Iran Associate Centre
Designed & Developed by : Yektaweb